لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از 65 به 74 از 74

موضوع: نقدشعر!

  1. #65
    hazrate_eshgh آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    1422
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    134
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    14
    88 بار تشکر شده در 46 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مادر


    در خلوت و سکوتم
    در فصل ناامیدی
    بر این من شب زده
    چون نوری وسپیدی
    ……………...
    در شهر بی کسیها
    تنها کسم تو بودی
    آنکه برای غم هام
    جان می سپرد تو بودی
    ………………
    عشق تو عشق پاک است
    پیش شکوه عشقت
    دلدادگی مجنون
    کمتر ز مشت خاک است
    ………………
    ای کوه استقامت
    ای نور هر دو دیده
    عاشق به این بزرگی
    ایزد نیافریده
    ……………...
    هر جای دنیا باشم
    یاد تو چون خدایم
    در قلب و جان من است
    ای مادر زیبایم
    ……………..
    در غربت و غریبی
    همیشه یادت هستم
    این افتخار من است
    کز خون پاکت هستم
    ……………..
    باشد دعای خیرت
    بدرقه ی راه من
    ترسم به دل بماند
    دیدار تو در وطن
    چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش


    هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش

  2. کاربران زیر از hazrate_eshgh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. #66
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    شعرتون درعین سادگی زیبابود.
    چون شعرنوهست جای انتقادازقالب روزیادنداره.
    ازاین قسمتش بیشترازبقیه مصرع هاخوشم اومد
    عشق تو عشق پاک است
    پیش شکوه عشقت
    دلدادگی مجنون
    کمتر ز مشت خاک است

  4. #67
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    پس کوشین ؟؟؟

  5. #68
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شعر قشنگی بود من بادو تیکش حال کردم یکی عاشق به این بزرگی ایزد نیافریده و یکی این افتخار من است کز خون پاکت هستم ... شعر برای مادر زیاد شنیدم ولی این یکی به نظرم دیدش فرق میکرد ... حضرت عشق عزیز به نظر من اگر یکمی توی استفاده از بعضی کلماتی که آهنگ شعر رو جالب تر میکنن کار کنید شعر قشنگی بشه ... مثلا همون قسمت اول :
    در خلوت و سکوتم
    در فصل ناامیدی
    بر این من شب زده
    چون نوری وسپیدی

    فکر کنم روی اینم یکم کار کنید ... خیلی جالب بود

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  6. #69
    hazrate_eshgh آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    1422
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    134
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    14
    88 بار تشکر شده در 46 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    التماست می کنم ای مهربان

    لحظه ای دیگر کنار من بمان

    گریه های بی امانم را ببین

    لحظه ای دیگر کنار من نشین

    ناله هایم می رسد تا آسمان

    از نگاهم التماسم را بخوان

    در غم عشقت نکن من را اسیر

    لحظه ای دستان سردم را بگیر

    با تو من بد کرده ام ای نازنین

    ای تمام هستی من در زمین

    در نگاهم التماسم را ببین
    چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش


    هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش

  7. #70
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلاممممممممممم

    خیلی قشنگ بود داداش ... دمت گرمممممممم
    ولی یه مصاع کم داره
    برای اون یه مصراع اخر یه مصراع دیگه هم بگو



    یا علی

  8. کاربران زیر از fanoos به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  9. #71
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    خیلی زیبابود
    ممنون

  10. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #72
    sara آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    8
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    888
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    115
    1,022 بار تشکر شده در 498 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    در خیابان قدم می زدم
    آسمان هم دلش گرفته بود
    و آرام آرام اشک می ریخت
    مردم برای خیس نشدن به معابر پناه بردند
    و من هنوز زیر قطرات باران قدم می زدم. آرام و آهسته
    آخرتو دیگر چرا؟؟تو برای که؟؟تو برای چه؟؟
    این گونه ناله می کنی؟؟؟
    تو که خدا را در نزدیکی خود داری... اما من!!!
    تو چرا اشک می ریزی این گونه؟؟؟
    این ماییم که باید بگرییم به حال خویش تو دیگر چرا؟؟؟
    شاید تو هم به حال ما می گریی
    شاید می گریی که قطراتت پاکیی بر قلب تیره و تار ما باشد
    ولی افسوس که این مردم ... چتر را اینمن گه خود می دانند
    ببار ... ببار بر گونه های خیسم تا کس نبیند اشک هایم را
    تا نگویند این دخترک نیز شکست خورده است
    تا نگویند این نیز تنهاست
    تا همه چیز همان گونه که هست باقی بماند
    تا کسی نیاید و تنهاییم را بر هم زند
    تا که زخمی دوباره بر قلبم نهند
    ببار ... ببار... بباربر گونه های خیس این دختر تنها
    مرگ من روزی فرا خواهد رسید...

  12. #73
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    شرمنده اصلا"حواسم به اینجانبودکه شعرگذاشتی ساراجان
    خیلی خوب بود وزیبا
    ازاین سبک انتقادکردن سخته (همون زمین کجه !)
    فقط اینجا یک «ن» اضافه داشت چتر را اینمن گه خود می دانند
    خیلی ممنون.

  13. #74
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    دیدم دوستان اشعارشون رونمی گذارند ،برای همین یکی ازمعرهام رومی نویسم (ببخشیددیگه ،شعربلدنیستم)
    دلش غم گین است
    سن وسالی نداردآخر
    ازکنارش می گذریم
    هرروز
    وشایدبایک بغض ،بایک آه
    خوب بنگربه چشمانش
    کزسرسادگی وغم
    وسعتی تابیکران هادارد
    بنگر
    برفروغ چشمانش که نرم نرمک کم سومی شود
    روی کلامش بامن وتوست
    خانم ،آقا!
    ومامی گذریم
    شایدباکمکی همدردی
    وجریان فراموشی وکار
    بازهم !
    گوش کن آوای قلبش رامی شنوی
    درآمیخته باصدای بلبل روی شانه اش
    گهگاه می شکندازبی مهری ما
    ویارسم زمان
    اما ،شایدبشودبایک فال
    یاشاخه ای ازگل سرخ
    یک لبخند
    دیواره ی قلبش
    مرمت بکنیم!

    منتظرانتقاداتتون هستم.
    ممنون.

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •