0
1. اعضاي اصلي گروه در اين سالها فقط 5 نفر بودند. سيد برت ، راجرواترز،ديويد گيلمور،نيک ميسون و ريچاردرايت و اگر کسي را لازم داشتند مثلاً براي کنسرت يا ضبط آهنگ آدم هاي کوچکي بودند که براي يک کار مي آمدند و مي رفتند و هيچ وقت نامي به جز اين 5 نفر در پينک وارد نشد .
2. هر 5 نفردر دبيرستان کمبريج تحصيل مي کردند و درهمان موقع بودند که تصميم گرفتند يک گروه کوچک موسيقي تشکيل دهند . برت به دانشگاه هنر رفت و نقاشي خواند. واترز، ميسون و رايت هم در لندن به رشته معماري رفتند. گروه موسيقي آنها در ابتدا نامش ((سيگما6)) بود که بعد از مدتي به ((تي ست)) (t. set)) ، ((مگادث)) و ((اسکرسميسنگ ابدبز)) تغيير نام داد.
3. سيدبرت در حقيقت مغز متفکرو رهبر اصلي گروه بود . او پس از مدتي نام گروه را به پينک فلويد تغيير داد که ترکيبي است از دو نوازنده قديمي موزيک بلونراهل جورجياي آمريکا به نام هاي ((پينک آندرسن)) ،((فلويد کانسل)).
4. خيلي ها تا مدت ها فکر مي کردند پينک فلويد به معناي تحت اللفظي گياه صورتي است. (پينک : صورتي و فلويد : گياه)
5. آنها در اواخر1966 به اجراي برنامه درکلاب هاي زيرزميني لندن پرداختند و يک سال بعد اولين آهنگ شان با نام ((آرنولدلين)) را بيرون دادند .
6. موسيقي ابتکاري ، اشعارمتعارف و لهجه انگليسي بارت (دربرابرلهجه آمريکائي که برتمام آهنگ هاي راک چيرگي داشت)) آن را جزو بيست آهنگ پرفروش انگلستان قرارداد.
7. دو ، سه ماه بعد يک آهنگ ديگر به نام ((نواختن اميلي را ببين)) منتشرشد و به رده ششم جدول صعود کرد.
8. اوضاع کاملاً روبه راه بود و اوت 1967 اولين آلبوم شان يعني ((ني زن بر دروازه هاي سپيده دم)) را منتشر کردند که يک غافلگيري محض بود . آوازهاي اين آلبوم سرشار از تصاوير کودکانه و انعکاسي از آثارلوئيس کارول (خالق داستان آليس در سرزمين عجايب)) بود و عناصر معصوميت و خون را در هم مي آميخت.
9. درست بعد از انتشار اين آلبوم بود که رفتار غير عادي سيد برت شروع شد و به تباهي رفت. در برخي کنسرت ها او اصلاً چيزي نمي نواخت و بي حرکت روي سن مي ايستاد و مردم را نگاه مي کرد . يا چنان ديوانه بازي در مي آورد که مجبور مي شدند کار را متوقف کنند.
10. در حقيقت پينک بدون سيد برت هيچ چيز نداشت. او پس از پايان دوران دبيرستان به دانشگاه هنر رفت و نقاشي خواند اما خيلي ها به جز تاثير مواد روان گردان معتقدند که سيد از نظر روحي و رواني دچار مشکلات عديده اي بود که به هيچ وجه درمان پذير نبود . سيد اشعار ديوانه کننده داشت. گيتار او با شيوه نامعمول نواخته مي شد و يک شاهکار واقعي بود اما ...
11. در همان روزها بود که گروه ديويد گيلمور دوست قديمي شان که حالا دانشجوي زبان هاي مدرن شده بود را دعوت به کار کرد تا جاي خالي سيد برت را پر کند همه بعد از رفتن سيد ، پينک فلويد را تمام شده مي دانستند اما آنها کارشان را ادامه دادند و با کنسرت هاي رايگان و اجراهاي زنده خصوصاً کنسرت با شکوهشان در هايد پارک کاري کردند که هيچ کس جاي خالي برت را احساس نکند .
12. پس از رفتن برت اعضابه يک موسيقي مدرن دست يافتند و آلبوم دومشان را با نام ((يک نعلبکي پر از راز)) (a saucerful of secrets)) را بر مبناي همسرايي با صداي گيلمور و واترزادامه دادند . آنها قدرت تخيل و کارهاي مبتکرانه صوتي را وارد آهنگ ها کردند و صدا را به خدمت موسيقي درآوردند.
13. پس از موفقيت هاي اين آلبوم ، گروه به يک کار سخت و شبانه روزي روي آورد و آلبوم دوتايي ((اماگوما)) شامل چهل و پنج دقيقه اجراي زنده و چهارآهنگ انفرادي از هريک از اعضاي گروه در 1969 منتشر کرد و پس از آن هم آلبوم اپرا مانند مادر قلب اتمي ((atom heart mother)) بيرون آمد.
14. آلبوم نيمه تاريک ماه تبلور انديشه هاي مختلف گردآمده در طول سال ها و مرگ و فروپاشي احساسي ناشي از ترس و تنهائي و فقرمعنوي را دستمايه خود قرارداد اين کار همچنين نمايانگربدبيني و تيره نگري واترز بود که شايد آگاهانه ايده هاي بارت را رد مي کرد کيفيت صوتي اين آلبوم تکان دهنده بود و در زمان خودش بي همتا شد .
15. آلبوم اي کاش اين جا بودي که در سال 1975 منتشر شد بارديگر به مسئله ي نابودي فرد زير فشارهاي زندگي پرداخت. اين آهنگ را ديويد گيلمور ساخت. جلد اين آلبوم هم بي سابقه بود . کل آلبوم در پوششي سياه پنهان شده بود و برروي آنها تنها 2 دست مکانيکي ديده مي شد که يکديگر را مي فشارند و در پي آن سه عنصر آتش و آب و باد ترسيم شده اند.
16. آلبوم اي کاش اينجا بودي دومين موفقيت پينک فلويد بود . آنها به حدي موفق بودند که بلافاصله پس از انتشار آن ، در صدر پرفروش ترين آلبوم قرار گرفت تا جايي که کارخانه صفحه پرکني توان برآوردن نياز بازار را نداشت. مردم حاضر بودند چندين برابر براي داشتن صفحه پول بدهند اما هيچ صفحه اي پيدا نمي شد . حکايت هاي جالبي از آن سال ها بر جا مانده است و خيلي ها براي شنيدن آلبوم به کافه مي رفتند .
17. آلبوم بعدي يعني ديوار تا اندازه زيادي بازگو کننده سرگذشت خود راجز واترزو دغدغه هاي ذهني او نسبت به فرد ، اجتماع ، سياست و فرهنگ است. اين آلبوم به صورت پروژه اي چند رسانه اي طراحي شد و واترز به طور هم زمان افکار مربوط به صفحه ، اجراي زنده و فيلم سينمائي را پيش کشيد . انگيزه اوليه اين کار براي واترز برگزار کردن کنسرت هاي راک در استاديوم هاي بزرگ بود .
18. ايده هاي راجر واترز واقعاً محشر بود . مثلا در يکي از کنسرت ها يک ديوار کامل بين اعضاي گروه نوازندگان و مردم قرارداشت. آنها به طور کامل پشت ديوار بودند و کم کم با برداشته شدن ديوار جلوي چشم مردم مي آمدند.
19. در پايان نيمه اول ديوار با آهنگ ((خداحافظ دنياي بي رحم)) و همچنين انيميشن هاي خوفناک ((جرالداسکاف)) صحنه سازي هاي عظيم و عروسک هاي يک خوک پرنده يک جزء مهم از آلبوم ديوار بودند . جلوه هاي صوتي هم بايد اضافه کرد که از صداي بمب و هلي کوپتر گرفته تا گريه بچه و هياهوي حياط مدرسه ، مکالمات روزمره تلفني و روزمره را شامل مي شد .
20. از موفقيت ديوار هر چه بگوئيم کم است. آنها با اين آلبوم دنيا را تکان دادند (دنياي موسيقي نه، کل دنيا)) صحبت آن روز ها فقط the wall و فيلمش بود و پينک فلويد جادوئي .
21. فروش آلبوم و فيلم تمام رکوردهاي قبلي در موسيقي را شکست و آنها به مهم ترين و بهترين گروه موسيقي جهان تبديل شدند . هيچ کس و هيچ هنرمندي به جايگاه پينک نتوانست دست پيدا کند و اين افتخار بي نهايت بزرگي برايشان محسوب مي شد .
22. شخصيت اصلي فيلم ديوار ، ستاره جواني است که در کودکي پدر خود را در جنگ دوم جهاني از دست مي دهد . تراژدي که زندگي راجر واترز و بسيار از جوانان بريتانيائي را تحت تاثير قرارداده بود . اين آسيب اساسي به وسيله عشق بي حد مادرانه نظام آموزشي غيرانساني و سرانجام فشارهاي کاميابي در کسب و کار موسيقي تشديد مي شود (آلبوم ديوارخودش به اندازه يک کتاب نکته دارد پس همين جا بي خيالش مي شيم چون اگر همين طور جلو بريم مطلب 10 صفحه مي شود .)
23. در 16 نوامبر 1979 ((آجر ديگري بر ديوار)) به فاصله يک هفته از انتشاربه پرفروش ترين آهنگ بريتانيا تبديل شد و يک ميليون نسخه از آن به فروش رسيد يعني از هر پنجاه بريتانيائي يک نفر اين آلبوم را خريده بود و در آمريکا هم يک ماه اين آلبوم در صدر بود .
24. در آفريقاي جنوبي آهنگ ((آجر ديگري بر ديوار)) از سوي معترضان سياهپوست به عنوان سرود محلي تحريم مدارس درآمد . دولت آپارتايد فروش يا پخش راديوئي اين آهنگ را در آفريقاي جنوبي ممنوع کرد .
25. فيلم ديوار به کارگرداني آلن پارکر ساخته شد که يک نابغه واقعي بود . آلن هم يک خواننده و بازيگر مشهور به نام گلدوف را به عنوان بازيگر انتخاب کرد که او هم کارش را به خوبي انجام داد .
26. در سال 1982 در پي جنگ خونين ميان انگلستان و آرژانتين برسريک زمين برهوت و کشته شدن تعداد زيادي آرژانتيني و هزارسربازجوان بريتانيائي ، پينک فلويد تصميم گرفت يک آلبوم براي اين واقعه منتشر کند . اين تراژدي دستمايه اصلي راجر واترز بود و در ژوئيه 1982 آلبوم بيرون آمد.
27. نام آلبوم ((مرثيه اي براي روياي پس از جنگ)) نام داشت که درواقع منحصراً کارواترز است و گيلمور و ميسون فقط در اجراي آن دست داشتند .
28. فروش آلبوم بد نبود اما با استانداردهايي که پينک فلويد به وجود آورده بود چندان چشمگير نبود هرچند بايد گفت از نقطه نظر ادبي اوج پختگي گروه بود .
29. پس از انتشارضربه آخر ، اعضاي پينک فلويد ظاهراً براي هميشه از يکديگرجداشدند و به پر کردن نوارهاي انفرادي پرداختند همان سال ريچاردرايت آلبوم ((هويت)) را منتشر کرد . ديويد گيلمورعقبگرد را بيرون داد و راجر واترزهم آلبوم ((برعليه اتواستاپ)) را بيرون داد و جالب اينکه هيچ کدام هم فروش خوبي نداشتند .
30. 2 سال بعد راجرواترز که از خودش ، گروه و همه چيز خسته شده بود علناً پينک فلويد را منحل اعلام کرد و مطمئن بود که همکارانش هم پي کارشان مي روند اما آنها تصميم گرفتند به کار ادامه دهند و يکي از بدترين اتفاقات برايشان پيش آمد و همه وارد يک دعواي بسيار بد شدند .
31. از يک طرف ديويد گيلمور، نيک ميسون و ريچاردرايت را راضي کرده بود که يک بارديگر دورهم جمع شوند و آلبومي را نوازندگان کمکي منتشر کنند و از طرف ديگر راجر واترز با شکايت و شکايت کشي مي خواست هرچه سريعتر آنها از زير نام بزرگ پينک فلويد خارج شوند در همين اثنا و شکايت هاي قانوني دو طرف بود که آلبوم جديد گروه با تکيه بر نيروي خلاقيت گيلمورتکميل شد .
32. اسم آلبوم تا لحظه هاي آخر مورد ترديد بود . آنها از ((عهدهاي شکسته)) ، ((نشانه هاي زندگي)) ، ((توهمات پختگي)) ، سرانجام به ((لغزش آني در عقل)) رسيدند.
33. روي جلد آلبوم هم مثل هميشه فوق العاده بود((هشتصدتخت خواب در کنار يک ساحل دلگير)).
34. بلافاصله پس از انتشار((لغزش آني در عقل)) به پرفروش ترين آلبوم جهان تبديل شدوفقط درآمريکا 3ميليون نسخه فروش کرد.
35. موفقيت آلبوم يک تودهني بزرگ براي کساني بود که فکر مي کردند پينک فلويد يعني راجر واترز ، در حقيقت پينکي ها يک بار ديگر ثابت کردند به هيچ کس متکي نيستند .
36. موسيقي پينک فلويد کاري کرده بود که مردم آلمان شرقي مجبور شدند براي شنيدن آلبوم جديد آنها به آلمان غربي بيايند و هيچ کس نمي دانست يک سال بعد قراراست ديوار برلين فروريزد .
37. کنسرت هاي باشکوه و باورنکردني گروه مثل قبل انجام شد . در مسکو سي هزار نفر در استاديوم المپيک گرد هم آمدند تا بزرگترين کنسرت موسيقي راک را تماشا کنند . درونيز دويست هزار نفر در ميدان سن مارکو جمع شدند تا شاهد يک کنسرت رايگان باشند.
38. از آن طرف هم راجر واترزاز ميدان به در نرفت و در 1990 به همراه چندين خواننده و نوازنده سرشناس کنسرت خيريه عظيم ديواررا در((پوتسدام پلاتس)) برلين برگزارکرد که دويست هزاربيننده و دهها ميليون تماشاگر تلويزيوني داشت. هزينه کنسرت از 8 ميليون دلار فراتررفت اما حدود 500 ميليون دلار براي صندوق کمک به آسيب ديدگان بلاياي طبيعي و جنگ بدست آورد .
39. هفت سال گذشت و در اين مدت گروه پس از چند سال کنسرت برگزارکردن چند سالي را استراحت کردند تا اينکه در آستانه پنجاه سالگي بارديگر گروه سه نفره ميسون ، رايت و گيلمور عزمشان را جزم کردند و در سال 1994 ناقوس جدايي را بيرون دادند.
40. مثل هميشه آنها فوق العاده بودند چه در آهنگ ها چه در شعرها و چه در فروش . قصه مثل هميشه بود يعني استقبال زياد ، فروش زياد و ... اما اعضاي گروه خسته شده بودند و ديگر توان نداشتند و همين شداز هم جداشدند و اين بار همه دنبال کار و زندگي خودشان رفتند.
41. البته پس از انتشار آلبوم آنها چندين بارکنسرت دادند ولي ديگر هيچ وقت براي ضبط يک آهنگ کنار هم جمع نشدند .
42. در طول اين سال ها گروه هاي بسياري آمدند و رفتند ولي هيچ کس نتوانست موفقيت هاي پي در پي پينکي ها را تکرار و در اوج خداحافظي کند .
43. در يازدهمين سال جدايي گروه و بيستمين سال جدايي راجر واترز 4 عنصر پينک فلويد در کنسرت هاي خيريه live8 در هايد پارک لندن روي سن رفتند که يک حادثه باور نکردني به حساب مي آمد . هيچ کس در روياهايش هم فکر نمي کرد اين 4 نفر را حتي در يک عکس ببينند اما باب گلدوف دوست صميمي شان و کسي که تمام گروه هاي موسيقي جهان را در 8 کشور جهان جمع کرده بود کاري کرد که پينک فلويد يکبار ديگر روي سن برود .
44. پس از LIVE8 خيلي ها خواستند که آنها در آستانه 60 سالگي دوباره کنار هم جمع شوند ولي پينکي ها قبول نکردند .
45. اجراهاي زنده پينک فلويد از خود آنها معروف تر و بزرگ تر بود حتي خيلي ها معتقدند پينک يعني صدا و نور . در کنسرت هاي آنها يک خوک پلاستيکي بزرگ و آخرين دستاوردهاي تکنولوژي نور در جهان به نمايش درآمد.
46. در اين سال ها گيلمور و راجر واترز آلبوم هاي متعددي به بازار داده اند اما هيچ کدام موفق نبوده اما همه کنسرت هاي واترز پرشور بوده است.
47. سيد برت رهبر و موسس اصلي گروه سال گذشته درگذشت. در حقيقت مي توان گفت اگر برت نبود شايد پينک فلويد هم متولد نمي شد .
48. اعضاي گروه اين قدر پولدار شده بودند که در سال هاي آخر حتي نمي توانستند مثل قبل درباره فقر و مسائل اجتماعي حرف بزنند و همين موضوع يکي از اصلي ترين عواملي بود که باعث مي شد حس و حال گذشته را نداشته باشند .
49. ديدگاههاي روانشناختي و سياسي پينک فلويد در حقيقت ذهن تمام جوانان آن دوره را به خود اختصاص داده بود و آنها کاري کردند که همه جوانان در سراسر جهان از آسيا گرفته تا قلب اروپا و آمريکا مثل آنها فکر کنند و لباس بپوشند .
50. پينک فلويد مثل الماس در تاريخ موسيقي تا ابد خواهد درخشيد شک نکنيد .
رضا پيامي, 7/2/1386
علاقه مندي ها (Bookmarks)