لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: فکر می‏کنید چرا اکثر اعضای گروه اخراج شدند؟

رأی دهندگان
3. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • مشکل با رهبر گروه (امی لی)

    1 33.33%
  • ایجاد گروه مستقل

    0 0%
  • خودخواهی امی لی

    1 33.33%
  • خودشون خواستار بودن

    1 33.33%
  • دلایل دیگر

    0 0%
نظرسنجی با انتخاب چندگانه
صفحه 6 از 60 نخستنخست ... 23456789101656 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 81 به 96 از 952

موضوع: آرشیو معرفی‌ گروه‌ها و نوازندگان سبکهای Rock و Metal

  1. #81
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.27
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اگر شما صلاح می دانی این کار را لطفا انجام بده
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  2. #82
    .t.A.T.u آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    769
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    33
    نوشته ها
    454
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    659
    702 بار تشکر شده در 285 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    انتقال

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از اين بي خبري رنج ببر هيچ مگو


  3. #83
    Babak_mix آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    150
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    821
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    1,206
    2,223 بار تشکر شده در 678 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Thumbs down آشنايي با متاليكا


    0 Not allowed! Not allowed!
    در سال 1981 يك نوازنده درام به نام ” ‌لارس الريچ ” با انتشار يك آگهي فراخوان تشكيل يك گروه هوي متال را اعلام و پس از مدتي موفق به جذب افراد مختلفي مي‌شود .
    فعاليت اين گروه‌ها مانند ساير گروه هاي هوي متال به صورت غيرقانوني و زيرزميني در ظاهر و در باطن با حمايت سازمان‌هاي جاسوسي ايالات متحده آمريكا با شعارهاي اجتماعي و اعتراضي ادامه و گسترش مي‌يابد .
    اين گروه چند سال بعد پيشنهادهاي Black metal را نيز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمينه را براي شكل‌گيري گروه هاي بعدي فراهم آورد .
    * ارزش‌هاي القايي متاليكا :
    متاليكا در حقيقت ضدارزش‌هايي را ارائه مي‌نمايد كه شامل ” بازگشت به تاريكي ”
    (محور اصلي تفكرات شيطان‌پرستان ، بي‌رحمي و تجاوزات جنسي ، فحاشي ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن) مي‌باشد .
    خوانندگان اين گروه بر روي صحنه و در كليپ‌هاي خياباني دست به خوردن و آشاميدن ميوه‌هاي فاسد ، ‌ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از كثيف‌ترين گروه‌هاي موسيقي جهان به حساب مي‌آيند .
    همچنين گفتني است متاليكا از هم‌جنس بازي نيز دفاع مي‌نمايد و آلبومي را در سالروز مرگ ” ‌كوئين ” ، همجنس‌باز بنام آمريكايي منتشر كرد .
    برخي آمارها حكايت از اين امر دارد كه تاكنون بيش از ده ميليون و دويست هزار كپي از آلبوم هاي اين گروه ” موسيقي شيطاني ” به فروش رسيده است.
    براي آشنايي با افكار خوانندگان و اداره‌كنندگان گروه‌هاي متاليكا در ادامه برخي از اشعار ايشان با ترجمه آن ارائه مي‌شود :

    Band: Nargaroth
    Song:The Day Burzum Killed Mayhem
    Album: Black Metal Ist Krieg (2001)
    a year of misery?
    سال بدبختي ؟
    Darkness fills the sky.
    تاريكي آسمان را در برگرفت
    I hear the warriors cry.
    صداي گريه سلحشور را مي شنوم
    The legend tells a story
    افسانه‌ها داستاني را بيان مي كنند
    From a Viking from the north,
    از وايكينگي از شمال
    Who met a Death Warrior
    چه كسي سلحشور مرگ را ملاقات كرده؟
    Black Metal was never really the same.
    بلك متال هرگز يكسان نبود
    The legend call it murder
    افسانه‌ها آن را كشتار ناميدند
    And the Viking had survived.
    و وايكينگ نجات يافت
    But the eyes of the Death Warrior
    اما چشمان سلحشور مرگ
    Never saw again the sun upon the sky.
    هرگز خورشيد را بر فراز آسمان نديد
    And the quintessence:
    و در اصل:
    Everyone recognized war,
    همگان جنگ را تاييد كردند
    That Black Metal isn’t just Entertainment anymore.
    بلك متال فقط يك سرگرمي نبود
    I can still remember
    هنوز هم مي توانم به ياد بياورم
    My emotions so confused.
    احساسات فوق العاده مغشوشم را
    My soul was seeking answers.
    روحم به دنبال پاسخ بود
    No knife I let unused.
    تيغه اي نبود كه بگذارم بي استفاده بماند
    So many questions
    سوالات بسيار زيادي
    I had to satisfy.
    مجبور بودم كه خرسند باشم
    My soul was under torture,
    روحم زير شكنجه بود
    But I knew my way was right
    اما من مي دانستم كه راه من درست است
    I see a cemetery fall asleep under fog
    قبرستاني را ديدم كه در زير مه به خواب رفته بود
    And I know the old days will never come Again.
    و من مي دانم كه روزهاي گذشته هرگز باز نمي گردند
    1993, this year of misery was the knife
    سالي از بد بختي كه همانند چاقويي
    which split the Black Metal scene apart.
    چشم انداز بلك متال را از هم جدا ساخت
    Since that mighty day Black metal split his Way,
    بعد از آن روز بزرگ بلك متال توسط او دو نيم شد
    And the unity was never the same again.
    و يگانگي هرگز به جود نيامد
    Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame
    دروغ‌ها ، شايعات و نفرت. منافع، دلسردي و شرمساري.
    And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem.
    و همه اينها در روزي كه بارزام مايهم را كشت
    Remember this day! Remember this way!
    اين روز را به خاطر سپار، اين طريق را به خاطر سپار
    That you never betray, what here leads you On your way!
    تو هرگز تسليم نخواهي شد، كه در اينجا به راهي سوقت دهند
    And I never will forget
    و من هرگز فراموش نخواهم كرد
    The day as this both warriors met.
    روزي را كه اين دو سلحشور رودررو شدند
    The blood was hot the moon was red
    خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ،
    And Black Metal created his own grave.
    و بلك متال براي خود قبري ايجاد كرد
    And I dream from days before
    و من رويايي ديدم از روز قبل
    Black Metal Maniacs, no whore,
    مجنونان بلك متال، هيچ فحشايي نبود
    In the legions of war
    در سپاه نبرد
    The demons in our heads the law.
    شياطين بر سر ما قانون،
    So I summon you once again,
    و من تو را بار دگر فرا خواندم
    We should never forget the pain
    ما هرگز نبايد رنج را از ياد ببريم
    From older days in our veins
    از روزگاران گذشته در شاهرگ ما
    We now cut of that it can flow like rain.
    تكه اي از آن هست كه همانند باران گردش كند
    Arrghh, this was the legend from
    اين افسانه اي بود از

    2. دلايل استفاده از موسيقي
    الف . جاذبه هاي مجازي و حاشيه‌اي موسيقي متاليكا مانند ايجاد فضا براي روابط آزاد دختران پسران
    ب. ارزان و قابل دسترسي بودن موسيقي با توجه به ارتقاء‌تجهيزات فني تكثير و توزيع
    ج . كاهش سطح حساسيت يا حساسيت زدايي از طريق نفوذ به خانواده‌ها ،شركت‌ها ،‌اتومبيل‌هاي شخصي ،رايانه‌هاي شخصي بالاخره گوشي‌هاي تلفن همراه
    3. روند و روال
    روند و روالي كه موسيقي متاليكا در گسترش مقوله شيطان‌پرستي تاكنون طي كرده است بسيار قابل توجه مي‌باشند .
    ظهور يك خواننده جديد دقيقا به مثابه يك شيطان جديد همواره جمع تازه‌‌اي از علايق و عواطف اقشار مختلف مردم در كشورهاي جهان را (علي‌الخصوص جوانان) به خود جلب مي‌كند.
    نقش موسيقي متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبين شيطان‌گرايي مي باشد . از سوي ديگر با گذشت زمان خوانندگان متاليكا همه روزه بيشتر تمايلات شيطاني خود را آشكار مي‌نمايند و بدين‌سان مي‌توان آنها را تنها عامل تبليغ شيطان‌گرايي معرفي كرد .
    4. مرلين منسون
    همانطور كه در بخش قبلي به آنها اشاره شد ، استفاده از موسيقي و به تبع آن ظهور خوانندگان جديد به مثابه شياطين نو ،ظرفيت‌هاي جديدي را در اختيار شيطان‌پرستان قرار داد .
    ” برايان هاگ وارنر ” نام اصلي فردي است كه امروز به مرلين منسون يا به اختصار
    (MM) شهرت يافته است.
    وي كه اكنون علاوه بر هواداران چندين هزار نفري در اقصي نقاط جهان به عنوان شيطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار مي‌گيرد . مانند ساير افرادي كه از چهره‌هاي شاخص شيطان‌پرستي به حساب مي‌آيند دوران كودكي توام با سختي‌هاي فراوان مانند فقر و تنگدستي را سپري كرده‌است.
    ” برايان وارنر ” يا (MM) تاكنون توانسته است نقش يك منجي را براي شيطان‌پرستي ايفا كند و اين افراد را از بن‌بست عزلت خارج كرده و مجددا به عرصه فعاليت‌هاي اجتماعي وارد سازد .
    مرلين منسون نيز مانند ساير چهره‌هاي شناخته شده شيطانيسم چندين مرحله در طول عمرش يعني طي 38 سال گذشته ، براي مدت چند ماه يا چند هفته از نظر‌ها دور شده و پس از طي زمان موردنظر با ارائه يك كنسرت بزرگ و يا در چهره‌اي جديد و البته سخيف‌تر از گذشته ظاهر مي‌شود .
    (لازم به ذكر است كه شيطان‌پرستان ادعا مي‌كنند كه در اين مدت به ملاقات شيطان و يا شياطين مي‌روند و دستوراتي را دريافت مي‌كنند.)
    گفتني است طبق اطلاعات موجود زماني كه اين افراد ” غيب ” مي‌شوند ، جلساتي را با برخي مقامات بلندپايه امنيتي آمريكا و رژيم صهيونيستي برگزار مي‌نمايند و خواسته‌هايشان را مبني بر حمايت‌هاي مالي ، حقوقي و … بيان و از حمايت ايشان برخوردار مي‌شوند .
    تصوير فوق از فرد مذكور است كه قرباني ديگري و نمادي از شيطان يعني گربه را در دست دارد . (موجودي كه توسط وي بايد قرباني شود.)
    با توجه به اهميت نقش (MM) در هدايت و جذب جوانان و نوجوانان ايراني به شيطان‌پرستي در آينده به خواست خداوند پژوهش كامل ارائه خواهد شد .

    منبع : گيتار براي همه
    دوستان عزیزم، به دلیل مشغله کاری کمتر میتونم در خدمتتون باشم
    انشاالله به زودی این کم کاری رو جبران کنم

  4. 2 کاربر برای این پست از Babak_mix تشکر کرده اند:


  5. #84
    monolith آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    2486
    تاریخ عضویت
    Oct 2007
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    39
    349 بار تشکر شده در 164 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست عزیز، بابک
    کاش این مطلب رو اصلاً اینجا نقل نمیکردی. احتمالاً منظورت این بوده که دوستان دیگه انتقاد کنند و اشتباهات این مطلب رو بیان کنند. ولی واقعاً انقدر مزخرف نوشته که اصلاً ارزش انتقاد نداره. نویسنده که فرق متال رو با متالیکا هم نمیدونسته، موسیقی و شیطان و مشکلات اجتماعی رو با هم قاطی کرده تا آخرش نتیجه سیاسی بر علیه اسرائیل بگیره!
    میشه اصلاً پاکش کنی که بیشتر باعث تاسف نشه؟

  6. 7 کاربر برای این پست از monolith تشکر کرده اند:


  7. #85
    alexy_336 آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    2923
    تاریخ عضویت
    Nov 2007
    نوشته ها
    34
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    15
    39 بار تشکر شده در 16 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ازین افاضات زیاد خوندیم!
    زیاد خودتونو درگیر نکنین
    I thought you died alone
    A long long time ago


  8. 2 کاربر برای این پست از alexy_336 تشکر کرده اند:


  9. #86
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    911
    تاریخ عضویت
    Apr 2007
    نوشته ها
    3
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    13
    9 بار تشکر شده در 2 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ریسه مرگ شدم
    یکی نیست بگه اگه از چیزی سر در نمیاری حرف نزن
    این مطلب رو paste،copyنمی کردین چیزی می شد؟
    ویرایش توسط sorkhpoostkoochooloo : Sunday 6 January 2008 در ساعت 09:54 PM

  10. 4 کاربر برای این پست از sorkhpoostkoochooloo تشکر کرده اند:


  11. #87
    avm آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    3411
    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    نوشته ها
    548
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    505
    1,538 بار تشکر شده در 488 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نظر من اگه چیزی از راک ومتال نمیدونین چیزی نگین سنگین تره از مدیران خواهش میکنم سریع تر این پست رو حذف کنند تا نشون بدن تاسبی نسبت به سنتی ایرانی و متال وجود نداره چون مطمعنم اگه در مورد سنتی ایرانی بود 2 سوت پاک شده بود..

    مرسی ارسلان

    ROCK ON

  12. 2 کاربر برای این پست از avm تشکر کرده اند:


  13. #88
    .t.A.T.u آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    769
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    33
    نوشته ها
    454
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    659
    702 بار تشکر شده در 285 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    عزیز نمی خواهیم پاک کنیم تا همه بیان کوته فکری یک سری افراد را ببین، نظرتون چیه چند وقت مهم باشه تا همه...

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از اين بي خبري رنج ببر هيچ مگو


  14. 3 کاربر برای این پست از .t.A.T.u تشکر کرده اند:


  15. #89
    Babak_mix آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    150
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    821
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    1,206
    2,223 بار تشکر شده در 678 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation


    0 Not allowed! Not allowed!
    مي دونستم كه همه همين نظرو دارن...
    اين مزخرفترين مطلبي بود كه در مورد موسيقي خوندم، و واقعاً پشيمون شدم از خوندنش
    ولي در اين تاپيك اين مطلب رو قرار دادم تا تمامي دوستان بدونن كه متأسفانه افرادي با اين تفكرات در جامعه ما وجود دارن...
    بهر حال اگه ناراحتتون كردم منو ببخشيد
    دوستان عزیزم، به دلیل مشغله کاری کمتر میتونم در خدمتتون باشم
    انشاالله به زودی این کم کاری رو جبران کنم

  16. 5 کاربر برای این پست از Babak_mix تشکر کرده اند:


  17. #90
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض کاوه يغمائی


    0 Not allowed! Not allowed!
    کاوه يغمائی

    بهزاد بلور




    برای کسانی که ماهواره دارن کاوه و ويديوی کنسرتش، آشناست. کاوه جزو اولين کسانی بود که از هفت خوان کنسرت گذاری در ايران گذشت و با اعصاب خورد روی صحنه رفت ولی تماشاچيا رو با گيتارش ميخکوب کرد.
    کاوه فرزند ستاره راک ايران کوروش يغمائی است و همراه با گروهش که برادرش کاميل، خواهرش ساتگين و همسرش نيلوفر در اون عضو هستن به روی صحنه می ره.
    آلبوم „مترسک” کاوه بعد از اينکه سالهای سال پشت درهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران، حبس بود، بالاخره در ايران بيرون آمد، ولی...!
    کاوه ديگه نتونست با محدوديتهای توليد موسيقی کارش رو در ايران ادامه بده و حالا به کاناده رفته و با همسر و دوقلوهاش در ونکوور زندگی می کنه و با خوانند ه ها و هنرمندای کانادائی کار می کنه و آلبوم جديدش رو ضبط می کنه.
    در اين مصاحبه دو نمونه از آهنگهای جديدش رو می شنويد (که خيلی باحاله) و حرف دلشو و اينکه ممکنه سر از لس آنجلس در بياره!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    کاوه جان، چطور شد که رفتی کانادا؟
    در واقع شرايط از سال ۲۰۰۱ به صورتی شد که من برای مهاجرت به کانادا اقدام کردم و به هر حال با ديدن شرايط خارج از کشور، در حال حاضر تصميم گرفتم ديگه کارم رو اينجا انجام بدم و به صورت بين المللی کار کنم. چون ۳۰ ساله که ارتباط موسيقی پاپ ايران با دنيا قطع شده و اين مسئله يک مقدار شرايط رو برای هنرمندان داخل کشور سخت می کنه. من اميدوارم وزارت فرهنگ ارشاد هر چه زودتر در اين مورد اقدام بکنه و درها رو باز کنه و اجازه بده که ما ارتباط بيشتری با موسيقی بين المللی داشته باشيم.



    آيا موقعيتی هم شده که در کانادا با خواننده های ديگه کار کنی؟
    بله. اولين کاری که به انگليسی انجام ميدم با يک خواننده خوب محلی در سبک موسيقی کانتری هست به نام بابی اسميت که ايشون از نظر تکنيکی فوق العاده قويه و صدای خيلی خوبی هم داره. فکر کنم حداکثر تا ۶ ماهه ديگه کار جديدمون ارائه بشه. خودم خيلی به اين کار اميد بستم و اميدوارم که کار خوبی از آب در بياد.
    خودت هم توی اين آلبوم می خونی؟
    بله. اين آلبوم کلاً کار خود منه. ترانه ها اکثراً از بابی هست. ولی اين کار تلفيقيه از موسيقی خود من که پس زمينه ای از موسيقی ايران و خانواده يغمايی داره و فرمی از موسيقی کانتری محلی کانادا. برنامه ها و تم های جالبی برای اين آلبوم به نظرمون رسيده که اميدوارم هر چه زودتر تموم بشه.
    تا حالا آهنگی هم توی کانادا ضبط کردی؟
    بله. من آلبوم جديدم رو اينجا ضبط کردم و کارهای نهايی اون تموم شده. يک سری کار هم به صورت تصويری انجام دادم که تموم شده. فکر کنم تا دو ماه ديگه اين آلبوم من از لس آنجلس پخش بشه.


    يکی از آهنگ های آلبوم جديدت که به حال و هوای اين روزها هم می خوره، „چهارشنبه سوری” هست. شعر اين آهنگ از کيه؟
    اين ترانه از آقای مزدا شاهانی در ايرانه که اون رو برای عيد نوروز گفته.
    قراره برای چهارشنبه سوری امسال کجا بری؟
    جايی هست توی ونکوور که ۱۵ هزار ايرانی اونجا دور هم جمع ميشن و گروه های مختلف موسيقی ميان و اجرا می کنن. من قراره اونجا برم.
    آلبوم „مترسک” به چه سالهايی بر ميگرده؟
    اين آلبوم حدود ۵ سال در وزارت ارشاد باقی مونده بود! ولی به هر حال بعد از اون سالها اين آلبوم پخش شد. در اصل اين آلبوم مال ۷ سال پيشه!
    چرا اسم „مترسک” رو برای آلبومت انتخاب کردی؟
    مترسک شخصيته که در يک مرکز ايستاده. مترسک شرايط زندگی نسلی رو بيان می کنه که از کشور خودمون به خارج ميرن و کسانی که در داخل کشور اونها رو می بينن يا خبری ازشون ميشنون.
    مثل اينکه يک کنسرت، اون هم به صورت خانوادگی دادين، درسته؟
    بله. در واقع خانمی که کيبورد می زنه، همسر خودم، نيلوفره که البته خودش پيانيسته و ۱۳ ساله که عضو هيئات ژوری کنسرواتور تهرانه. گيتاريست ديگه در گروه، کاميل برادر خود منه. بقيه بچه ها هم هومن (درام) ، فرشاد رمضانی (گيتار بيس) و آقای محمد پيرزاده (پرکاشن) کسانی هستن که توی اين کنسرت همراهی کردن.

    کاوه (سمت راست) به همراه برادرش کاميل و خواهرش ساگتيس

    چند تا کنسرت توی ايران دادی؟
    من اولين کنسرت خودم رو سال ۱۳۷۵ دادم که در واقع اولين کنسرت سازهای الکترونيک در تالار انديشه در تهران بود. از اون موقع تا به الان حدوداً ۲۰ کنسرت در داخل تهران داديم که هر کدوم از اونها اجراهای مختلفی داشت. من جزو کسانی هستم که فعاليتم در اجرای زنده خيلی بيشتر از آلبوم هام بوده.
    گفتی که قراره کارهات رو به زودی از شرکت های لس آنجلسی بيرون بدی، درسته؟
    بله. من الان مشغول مذاکره با اين شرکت ها هستم. من هم بايد هر چه زودتر از ونکوور به لس آنجلس حرکت کنم و فعاليت خودم رو شروع کنم. به هر حال فکر کنم وقفه ای که در کار من به وجود اومده بايد هر چه زودتر تموم بشه.



    آيا اومدن به خارج از کشور، افق جديدی برات باز کرده و کلاً چه اتفاقاتی افتاده؟
    تنها اتفاقی که افتاده اينه که من فعاليت خودم رو بدون در نظر گرفتن هيچگونه خود سانسوری انجام ميدم. متاسفانه شرايط مميزی های وزارت محترم ارشاد اسلامی کاملاً متغيير بوده و هست! اميدوارم اين شرايط هر چه زودتر توسط خود مديران اين وزارت شرايط متعادلتری پيدا بکنه. بايد در ها باز بشه، گروه های خارج از کشور بيان داخل و به هر حال اين پل بی عبور، پلی بشه که همه بتونن ازش گذر بکنن. در کل اينجا هيچ جذابيتی برای من نداره که بگم من افقی می بينم.
    ولی خوب همين که با موسيقی دانان خارجی رفت و آمد بکنی و تکنيک های جديدی ببينی خودش خيلی خوبه؟
    درسته. اما من اميد داشتم که بتونيم اين کار رو از داخل کشور انجام بديم و البته هنوز هم اميدوارم.


    از چند سالگی کار موسيقی انجام دادی؟
    من از زمانی که به دنيا اومدم گيتار توی خونه بوده. من با گيتار بزرگ شدم. ولی به صورت حرفه ای و جدی از ۷ سالگی کار رو شروع کردم. اصل قضيه اينه که من موسيقی راک رو با کورش (يغمايی) و عموهای خودم کامران و کامبيز شروع کردم. تصميم هم در خارج از کشور اينه که بتونم هر چه زودتر به صورت انگليسی و موسيقی راک بين المللی بگم که ما چه داريم! ديگه خسته شدم از اينکه فکر می کنن ما شتر سواريم يا تروريستيم! متاسفانه اين شرايط بايد هر چه زودتر تموم بشه. من اميدوارم همه هنرمندها توی اين مسير به من کمک بکنن که ما بتونيم توی فستيوال های خوب، با خواننده های مطرح بين المللی شرکت کنيم. وظيفه ماست که بگيم در ايران چه می گذره و چه می خواهيم در آينده انجام بديم.
    از آخرين فعاليت هات برامون بگو.
    من کنسرت های خودم رو در ايران با همه توان انجام خواهم داد. ولی فعاليت خودم رو ميخوام در خارج از کشور ادامه بدم. ويدئوهام رو در اينجا با کارگردانی آقای ناصر قلی زاده انجام دادم. ترانه هام متعلق به آقای روزبه مهمانی زاده است که توی اين کار برای من خيلی زحمت کشيدن. برای اين آلبوم، همسرم نيلوفر هم در نواختن کيبورد و مسترينگ نهايی خيلی کمکم کرده. به هر حال اين آلبوم جزو کارهايی هست که تونستم اونجوری که خودم دلم ميخواد انجام بدم.
    يه خبر خوش ديگه ازت اين هست که „بابا” شدی، درسته؟
    بله درسته. خدا نزديک به يک ماه پيش به من دو تا دختر داد. به نام „آنيکا” و „برونيکا” که اين يکی از اتفاقات عجيب و غريب توی زندگيم بود و واقعاً خوشحال هستم.
    بنابراين شبهايی که به خاطر گريه بچه ها بيخواب ميشی، ميشه يک مقدار ايده های جديد موسيقی به سرت بزنه؟
    دقيقاً همينطوره. چون من شب ها تا صبح بچه ها رو نگه ميدارم، به همراه اون کار و تمرين می کنم. البته با هدفون!
    سپاس. فعلاً باهات خداحافظی می کنيم تا وقتی آلبوم جديدت بياد و بيشتر با هم صحبت کنيم.
    از همه چيز ممنون.

    bbcpersian

  18. #91
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    گفتگو با کاوه یغمایی درباره آلبوم جدیدش

    بهزاد بلور


    کاوه یغمائی پسره کوروش یغمائیه. سالها قبل که یه جورائی به کنسرت غیر سنتی در ایران جواز داده میشد، کاوه یه کنسرت گیتار اجرا کرد و از اونجا بود که برای اولین با اسمش آشنا شدیم (البته ماها اینوری ها).



    غیر همراهی کوروش یغمائی در بعضی از کنسرتها و آلبومها، کار تکی کاوه، یعنی آلبوم „پل بی عبور” ، پیش از مهاجرتش به کانادا، در ایران منتشر شد. کاوه با اینکه پدر شده و چند تا از فعالیتهاش با خواننده های پاپ ایرانی آمریکا به بن بست خورده، کار آلبوم جدیدش رو به آخر رسونده.
    یکی از آهنگهای آلبوم آینده اش „اولین حرف” رو من حدود ۹ ماه پیش شنیدم و با اینکه یه قطعه ۳۰ ثانیه ایه این آهنگ رو که به من داده بود که گوش کنم، معتادش شدم. در جریان راک زیرزمینی ایران که در ۱۵ سال گذشته شکل گرفت، کاوه بدون شک یکی از چهره های مطرح و فعال بوده و مهاجرتش به کانادا میتونه صدای راک ایران رو به اینور مرز برسونه و در تنوع دادن به سبکهای روز موسیقی ایرانی سهم خوبی داشته باشه.
    اولین حرف
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    سبک راک کاوه یاد آوره راکیه که پیش از انقلاب در ایران داشت شکل میگرفت ولی ... حالا با دستاوردهای جدید موسیقی روز و ذوق خود کاوه داره دوباره متولد میشه (این تئوریه خودمه ها زیاد روش حساب نکنین!).
    حرف بیشتر از من اشتباست بقیه چیزا رو خود کاوه در مصاحبه ای که باهاش داشتم، روشن میکنه. اینکه داستان مهاجرتش و ویدیوی جدیدش چیه و قراره به کجاها بره:
    کاوه یغمایی: ویدیوی „اولین حرف” حدود سه ماه پیش در ماسادنیا توسط یک تیم از یوگوسلاوی سابق ضبط شد. بعداً من این ویدیوها را به لوس آنجلس بردم و به دنبال بهترین شرکت برای واگذاری این ویدیو و آهنگ هام گشتم. بعد از چند ماه تصمیم گیری قرار شد تا این آلبوم را با همکاری شرکت „ترانه” پخش کنیم. این ویدیو سبک راک داره و من در اون راجع به نسلی صحبت می کنم که نمیدونستند به چه دلیل زندگی، وقت، زمان و رویاهاشون از بین رفته و چرا ما هنوز هیچ دید روشنی نسبت به آینده نمیتونیم داشته باشیم.


    کاوه جان، تو داری به لوس آنجلس میری. جایی که خواننده ها و موسیقی دانان، موسیقی پاپ رو ایرانی کردن. اما تو با خودت داری سبک راک رو میبری، فکر می کنی با این کار، چه جرقه ای به اون خرمن می زنی؟
    ما در ایران سه نوع سبک اصلی موسیقی بیشتر نداشتیم. پاپ، کلاسیک و موسیقی سنتی که از طرف وزارت ارشاد تحت کنترل شدیدی بود. همینطور حرکت راک زیرزمینی هم داریم که اجازه کار ندارند و اگر هم دارند خیلی موقتی و کم هست. گروه هایی بسیار خوبی در این حرکت بودند، مثل „اوهام” ، „راز شب” و خیلی ها که استعدادهای بسیار زیادی داشتند و این استعداد در حال حاضر داره تلف میشه.
    من جزو کسانی بودم که با شرایط و مشکلاتی که وجود داشت، تصمیم داشتم موسیقی راک رو معرفی بکنم. این کار توی ایران خیلی سخت بود چون اصولاً با این سبک مخالفت جدی وجود داشت. من در آمریکا با گسترشی که در کارم میدم، نه فقط در لوس آنجلس، بلکه میخوام این کار شروعی باشه برای معرفی موسیقی دانانی که در این سبک فعالیت می کنن. هدفم اینه که اونها را با گروه های خوب دنیا آشنا بکنم و باعث شروع فعالیتشون بشم. متاسفانه در حال حاضر کار برای موسیقی دانان خوب داخل ایران، شرایط غیر ممکنی داره و در خارج از کشور هم سخته.
    بنیاد موسیقی راک بیشتر اجرای زنده هست و دیگه خبری از موسیقی از پیش ضبط شده کامپیوتری نیست و خوب به همین خاطر هزینه بالاتری هم برای ساخت یک آلبوم میبره. درسته؟
    این حرف در قدیم میتونست درست باشه. اما امروزه اجرای زنده راک بدون استفاده از این ابزارها خیلی مشکله. بنابراین امروزه ما با صدای جدیدی از راک روبرو هستیم که تلفیقی از موسیقی زنده و اجرای کامپیوتری هست. این راکی هست که مردم امروز می خواهند گوش کنند.


    فکر می کنی لس آنجلس جای خوبی برای شروع این کار هست؟
    آره. من با سطح موسیقی کاری ندارم، اما لوس آنجلس جایی هست که داره سالها در اون روی موسیقی ایرانی کار میشه. بنابراین جای خوبی برای شروع این کار هست.
    اسم آلبوم جدیدت چیه؟
    ما هنوز در حال انتخاب کردن اسم این آلبوم هستیم. اما فکر کنم اسمش را „Cold Silence” یا „اولین حرف” بزاریم.
    با خواننده های دیگه هم کار میکنی؟
    من همیشه یکی از علاقه هام این بود که فقط خودم اجرای موسیقی داشته باشم، یعنی خودم هیچ وقت نخونم. خوانندگی من در این آلبوم و قبلی به این خاطر بود که ما در ایران مشکل داشتیم و سی سال بود خواننده ای که بتونه سبک راک اجرا کنه وجود نداشت! خواننده های بودند، اما خیلی کم و خود من در این زمینه مشکل داشتم. این آرزوی منه که خواننده های دیگه ای وجود داشته باشند که من بتونم باهاشون کار کنم.

  19. #92
    .t.A.T.u آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    769
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    33
    نوشته ها
    454
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    659
    702 بار تشکر شده در 285 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض بیوگرافی Led Zeppelin


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از اين بي خبري رنج ببر هيچ مگو


  • 2 کاربر برای این پست از .t.A.T.u تشکر کرده اند:


  • #93
    Amir آواتار ها
    The God Father

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    The God Father
    شماره عضویت
    2
    تاریخ عضویت
    Jun 2005
    نوشته ها
    3,460
    میانگین پست در روز
    0.50
    تشکر از پست
    2,649
    11,663 بار تشکر شده در 2,477 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Amir on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 152/5
    Given: 83/3
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض مروري بر زندگي حرفه اي Billy Sheehan


    0 Not allowed! Not allowed!
    Billy Sheehan


    بیلی شیهان طریقه نواختن گیتار‌بیس را تغییر داده است. در دهه ۸۰ جرقه‌هایی در فکرش زده شد و همان ها باعث صعود طرز فکر وی گردیدند. هنگامی که David Lee Roth گروه Eddie Van Halen را در سال ۱۹۸۵ ترک گفت، بیلی شیهان به گروه وی (David Lee Roth) ملحق شد. او قبل از اینکه به روی عقاید و کارهای شخصی خود کار کند، به کمک Van Halen اقدام به ضبط دو آلبوم نمود. گروه Mr. Big در سال ۱۹۸۹ شکل گرفت. آنها شماره یک بیل‌بورد در ایالات متحده و ۱۴ کشور دیگر به وسیله آهنگ To Be With You از آلبوم Lean Into It با همکاری Atlantic Records شدند. شیهان با توسعه روش تجاری خودش در نواختن بیس و اجرای بیش از ۴۰۰۰ کنسرت در همه قاره‌ها بجز قاره آفریقا و قطب جنوب درخشید. بیلی شیهان ۵ بار در مجله Guitar Player به عنوان بهترین نوازنده بیس سبک راک برگزیده شد و این افتخاری بود که در کنار بزرگانی همچون Jimi Hendrix، Paul McCartney، Geddy Lee و Eddie Van Halen بدست آورد. او همچنین برنده Readers Poll در آلمان، ژاپن، کره، ایتالیا و خیلی از کشورهای دیگر شد.
    در ۲۷ ژانویه سال ۱۹۹۹ اثر انگشت و امضای شیهان روی سیمان در Guitar Center نگاه داشته شد و این افتخاری است که به آن دسته از هنرمندانی که سهم مهمی در ساخت و پرورش سبک Rock and Roll داشته‌اند نسبت داده می‌شد. بیلی در ژاپن ۱۴ بار متوالی برنده جایزه بی‌سابقه برای بهترین بیسیست از مجله Player Magazine (بزرگترین مجله موسیقی در ژاپن) و ۵ بار پی‌در‌پی از مجله Burrn! Magazines (بهترین مجله Heavy Metal در ژاپن) شد. او در سال ۲۰۰۰ با گروه Mr. Big در شهر ازاکای ژاپن شروع به اجرای کنسرت های زنده کرد و سپس مدتی طولانی شروع به کار به روی آلبوم شخصی خود نمود. بالاخره آلبوم سولوی شیهان با نام Compression در ۲۵ آوریل ۲۰۰۱ روانه بازار شد. در این آلبوم (Compression) شیهان اشعار را نوشت، خواند و گیتار باریتون (۱) Baritone، بیس و درام را روی همه آهنگها بجز دو آهنگ اجرا کرد و نواخت. درام یکی از آن‌دو را Terry Bozzio به عهده گرفت و گیتاریست افسانه‌ای Steve Vai استیو وای سولوی آهنگ Chameleon را نواخت که این اولین همکاری استیو وای و بیلی شیهان از زمانی بود که او در گروه David Lee Roth بیس می‌زد. پنجمین آلبوم Mr. Big با نام Niacin با ترکیب درامر Dennis Chambers کامل شد. دیگر ضبط های جدید بیلی شامل ششمین آلبوم Mr. Big است که قرار بود در پائیز سال ۲۰۰۱ عرضه شود. آلبوم Niacin یک آلبوم بدون خواننده با دخالتهای دقیق و بیشتر Bass می‌باشد که لبه بریده شده جنبش و تحرک موسیقی جدید است. (۱) باریتون به صدائی مابین بم و زیر گفته می‌شود و گیتار باریتون از انواع ۱۲ و ۶ سیم برخوردار است.










    منبع : ارتعاش
    ویرایش توسط Leon : Sunday 27 January 2008 در ساعت 12:26 AM دلیل: Aks!!!

    My Direct Email : amir@noteahang.com
    .
    .
    نت آهنگ محبوب ترین سایت موسیقی در سال 91 و 92 ( آراء مردمی جشنواره وب )
    .
    .
    حالم عوض میشه !
    .
    .
    .
    http://www.noteahang.com/downloadfil...Mishe.mp3.aspx
    .

  • کاربران زیر از Amir به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  • #94
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض کرت کوبین اسطوره تکرار نشدنی موسیقی راک


    0 Not allowed! Not allowed!

    به راستی که یکی از به یاد ماندنی ترین اسطوره های موسیقی راک کرت کوبین است. او اولین کسی نبود که سعی داشت افکار جدیدی را وارد موسیقی راک کند اما موفق ترین آنها بود. او کسی بود که ترانه هایش پر بود از اندیشه های بی پایان که انسان را به تفکر دعوت می کرد.

    کرت از همان کودکی علاقه ی شدیدی به موسیقی راک داشت. وی در زمانی رشد می کرد که موسیقی راک در اوج خود بود. آری در دهه هشتادی که دیگر هیچ گاه تکرار نمی شود. کرت حرفه ای ترین موسیقی دان راک نبود اما یکی از اسطوره های تکرار نشدنی این موسیقی است. کرت کوبین اسطوره است زیرا ما را به فکر کردن دعوت می نمود. زیرا هیچگاه رنج دیگران را نمی توانست تحمل کند. زیرا که یک انسان واقعی بود. هرگز کسی را ناراحت نکرد و هیچگاه از ناراحتی دیگران خوشحال نشد. آری دیگر کرت کوبین تکرار نمی شود.
    کرت انسانی بود متفکر و آزاد اندیش و علاقه شدیدی به بودا داشت و این علاقه از همان کودکی در وجودش شکل گرفته بود. او یک دوست خیالی برای خود در نظر گرفته بود که نام آن را بداه گذاشته بود که تقلیدی ست از اسم بودا. کرت در نوجوانی اش به اندازه انسان های بزرگ فکر می کرد و تفکر را می ستود. او در سنین نوجوانی به فلسفه نیز علاقه داشت و به عقاید فیلسوفان برزگ و عارفان حقیقی احترام می گذاشت. کرت بودا را فقط برای این دوست نداشت که که یک اندیشمد بود بلکه او را می ستود برای اینکه عارف و انسانی حقیقی بود و سعی میکرد مانند او رفتار کند. علاقه او نسبت به بودا و بوداییان آنقدر شدید بود که اسم گروههش را نیروانا که به معنی رسیدن به معشوق لامتناهی (فنای فی الله) است گذاشت. بوداییان و حتی عارفان بزرگ ایرانی و عرب معتقد اند که انسان با پاک کردن روحش و ریاضت کشیدن به خدا می رسد و جزیی از آن می شود. چنین عقایدی به شرقیان باستان اختصاص دارد و با فرهنگ شرق پیوند خاصی خورده است. کوبین نیز طرفدار فرهنگ باستانی و پر قدمت شرق بود و به همین دلیل به فلسفه های شرقیان بسیار معتقد بود هچنین وی به پیشگویی های باستانی بسیار اعتقاد داشت و به همین دلیل در ترانه هایش از خصوصیات ماه حوت (معادل اسفند ماه) خود کرت نیز می باشد سخنان زیادی به میان آورده است.
    کرت از نظر موسیقی دان بسیار برجسته ای نبود اما سبک گرانج را پایه ریزی کرد که از زیر شاخه های بزرگ را راک می باشد. وی آرزو داشت که وقتی می میرد در آن دنیا کسانی چون جیمی هندریکس و جان لنون و جرج هریسون و افراد دیگری را ببیند که کودکی اش را با رویای رسیدن به آن ها سپری کرده بود.
    شاید بزرگترین مشکل کرت اعتیاد نا خواسته ای به مواد مخدر بسیار قوی و تاثیر گذاری چون آرسنیک و ال اس دی و هرویین بود. همچنین کوبین به الکل نیز اعتیاد بسیار شدیدی به نوشیدنی های الکلی داشت به طوریکه چند بار پس از مصرف این گونه مواد به حالت اغما رفته بود. علت اصلی اعتیاد کرت به گفته همسر و فرانسیس دختر کرت بیماری معده ای بسیار شدید بود. به همین دلیل کرت مجبور بود برای کاهش درد از مواد مخدر استفاده کند.
    متاسفانه عده زیادی که کرت کوبین این اسطوره بزرگ موسیقی راک را نمی شناسند و خودشان را طرفداران پر و پا قرص کوبین و طرز فکر کردن آن می دانند او را دیوانه می دانند. چرا؟ برای اینکه کرت پس از پایان اجراهایش گیتار هایش را می شکست. چطور وقتی که گیتاریست های بزرگ موسیقی راک چنین کارهایی را که سمبول اعتراض اند را انجام می دهند آنها دیوانه نیستند اما کرت کوبین دیوانه است؟ نه جانم این گونه نمی توان کسی را دیوانه و کسی را عاقل شناخت. این کارها کلیشه هایی تکراری در راک اند که نشانه اعتراض اند که از دیر باز و روزهای آغازین موسیقی راک با این موسیقی پیوند دیرینه ای خورده است.
    بدون شک اگر بخواهم خصوصیات و زندگی کرت کوبین را به صورت کامل بنویسم چندین کتاب می شود. اما در اینجا به بخشی از خصوصیات او به صورت بسیار ناقص و نا کامل اشاره شد. منتظر قسمت های بعدی این مطلب باشید و همیشه کرت کوبین را به خاطر بسپارید و او را در قلبهای خود حفظ کنید.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

  • 2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  • #95
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض باب دیلن


    0 Not allowed! Not allowed!
    باب دیلن

    محمود عنایت



    در چند شب گذشته کانالهای تلوزیون داخلی بریتانیا برنامه های متعددی در مورد زندگی خواننده معروف، باب دیلن پخش کردن و بیشتر روزنامه های صبح بریتانیا مطالبی را در مورد این خواننده چاپ کردند.
    معروفترین برنامه تلویزیونی که از خیلی قبل در موردش حرف زده شده بود و طرفدارهای باب دیلن بی صبرانه منتظرش بودن، یک مستند دو قسمتی بود به اسم „هیچ راهی به خانه نیست” (No Direction Home) که ساخته مارتين اسکورسيزی بود و همزمان در بریتانیا و آمریکا پخش شد. در این اثر، تصاویری فوق العاده از اجراهای باب دیلن که برای اولین بار از تلویزیون پخش می شد.
    پخش برنامه هایی از این قبیل دوباره آثار باب دیلن را به بوته نقد و تحلیل کشونده، از اونجایی که بررسی تمامی آثار باب دیلن (با بیش از 50 آلبوم موسیقی) در اینجا امکان پذیر نیست، زندگینامه و آثار باب دیلن به صورت گذرا و مختصر در قسمتهای پایین مورد بررسی قرار گرفته.

    باب دیلن خواننده، شاعر و آهنگساز معروف آمریکاییه که در سال ۱۹۴۱ میلادی به دنیا اومد. باب دیلن منتقدیه جسورکه باکلام تلخ و کنایه آلود، به زبان اعتراضی نسل جوان زمان خودش تبدیل شد.
    باب دیلن
    تولد : 24 مه 1941 در دولوت، ایالت مینه سوتا با نام اصلی رابرت آلن زیمرمن
    1961 : اقامت در نیویورک
    1964-1966 : اجرای ترانه های کلاسیک فولک
    1989 : ثبت نام در تالار مشاهیر راک اند رول
    1991 : دریافت جایزه گرمی بخاطر یک عمر فعالیت هنری
    1998 : دریافت جایزه گرمی بخاطر ترانه زمان عقل باخته
    2000 : دریافت اسکار بهترین ترانه فیلم

    بیشتر معروفیت باب دیلن مربوط میشه به دهه ۶۰ میلادی، زمانی که شعرهای آهنگهاش تبدیل شد به زبان موسیقیایی جنبش حقوق مدنی آمریکا، جنبشی با هدف به دست آوردن حقوق برابر برای تمامی شهروندان آمریکایی، مخصوصا سیاه پوستهای آمریکا.
    یکی از آهنگهایی که به سمبل این جنبش تبدیل شد، آهنگ „Blowin' In The Wind” بود که مضمون شعر در اعتراض به تبعیض نژادیه.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    تولد دیلن



    باب دیلن وقتی به مدرسه می رفت، خودش نوازندگی گیتار و سازدهنی را یاد گرفت. در سال 1959 وقتی به دانشگاه رفت، بيشترین میزان وقت خودش را در قهوه خانه صرف نواختن و آواز خواندن می کرد.
    از همون زمان شروع کرد به معرفی کردن خودش به اسم باب دیلن؛ خودش هیچوقت به طور کامل توضیح نداد که چرا این اسم را انتخاب کرده ولی بعضی وقتها اشاره هايی به „دیلن توماس” شاعر معروف ويلزی (منطقه ای در بریتانیا) میشه.
    بعد از يک سال دانشگاه را ترک کرد و در یک سیرک مشغول به کار شد. در حالی که در راه سفر به شیکاگو بوده، تصمیمش عوض میشه و به نيویورک میره. شاید این تصمیم، بزرگترین تاثیردر زندگی کاری باب دیلن را داشته و سرنوشت او را عوض میکنه.


    در نيويورک به منطقه گرينويچ ويلج رفت. محله ای که پر بود از هنرمند های بی پول و روشنفکرهای بی کار که در قهوه خانه ها با هم معاشرت می کردن و در آخر هفته دور هم جمع میشدن، آهنگ می زدن و در پایان یک سبد می چرخوندن که به جای پول در اون مواد غذایی می انداختن و اینجوری به هم کمک می کردن.
    چاپ شدن یک نقد کوتاه در مورد کارهاش در روزنامه نیویورک تایمز کار خودش را میکنه: شرکت ضبط کلمبیا باهاش قرارداد می بنده و باب دیلن حرفه ای متولد میشه.

    دیلن سنت شکن



    قرار دادن تمامی کارهای باب دیلن در یک سبک موسیقی امکان پذیر نیست. در ابتدا کار باب دیلن بیشتر بر روی موسیقی بومی آمریکایی (فولک) متمرکز بود ولی در کارهای بعدیش اثراتی از بلوز، راک و حتی سرود های مذهبی کلیسا هم به گوش می رسه.
    یکی از شاخصهای موسيقی بومی آمریکايی، داستانسرائی و تأکید آهنگ بیشتر روی کلام خواننده هست تا خود موسيقی. آهنگ در اصل زمينه ايه برای شعر و کلام خواننده و این سبک به باب دیلن قدرت عمل بیشتری برای انتقال پیامهاش می داد.
    باب دیلن کم کم سد بین این سبکها را شکست و برای اولین بار در سال 1965 میلادی برای اجرای آهنگ „همچون سنگی غلطان” (Like A Rolling Stone) از گیتار برقی به جای آکوستیک استفاده کرد که عکس العملهای عجیبی از جانب طرفداراش به همراه داشت.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    مثلا در حین اجرای این آهنگ در کنسرتی در منچستر بریتانیا، یکی از انتهای سالن داد میزنه „يهودا” (Judas) - اشاره به یکی از حواریون حضرت عیسی که بنا بر برخی از روایتها به حضرت عیسی خیانت میکنه.
    یک نفر دیگه هم در مصاحبه ای بعد از اتمام کنسرت میگه که باب دیلن خودش را مثل یک تن فروش به موسیقی راک فروخته. قبل از این، یکبار دیگه هم در کنسرتی در نیویورک تا گیتار برقی دست میگيره تعداد زیادی از جمعیت سالن را ترک میکنن. این عکس العملهای طرفدارها نشون میده که تا چه حد این تصمیم باب دیلن بر ضد سنت رایج اون زمان بوده.
    باب دیلن با این کارش نشون داد که به همین راحتی میشه از یک سبک به سبکی دیگر گذر کرد و هیچ چیزی مقدس نیست.
    این آهنگ برای مدت بسیار طولانی یکی از پرفروشترین آهنگهای آمریکا بوده.

    دیلنی متفاوت



    تا سال ۱۹۶۳ باب دیلن حسابی درگیر مسایل سیاسی شده بود. در همون سال در راهپیمایی بزرگ واشتنگن که جمعیت زیادی برای ابراز اعتراض خودشون به نقض حقوق شهروندی سیاهان جمع شده بودن و بعد از سخنرانی معروف مارتین لوتر کینگ برنامه اجرا کرد.
    ولی باب دیلن کم کم از این مسایل فاصله گرفت که بهترین شاهد این تصمیم، عرضه آلبومی بود در فاصله کمتر از یک سال به اسم „چهره دیگر باب ديلن”(Another Side Of Bob Dylan) که آهنگهاش بیشتر سبکی عاشقانه دارن.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    یکی از آهنگهای جنجالی دیگه باب دیلن ؛ آهنگ „مرد تمبورین زن” (Mr. Tambourine Man) هست. این آهنگ یکی از آهنگهای جنجالی باب دیلنه.
    خیلیها میگن این آهنگ اشاره به استفاده از مواد مخدر داره، مخصوصا پس از نمایش فیلم „ذهنهای خطرناک”(Dangerous Minds) در سال ۱۹۹۵، که این برداشتی مشابه از این آهنگ را ارائه میکنه. ولی باب دیلن میگه که ایده اولیه این آهنگ را در یک مهمانی در هنگام شنیدن صدای تمبورین گرفته.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    در سال 1966 باب دیلن در هنگام موتورسواری به زمین می خوره و آسیب میبینه. شدت آسیب جسمیش هیچوقت به بیرون درز نکرد. ولی از روی سبک آهنگهای بعدیش میشه حدس زد که میزان خطر زیاد بوده.


    در سال ۱۹۶۷ وقتی اولین آلبوم رسمی خودش را بعد از حادثه تصادف به اسم „John Wesley Harding” بیرون میده. در این آلبوم باب دیلن از گیتار برقی استفاده نکرد (موضوعی که اونهمه در موردش مقاومت کرد) و تمامی متن شعر آهنگها از کتابهای مذهبی مسیحیت و یهودیت گرفته شده.
    البته در دهه هفتاد و هشتاد میلادی باب دیلن دو آلبوم دیگه با نامهای „قطاری کند می آید” (Slow Train Coming) و „نجات یافته” (Saved) بيرون ميده که هر دو ریشه در مفاهیم مسیحیت داشت.
    در کنار برج نگهبانی
    دلقک به دزد می گوید: باید برای نجات از اینجا راهی وجود داشته باشه. آشفتگی از حد گذشته است. من هیچ آسایشی ندارم: کاسبها شراب مرا می خورند، برزگرها زمین مرا شخم می زنند، هیچکدلم از اینها نمی دانند که این کارها چه ارزشی دارد!
    بخشی از متن شعر آهنگ در کنار برج نگهبانی

    یکی از آهنگهای این آلبوم „در کنار برج نگهبانی” (All Along The Watch-tower) هست. متن شعر این آهنگ، که مکالمه بین یک دلقک و دزده، در حالی انجام میگيره که خانواده سلطنتی از پنجره برج نگهبانی در حال نظاره هستن.
    به دلیل اینکه باب دیلن به شعر بیش از موسیقی اهمبت می ده، خیلی وقتها آهنگهاش پس از اجرای مجدد توسط دیگران به معروفیت می رسید. این آهنگ با اجرای مجدد توسط جیمی هندریکس جاودانه شده.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    سالهای اخیر



    در دهه هفتاد میلادی باب دیلن وارد عرصه های جدیدی در زمینه کارهای هنری شد. در سال ۱۹۷۲ ساخت موسیقی فیلم Pat Garrett and Billy the Kid ساخته سام پکين پا را بر عهده گرفت، که آهنگ معروف Knockin' on Heaven's Door برای این فیلم ساخته شد.
    این آهنگ جزو معدود آهنگهاییه که بارها و بارها توسط خوانندگان مختلف اجرا شده. از معروفترین گروهها افرادی که این آهنگ را دوباره اجرا کردن میشه از باب مارلی، اريک کلپتن، لد زپلين، پينک فلويد، Guns'N Roses و U2 نام برد.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    باب دیلن در اجرای این فیلم نقش کوچکی را هم بر عهده داشت.
    در اوایل ده هشتاد باب دیلن شروع کرد به نوشتن شعرهای سکولار، که از معروفترین این آلبومها میشه از„کفار” (Infidels) نام برد.


    در سالهای بعد باب دیلن بیشتر آهنگهای قدیمی خودش را دوباره بازخوانی کرد، ولی از ساختن آلبومهای جدید هم دست نکشید. آلبوم „عشق و دزد” (Love and Theft) در سال ۲۰۰۱ که عرضه اش مقارن شد با حوادث ۱۱ سپتامبر، به گفته منتقدان جزو یکی از بهترین آلبومهای باب دیلن بوده.
    همچنین در سال 2001 برای تهیه موسقی فیلم „Wonder Boys” برنده جایزه اسکار شد.
    در سال ۲۰۰۳ باب دیلن به همراه لری چارلز فیلمنامه فیلم „Masked & Anonymous” را نوشت که به علت پیچیدگی زیاد داستان زیاد مورد استقبال قرار نگرفت.

    bbcpersian. com

  • #96
    Babak_mix آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    150
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    821
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    1,206
    2,223 بار تشکر شده در 678 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb چهره هاي برتر تاريخ راك


    0 Not allowed! Not allowed!
    مجله رولینگ استون در نظرخواهی از كارشناسان واهالی موسیقی چهره‌های برتر تاریخ راك را انتخاب كرد.
    شاید موسیقی راك در كشور ما آنچنان كه در آمریكا مورد توجه قرار گرفته محبوبیت نداشته باشد. شاید كه نه. قطعا و آنهم به‌دلیل ساخت آن و برداشت‌های متفاوت در جامعه‌ی ما از این سبك موسیقی است.

    ما بدون پیش‌داوری و فقط برای اینكه به همه‌ی سبك‌های موسیقی توجه كرده‌باشیم، شما را در این شماره با مهمترین اتفاق موسیقی راك آشنا می‌كنیم.
    راك اند رول، پنجاه و سه ساله شده. در واقع، این تاریخ‌نگاری مطابق میل سفیدهاست؛ آن‌ها كه دوست دارند الویس پریسلی را مبدع راك اند رول معرفی كنند. آن‌ها كه موشكافانه‌تر به مسأله می‌پردازند، خوب می‌دانند كه چاك بری پیش از الویس پریسلی آهنگ‌هایی به سبك بعدا نامگذاری شده راك اند رول ساخته بود.

    اما بری، سیاهپوست بود و خب در آمریكا، هیچ كس نمی‌خواهد نام چاك بری سیاهپوست را قبل از الویس سفید بیاورد. می‌توان به راحتی چشم بر حقایق بست و الویس را اولین نامید. هر چند نباید فراموش كرد كه نام الویس در صحنه موسیقی دنیا، نام شناخته شده‌ای است و چاك بری در كلیت موضوع، جایگاهی به مراتب پایین‌تر از ستاره راك اند رول دنیا دارد.

    الویس پریسلی كه پیش از ضبط آهنگ «همه چی مرتبه» در پنجم جولای ۱۹۵۴ در استودیوی آفتاب شهر ممفیس یك راننده كامیون بود، تاریخ موسیقی را وارد مرحله جدیدی كرد. در آن زمان، این راننده ۱۹ ساله فكرش را نمی‌كرد كه استفاده از گیتار الكتریك در آهنگ‌ها می‌تواند این‌طور جلب توجه كند.
    او اما تا سال‌ها ستاره ماند. تا سال‌ها با آهنگ‌های معروف خود صحنه‌ها را تسخیر كرد. پس از او، نام‌های دیگری وارد عرصه شدند، سبك‌های جدیدی به وجود آمد، نوازندگان بی‌نظیری وارد صحنه شدند و راك اند رول، سال‌های سال در صدر موسیقی‌های مهم و جدی دنیا ماند.
    راك با سبك‌های متفاوتی تلفیق شد و شاخه‌های زیادتری شكل گرفت؛ موسیقی بلوز، كلاسیك، سول، موسیقی فالك، الكترونیك و بسیاری دیگر از سبك‌های موسیقی وارد جریان موسیقی راك شدند و با نوآوری ستاره‌های هر یك، نسل‌های متمادی‌ای را درگیر این سبك كردند. ظهور بیتل‌ها و رولینگ استونز در اروپا و نفوذ آن‌ها به آمریكا، فصل نوینی را برای موسیقی راك رقم زد.
    باب دیلن با متون اعتراضی خود، یكی دیگر از جریان‌سازان موسیقی راك بود و در دهه هشتاد كه احساس می‌شد نفوذ راك در دنیا رو به كاهش است، با ظهور نیروانا و U۲ موسیقی همچنان در انحصار راك باقی ماند.

    مجله رولینگ استون كه معتبرترین و مهم‌ترین مجله موسیقی دنیاست در ماه میلادی گذشته، شماره ویژه‌ای برای ۵۰ چهره ماندگار موسیقی راك اند رول منتشر كرد كه با استقبال گسترده‌ای مواجه شد. در این شماره ویژه، ۵۰ چهره برتر موسیقی درباره ۵۰ چهره جاودان برگزیده، مطالبی نوشتند كه كار عجیب و جالبی به نظر می‌رسید.

    آن‌ها از سال گذشته مقدمات این شماره را با برگزاری یك نظرسنجی از چهره‌های سرشناس موسیقی و مردم فراهم آوردند و نهایتا نام ۱۲۵ هنرمند برتر عرصه راك اند رول را اعلام كردند. در مرحله بعد، امتیازات كارشناسان موسیقی هم به آراء اضافه شد تا ۵۰ چهره برتر تاریخ موسیقی راك انتخاب شوند. رولینگ استون از نویسندگان افتخاری این شماره درخواست كرده درباره كار ویژه این چهره‌ها در عرصه راك اند رول و تاثیرشان بر روند موسیقی و جایگاه آن‌ها در تاریخ بنویسند.
    الویس كاستلو كه خود یكی از مشاهیر موسیقی راك است، درباره بیتل‌ها نوشت و بونو خواننده گروه U۲، درباره الویس پریسلی. ون موریسون، شاعر توانا و موزیسین مشهور هم گرایش ویژه‌اش به ستاره نابینای موسیقی سول و گاسپل، ری چارلز را نشان داد.

    او انگار بدهی‌اش به موسیقی روحانی را این‌گونه پرداخت كرده بود. جان مایر موزیسینی كه امسال چند جایزه گرمی گرفت درباره هندریكس نوشت: فلی، خواننده گروه ردهات چیلی پپرز، درباره استقلال ذاتی نیل یانگ ستاره كانادایی موسیقی راك مقاله‌ای نوشت و...

    ● استاد همه نسل‌ها
    جان مایر: جیمی هندریكس، یكی از فوق‌العاده‌های دنیای موسیقی است. شما طرفدار Black Sabbath باشید یا هوادار Elmore Yanes، از Wanson خوشتان بیایدیا از Grafefol Dead ، می‌فهمید كه هر موسیقی‌دانی به نحوی به مكتب هندریكس ربط پیدا می‌كند یا از آن الگوبرداری كرده است.
    او تقریباً در هر سبك از موسیقی معاصر به عنوان سرآمد آن شناخته شده است، چراكه تقریباً در هر سبكی نوازندگی كرده و اثری از خود بر جای گذاشته است. آیا او در سبك بلوز فعالیت می‌كرد؟ به ترانه „Voodoo Chile” گوش دهید و می‌توانید نشانه‌هایی از بلوز را در آن پیدا كنید.
    آیا او یك موسیقی‌دان راك بود؟ بله او از صدای موسیقی برای رسیدن به هدفش استفاده می‌كرد مانند اثر « این راك است». آیا او یك خواننده و ترانه‌سرای احساساتی بود؟ در „Bold As Love” او به گونه‌ای می‌خواند كه شما می‌فهمید او مردی است كه قلب خود را می‌شناسد. در اغلب موارد او مثل ستاره راكی به تصویر كشیده شده كه گیتار خود را آتش زده است.

    ولی وقتی كه من در هندریكس فكر می‌كنم، به یكی از دوست‌داشتنی‌ترین و دلنشین‌ترین نواهای گیتار می‌اندیشم كه در ترانه‌هایی نظیر „One Rainy Wish” و „Litte Wing” یا حتی در „Doifting” نظیر آن‌را شنیده‌ایم. „Little Wing” ، به شكل دردناكی كوتاه و زیباست.
    درست مثل این می‌ماند كه پدربزرگ مرحوم شما زنده شود و تنها برای یك دقیقه و نیم كنار شما باشد و سپس برود. این عالی است و خیلی زودگذر. من فكر می‌كنم دلیل اصلی این‌كه همه موسیقی‌دان‌ها دوست دارند ترانه‌های هندریكس را بنوازند، این است كه زبان اشعار و موسیقی وی را زاده قلب و فكر او می‌دانند.

    او یك رابطه محرمانه با نوازندگی گیتار داشت علی‌رغم این‌كه آن‌را بسیار فنی و تئوریك می‌نواخت. من فكر می‌كنم كه گیتار برای او مقدس بود. برای همین است كه شما هرگز مصاحبه‌ای از او پیدا نمی‌كنید كه درمورد علایقش به گام‌ها و نوازندگی گیتار حرفی زده باشد. این بخشی از آن چیزی است كه سبب می‌شد او بسیار هیجان‌زده نوازندگی كند.
    من هندریكس را از طریقStevie Ray شناختم و كشف كردم. پس از این‌كه او را در حال نوازندگی „Little Wing” دیدم. تصمیم گرفتم سبك‌كاری‌ام را براساس كارهای هندریكس تغییر دهم.
    اولین كار ضبط شده‌ای كه متعلق به هندریكس بود و خریداری كردم „Bold as Love” بود، برای این‌كه „Little wing” را در مجموعه‌اش داشت. یادم می‌آید كه ساعت‌ها فقط به جلد آلبوم نگاه می‌كردم. بعد ماه‌های متوالی وقتم را برای گوش كردن „Electric Ladyland” صرف كردم كه خیلی آدم را عصبی‌ می‌كند.

    واقعیت سیاه و تلخی وجود دارد و شاید هندریكس به حدی صادق بود، كه آنرا مخفی نگه داشته است. ضمن این‌كه او انواع و اقسام مدها را هم اختراع كرد كه در نوع پوشش و رفتار هوادارانش تأثیر می‌گذاشت. به طوری‌كه افرادی كه پیرو و مقلد مدهای اختراع شده از سوی او هستند را به خوبی می‌توان تشخیص داد و شناخت. همه ما آرزو می‌كنیم به اندازه كافی نابغه باشیم كه قبل از ۲۸ سالگی از دنیا برویم. یك حالت اسطوره‌ای در مورد او وجود دارد كه هیچ جنبه انسانی در آن نیست.

    ● بلوزهایی با نقش باب
    ویسلف ژان: چه چیزی باب مارلی را از خیلی از ترانه‌سراهای بزرگ و سرشناس جهان متفاوت و جدا می‌كند؟ آنها نمی‌دانند معنی این‌كه آب به آرامی داخل خانه‌ آدم نفوذ كند چیست. آن‌ها نمی‌دانند بدون مایكروویو و قابلمه چه‌كار باید كرد، نمی‌توانند آتشی با چوب روشن كنند و ماهی خود را كنار اقیانوس بپزند.

    مارلی به دوره فقر و بی‌عدالتی در جامائیكا تعلق دارد و این مساله را خودش در ترانه‌های عصیانگرانه‌اش به معرض نمایش می‌گذارد. مردم الگوی اصلی او برای خوانندگی و نوازندگی بوده‌اند. او همچون جان لنون به این تفكر می‌پردازد كه از طریق موسیقی و لغات واقعا می‌توان در جهان صلح و آرامش برقرار كرد. مقایسه او با دیگر موسیقیدان‌ها دشوار است، برای این‌كه موسیقی تنها بخشی از واقعیتی بود كه نام مارلی بر خود داشت.

    او یك بشردوست و انقلابی نیز بود. تأثیر او بر سیاست جامائیكا بسیار زیاد بود، به گونه‌ای كه حتی بارها تهدید شد و مورد حمله قرار گرفت. مارلی مثل موسس بود. وقتی‌كه موسس حرف می‌زد، مردم به خروش آمده و حركت می‌كردند. وقتی‌كه مارلی حرف می‌زد هم‌چنین بود. ترانه‌های مارلی تقریبا برای اولین بار سبك موسیقی كارائیبی با ریتمی قوی را در سراسر دنیا پخش كرد. وقتی كه من در هائیتی بودم و پدرم آن‌جا در نقش مسؤول كلیسا مشغول به‌كار بود، ما به سختی می‌توانستیم موسیقی راك مسیحی گوش نكنیم و اصلا اجازه گوش دادن به موسیقی رپ را نداشتیم. وقتی‌كه چهارده سالم بود، داشتم „Exodus” گوش می‌كردم كه پدرم كه خیلی خوب انگلیسی صحبت نمی‌كرد از من پرسید: «این آهنگ در مورد چیست؟» به او گفتم در مورد انجیل است و در مورد قیامت حرف می‌زند.

    وقتی‌كه این موسیقی به گوش‌ او رسید یا به‌طور كلی هنگامی‌كه موسیقی مارلی به گوش شنونده می‌رسد، به‌طور خودكار و مستقیم در ذهن شما نفوذ پیدا می‌كند. با نگاهی به اشعار او می‌توان به این نكته پی برد كه آن‌ها در سال ۳۰۱۴ میلادی هم همین مفاهیم و معانی را خواهند داشت.
    امروز، مردم سخت تلاش می‌كنند تا بفهمند چه چیزی حقیقی است. همه چیز باید به‌گونه‌ای باشد كه اغلب مردم بتوانند با امیدواری به آن نگاه و آن‌را درك كنند و بفهمند. اگر هنوز مردم بلوزهایی را كه روی آن عكس‌های باب مارلی چاپ شده، بر تن می‌كنند، علت آن این است كه موسیقی وی یكی از معدود چیزهایی است كه این خصوصیت را داراست.

    ● این بیتل‌های نامرتب
    الویس كاستلو: برای اولین‌بار وقتی كه ۹ ساله بودم اسم آن‌ها را شنیدم. آن هم در حالی كه یكی از دوستانم علیه آن‌ها و اسامی خاصشان تبلیغات می‌كرد. این اتفاق در سال ۱۹۶۲ یا ۶۳ میلادی رخ داد.
    درست قبل از این‌كه آن‌ها به آمریكا بیایند. عكسی كه دیده بودم كیفیت جالبی نداشت؛ شكل ظاهری و آرایش مو ی تقریبا نامرتب. من توجهی به این‌جور چیزها نداشتم.
    فقط پی برده بودم كه آن‌ها گروه موسیقی مورد علاقه‌ام هستند. مساله جالب این بود كه خانواده و تمامی دوستان آن‌ها كه اهل لیورپول بودند نیز در مورد این گروه كنجكاوی می‌كردند و به آن‌‌ها افتخار می‌كردند.

    من دقیقا در سنی بودم كه به طور كامل مجذوب و شیفته آن‌ها شوم و اخبار مربوط به این گروه را به طور مرتب پیگیری كنم. تجربه پول جمع كردن برای خریداری آهنگ‌هایشان و گوش كردن به اخبار محلی در مورد موسیقی و نگهداری عكسی كه به دستم می‌رسید، بارها و بارها تكرار شد.
    این اولین باری بود كه چنین چیزی در چنین سطحی رخ می‌داد و این مساله فقط در مورد اعداد و ارقام صدق نمی‌كرد. شاید خیلی‌ها ركوردهای شخصی‌شان را سالیان سال همچنان حفظ كنند، ولی آنها هیچ‌گاه به اندازه‌ای كه بیتل‌ها برای مردم اهمیت داشتند، مهم نخواهند بود. هر ركوردی كه از سوی آن‌ها ثبت می‌شد، شوك‌آور به نظر می‌رسید.

    شاید در مقایسه با رولینگ استونز آن‌چه می‌نواختند هیچ بود ولی آن‌ها نویسنده اشعار آهنگ‌هایشان هم بودند. جان لنون و پل مك كارتنی جزو ترانه‌سراهای استثنایی محسوب می‌شدند و مهم‌ترین مساله درمورد آن‌ها هماهنگی فوق‌العاده و كم‌نظیرشان بود. رینگو استار با چنان احساسی درام می‌نواخت كه هیچ‌كس واقعاً نمی‌تواند از او تقلید كند.
    بسیاری از نوازندگان درام تلاش بسیاری در این زمینه كرده‌اند ولی در انجام آن ناكام مانده‌اند. بسیاری از آن‌ها نظیر جان و پل، خوانندگان برجسته و فوق‌العاده‌ای بودند. لنون و مك‌كارتنی و هریسون در سطح بالایی اشعار آهنگ‌های گروه را می‌سرودند كه نمونه‌هایی از آنها را در „Ask me Why” یا ترانه „Things We said Todey” شنیده‌ایم. پس از گذشت مدتی، رشد آن‌ها واقعاً محسوس بود و نمونه‌ای از آن را می‌شد در اشعار ساده عاشقانه برای بزرگسالان نظیر ترانه „Nowegion Wood” كه درمورد بخش ناخوشایند عشق حرف می‌زد، ملاحظه كرد.

    آلبوم‌های مورد علاقه من „Rubber Sow” و „Revolves” بودند. وقتی كه شما Revolves را گوش می‌دادید، می‌دانستید كه چیزی متفاوت است. روی جلد این آلبوم آن‌ها در حالی كه عینك‌های آفتابی به چشم دارند و حتی به دوربین هم نگاه نمی‌كنند، دیده می‌شوند و موسیقی آلبوم بسیار عجیب و همچنان در حال‌حاضر بسیار شاد و زنده است.

    اگر من بخواهم آهنگ موردعلاقه‌ام را در بین آلبوم‌های آن‌ها انتخاب كنم، „And Your Bird Can Sing” ، نه، „Girl” نه، „For no one” نه... و همین‌طور ادامه می‌دهم. آلبومی كه پیش از جداشدن بیرون دادند تحت ‌عنوان „Let itbe” ، در عین حال هم زیبا بود و هم نامانوس.
    من می‌فهمم كه جاه‌طلبی و ضعف‌های روحی و جسمی بشر داخل هر گروهی نفوذ می‌كند، ولی آن‌ها طوری با یكدیگر هماهنگ بودند كه یك نمونه باورنكردنی ارائه دادند. من یادم می‌آید كه برای تماشای فیلم „let it be” در سال ۱۹۷۰، به میدان لستر رفتم.

    و در پایان با یك حس نوستالژیك ناراحت‌كننده آن محل را ترك كردم. واژه Beagttogue هنوز هم در فرهنگ لغات موسیقی وجود دارد. من می‌توانم حضور آن‌ها را در آلبوم «پرینس» تحت ‌عنوان „Around the world in a day” حس كنم یا در ملودی‌های Harry Nilsson. یا این‌كه كرت كوبین بیتل‌ها را گوش كنم و موسیقی آن‌ها را با پانك و متال در برخی از آهنگ‌های خود درآمیزم.
    من برخی از اشعار را با پل مك كارتنی نوشتم و آن‌ها را در دو موقعیت ایجادشده در كنسرت‌ها اجرا كردم. در سال ۱۹۹۹ و مدتی پس از مرگ لیندا مك كارتنی پل كنسرتی برای لیندا اجرا كرد كه از سوی Chrissie kyndo سازماندهی شده بود.

    اجرای آن كنسرت بسیار سخت بود. به هنگام اجرای ترانه‌ها به حدی جمعیت حاضر تحت‌تاثیر قرار گرفته بودند كه تمركز برای ما دشوار بود. شاید آن‌جا بود كه فهمیدم چرا بیتل‌ها فعالیت خود را در قالب یك گروه متوقف كردند. چراكه ترانه‌هایشان دیگر متعلق به آن‌ها نبود، بلكه متعلق به همه مردم و دوستداران آن‌ها بود.
    دوستان عزیزم، به دلیل مشغله کاری کمتر میتونم در خدمتتون باشم
    انشاالله به زودی این کم کاری رو جبران کنم

  • 2 کاربر برای این پست از Babak_mix تشکر کرده اند:


  • صفحه 6 از 60 نخستنخست ... 23456789101656 ... آخرینآخرین

    اطلاعات موضوع

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

    موضوعات مشابه

    1. سوالات و درخواست های متفرقه Rock و Metal
      توسط FMETAL در انجمن راک و متال
      پاسخ: 11
      آخرين نوشته: Friday 18 July 2014, 10:39 AM
    2. آرشیو سبکهای Rock و Metal
      توسط Hes_r در انجمن راک و متال
      پاسخ: 561
      آخرين نوشته: Monday 22 July 2013, 07:41 AM
    3. دانلود و درخواست آهنگ در سبک های Rock و Metal
      توسط .t.A.T.u در انجمن سایر سبک ها
      پاسخ: 15
      آخرين نوشته: Monday 15 August 2011, 09:53 PM

    کلمات کلیدی این موضوع

    علاقه مندي ها (Bookmarks)

    علاقه مندي ها (Bookmarks)

    مجوز های ارسال و ویرایش

    • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
    • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •