آرشیو ارسالهای متفرقه Rock و Metal

[rahim_nikzad550]

درود بر همه دوستان،

[HamedSedighi]

حالا چرا چین!
از dubai بخره که بهتره

مورد یک رو نمی دونم ولی دو و سه راحت می شه حتی اینترنتی خرید
مورد چهارم رو هم نمی دو نم

حالا یکی دو تا آدرس می فرستم با پیام خصوصی
اینجا اسامی سایت ها رو بنویسم تبلیغ میشه .

[demonio]

یکی از مسائلی که تو بحث های این جستار نمود زیادی دارد مواجه دو نوع تفکر یا دیدگاه نسبت به موسیقی است. دو دیدگاهی که با پیش فرضهای قبلی کاربران پیوندی عمیق دارد. در این پیک می کوشم تا نشان دهم هیچ کدام از این دو موضع نمی تواند به تنهایی معیار ارزش گذاری موسیقی خوب و بد باشد.

1. من این دو نوع نگر را به صورت زیر تقسیم بندی می کنم :

1- نگر تکنیکالی

2- نگر احساسی

عنوان اول می تواند به خوبی موضع خویش را مشخص کند اما در مورد دوم نتواننستم واژگانی مناسب تر بیابم ولی „نگر احساسی” نمی تواند به طور شایسته موضع خویش را بیان کند.

خوب سوال اساسی این جا مطرح می شود که کدام یک از این دو نگر درست و کدام یک خطا است ؟

1-1 اما به واقع نمی توان پاسخ روشن و مشخصی به این سوال داد ، اگر ما بخواهیم صرفا یکی از این دو نگر را اصل قرار دهیم آن گاه هنر را به یکی از وجوه آن فروکاسته ایم. آیا هنر موسیقی صرفا تکنیکال است ؟ گمان نمی کنم این گونه باشد ، چرا که پدیده هایی زیادی در جهان وجود دارد که صرفا تکنیکال است و آیا باید آن ها را هنر نامید ؟ به طور مثال تروریستی را تصور کنید که می خواهد شخصیت مهمی را از فاصله زیادی مورد اصابت گلوله قرار دهد خوب مبرهن است که برای این کار نیاز به مهارت فوق العاده ایست و هر کسی را توانایی چنین عملی نیست و لی ایا به واقع کار این آدم کش صرفا به خاطر مهارت فوق العاده اش هنر است ؟ اگر پاسخمان مثبت باشد آن گاه به یک دره بی انتهای نسبیت گرایی دچار میشویم که هرگونه کاربست زبانی را دچار اختلال می کند و دیگر مرز تمایز پدیده ها از هم دیگر غیر قابل تشخیص می شود.


1-2 حال بیایید مورد دوم را تحلیل کنیم. ایا هنر صرفا بیان احساسات است ؟ می توان پاسخ روشنی به این سوال داد و بیان کرد که اگر این گونه است پس جیغ کشیدن و فریاد زدن و زد و خورد هم یک نوع هنر است چرا که احساسات را بیان می کند. پس بگذارید سوال را به این شکل اصلاح کنیم :
آیا هنر صرفا بیان خاصی از احساسات است ؟ خوب پاسخ به این سوال کمی مشکل است و ابهام هم از واژه ((خاصی)) به وجود می آید . در واقع مشخص نیست منظور از این بیان خاص به واقع چیست. این ابهام همیشه در مورد مسائل سوبژکتیو بوده و خواهد بود چرا که سوال اساسی این جا مطرح می شود که منظور از احساس چیست؟ با چه معیارهای عینی می توان سطح احساسات را از یکدیگر متمایز کرد و باز بر اساس چه معیار ابژکتیوی می توان اصیل یا غیر اصیل بودن احساسات را مشخص کرد ؟ همان طور که می بینید پاسخ به این سوالات مبهم خود از ابهام رنج می برد.

حال بر اساس تحلیل های بالا هنر چیست ؟ و ملاک های هنر خوب و بد چیست ؟ من نمی خواهم از موضع ذات انگارانه به این پرسش پاسخ دهم و بگویم ((هنر چیزیست که...)) بلکه از مفهوم شباهت خانوادگی استفاده کرده و می گویم ما هنرها داریم نه هنر.


2. تحلیل های بالا تلاشی بود در جهت آن که نشان دهم مفهوم بدیهی مثل هنر تا چه اندازه می تواند گنگ و غیر بدیهی باشد و پس از آن بگویم که ارزش گذاری بر روی آن چه قدر سخت تر.
حال موضوع این جستار را به عنوان یکی از مصادیق تحلیل های بالا بر می گزینم. این جا پدیده ای به اسم گروه متالیکا مورد بررسی است. قرار است در باره گروه متالیکا گفت و گو کنیم . حال باید قبل از هر چیز بپرسیم با چه پیش فرض و موضعی وارد بحث می شویم . اگر این شرط اولیه رعایت نشود همین اتفاقی می افتد که در این جستار و سایر جستار های مشابه پیش می اید. مثلا شخصی می گوید خوب متالیکا که گروه نیست! بعد می پرسیم چرا ؟ در جواب می گوید شما تکنیک مایکل رومئو را ببینید و با کرک همت مقایسه کنید خوب کرک همت چیزی برای گفتن ندارد یا مثلا لارس را با مایک پورتنوی مقایسه کنید هیچ حرفی برای گفتن ندارد یا مثلا جیسون نیوستد را با استیو دی جرجیو مقایسه کنید عددی نیست!!!
این می شود موضع تکنیکالی و شخصی که چنین مقایسه ای انجام می دهد متوجه نیست که دارد موسیقی متالیکا را صرفا به یکی از وجوه چندگانه اش فرو می کاهد و سپس با خرسندی و آب خوردن بنیان این گروه را بر باد می دهد. غافل از این که موسیقی به عنوان هنر و به طور کلی تر یک پدیده در جهان دارای وجوه بی شماری است.


3- در پایان شخصا پیش نهادی برای ادامه بحث دارم ، هر کسی آزاد است که در موضع خویش و با پیش فرض های خود به پدیده ای بنگرد و آن را در ترازوی سنجش بگذارد اما مطالب بالا را هم در نگر گرفته و به این نکته اساسی توجه کند که موضعش به هیچ وجهی نمی تواند صد در صد اثبات شود پس هنگام مقایسه مثلا از دید تکنیکالی بگوید کرک همت ضعیف تر از رومئو است اما از لاین مقدمه چنین نتیجه کلانی را نگیرد که اصلا متالیکا گروه نیست!!!

[lonly]

سلام

[TETRAD]

سلام. ایووووووول. چه خبر درجه یکی. ممنون

[alimetallica_2]

واقعا خوشحال کننده بود.
کنسرت قبلی یکی از 5 شب برتر زندگی من بود.
امیدوارم این سری هم بتونم برم و باز خاطره ای دیگه بشه برام.

[rumour]

من دوست دارم این دو تقسیم شمارو دو اسم داخل پرانتزی (علم در موسیقی و هنر در موسیقی) تقسیم کنم:
1) بخش تکنیکی هست، که من به شخص اونو علم موسیقی میدونم، بهره بردن از فواصل، گامها و ... برای ساختن تکنیک هایی مانند bend که عملا تغییر pitch صدا به مقدار مشخصی هستش و بردنش به نت دیگه به صورت پیوسته. یا ساختن آکورد های مختلف و نحوه ی نواختنشون. این چیزها از علم و ریاضیاتش (لااقل در اولش) سرچشمه گرفته، یه معیار مشخصی داره. برای همین میشه به راحتی اونارو مورد بررسی قرار داد. چون حد و مرز مشخصی داره.
2) ولی در بخش هنری و احساسی موسیقی وارد میشیم، دیگه معیاری یه اون صورت نیست. کسی که میگه من موسیقی میخوام تا „شاد” بشم، من چه جوابی میتونم عملا بدم بهش؟
از نظر من اون شخص دیدی سطحی داره، کسی که نمیتونه عمق موسیقی و هنر درک کنه. ولی تا نخواد نمیشه بهش گفت چرا! معیار ها عوض میشن.
اما یک مسئله ی دیگه ای هم هست که در دید من با وجود این ایراد بزرگ بخش هنری و احساسی کفه ی ترازو به نفع اون سنگین می کنه.
تکنیک، استفاده از ساخت ها و فواصل و گامها برای فقط ساختن محض یک تکنیک چیزی نیست که یه کامپیوتر هم نتونه انجام بده. یا همین طور تمیز و دقیق نواختن. اما بیان احساس می مونه، واقعا من از سونات مهتاب بتهوون چه برداشتی دارم؟ واقعا به نظر من اسم بی ربطی گذاشتن براش، چون هیچ حسی از مهتاب منتقل نمی کنه. قطعه ای بسیار تاریک هستش و مهتاب روشنایی میرسونه... یا خیلی از آهنگ های دیگه. برداشت من از اونچه آهنگ ساز می خواد برسونه، یا نوازنده، مهمه. چون موسیقی انتقال پیامه. هنر انقال پیام هستش. هنرمند از طریق هنر حرف و ذهنیت خودشو میرسونه. اینجاست که احساس مطرح میشه. هیچ تکنیکی نمیتونه پیامی برسونه، چون برای انقال پیام نیاز به یک ارتباط هست که بشه باهاش تا بی نهایت چیزها رو گفت. اما هر تکنیکی مرزی داره. وقتی شما لگاتو به طور کامل اجرا کردید، دیگه چیزی بعدش نیست. کیفیت وجود نداره دیگه بعدش. کیفیت اونجایی به بی نهایت میرسه که احساسی هم وجود داشته باشه، که بدونه نوازنده لگاتو سریع اجرا کنه یا کند؟ محکم یا ضعیف؟ اینجاست که فکر هنرمند با نت ها و کیفیتی که با احساس و نوع منحصر به فرد اجراش از اون نت و به طور کلی قطعه می رسونه.
برای همین من می گم نمیشه از طریق تکنیک ها و علم روی یه اثر هنری ارزش گذاری کرد، چون تفکر و هدف از اونها منتقل نمیشه. اون احساسه که به صورت هدف یافته میشه و هنر و تفکر انتقال میده.
البته هر دو در کنار هم نیازن برای یه کار کامل، ولی موسیقی بدونه تکنیک های آنچنانی میشه ساخت که زیبا باشه. ولی موسیقی که رباتیک باشه و 100% تکتیک هارو عالی اجرا کنه آیا زیبایی داره؟

[rumour]

خیلی تایپک خوبی بود که مدت ها پیش فعال بود، اگر دوستان دوباره بیان و شروع کنن در کنار تایپک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بسیار مفید خواهد شد و برای کسانی که دنبال فلسفه متال می گردن خیلی خوب خواهد بود.
برای شروع دوباره یه ترجمه میزارم. میشه راجع بهش یا موضوع های دیگه بحث کرد.

آهنگ2 Minutes to Midnight از Iron Maiden هستش. این آهنگ برای جنگ سرد و ساعت آرماگدون نوشته شده. که ساعتیه که احتمال حمله ی اتمی نشون میده. یعنی وقتی به 12 شب برسه حمله ی اتمی میشه (البته به صورت سمبلیک هستش). در سال 1953 و در اوج جنگ سرد این ساعت به نزدیک ترین زمان یعنی 2 دقیقه با 12 (یا همون 2 دقیقه با نیمه شب) رسید. شعر این آهنگ در اعتراض به اون وضع درگیری ها و کارهایی که بشر میکنه تا به هدفش برسه هست و سودی که دولت ها بدون توجه به مردم بردن...

Kill for gain or shoot to maim
But we don't need a reason
The Golden Goose is on the loose
And never out of season
Blackened pride still burns inside
This shell of bloody treason
Here's my gun for a barrel of fun
For the love of living death

The killer's breed or the demon's seed
The glamour, the fortune, the pain
Go to war again, blood is freedom's stain
But don't you pray for my soul anymore

2 minutes to midnight
The hands that threaten doom
2 minutes to midnight
To kill the unborn in the womb

The blind men shout let the creatures out
We'll show the unbelievers
Napalm screams and human flames
For a prime time Belsen feast... YEAH!
As the reasons for the carnage cut their meat and lick the gravy
We oil the jaws of the war machine and feed it with our babies

The killer's breed or the demon's seed
The glamour, the fortune, the pain
Go to war again, blood is freedom's stain
Don't you pray for my soul anymore

2 minutes to midnight
The hands that threaten doom
2 minutes to midnight
To kill the unborn in the womb

The body bags and little rags of children torn in two
And the jellied brains of those who remain to put the finger right on you
As the madmen play on words and make us all dance to their song
To the tune of starving millions, to make a better kind of gun

The killer's breed or the demon's seed
The glamour, the fortune, the pain
Go to war again, blood is freedom's stain
Don't you pray for my soul anymore

2 minutes to midnight
The hands that threaten doom
2 minutes to midnight
To kill the unborn in the womb

Midnight... Midnight... Midnight... It's all night
Midnight... Midnight... Midnight... It's all night
Midnight... All night!

می کشیم تا چیزی به دست بیاریم، شلیک می کنیم تا ناقصشان کنیم
ما نیازی به دلیل نداریم
غاز طلایی آزاد است
و همیشه فصل خوردنش است
غروری سیاه هنوز درونم را می سوزاند
این پوسته ی خیانت خونینم را
این تفنگ من برای تفریح شلیک می کند
به خاطر عشق به مرگ همیشگی

نسل قتال یا ترکه ی شیطان
دلفریبی، اقبال، زجر
دوباره بجنگ، خون ننگ آزادی است
اما برای روح من بیش از دعا نکن

دو دقیقه به نیمه شب
دست هایی که سرنوشت محکوم می کنند
دو دقیقه به نیمه شب
به کشتن متولد نشده (جنین) در رحم...

مردان کور فریاد می زنند: بزارید مخلوقات خارج شوند
ناباوران را نشان می دهیم
((ناپالم)) از شعله های انسانی فریاد می زند
در ساعات اوج جشن بلاسون... آره!
مردم را می کشند
تا دلیلی برای بریدن و چشیدن طعم گوشتشان داشته باشند
ما آرواره های ماشین جنگ را روغن میزنیم
و با کوکانمان تغذیه اش می کنیم
...
کوله پشتی های بچه ها و لباسهای کوچکشان
دوپاره شده اند
و مغذهای له شده ی آنها مانده اند تا مستقیم بر تو انگشت بگذارند
در حالیکه دیوانگان با کلمات بازی می کنند و وادارمان می سازند
به آهنگ هایشان برقصیم،
به نغمه ی گرسنگی میلیونها نفر
برای ساختن اسلحه ای برتر
نیمه شب... همه شب.

اگر سوالی راجع به کلمات و اسم ها داریم بگید توضیح میدم.

[rumour]

دوستان هیچ کسی نمی خواد ادامه بده؟ ترجمه ای... نقدی...

[abbys]

سلام دوستان
ترجمه ای که می خوام بزارم از بند قدرتمندamon amarth هست بندی که نیاز به تعریف وتمجید من نداره واکثرا می شناسینش و شاید بعضی از شما مثل من با این بند زندگی کرده باشین ... خوب بگذریم

track /where is your god
album/twilight of the thunder god

شما تو این اهنگ با جهنم واقعی روبرو هستین ...
طوری که لیریک این اهنگ کاملا با موزیک هماهنگه ویک حس بروتال فوق العاده ای به فضای اهنگ میده

برای اشنایی با جو اهنگ ترکش روهم گداشتم [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

where is you god

The enemy has come for you
Hear the pounding thunder hooves
There's no time to run or hide
Draw the weapon from your side

When they ride out
From morning mist
With sharp blades in mighty fists
One hundred warriors on horse
An awesome brutal force

You feel weak and scared
Fear has gripped your heart
You will soon be over run
You will soon be torn apart

Now, where is your god?
Does he hear your prayers?
Does he even care for you?
His silence speaks loud and clean

Raid is done!
See the country burn
All are gone!
Only misery remains
Raid is done!
The warriors return
All are gone!
All that's left is pain

The Vikings strike
So fast and hard
Those who run won't make it far
And those who chose to stand and fight
They have made the choice to die

The weapons tear through flesh and bone
Dying men that scream and moan
With severed limbs
To the hall of death

The battlefield is full of death
Feel the stench of rotting flesh
When the entire country burns
As the warriors return

And they came out
From morning mist
With sharp blades in mighty fists
They leave this land
All burned and scorn
Those alive will mourn

Now, where is your god?
Does he hear your prayers?
Does he even care for you?
His silence speaks loud and clean

Raid is done!
See the country burn
All are gone!
Only misery remains
Raid is done!
The warriors return
All are gone!
All that's left is pain
Raid is done
See the country burn,
Only misery remains
All are gone
Warriors return,
All that's left is pain
Where's your god?
Does he hear your prayers?
Does he even care?
Where's your god?
Does he hear your prayers?
A silence loud and clear!

دشمن دارد به سمت تو میاید
گوش کن به غرش کوبنده اسمان
اسلحه را به سمت تو می کشد
وقتی که انان سوار بر اسب از صبح مه الود بیرون میایند
صدها جنگجو سوار بر اسب با بیرحمی تمام
تو احساس ضعف وترس میکنی
تو بزودی به تاراج خواهی رفت
تو بزودی تکه تکه خواهی شد
حال خدایت کجاست
ایا او دعاهایت را می شنود
ایا او پناهگاهی برایت قرار داده
در سکوت معنادار ش
یورش انجام شد
فقط بدبختی بر جا مانده
جنگجویان باز گشتند
تمامشان رفتند
وایکینگ ها خیلی سریع اعتصاب کردند
انها کسانی هستند که به این دوری عادت کرده اند
و انان کسانی اند که مقاومت را انتخاب کردند
انتخاب انان مرگ است
اسلحه ها گوشت و استخوان را دریده اند
در حال مرگ فریاد میرنندو ناله میکنند
در رزمگاهی که فقط مرگ است
احساس تعفن از گوشت پوسیده شده
وقتی که سراسر کشور می سوزد
در حالی که جنگجویان باز می گردندواز صبح مه الود بیرون می ایند
با شمشیر های تیز در مشتشان
انها ترک می کنند این سرزمین را
همه چیز سوخته و تحقیر شده
رندگی انان غزا خواهد شد
حال خدایت کجاست
ایا دعاهایت را میشنود
ایا پناهگاهی برایت قرار داده
در سکوت معنادارش
یورش انجام شده
کشور سوخته را می بینی
تمامشان رفتند
یورش انجام شده جنگجویان باز می گردند
همه انان با درد ورنج تنها مانده اند
حال خدایت کجاست
ایا دعاهایت را می شنود
ایا پناهگاهی برایت قرار داده
در سکوت معنادارش!


به هر حال کمی و کاستی داشت به بزرگی خودتون ببخشید.

[hashem2]

با سلام دوستان اگه از گروه معروف بیتلها چیزی دارید ممنون میشم اگه آپلود کنید یا به ایمیلم بفرستید اگه سایت خاصی هم میشناسید برای این کار معرفی کنید

[Bloody Scream]

اینجا رو ببین دوست من :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

البته خودمم آرشیوشو دارم ولی امکان آپ کردنشو ندارم...

[Punk]

بابا من خدای بیتل هام هر چی خوندن و نمیخواستن بخونن رو دارم ... اصلا یه جورایی بیتلز پرستم... خواستی برات رایت میکنم میدم تهرانی دیگه؟ بیا بگیر ! من طرفای نامکم یا بیا تو پرفایلم بحرفیم

[TheGoldMAN]

همونطور كه از عنوان تاپيك مشخصه
اينجا ميتونيم در مورد فارسي خواندن يا فارسي نخواندن گروه هاي متال و راك ايراني بحث كنيم
خوشحال ميشيم دلايل دوستان حرفه اي رو بدونيم
ممنون

[Sohrab Iwis]

بله من موافقم 100 درصد

چونکه تواناییهاشون عالیه

مثل گروه اخیر the ways که با یاس همکاری کرده کاراش خیلی خوبه

[Ferfereh]

بنده هم كاملا موافقم كه گروه هاي راك و متال ايراني در اين سبك زيبا بخونند.. تا اينجايي كه پيش رفتن به نظر من كاملا موفق بودن و من كه حسابي از كاراشون لذت ميبرم .. اصلا مگه ايران مهد هنر نيست؟ پس چرا نبايد هنرمندهاي ما هنرشون رو نشون بدن..!