مشاعره

[hkh]

سيمگون شد موي و غفلت همچنان بر جاي ماند
صبحدم خنديد و من در خواب نوشينم هنوز

[elykak]

زان لحظه که دیده بر رخت وا کردم
دل دادم و شعر عشق انشا کردم

حمید مصدق

[hkh]

زان پیش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو برآسود برفتی

[elykak]

یا که او دور شود ، یا من از او دور شوم
باز آخر به ازل از من اصرار ، اصرار ...

الی کاک

[hkh]

روزگاري پا كشيد آن تازه گل از دامنم
گل بدامن ميفشاند اشك خونينم هنوز

[دودعود]

زآفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر
چرا که طالع وقت آنچنان نمی بینم

[Hmd_N]

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد

از گرانان جهان رطل گران ما را بس

[elykak]

سالها دل طلب جام می از ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

حافظ

[kaka]

در بحر فتاده‌ام چو ماهي
تا يار مرا به شست گيرد

[Babak_mix]

دامني گر چاك شد در عالم رندي چه باك
جامه اي در نيك نامي نيز مي بايد دريد

حضرت حافظ

[kaka]

دل که از ناوک مژگان تو در خون مي‌گشت
باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود

[mehdihooman]

در لبان سرخت ناز دنیا داری
عاشق ناز توام سیب حوا داری

______________________________________
دوستان عزيز عذر مي خوام نمي دونم چه اشتباهي پيش اومده بود كه شعر قبلي رو اشتباه نوشتم

[kaka]

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

[elykak]

ده روز مهر گردون ، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران ، فرصت شمار یارا ...

حافظ

[E_h_s_a_n]

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی از نو بباید ساخت وزنو آدمی

[water12city]

یا بفرما به سرایم یا بفرما به سر آیم
غرضم دیدن رویت چه بیایی چه بیایم