مشاعره

[marzi_a1732]

نا امیدم نکن از سابقۀ لطف ازل
تو چه دانی که پس پرده که خوب است و که زشت

[kaka]

تو کز مکارم اخلاق عالمي دگري
وفاي عهد من از خاطرت به درنرود

[خان]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

[kaka]

دلا مباش چنين هرزه گرد و هرجايي
که هيچ کار ز پيشت بدين هنر نرود

[خان]

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آنچنان ابرو

[Hmd_N]

وصل خورشید به شب پره اعمی نرسد

که در آن آیینه صاحبنظران حیرانند

[kaka]

در شمار ار چه نياورد کسي حافظ را
شکر کان محنت بي‌حد و شمار آخر شد

[hichnafar]

درمیخانه ببستند خدایا مپسند *** که در خانه تزویر و ریا بگشایند

[Hmd_N]

در ازل هر کو بفیض دولت ارزانی بود

تا ابد جام مرادش همدم جانی بود

[marzi_a1732]

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

[hichnafar]

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

[sahar joon]

دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی

ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

دل عالمی ز جا شد چو نقاب بر گشودی

دو جهان به هم بر امد چو به زلف تاب دادی

[MonaLisa]

دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی

ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

دل عالمی ز جا شد چو نقاب بر گشودی

دو جهان به هم بر امد چو به زلف تاب دادی

سلام ...

به سایت خودتو ن خوش آمدید ... سحر جان لطفا دقت کنید که اینجا مشاعرست... شعر رو درست انتخاب نکردید باید با آخرین حرف بیت قبلی شروع کنید ... مرسی

[kaka]

با شعر سارا...

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

[tarane]

توبه كردم كه نبوسم لب ساقي و كنون

ميگزم لب كه چرا گوش به نادان كردم

[m_vilon]

من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد