لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: زیباترین شعرحافظ ازنظرشما؟

  1. #1
    shahparak آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    57322
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    نوشته ها
    192
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    255
    338 بار تشکر شده در 150 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 96/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض زیباترین شعرحافظ ازنظرشما؟


    0 Not allowed! Not allowed!
    زیباترین شعر حافظ یا بیتی از اشعار حافظ ازنظرشما کدام است

    من که خودم وقتی مشکلی برام پیش میاد ویاناراحتم بی اختیار این شعر حافظ روزمزمه میکنم:


    باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش / بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
    ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال / مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
    رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار / کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
    تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست / راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
    با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام / هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
    نازها زان نرگس مستانه*اش باید کشید / این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
    ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند / دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
    کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود / عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش


    شما چه شعری از حافظ رو زمزمه می کنید ودوست دارید؟
    دوستت دارم ادعای کمی نیست - یاازاین حرفهای دم دستی - کوچه بازار- گفتنش را ازتمام وجودخودت مایه بگذار

  2. 4 کاربر برای این پست از shahparak تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    faramarzlotfy آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    40590
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    282
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    360
    369 بار تشکر شده در 186 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add faramarzlotfy on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 58/1
    Given: 4/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس/ زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس

    من و همصحبتی اهل ریا دورم باد / از گرانان جهان رطل گران ما را بس

    قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند / ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس

    بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین / کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس

    نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان / گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس

    یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم / دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

    از در خویش خدا را به بهشتم مفرست / که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس

    حافظ از مشرب قسمت گله بی انصافیست /طبع چون آب و غزل های روان ما را بس


    این بیت اولش آدمو دیوونه میکنه

  5. 3 کاربر برای این پست از faramarzlotfy تشکر کرده اند:


  6. #3
    virtuoso آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    68297
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    سن
    34
    نوشته ها
    1,246
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    3,021
    3,010 بار تشکر شده در 1,040 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 614/4
    Given: 649/29
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خیلی جواب دادن به این سوال سخته... همه ی اشعار حضرت حافظ قشنگ و عرفانی هستند.

    یادم میاد اون اوایل که کارم رو شروع کرده بودم (تدریس) بصورت رایگان تدریس می کردم و یه روز سر یه قضیه ای دلم خیلی از دانش آموزام شکست... بعد از کلاس بطور ناگهانی دو بیت از حافظ توی ذهنم اومد و روی تخته کلاس نوشتم:

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت... گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
    بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم ... یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

    (کلا این غزل حافظ رو خیلی دوست دارم)

    یکی دیگه از غزلیات حافظ رو هم که خیلی دوست دارم که با این بیت شروع میشه:
    یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد ... دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
    (این بیت هم در زندگی من نمود حقیقی داشته و داره...)

    (یه بیت دیگش هم که خیلی قشنگه اینه: شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار ... مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد)

  7. 6 کاربر برای این پست از virtuoso تشکر کرده اند:


  8. #4
    aftaban آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    15063
    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    نوشته ها
    137
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    536
    632 بار تشکر شده در 132 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 110/0
    Given: 294/1
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نظرم از هر منظری که نگاه می کنی، شعر حافظ ستودنی ست، و حضرتش چنین گفته در غزلی به مطلع:
    ترسم که اشک در غم ما ... که: بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی / مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
    و حافظ از این حسن ها بسیار دارد.
    جایی دیگر در غزلی به مطلع الا ای طوطی ی گویای اسرار ... می فرماید:
    بیا و حال اهل درد بشنو / به لفظ اندک و معنی ی بسیار
    که این خاصیت اصلی شعر حافظ است و بر هیچ کس پوشیده نیست ایهام و ایمای شعر حافظ.
    و حافظ خود در غزلی به مطلع: نه هر که چهره بر افروخت... فرموده:
    ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه / که لطف طبع و سخن گفتن دَری داند
    و بسیار مثال های دیگر که جدا از شعر زیبای حافظ ، گواهی ست بر دیدگاه خود حافظ در باره ی زیبایی های شعرش.
    اما نکته ای که همه ی ادیبان بر آن واقف اند و انگشت نظر گذاشته اند، چه از حیث زیبایی شناسی سخن و چه ایهام و ابهام شاعرانه، بیت معروفی ست که خود بنده هم مقاله ای مفصل در این باره نوشتم.
    حافظ در غزلی به مطلع : صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد ... فرموده:
    پیر ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت / آفرین بر نظر پاکِ خطا پوشش باد
    شاید بیشترین بحث ها و نقدها و تحلیل ها و مقالاتی که تا کنون نوشته شده بر شعر حافظ، بر همین بیت بوده و دوستان می تونن با جست و جوی مختصری در نت، به این مهم دست یابند.
    با مهر. محمد خورشیدی
    به جان زنده دلان، سعدیا به ملک وجود/نیرزد آن که دلی را زخود بیازاری

  9. 6 کاربر برای این پست از aftaban تشکر کرده اند:


  10. #5
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست نسیمِ مویِ تو پیوندِ جان‌آگه ماست
    به رَغم مُدعیانیِ که منع عشق کنند جمال چهره‌ی تو حُجَّت مُوجّه ماست
    ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید: «هزار یوسُفِ مصری فُتاده در چَهِ ماست»
    اگر به زلفِ درازِ تو دست ما نرسد گناهِ بختِ پریشان و دستِ کوتَهِ ماست
    به حاجبِ درِ خلوتِ سرایِ خاص بگو: «فلان زِ گوشهِ نشینانِ خاکِ درگهِ ماست
    به صورت، از نظرِ ما اگر چه محجوب است همیشه در نظرِ خاطرِ مُرَفَّه ماست
    اگر به سالی، حافظ، دری زَنَد، بِگُشای که سال‌هاست که مُشتاقِ روی چون مهِ ماست»

  11. 4 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  12. #6
    shahparak آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    57322
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    نوشته ها
    192
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    255
    338 بار تشکر شده در 150 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 96/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آقای خورشیدی ممنون ازتوضیحات زیباتون منم موافقم که غزلیات حافظ همه زیباپرمعناوبسیارشیرین هستند وکمترکسی پیدامیشه که
    ازاین غزلهاحفظ نباشه وباخودش زمزمه نکنه ولی بعضی ازاین اشعاربرای هرکسی لطف وزیبای بیشتری داره
    وما معمولا بیشتردوستشون داریم وزمزمه میکنیم بازم ازشما سپاسگزارم

    مثلا این شعر حافظ که فکرمیکنم همه اونومیخونن وباهاش خاطره دارند


    از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر


    یادگاری که در این گنبد دوار بماند



    داشتم دلقی و صد عیب مرا می*پوشید


    خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند



    بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد


    که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند



    به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی


    شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند
    دوستت دارم ادعای کمی نیست - یاازاین حرفهای دم دستی - کوچه بازار- گفتنش را ازتمام وجودخودت مایه بگذار

  13. 4 کاربر برای این پست از shahparak تشکر کرده اند:


  14. #7
    shadighafari آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    95672
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    نوشته ها
    56
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    39
    91 بار تشکر شده در 49 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 15/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    11

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
    بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز
    روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
    تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
    ...
    ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان
    جان به غم هایش سپردم نیست آرامم هنوز

  15. کاربران زیر از shadighafari به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  16. #8
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    95900
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 4/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود / مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

    یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان / بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

    پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند / منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

    از دم صبح ازل تا آخر شام ابد / دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

    سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد / ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

    حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین / بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

    بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد / گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود

    رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار / دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

    در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن / سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

    شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد / دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

  17. کاربران زیر از tafresh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  18. #9
    mary1510 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    31304
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    150
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    362
    262 بار تشکر شده در 117 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فاش می گویم و ازگفته ی خود دلشادم - بنده ی عشقم واز هردو جهان آزادم
    ...
    ...
    سایه ی طوبی ودلجوئی حور ولب حوض - بهوای سرکوی تو برفت از یادم
    پاک کن چهره حافظ به سرزلف زاشگ - ورنه این سیل دمادم ببرد بنیادم

  19. کاربران زیر از mary1510 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #10
    amirreza_0241 آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    84947
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    نوشته ها
    2
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 2/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هز بیت از شعرهای حضرت حافظ آدمو ساعتها تو بهر خودش غرق میکنه. من که عاشقشم
    فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
    طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم
    من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در ایـن دیـر خـراب آبادم
    سایه‌ی طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم
    نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
    کوکب بـخت مـرا هیچ منجـم نشناخـت یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
    تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق هـردم آید غـمی از نو به مبارکبادم
    گر خورد خون دلم مردمک دیده سزاست کـه چـرا دل به جگرگوشه مردم دادم
    پاک کن چهره‌ حافظ به سر زلف ز اشک ور نه این سیـل دمادم ببـرد بنیادم

  21. کاربران زیر از amirreza_0241 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  22. #11
    navid_bikas71 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    70036
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    840
    میانگین پست در روز
    0.21
    تشکر از پست
    1,448
    1,376 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 373/0
    Given: 166/0
    میزان امتیاز
    12

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
    دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
    دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
    صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
    مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایان شکیبایی
    یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
    ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
    ای درد توام درمان در بستر ناکامی و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
    در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
    فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
    زین دایره مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
    حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
    سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...

  23. کاربران زیر از navid_bikas71 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  24. #12
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    85671
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    نوشته ها
    115
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    111
    378 بار تشکر شده در 111 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 185/1
    Given: 208/0
    میزان امتیاز
    11

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سالها دل طلب جام جم از ما میکرد / وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
    گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود / طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
    مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش / کو به تایید نظر حل معما می کرد
    دیدمش خرم و خندان و قدح باده به دست / وندر آن آینه صد گونه تماشا می کرد
    گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم / گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد
    بی دلی در همه احوال خدا با او بود / او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد
    این همه شعبده خویش که می کرد اینجا / سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد
    گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
    فیض روح القدس ار باز نظر فرماید / دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
    گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست / گفت حافظ گله ای از دل شیدا می کرد

    من واقعا این غزلو دوست دارم

  25. کاربران زیر از Toktam_N به خاطر این پست تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •