چهره های زیبا ؛ موسیقی های زشت !
0
چهره های زیبا ؛ موسیقی های زشت!
تاملی برای ورود چهره های جدید به عرصه موسیقی
چهره های زیبا ؛ موسیقی های زشت!
چند وقتیست بازار وبسایتهای ارائه و دانلود موسیقی بسیار گرم گشته و ایندسته از وب سایتها طرفداران بیشماری را جذب خود نموده اند ؛ وبسایتهای که بدون هیچگونه نظارتی فعالیتهای خود را آغاز کرده وادامه میدهند و به ارائه موسیقی های عمدتا خوش رنگ و لعاب و شیک ! میپردازند . اما در اینجا بحث بر سر چرایی فعالیت اینگونه سایتها و نهادی که مجوز فعالیت آنها را صادر نموده و بر عملکرد این وب سایتها نظارت نمینماید ! نیست که اینگونه مباحث آنقدر که مطرح گشته اند نخ نما شده و منتقدان و هنرمندان نیز از بس که بر رعایت حقوق مادی و معنوی خود فریاد برآوردند خود نیز خسته شده و کمتر پیگیر ماجرا هستند ...
اما آنچه نگارنده را برآن داشت تا سیاهه ای بر این دفتر بنگارد حضور و ظهور نامهای جدیدی است که در بازار آشفته این روزهای موسیقی بی در و پیکر ایران وارد گود گشته و بدون آنکه هیچ دانشی از علم موسیقی داشته باشند صرفا با هدف محبوبیت اقدام به انتشار قطعه آهنگ و گاهاً آلبومی نیز نموده و شوربختانه طرفداران بسیاری نیز جذب خود می نمایند ...
اگر نیم نگاهی به سایتهای مذکور در سطور بالا بیافکنیم میتوان عمق فاجعه را بیشتر درک نمود زمانی که روزانه دهها نام جدید بر صفحه بارگذاری موسیقی این وب سایتها نمایان میشود و در این میان به نامهایی نا آشنا بر میخوریم که به لطف نرم افزارهای کامپیوتری آهنگی را اجرا و یا آلبومی را منتشر نموده اند .
تمایل جوانان به موسیقی های منبعث از موسیقی غربی به شدت در حال افزایش است ، درصد بسیار کمی از این گروه را میتوان یافت که طرفدار و علاقه مند به موسیقی های فاخر ایرانی و حتی غربی(از هر جنسی) باشند . بیشتر افراد در محدوده سنی فوق الذکر با توجه به اقتضای شرایط سنی شان علاقه مند به شنیدن صداهایی شاد و انرژیک هستند و نمیتوان آن را نادیده گرفت و توجهی بدان ننمود . آنچه مهم است آنکه نباید این حس انرژیک را در جوانان سرکوب کرد چرا که نگارنده بر این اعتقاد است که گذر زمان ذائقه موسیقایی جوانان را تقویت نموده و آنر ا به سمت توجه به موسیقی های فاخر و ارزشمند سوق خواهد داد به شرطی که قدرت تمییز دادن آثار ارزشمند و نازل در این گروه تقویت گردد . اما همین دوره زمانی، که در جامعه ای چون ایران به دلیل جوان بودن جمعیت آن چندان نیز کوتاه نیست ، میتواند باعث محبوبیت یک شبه بسیاری از افرادی گردد که نام خود را به عنوان خواننده در میان جوانان تثبیت نموده اند نامهایی خوش رنگ و لعاب و جوان پسنددکه حتی در انتخاب آنها نیز دقت لازم گردیده است تا عاملی گردد برای محبوبیت سریعتر در میان جوانان ...
ساسان یافته یا همان ساسی مانکن خودمان نمونه بارز افرادیست که یک شبه به محبوبیتی باور نکردنی رسید ، اگر چند او پس از چندی طرفداران خود را از دست داد اما بسیاری از جوانان همچنان ترانه های او را گوش میدهند ،
محمد مهدی معارفی با همان متین 2 حنجره! نیز همانند خواننده مذکور در سطر بالا به یکباره محبوب گشت و طرفداران بسیاری را جذب نمود .
حسین مختاری یا همان حسین مخته نیز جزو همان دو دسته بالاست ودر زمینه موسیقی رپ فعال بوده و با ساسان یافته در آهنگ داف هلندی ! آغازبکارکرد .
از این دست نامهای مستعار در محیط مجازی بسیار میتوان یافت ؛ نامهایی که به همراه یک تصویر از آقای خواننده !! که عمدتا بسیار جذاب ، جوان پسند و امروزی هستند و به راحتی میتوانند جوانان را مجذوب خود نمایند ؛
در زیر نیم نگاهی داریم به دلایلی که باعث میگردند تا افرادی این چنین با سوء استفاده از ذائقه های حساس و تاثیر پذیر جوانان ، به راحتی بتوانند در جامعه ای که خود را متدین ترین ومسلمان ترین جامعه جهانی میداند و حتی موسیقی را حرام دانسته و به به دلایلی مستند به دین و شرع ، نمایش ساز را در رسانه اش قدغن اعلام می نماید ، رشد کرده ، به شهرت رسیده و با اجرای چند موزیک خوش رنگ و لعاب شش و هشت بی معنی ، جایی در میان جوانان باز کنند وکار بجایی رسد که حتی ، خود را نماینده نسل جوان ایران زمین بدانند ! ؟
نقش خانواده در تاثیر پذیری کودکان
خانواده مهم ترین و اساسی ترین کانون تربیت کودک به شمار میرود . از آنجا که خانواده اولین جامعه ایست که کودک باآن آشنا گشته و از طریق همین جامعه به درجات والایی نیل پیدا نموده و یا زمینه سقوط و در هم شکستی وی در آینده مهیا میگردد ، به همین دلیل میتوان آن را تاثیر گذار ترین مکانی دانست که ذهن کودک میتواند منبعث از آن گردد . ذائقه موسیقایی خانواده میتواند نقش بسزایی در کودک و آینده هنری وی ایفا نماید . اگر نیم نگاهی به زندگینامه هنرمندان بیافکنیم به راحتی میتوان این نکته را دریافت که درصد بسیار بالایی از هنرمندان در دامان خانواده ای هنرمند پرورش یافته اند محمدرضا شجریان فرزند یکی ازبزرگترین قاریان شهر بود که هم اکنون خود فرزندانی هنرمند دارد . شهرام ناظری صدای دلنشین اش را از پدر و مادرش به ارث برده و تربیت یافته خانواده ایست که با شعر و موسیقی انیس بوده اند فرزندش حافظ مدارج عالی موسیقی را از بهترین کالج آمریکا دریافت نموده است. نمونه دیگر را میتوان از خانواده کامکارها مثال زد خانواده ای که تحت تعالیم پدر بزرگوار خود تبدیل به یکی از تاثیر گذارترین جریانات موسیقی ایران گشتند ...
در موسیقی پاپ نیز میتوان احسان خواجه امیری را مثال زد اگر چند او راه بسیاری برای موفقیت در پیش رو دارد اما همین پیشرفت و موفقیت وی مدیون تلمذ از محضر پدریست که سالها صدایش خاموش ماند ، ایرج بزرگ . بسیارند از این دست مثالها که در جامعه موسیقی با اندکی جستار میتوان یافت. هنرمندان بزرگی که در عرصه های مختلف هنری ظهور کرده اند و به لطف حمایتها و تاثیرگذاری والدین بر روی فرزندان تبدیل به شخصیتهای هنری والایی در موسیقی گشته اند .
صدا و سیما و خیانت به موسیقی
صدا و سیمای ملی ایران را میتوان یکی از خائنین به موسیقی دانست! این سخن را به این دلیل تا بدین حد جسورانه بیان نمودم که این نهاد مقصر اصلی به شهرت رسانیدن خوانندگان فله ای و گوشه گیری و نابود کردن هنرمندان بزرگ است. دعوت از خوانندگانی که تاکنون نه اسمی از آنان در محافل هنری به میان آمده است و نه آلبومی قابل اشاره منتشر نموده اند در برنامه های مناسبتی و جشنها و اهمیت دادن به صداهایی که تنها لبخوانی میگردند و آنچه مخاطب میشنود تنها ضبط استودیویی موزیک است یکی از راههای به شهرت رسیدن است.
برای خواننده ای که تاکنون حتی یک کنسرت نیز نداده و بدنبال کسب محبوبیت است بهتر از تلویزیون چه مکانی میتواند وجود داشته باشد تا خود را به دیده اهل نظر ! نمایان نموده و کسب شهرت و در آمد نماید. در نقطه مقابل پخش بدون اجازه و ناقص آثار فاخر موسیقایی در بدترین زمانهای شبانه روز باعث گردیده تا اعتراضات گسترده هنرمندان را بر علیه سیاست های غیر مسئولانه صدا و سیما بر انگیزد . این نوع برخورد با هنرمندان واقعی در یک طرف و چهره سازی های متعدد غیر حرفه ای از بی هنران در طرف دیگر ؛ تنها یک مسئله را در اذهان تداعی میکند و آن ضدیت با موسیقی اصیل ایرانی در رسانه هاست. رسانه ای که بجای نشان دادن تصویر ساز با بی سلیقه گی تمام تصویر گل را که هیچ ارتباطی با معنای موسیقی ندارند نمایش میدهد ، و یا خواننده ای را به ناحق به عنوان چهره ماندگار سال موسیقی انتخاب میکند همه و همه حکایت از آن دارد که رسانه رابطه صمیمانه ای با اهالی موسیقی اصیل ایرانی ندارد .
مسئولین فرهنگی و بی مسئولیتی های فرهنگیان
بارها و بارها اتفاق افتاده است که مسئولین عزیزمان بادی به غبغب نازنین و یاسمین شان افکنده اند و از دستاوردهای مهم فرهنگی سخن به میان آورده اند و دولتهای قبلی را با حرکات متهورانه شان به چالش کشانده و خود را کارآمد ترین ، کاربلدترین ، کارکشته ترین وکار کن ترین مسئولان فرهنگی ممالک قبل و بعد معرفی نموده اند . اما باوجود کسب چنین دستاوردهای عظیم الجثه ای تاکنون در زمینه رعایت قانون کپی رایت و حفظ حقوق مادی و معنوی تولید کنندگان اثر به هیچ وجه من الوجوه موفق نبوده اند .
همواره برای نگارنده جای سئوال بوده است که چگونه تعداد خواننده گان زیر زمینی از نوع رو زمینی اش ! بیشتر میشود و آیا هیچ نظارتی بر روند تولید یک قطعه موسیقی در کشور وجود ندارد ؟ آیا مرجعی ناظر بر اعمال خوانندگانی که از هر گوشه ای چند مشتی از آنها بیرون خزیده و هنر بی مثال خود را تقدیم دوستداران موسیقی میکنند وجود ندارد ؟ براستی اگر قانونی برای تولید آثار موسیقی در کتاب قانون و یا نهادهای مربوط مدون و ثبت گردیده است دلیل اینهمه قانون شکنی چه میتواند باشد ؟
چگونه است که برای صدور مجوز انتشار اثر موسیقایی فاخری چون „گاهی سه گاهی” که چند جوان آن را با جان و دل اجرا نموده و الحق که بسیارزیبا و دلنشین نیز گشته است بایستی حدود سه سال منتظر ماند اما همه روزه شاهد انتشارموزیکهای بی ریشه ای بود که در وب سایتها به رایگان برای دانلود در اختیار عموم قرار میگیرند ؟ اگر اینگونه است بهتر است تا تمام آثار موسیقی از زیر دستان دفتر موسیقی وزارت ارشاد رد شوند و لازمه انتشار یک آلبوم و حتی یک قطعه موسیقی دریافت مجوز برای آن باشد چرا که در اینصورت قطعا تعداد خوانندگانی چون مخته ، ساسی مانکن ، تتلو ، تهی ، مستی ، دو حنجره ، رضایا ، طعمه ، مامبو ، هاکان ، توکا (حیرانم از نامها ) و... هزاران اسم دیگر از این دست کاسته شده و دیگر صدایشان شنیده نخواهد شد . چرا که لازمه فعالیت در هر سبکی از موسیقی کسب دانش در آن زمینه میباشد .
پاپ هم پاپهای قدیم
همواره بر این اعتقادم که هیچگاه نباید خود را در قید و بند موسیقی اصیل محصور کرد و بایستی به سایر آثار نیز گوش فرا داده و آنها را شنید . از آثار موسیقی کلاسیک غربی گرفته تا آلبومهای خوانندگان جدید ایرانی . این تنوع در نگرش به آثار موسیقی باعث خواهد گشت تا بتوان موسیقی خوب را (از هر جنسی) با نوع نا زیبایش تشخیص داد . با شنیدن موزیکها و قطعات تولید شده در سالهای اخیر چه در داخل و چه خارج از کشور میتوان به کیفیت آثار ماندگار ارائه شده در دهه های قبل پی برد، آثاری که جمله گی توسط خواننده گانی ارائه گردیدند که در دورهایی در داخل کشور مشغول فعالیت های هنری خویش بودند و به دلیل مسایلی که بر همگان روشن است ، ایران را ترک گفتند .
با دقت در بافت آثار خلق شده آن زمان میتوان راز ماندگاری آنها را دریافت ، هر ضلع مثلث خواننده ، آهنگساز و شاعر در اکثر آثار قدیم قابل تامل و تحسین بر انگیز بود . اشعار ناب شاعرانی چون اردلان سر افراز و ایرج جنتی عطایی در قالبی آهنگین توسط مطرح ترین آهنگسازان تاریخ موسیقی پاپ چون فرید زولاند و واروژان با صداهایی ماندگار چون ابراهیم حامدی ، داریوش اقبالی ، نصرالله معین و بسیاری از هنرمندان ایجاد شدند و دست به دست هم دادند تا آثاری ناب در موسیقی پاپ خلق گشته و ماندگار گردند تا خاطرات روزهای جوانی ما را به شکلی زیبا و رنگین ثبت نمایند . حتی موزیکهای شش وهشتی آن زمان هم بسیار ارزشمند تر از هم نوعان خود در این دوره بودند . اما به مرور زمان و باپر رنگ تر گشتن حضور جوانان در موسیقی ، بزرگان این عرصه به فکر بازنشستگی افتاده اند و فعالیت خود را محدود نموده اند .
بزرگترین بحران : نبود اساتید موسیقی پاپ
اگر چند در عرصه موسیقی پاپ گاها خوانند گان مطرحی ظهور کرده و نامی برای خود دست و پا میکنند اما تعداد این نامها بسیار کمتر از تعداد فعالان این عرصه است. اگر تمام پاپ خوانها را جزو فعالین موسیقی پاپ به شمارآوریم تعداد نامهای مطرح در میان سیل فعالان این عرصه گم خواهد شد . میتوان بزرگترین علت مطرح نگشتن خوانندگان پاپ را نبود اساتید نام آور به اندازه تعداد فعالان آن دانست.
پس از انقلاب 57 و خروج هنرمندان پاپ که کم نیز نبودند وضعیت موسیقی پاپ در ایران بسیار وخیم گشت. نبود استاد و در نقطه مقابل آن افزوده گشتن تعداد علاقه مندان به این رشته باعث گشته بود تا دوستداران موسیقی پاپ نتوانند تحصیلات موسیقایی را در کنار اساتید بنام تجربه نموده و تکمیل کنند .
اگر به نامهایی که در سطور بالا بدانها اشاره گردید اسامی چون سیاوش قمیشی ، ابوالحسن ستار پور (ستار) ، حسن شماعی زاده ، فرامرز اصلانی و بسیاری دیگر را اضافه نماییم میتوان به راحتی بر این نکته صحّه گذاشت که موسیقی پاپ ایرانی با حضور این افراد رشد قابل توجهی مینمود و اینگونه دچار هرج و مرج نمیگشت.
موسیقی های نو ...
ظهور موسیقی های نو و جدید غربی و ورود آن به جمع موسیقیهای ایرانی باعث گردیده است تا چنین سبکهایی خوانندگان خاص خود را نیز بطلبند . آنجاست که خوانندگان نو با موسیقی نو شان به بازار وارد گشته و مورد استقبال ایرانیان غرب پرست قرار میگیرند . نسل جدید موسیقی های وارداتی چون رپ و راک وترنس و مانند آنها در میان نسل جوان جای خود را بخوبی باز کرده اند و مورد استقبال قرار گرفته اند ، همین مسئله باعث تولد خوانندگان جدیدی در عرصه این نوع موسیقی ها گشته است.
از تمام سخنان یاد شده در سطور بالا این نتیجه را حاصل میگردد که حال موسیقی ایرانی این روزها خوب نیست. از هر دری صدایی می آید ، افزوده شدن تعداد خوانندگان بی دانش موسیقی و ورود آنهابه عرصه فعالیت حرفه ای موسیقی ، زنگ خطریست برای ما تا اندکی به خود آییم و موسیقی بیمار این روزهایمان را مداوا کنیم . باید توجه داشت که نمیتوان تمام ایرادات را بر گردن مسئولین نهاد اگر چند همه واقفیم در عرصه فرهنگ سازی در جامعه ایرانی توسط مسئولان کوتاهی و قصور بسیاری گردیده است اما خود تا چه حد در غالب بودن فرهنگ غربی در جامعه ایرانی مقصریم ؟ خود چقدر در اخلاقیات ، عادات ، روش زندگی و هنر از غربیها کپی برداری کرده ایم ؟
موسیقی نماد فرهنگ هر کشوریست اگر موسیقی جامعه ای بیمار باشد فرهنگ آن جامعه بیمار است ؛ موسیقی این روزهای ایران نیز بیماری شدیدی گرفته است. اگر به یاری اش نشتابیم ، فرهنگمان را بر باد خواهیم داد ...
محمد جواد صحافی
پاسخ با نقل قول
علاقه مندي ها (Bookmarks)