لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 20

موضوع: تجزيه و تحليل موسيقي دستگاهي 2

  1. #1
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض تجزيه و تحليل موسيقي دستگاهي 2


    0 Not allowed! Not allowed!
    قبل از هر چيزي بابت تاخيري كه در نوشتن اين تاپيك داشتم از همه دوستان معذرت ميخواهم.
    براي اينكه ديگر بدقولي نكرده باشم از همين حالا اين را بگويم كه تا اطلاع ثانوي مطالب را سعي ميكنم با فاصله زماني حداكثر دو هفته روي سايت قرار ميدهم.

    همانطور‎‮ ‬كه‮ ‬گفته‮ ‬شد‮ ‬در‮ ‬اين‮ ‬تاپيك‮ ‬قصد‮ ‬داريم‮ ‬در‮ ‬مورد‮ ‬گام‮ ‬صحبت‮ ‬كنيم.
    قبل از شروع لازم است به يك نكته اشاره كنم:

    بسياري از اصطلاحات مورد استفاده در موسيقي بوسيله موسيقيدانان در معاني متفاوتي استفاده ميشوند. يكي از مشهورترين اين قبيل اصطلاحات كلمه„نت” ميباشد كه بر طبق مطالبي كه در سايت ويكيپديا در اين مورد نوشته شده داراي چند معني متفاوت است:

    1-گاهي به نمادهايي كه براي نمايش اصوات موسيقي استفاده ميشوند گفته ميشود كه مطمئنم همگي با اين كاربرد آشنا هستيد.
    2-گاهي براي اشاره به ارتفاع صدا استفاده ميشود مثلا „نت دو” يا „نت سي بمل” و ...
    3-و بلاخره به نظر من گاهي هم صرفا براي اشاره به كشش صدا استفاده ميشود مثلا „نت سياه” يا „نت دولاچنگ”
    بنابراين از اينجا به بعد حتما به اين كاربرد هاي مختلف اين كلمه توجه كنيد.

    به همين ترتيب در مورد مفهوم گام نيز يك تعريف مشخص و مورد تاييد همه موسيقيدانها وجود ندارد بخصوص اينكه معمولا مفهوم اين كلمه خيلي از اوقات با مفهومهاي ديگري مثل تناليته مداليته و بالاخره اصطلاح key (كه من معادلي براي اين كلمه در فارسي بلد نيستم اما فكر ميكنم به جاي آن معمولا از كلمه تناليته استفاده ميشود) آميخته ميشود. بايد اعتراف كنم خود من هم دقت زيادي در استفاده از اين لغات ندارم با اين حال در اين تاپيك سعي ميكنم مطالب در حد ممكن روشن ارائه شوند.

    ‬در تاپيك قبلي گفتيم‮ ‬كه‮ ‬نتهايي‮ ‬كه‮ ‬در‮ ‬فاصله‮ ‬يك‮ ‬يا‮ ‬چند‮ ‬اكتاو‮ ‬از‮ ‬هم‮ ‬قرار‮ ‬گرفته‮ ‬اند‮ ‬به‮ ‬يك‮ ‬اسم‮ ‬خوانده‮ ‬ميشوند‮ ‬واز‮ ‬نظر‮ ‬انسان‮ ‬داراي‮ ‬يك‮ „‬كيفيت‮ ‬صوتي‮” ‬هستند‮ ‬به‮ ‬شكلي‮ ‬كه‮ ‬ميتوان‮ ‬آنها‮ ‬را‮ ‬داراي‮ ‬يك‮ ‬رنگ‮ ‬دانست‮(‬مثل‮ ‬قرمز‮ ‬آبي‮ ‬سبز‮ ‬و‮ ‬... ‮) ‬.

    در وهله اول ميتوان يك گام را „مجموعه اي” از نتها(مثلا در اينجا كاربرد دوم كلمه نت مورد نظر است) صرف نظر از ايكه اين نتها متعلق به كدام اكتاو هستند دانست (البته خواهيم ديد كه يكي از اين نتها در نمايش يك گام در فاصله اكتاو تكرار ميشود كه در واقع نت پايه گام محسوب ميشود). يعني بين هيچ يك از اين نتهاي اين مجموعه فاصله اكتاو وجود ندارد.
    بنابراين با توجه به مطلب پاراگراف قبلي ميتوان يك گام را درموسيقي با جعبه مداد رنگي مقايسه كرد.
    اما بايد توجه كرد گام مفهومي فراتر از صرفا يك „مجموعه” از نتها دارد به اين معني كه بايد قيد „مرتب” بودن را هم به اين تعريف افزود. همچنين بايد اين نكته را هم به اين تعريف افزود كه جهت مرتب شدن اين نتها هم گاهي اهميت دارد. توضيح اينكه نتها در يك گام بصورت بم به زير(بالارونده) يا زير به بم (پايين رونده) مرتب ميشوند كه دليل تفكيك اين دو در آينده مشخص ميشود.
    پس گام را فعلا در ساده ترين و عام ترين حالت خود ميتوان به اين شكل تعريف كرد :
    „مجموعه اي از نتها كه به شكلي مرتب(بالارونده يا پايين رونده) در محدوده يك اكتاو قرار گرفته اند”.
    در يك تعبير نه چندان دقيق ميتوان گام را ابزاري براي نمايش نتهاي مورد استفاده در يك قطعه دانست كه البته در ادامه اين مطلب بيشتر شرح داده خواهد شد.

    در‎‮ ‬موسيقي‮ ‬هاي‮ ‬فرهنگهاي‮ ‬مختلف‮ ‬فاصله‮ ‬اكتاو‮ ‬به‮ ‬شكل‮ ‬متفاوتي‮ ‬تقسيم‮ ‬ميشود. حتي‮ ‬در‮ ‬موسيقي‮ ‬يك‮ ‬فرهنگ‮ ‬مشخص‮ ‬نيز‮ ‬در‮ ‬دوره‮ ‬هاي‮ ‬مختلف‮ ‬تاريخي‮ ‬اين‮ ‬تقسيم‮ ‬بندي‮ ‬يكسان‮ ‬نيست.
    در‎‮ ‬حال‮ ‬حاضر‮ ‬فاصله‮ ‬اكتاو‮ ‬در‮ ‬موسيقي‮ ‬غرب‮(‬با‮ ‬كمي‮ ‬اغماض‮ ‬از‮ ‬يك‮ ‬سري‮ ‬استثناها‮) ‬بطور‮ ‬دقيق‮ ‬به‮ ‬دوازده‮ ‬قسمت‮ ‬كاملا‮ ‬مساوي‮ ‬تقسيم‮ ‬ميشود. ‮ ‬كه‮ ‬ما‮ ‬به‮ ‬هر‮ ‬بخش‮(‬كوچكترين‮ ‬فاصله‮ ‬مورد‮ ‬استفاده‮ ‬در‮ ‬موسيقي‮ ‬غرب‮) ‬يك‮ „‬نيم‮ ‬پرده‮” ‬ميگوييم. اصطلاح „پرده” نيز در كنار كاربردهاي ديگري كه در موسيقي دارد به معني فاصله اي برابر دوبرابر فاصله نيم پرده هم استفاده ميشود. به همين شكل كلماتي مثل „يك و نيم پرده” و „پنج پرده” هم استفاده ميشوند. البته اين فاصله ها لزوما هميشه دقيق نيستند به اين معني كه پرده هميشه برابر با دقيقا دو برابر نيم پرده نيست اما در حال حاضر در موسيقي غرب متداول ترين نظام فواصل به اين شكل است كه همه نيم پرده ها با هم برابرند و بنابراين پرده دقيقا دو برابر نيم پرده است در حالي كه مثلا در موسيقي ايراني اين نسبت دقيق نيست و همه نيم پرده ها دقيقا با هم برابر نيستند(با ربع پرده اشتباه نگيريد). همينطور دقت كنيد كه فاصله اكتاو برابر با شش پرده است.

    گفته‎‮ ‬شد‮ ‬كه‮ ‬هر‮ ‬كدام‮ ‬از‮ ‬اين‮ ‬درجات‮ ‬اسمي‮ ‬دارند. ‮ ‬اما‮ ‬همانطور‮ ‬كه‮ ‬همگي‮ ‬ميدانيم‮ ‬مشهور‮ ‬است‮ ‬كه‮ ‬تنها‮ ‬هفت‮ ‬درجه‮ ‬از‮ ‬اين‮ ‬دوازده‮ ‬تا‮ ‬داراي‮ ‬نام‮ ‬هستند‮ ‬و‮ ‬اكثر‮ ‬مردم‮ ‬آن‮ ‬را‮ ‬الفباي‮ ‬موسيقي‮ ‬ميدانند:‮ ‬دو‮ ‬ر‮ ‬مي‮ ‬فا‮ ‬سل‮ ‬لا‮ ‬سي
    اولين‎‮ ‬سوالي‮ ‬كه‮ ‬پيش‮ ‬ميايد‮ ‬اين‮ ‬است‮ ‬كه‮ ‬اگر‮ ‬همه‮ ‬اين‮ ‬دوازده‮ ‬درجه‮ ‮ ‬را‮ ‬داراي‮ ‬يك‮ ‬كيفيت‮ ‬صوتي‮ ‬مشخص‮ ‬و‮ ‬متمايز‮ ‬از‮ ‬ساير‮ ‬درجات‮ ‬ميدانيم‮ ‬چرا‮ ‬تنها‮ ‬به‮ ‬هفت‮ ‬عدد‮ ‬از‮ ‬آنها‮ ‬افتخار‮ ‬داشتن‮ ‬يك‮ ‬نام‮ ‬مستقل‮ ‬داده‮ ‬شده؟‮! ‬آيا‮ ‬نميشد‮ ‬هر‮ ‬دوازده‮ ‬تا‮ ‬داراي‮ ‬يك‮ ‬اسم‮ ‬خاص‮ ‬باشند؟
    عليرغم‎‮ ‬عجيب‮ ‬بودن‮ ‬اين‮ ‬حرف‮ ‬بايد‮ ‬بگويم‮ ‬:‮ ‬چرا‮ ‬ميشد‭!
    اما واقعيت‎‮ ‬اين‮ ‬است‮ ‬كه‮ ‬بايد‮ ‬بين‮ ‬جعبه‮ ‬مداد‮ ‬رنگيها‮ ‬و‮ ‬مداد‮ ‬رنگيهايي‮ ‬كه‮ ‬بصورت‮ „‬بالفعل‮” ‬در‮ ‬يك‮ ‬نقاشي‮ ‬مورد‮ ‬استفاده‮ ‬هستند‮ ‬تمايز‮ ‬قائل‮ ‬شد. ‮ ‬هر‮ ‬چند‮ ‬اين‮ ‬تعبير‮ ‬دقيقي‮ ‬نيست‮(‬و‮ ‬در‮ ‬واقع‮ ‬كاملا‮ ‬صحيح‮ ‬هم‮ ‬نيست‮) ‬ولي‮ ‬ميتوان‮ ‬گفت‮ ‬درجاتي‮ ‬كه‮ ‬بصورت‮ ‬بالفعل‮ ‬در‮ ‬ساختن‮ ‬يك‮ ‬قطعه‮ ‬در‮ ‬موسيقي‮ ‬غرب‮ ‬استفاده‮ ‬ميشوند‮ ‬هفت‮ ‬عدد‮ ‬است (اين تعبير خيلي ساده انگارانه اي است. در ادامه مطلب را بيشتر شرح ميدهم). ‮ ‬بنابر‮ ‬اين‮ ‬بهتر‮ ‬است‮ ‬به‮ ‬جاي‮ ‬اين‮ ‬كه‮ ‬به‮ ‬هر‮ ‬دوازده‮ ‬درجه‮ ‬يك‮ ‬اسم‮ ‬خاص‮ ‬داده‮ ‬شود‮ ‬تنها‮ ‬هفت‮ ‬تا‮ ‬از‮ ‬آنها‮ ‬نامگذاري‮ ‬شوند‮ ‬وباقي‮ ‬درجات‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬شكل‮ ‬درجات‮ ‬تغيير‮ ‬يافته‮ ‬اين‮ ‬هفت‮ ‬درجه‮ ‬نامگذاري‮ ‬كرد.
    دانستن‎‮ ‬الگوي‮ ‬فواصلي‮ ‬كه‮ ‬هفت‮ ‬درجه‮ ‬با‮ ‬يكديگر‮ ‬دارند‮ ‬بسيار‮ ‬مهم‮ ‬است:
    (- براي نيم پرده) و (-- براي پرده)
    دو‎‮ ‬--‮ ‬ر‮ ‬--‮ ‬مي‮ ‬-‮ ‬فا‮ ‬--‮ ‬سل‮ ‬--‮ ‬لا‮ ‬--‮ ‬سي‮ ‬-‮ ‬دو
    همانطور‎‮ ‬كه‮ ‬مشاهده‮ ‬ميكنيد‮ ‬فاصله‮ ‬بين‮ ‬همه‮ ‬اين‮ ‬نتها‮ ‬به‮ ‬استثناي‮ ‬مي‮ ‬تا‮ ‬فا‮ ‬و‮ ‬سي‮ ‬تا‮ ‬دو‮ ‬كه‮ ‬نيم‮ ‬پرده‮ ‬است‮ ‬برابر‮ ‬با‮ ‬پرده‮ ‬مي‮ ‬باشد. دليل‮ ‬اهميت‮ ‬اين‮ ‬الگوي‮ ‬فواصل‮ ‬بزودي‮ ‬مشخص‮ ‬ميشود.

    براي ‎‮ناميدن پنج درجه باقي مانده ‮دو‮ ‬نماد‮ ‬#‮(‬ديز‮) ‬و‭) ‬b‭‬بمل‮) ‬استفاده‮ ‬ميكنيم‮ ‬كه‮ ‬به‮ ‬ترتيب‮ ‬اولي‮ ‬به‮ ‬درجه‮ ‬نيم‮ ‬پرده‮ „‬كروماتيك‮” ‬زيرتر‮(‬اين‮ ‬اصطلاح‮ ‬كروماتيك‮ ‬ذهنتان‮ ‬را‮ ‬مشغول‮ ‬نكند‮ ‬فعلا‮ ‬بدون‮ ‬استفاده‮ ‬از‮ ‬آن‮ ‬ميتوانيد‮ ‬بگوييد‮ ‬نيم‮ ‬پرده‮ ‬زيرتر‮) ‬و‮ ‬دومي‮ ‬به‮ ‬نيم‮ ‬پرده‮ ‬كروماتيك‮ ‬بمتر‮ ‬از‮ ‬نتي‮ ‬كه‮ ‬اين‮ ‬نماد‮ ‬كنار‮ ‬آن‮ ‬استفاده‮ ‬شده‮ ‬اشاره‮ ‬ميكند.
    مثلا‎‮ „‬دو‮ ‬ديز‮” ‬يعني‮ ‬درجه‮ ‬اي‮ ‬نيم‮ ‬پرده‮ (‬كروماتيك‮) ‬زير‮ ‬تر‮ ‬از‮ ‬دو.
    با‎‮ ‬توجه‮ ‬به‮ ‬مطالب‮ ‬كه‮ ‬تا‮ ‬به‮ ‬حال‮ ‬گفته‮ ‬شد‮ نتهاي مورد استفاده در موسيقي غربي‮ ‬را‮ ‬با‮ ‬شروع‮ ‬از‮ ‬نت‮ ‬دو‮ ‬ميتوان‮ ‬به‮ ‬شكل‮ ‬زير‮ ‬نمايش‮ ‬داد:

    do‭ | ‬do#/reb‭ | ‬re‭ | ‬re#/mib‭ | ‬mi‭ | ‬fa‭ | ‬fa#/solb‭ | ‬sol‭ | ‬sol#/lab‭ | ‬la‭ | ‬la#/sib‭ | ‬si‭ | ‬do

    همانطور‎‮ ‬كه‮ ‬ميبينيد‮ ‬براي‮ ‬پنج‮ ‬درجه‮ ‬باقي‮ ‬مانده‮ ‬از‮ ‬از‮ ‬اين‮ ‬گام‮ ‬از‮ ‬دو‮ ‬نام‮ ‬متفاوت‮ ‬استفاده‮ ‬شده. ‮ ‬مثلا‮ ‬درجه‮ ‬دوم‮ ‬را‮ ‬هم‮ ‬ميتوان‮ ‬دو‮ ‬ديز‮ ‬ناميد‮ ‬هم‮ ‬ر‮ ‬بمل. ‮ ‬هر‮ ‬دوي‮ ‬اين‮ ‬نامها‮ ‬مربوط‮ ‬به‮ ‬يك‮ ‬نت‮ ‬با‮ ‬ارتفاع‮ ‬صداي‮ ‬مشخص‮ ‬است‮(‬در‮ ‬بعضي‮ ‬از‮ ‬نظامهاي‮ ‬فواصل‮ ‬بين‮ ‬اين‮ ‬دو‮ ‬نت‮ ‬فاصله‮ ‬كوچكي‮ ‬وجود‮ ‬دارد‮ ‬كه‮ ‬ما‮ ‬لا‮ ‬اقل‮ ‬فعلا‮ ‬با‮ ‬آن‮ ‬كاري‮ ‬نداريم).
    سوالي‎‮ ‬كه‮ ‬پيش‮ ‬ميايد‮ ‬اين‮ ‬است‮ ‬كه‮ ‬پس‮ ‬چرا‮ ‬از‮ ‬دو‮ ‬اسم‮ ‬مختلف‮ ‬براي‮ ‬ناميدن‮ ‬يك‮ ‬درجه‮ ‬استفاده‮ ‬ميكنيم؟‮ ‬توضيح‮ ‬اين‮ ‬كه‮ ‬همانطور‮ ‬كه‮ ‬مثلا‮ ‬براي‮ ‬ناميدن‮ ‬يك‮ ‬فرد‮ ‬در‮ ‬شرايط‮ ‬مختلف‮ ‬از‮ ‬اسمهاي‮ ‬مختلف‮ ‬استفاده‮ ‬ميشود‮(‬مثلا‮ ‬گاهي‮ ‬از‮ ‬اسم‮ ‬كوچك‮ ‬گاهي‮ ‬از‮ ‬اسم‮ ‬بزرگ‮ ‬استفاده‮ ‬ميشود‮) ‬اين‮ ‬نتها‮ ‬هم‮ ‬بسته‮ ‬به‮ ‬كاربرد‮ ‬و‮ ‬وضعيتي‮ ‬كه‮ ‬در‮ ‬يك‮ ‬قطعه‮ ‬موسيقي‮ ‬دارند‮ ‬نامگذاري‮ ‬ميشوند. ‮ ‬بنابراين‮ ‬هميشه‮ ‬بايد‮ ‬بين‮ ‬دو‮ ‬ديز‮ ‬و‮ ‬ربمل‮ ‬تمايز‮ ‬قائل‮ ‬شد. به چنين نتهايي „مترادف آنارمونيك” گفته ميشود. و بد نيست بدانيد هفت درجه ديگر هم مترادف آنارمونيك دارند مثلا نت „دو بمل و سي” يا „مي ديز و فا”.

    گفتيم كه „درجاتي‮ ‬كه‮ ‬بصورت‮ ‬بالفعل‮ ‬در‮ ‬ساختن‮ ‬يك‮ ‬قطعه‮ ‬در‮ ‬موسيقي‮ ‬غرب‮ ‬استفاده‮ ‬ميشوند‮ ‬هفت‮ ‬عدد‮ ‬است” و اضافه كرديم كه اين تعبير نياز به توضيح بيشتري دارد. با توجه به تعريفي كه از گام ارائه كرديم بايد اين مطلب را به اين صورت اصلاح كرد كه گامهاي مورد استفاده در موسيقي غربي شامل هفت نت هستند(در واقع هشت نت كه يكي تكرار نت اكتاو پايينتر از خود است). همانطور كه حتما شنيده ايد مشهور است كه موسيقي غربي بر پايه دو گام ماژور و مينور ساخته ميشود. كه داراي الگوي فواصلي به اين شكل هستند(بم به زير از چپ به راست):

    ماژور:
    نيم پرده - پرده - پرده - پرده - نيم پرده - پرده - پرده
    مينور:
    پرده - پرده - نيم پرده - پرده - نيم پرده - نيم پرده - پرده
    البته گام مينور دو نوع ديگر هم دارد كه به آن اشاره خواهيم كرد.

    اما وقتي صحبت از گام به ميان ميايد معمولا صرف دانستن الگوي فواصل كافي نيست بلكه بايد اين نكته را هم اضافه كنيم كه اين الگوي فواصل دقيقا بين چه نتهايي وجود دارند. اگر مطالب كه تا به حال گفته شد را با دقت دنبال كرده باشيد متوجه ميشويد بسته به اين كه اين الگوي فواصل از كداميك از درجات دوازده گانه شروع شود دوازده حالت مختلف براي ساختن هر كدام از اين گامها وجود دارد. مثلا:
    ماژور:
    1: دو - سي - لا - سل - فا - مي - ر - دو
    2 : سل - فا ديز - مي - ر - دو - سي - لا - سل
    مينور:
    3: لا - سل - فا - مي - ر - دو - سي - لا
    4: دو - سي بمل - لا بمل - سل - فا - مي بمل- ر - دو

    نام هر گام با توجه به الگوي فواصل و نتي كه گام از آن شروع ميشود تعيين ميشود مثلا به اولي ميگويند دو ماژور و به سومي لا مينور.
    نكته مهم : اگر به الگوي فواصل گام مينور و ماژور دقت كنيد متوجه ميشويد كه هر دو الگوي فواصل يكساني دارند با اين تفاوت كه نقطه شروع اين دو گام يا يكديگر متفاوت است. مثلا اگر به دوماژور و لامينور توجه كنيد متوجه ميشويد هر دو داراي يك مجموعه از نتها هستند و با توجه به اين مساله كه گفتيم در يك تعبير نه چندان دقيق گام براي نمايش مجموعه اصوات مورد استفاده در يك قطعه موسيقي استفاده ميشود طبيعتا اين سوال پيش ميايد كه پس تفاوت بين گام مينور و ماژور در چيست؟
    اينجا به يكي از مباحث بسيار مهم در موسيقي ميرسيم كه من آن را نقش درجات مختلف گام در شكلگيري موسيقي مينامم. توضيح اين كه درجه اول گام كه به آن تونيك گفته ميشود مهمترين و پايدارترين درجه در گام است به شكلي كه هميشه يك ملودي براي خاتمه قطعي بايد روي اين نت بايستد. (البته در موسيقي غرب كه يك موسيقي چند صدايي است معمولا به جاي اهميت دادن به نتهاي تنها و بررسي نقش آنها به آكوردها و خصوصياتشان توجه ميشود اما چون بحث ما بيشتر در مورد موسيقي ايراني است كه جزو موسيقيهاي تك صدايي محسوب ميشود تنها به نقش „درجات در شكلگيري ملودي” توجه ميكنيم و از پرداختن به بحث آكوردها و هارموني صرف نظر ميكنيم).
    البته تفاوت بين ماژور و مينور به هيچ وجه محدود به تونيك متفاوت نيست و براي بررسي دقيقتر آن حتما بايد وارد بحث هارموني شويم اما اگر بخواهيم مساله را صرفا از نظر ملودي نگاه كنيم درجات ديگر اين دو گام نيز داراي نقشهاي متفاوتي هستند و در نهايت دو فضاي كاملا متفاوت را ايجاد ميكنند. مثلا درجات ششم و هفتم در مينور متغير هستند به اين شكل كه گاهي درجه هفتم و گاهي هم درجه هفتم و هم درجه ششم نيم پرده بالا ميايند (زير تر ميشوند) كه به ترتيب به اولي مينور هارمونيك و به دومي مينور ملوديك بالارونده(به اختصار همان مينور ملوديك) ميگوييم.
    كلي ترين تعبير اين است كه بگوييم وضعيت و فاصله قرار گيري نتهاي يك گام نسبت به تونيك در اين دو گام متفاوت است و نه تنها تونيك بلكه همه درجات گام در تشكيل ملودي(و هارموني البته) نقش مشخصي دارند و علت تفاوت اين دو بصورت خيلي خلاصه همين مساله است.

    قصد داشتم در اين تاپيك به ادامه بحث فواصل بپردازم و همينطور بحث مربوط به نقش درجات مختلف گام را بيشتر شرح دهم و همين طور لازم بود در مورد دو مفهوم ديگر به نامهاي تناليته و مد كمي صحبت كنيم تا رابطه بين اين سه مفهوم يعني گام مد و تناليته را روشن شود. اما مطالب اين تاپيك طولاني تر از حد مورد نظر من شدند بنابراين اين مطالب را جداگانه در يك يا دو تاپيك جداگانه خواهم نوشت.

    بدون تعارف بايد بگويم وقت زيادي گذاشتم تا مطالب اين تاپيك تا حد ممكن روشن و مرتبط با هم باشند. با اين حال اگر در موردي مطلب به نظرتان مبهم يا حتي نادرست ميايد لطفا حتما تذكر دهيد تا در موردش صحبت كنيم.

    با تشكر از توجه همگي دوستان ,
    سينا افتخاري
    ویرایش توسط Sina_Eftekhari : Monday 20 August 2007 در ساعت 05:40 PM دلیل: اصلاح شيوه نمايش, با تشكر فراوان از مدير محترم سايت

  2. کاربران زیر از Sina_Eftekhari به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سینا جان یک سوال

    گام مینور و ماژور رو بیشتر در چه نوع آهنگ هایی به کار میبرن.. منظورم اینه که مثلا از گام های ماژور برای رنگ یا 4 مضراب بیشتر است? اده میشه یا کمتر یا اصلا ربطی نداره؟

    در مورد حس و حالی که این گامها هم به نوبه خودشون به آدم القا میکنن و اینکه در آهنگ سازی چه طور است? اده میشن یه توضیحاتی بده...

    در ضمن لط? کن اینم بگو که میشه تو یک قطعه ازگام مینور پرید گام ماژور یا بالعکس؟
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  5. #3
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فكر كنم مطلب را بد توضيح دادم.
    قصد داشتم در تاپيك بعدي راجع به مد و مقام صحبت كنم اما فعلا به چند مورد بايد اشاره كنم.
    در متن تاپيك نوشتم كه „همانطور كه حتما شنيده ايد مشهور است كه موسيقي غربي بر پايه دو گام ماژور و مينور ساخته ميشود” البته اين به هيچ وجه حرف دقيقي نيست چون گامهاي مورد استفاده حتي در موسيقي غرب بسيار بيشتر از اين تعداد هستند. شما ميتوانيد هر كدام از درجات گام ماژور را تونيك قرار دهيد و يك گام جديد بسازيد. به نمونه زير توجه كنيد:
    پرده - نيم -پرده - پرده - پرده - نيم پرده - پرده
    اين نمونه مربوط به گام „دورين” است البته معمولا به جاي كلمه گام از اصطلاح مد استفاده ميشود و ميگويند مد دورين(در واقع من كمتر شنيدم گفته شود گام دورين). ولي من فعلا در اين پست بين اين دو كلمه تمايزي قائل نميشوم (بحث مربوط به مفهوم گام و مد بحث بسيار مفصلي است و نظرات زيادي در باره تفاوت اين دو مفهوم وجود دارد كه در تاپيك بعدي به آن خواهم پرداخت).
    به همين ترتيب با تغيير تونيك شما در مجموع هفت مد مختلف ميرسيد كه به مدهاي كليسايي مشهورند. اگر دقت كنيد متوجه ميشويد دو تا از اين مدها همان كه دو مد(گام) ماژور و مينور هستند كه البته به ترتيب نامهاي آيونين و ائولين نمايده ميشدند(و البته در مواردي هنوز ناميده ميشوند).
    از اين گذشته هر كدام از اين مدها داراي دو شكل متفاوت بودند كه مربوط ميشود به موقعيت تونيك در گام و همينطور نقش ساير درجات غير از تونيك كه البته فعلا با آن كاري نداريم.
    علاوه بر اين ما گامهاي بسيار بيشتري هم در موسيقي غرب و هم در موسيقيهاي ديگر داريم مثل مدهاي پنتاتونيك(به جاي هشت نت در گام شش نت داريم) و مدهاي شرقي مثل شور و سه گاه و ماهور و... كه داراي الگوي فواصل و البته نقش درجات متفاوتي نسبت به گامهاي ماژور و مينور هستند.
    در مورد اين سوال كه آيا ميشود از مينور به ماژور رفت يا بالعكس بايد بگويم البته كه ميشود. علاوه بر اين مساله ميتوان از يك گام ماژور مثلا دو ماژور به يك گام ماژور ديگر مثلا فا ماژور رفت كه به اين كار در اصطلاح „مدولاسيون” گفته ميشود(بهترين ترجمه براي آن مقام گرداني است). اين مساله در موسيقي ايران خيلي واضحتر وجود دارد مثلا از سه گاه به شور ميروند كه البته هنوز براي پرداختن به اين مساله خيلي زود است.
    در مورد اين كه پرسيدي „از گام های ماژور برای رنگ یا 4 مضراب بیشتر استفاده میشه یا کمتر یا اصلا ربطی نداره؟” يك توضيح همان است كه اصولا از ماژور و مينور خيلي كم براي ساختن قطعاتي مثل چهارمضراب كه از فرمهاي موسيقي ايراني است استفاده ميشود (البته از ماهور كه شباهت بسيار زيادي به ماژور دارد استفاده ميشود). در واقع بدليل فضاي شاد و روشن ماهور اين قطعه در ساخت قطعات با ريتم تند مثل چهار مضراب خيلي استفاده ميشود ولي در واقع بايد بگويم „ربطي ندارد!” شما ميتوانيد از اصفهان يا همايون (كه شبيه به مينور هستند) هم در ساختن اين قطعات استفاده كنيد در واقع قانوني در اين مورد وجود ندارد اما خب شايد بعضي از مدها با بعضي از ريتمها „بهتر جواب دهند!” :)

    البته مطالب كه در اين پست نوشتم خيلي دقيق نيستند و صرفا براي روشن شدن مطلب آنها را گفتم در تاپيكهاي آينده اين مسائل را دقيقتر توضيح ميدهم.

    سعي ميكنم همين امشب چند نمونه صوتي خوب براي روشن شدن اين موضوع پيدا كنم .
    ویرایش توسط Amir : Monday 20 August 2007 در ساعت 02:59 PM

  6. کاربران زیر از Sina_Eftekhari به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  7. #4
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ممنون دوستان...

    من به دلیل اینکه بیشتر ساز کوبه ای کار کردم و همون طور ک میدونیدد این سازها سازهای ریتمیک هستند از این ریزه کاری ها کمتر دارن...
    اما از اونجاییکه دارم 3 تار رو هم ادامه میدم خیلی از مطالبتون است? اده میکنم... واقعا ممنون
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  8. #5
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فايل پيوستي شامل تعدادي فايل midi است كه هر كدام يكي از گامها در دو حالت بالارونده و پايين رونده است (روي نت هشتم در حالت بالارونده كمي مكث كردم تا حالت اين مدها بهتر مشخص شود):

    1-major. mid :مد ماژور

    2- Minor. mid : مد مينور

    3-(Minor (two forms: درست مثل مورد قبل با اين تفاوت كه فواصل در حالت بالارونده و پايين رونده متفاوت هستند با اين توضيح كه در حالت بالارونده درجات ششم و هفتم نيم پرده بالا ميروند(زير تر ميشوند).

    4-Dorian. mid : مد دورين. به شباهت چهار صداي اول اين مد(تتراكورد يا دانگ - از اينجا به بعد ميگويم دانگ) با مينور توجه كنيد. همينطور به تفاوت چهار صداي بعدي.

    5-Phrygian. mid : مد فريژين. دانگ اول و دوم اين مد هر دو مثل دانگ دوم مينور هستند.

    6- pentatonic. mid : يك گام پنتا تونيك را به عنوان مثال آوردم تا مشخص شود به هيچ وجه لازم نيست گامها همگي شامل هشت درجه باشند.

    7 - Shour. mid : گام شور موسيقي ايراني. اين مورد و مورد بعدي را صرفا براي اين آوردم كه يك ايده كلي از حال و هواي متفاوت دستگاهها و مقامهاي ايراني و تفاوت آنها با مدهاي غربي داشته باشيد اما خيلي از موسيقيدانها استفاده از گام را براي توصيف مقامهاي موسيقي دستگاهي مناسب نميدانند.

    8 -Chagargah. mid: گام چهارگاه.

    9-Major chord. mid : اين مورد را بخاطر توضيحاتي كه لئون داد اضافه كردم چون خودم در متن اصلي اين تاپيك از بررسي آكوردها و نقش آنها صرف نظر كردم فكر كردم در اين جا كمي توضيح لازم است. اين فايل شامل آكورد تونيك يك گام ماژور است كه شامل درجات اول سوم و پنجم(در مورد دو ماژور ميشود : دو مي سل) ابتدا بصورت شكسته و جدا از هم سپس بصورت همزمان است. همانطور كه گفتم در موسيقي غربي به جاي اهميت دادن صرف به نتها و كاركرد آنها به آكوردها و نقششان توجه ميشود. نقش اين آكورد درست مثل نقش تونيك يا نت ايست در يك موسيقي تك صدايي است يعني بين تمام آكورد هاي درجات مختلف گام پايدارترين و مهمترين است و توالي آكوردها براي يك خاتمه قطعي بايد به اين آكورد ختم شود. كيفيت صوتي اين آكورد به نظر من ميتواند به تنهايي بيانگر حال و هواي مد ماژور باشد.

    10 - Minor chord. mid : آكورد تونيك در گام مينو. ر
    ویرایش توسط Amir : Monday 20 August 2007 در ساعت 03:00 PM

  9. #6
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تعداد دريافتها يك مرتبه؟!
    من كه خودم يك بار براي آزمايش فايل را دانلود كردم!
    ماجد جان شما دانلود نكرديد؟ حجم فايل خيلي كم است. لطفا اگر دانلود نكرديد اين كار را انجام دهيد چون فكر كنم گوش كردن به اين نمونه ها مفيد باشد.
    ویرایش توسط Amir : Monday 20 August 2007 در ساعت 03:01 PM

  10. #7
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    ببخشیدمیشه یه تعریف برای دستگاه وردیف وگوشه وآوازومقام بفرمایید(چون من بااین اولیه هادرست آشنانیستم بعضی ازمطالبی که دراین دوتاپیک نوشتیدوهمین طورتاپیک مقام هارودرست نمی فهمم)
    مرسی.

  11. #8
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هدف نهايي اين تاپيكها همين مساله است. البته در مورد اين تاپيك و شماره قبلي بعيد مي دانم نياز به دانستن اين مطالب باشد. اما در مورد تاپيك مقايسه مقامها موافقم كه براي فهميدن بحثها صد در صد بايد با اين مفاهيم آشنا باشيد. قبل از اينكه بخواهم توضيحي دهم بايد مطمئن شوم مفهوم گام كاملا برايتان مشخص شده. ممنون مي شوم هر چيزي كه از مفهوم گام فهميديد را بگوييد تا بعد به سوال شما پاسخ دهم.
    خيلي ممنون

  12. #9
    alireza_amirsamimi آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    604
    تاریخ عضویت
    Feb 2007
    نوشته ها
    688
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    311
    1,238 بار تشکر شده در 470 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آقا یه چیزی گفتی یه کمی با عرض معذرت مشکل داره تازه هم این پست رو دیدم. کی گفته مدولاسیون مرغ سحر از ماژور مینور هست؟؟!!! اون مدولاسیون از ماهور به شکسته و بعد از ماهور به دلکش که ربطی هم به مینور نداره!! گام ایرانی نزدیک مینور و باحس مینور اصفهان هست که زیر مجموعه همایون هست که مثال این چیزی هم که تو میگی قطعه بندباز از علی نقی وزیری و قطعه تار و ارکستر از حسین علیزاده هست و مثال از مینور به ماژور(اصفهان به ماهور) قطعه رقصان از حسین علیزاده هست

  13. کاربران زیر از alireza_amirsamimi به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  14. #10
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خيلي ممنون عليرضا, متاسفانه خود من هم متوجه اين مساله نشدم. همانطور كه فرموديد هيچكدام از مقام گرداني هاي مرغ سحر ماژور به مينور نيست (حتي خود ماهور را هم نبايد برابر با ماژور به حساب آورد). فكر كنم منظور لئون شباهت حال و هوايي است كه از پايين آمدن درجه سوم ماهور در گوشه شكسته ايجاد مي شود و بي شباهت به مدولاسيون ماژور به مينور نيست. شايد حتي هنگام اجراي اين قطعه روي يك ساز فاقد ربع پرده(كه البته ديگر مرغ سحرنخواهد بود!) اين درجه نيم پرده پايين بيايد و مدولاسيون ماژور به مينور بيشتر حس شود.
    فكر كنم لئون بعدا پستش را ويرايش كرد. شايد هم از همان اول اينطور بوده و من متوجه نشدم. به هر حال خيلي ممنون.

  15. #11
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آقای افتخاری تئوریم درحدی هست که مفهوم گام واین چیزاروبدونم ولی به طورکلی یه مقداردرموردگام می گم که ببینیدمفهومش رومی دونم یانه .
    گام به مجموعه ای ازصداهاونت های منظم وپی درپی گفته می شه که درمیان فاصله اکتاو قراردارند. مثلا"گام دوازدوشروع می شه ودرددواکتاوبعدی به پایان می رسه هرگام بانتی که ازآن شروع می شودنامیده می شود .
    تنالیته :درتنالیته مانندگام لازم نیست که صداونت هاپی درپی ومنظم باشندودرواقعه تنالیته مجموعه منظم ونامنظم ردیف صداها دراکتاواست. مبنای تنالیته هم تونیک نامیده می شه .
    گام ها دونوع هستند :دیاتونیک ،کروماتیک
    گام های دیاتونیک به گام هایی می گن که ازنیم پرده وپرده های دیاتونیک تشکیل می شن . (درجه ی اول هرگام دیاتونیک تونیک نامیده می شه)
    هرگاه دردرجه ی سوم وچهارم وهفتم وهشتم یک گام یکی ازنیم پرده های گامی به کارروند گام ماژور(بزرگ) تشکیل می شود .
    هرگاه یکی ازنیم پرده های گامی دردردجه ی دوم وسوم ویا پنجم وششم یک گام به کار روند گام مینورتئوریک (مینورنظری) می شود.
    گام های مینورمعمولا"به سه دسته رایج هستند:
    1. مینورتئوریک 2. مینورهارمونیک 3. مینورملودیک
    تفاوت گام های مینوروماژوربه طورمختصردرمختلف بودن فواصل ووضعیت نت هانسبت به تونیک درگام است.
    دانگ :دانگ مرکب چهارنت یاصدای پی درپی است که حدودیک فاصله چهارم درست هستند . هرگام دیاتونیک دارای 2 دانگ است که درگام های ماژور دودانگ برهم منطبق می شوند(فاصله ی بین دودانگ یک فاصله دوم بزرگ یعنی یک پرده است.)
    گام کروماتیک
    گام کروماتیک شامل 12 نیم پرده است. (7نیم پرده دیاتونیک و5نیم پرده کروماتیک.)
    فکرکنم کافی باشه .
    ممنون .

  16. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  17. #12
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خيلي ممنون, اين سوال را پرسيدم چون مي خواستم ببينم مفاهيمي كه فرموديد را چطور توضيح دهم بهتر است.
    فكر كنم توضيحم را در مورد مقام شروع كنم بهتر است. البته بايد عرض كنم اين كلمه يعنيمقام در موسيقي دستگاهي ما چندان متداول نيست و به جاي آن معمولا از مايه استفاده مي كنند: مايه دشتي, مايه حجاز , مايه بيداد و ... كه اگر با موسيقي دستگاهي آشنا باشيد متوجه مي شويد اين واژه را لزوما فقط براي 7 دستگاه و 5 آواز استفاده نمي كنند. بهترين معادل براي اين كلمه در موسيقي غرب با كمي اغماض مد و با اغماض بيشتر(!) گام است. مي توان گفت مقام يعني مجموعه اي از نتها كه مشابه با مفهوم گام درجات آن نقشهاي متفاوتي در تشكيل ملودي دارند. پس چيزي كه در شناسايي يك مقام اهميت دارد الگوش فواصل آن و البته نقش درجاتش است. البته تعاريف بسيار دقيقتري در اين مورد وجود دارند, اما در اين پست قصد ندارم مساله را خيلي باز كنم. ترجيح مي دهم اين كار را در تاپيكهاي آينده انجام دهم.
    گوشه در وهله اول يك سري ملودي ساخته شده در يك مقام مشخص است. البته بايد توجه كنيد گوشه مفهومي بسيار مجردتر از يك ملودي دارد در واقع گوشه ها ملودي هايي انعطاف پذير هستند و باز به عبارت دقيقتر شكلي كلي از يك سري خصوصيات يك ملودي و مي توان گفت هر گوشه معمولا واجد يك سري خصوصيات است كه به آن قابليت تمايز از ساير گوشه ها را مي دهد. معمولا خصوصيات مقامي و گردش خاص ملودي و خصوصيات ريتميك عمده ترين ويژگي هايي هستند كه گوشه هاي مختلف را از هم جدا مي كنند. مثلا چيزي كه باعث تفاوت دو گوشه حجاز و در آمد ابوعطا مي شود همين تغيير نقش درجات است و گاهي علاوه بر تغغير نقش درجات فواصل هم تغيير مي كنند. در واقع براي گوشه هايي مهمي كه واجد خصوصيات مقامي مشخصي هستند گاهي از واژه مقام يا مايه(بعضي تئوريسين ها حتي بين كاربرد دو واژه مايه و مقام هم تمايز قائال مي شوند كه توضيح آن نياز به بحث مفصل تري دارد) استفاده مي شود كه توضيح آن داده شد. مورد دوم در مورد گردش ملودي خاص است, مثالا چيزي كه درآمد اول شور و درآمد دوم(رديف ميرزا عبداله) آن را از هم جدا مي كند مساله تفاوت گردش ملودي است. در مورد گوشه در آمد سوم يعني كرشمه و دو در آمد قبليم تمايز مربوط به خصوصيات ريتميك است.
    البته مساله به همين سادگي و تميزي نيست. در واقع اين سه خصوصيتي كه آنها را نام بردم گاهي آنچنان در هم آميخته مي شوند كه نمي توان به همين سادگي در مورد آنها صحبت كرد. اما فعلا با اين جزييات كاري نداريم.
    دستگاه در واقع مجموعه اي از گوشه هايي با خصوصيات مقامي متفاوت است كه به شكلي مشخص ترتيب يافته اند. سوالي كه پيش مي آيد اين است كه چه چيز اين گوشه ها را به هم پيوند مي دهد. توضيح اين مساله چندان هم آسان و سر راست نيست و اگر بخواهم به يك توضيح كوتاه اكتفا كنم موارد استثنا انقدر زياد خواهند بود كه حتي نمي شود آنها را استثنا ناميد در تاپيكهاي بعدي به آن خواهم پرداخت. اما صد در صد منطقي براي اكثر اين پيوند ها وجود دارد كه اشتراك در فواصل به نظر من مهمترين آنها است.
    تعريف آواز و تمايز آن با دستگاه كمي تخصصي تر و واقعا مورد سختي است كه شخصا شديدا با اكثر نظرات در اين مورد مشكل دارم! در يك پست كوتاه اصلا نمي شود اين مورد را بررسي كرد. البته اگر كسي مي تواند استقبال خواهم كرد.
    خيلي ممنون
    ویرایش توسط Sina_Eftekhari : Tuesday 21 August 2007 در ساعت 08:21 PM

  18. کاربران زیر از Sina_Eftekhari به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  19. #13
    alireza_amirsamimi آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    604
    تاریخ عضویت
    Feb 2007
    نوشته ها
    688
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    311
    1,238 بار تشکر شده در 470 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درباره تفاوت دستگاه و آواز که قبلا توی یه پست صحبت کردیم!

  20. #14
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بله در اين پست صحبت كرديم: [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اين مورد كمي تخصصي تر بود و در تاپيكهاي آينده به اين مساله دوباره خواهيم پرداخت. بايد قبول كنيد مساله چندان هم ساده نيست. آنجا هم گفتم كه تقسيم بندي 7 دستگاه و 5 آواز و مهمتر از آن تمايزي كه بين دستگاه و آواز وجود دارد جاي بحث زيادي دارد.
    خيلي ممنون از تذكرت

  21. #15
    alireza_amirsamimi آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    604
    تاریخ عضویت
    Feb 2007
    نوشته ها
    688
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    311
    1,238 بار تشکر شده در 470 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ببخشید اینکه میخوام بنویسم خیلی طولانیه ولی حتما همش رو بخونید!! البته قبلا هم گفتم این تقسیم بندی بیشتر برای دسته بندی و دسترسی بهتر به گوشه ها و راحت تر تدریس کردن اونهاست. و البته همونطور که گفتم این تقسیم بندی به نظر من نیازی به بحث نداره چون علاوه بر محاسنی که گفتم ما رو به هیچ وجه محدود نمیکنه. این ما هستیم که با فکرهای اشتباه خودمون رو محدود میکنیم و اینقدر رو این مسائل مثل آواز و دستگاه بحث میکنیم و آخرش هم نتیجه درستس نمیگیریم. همه ما میدونیم این تقسیم بندی توسط میرزا عبدالله خیلی دقیق نیست ولی قرار هم نیست دقیق باشه! من خیلی درباره این موارد از اساید بزرگ موسیقی بحث شنیدم و همشون هم آخرش گفتند نذار این تقسیم بندی ها محدودت کنه. مثلا یه وقتی استاد درخشانی میگفت من دلم میخوات از افشاری یه دفعه برم چهارگاه با هم هیچ سنخیتی ندارند ولی به نظر من تناقض جالبی دارند. البته اساتید دیگری هم به غیر از ایشون از این کارها میکنند. مثلا در تصنیف قاصدک استاد مشکاتیان بارها این اتفاق میفته! یا در کارهای استاد علیزاده از این ککارها میبینیم. چرا راه دور میریم تو ردیف میرزا در دستگاه راست پنجگاه و وشه های خود دستگاه میشه وارد همایون و اصفهان و شور از گامهای مختلف و حتی سه گاه رفت. یه مثال خوب دیگه. کاست چشمه نوش:استاد لطفی و استاد شجریان ببینید چند بار مدولاسیون میشه. از راسپنجگاه faوارد شور reمیشه که هیچ سنخیتی با شور های مرتبط به راست پنجگاه یعنی شور سل و شورdoنداره و میبینید چقدر زیبا هم هست. یا در مدولاسیون های دیگر دستگاه وارد نوایdoواصفهانfaمیشن و نغمه اصفهان رو اجرا میکنن. به نظر من سینا جان خیلی درگیر این مسئله نشو چون به طرز شدیدی دور افکارت حصار میکشه و جلوی خلاقیتت رو میگیره. به نظر من دلیلی که میرزا عبدالله و بقیه اساتید این تقسیم بندی رو کردند و مثلا گوشه ای مثل گوشت رو در نوا گذاشتند یا عراق رو در افشاری هم روایت کردند این بوده که بگن اینها و امثال این گوشه ها مثال و پلهایی برای مدولاسیون هستند و قرار نیست محدود کنند. نمیدونم تو و بقیه دوستان موسیقی مقامی و فولکلور ایران رو گوش میکنید یا نه؟من یک بار وقتی داشتم موسیقی ایل قشقایی رو گوش میکردم یه دفعه دیدم اون نغمه و گوشه مدام روی یک تیغ بین همایون(شوشتری) و شور مونده و مدام بین این دو عوض میشه و برمیگرده. موسیقی ما هم از همین موسیقی ها گرفته شده. پس توصیه میکنم درگیرش نشو!

  22. کاربران زیر از alireza_amirsamimi به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #16
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1800
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    178
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    91
    148 بار تشکر شده در 77 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نوشته شما طولاني نيست عليرضا, من كه دوبار آن را خواندم! شما ده برابر اين هم مطلب بنويسيد مطمئن باشيد من يكي همه را خواهم خواند. آن هم هر چند بار كه لازم باشد.
    خيلي ممنون از نظرت, ولي دقيقا نفهميدم من چه حرفي زدم كه اين حرفها را به بنده گفتي. چون من كاملا با اين حرفها موافقم و اصولا به همين دليل اصراري كه خيلي از موسيقيدانها بر يك نظام 7 دستگاه و 5 آواز به اضافه توالي مدون گوشه ها كه در اين دستگاهها وجود دارد را درك نمي كنم. شايد طراحان اين نظام قصدشان فقط مرتب كردن مقامها موسيقي براي آموزش بوده, در اين باره مطمئن نيستم. اما درباره يك چيز مطمئنم آن هم اينكه متاسفانه خيلي از موسيقيدانها اين نظام را ازلي و آسماني مي دانند و هر گونه تخطي از آن را كفر. حتي خيلي ها خارج شدن از مطالب رديف يا اصطلاحا جمله بندي هاي خاص آن را قبول ندارند.

    مثلا همين افراد شايد يك اجرا را كه از بيداد يا هر گوشه ديگر همايون شروع شود را مغاير با خصوصيات موسيقي دستگاهي بدانند و فكر كنند حتما اين اجرا بايد از همايون شروع مي شد و در ادامه وارد اين گوشه ها شود. در مقابل شروع از ابوعطا يا افشاري را به اين دليل كه جزو 5 آواز است مجاز بدانند. اما باز حجاز و عراق را براي به عنوان مبناي يك اجرا مجاز ندانند! دقيقا به اين خاطر كه رديف براي آنها چيزي معادل با آيه هاي آسماني است. مثلا همين گوشه گوشت را كه مثل زديد. چون اين گوشه در نوا وجو دارد پس مي توان از نوا به سه گاه رفت ولي چون گوشه معادلي مثلا در اصفهان نداريم پس راه براي اين مقام گرداني بسته است!!!
    براي همين اصرار دارم در آموزش موسيقي دستگاهي در كنار رديف بايد ساختار و منطق موسيقي دستگاهي هم آموزش داده شود. و براي اينكار لازم است به صورت دقيق تري رديف و نظام 7 دستگاه و 5 آواز مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرند.
    خيلي ممنون

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •