مشاعره

[Padma]

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم/باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

[sarveazad]

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما هم سوخته ÷روانه

[Padma]

هر شب هجر بر آنم که اگر وصل بجویم
همه چون نی به فغان آیم و چون چنگ بمویم

[maryam_hashemi]

من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر
بند پایی که به دست تو بود تاج سر است!

[Padma]

ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه ی مستانه ام امشب

[morteza3164]

بـــی همگــــان بســـــر شـــــود بی تـو بســـــر نمـــی شــــود
داغ تـــــو دارد ایــــن دلـــــم جــــای دگـــــــر نمــــی شـــود

[sarveazad]

دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج/
شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد/

[sh_dvrzn]

دو تنها دو سرگردان بي كس
دد و دامت كمين از پيش و از پس

[Padma]

سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران...

- - - Updated - - -

سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران...

[morteza3164]

نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز

چه می جوید نگاه خسته من ، چرا افسرده است این قلب پرسوز

[Padma]

زهی شیرین و شیرین مردن او
زهی جان دادن و جان بردن او

[soul_violin]

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

[sarveazad]

هرچه میخواهی طلب کن از شهنشاه نجف/
منتی گر میکشی از مرد میباید کشید/

[morteza3164]

درياب تو لولي وش مخمور در اين عمر
هر بيت به زر داده و هم قـيــــمت آنم

[Patriote]

مهرت از دل کی برون کنم / برگو بی مهر تو چون کنم

- - - Updated - - -

مهرت از دل کی برون کنم / برگو بی مهر تو چون کنم

[morteza3164]

من می ز لبت خواهم تو در پی دل بردن

برخیز و بیار باده تا کی چنین بادا