احساس شما در زمان نواختن ساز

[shahparak]

دوستان این پست رو ایجاد کردم به دلیل اینکه اکثر دوستان در انجمن نوازنده هستن و باید حس و حال خودشون رو زمانی که سازی رو می نوازند بیان کنند .

خیلی خوبه که در انجمن دوستان از همه ی تجربیاتشون سخن بگن حتی از حس نوازندگیشون و حسی که ساز و نواختن ساز به اونا میده ...

پس از همه ی دوستان درخواست می کنم این حس و حال نوازندگی رو با ما هم شریک بشن و هر کاربر فقط در یک پست حس خودشو رو هنگام نواختن ساز بیان کنه ...

[lakshemi]

سلام دوست من
آیا منظور شما نوازندگان تمام سازهاست یا فقط سه تار؟؟؟ چون تاپیک رو منحصرا در بخش سه تار ایجاد کردید.

[shahparak]

درودبه شمادوست گرامی
من منظورم تمام نوازنده های انجمن هستش باهرسازی
نمی دونستم کجا باید این پست روبزارم شماهرجاصلاح می دونیدبی زحمت انتقال بدیدممنون اززحمات شما

[ardesheer429]

من تازه كارم . اول درآمد دشتي از كتاب ذوالفنون هستم . ديشب دوستي تماس گرفت و گفت كه حالش خرابه و دلش هواي صداي سه تار كرده . روي شور كوك كردم . اولش به ذههنم اومد رديف بزنم و گوشه هارو به هم بچسبونم . بعد منصرف شدم . بداهه زدم . باورم نميشد . يه چيزايي رو زدم كه الان نميتونم بزنم . يعني حس خاصي بود . تو پايين دسته مشكل داشتم ولي اصلا ديشب اين مشكل نبود به راحتي اجرا كردم . يه جايي خونده بودم كه بداهه ريتم يكسان داره . حتي ريتم رو هم عوض كردم و از غمگين به شاد رسيدم و در نهايت با وصل به گريلي تمومش كردمييعني خودم كف كردم .. كاش ضبط ميكردماحساسي كه تو اون موقع داشتم يه حس رهايي و آزادگي بود . انگار دارم خودم رو روايت ميكنم . بدون هيچ دغدغه اي !!

[shahparak]

ازنوشته شما واقعالذت بردم یعنی درواقع کیف کردم
این همون یکی شدن باموسیقی وسازهستش . معنی بداهه نوازی همینه که وقتی زدی برای باردوم نتونی عینه همونودرست بزنی
آفرین به شماواحساس زیباتون

[Honey_Shababi]

درودبه شمادوست گرامی
من منظورم تمام نوازنده های انجمن هستش باهرسازی
نمی دونستم کجا باید این پست روبزارم شماهرجاصلاح می دونیدبی زحمت انتقال بدیدممنون اززحمات شما

درود

این تاپیک، به بخش گوناگون موسیقی انتقال پیدا کرد.

خواهشمندم از این به بعد، برای جلوگیری از بی نظمی در انجمن، حتما تاپیک ها را در بخشی مناسب ایجاد کنید.

با تشکر

[ab_bb22]

فلوت زدن، حس خیلی خوب و شادی بهم میده. یه جور حس رضایت و آزادی.

[majid55]

ولی من وقت دارم ویولن تمرین می کنم غم عالم و ادم میریزه تو جونم وقتی میبینم اول راهم وقتی این ارشه موازی خرک نیست وقتی بازوم که نباید حرکت کنه ولی می کنه وقتی به صحبتهای اساتید گوش میدم که میفرمایند بیشتر وقتشان در روز صرف تمرین میشد ولی من چهار ساعت بیشتر خسته میشم وقتی که فکر می کنم میشه که نشه یا برعکسش وقتی که بجای صدای نت جیر جیر سیم را در میارم احساس افسردگی شدید بهم دست میده



نوستالژی (Nostalgia) ، به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه‌است

[virtuoso]

ممنون از تاپیک خوبتون.
با توجه به نوع قطعه ی انتخابی، احساسات مختلفی به من دست میده. طبیعتا هر دستگاه، هر آواز و هر گوشه ای حس خاصی رو به من منتقل می کنه. بعضی روزا هم که قطعات کلاسیک رو تمرین می کنم بیشتر حال و هوای موسیقی متفکرانه، منظم و زیبای کلاسیک به من دست میده.
اما اگه قطعه به انتخاب خودم باشه معمولا غم عشق رو در وجودم احساس می کنم که البته شیرینی خاصی داره... یه غم نوستالژیک.

[N@z@n!n]

لذت میبرم

ولی تو جمع نواختن یکم استرس داره

[FMETAL]

میگن کسانی‌ که پرورش اندام کار می‌کنن، وقتی‌ میرن روی وزنه سنگینتر، اگه قراره ۱۵ تا حرکت بزنن، آخریش رو که زدن، ۵ تا دیگه هم روش میزنن! معروفه که همین ۵ تا حرکت اضافه، عضلاتشون رو قوی تر و بزرگتر میکنه.

تمرین ساز هم همینه. تا حالا چند بار این رو اینور و اونور نوشتم که پس از اتمام تمرین روزانه (حالا هر چند ساعت یا دقیقه که هست. فرقی‌ نداره) نیم ساعت اضافه تر بزنین تا نتیجه بهتری بگیرین. این نیم ساعت کار همون ۵ حرکت اضافه رو میکنه. همه می‌دونیم که در انتهای تمرین، دیگه „مخی” واسه آدم نمی‌مونه. هر چی‌ هست خستگی‌ فیزیکی‌ و ذهنیه. حالا اگه تو همین خستگی‌، مغزتون رو „وادار” کنید که درست فکر کنه، عضلات مورد نیاز رو بدرستی به تحرک دربیاره، نت ها و عوامل اون (کشش ها، میزان ها، ... و غیره) رو کامل بیاد بیاره، بعد از یک هفته نتیجه‌اش رو می‌بینید. بعد از اون هم کارتون میشه „نیم ساعت اضافه تمرین کردن”.

[majid55]

استادFMETAL
ممنونم ولی این یک تیکه اخرش را متوجه نشدم خدائی
بعد از اون هم کارتون میشه „نیم ساعت اضافه تمرین کردن”.

[FMETAL]

یعنی‌ بعد از یک هفته نیم ساعت تمرین روزانه بیشتر، عادتتون میشه و تا اون نیم ساعت اضافه رو نزنین، از تمرینتون راضی‌ نمیشین.

[majid55]

یعنی‌ بعد از یک هفته نیم ساعت تمرین روزانه بیشتر، عادتتون میشه و تا اون نیم ساعت اضافه رو نزنین، از تمرینتون راضی‌ نمیشین.

مرسی متوجه شدم دست شما درد نکنه استاد پس ایکاش با نیم ساعت تمرین خسته میشدم نه باچهار ساعت تا زودتر به جرم بحرانی میرسیدم و نیم ساعت وقتم تلف میشد برای رسیدن به نیم ساعت مفید بعدی نه چهار ساعت جنبه و ظرفیت داشتن اینجا به ضررم تمام شد

[FMETAL]

بنده عرض کردم „نیم ساعت اضافه بر تمرین روزانه” اینطوری که شما می‌گید، میشه روزی نیم ساعت تمرین . اگه قرار بر نیم ساعت تمرین روزانه باشه، فراگیری بسیار کند خواهد بود و همین کندی، هنرآموز را دلزده میکنه. شما اون چهار ساعت رو بزن، نیم ساعت هم اضافه تر بزن.

[majid55]

بنده عرض کردم „نیم ساعت اضافه بر تمرین روزانه” اینطوری که شما می‌گید، میشه روزی نیم ساعت تمرین . اگه قرار بر نیم ساعت تمرین روزانه باشه، فراگیری بسیار کند خواهد بود و همین کندی، هنرآموز را دلزده میکنه. شما اون چهار ساعت رو بزن، نیم ساعت هم اضافه تر بزن.

متوجه متوجه شدم یک لحظه فکرم منحرف شد و بد برداشت کردم اینطور استنباط کردم که چهار ساعت مفید نیست و صرف اون نیم ساعت کاربردیه خدای شما اساتید چی می کشید از دست ما مبتدی ها تا از اب و گل در بیام حالا تو صدتاشونم یکی مثل من پر از سوال و گیر و گرفت باشه که جدا اعصابه فولادی می خواد ممنونم استاد خسستتون کردم ببخشید در ضمن شما میفرمائید استاد این چه حرفی اختیار دارید