مشاعره

[danesh72]

در کار توام به صبر مفکن کارم
کـز صـبـر مـیـان تـهی‌ترم تا اینجا

[danesh72]

ای دوست غم تو سربه سر سوخت مرا
چـون شـمـع بـه بـزم درد افـروخت مرا
مــن گــریـه و سـوز دل نـمـی‌دانـسـتـم
اســتــاد تــغــافــل تــو آمــوخــت مــرا

[navid_bikas71]

آخر نه چراغیم که خندیم به ایوان
شمعیم که در گوشه ی کاشانه بگرییم

شهریار - شاعر افسانه

[danesh72]

ملکی که به جمشید و فریدون نرسید
گـر هـم بـه گـدائـی نرسد ننگی نیست

[tabatabaism]

ترسم که روز حشر عنان بر عنان روند
تسبیح شیخ و جامه ی رند شرابخوار

[danesh72]

رخ زرد و خجل گشت و به مغرب پیوست
پـیـرایـه سـیـه کـرد و بـه مـاتـم بـنـشـسـت

[radman1376]

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم

از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

[navid_bikas71]

مگر فروشده از بارگاه یزدانند
که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب

شهریار - ساز حبیب

[dotarist]

به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
محنتی میکشــــم از مردم نادان که مپرس

[Nil8far]

سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم
آخر به همان نقطه ک بودیم رسیدیم ...

[navid_bikas71]

مرذه ها زنده کنی گر به صلیب سر زلف
عیسی من به دم مسجد سردار آئی

شهریار - یاد شهیار

[danesh72]

یـک شـعـلـه از آتـش و زمینی خرمن
یـک ذره خـیـانـت و جـهـانـی درکات
چه آتش و چه خیانت از روی صفات
خـائـن رهـد از آتـش دوزخ هـیـهـات

[mahgam]

تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است

[hamed8624]

تو مپندار که از خود خبرم هست، که نیست
یا دلم بسته بند کمرت نیست، که هست

[Nil8far]

تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده...

[mahgam]

هــــــم دعـــا کـن گره از کار تو بگشايد عشق
هــــــم دعـــا کــــن گره تـازه نيــــفزايـد عشق
قـايقـــي در طلـــب مـــوج بــــه دريـــا پيوست
بايـــد از مــــرگ نترســـــيد ،اگـــــر بايد عشق