سلام!
شاید این مصاحبه کمی قدیمی باشه اما خوندنش خالی از لطف نیست.
===========================================
این بازگشتی است که هیچ کس انتظار آن را نداشت، چرا که بیش از ربع قرن از زمان انتشار آخرین آلبوم تجاری یوسف اسلام، هنرمندی که در جهان به نام کت استیونس Cat Stevens شناخته میشود گذشته است و اکنون او دوباره به صحنه موسیقی باز گشته است.
پخش جهانی آلبوم او به نام An Other Cup نمایانگر حال و هوای موسیقایی و روحانی کنونی اوست. کت استیونس که 59 سال پیش به نام استیون جورجیو متولد شد، اولین موفقیت خود را در دهه 1960 و با ترانه هایی چون به قلم خودش I Love My Dog در سال 1966 و Matthew & Son در سال 1967 تجربه کرد.
استیونس اوقات خود را اعضای گروه بیتلز میگذراند و با جیمی هندریکس Jimi Hendrix تورهای داخلی ترتیب میداد، اما در سال 1968 و در اوج شهرتش به بیماری سل مبتلا شد.
استیونس پس از درمان در بیمارستان و گذراندن دوران نقاهت، در سال 1970 به صحنه بازگشت، اما او دیگر آن ستاره پاپ جوان و بی پروا نبود، اکنون او ترانه سرا و خواننده ای حساس و درون نگر بود که آلبومهایش با نامهای Tea for the Tillerman، Teaser and the Firecat ، Catch Bull at Four و Foreigner در سالهای 70 تا 74 همه به فروش جهانی میلیونی دست یافتند.
اما تغییر بزرگتر در سال 1978 به وقوع پیوست، زمانی که کت استیونس به دین اسلام گروید و نام خود را به یوسف اسلام تغییر داد، گیتار خود را فروخت و به همه هواداران خود پشت کرد تا به یکی از ارکان مهم جامعه مسلمانان بریتانیا تبدیل شود. او تمام درآمد آثار گذشته خود را وقف ساختن مدارس و موسسات خیریه برای مسلمانان نمود.
آلبوم An Other Cup، اولین آلبوم این هنرمند پس از آلبوم سال 1978 او به نام Back to Earth است. با وجود اینکه مدتها از تغییر نام او میگذرد، اما صدای ملایم او همچنان آشناست، استعداد ملودیک او همچنان قدرتمند و اشعار زیرکانه اش به همان درخشانی گذشته است.
او که به سختی تن به مصاحبه میدهد، در مصاحبه ای نادر با مجله بیلبورد Billboard در لندن درباره بازگشت خود میگوید.
• از اینکه پس از 28 سال درباره یک آلبوم تازه صحبت میکنید چه احساسی دارید؟
برای من بازگشت به استودیو مانند بازگشت به خانه دومم است. آنچه که برایش آمادگی نداشتم، بخش تجاری و تبلیغاتی کار بود که به شدت حالت شرکتی پیدا کرده و برقرار نگه داشتن موازنه را برای یک هنرمند مشکل کرده است. اما من قبلا هم در چنین شرایطی بوده ام و میتوانم از پسش بر بیایم.
• آیا نسبت به بازگشتتان حساس و مضطرب بودید؟
آخرین جایی که میخواستم به آن بازگردم، حرفه موسیقی بود. اما آنچه اهمیت دارد مردم و هدفی است که در ذهن داشتم، حالا یک نیاز مهم وجود دارد و آن ساختن یک پل ارتباطی است. من همواره درباره اهداف بشردوستانه ترانه خوانده ام و حمایت از بشریت کاری است که اکنون قصد دارم انجام دهم.
موسیقی میتواند شفابخش باشد و من تصور میکنم که با توجه به پیشینه و تجربه ام در هر دو طرف آنچه شکاف عظیم بین جهانیان به نظر میرسد، میتوانم راهی به سمت اتحاد دوباره بشریت پیدا کنم. این گام بسیار بزرگی برای من به شمار می آید اما در مسیر طبیعی زندگی من قرار گرفته است. من از داشتن مسئولیت خسته و رنجور نشده ام، بلکه پر از شوق هستم.
• چرا این آلبوم را به نام یوسف Yusuf منتشر کرده اید نه یوسف اسلام Yusuf Islam ؟
زیرا اسلام نباید به شعار تبدیل شود. از طرفی نام فامیل مانند یک عنوان رسمی است، اما ما دوستان خود را با نام کوچکشان صدا میزنیم که بسیار صمیمانه تر است، و از نظر من همین میتواند پیام این آلبوم به جهان باشد.
خوب، چرا روی جلد اضافه کرده اید این هنرمند در گذشته با نام کت استیونس شناخته میشده است ؟
این نامی است که برای بیشتر افراد آشناست، و من مخالفتی با به کار بردن آن در جهت شناخته شدن ندارم. برای افراد بسیاری، این نام یادآور چیزی است که میل دارند همچنان حفظش کنند. این نام بخشی از پیشینه من است و بسیاری از چیزهایی که من به عنوان کت استیونس درباره اش رویا پردازی کرده بودم، در زمان یوسف اسلام به حقیقت پیوسته اند.
• از آخرین زمانی که گیتار نواخته بودید چقدر میگذشت؟
سالهایی بسیار. من هرگز متقاعد نشدم که قرآن موسیقی را نهی کرده باشد، اما برای حفظ تعادل و پرهیز از هر ناسازگاری و کشمکش درونی، از نواختن هر سازی خودداری کردم. این ناهماهنگی و ستیز درونی دیگر وجود ندارد.
اما نکته کنایه آمیز و زیبایی برایم پیش آمده، من در سال 70 ترانه ای به نام پدر و فرزند Father & Son نوشتم که درباره پسری بود که برای دنبال کردن روش زندگی خود به راه دیگری میرود. حالا داستان درباره پسر من است که با یک گیتار به خانه آمده. یکی دو سال پیش، یک روز صبح پس از نماز گیتار او را که در گوشه ای بود برداشتم و انگشتانم کاملا میدانستند که باید چه کاری انجام دهند، این اتفاق مرا تکان داد و متوجه شدم که میتوانم کار دیگری برای انجام دادن داشته باشم. همه چیز از اینجا شروع شد.
• معنای عنوان این آلبوم چیست؟
دلالت ضمنی این عنوان (به معنای یک فنجان دیگر) به Tea for the Tillerman (چای برای مرد شخم زن) کاملا واضح است. اما این عنوان یک نماد هم هست. همه جا صحبت از برخورد تمدنهاست. اما اگر کسی تحقیق کند متوجه میشود که برای مثال، کافه ها، قهوه خانه هایی هستند که از ترکیه اسلامی به وجود آمده اند و گیتار در نتیجه تحول ساز عود که توسط مسلمانان به اسپانیا برده شد، به وجود آمده است. پس تمدن و فرهنگ چیزی مشترک میان ما انسانها هستند نه بهانه ای برای جنگ. نمادینه بودن فنجان از همین اعتقاد سرچشمه میگیرد، فنجان آنجاست تا همه با آن چیزی بنوشند.
• ترانه ها چه زمانی نوشته شده اند؟
چندتا از آنها کاملا قدیمی هستند. ترانه Green fields, Golden Sands در سال 1968 برای یک نمایش موزیکال که هرگز انجام نشد، نوشته شده و حالا پس از حدود 40 سال تازه برای خود مفهومی پیدا کرده است. بخش اول ترانه Heaven/Where True Love Goes برای آلبوم Foreigner نوشته شده بود اما کل این قطعه یک ترانه جدید است.
• اعتقاد مذهبی تو تا چه حد بر ترانه ها تاثیر داشته است؟
تصور میکنم که هدف مندی و ایجاد این حس که ما مسیر خاصی را دنبال میکنیم، یکی از پیامهای این آلبوم است. یک ترانه به نام Whispers From a Spiritual Garden (زمزمه هایی از یک باغ روحانی) ،بر اساس یک شعر از صوفی و شاعر قرن 13 اسلام، رومی (مولانا) است. من اشعار او را حتا قبل از اینکه به خواندن قرآن بپردازم میخواندم و زمانی بود که بدون همراه داشتن کتاب اشعار او به جایی نمیرفتم.
هنگامی که ما به پیام اسلام توجه کنیم، اصلا ریشه این کلمه از صلح آمده است. اشخاص بسیاری در هر دین- و البته منظور من در این لحظه مسلمانان هستند- از این مفهوم اولیه دور شده اند و من میخواهم در یادآوری موهبت بینظیر این دین به آنان کمک کنم.
• آیا بازخوانی تو از ترانه Don't Let Me Be Misunderstood (نگذار که [اعمال مرا] سوء تعبیر کنند) در این آلبوم، واکنشی در مقابل مواردی است که در این چند سال اخیر برایت اتفاق افتاده؟
این ترانه خیلی برای این موضوع مناسب بود و من مستقیما با آن ارتباط برقرار میکنم. پس از اظهار نظر اخیر پاپ درباره اسلام، من یک نسخه از آن را برای او (پاپ) فرستادم.
• آیا این ترانه به مقامات رسمی آمریکایی که در سال 2004 اجازه ندادند به منطقه امنیت ملی وارد شوی هم اشاره کرده است-آیا هیچوقت از تو عذرخواهی شد؟
نه، اما به جایش به من یک ویزا دادند که من هرگز از آن استفاده نکردم. حالا فرقی نمیکند که این ویزا تجدید شده یا در آن تجدید نظر شده یا هرچه، اما موضوعی که این ترانه به آن اشاره میکند بسیار بزرگتر از مدیریت فعلی در آمریکاست. این ترانه درباره آزادی تفکر و آزادی در حرکت است.
• آیا سود حاصل از این آلبوم هم به سازمان خیریه تو One Small Kindness (اندکی مهربانی) خواهد رفت؟
این درآمد برای One Small Kindness بسیار عالی خواهد بود. این موسسه برای ایتام- که در اولویت هستند- و همچنین برای تحصیل دختران در مناطقی چون بالکان، اندونزی و عراق کارهای بسیار بزرگی انجام داده است. ما دانشکده ای برای تدریس مدیریت به دختران در دانشگاه بغداد تاسیس کرده ایم، اما خدا میداند که این دانشکده تا کی میتواند در آنجا وجود داشته باشد.
• آیا این ترانه های تازه را در کنسرت هم اجرا خواهی کرد؟
در این باره به شدت تحت فشار هستم. همه به من میگویند که پول حسابی در این کار است و من به آنها میگویم که پول برایم مهم نیست. اما این چیزی است که باید به طور جدی به آن فکر کنم.
• با فکر کردن به گذشته، آیا از این همه سال دوری از موسیقی پشیمان نیستی؟
نه، به هیچ وجه، چون باید برای خودم یک زندگی میساختم و باید از اسب بلند قامتم پیاده میشدم و به انسانها میپیوستم. من از دوران نوجوانی ام یک ستاره پاپ بودم. هنگامی که آدم در چنین موقعیت ممتازی از ثروت و شهرت قرار داشته باشد میتواند به سادگی رابطه خود با واقعیت را از دست بدهد.
از طرفی من وظایف دیگری هم داشتم، باید دین خود را میشناختم و از خانواده ام مراقبت میکردم و باید برای خود اولویتهایی قایل میشدم. اما حالا همه این کارها انجام شده و در جهان موسیقی دوباره جای کوچکی برای من باز شده است.
منبع:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ترجمه شده در گفت و گوی هارمونیک
علاقه مندي ها (Bookmarks)