لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: فارسي يا نه؟

رأی دهندگان
34. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • فارسي بخوانند

    14 41.18%
  • فارسي نخوانند

    4 11.76%
  • هم فارسي بخوانند هم غير فارسي

    16 47.06%
صفحه 3 از 44 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 33 به 48 از 698

موضوع: آرشیو ارسالهای متفرقه Rock و Metal

  1. #33
    .t.A.T.u آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    769
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    33
    نوشته ها
    454
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    659
    702 بار تشکر شده در 285 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    System of A Down یه گروه خیلی خوبی هست (به نظر من). البته امسال آلبوم نداشته که بخواد نامزد چیزی بشه، اما یک بار در 48مین دوره این جشنواره(2005) در بخش Best Hard Rock Performance برای قطعه . B. Y. O. B مفتخر به دریافت جایزه شده، البته فکر می کنم سه بار هم در ادوار مختلف نامزد دریافت جایزه شده.

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از اين بي خبري رنج ببر هيچ مگو


  2. #34
    shbaharehs آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    286
    تاریخ عضویت
    Oct 2006
    نوشته ها
    1,024
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,714
    1,560 بار تشکر شده در 635 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نميدونم ولي فكر كنم كه چندتا اهنگ سولو ولي به اسم گروه بيرون اومده, كه شايد قديمي بوده كه الان نامزد نشده.
    ممنون
    خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...

  3. #35
    .t.A.T.u آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    769
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    33
    نوشته ها
    454
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    659
    702 بار تشکر شده در 285 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فکر کنم آلبوم رسمی باید بدن که بتونن نامزد بشن

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از اين بي خبري رنج ببر هيچ مگو


  4. #36
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض « راک » با صدای « پاپ »


    0 Not allowed! Not allowed!
    « راک » با صدای « پاپ »

    علی شاکری


    اشکان شب افروز، راکر ، آنطور که خود می گوید ، کار خود را ۱۵ سال پیش با تقلید از فرهاد مهراد و „الویس” آغاز کرد . او که ، هم اکنون علاوه بر خوانندگی ، با سرودن شعر و آهنگسازی برای خوانندگانی چون امیر تاجیک به شهرت رسیده است.



    اشکان ، که به گفته ی خود ، تا کنون ، برای خود ۲۱۵ آهنگ و ترانه سروده ، تا کنون هیچ آلبومی منسجمی منتشر نکرده است و دلیل آن را „بی حوصلگی” برای پیگیری این مساله عنوان می کند.
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    اشکان را با موی سیخ سیخی ، در استودیویی در شمال تهران ، در حالیکه مشغول گیتار زدن و تمرین کردن بود ملاقات کردم و پرسیدم موسیقی رو چطور شروع کرده:
    اشکان: من دوازده سیزده سال پیش گیتار زدن رو شروع کردم. البته مدت زیادی داشتم تصمیم می گرفتم که بالاخره میخوام چیکار کنم. چون رشته اصلی من تئاتر بود که بعدها ولش کردم. ولی از همون ابتدا موسیقی برام از همه چیز عزیزتر بود.
    از موسیقی راکی که خش خش می کنه خوشت میاد؟
    من اصلاً با اون نوع راک موافق نیستم. سلیقه خودم سمت موسیقی هست که صدای خش زیاد نداشته باشه. فکر کنم ما این روزها نیازی به سر و صدای زیاد نداریم. باید موسیقی جدید باشه و در عین حال اصالت هم داشته باشه و جامعه پسند باشه.
    یعنی تو راک و پاپ رو با هم مخلوط کردی؟
    دقیقاً. موسیقی من پاپ راک هست.
    میدونم که شعرهات رو خودت میگی. اکثراً هم این اشعار به روز هستن. نه مثل چیزهایی که ما توی کتاب های درس میخونیم.
    به نظر من وظیفه یک ترانه همین وصف حاله.



    یکی از ترانه های جالبت رو برام بخون.
    دیگه لات بازی بسه بابا این کارها چیه
    انگار از الواتیم خیلی خیلی شاکیه
    باشه ایچ خیالی نیست میشم اونکه اون میخواد
    بچه هام میگم بهت زن ذلیلی هم میاد
    گیر به تیپ من میده میگه آخر جواد
    آخرش میبینی مد میشه تیپ لات
    این رو از قول یک لات خوندی؟
    آره. از قول لاتی که عاشق شده!
    اولین نفری که آهنگش رو خوندی چه کسی بود؟
    اولین نفر فرهاد بود که آهنگ „یه شب مهتاب” رو خوندم.
    گفتی برای خواننده های دیگه هم شعر گفتی، درسته؟
    آره. به طور مثال شعر تیم ملی برای جام جهانی که آقای امیر تاجیک خوند رو من گفتم. الان هم چند تا ترانه جدید هست که داره آماده میشه.
    پس باید منتظر اولین آلبومت باشیم! مشخص ترین ویژگی آلبوم تو چی باید باشه؟
    اینکه شبیه خودم باشه!
    اشکان شب افروز رو در چند کلمه خلاصه کن.
    یک غریبه توی پیچ ...

    bbcpersian

  5. #37
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض خواننده نیروانا 'پردرآمد ترين مرده جهان' لقب گرفت


    0 Not allowed! Not allowed!
    خواننده نیروانا 'پردرآمد ترين مرده جهان' لقب گرفت

    امید حبیبی نیا



    کرت کوبين (1994-1967)دوازده سال پس از مرگ کرت کوبین، خواننده اصلی نیروانا، این گروه هنوز یکی از محبوب ترین گروه های راک آلترناتیو در جهان محسوب می شود.
    وب سایت اقتصادی فوربز اخیرا با انتشار آماری اعلام کرد که آثار کرت کوبین پنجاه میلیون دلار در دوازده ماه گذشته فروش کرده که در مقایسه با فروش آثار الویس پریسلی هشت میلیون دلار بیشتر بوده است.
    در فهرست شخصیت های پردرآمد متوفی، الویس پریسلی در چهار سال گذشته همواره در صدر فهرست پر در آمدترين مرده ها قرار داشت.
    در فهرست تازه پس از کوبین و پریسلی، چارلز شولز کاريکاتوريست سوم و جان لنون چهارم است.
    در گزارش فوربز آلبرت اینشتین، اندی وارهول، دکتر سیوس نویسنده کودکان، ری چارلز، مرلین مونرو و جانی کش رده های پنحم تا دهم را در اختيار دارند.
    ازسرزندگی تا خودکشی
    گروه نیروانا در سال 1987 شکل گرفت و با آلبوم Bleach در سال 1989کار خود را آغاز کرد که به سرعت به شهرت رسید.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    اين گروه که نام خود را از یک مفهوم مذهبی در مذاهب هند(به معنای بالاترین مرحله سلوک و عرفان) گرفته است، مرکب از دیو گرول، کرت کوبین و کریست نووسلیک بود.
    مضمون ترانه های نیروانا هجو تیره مفاهیم زندگی مدرن و بازتاب دهنده آنارشی و نیهلیسم فضای دهه نود است





    با اوج گیری افسردگی کوبین ترانه های نیروانا به مرور سیاه تر و نیهلیستی شد تا آنجا که موج انتقاد از آن ها در میان محافل محافظه کار آمریکایی به راه افتاد.
    برخی از منتقدان رسانه ها می گویند تاثیر نیروانا نه تنها بر فرهنگ عامه بخشی از جوانان دهه نود چشمگیر است بلکه سبب شد تا باردیگر راک آلترناتیو پس از سال ها سکون به یکی از اصلی ترین گونه های محبوب در رسانه ها بدل شود.
    این شاخصه به ویژه از این رو قابل ملاحظه است که کوبین خود را سخنگوی نسل خود می خواند.
    کرت کوبین هر چند گاه نیز مخاطبان کنسرت ها و ترانه های خود را به استهزا می گرفت و می گفت که از شهرت متنفر است، از ابراز احساسات مخاطبان گریزان بود وبارها گفته بود که نمی خواهد به سی سالگی برسد که گفته می شد ناشی از تشدید افسردگی وی است.
    متولد فوریه
    کرت کوبین متولد بیستم فوریه 1967 در شهرک کوچکی در جنوب سیاتل است، مادرش پیشخدمت و پدرش مکانیک بود.
    وی در دوران کودکی از برونشیت رنج می برد و پس از جدایی والدینش در هفت سالگی دچار ضربه روانی عمیقی شد که آثارش در رفتار های ضد اجتماعی دوران نوجوانی او بارز بود و بعدها خود برتاثیر جدایی والدینش بر سیاه شدن موسیقی اش صحه گذاشت.
    در جوانی با کریست نوسلیک آشنا شد که علاقه مشترکی به گوش دادن به ترانه های گروه های راک و پست پانک بریتانیایی از جمله جوی ديويژن یافته بودند، برخی معتقدند که کوبین از ترانه ها، تم، سبک و ملودی جوی ديويژن در ترانه سازی برای نیروانا الهام گرفته است.

    کرت کوبین خواننده اصلی گروه نیروانا که در دهه نود محبوبیت بسیاری داشت
    اين گروه در سال 1991 آلبوم بی خيال (Nevermind) hv توسط یک کمپانی بریتانیایی منتشر کرد که آغاز موفقیت گروه بود.
    ترانه اصلی این آلبوم„بویی چون روح نوجوانی” (Smells Like Teen Spirit) به سرعت در میان جوانان محبوبیت یافت. از این آلبوم ده میلیون نسخه در آمریکا به فروش رفت.
    گروه نیروانا پس از آن چند آلبوم و تک آهنگ دیگر نیز منتشر کرد که همگی آنها موفق بودند.
    کرت کوبین پس از آن درگیر چند پرونده قضایی و اعتیاد به مواد مخدر شد. یکی از این پرونده ها مربوط به ترانه Rape Me بود که سروصدای بسیاری برپا کرد و اگر چه مضمونی ضد تجاوز جنسی داشت ولی خبرهای رسانه ها از ماجرای یک تجاوز گروهی که قربانی در آن به خاطر می آورد که متجاوزان در طول تجاوز این ترانه را پخش می کردند سبب تشدید فشار روانی بر وی شد و به وخامت بیماری روانی وی منجر شد.
    ازدواج با کورتنی لاو، خواننده گروه Hole که از وی حامله بود نیز سودی در بهبود وضعیت سلامت روانی وی نداشت و مدت کوتاهی بعد وی به دلیل اعتیاد به هروئین در بیمارستان بستری شد.
    در مارس 1994 وی با مصرف بیش از حد الکل دست به خودکشی زد ولی به بیمارستان منتقل شد و این موضوع مسکوت ماند.
    او مدتی پس از آن سر انجام روز 5 آوريل 1994در آپارتمانی در سیاتل با یک اسلحه به زندگی خود خاتمه داد.

    دوازده سال پس از مرگ همچنان ترانه های کرت کوبین و گروه نیروانا محبوب هستند
    خودکشی وی موجی از شوک روانی در آمریکا و سراسر جهان برپا کرد. در سیاتل هزاران نفر از هوادارانش گرد آمدند و با روشن کردن شمع و آوازخوانی یاد او را گرامی داشتند این گردهم آیی به زودی به صحنه درگیریهای گسترده با پلیس بدل شد.
    در آمریکا، استرالیا، ژاپن و چندین کشور اروپایی نوجوانان و جوانان دست به خودکشی زدند و تا هفته ها بعد تصاویر کرت کوبین در تلویزیون های آمریکا و ترانه هایش در رادیوهای این کشور مرتبا پخش می شد.
    مدت کوتاهی پس از مرگ کرت کوبین، سایر اعضای گروه یک ترانه نا تمام را منتشر کردند، از آن پس گروه نیروانا چند آلبوم دیگر نیز منتشر کرد ولی هرگز به محبوبیت قبل دست نیافت.
    زندگی کرت کوبین موضوع فیلم مستندی بود که اخیرا در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش در آمد.
    در باره وی و گروه نیروانا کتاب های بسیاری نوشته شده است که یکی از آنها به فارسی هم ترجمه شده است، به علاوه گاس وس سنت نیز فیلمی با عنوان „آخرین روزها” در باره وی ساخته است.

    bbcpersian

  6. #38
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.27
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض در گذشت دایکا نیولین، آهنگساز و موسیقی شناس


    0 Not allowed! Not allowed!
    یک نابغه در جهان امروز چه شکلی دارد؟
    خانم دایکا نیولین، موسیقی دانی که اولین سمفونی خود را در سن 11 سالگی به وجود آورد و سپس یک آهنگساز و موسیقی شناس برجسته شده و در سنین 70 و 80 سالگی به نامتعارف ترین موزیسین پانک/راک مبدل شد، روز 22 دسامبر 2006 در سن 82 سالگی درگذشت. البته به کاربردن لغت „نامتعارف” نمیتواند برای بیان وجود بسیار خارق العاده او کافی باشد. او بسیار ریزنقش، درخشان و وحشی بود و معمولا با موهایی به رنگ آتش دیده میشد.

    دکتر نیولین در یک مصاحبه انجام شده در سال 1996 گفته بود:„شناخت و درک من کار مشکلی است زیرا من مشغولیات متعدد و بسیار متفاوتی دارم”. تنها کار مداومی که او در طول زندگی خود انجام داد، تدریس در دانشگاه های متعدد بود که تا دو سال قبل و زمان بازنشستگی او ادامه یافت.

    آخرین دگردیسی او، رفتن به قالب یک نوازنده پانک/راک با لباسهای چرم و موهایی نارنجی بود که گاهی هم در نقش الویس ظاهر میشد و ترانه هایی چون „ترانه های عاشقانه برای کسانی که از یکدیگر متنفرند” Love Songs for People Who Hate Each Other ، به قلم خودش، را اجرا کرد.

    دکتر نیولین در دوران نوجوانی توانست به مدد مطالعات خود، در میان شاگردان آرنولد شوئنبرگ Arnold Schoenberg (1951-1874 آهنگساز اتریشی/آمریکایی و از پیشگامان موسیقی آتونال) پذیرفته شود و بعدها، از میان آخرین دانشجویان بازمانده شوئنبرگ، برای نوشتن مدخل مربوط به وی برای دائره المعارف بریتانیکا Encyclopaedia Britannica انتخاب شد.

    خانم سابینه فیست Sabine Feisst، پروفسور موسیقی شناسی دانشگاه آریزونا، که مشغول نوشتن کتابی درباره دکتر نیولین است، او را „یکی از پیشگامان آمریکایی پژوهش در باره شوئنبرگ” میداند.

    رساله دکترای نیولین به شکل کتابی با نام „براکنر، ماهلر و شوئنبرگ” Bruckner, Mahler, Schoenberg به چاپ رسیده است. او همچنین به کار ترجمه آثار آلمانی شوئنبرگ به انگلیسی پرداخت و انتشار خاطرات نیولین از دوران تحصیل نزد شوئنبرگ توانست جنبه های بسیار صمیمانه ای از وجود او را، هر چند در حد یک نگاه اجمالی، در اختیار علاقمندان قرار دهد.

    قطعات موسیقی ساخته دکتر نیولین نیز بازتابی از شیوه خلاقانه شوئنبرگ هستند. این آثار شامل سه اپرا، یک سمفونی مجلسی، یک کنسرتو پیانو و چندین قطعه مجلسی، قطعات آوازی و آثار چند رسانه ای هستند. در سال 1999، او در یک اجرای مجلل از „پیروی دیوانه” Pierrot Lunaire ، اثر شوئنبرگ -به ترجمه خودش-ظاهر شد و آواز خواند.

    او در دوران پانک خود، در چند فیلم ترسناک به تهیه کنندگی مایکل د. مور Michael D. Moore ظاهر شد. او در فیلم Creep محصول سال 95 و به کارگردانی تیم ریتر Tim Ritter، در نقش شخصیتی با ژاکت چرمی موتور سواری ظاهر شد که داخل بسته های غذای کودک یک سوپر مارکت سم میریزد.

    دکتر فیست اعتراف میکند که چنین کارهایی را „گیج کننده و اضطراب آور” میدانسته اما بالاخره متوجه شده است که همه اینها، بخشی از وجود دایکا به شمار میرود.

    مور یک فیلم به نام „دایکا: شهر آدمکشی” Dika: Murder City را نیز کارگردانی کرده که مستندی درباره نیولین است.

    تولد و دوران نوجوانی
    دایکا نیولین، تک فرزند خانواده، در سال 1923 در پورتلند اورگون متولد شد. نام او که توسط مادرش انتخاب شده، نام یک زن آمازونی در یکی از اشعار سافو (شاعره یونان باستان) بوده است.

    والدین او که هر دو فرهنگی بودند، به میشیگان نقل مکان کردند تا در دانشگاه آن به تدریس بپردازند. دایکا خواندن لغت نامه را در 3 سالگی، نواختن پیانو را در 6 سالگی و آهنگ سازی را در 7 سالگی آغاز کرد. او در 5 سالگی به مدرسه ابتدایی وارد شد و این دوره را در 8 سالگی به پایان رسانید. قطعه سمفونیک Cradle Song او، در سن 11 سالگی ساخته شده است. سه سال بعد این قطعه به رهبری ولادیمیر باکالینکوف Vladimir Bakaleinikoff توسط ارکستر سمفونی سین سیناتی اجرا شد.

    نیولین پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی خود در سن 12 سالگی، در کالج میشیگان پذیرفته شد و بنا بر گزارش نیویورک هرالد تریبون سال 1939، او دارای بالاترین بهره هوشی (IQ) در تاریخ این مدرسه بوده است. او در زمان چاپ این مطلب برای شنیدن اجرای یکی از آثارش به نیویورک آمده بود.

    دایکا در 16 سالگی همراه با مادرش به لوس آنجلس آمد تا با تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا از کلاسهای شوئنبرگ که در این دانشگاه تدریس میکرد، بهره مند شود. کتاب خاطرات او که در سال 1980 منتشر شد، مربوط به همین دوران است و „به یاد شوئنبرگ: یادداشتهای روزانه و خاطرات” Schoenberg Remembered: Diaries and Recollections نام دارد.

    او درجه دکترای موسیقی شناسی خود را در سن 22 سالگی از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. او تحت راهنماییهای آرتور اشنابل Artur Schnabel1951-1882 نوازنده و مدرس پیانو کلاسیک و رادولف سرکین Rudolf Serkin 1991-1903 پیانیست اتریشی به یادگیری پیانو پرداخت و حدود شش کار استودیویی پیانو در آمریکا و اروپا انجام داد.

    سالهای آخر
    در سال 2004، تعدادی از ترانه های پانک او در آلبومی به نام Ageless Icon: The Greatest Hits of Dika Newlin منتشر کرد.

    او در یک مصاحبه گفته بود که همواره آرزو داشته یک گروه موسیقی راک راه بیاندازد و گروه او حقیقتا نشان خاص دکتر نیولین را به همراه داشت. چه کس به غیر از این زن شگفت انگیز میتوانست موومان چهارم از کوارتت زهی شماره دو شوئنبرگ را در ترانه پانک Alien Baby به کار ببرد؟

    „من بیش از زمانی که بچه بودم، احساس کودکی میکنم. من بیش از پیش کوشش میکنم تا در لحظه زندگی کنم و کاری را تنها برای اینکه احساس خوبی به من میدهد انجام دهم.”

    دکتر نیولین، هرگز ازدواج نکرد، و از او هیچ خویشاوند درجه یکی باقی نمانده است.
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  7. #39
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض راك با آواي عود


    0 Not allowed! Not allowed!
    استينگ، ستاره دنياي موسيقي در تازه‌ترين آلبومش به سراغ موسيقي قرون وسطايي رفته موسيقي‌اي همراه با يك ساز ويژه. گزارشي در اين باره بخوانيم:

    مي‌گويند استعداد بي‌نظير زرياب در ساز و آواز، باعث تحريك حسادت خاندان اسحاق موصلي شد. زرياب شاگرد برجستة موصلي بود، اما از آن‌جا كه هيچ استادي نمي‌تواند شاگردش را فراتر از خود ببيند، نسبت به او كينه به دل گرفت. دشمني خاندان او باعث شد زرياب از بغداد كوچ كند و به اندلس برود. او در اندلس، مدرسه‌‌اي ساخت و به شاگردانش نواختن ساز عود را آموزش داد.

    «العود» را اروپايي‌ها به «لوت» تبديل كردند و همين لوت بود كه به گيتار تبديل شد و اسپانيا را مبدأ گيتار كرد.
    اين يكي از روايات اساسي دربارة پيدايش ساز گيتار است. سازي كه اينك به عقب مانده‌‌ترين كشورهاي آفريقايي هم راه پيدا كرده است.
    شواهدي هم وجود دارد كه مي‌گويد 8 قرن پيش از ميلاد در ايران، عودي با دستة كوتاه وجود داشته و اين ساز، يك ساز كاملا ايراني است.

    يكي دو هفته بيشتر از انتشار آلبوم جديد «استينگ» نمي‌گذرد. آلبومي با موسيقي قرن شانزدهم و برپاية ساز «عود» كه ستارة موجهي به نام استينگ به سراغش رفته است. او ستاره‌اي است كه به ريسك كردن مشهور است.

    آلبوم «ترانه‌هاي لابيرنت» كمتر از دو هفته است كه به بازار آمده و در اين مدت توانسته به صدر جدول‌هاي كلاسيك در ايالات متحده، انگلستان، فرانسه و آلمان راه پيدا كند.

    همچنين در وب‌سايت‌هاي «آمازون» و «بارنز نابلز» بالاترين آمار فروش را به خود اختصاص داده است.

    اين آلبوم در جدول كلي انگلستان در رده 24 قرار دارد و در بيلبورد آمريكا در رده 37 كه آمار بسيار خوبي براي يك آلبوم مخالف جريان موسيقي روز است.

    يك سال پيش، وقتي خبر كار استينگ STING بر روي طرحي بر مبناي ساز عود و مربوط به عصر اليزابت منتشر شد، خيلي‌ها شگفت‌زده شدند. قرار بود استينگ براساس نوشته‌هاي «جان داولند» در قرن شانزدهم، آلبومش را تهيه كند. جان برد دوست كمدين استينگ، اولين كسي بود كه او را با داولند آشنا كرد. كِي؟ سال1982 وقتي اين دو هنرمند در كنسرت گروه «پليس» با عنوان «راز سوت» شركت كرده بودند.

    موضوع كار بر روي آثار داولند از 24 سال پيش در ذهن استينگ جرقه خورده بود، وقتي كه او از گروه پرآوازة «پليس» جدا شده بود و قصد داشت به تنهايي كار كند.

    «ترانه‌هاي لابيرنت» از پنج آهنگ بي‌كلام، يازده ترانه با صداي استينگ و هفت گفتار متن (نريشن) از نامه‌هاي جان داولند به سر رابرت سيسل تشكيل شده است و آثار موتزارت و ريمسكي كورساكوف را با گيتار و سطل شير هم نواخته است.

    كارامازوف مي‌گويد: «فكر مي‌كردم او ديوانه است. در يكي از اجراهايش پيغامي به پشت صحنه فرستادم كه به جشن تولد همسرم بيايد و برايمان ساز بزند. جواب رسيد كه: «نه، ما آهنگساز‌هاي جدي‌اي هستيم. » اين موضوع را فراموش كرده بودم. بعد از چند سال، او براي آهنگ‌هاي من ساز زد. يك بار به من گفت: «بيا سراغ كارهاي جان داولند برويم» و من گفتم كه بايد فكر كنم. »

    كارامازوف معتقد است صداي استينگ كاملا با صداي عود هماهنگ است: «وقتي استينگ مي‌خواند و من عود مي‌زنم، احساس خوبي در قلبم دارم. » و اين‌گونه است كه استينگ و كارامازوف، يك آلبوم كاملا متفاوت در قرن بيست و يكم توليد مي‌كنند.

    آلبوم با يك قطعة كوتاه به نام «همين كه به والسينگام رفتم» آغاز مي‌شود. آهنگي كه با نواي گيتار آغاز مي‌شود و براساس يك بالاد بسيار معروف قديمي است.

    پس از آن، يك قطعه با تك‌نوازي عود آغاز مي‌شود. ترانه‌ها معمولا شمرده خوانده مي‌‌شوند و فضا كاملا شنونده را به گذشته‌ها مي‌برد. استينگ فضاي آن دوران را به خوبي درك كرده و به سبك جان داولند، عود مي‌نوازد.

    جان داولند نوازندة عود در دربار ملكة اليزابت و يكي از ياران صادق و وفادار ملكه بريتانيا بوده است. استينگ دربارة آلبومش مي‌گويد: «من هميشه به متن ترانه‌هايم توجه ويژه‌اي دارم. ترانه‌ها بايد با فضاي راك همخوان باشند.

    داولند، اولين خواننده و ترانه‌سرايي است كه مي‌شناسيم. او دربارة عشق، از دست دادن عشق، ماليخوليا و بازتاب‌هايش در روح ترانه نوشته بود. »

    او دربارة آغاز كار بر روي چنين آلبومي مي‌گويد: «بله، من سرم خيلي شلوغ است. مدت زماني طولاني به چنين طرحي فكر كردم، اما هرگز قانع نمي‌شدم. يك روز با خودم به توافق رسيدم. آن هم وقتي كه اين مرد را ديدم؛ ادين كارامازوف. » كارامازوف نوازندة برجستة عود است. با شنيدن اين آلبوم، احساس مي‌كنيم استينگ واقعا از دوران رنسانس است. آلبومي با موسيقي قرن شانزدهمي و براساس اشعاري از «جان داولند».

    از نگاه كارشناسان بازار موسيقي، اين كار استينگ، يك ريسك بزرگ براي يك فوق ستارة موسيقي پاپ راك است. استينگ براي تهية اين آلبوم، از راهنمايي‌هاي عود نواز برجستة بوسنيايي «ادين كارامازوف» بهره‌منده شده است.

    كارامازوف به استينگ ياد داده كه چگونه با كمك ساز عود، آهنگ‌‌هاي اين آلبوم را بسازد. استينگ براي ساخت اين آلبوم، عود نوازي را فراگرفته، اما واقعا انگشتان او در قياس با انگشتان بي‌نظير كارامازوف سنگين‌تر به نظر مي‌رسند. كارامازوف، آهنگ‌هاي داولند را بسيار عالي، شفاف و موزون مي‌نوازد.

    استينگ با اين آلبوم در واقع شنونده را به موزه‌اي از هنر قرن شانزدهم مي‌برد؛ به قرون وسطا. براي رسيدن به همين ايده هم بوده كه سراغ كارامازوف رفته؛ هنرمندي كه اغلب كارهاي «جان داولند» را بازنوازي كرده است.

    استينگ اشعار اين آهنگ‌ها را از ميان نامه‌هاي داولند خطاب به سررابرت سيسل و ملكه اليزابت در سال 1595 انتخاب كرده است.

    خوانندة سرشناس انگليسي دربارة فضاي اين ترانه‌هاي باستاني مي‌گويد: «داولند به عنوان نوازندة عود ملكه اليزابت، از او طلب يك قايق كرده بود. وقتي اين خواستة او اجابت نشد، او شروع به نوشتن اين نامه‌ها كرد. او واقعا زمان نوشتن اين نامه‌ها، افسرده بوده است. »

    در واقع، آلبوم استينگ كه مي‌توان آن را آلبوم «داولند در قرن 21» ناميد، يك موسيقي شخصي است با متوني كمي ماليخوليايي؛ در حالي كه موسيقي آن، فوق‌العاده زيبا و پر از احساس است.

    انگار روح داولند در استينگ حلول كرده است. او غرق در ترانه‌‌ها و موسيقي است. به سبك قديم آواز مي‌خواند، گفتار متن مي‌گويد و عود مي‌نوازد.

    اين البته اولين باري نيست كه استينگ به سراغ اين مفاهيم و اين نوع موسيقي مي‌رود. او سال 2000 در زمان اجراي نمايش «رومئو و ژوليت» در لندن، شعري از داولند را اجرا كرده بود.

    اين كار را آنچنان كه بايد، خوب از كار درنياورده بود و پس از اجرا هم چند روزي مريض شد. اما آلبوم جديد او، چيز ديگري است. استينگ براي خواندن گفتار متن آلبوم، استادي استخدام كرد تا نوع نفس كشيدن و تلفظ كلمات را به او آموزش دهد.

    البته نبايد از تشويق دوستان نزديك استينگ Sting گذشت كه به او تأكيد مي‌كردند صدايش كاملا در حال و هواي چهارصد سال پيش است و مي‌تواند چنان فضايي بسازد. دوستاني مثل جان برد كمدين و كايتا لابك پيانيست معروف.



    منبع: همشهری



  8. #40
    guitar آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    5146
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    سن
    31
    نوشته ها
    68
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    44
    177 بار تشکر شده در 64 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض درباره آركاد‌فاير و آلبوم جديدش


    0 Not allowed! Not allowed!
    گروه مستقل كانادايیِ «آركاد‌فاير» (Arcade Fire) به‌تازگي آلبوم جديدش را روانه بازار موسيقي كرده است. گروهی كه از اواسط سال 2003 ميلادي شكل گرفت و با همان آلبوم اولش آن‌قدر معروف و محبوب شد كه روي جلد مجله‌ي «تايم» (Time) رفت و از سوي اين نشريه عنوان «جذاب‌ترين گروه راك كانادا» را دريافت كرد. نوشتاري كه در پي مي‌آيد بيانگر ديدگاه‌هاي نويسنده‌ي نشريه‌ي معتبر «نيويوركر» (The Newyorker) است پيرامون اين گروه و دو آلبومي كه تا به حال منتشر كرده.
    این گروهِ اهل مونترال کانادا اصولاً همه‌چیز را «بزرگ» و در بهترين شكل دوست دارد. گروهي كه از هفت عضو اصلی تشکیل شده است و بنیان‌گذاران آن، زن‌وشوهری با نام‌های «وین باتلر» (Win Butler - با قدی نزدیک به دو متر) و «رِژین شاسانی» (Regine Chassagne) هستند. آنها بر روی صحنه معمولاً از 9 نوازنده و گاهی هم بیش‌تر بهره می‌برند. نخستین آلبوم گروه - که به شکلی غیرعادی شسته‌رفته بود، «تشييع جنازه» (Funeral) نام داشت كه با هزینه‌ای کم‌تر از ده هزار دلار ضبط و در سال 2004 وارد بازار شد. به گزارش «نيلسن سانداِسكن» (1) تاکنون بیش از سیصد‌هزار نسخه از اين آلبوم به فروش رفته است. این رقم برای گروهی مستقل رقم قابل‌توجهی است، بخصوص برای گروهی که طرفدارانش ام‌پي‌تري‌های رایگان آهنگ‌هایش را ضمیمه‌ی پُست‌های اینترنتی پراحساس خود می‌کنند. گروهي كه «دیوید بویی» (David Bowie) با آن اجرای زنده داشته است و «U2» هم در یکی از تورهای اخیر خود آواز دسته‌‌جمعی و آخرالزمانی آنها در مورد رعد‌و‌برق با عنوان «بيدار شو» (Wake up) را برای پخش از سیستم صوتی قبل از آغاز اجرای خود انتخاب کرده است. (این آهنگ در مراسم پیش از بازی‌های «رنجرز» در «مدیسون اسکوِر گاردن» (Madison Square Garden) نیویورک نيز پخش می‌شود.)


    آركاد‌فاير در آنِ واحد با چندین نسل سخن می‌گوید. تِنور پرحرارت موسیقی گروه که همیشه به سوی نوعی مکاشفه اوج می‌گیرد محبوب جوانان است. شباهت آهنگ‌های آنها به کارهای U2 یا «اي استريت بَند» (E Street Band) - كه متعلق به «بروس اسپرينگستين» (Bruce Springsteen) بود - شاید دلیل محبوبیت آنها در میان شنوندگان مسن‌تر باشد، شنوندگانی که معمولاً با خوانندگانی که هم به فرانسه و هم به انگلیسی می‌خوانند، توی گوش هم درام می‌زنند (و در حرکتی سنجیده کلاه ایمنی به سر می‌گذارند) و به تاریخ کشور «هاییتی» علاقه نشان می‌دهند، محتاطانه برخورد می‌کنند. آركاد‌فاير این حق را برای خود ايجاد کرده است که هر آن‌چه نیاز دارد را قرض بگیرد یا بدزدد؛ این گروه سرشار از انرژی و ایده‌های مختلف است، به‌طوري كه نسخه‌های دستکاری‌شده‌اش از آثار گذشتگان گاه بهتر از خود آنهاست. آهنگ‌های آركاد‌فاير بدون هیچ‌گونه عذر‌خواهی یا تظاهر به چيزي ديگر، شکوه و جلال را نشانه می‌روند و اغلب هم به آن دست می‌یابند.
    تمایل اعضاي آركاد‌فاير به ضبط‌های آنالوگی که عالی نیست و پوشیدن لباس‌های آنالوگی که عالی نیست ـ مثلاً بندشلوار ـ در اجراهای زنده، هم به مذاق آنانی خوش می‌آید که به نظرشان زرق‌وبرق‌های «ام‌تي‌وي» (MTV) از‌مد‌افتاده است و هم آنانی که هیچ‌وقت با ایده‌ی تجملات و زرق‌و‌برق کنار نیامدند. تصویر‌سازی‌های خودکاری‌ـ‌جوهری که «تشييع جنازه» را همراهی می‌کنند، از جمله تصویر دستی که با قلمی پردار وَر می‌رود، نشان‌گر تعهد گروه به تلاش‌های خستگی‌ناپذیر است ـ چه این تلاش‌ها افزودن تنظیم‌های سازهای بادی و زهی به آهنگی راک باشد، چه ساختن ویدئویی تبلیغاتی برای اینترنت به سبک تبلیغات آخرشب تلویزیون در دهه‌ی 1970.
    موفقیت آركاد‌فاير بدون‌شک برای نوازندگان قدیمی‌تری که الهام‌بخش آنها بودند اما مجبور بودند در پاسخ به تقاضاهای مدیران استودیوها، آثارشان را از مجرای سیستم شرکت‌های بزرگ تولیدکننده‌ی موسیقی بگذرانند، دل‌گرم‌کننده است. اعضای گروه صاحب استودیویی در بیرون شهر مونترال هستند ـ و این استودیو، کاملاً به‌جا کلیسایی است که تقدس خود را از دست داده، حق اثر اصلی ضبط‌شده‌‌شان را در اختیار خود دارند، و برای وارد کردن موسیقی خود به بازار با شرکت‌های تولیدکننده قرارداد‌های واگذاری امتیاز می‌بندند. در ماه مارس (اواخر اسفند سال گذشته) اين گروه با شرکت تولیدکننده‌ی مستقل «مِرج» (Merge) آلبوم جدیدی به بازار داد به نام «انجیل نئونی» (Neon Bible) ، در حالي كه بلیت‌های پنج برنامه‌ي اخیر آنها در کلیسایی در شهر نیویورک در عرض چند دقیقه در ماه ژانویه به فروش رفته بود.
    موسیقیِ گروه درون‌مایه‌هایی ساده دارد، اما تنظیم‌های آنها به سبک سمفونی است، حتی اگر ارکستر متحرک آنها - که متشکل از سازهای زهی، بادی، آکاردئون‌ها، هردی‌گردی‌ها و کی‌بُرد‌های مختلف است - کمی زهوار‌در‌رفته به‌نظر برسد، درست مثل محصول رپرتواری محلی که توی جاده راه افتاده و یکی از «اپراهای عوام» (Three-penny Opera) را اجرا می‌کند. باتلر اغلب آهنگ‌هایش را با يك خط باس (Bass Line) شروع می‌کند ـ گیتار در مجموعه‌ی گسترده‌ی آلات موسیقی آركاد‌فاير جایگاهی فرعی دارد ـ و با صدایی لرزان و زاری‌کننده، که صدای «يان مك‌كولاچ» (Ian McCulloch) از گروه «اكو و باني‌مِن» (Echo & the Bunnymen) را به خاطر می‌آورد، بخصوص وقتی اين صدا به اوج می‌رسد و شروع به شکستن می‌کند. يك آهنگ معمول آنها «كوچك» آغاز مي‌شود، با آواز باتلر بر بستري يك‌نواخت با يك آكورد، بستري كه اما آنچنان گسترش مي‌يابد و تبديل به باغي گلگون از صداها مي‌شود كه گويي محصول يك گروه 20 نفره است. کسانی که می‌توانند نشانه‌هایی از تعصب U2 را این‌جا بیابند ـ استفاده‌ي مصرانه از خط‌هاي باس پدال‌پوينت (2) كه به‌وسيله‌ي موتيف‌هاي رسوخ‌كننده‌اي در اكتاوهاي بالاتر به توازن مي‌رسد ـ ممکن است ضرب‌ها و بانگ‌های برخاسته از «رانِتس» (Ronettes) و «تاكينگ هِدز» (Talking Heads) را هم که نشانه‌هایی از دوران دیگری از گروه‌های بزرگ بودند شناسایی کنند.
    در آلبوم «تشييع جنازه»، مجموعه‌ای از آهنگ‌ها وجود دارد با عنوان کلی «محله» (Neighborhood) و عنوان‌های فرعی خاص هر آهنگ (Tunnels، 7 Kettles، و Laika) که خانواده‌ای را به تصویر مي‌کشد که به مخاطره افتاده است: دستان پدر و مادر خانواده پوشیده از یخ است، خون‌آشامی یکی از برادرها را که نامش «الکس» است گاز می‌گیرد، روی بچه‌ها نمی‌توان اسم گذاشت چون خواننده تمام اسم‌ها را فراموش کرده است، و تونل‌هایی حفر می‌شوند ـ تا این خانواده، گروه، یا شاید هم کل جامعه در آنها پناه بگیرند و در ميان انبوه برف از آنها گذر كنند. یکی از شورانگیزترین آهنگ‌های اين آلبوم ـ که باید خیلی پرفروش می‌شد اما نشد ـ «شورش(دروغ‌ها) » ((Lies) Rebellion) است. باتلر با ریتمی تکرار‌شونده و کوبنده از باس و پیانو بر خواب و رویا ـ یا به گفته‌ی خودش بر «تسلیم شدن» ـ خرده می‌گیرد و فریاد برمی‌آورد: «مردم می‌گویند رویاها تنها چیزی هستند که نجاتت می‌دهند. دست‌بردار، عزیزم، ما توی رویاهایمان می‌توانیم همان کارهای ناشایست‌مان را بکنیم. » وقتی باتلر با کلمات «هربار که چشمان‌تان را می‌بندید» بر این مصراع تاکید بیش‌تر می‌کند، گروه پشت سر او می‌خوانند: «دروغ، دروغ! ». (در آركاد‌فاير همیشه بیش‌تر بهتر است و بنابر این اگر پنج نفر از اعضای گروه بتوانند بخوانند، هر پنج نفرشان می‌خوانند.) مشخص نیست که منظور گروه کُر این است که خواننده‌ی گروه دروغگو است یا این که وقتی می‌خوابیم این دروغ‌ها هستند که دور و برمان را می‌گیرند؛ همین ابهام آهنگ را از تبدیل شدن به اثری فخر‌فروشانه باز می‌دارد.
    «انجيل نئوني» که نام خود را مدیون رمانی درباره‌ی یک «کابوس‌شهر» [در مقابل آرمان‌شهر] است که «جان کندی تول» (John Kennedy Toole) در 16 سالگی نوشته است، به‌هیچ‌وجه از نظر شکوه و عظمت دست‌کمی از «تشييع جنازه» ندارد، اما پند و اندرزهایی که در «تشييع جنازه» از ته دل فریاد زده می‌شوند تا شنوندگان را به جلو هُل دهند، در آن جای خود را به تصاویری داده‌اند از بمب‌هایی که به زمین انداخته می‌شوند و تصاویری از تحت تعقیب قرار گرفتن… فرار درون‌مایه‌ی اصلی «انجيل نئوني» است؛ عجیب این‌جاست که هیچ‌یک از این‌ها باعث نمی‌شود که از خوش‌بینی گروه کاسته شود. تک‌آهنگ «خودرو را در حال حركت نگه دار» (Keep the Car Running) با آكورد ر ماژوری تهاجمی و پرسر‌و‌صدا آغاز می‌شود و باس الکتریک، ماندولین و هاردی‌گاردی بین نت اصلي و فاصله‌ي پنجم آن مدام جای‌شان را به هم می‌دهند. شعر آهنگ نشان‌گر آن است که باتلر بیش‌تر از همیشه با خواب مشکل دارد: «هر شب همان یک خواب را می‌بینم. همان شهر قدیمی را با نامی متفاوت. مردانی می‌آیند تا مرا با خودشان ببرند. نمی‌دانم چرا؟ اما می‌دانم که نمی‌توانم بمانم…». وقتی باتلر می‌خواند: «ترسی هست که در اعماق وجودم نگه می‌دارمش، ترسی که قبل از آن‌که بتوانم حرف بزنم، نامش را می‌دانستم»، گروه با ملودی‌ای بی‌کلام و جسورانه به او می‌پیوندد ـ انگار که دارند در میانه‌ی کابوسی شبانه در اردوی خود آتشی بر‌می‌افروزند. نوازندگان با‌شدت می‌نوازند، و به یک‌باره، درست آن هنگام که سر‌و‌صدا شروع به اوج گرفتن می‌کند، دست از نواختن می‌کشند ـ و این برای گروهی که عاشق آن است که آهنگ‌ها را به اوجی برای تخلیه‌ی روانی و هیجانی برساند و بگذارد سقوط کنند، حرکتی نامتعارف به شمار می‌رود.
    آهنگ «طاقچه پنجره» (Windowsill) سر‌راست‌تر است. بخش اعظم آن آکوستیک است با شعری که به فرم سنتی «تصنيف عاشقانه» (Ballad) تنظیم شده است و همه‌ی مصراع‌ها با این جمله تمام می‌شوند: «دیگر نمی‌خواهم در خانه‌ی پدرم زندگی کنم. ». باتلر در اين آهنگ فرهنگ پاپ را رد و از نسیان و فراموشی استقبال می‌کند ـ «ام‌تي‌وي تو برایم چه کار کرده‌ای؟ روحم را حفظ کن، رهایم کن… جنگ جهانی سوم، کِی به سراغم می‌آیی؟» ـ و رُک و پوست‌کنده ابراز می‌کند: «دیگر نمی‌خواهم در آمریکا زندگی کنم. ». (باتلر در تکزاس آمریکا متولد شد و در سال 2001 به مونترال کانادا نقل‌مکان کرد.)


    آركاد‌فاير در پایان ماه ژانویه سه برنامه در لندن، در کلیسای سنت‌جان (Saint John) ، اجرا کرد، ساختمانی که به‌طور معمول موسیقی کلاسیک در آن ارايه می‌شود. این کلیسا فاقد هرگونه تزییناتی است و تنها یک لوستر در شبستان آن آویخته شده. جمعیت که به اندازه‌ی ظرفیت کلیسا بود، خوشحال و پرسر‌و‌صدا اما خویشتن‌دارانه، روی صندلی‌های آهنی و پلاستیکی نشستند. گروه برنامه‌اش را این‌طور آغاز کرد: آنها در یک صف از راهروی سمت راست کلیسا از کنار جمعیت گذشتند و روی صحنه رفتند. باتلر بند شلوار پوشیده بود، با چکمه‌های نظامی دوران جنگ ویتنام، و بلوز آبی و خاکستری‌ای که آستین‌ها و تنه‌ی آن از تکه‌هایی بود که در فروشگاه لباس‌های دست‌دوم وابسته به بنگاه‌های خیریه کشف کرده بودند و نامزد گیتاریست گروه «ریچارد رید پاری» (Richard Reed Parry) به هم دوخته بود. (باتلر بعداً بلوزش را «فرانکشتاینی» توصیف کرد.) گروه بعد از این که مدتی را با حالتی متزلزل صرف تنظیم 10 ساز آمپلی‌فای‌شده در اتاقی کرد که زمان ساخت آن به قبل از دوران اختراع برق برمی‌گردد، هماهنگ شد. شاسانی، زنی با چهره‌ای معصوم و خرمنی از موهای تیره، پیراهنی سیاه با پولک‌های نقره‌ای و دستکش‌های بدون انگشت توری قرمز پوشیده بود. باتلر، که در طول آهنگ اول - راجع به خواب پرشوری در زمان تب با نام «آينه‌ي سياه» (Black Mirror) - اخم‌هایش توي‌هم و صورتش بی‌حالت بود، در وقفه‌های بین آهنگ‌ها آرام گرفت، با جمعیت شوخی و بد‌دهنی کرد تا هرگونه پارسایی باقی‌مانده در فضای کلیسا را زایل کند. (او در قسمتي از كنسرت به شوخی گفت: «توی کلیسا یا یه همچون جایی که نیستیم! ») شاسانی وقتی که در نیمه‌ی اول آهنگ «موج سياه» (Black Wave) نقش خواننده‌ی اصلی را به عهده گرفته بود بازیگوشی می‌کرد ـ آهنگی که در فضاي بزرگداشت گروه «بيچ‌بويز» (Beach Boys) آغاز و کم‌کم وارد فضاهای توفانی‌تر می‌شود ـ اما در فاصله‌ی بین آهنگ‌ها با کفایت تمام از آکاردئون به هاردی‌گاردی و بعد به سراغ درام رفت.
    آركاد‌فاير به برنامه‌های نمایشی اهمیت می‌دهد؛ ديدن بیش از یک اجراي زنده‌ي آنها دقیقاً به مخاطب نشان می‌دهد که اين اهميت تا چه حد است. در هر یک از کنسرت‌های لندن، هرگاه که گروه به آهنگ «شورش» رسید، در میانه‌ی اجرای تقریباً یک‌ساعته‌ی آن، صدایش «كامل» بود، به حساب‌شدگی کوارتت زهی‌ای که حسابی تمرین کرده است اما به ولنگاری نوازندگان رژه‌رونده‌ای که زیادی نوشیده‌اند! «شورش» حتی تماشاچیان آرام را هم به سوت زدن بر‌می‌انگیزد، و گروه هم هر‌بار به آنها پاسخ می‌دهد. شب اول، ویل باتلر (William Butler) ، برادر وین و نوازنده‌ی کی‌بورد گروه، طبل (Snare Drum) بزرگی را بلند کرد و پشت به جمعیت شروع کرد به درب و داغون کردن آن. بعد بدون هیچ‌گونه هشداری، درام را توی هوا بالا انداخت و آن را تقریباً کنار سر برادرش گرفت. ویل بعد از سه بار تکرار این شیرین‌کاری به زانو افتاد و شروع کرد به نواختن درام!
    شب بعد وین شیرین‌کاری‌هایشان را بیش‌تر کرد. در نیمه‌ی مصراع دوم آهنگ «شورش» وارد جمعیت شد و روی صندلی‌ها، از صندلی‌ای به صندلی دیگر رفت. در اين صحنه تماشاچیان نيز با او همکاری کردند و در حالی که وین از میان‌شان می‌گذشت، آواز می‌خواند و خیس عرق بود، با دقت سیم میکروفون را از بالای سرشان رد کردند. (میکروفون‌های بی‌سیم در حال حاضر خیلی رایج هستند، اما سخت بتوان تصور کرد که آركاد‌فاير روزی از آنها استفاده کند.)

  9. #41
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    6441
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    8
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    17 بار تشکر شده در 7 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    be nazare man age aval az dide mosbat negah konim kheyli behtare

  10. 2 کاربر برای این پست از sahand تشکر کرده اند:


  11. #42
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahand [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    be nazare man age aval az dide mosbat negah konim kheyli behtare



    سلام...!
    دوست عزیزبه سایت خودتون خوش آمدید ... لطفااز این به بعد فارسی تایپ کنید ... اگرم مشکل تایپ فارسی دارید به [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] مراجعه کنید ... ممنون از همکاریتون

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  12. کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  13. #43
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    6441
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    8
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    17 بار تشکر شده در 7 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نه مشلی نیست حتما از این به بعد فارسی تایپ میکنم

  14. کاربران زیر از sahand به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  15. #44
    shbaharehs آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    286
    تاریخ عضویت
    Oct 2006
    نوشته ها
    1,024
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    1,714
    1,560 بار تشکر شده در 635 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahand [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    be nazare man age aval az dide mosbat negah konim kheyli behtare
    منم موافقم. چون به من خیلی از اهنگهای راک ایرانی کار قوی و خوبین ولی متاسفانه توی ایران هنوز این سبک خیلی شناخته نشده. فقط به نظر من همینه مشکلش وگرنه خیلی گروه ها و خواننده های خوبی داریم.
    ممنون
    خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...

  16. کاربران زیر از shbaharehs به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  17. #45
    TONDAR آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    6304
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    سن
    33
    نوشته ها
    9
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    4
    34 بار تشکر شده در 9 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط shbaharehs [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    متاسفانه توی ایران هنوز این سبک خیلی شناخته نشده.
    سلام ...
    شناخته شده نبودن مال یه ثانیه شونه بعضی از این مسولین که دوست ندارم اسمشون رو حتی تایپ کنم هنوز فرق بین موسیقی راک و شیطان پرستی رو نمی دونند و کلا تو ایران هر موسیقی که زیرزمینی باشه به عنوان موسیقی شیطانی شناخته می شه

  18. 6 کاربر برای این پست از TONDAR تشکر کرده اند:


  19. #46
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ولي به نظر من ما در زمينه ي آموزش موسيقي راك هم دچار بحران هستيم...

    اكثر گروه هاي راك ما تقليدي ميخونن
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  20. #47
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقی راک،موسيقی ايرانی نيست در مرحله اول،و صداهای خوانندگان اين سبک،ويژه گيهای خودش رو داره،از ريتم ها ،بگير تا اکورد ها،همه دارای علم خاص خودش هست،
    اين خوانندگان نو پای ما،جز تقليد کره ديگهی نميتونن بکنن،چون علم اين کار رو ندارن.
    اجراهای يک سری از آهنگ های تقليدی،با تکست های فارسی،و اون صدا های ضعيف،و سوسولی!!! راک فارسی به حساب نمياد،البوم هايی که هر 3 ماه يک بار از يک خواننده،روی اينترنت مياد،فاقد ارزش هنری هست،و فقط برای شهرت مابين خانم ها ميباشد.
    طبق معمول،اولين قدم اشتباه متوجه مسيولين هست که نه برای اموزش اين سبک ،ارزش قايل هستن،نه بودجه ميزارن،و نه...
    تو اين زمونه،بدون پشتوانه علمی و پشتوانه مالی قوی از طرف دولت،هيچ پاييزی،بهار نميشه!




  21. 2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  22. #48
    A.Sad آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    5211
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    نوشته ها
    169
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    254
    398 بار تشکر شده در 144 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نظر من اول جای فرهنگ راک باید فرهنگ اعتراض و نقد پذیری بوجود بیاد. تا وقتی که تو کشور ما سانسور عقاید وجود داره و عوامل وزارت ارشاد تعیین میکنن که شما چی باید بگی چی نباید بگی پاور کرد هات چه شکلی باشه و کجا استفاده کنی راک هیچ جایی نداره.
    من خودم شاعر های درست و حسابی راک تو ایران زیاد دیدم یکی دوتاشون رو هم میشناسم ولی مطمئنم اگه این اشعار رو ببری بخوای مجوز بگیری مجوز که نمیدن هیچ دو تا تو گوشتم می زنن.
    تو ایران اگه کسی بخواد از این سبک ها کار کنه مجبوره زیرزمینی کار کنه که معمولا با اولین اجرا میریزن ترتیب همه چیزو میدن بعدا انگ شیطان پرستیو از این جور صحبتا.
    اگه همین جوری پیش بره احتمالا بشه کنسرت های راک رو تو ایران 400 سال دیگه برنامه ریزی کرد.
    ویرایش توسط A.Sad : Wednesday 11 June 2008 در ساعت 09:13 PM

  23. 3 کاربر برای این پست از A.Sad تشکر کرده اند:


صفحه 3 از 44 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوالات و درخواست های متفرقه Rock و Metal
    توسط FMETAL در انجمن راک و متال
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: Friday 18 July 2014, 10:39 AM
  2. آرشیو Lyrics‌های Rock و Metal
    توسط alireza-metal در انجمن راک و متال
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: Monday 22 July 2013, 08:01 AM
  3. پاسخ: 951
    آخرين نوشته: Monday 22 July 2013, 07:52 AM
  4. آرشیو سبکهای Rock و Metal
    توسط Hes_r در انجمن راک و متال
    پاسخ: 561
    آخرين نوشته: Monday 22 July 2013, 07:41 AM
  5. دانلود و درخواست آهنگ در سبک های Rock و Metal
    توسط .t.A.T.u در انجمن سایر سبک ها
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: Monday 15 August 2011, 09:53 PM

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •