لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 26

موضوع: بیوگرافی پیانیست های ایرانی

  1. #1
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض بیوگرافی پیانیست های ایرانی


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    در این تاپیک قصد دارم نوازندگان پیانو رو با پیانیستهای معروف ایرانی آشنا کنم.
    اولین بیوگرافی رو با استاد جواد معروفی که عاشقشم شروع میکنم.

    زندگــی نـامه

    سال هـزار و دويست و نود و يك در تهران چشم بر جهان گشود. مادرش „عـذرا” و پدرش „موسی معـروفی” از شاگردان برگزیده درویش خان و از موسيقی دانان بزرگ دوره خود بود. پنج سال داشت که خواهـرش „نرگس” به دنیا آمد. چند سال بعـد در هـمان دوره کودکی مادرش را از دست داد و در خانواده پدری بزرگ شد. ابتدا موسيقی را از پدر می آموخت و تار می نواخت و با نواختن ويولن نيز آشنا شد . بعـد از دوره ابتدایی، در چهارده سالگی در دوره ای که وزيری مدير هـنرستان موسيقی بود، به آنجا رفـت و به تحصيل مشغول شد. به پيانو روی آورد و نزد خانم تاتیانا خاراطیان به یادگـیری تکـنیک نوازندگی پیانوی کلاسیک مشغول شد. اتودها و پرلودهای شوپن، سوناتهای موتسارت، بتهوون، شوبرت و فـوگ های باخ را با مهارت می نواخت. در کناد موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی را هـم ادامه داد و تحصيلات موسيقی را نزد عـلی نقی وزيری کامل کرد.

    در هجده سالگی با „شـمس زمان” ازدواج کـرد که حاصل این ازدواج چهـار فــرزند بود. „منوچهر” ،„شکوه زمان (گـیتی)” ، „ژیلا” و „فـرهاد”.
    درسال هـزار و سيصد و دوازده (در بيست و يك سالگی) به دليل استعداد شگـرفـش در موسيقی به استخـدام وزارت فـرهـنگ وقـت در آمد و معـلم موسيقی مدارس تهران شد و به آموزش سلفـژ و ديکته موسيقی در هـنرستان پرداخت. او از سال هـزار و سيصد و نوزده هـم زمان با افـتتاح راديو به اين موسسه پيوست و سال ها تک نواز پيانو بود. از سال هـزار و سيصد و سی و دو به سرپرستی موسيقی راديو منصوب شد و هـمزمان با آن به عـضويت شورای عـالی موسيقی نيز در آمد. معـروفی هـمچنين رهـبر ارکستر شماره يک و رهـبر ارکستر بزرگ گـلها بود. او تنظيم آهنگ های شيدا، عارف، رکن الدين خان و درويش خان و بسياری ديگـر از آهـنگسازان معـروف ايرانی را به عـهـده داشت. خودش می گويد:
    „از بدو تاسيس راديو در سال هـزار و سیصد و نوزده در آنجا هـم مشغول شدم. در آن موقع سنی نداشتم ولی هـم نوازنده پيانو بودم و هـم رهـبر ارکستر شماره يک. سال اولی که راديو تاسيس شد، در اولين ارکستر راديو اين نوازنده ها بودند: صبا، حبيب سماعی، حسين تهرانی، مرتضی نی داوود و خود من. بعدها که برنامه گلها تاسيس شد من رهـبر ارکستر آن شدم و نوازنده پيانو و سوليست هـم بودم. برای ارکستر گـلها هـم قطعاتی تنظيم می کردم.”
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] او در نواختن پيانو برای موسيقی ايرانی، از روش مشير هـمايون بيشتر از مرتضی محجوبی اقـتباس می کرد. اما شيوه ای ويژه و يکتا داشت که تکـنيک در آن آشکار بود. معـروفی بيش از چهل سال سابقـه فعاليت در زمينه آهـنگسازی دارد. معـروفی و پدرش نخستين کسانی محسوب می شوند که قـطعاتی در دامنه موسيقی ايرانی برای پيانو ساخته و تنظيم کرده اند. اولين قـطعه ای که مـعروفی ساخت „ترانه های خیام” بر اساس رباعـيات خيام بود که در سال هـزار و سيصد و پانزده اجرا شد.

    از جمله خدمات فـرهـنگی و آموزشی استاد می توان به سال های تدريسش در دانشگاه تهران اشاره كرد. در آن زمان روش ساخت آهـنگ و فرم های اصيل موسيقی را تدريس می كرد. استاد در سال های عـمرش در دانشگاه تهران و هـنرستان موسيقی شاگـردان بسياری تربيت كرد كه خودشان از هـنرمندان به نام كشور هستند. اردشير روحانی، افـليا پرتو، انوشيروان روحانی، پرويز اتابيگی (اتابـكی) ، مهين زرين پنجه و ساسان محبی. خودش می گويد:
    „سبک من را انوشيروان روحانی، اردشير روحانی، افـليا پرتو، مهين زرين پنجه و ساسان محبی خوب می نوازند. آنها شاگردان خوبـم بوده اند. آنها هم موسيقی ايرانی را می دانند و هـم موسيقی غـربی را. موسيقی ايرانی را وقتی به شاگرد درس می دهـيـم که دست روان داشته باشد و موسيقی کلاسيک را زده باشد. چون موسيقی کلاسيک دست را روان و نت خوانی را قوی می کند. بعدا موسيقی ايرانی به او درس می دهـيـم، چون موسيقی ايرانی تکنيک مفصلی دارد.

    جواد معروفی فردی فروتن، خوش مشرب و صمیمی بود. شاید بتوان گفت از جمله کسانی بود که درطول عمرهنری خود سعی وافری درآشتی موسیقی سنتی و غربی داشت.
    جواد معـروفی در بامداد روز سه شنبه شانزدهـم آذر ماه هـزار و سيصد و هـفـتاد و دو در تهران در گـذشت.

    در این قسمت میتوانید کارهای استاد معروفی را بشنوید:
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    خوابهای طلایی:
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    برگرفته از سایت : [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ویرایش توسط Mahla : Tuesday 17 September 2013 در ساعت 04:00 PM
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  2. 10 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    استاد مرتضی خان محجوبی

    مرتضی محجوبی، (۱۲۷۸ تهران - ۱ فروردین ۱۳۴۴ نوازنده پیانو ایرانی است و یکی از بنیان گذاران موسیقی ملی ایران به شمار می‌رود. او سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گلهای رنگارنگ بود. مرتضی محجوبی در محافل هنری ایران به نام مرتضی خان و یا مرتضی خان محجوبی معروف است.
    مرتضی محجوبی، (۱۲۷۸ تهران - ۱ فروردین ۱۳۴۴ نوازنده پیانو ایرانی است و یکی از بنیان گذاران موسیقی ملی ایران به شمار می‌رود. او سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گلهای رنگارنگ بود. مرتضی محجوبی در محافل هنری ایران به نام مرتضی خان و یا مرتضی خان محجوبی معروف است.
    مرتضی محجوبی فرزند عباسعلی، معروف به ناظر، سال ۱۲۷۸ در تهران متولد شد. بودن پیانو در منزلشان و آشنایی مادرش فخرالسادات با آن، وی را به سوی این ساز کشاند.
    او برای تعلیم موسیقی به حسن خان هنگ آفرین معروف به حسین خان سپرده شد. در ده سالگی هنگام کنسرت عده‌ای از هنرمندان در سالن سینما فارووس، آواز عارف قزوینی را با پیانو همراهی کرد. مرتضی به زودی سرآمد نوازندگان پیانو در زمان خود شد.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اهمیت کار محجوبی، در این است که با سازی کاملاً اروپایی، موسیقی ایرانی را به خوبی می‌نواخت. این نحوه نوازدگی خاص خود او بود و دقیقاً تأثیر یک ساز صد در صد اصیل و سنتی را در شنونده باقی می‌گذارد. بدین ترتیب محجوبی یکی از پایه گذاران موسیقی ملی ایران به حساب می‌آید.

    وی علاوه بر نوازندگی، چندین تصنیف و پیش درآمد و رنگ نیز تصنیف کرده‌است. تصنیف‌هایش پلی است میان تصنیف‌های عارف قزوینی و علی اکبر شیدا و تصنیف‌های زمانه‌اش. در کارش آثار قدما را مد نظر داشت ولی اثر خود را به صورتی جامع‌تر ارائه می‌داد. در این زمینه کافی است به تصنیف معروف او با مطلع «من از روز ازل دیوانه بودم» که با صدای غلامحسین بنان خوانده شده اشاره کرد. لازم به ذکر است که مصرع اول شعر «من از روز ازل دیوانه بودم» را خود مرتضی خان محجوبی سروده و باقی شعر از رهی معیری است.

    مرتضی محجوبی نت نمی‌دانست، ولی برای خود نتی اختراع کرده بود که بی‌شباهت به خط سیاق نبود (خط سیاق علاماتی است در قدیم برای ثبت کردن وزن اجناس یا ارقام پول به کار می‌بردند. در این باره پرویز یاحقی به شاپور بهروزی گفته‌است: «آهنگی در دستگاه شور ساخته بودم، به نام «ای امید دل من کجایی» که از گلهای رنگارنگ ۱۷۲ پخش شد. هنگامی که به همه اعضای ارکستر نت این تصنیف را برای اجرا دادم مرتضی محجوبی از من خواست، آهنگ تصنیف را با ویولون بنوازم و او آن را با علایم ویژه خود پشت قوطی سیگار همای خود نوشت و عجب این بود که این آهنگ را همان مرتبه اول از همه اعضای ارکستر بهتر و درست‌تر نواخت.
    او را در نوازندگی پیانو، یک نابغه دانسته‌اند چراکه با وجود این که کوک کردن پیانو مدت زمانی وقت می‌گیرد ولی مرتضی خان به هر پیانویی در هر محفلی می‌رسید در یک چشم بهم زدن آن را کوک می‌کرد و سپس شروع به نواختن می‌کرد. وی از جمله نخستین نوازندگانی بود که به دعوت کمیسیون موسیقی رادیو در هنگام افتتاح رادیو به جمع نوازندگان پیوست و به سرپرستی دسته دوم ارکستر رادیو منصوب شد. مرتضی خان سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گل‌ها بود.

    منصور یاحقی در این زمینه می گوید: تمام ساز ها را که من گوش می کردم،آن جور که باید میزان کوک باشند متاسفانه کوک نیستند. فقط یک نفر را دیدم که استاد بزرگی بود در موسیقی ایران، آن هم آقای مرتضی محجوبی بود که در کوک قیامت بود،یعنی از نظر سلفژ و صدا شناسی وقتی پیانو را کوک می کرد، برای تمام موزیسین ها درس بود.

    پیانوی مرتضی محجوبی همراه با آواز بنان از نمونه‌های عالی موسیقی آوازی ایران است، زیرا صدای غلامحسین بنان دارای حالت و کیفیتی خاص بود که پیانوی مرتضی خان نیز همان حال و هوا را داشت به ویژه اگر اشعار آواز هم از رهی معیری می‌بود.
    فریدون مشیری شعری در این باره سروده‌است:
    یاد باد آن همدلی، آن همدمی، آن همرهی
    ســـاز محــجـوبی و آواز بنـــان، شـعر رهی
    غلامحسین بنان از وی به نام «مرتضی پیانو» یاد می‌کند و در پاسخ گزارشگر، مرتضی محجوبی را بهترین نوازنده موسیقی ایران می‌نامد.
    روح الله خالقی در این زمینه می‌گوید: «وی نوازنده منحصر به فردی است که آوازها و نغمات ایرانی را به روش مطلوب و با شیوه دلپسند در روی پیانو می‌زند. وقتی نوای سازش از بلندگوی رادیو شنیده می‌شود، بی اختیار همه شیفتگان موسیقی ایرانی را مجذوب می‌کند.
    مرتضی محجوبی بیست تصنیف برای برنامه گل‌ها ساخته‌است که آن‌ها را می‌توان از بهترین و زیباترین و دلکش‌ترین تصنیفهای خالص ایرانی دانست. شعر بیشتر ترانه‌های مرتضی محجوبی را رهی معیری سروده‌است.
    برخی از آثار مرتضی محجوبی:
    1: ترانه‌ای به نام اشک و آه در آواز ابوعطا با شعر رهی معیری،«دارم غم جانکاهی، شب‌های سیاهی دور از رخ ماهی»
    2: ترانه‌ای به نام کاروان در آواز دشتی با شعر رهی معیری، «همه شب نالم چون نی، که غمی دارم»
    3: ترانه‌ای به نام از روز ازل در دستگاه سه گاه با شعر رهی معیری، «من از روز ازل دیوانه بودم»
    4: ترانه‌ای به نام نوای نی در آواز دشتی با شعر رهی معیری، «چنانم بانگ نی، آتش بر جان زد»
    5: ترانه‌ای به نام بزم گدا در آواز افشاری با شعر اسماعیل نواب صفا، «دیشب که تو در خانه ما آمده بودی»
    6: ترانه‌ای به نام من بیدل ساقی در دستگاه سه گاه با شعر رهی معیری، «من بیدل ساقی به نگاهی مستم»
    7: ترانه‌ای به نام امشب در آواز افشاری با شعر موید ثابتی، «جانا نداری خبر از حال ما امشب»
    8: ترانه‌ای به نام چه شب‌ها در آواز دشتی با شعر اسماعیل نواب صفا، «چه شب‌ها، چه شب‌ها که از هجرت نخفتم»
    9: ترانه‌ای به نام هجران در دستگاه سه گاه با شعر اسماعیل نواب صفا، «گفتم با تو شبی را به سر آرم نشد»
    تمام آثار بالا با صدای غلامحسین بنان سروده شده‌اند.
    مرتضی خان محجوبی اول فروردین ماه ۱۳۴۴ در سن ۶۵ سالگی در گذشت. پیکر وی در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. بنابر وصیت وی، اکبر گلپایگانی پس از خاکسپاری بر مزارش آواز خواند.

    نمونه ای از کار استاد محجوبی: (قطعه ای در مایه دشتی)
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    برگرفته از ویکی پدیا
    تصاوير پيوست شده تصاوير پيوست شده
    ویرایش توسط Mahla : Tuesday 17 September 2013 در ساعت 04:10 PM
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  5. 7 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  6. #3
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    علی‌ محمد خادم میثاق

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    ملیت : ایرانی

    تاریخ تولد : 1286

    تاریخ وفات : 1337

    تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:متولد سال 1286ه. ش، تهران، نوازنده. از آثاراو می‌توان به سرود نیکنامی (روی سروده‌ای از نظامی) ، سرود کوشش (فردوسی) ، آهنگ‌های «نشاط طبیعت»، «نغمه رودکی» و موسیقی فیلم «همسر مزاحم» به کارگردانی سرژ آزاریان اشاره کرد.

    در سال 1286 خورشیدی در تهران به دنیا آمد.

    برادر : عطاالله خادم میثاق

    مشخصات فردی:فرزندان: بیژن خادم میثاق

    مرحوم خادم‏میثاق هنرمندى بود بى‏غرض و حقیقت‏بین. هیچگاه جنبه‏هاى خوب و بد كار خود را پوشیده نمى‏داشت و هر نوع انتقاد سالمى را به گوش جان مى‏شنید، اغلب در فرصت‏هاى مناسب آثار خود را در معرض قضاوت دوستان خود قرار مى‏داد. براى اهل هنر مشوق بسیار خوبى بود و از هر فكر صحیح و منطقى پشتیبانى میكرد. به كارش واقعاً علاقه داشت و بى‏ریا در بهبود آن مى‏كوشید. از تظاهر بیزار بود و هرگز به دانستن آنچه نمى‏دانست تظاهر نمى‏كرد. براى كسانى كه در راه صحیح گام مى‏زدند ارزش زیادى قائل بود. رفتارش اعتماد دوستان را به خود جلب كرده بود، به همین جهت تمام دوستانش معتقدند كه دوستى مطمئن و قابل اعتماد بود. از خصوصیات اخلاقى و مردمى او كه بگذریم، جنبه‏هاى فنى و ارزش هنرى كار او را مى‏توان مورد بحث قرار داد. وی از طرفداران جدى تحول و تكامل موسیقى ایرانى بود و از هر جنبشى كه در این راه وجود داشت پشتیبانى مى‏نمود و خود نیز در این راه از بذل هیچ كوششى خوددارى نمى‏كرد.

    دوران زندگي:

    پس از پایان تحصیلات ابتدایی، وارد مدرسه موزیک شد. پیانو و کنترباس را نزد نصرالله مین باشیان و سرایش و هماهنگی را از سالار معزز آموخت. موسیقی ایرانی را نیز در دوران ریاست علینقی وزیری در این مدرسه فرا گرفت و چندی هم از آموزش های رودلف اوربانتس در زمینه هارمونی بهره مند شد. خادم میثاق ضمن سالها تدریس تئوری موسیقی و هارمونی در مدرسه موسیقی دولتی که بعدها به هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار تهران) تغییر نام داد و همچنین هنرستان موسیقی ملی، تا پایان عمر در ارکستر سمفونیک تهران، کنترباس می نواخت. از سال 1318 با همکاری حسن رادمرد، دسته موزیک سازهای بادی را رهبری می کرد و مدیریت دایره هنرستان عالی موسیقی نیز در سال 1323 به وی سپرده شد. وی به عنوان نوازنده پیانو و کنترباس با ارکستر انجمن موسیقی ملی (به رهبری روح الله خالقی) همکاری داشت و پس از بنیاد گرفتن اداره هنرهای زیبا، رهبری ارکستر شماره 3 هنرهای زیبا را عهده دار شد و چند سال نیز رهبر ارکستر هنرستان موسیقی ملی بود. برادر وی نیز از برجسته‌ترین ویلن نوازان ایرانی بود که در اتریش درگذشت. فرزند عطاالله، نیز تکنواز ویلن و مقیم اتریش است که در سال‌های پیش از انقلاب برنامه‌های بسیاری را به عنوان تکنواز با ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر انجمن ژونس موزیکال ایران و ... به اجرا درآورد. در سالهای پیش ساختن تصنیف‌های جدید با معرفی خوانندگان تازه برای پخش از رادیو،باب‌ روز شده بود،زیرا این امر برای سازنده تصنیف و خواننده علاوه بر کسب شهرت، مزایای مالی‌ نیز دربرداشت، دو نفر از موسیقیدانان معروف آن زمان هریک تصنیفی ساخته و علاقه‌مند بودند که آنرا در رادیو اجرا کنند،اما چون این دو تصنیف کمی به هم شباهت داشتند،هر یک دیگری را به‌ نسخه‌برداری از تصنیف خود متهم و دیگری از خود دفاع می‌کرد. این اتهامات کم‌کم به جاهای‌ باریک کشیده شد. عاقبت هر دو نفر توافق کردند تا شخص سومی را برای قضاوت انتخاب کنند و این شخص علی محمد خادم میثاق بود. روز و ساعت و همچنین محل انجام قضاوت که هنرکده موسیقی بود،تعیین شد. در آن روز دو طرف دعوی،و خادم میثاق در سالن هنرکده،که حدود 30 متر مربع وسعت و یک پیانو در گوشه‌ای از آن قرار داشت،حضور داشتند. ابتدا خادم میثاق به صحبت‌های هر دو گوش داد و بعد نت موسیقی تصنیف یکی از آنها را گرفت،به سوی پیانو رفت و پشت آن نشست و موسیقی را بدون مکث و وقفه اجرا کرد، سپس‌ یکی دوبار آن را نواخت و گه‌گاه روی میزانی مکث می‌کرد و بعد دوباره ادامه می‌داد. اهل‌ موسیقی می‌دانند که اجرای بدون مکث و وقفه اثری که قبلاً توسط نوازنده دیده نشده است،تا چه حد دشوار است. بعدمدادی به دست گرفت و شروع به اضافه و کم کردن‌ میزانهائی کرد و سپس آهنگ را با تغیراتی که داده بود مجدداً نواخت. شادی‌ در نگاه سازنده آن اثر هویدا شد. سپس بدون هیچ اظهار نظری تصنیف دوم را گرفت و به همان ترتیب میزانهائی را اضافه یا کم کرد و سرانجام از هر دو خواست که به آثارشان گوش کنند و اصلاح شده هریک را جداگانه اجرا کرد. بدین ترتیب از آن پس آنها صمیمیت خود را باز یافتند. گرچه بیشتر مردمان فكر مى‏كنند هنرمندى فقط آموختن رموز و تكنیك رشته‏اى از رشته‏هاى هنرى است، ولى بر اهل نظر پوشیده نیست كه مردمى و بشر دوستى بر مفهوم هنر حكومت دارد و بى‏وجود آن، وجود این نیز متصور نیست. مرگ او برای هنرمندان ضایعه‌ای سنگین بود زیرا علاوه بر دارا بودن ارزشهای هنری، تمامی‌ صفات ارزنده و عالی انسانی در او نهفته بود و از این گذشته،تواضع و فروتنی او علیرغم آن همه‌ دانش زبانزد همه بود.

    آثار :

    از آثار علی محمد خادم میثاق می‌توان به سرود نیکنامی (روی سروده‌ای از نظامی) ، سرود کوشش (فردوسی) ، آهنگ‌های «نشاط طبیعت»، «نغمه رودکی» و موسیقی فیلم «همسر مزاحم» به کارگردانی سرژ آزاریان اشاره کرد.

    تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:

    وی در سال ۱۳۳۷ برای گردآوری ترانه‌های محلی در اصفهان به سر می‌برد و در راه بازگشت به تهران، در سانحه رانندگی درگذشت.

    نقل قول و خاطرات:

    خادم میثاق آثار گوناگونی آفریده که اهم آنها سرودهای ملی است. وی در گفت و گویی که در در سال ۱۳۳۶ با علیمحمد رشیدی در مجله موزیک ایران داشت، اظهار نمود: «باید از آهنگ‌های استادان قدیم و از اصول و مبانی موسیقی بین‌المللی که فراخور موسیقی ایران باشد کمال استفاده را کرد. باید در عین حال که موسیقی ایرانی به گوش می‌رسد طوری باشد که قابل معرفی به دنیای امروز باشد».

    استاد حسینى دهلوى درباره وى مى‏نویسد:

    «اینك كه یاد هنرمند فقید علیمحمد خادم‏میثاق را گرامى مى‏داریم توجه به این نكته لازم است كه او نه

    تنها هنرمند بلكه انسان واقعى بود».

    منبع : سایت [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  7. 3 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  8. #4
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض هوشنگ استوار


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    هوشنگ استوار آهنگساز پیشکسوت معاصر ایران نهم بهمن سال 1306 در تهران متولد شد.
    براى موسیقیدانان جدى و جوانسالى که میانگین سنى بین ۳۵ تا ۴۵ سال را دارند، نام هوشنگ استوار، نامى آشناست؛ ولى فقط در حد آشنایى با یک نام فاخر و پراحترام، نه در حد ورود به دنیاى او که جزو موسیقى او نیست و البته موسیقى او را این نسل نشنیده است و نسلهاى قبل هم که کمى شنیده اند، قضاوت هاى خودشان را دارند که در هر صورت جاى شنود مستقیم آن آثار را نمی‌تواند بگیرد.
    از این رو نام و ارج هوشنگ استوار، به قول معروف، همیشه در سایه اى از ابهام بوده است. این ابهام از جبرزمانه است که به قول هدایت «دست برقضا» به او تحمیل شده و خواست قلبى او نبوده است. وانگهى او بیش از بیست سال در مقام استادعالى هارمونى و سایر رشته هاى مربوط به آهنگسازى در هنرستان عالى موسیقى و در دانشکده هنرهاى زیبا تدریس کرده و دیگران زیر سایه او بوده و بالیده اند.
    شخصیت هنرى هوشنگ استوار در دو شاخه اصلى قابل بررسى است: آموزگارى و آهنگسازى و هر دو در سطوح عالى، نسبت به آن زمان و این زمان، اما سایر جنبه هاى قومى شخصیت هنرى او از دیده ها پنهان مانده است: آشنایى خوب او با موسیقى ایرانى، آشنایى خوبتر او با انواع موسیقى هاى «جز» و «بلوز»، تسلط بر نوازندگى و تکنیک هاى پیچیده پیانونوازى (بسیار بیش از حد متعارفى که دیگر آهنگسازان از پیانو مى دانند) و مطالعه عمیق و گسترده او از ادبیات و فلسفه، دست کم به دو زبان و ادراک ژرفى که ازتمام این مقولات به هم پیوسته، در وابستگى به موسیقى، در ذهن اوست.
    استوار نیز مثل هر استاد حقیقى هنر، محدود به مجموعه اى از دانش فنى و مهارت هاى اجرایى نیست، بلکه دنیایى از اندیشه و نوع نگاه به هستى است که امتیازات برجسته اى، آن را از انواع مشابه خود جدا مى کند.
    هوشنگ استوار، موسیقى را از اولین سالهاى زندگیش شنیده است. نکته اى که براى موسیقیدان شدن هر صاحب استعدادى بسیار مهم است. مادرش قمرالزمان فرزند غلامرضا خان امیرپنجه سالار معزز از اولین زنان ایرانى بود که پیانو مى نواخت. هم موسیقى ایرانى و هم فرنگى. خانواده مادرش ـ مین باشیان ها ـ همگى از اولین تحصیلکرده هاى ایرانى در کنسرواتوارهاى مهم و معتبر جهان ـ مسکو، برلین و بروکسل ـ بودند و پرویز محمود، موسیقیدان نام آور ایرانى پسرعمه اوست.
    تأثیرگذارتر از همه، پدرش، حسین استوار (۱۳۶۵ـ۱۲۷۵) بود که از اولین پیانیست هاى حرفه‌اى در موسیقى ایران است و با مرتضى محجوبى نزد محمودخان مفخم الممالک پیانو آموخته و با تار و سه تار و سنتور نیز آشنایى کامل داشت. نام خانوادگى آنها در تهران، که در کنار «باغ ارفع» (متعلق به تیمسار حسن ارفع) قرار داشت مرکز تجمع و همنشینى هاى دوستانه هنرمندانى مثل مرتضى محجوبى، حبیب سماعى و على اکبر شهنازى بود.
    این باغها و عمارت‌هایشان هر دو اکنون از بین رفته و خیابان سید محمدحسین شهریار و تالار رودکى جاى آنها را گرفته است. حسین استوار ذوق آهنگسازى و پیس‌نویسى داشت و از مهارت‌هاى خود در ترتیب دادن برنامه‌هاى تئاتر و موسیقى و ضبط صفحه استفاده مى‌کرد. تعدادى از ساخته‌هاى او در صفحات ۷۸ دور با پیانوى خلاقش، دیوان ابراهیم منصورى، تار سالارى و آواز جمال صفوى و بانو لرتا هاپراپفیان (بازیگر نامدار تئاتر و همسر عبدالحسین نوشین) ضبط شده است. تئاترها و برنامه‌هاى موسیقى او در لاله زار تهران سال‌هاى ۱۳۲۰ ـ ۱۳۰۰ شور و استقبال خارج از حدى را به دنبال مى‌آورد و استوار پدر، از هر حیث، بین موسیقیدانان همدوره خود از مردان موفق حساب مى‌شد.
    هوشنگ استوار از کودکى زیر نظر پدر با سه تار و سنتور و با نواختن موسیقى ایرانى روى پیانو آشنا شد. در ابتداى نوجوانى کنسرتى در کالج دکتر جردن (مدرسه البرز بعدى) اجرا کرد که خبرش در روزنامه‌ها هم نوشته شد.
    ورود پرویز محمود به ایران در سالهاى جنگ جهانى دوم، مسیر زندگى استوار نوجوان را عوض کرد. محمود از اولین فارغ التحصیلان ایرانى کنسرواتوار سلطنتى بروکسل بود و در زمینه آهنگسازى، از پیشرفته‌ترین هنرمندان ایران آن روزگار محسوب مى‌شد. او اوایل بعد از بازگشت به ایران با خانواده استوار زندگى مى کرد و توصیه او مبنى بر یادگیرى پیانو با تکنیک بین المللى، در حسین استوار مؤثر افتاد؛ و خود نیز بر آن شد که به هوشنگ استوار نوجوان ، هارمونى درس بدهد.
    مرتضى حنانه که سالها شاگردى او را کرده بود، مى‌گفت که محمود در تدریس هارمونى برجسته‌ترین معلم بود (همان وقت نیز به خاطر تعلق خاطرى که به یکى از احزاب سیاسى داشت در محل «خانه وکس»، هارمونى تدریس مى‌کرد). به توصیه محمود، آدام شیمکویچ لهستانى که همان زمان به سیروس شهردار (فرزند میر همایون شهردار پیانیست برجسته موسیقى ایرانى) پیانو مى آموخت، معلمى هوشنگ استوار را به عهده گرفت. استوار از این دوران، با قدر شناسى آمیخته به تأسف یاد مى کند: «من درس پیانو با شیمکویچ را در سنینى نسبتاً بالا شروع کردم ولى چون متأسفانه از آغاز آشنایى با پیانو طبق روش درست بین المللى با من کار نشده بود،هیچ وقت موفق نشدم به حداکثر امکاناتى که مى توانستم در تکنیک پیانو داشته باشم دست پیدا کنم.
    امیدوارم این درسى باشد براى پدر و مادرهایى که اصرار دارند خودشان دست بچه هایشان را روى ساز بگذارند. بدون آن که صلاحیت یک استاد متخصص و معلم با تجربه را داشته باشند».
    با این حال استوار تا امروز هم پیانو نواختن را ترک نکرده است، هرچند که اجراى حرفه اى آثارش به عهده خانم فریده بهبود بوده که همسر او و پیانیست برجسته و معلمى عالى رتبه است.

    پافشارى پرویز محمود و همکارش روبیک گریگوریان (ویولونیست و آهنگساز معروف ارمنى ـ ایرانى) که طرح تأسیس ارکستر سمفونیک تهران را در سالهاى جنگ جهانى دوم مى ریختند، استوار پدر را ترغیب کرد تا فرزند را براى تحصیل به کنسرواتوار بروکسل بفرستد. او رشته هارمونى را با رتبه جایزه اول (در سیستم‌هاى فرانسوى) به پایان برد و دو سال هم در سوئیس، کنسرواتوار ژنو، دروس کمپوزیسیون و پیانو و کلارینت را گذراند؛ و همیشه با عنوان شاگرد ممتاز از او یاد مى‌شد. او همیشه از استاد بزرگش ، «آندره سورى» با احترام یاد مى‌کند و جامعیت او را در موسیقى، فلسفه، ادبیات و شفافیت اخلاقش مى‌ستاید (فریدون ناصرى نیز از شاگردان او بوده است) ؛ و همچنین از مارسل کى نه که استاد کمپوزیسون او بود.
    استوار در سال ۱۳۳۶ به ایران بازگشت و على محمدرشیدى در مجله موزیک ایران ـ تریبون روشنفکرى موسیقى در ایران آن روز ـ با مقاله‌اى او را معرفى کرد. با همه سفرهاى پى درپى به فرانسه و سوئیس و بلژیک، استوار عملاً در ایران اقامت داشت و حتى در سالهاى پیش از آن نیز با ایرانیان فرهیخته در ارتباط بود: «از سال ۱۳۳۲ با احمدشاملو آشنا بودم. یک بار یک آهنگ خراسانى خیلى جالب را برایم خواند که نت آن را نوشتم و هنوز هم دارم. ولى هیچ وقت اجرا نشد. قطعه «لالایى» را همان موقع ساختم. براساس اشعار لالایى که شاملو چندبار برایم خواند. »
    اما ارکستر سمفونیکى که اجراى قطعات برامس و بتهوون و موتسارت در تهران را فریضه واجب خود مى‌دانست، به آثار استوار ودیگر آهنگسازان ایرانى نظیر ملیک اصلانیان، که بیشترشان با حقوق معلمى و با اعتقاد تمام، براى پیشرفت موسیقى در ایران زحمت مى‌کشیدند، اعتنایى نداشت.
    طرز تلقى محدود و کودکانه در آن دوره، این بود که فقط آثار موسیقیدانان مشهور قرون گذشته ارزش اجرا دارد، و بلکه قطعات آهنگسازانى که با الهام از تم‌هاى محلى و ملودى‌هاى ردیف ساخته شده بود را با تردید و تحقیر نگاه مى‌کردند. نوعى خود باختگى آزار دهنده که خوشبختانه در دهه‌هاى اخیر از بین رفته است.
    هوشنگ استوار با این که از خانواده اشرافى و اصیلى برخاسته بود، هیچ وقت تمایلى به زندگى مجلل نداشت، در تمام عمرش بسیار ساده و بى پیرایه زیسته و در بافت زندگى آموزگارى بوده است. وارستگى و آزادگى او جایى براى «استوبیسم» باقى نگذاشته و جالب‌تر این که زندگى موسیقایى او هم هیچ گاه به تفرعن و برج عاج نشینى «هنرمندان» موسیقى کلاسیک آلوده نشده است.
    براى کسانى که فضاهاى موسیقى و موسیقیدانان موسوم به «کلاسیک کار» در ایران را خوب مى‌شناسند، تکان دهنده است که بدانند هوشنگ استوار، استاد عالى هارمونى در هنرستان و دانشگاه که بهترین موسیقیدان‌هاى امروز ایران به شاگردى او افتخار می‌کنند، سال‌هاى سال در هتل ریتس و کافه نادرى و کلوپ آمریکایى‌ها، یعنى مراکزى که مخصوص اوقات فراغت طبقه فرهیخته و مرفه و روشنفکران تهران بود، نوازنده پیانو و عضو ارکسترهایى بوده که موسیقى جز و بلوز و قطعات معروف موسیقى رومى را مى‌نواختند.
    امروزه تصور آن فضاها براى ما غیر ممکن است زیرا نظایر آن را ندیده‌ایم. توضیح لازم این است که نباید آن فضاها را با «لابى» هتل‌هاى امروزى و یا کافه تریاها وکاباره‌ها اشتباه گرفت. چرا که نوع برخوردها و شخصیت افراد وطبقه اجتماعى خاص که مشترى این مکان‌ها بودند دیگر و جود ندارد و با انواع به ظاهر مشابه خود هم شباهتى ندارد. از طرف دیگر، بهترین نوازندگان ارکستر سمفونیک، تک نوازان و معلمین ایتالیایى و اتریشى مقیم تهران و حتى موسیقیدانانى که به عنوان معلم و آهنگساز نخبه شناخته شده بودند نیز بدون اشکال در این فضاها کار مى‌کردند.
    برادران گریگوریان، لوئیجى پاسانارى، فریدون فرزانه و ... استوار از آن دوران با خوشى آمیخته به حسرت و کمى تلخى یاد مى کند: «کار خیلى هم جدى بود. قضیه مطربى هم نبود. درست وحسابى تمرین مى‌کردیم. البته آن زمان کسانى که فقط «آهنگساز» بودند و هیچ سازى بلد نبودند که بزنند، به کسانى که آهنگساز بودند و ساز هم مى‌زدند «مطرب» مى‌گفتند! ما پارتیسیون‌هایى داشتیم که اجراى آنها خیلى جدى بود. از اوورتورهاى مختلف اپراها تا والس‌هاى اشتراوس و حتى موسیقى هاى دیکسى لند و جزموزیک. گاهى وقت‌ها خودم هم بداهه نوازى مى‌کردم.
    مواقعى پشت پیانو مى‌نشستم و براى خودم قطعاتى از همان دوره‌ها مى‌زنم و به هیچ وجه هم ناراحت نیستم. من همیشه مدافع موسیقى‌هاى به اصطلاح غیرکلاسیک بودم. در کشور ما طرز برخورد با موسیقى غربى به هیچ وجه از راه درست وصحیح نبود و برداشت درست از فرهنگ غرب نبوده و اشتباهاً فکر مى کنیم که موسیقى غرب فقط بتهوون و واگنر است. در حالى که قسمت موسیقى تفریحى شان براى غربى‌ها خیلى جدى است. »
    در مقابل کسى که در برج عاج تفرعن «موسیقى کلاسیک»(!) خودش را حبس مى‌کند، کار استوار از ارزش بیشترى برخوردار است. همین خصلت به او قدرت درک مسائل مردم و درد انسان‌ها را مى‌داد ضمن این که پرنسیپ‌هاى عالى اخلاقى او را هم حفظ مى‌کرد. عجیب این که او با همه فاصله عملى‌اش از موسیقى ایران ـ ردیف و ملحقاتش ـ مورد احترام و مراجعه موسیقیدانان این طبقه بوده است. از [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]اوود گنجه ای تا مجید کیانى،از فریدون شهبازیان که دقت «گوش مطلق» او را می‌ستاید تا استادى چون على تجویدى که با ده سال اختلاف سن، شاگردى او در قسمت هارمونى را غنیمت دانست و تا جایى که مى‌خواست از او آموخت. جمع آورى خاطرات این افراد از هر طیف و گروه مى‌تواند جنبه هایى از شخصیت استوار را به ما بشناساند که شاید خود او هم هیچ وقت در قید و بند یادآورى و گفتن آنها نبوده است.
    نظر به سال‌ها کار، آثار اجرا شده از او بسیار کم است. مسائل ناراحت کننده اى که همیشه آسمان زندگى هنرى شریف و بى غش او را تیره کرده، مانع از اجراى آثار او شده و او نیز دلیلى قانع کننده ندیده تا از کمال طلبى خود عدول کند، ارکسترهاى ناقص و بد صدا و جاه طلبى هاى رهبران دوره گرد و فاقد شعور عمیق موسیقایى را بپذیرد و بخواهد که به هر قیمتى، نام و آثارش را به حافظه زمانه تحمیل کند. استوار، در سال‌هایى که شرایط کار و زندگى و اجرا و ضبط براى موسیقى مطلوب او بسیار بهتر از این بود که حالا هست، راضى نمى‌شد که از اصول خود بگذرد و آن را فداى نام‌آورى کند. سازش ناپذیرى با فروتنى و مهربانى او تضادى ندارد، همانطور که از راول و دبوسى، با همان روشنى حرف مى‌زند که از لوئى آرمسترانگ و حتى خواننده‌هاى معروف به «کوچه و بازار» و مردمى که روزگارى دور، با آنان زندگى کرده است.
    هوشنگ استوار، جهان خود را در موسیقى خود ساخته است، اگر ما نمى‌توانیم موسیقى او را بشنویم، عیب از او نیست و شاید از ما هم نیست. از مجموع شرایط فشار و محدودیتى است که همه ما را احاطه کرده است. در چنین شرایطى است که استوار، همراه همسرش خانم فریده بهبود، که خود پیانیستی برجسته است، زندگى مى کنند، درس مى دهند و آنها که نعمت بهره ورى از زیستن در کنار این دو هنرمند را دارند، نظاره کننده الگوهایى از موسیقى و چگونه زیستن هستند که در روزگار عسرت زده ما، به دشوارى به دست مى‌آید و به آسانى از دست مى‌رود. الگوهایى از یگانگى انسان و صدا و صداقت.
    آثار هوشنگ استوار:
    براى ارکستر سمفونیک: فانتزى‎/ سبزه بهار‎/ بهار جاودان (بالت) ‎/ سوئیت ایرانى‎/ طرح سمفونیک ایرانى‎/ اوورتور‎/ آهنگ شبانه (نکتورن).
    براى ارکستر زهى و پیانو: شب خیام بر مبناى سیزده رباعى از خیام
    براى ارکستر زهى: تأثرات (امپرسیونها) ، مثلث (ترى انگل).
    براى آواز دسته جمعى (کر): آهنگ بى کلام
    براى آواز و پیانو: مرثیه (اله ژى) و کالیز براى سدپراند
    اجاق سرد (شعر از نیما یوشیج) که براى آواز و ارکستر زهى هم تنظیم شده است. پائیز روى شعرى از گیوم آپرلى شر.
    و... قطعات بسیار براى پیانو، ویولون و پیانو، فلوت و پیانو و...
    „برگرفته از سایت همشهری آنلاین”
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  9. 3 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  10. #5
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    استاد شاهین فرهت
    شاهین فرهت در سال 1326 در تهران متولد شد. کارشناسی موسیقی را از دانشگاه تهران دریافت کرد.
    او سپس به آمریکا رفت و دوره کارشناسی ارشد را در مستر آهنگسازی از نیویورک به دست آورد. فرهت دکتری آهنگسازی را نیز از دانشگاه استراسبورگ فرانسه دریافت کرد.
    فرهت از سال 1355 در دانشگاه تهرانبه تدریس موسیقی پرداخت و هم اینک ریاست بخش موسیقی این دانشگاه را عهده دار واستاد تمام وقت این دانشگاه به شمار می رود.

    سمت ها:
    استاد آکادمی دولتی سوئد در رشته آهنگسازی،عضو پیوسته فرهنگستان هنر، کارشناس وزارت ارشاد،حضور دائمی در جشنواره موسیقی فجر(برگزار کننده ،داور ،آهنگساز یا سخنران) ،عضو هیات تحریریه مجله هنرهای زیبا و عضو شورای عالی خانه موسیقی از دیگر سمت هایی است که وی عهده داراست.
    دکتر شاهین فرهت بیش از هشتاد اثر موسیقی در فرم های مختلف موسیقایی ساخت که‌اکثراین آثار در داخل و خارج از کشور اجرا شده است.
    ساخت یازده سمفونی، سمفونی شماره یک (خیام) - سمفونی شماره دو - سمفونی شماره سه - سمفونی شماره چهار - سمفونی شماره پنج (ایرانی) - سمفونی شماره شش (دماوند) - سمفونی شماره هفت (ایران) - سمفونی شماره هشت امام رضا ع - سمفونی شماره نه (خلیج فارس) - سمفونی شماره ده (ایثار) ، که دکتر فرهت این اثر را از بهترین آثار خود می‌داند و آن را به کسانی تقدیم کرده است که در راه وطن از جان خود گذشتند - سمفونی شماره یازده،پیامبر ص
    ساخت سه کوارتت زهی - سه کنسرتو برای پیانو و ارکستر - کنسرتو برای کلارینت و ارکستر- چندین قطعه برای پیانو - چندین قطعه آوازی بر روی اشعار شعرای بزرگ کلاسیک ایران مانند حافظ ، سعدی ، خیام ، مولانا سیمفونیتا برای ارکستر زهی و دو کنتاک برای صدای باریتون و ارکستر از آثار دیگر فرهت است.
    آخرین کار فرهت، سمفونی تهران است که بخش‌هایی از آن در مراسم تقدیر از زحمات چندین ساله‌اش در فرهنگستان هنر (28 بهمن86) اجرا شد.
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    برگرفته از سایت همشهری آنلاین
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  11. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  12. #6
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض استاد افلیا پرتو


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    افلیا پرتو اول دی ماه 1317 در خانواده ای در تهران به دنیا آمد که همه اهل موسیقی بودند. پدر و مادر او کنسرتهای انجمن موسیقی ملی به رهبری استاد روح الله خالقی را دنبال میکردند و گویا حتی در انجمن عضویت هم داشته اند. استادان بزرگی چون حسین خان هنگ آفرین و موسی معروفی به خانه آنها رفت و آمد داشتند و با پدر خانواده که نوازنده ای پیگیر و علاقمند بود دوست بودند.
    افلیا در 10 سالگی وارد هنرستان موسیقی ملی شد و در ده سال اول تاسیس هنرستان که شادروان روح الله خالقی به همراه همسرش ایراندخت خالقی نظارت شبانه روزی بر آن داشتند و از هنرجویان هنرستان حمایت همه جانبه میکردند ، بهترین نوازندگان دهه 1340 از فارغ التحصیلان دوره اول همین هنرستان بودند ، نصرت الله گلپایگانی ، هوشنگ ظریف ، ارفع اطرایی ، سیمین آقا رضی و ... و گلچینی از بهترین استادان هنرستان موسیقی آن زمان همچون ابوالحسن صبا ، حسین تهرانی ، مهدی مفتاح ، موسی خان معروفی و پسرش جواد معروفی در آنجا تدریس میکردند.
    افلیا پرتو سالها افتخار شاگردی جواد ممعروفی را داشت که کاملا سبک و سیاق نوازندگیش برخلاف استاد مرتضی خان محجوبی بود.
    او نخستین بانوی پیانیست ایرانی است که موسیقی ملی را با این ساز مینوازد و با متد درست آموزش میدهد. دامنه فعالیتهای هنری او به نوازندگی و تدریس محدود نمیشود. سالهای سال دروزارت فرهنگ و هنر سابق سرپرست ارکستر بانوان بود. ارکستر بزرگی مرکب از سازهای ایرانی و غربی که موسیقی ایرانی را می نواختند و سرپرست ارکستر خود پیانو میزد.
    کنسرتهای چند سال اخیر وی با همراهی آواز خاطره پروانه که ویژه بانوان برگزار میشود نیز حادثه هنری دیگری است. پرتو از تحصیل کرده ترین بانوان موسیقی علمی است که علم نظری را هم توامان آموخته است. او لیسانس موزیکولوژی و فوق لیسانس مدیریت امور فرهنگی را از دانشگاه فارابی دارد و بیش از 50 سال است که پیانو مینوازد و بیشتر از 30 سال است که تدریس میکند و سه نسل متوالی پیروان شیوه استاد جواد معروفی از شاگردان او بوده اند.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    نمونه ای از کار بسیار زیبای ایشان در دستگاه همایون در بزرگداشت استاد جواد معروفی:
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    منبع : سایت گفتگوی هارمونیک
    ویرایش توسط Mahla : Tuesday 17 September 2013 در ساعت 04:14 PM
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  13. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  14. #7
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض استاد مرتضی حنانه


    0 Not allowed! Not allowed!
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    (تولد ۱۱ اسفند ۱۳۰۱، تهران) ، فرزند مهندس محمد حنانه، موسس دبیرستان ایرانشهر پدر او خدمات چشمگیری در ترویج دانش در ایران انجام داد که تاسیس دبیرستان ایرانشهر یکی از آن ها است.. از همان كودكی علاقه ی زیادی نسبت به موسیقی نشان داد. وی از كودكی هر چیزی كه تولید صدا می كرد به كار می گرفت و ابزارهایی می ساخت كه از خود تولید صداهایی مختلف و گوناگون كنند. وی دراین باره گفته است:« شاید در آن زمان توانایی من در این حد كه آلات ساده و مبتدی موسیقی را بسازم نبوده. ولی به هر حال چیزهایی می ساختم كه صداهایی همانند: صدای باد، زوزه، صدای حیوانات و صدای عجیب و غریب تولید كنند. »
    علاقه ی وی تا به حدی بود كه معلم چهارم دبستانش «فلوتی» به او هدیه داد و راهنمایی هایی برای آموختن نیز به او ارائه كرد.
    پس از پایان دوره ی دبستان در هنرستان موسیقی مشغول به تحصیل شد. دیری نگذشت كه نام حنانه در سطح هنرستان پیچید، در همین مقطع ِ زمانی حنانه «هورن» را به عنوان ساز تخصصی خویش انتخاب كرد.
    «غلامحسین مین باشیان» كه ریاست هنرستان را بر عهده داشت در سال ۱۳۱۷ شمسی موفق به آوردن گروهی ده نفره برای تدریس در هنرستان از شهر پراگ به ایران شد، كه عبارت بودند :
    كارل كوگلر، خواننده؛
    كارن یان، ویلن؛
    رودلف اوربانتس، موسیقی نظامی؛
    واتسلاو كوتاس، كلارینت؛
    یاروسلاوبیزا، باسون؛
    ماریا گروتفلدوا، هارپ؛
    ژوزف اسلاویك، ویولنسل؛
    فرانسوا هلنسل، كنتراباس؛
    ژوزف اسلاویك، ترومپت؛
    رودلف اوربانتس كه شیفته ی استعداد و علاقه ی حنانه شده بود، او را به آرزوی خود رساند و توانست «كُریست» اول اركستر سمفونیك هنرستان عالی تهران شود.
    او همچنان به دنبال كسی بود تا اصول موسیقی غرب را به او بیاموزد و درهمین حین با «پرویز محمود» آشنا شد كه در بلژیك تحصیل كرده بود و بعدها اركستر سمفونیك تهران را بنیان نهاد. استاد محمود، بی دریغ معلوماتش را در اختیار حنانه گذاشت.
    پس از مدتی «وزیری» ریاست هنرستان را بر عهده گرفت و پایه ی آموزش هنرستان را بر مبنای موسیقی سنتی ایران قرار داد. وی گروه ده نفری پراگی را اخراج كرد. هنرجویانی از جمله حنانه نسبت به این عمل اعتراض كردند ولی نتیجه ای نداشت و روند آموزش وزیری در هنرستان آغاز شد.
    حنانه در سال ۱۳۲۱ خورشیدی؛ دیپلم خود را از هنرستان گرفت. «روبیك گریگوریان» نخستین كسی بود كه ترانه های محلی را جمع آوری كرده و پس از رفتن پرویز محمود به آمریكا در سال ۱۳۲۹ خورشیدی؛ به سمت رهبری اركستر سمفونیك و ریاست هنرستان رسید، در سال ۱۳۳۱ خورشیدی؛ او نیز به امریكا عازم شد و مرتضی حنانه رهبری اركستر سمفونی را بر عهده گرفت. او در شرایطی اركستر سمفونی را اداره می كرد كه دارای سه امتیاز بزرگ بود:
    «دیپلم هنرستان موسیقی» ، «تعلیمات پرویز محمود» و «ذوق استعدادی زیادی كه همه به آن معترف بودند».
    ولی او همچنان تشنه بود، تشنه ی یادگیری بیشتر موسیقی. در سال ۱۳۳۲ خورشیدی كه جشن هزاره ی بوعلی سینا برگزار شد، حنانه توانست آثار خود را در حضور شرق شناسانی كه برای شركت در جشن دعوت شده بودند با هم سرایی و اركستر سمفونیك اجرا نماید و این اجرا چنان مورد توجه حضار قرار گرفت كه «چرولی» سفیر وقت ایتالیا، بورس هنری آن كشور را در اختیار وی قرار داد و حنانه برای تكمیل تحصیلات و مطالعات خود به كنسرواتور واتیكان عزیمت نمود. این همان كنسرواتور قدیمی بود كه باخ در آن ارگ می زد.
    به طور كلی مرتضی حنانه در محل موسیقی مذهبی و مقدس ایتالیا به تحصیل پرداخت. در همین زمان موسیقی متن فیلم عروس دجله ساخته نصرت الله محتشم را ساخت. در زمان تحصیل در رم به همراه حسین سرشار و پروین زرین پور به کار دوبله فیلم های ایتالیایی به زبان فارسی پرداختاو در سال ۱۳۴۲ خورشیدی به ایران بازگشت و گفت: «هنگامی كه از ایتالیا به ایران آمدم، زیاد فكر كردم. حال زمانی بود كه آن دانشی كه آرزویش را داشتم به دست آورده بودم و فقط مانده بود تصمیم بگیرم با آن دانش چه كار كنم و چه نوع موسیقی ای ارائه دهم.
    اول گفتم «دوده كافونیك» كار كنم. ولی این چه معنایی داشت؟ با خودم گفتم اگر خیلی خوب بنویسم، تازه بهتر از «شوتنبرگ» كه نمی توانم بنویسم، او صاحب مكتب به شمار می رود، و مكتبش یكی از بزرگترین های آلمان است كه همه جهان آن را پذیرفته اند. ولی اگر كار من را یك ایرانی گوش كند چه خواهد گفت؟ می گوید این كار اگر هم خیلی با ارزش باشد، باز هم ربطی به ایران ندارد و چیزی به فرهنگ غرب افزوده است. در حالی كه ما می خواهیم آهنگسازان ایرانی با آثاری كه ارزش دارند به فرهنگ كشورشان چیزی بیفزایند. »
    پس از بازگشت از ایتالیا در سال ۱۳۴۲، علاوه بر تدریس «ارکستراسیون» و اداره کلاس هورن در هنرستان عالی موسیقی، به عضویت شورای عالی موسیقی رادیو ایران در آمد و در همین زمان بود که ارکستر سمفونیک رادیو ایران را به نام ارکستر فارابی پایه گذاری کرد. این ارکستر توانست آثار آهنگسازان ایران را مانند خود مرتضی حنانه، صدیقه شهنیا، فریدون ناصری، فریدون فرزانه، مصطفی کسروی و سیروس شهردار را اجرا و ضبط نماید. در سال های 1348 و 1349 وی سرپرستی و اجرای سلسله برنامه های آموزشی تئوریک موسیقی ایرانی در تلویزیون را تحت عنوان„شناسایی موسیقی اصیل ایرانی” به همراه فرهنگ شریف، مرتضی نی داوود و حسین قوامی به عهده گرفت.

    موحنانه در سال ۱۹۶۵ از طرف رادیوی ایران و بنا به دعوت یونسکو، به «تریبون انترناسیونال آهنگسازان رادیو و تلویزیون» اعزام شد و در آنجا قطعاتی از «اوراتوریو» اثر خود را اجرا کرد که از رادیوی ایرلند و سوییس پخش شد. پس از افتتاح تلویزیون ایران، حنانه در سمت مشاور سرپرستی اقدام به تاسیس کلاسهایی برای تعلیم فنی خوانندگان نمود و ارکستر سازهای ایرانی را تشکیل داد.

    وی در جشنواره شیراز قطعه «کاکوتی» را با ارکستر مجلسی تلویزیون اجرا کرد که موفق به دریافت جایزهٔ «گراند مانسیون اسپسیال» گشت. در جشنواره دوم نیز، قطعه «کاپریس برای پیانو و ارکستر» او به رهبری فرهاد مشکوة اجرا شد و سال ۱۳۵۰ موفق به اخذ جایزه بهترین آهنگساز برای فیلم فرار از تله به کارگردانی جلال مقدم میگردد.
    موسیقی حنانه را بطور كلی می توان «موسیقی اصیل سنفونیك» نامید. حنانه نسبت به موسیقی سنتی بی اعتنا بود و هرگز در اركستر از سازهای اصیل استفاده نكرد.
    وی پس از انقلاب اوقات خود را بیش از پیش به پژوهش درباره ی موسیقی قدیم ایران اختصاص داد و در زمینه ی موسیقی فیلم كه خود از پایه گذاران آن در ایران بود، فعالیت خود را ادامه داد.
    حنانه مدعی بود كه برای هماهنگی موسیقی ایرانی به اصول هارمونی كه در غرب معمول است، معتقد نیست و بیشتر از تلفیق ملودی ها، فوگ و كنتروان كه در هر یك از مقام های ایرانی كاری است بس دشوار، اما چه می توان كرد؟ آنچه كه می تواند حاوی ابتكار، اصالت، اندیشه و احساس هنرمند ایرانی باشد، درست همان چیزی است كه بین مكتب موسیقی فرانسه، مكتب موسیقی روس، آلمان، ایتالیا، و اسپانیا تفاوت ایجاد می كند.
    پولیفونی، تكنیك و پدیده ای است كه در اندیشه ی موسیقی دان هر قومی ممكن است نضج گیرد. مگر ما از تمدن و به ویژه موسیقی قدیم خودمان چه می دانستیم و می دانیم؟ آنچه كه جزو مكشوفات است و در آثار خطی از استادان پیشین به جای مانده است همگی دلیل بر آگاهی و دانش آنان به پدیده های اكوستیكی و چند صدایی است. از اینها گذشته هم اكنون در موسیقی فولكوریك و محل نژادهای گوناگون این سرزمین، خصوصاً گرگان و خراسان، پولیفونی در ابعاد بسیار كوچكتری به گوش می رسد، ولی با این ویژگی كه هرگز گوش شنوندگان از آن غربت احساس نمی كند. به نظر من اگر گرایشی به همبستگی اصوات، به صورت پولیفونی داشته باشیم راهی غلط و تقلیدی را انتخاب ننموده ایم؛ زیرا پولیفونی نمی تواند منحصراً در خدمت موسیقی دانان غرب باشد. به این دلیل كه پولیفونی «سنت» به شمار نمی آید و جزو آداب و رسوم قومی ملتی هم نمی تواند باشد بلكه هنری است در خور تشخیص و لذت گوشها. بنابراین پولیفونی می تواند راهی باشد كه پیش پای هر موسیقی دان اندیشمند و نوآوری باز است... تلفیق اصوات گوناگون یك مقام با یكدیگر با حفظ كیفیت موسیقی ایرانی در جهت افقی و عمودی، و این چیزی است كاملاً ابتكاری كه باید بر پایه ی دلیل و برهان زیبایی واقعی استوار باشد. »
    ااثر «کاپریس برای پیانو و ارکستر» مهمترین اثر استاد مرتضی حنانه است که در طول سی سال و بر مبنای آخرین دست آوردهای ایشان روی پلی فونی موسیقی ایران نوشته شده است. این اثر با ارکستر سمفونیک تهران و رهبری فریدون ناصری در سال ۱۳۶۹ و ارکستر مجلسی تلوزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۷، اجرا شد اما ضبط نگردید. در نهایت به دلیل اینکه اجراهای این اثر هیچ وقت مورد تایید ایشان قرار نگرفت (به نقل از ایشان درد بزرگ تکنیک اجرایی مانع آن بود) آن را «کاپریس لعنتی» نام نهادند.

    حنانه ساخت موسیقی فیلم را از سال ۱۳۲۷ با فیلم «ایران سرزمین طلای سیاه» که محصول اداره کل هنرهای زیبای وزارت فرهنگ و هنر بود آغاز کرد (گفته میشود که وی نخستین کسی بوده که در ایران به ساخت موسیقی فیلم اقدام کرده است).

    وی موسیقی متن فیلمهای زیر را ساخته است:
    عروس دجله (۱۳۳۳)
    بهلول (۱۳۳۶)
    ساحل انتظار (۱۳۴۲)
    لذت گناه (۱۳۴۳)
    عروس دریا (۱۳۴۴)
    الماس ۳۳ (۱۳۴۶)
    پل (۱۳۵۰)
    کاکو (۱۳۵۰)
    پهلوان مفرد (۱۳۵۰)
    سه قاب (۱۳۵۰)
    فرار از تله (۱۳۵۰)
    بابا شمل (۱۳۵۰)
    راز درخت سنجد (۱۳۵۰)
    قصاص (۱۳۵۰)
    صمد و فولاد زره دیو (۱۳۵۱)
    جهنم به اضافهٔ من (۱۳۵۱)
    قلندر (۱۳۵۱)
    خونبارش (۱۳۵۹)
    سند زنده (۱۳۵۹)
    تشریفات (۱۳۶۴)
    مردی که موش شد (۱۳۶۴)
    تیرباران (۱۳۶۵)
    جعفر خان از فرنگ برگشته (۶۷/۱۳۶۳)
    سریال هزاردستان

    و همچنین برخی از فیلمهای مستند مانند «تپههای مارلیک» ساخته ابراهیم گلستان

    از نوشتهها و آثار وی میتوان موارد زیر را نام برد:
    کاپریس برای پیانو و ارکستر سمفونیک،
    دعا برای کر و سلوها و ارکستر سمفونیک
    صبر و ظفر (دو قطعه برای برای ارکستر مجلسی با هارپ و پیانو)
    بزرگداشت فردوسی (برای پیانو و آواز)
    لالایی (برای پیانو سلو برای بزرگداشت نیما یوشیج)
    مهرگان (برای ارکستر سمفونیک)
    اوراتوریوی بزرگ La Persia (ایران) در 12 قسمت برای ارکستر سمفونیک و کر، که اجرا نشده است.
    و برای بسیاری از فیلم ها موسیقی متن كار كرده است ولی هرگز موسیقی متن برای او حرفه جدی نبود، و از روی نیاز مادی دست به این كار می زد، ولی كارهای بسیار خوبی ارائه میكرد چون او با ساختار و ماهیت سینما آشنا بود.
    از ترجمههای وی میتوان به این عنوانها اشاره نمود:
    ارکستراسیون، نوشته شارل کوکلن درپنج جلد،
    چگونه ملودی بسازیم، اثر جولیو باس.

    از تالیفات او میتوان به این موارد اشاره کرد:
    گامهای گمشده
    دروازههای متروک
    تئوری هارمونی زوج
    مقاصد الالحان (عبدالقادر مراغهای)


    و قطعات بسیاری از تصنیفها و آهنگهایی که برای ارکستر، هارمونیزه و تنظیم کرده است.

    مرتضی حنانه روز سه شنبه، ۲۴ مهر ۱۳۶۸، پس از گذراندن بیماری سرطان، چشم از جهان فرو بست. ایشان همیشه آرزو داشتند در کنار حکیم بزرگ ایران زمین ابن سینا و در همدان به خاک سپرده شوند که این خواسته او امکان پذیر نشد و وی در جوار امامزاده طاهر در کرج به خاک سپرده شد.

    نمونه ای از کار ایشان : (هزار دستان)

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    برگرفته از سایت 98 یی ها و سایت تبیان.
    ویرایش توسط Mahla : Tuesday 17 September 2013 در ساعت 04:25 PM
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  15. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  16. #8
    mahgam آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    73735
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    نوشته ها
    428
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,559
    1,630 بار تشکر شده در 410 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 468/0
    Given: 343/0
    میزان امتیاز
    12

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود
    مهلای عزیز سپاس از تاپیک مفیدت و تلاشی که در زنده نگه داشتن یاد این بزرگواران می کنی، زحماتت قابل تقدیر عزیز.
    دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

  17. 2 کاربر برای این پست از mahgam تشکر کرده اند:


  18. #9
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahgam [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    درود
    مهلای عزیز سپاس از تاپیک مفیدت و تلاشی که در زنده نگه داشتن یاد این بزرگواران می کنی، زحماتت قابل تقدیر عزیز.
    خواهش میکنم ممنونم از شما که همیشه به این تاپیک سر میزنید واقعا مایه دلگرمی هست. و این یه وظیفه و یه نوع ادای دین خیلی کوچک نسبت به این بزرگان هست که اگر نبودند موسیقی ایران شکل نمیگرفت.
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  19. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  20. #10
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    89010
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    نوشته ها
    13
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    3
    16 بار تشکر شده در 9 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ممنونم از زحمات شما. آفرين

  21. کاربران زیر از Piano_king به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  22. #11
    amir1055 آواتار ها
    مسئول بازنشسته بخش پیانو

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته بخش پیانو
    شماره عضویت
    20813
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    سن
    45
    نوشته ها
    1,183
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    1,294
    1,917 بار تشکر شده در 871 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add amir1055 on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 155/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    کاش عنوان تاپیک رو به موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی تغییر می دادید تا بهتر مورد استفاده قرار میگرفت.
    .Applaud, my friends, the comedy is over

  23. کاربران زیر از amir1055 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  24. #12
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Piano_king [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ممنونم از زحمات شما. آفرين
    خواهش میکنم ، ممنون از شما که به این تاپیک سر زدید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir1055 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    کاش عنوان تاپیک رو به موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی تغییر می دادید تا بهتر مورد استفاده قرار میگرفت.
    میتونم این کار رو بکنم؟ -منظورم این هست که چون در بخش پیانو هستیم میتونم بیوگرافی نوازنده سازهای غیر از پیانو رو هم بنویسم؟. -
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  25. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


  26. #13
    mahgam آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    73735
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    نوشته ها
    428
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,559
    1,630 بار تشکر شده در 410 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 468/0
    Given: 343/0
    میزان امتیاز
    12

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    یه جورایی این تاپیک با تاپیک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] مکمل همند... البته تا الان فقط سرگذشت بزرگان ویولن ایران رو ورق زدم اما قصد دارم در ادامه به بقیه این بزرگان هم بپردازم.
    دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

  27. کاربران زیر از mahgam به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  28. #14
    FMETAL آواتار ها
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز
    شماره عضویت
    82018
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    سن
    58
    نوشته ها
    1,306
    میانگین پست در روز
    0.33
    تشکر از پست
    4,757
    4,623 بار تشکر شده در 1,189 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow FMETAL On Twitter Add FMETAL on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 955/32
    Given: 2,257/5
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مهلای عزیز، کاری که دارید می‌کنید، بسیار قابل تحسین، و تقدیره. فکر کنم اگه در این تاپیک رو بصورت „اختصاصی و تخصصی” به پیانیست‌های ایران بپردازید بد که نیست، خیلی‌ هم عالیه. البته از زحمات mahgam عزیز هم در تاپیکی که راه انداختند نمیشه گذشت. ولی‌ خوب اون تاپیک درباره بزرگان موسیقی‌ ایران بصورت اعم هستش و وجود ایندو نه تنها منافاتی با هم نداره، بلکه به نظر بنده حقیر خیلی‌ خوب میشد که دوستان در بخش‌های مختلف، از همین نوع تاپیک اختصاصی ایجاد میکردند. به هر حال خسته نباشید هر دوی شما عزیزان.
    Whatever Life throws at you, PLEASE don't Cry & Bitch about it. Either take it like a MAN, or DUCK your F*#@ing head down!!! - F. Metal The Great
    Rockers Nation


  29. 2 کاربر برای این پست از FMETAL تشکر کرده اند:


  30. #15
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    89010
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    نوشته ها
    13
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    3
    16 بار تشکر شده در 9 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به افتخار mahla خانوم

  31. کاربران زیر از Piano_king به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  32. #16
    Mahla آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    16775
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    47
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    93
    101 بار تشکر شده در 37 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mahla on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 17/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahgam [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    یه جورایی این تاپیک با تاپیک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] مکمل همند... البته تا الان فقط سرگذشت بزرگان ویولن ایران رو ورق زدم اما قصد دارم در ادامه به بقیه این بزرگان هم بپردازم.
    تاپیکتون واقعا عالی هست ، موفق باشید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط FMETAL [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    مهلای عزیز، کاری که دارید می‌کنید، بسیار قابل تحسین، و تقدیره. فکر کنم اگه در این تاپیک رو بصورت „اختصاصی و تخصصی” به پیانیست‌های ایران بپردازید بد که نیست، خیلی‌ هم عالیه. البته از زحمات mahgam عزیز هم در تاپیکی که راه انداختند نمیشه گذشت. ولی‌ خوب اون تاپیک درباره بزرگان موسیقی‌ ایران بصورت اعم هستش و وجود ایندو نه تنها منافاتی با هم نداره، بلکه به نظر بنده حقیر خیلی‌ خوب میشد که دوستان در بخش‌های مختلف، از همین نوع تاپیک اختصاصی ایجاد میکردند. به هر حال خسته نباشید هر دوی شما عزیزان.
    خیلی ممنونم برای دلگرمیتون شما لطف دارید، خودم هم فکر می کنم اگر فقط بیوگرافی پیانیستهای بزرگ ایرانی رو بنویسم بهتر باشه چون خیلی از بزرگان هستند که حتی اسمشون به گوشم هم نرسیده بود و ممکنه دیگران هم حتی نشنیده باشن و با این تاپیک میشه معرفیشون کرد. فقط امیدوارم که مفید باشه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Piano_king [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    به افتخار mahla خانوم
    ممنون دوست عزیز
    عشق مانند نواختن پیانو است ، ابتدا باید نواختن را براساس قواعد یادبگیری
    سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



  33. 2 کاربر برای این پست از Mahla تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •