سوالات کاربران مبتدی در مورد ویلن (وارد شدن به دنیای ویلن و ...)

[rez16]

سلام
من امروز كه داشتم با سازم تمرين ميكردم سازم ضربه ديد و سيم لا ناكوك شد. اومدم كوكش كنم ديدم گوشيش هرز مي چرخيد. يعني چه بلايي سر سازم اومده؟ شكسته؟

[virtuoso]

سلام
من امروز كه داشتم با سازم تمرين ميكردم سازم ضربه ديد و سيم لا ناكوك شد. اومدم كوكش كنم ديدم گوشيش هرز مي چرخيد. يعني چه بلايي سر سازم اومده؟ شكسته؟

سلام.
باید گوشی رو حین پیچوندن به سمت داخل هم هُل بدین تا وقتی سیم کوک شد گوشی هم کاملا سفت بشه. اگه باز هم مشکلی داشت بگین.
اگه گوشی کاملا هرز شده باشه باید تراشیده بشه (یا تعویض بشه) ... اما بعید میدونم این اتفاق برای گوشی ویلن شما افتاده باشه

[angelmalfoy]

یه سوال داشتم
صدا گیر چند مدله و چجوریه نحوه کارش؟
چقد حجم صدا کم می کنه؟
آیا جوری هست که صدا ویولنو کم کنه مثلا صدا از اتاق به سالن شنیده نشه؟

[virtuoso]

یه سوال داشتم
صدا گیر چند مدله و چجوریه نحوه کارش؟
چقد حجم صدا کم می کنه؟
آیا جوری هست که صدا ویولنو کم کنه مثلا صدا از اتاق به سالن شنیده نشه؟

صدا گیر یا همون „سوردین” انواع مختلفی داره که معروفترین هاش سوردین های پلاستیکی و فلزی هستن (البته فکر می کنم سوردین چوبی هم وجود داشته باشه اما من باهاش کار نکردم)
سوردین پلاستیکی معروفترین نوع این وسیله هست که معمولا روی ویلن خیلی از نوازنده های بزرگ وجود داره (پشت خرک و روی سیم های دوم و سوم سوار میشه ... وقتی میخوان ازش استفاده کنن از سمت سیم گیر می کشن و روی خرک میذارنش)
صدا رو زیاد کم نمی کنه ولی جنس صدا رو تا حدودی نرم می کنه.
سوردین پلاستیکی اصولا برای کم کردن صدا نیست. فقط جنس صدا رو تا حدودی تغییر میده. قسمت هایی از بعضی از نت ها هستن که نوشته شده صدا باید بصورت گرفته شده و سوردین شده ایجاد بشه اونجا باید از همین نوع سوردین استفاده کرد (بهش سوردین ارکستری هم گفته میشه ... بعضی وقتا نیاز هست که تمام نوازنده های ویلن یه ارکستر یه قطعه رو با سوردین بنوازن ... یا مثلا قسمتی از یه قطعه رو)

سوردین فلزی نوع دیگری از سوردین هست که البته خیلی ها میگن به خرک آسیب می رسونه و حتی تا دقایقی بعد از اینکه از روی خرک برداشته میشه کماکان صدای ویلن تو دماغی هست (البته سوردین فلزی هم انواع مختلفی داره و مدل های گرون تر خب طبیعتا بهتر هستن). سوردین فلزی در مواقع نیاز روی خرک سوار میشه و وقتی نخواین ازش استفاده کنین کاملا جدا میشه. صدای ویلن رو تا حد زیادی کم می کنه (خودم از هر دو نوع سوردین استفاده می کنم اما وقتی بخوام صدا از اتاقم خارج نشه از سوردین فلزی استفاده می کنم)

اساس کار سوردین این هست که روی خرک قرار می گیره و به خرک می چسبه و باعث میشه خرک به راحتی مرتعش نشه... این جلوگیری از ارتعاش باعث کم شدن صدا و تغییر رنگ صدای ویلن میشه (صدا رو ممکنه نرم تر یا تو دماغی تر کنه)

[angelmalfoy]

صدا گیر یا همون „سوردین” انواع مختلفی داره که معروفترین هاش سوردین های پلاستیکی و فلزی هستن (البته فکر می کنم سوردین چوبی هم وجود داشته باشه اما من باهاش کار نکردم)
سوردین پلاستیکی معروفترین نوع این وسیله هست که معمولا روی ویلن خیلی از نوازنده های بزرگ وجود داره (پشت خرک و روی سیم های دوم و سوم سوار میشه ... وقتی میخوان ازش استفاده کنن از سمت سیم گیر می کشن و روی خرک میذارنش)
صدا رو زیاد کم نمی کنه ولی جنس صدا رو تا حدودی نرم می کنه.
سوردین پلاستیکی اصولا برای کم کردن صدا نیست. فقط جنس صدا رو تا حدودی تغییر میده. قسمت هایی از بعضی از نت ها هستن که نوشته شده صدا باید بصورت گرفته شده و سوردین شده ایجاد بشه اونجا باید از همین نوع سوردین استفاده کرد (بهش سوردین ارکستری هم گفته میشه ... بعضی وقتا نیاز هست که تمام نوازنده های ویلن یه ارکستر یه قطعه رو با سوردین بنوازن ... یا مثلا قسمتی از یه قطعه رو)

سوردین فلزی نوع دیگری از سوردین هست که البته خیلی ها میگن به خرک آسیب می رسونه و حتی تا دقایقی بعد از اینکه از روی خرک برداشته میشه کماکان صدای ویلن تو دماغی هست (البته سوردین فلزی هم انواع مختلفی داره و مدل های گرون تر خب طبیعتا بهتر هستن). سوردین فلزی در مواقع نیاز روی خرک سوار میشه و وقتی نخواین ازش استفاده کنین کاملا جدا میشه. صدای ویلن رو تا حد زیادی کم می کنه (خودم از هر دو نوع سوردین استفاده می کنم اما وقتی بخوام صدا از اتاقم خارج نشه از سوردین فلزی استفاده می کنم)

اساس کار سوردین این هست که روی خرک قرار می گیره و به خرک می چسبه و باعث میشه خرک به راحتی مرتعش نشه... این جلوگیری از ارتعاش باعث کم شدن صدا و تغییر رنگ صدای ویلن میشه (صدا رو ممکنه نرم تر یا تو دماغی تر کنه)

نوع فلزی چه اسیبی به خرک می رسونه؟

[virtuoso]

نوع فلزی چه اسیبی به خرک می رسونه؟

اگه زیاد استفاده بشه جا میندازه روی خرک.
البته من 3-4 ساله که استفاده می کنم ... اما کسانی که خرک های خوب و گران قیمت دارن بهتره که از سوردین فلزی استفاده نکنن.
بعضی از افراد هم هستن مثل من که در هر صورت نباید صدای سازشون از اتاق بیرون بره ... ما مجبوریم از سوردین فلزی استفاده کنیم.
میتونین با استادتون بیشتر مشورت کنین.

[salifarrokh]

سلام دوستان
من قصد دارم یادگیری ویولن رو شروع کنم و به همین دلیل چند تا سوال داشتم که ممنون میشم راهنماییم کنید
- میخواستم بدونم برای یادگیری ویلون نیاز به کلاس هست یا میشه اونو با تمرین و استفاده از کتاب و فیلم هم فرا گرفت؟!!
- در مورد ساز های مختلف هم اطلاعاتی رو میخواستم و اینکه برای شروع باید از چه سازی استفاده بشه؟
- سوال اخرمم در مورد سختی ویولن هست و اینکه چجوری بفهمم ایا استعداد لازم برای یادگیری ویولن رو دارم یا نه؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

[Nilya]

سلام دوستان
من قصد دارم یادگیری ویولن رو شروع کنم و به همین دلیل چند تا سوال داشتم که ممنون میشم راهنماییم کنید
- میخواستم بدونم برای یادگیری ویلون نیاز به کلاس هست یا میشه اونو با تمرین و استفاده از کتاب و فیلم هم فرا گرفت؟!!
- در مورد ساز های مختلف هم اطلاعاتی رو میخواستم و اینکه برای شروع باید از چه سازی استفاده بشه؟
- سوال اخرمم در مورد سختی ویولن هست و اینکه چجوری بفهمم ایا استعداد لازم برای یادگیری ویولن رو دارم یا نه؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست عزیز
ورودتون به عرصه ی موسیقی رو تبریک میگم
-در مورد سوال اولتون باید بگم که به نظر من شروع یادگیری ویولن بدون استاد کاری بسیار سخت و تقریبا نشدنیه. به چندین دلیل. یک اینکه استیل صحیح (اکل) در نواختن ویولن بسیار مهمه. اگه اکل یک نوازنده صحیح باشه بیشتر از نصف راه رو رفته. و این مسئله با دیدن فیلم های آموزشی درست نخواهد شد. استاد باید از تمام زوایا اکل هنرجو رو چک کنه و اصلاح کنه که مدت ها زمان میبره. دو اینکه چون ویولن پرده نداره و جای نت ها روی اون مشخص نیست هنرجویی که گوشش به صدای صحیح نت ها عادت نکرده ممکنه همش فالش بزنه و متوجه هم نشه. بعد از مدتی هم گوشش به اون صدا ها عادت میکنه و دیگه تغییر دادنش سخت میشه و ... . به همین دلایل بهتره که با یک استاد دلسوز شروع کنید. بعد از مدتی که اصول اولیه رو آموختید میتونید اگه شرایط کلاس رفتن رو ندارید خودتون تو خونه تمرین کنید. البته همین اصول به نظر من یه چند سالی طول میکشه در آدم های معمولی.
- در مورد ساز هم در ابتدا یه ساز معمولی با قیمت حدودا ۵۰۰ تومن مناسبه که تا یکی دو سال (چه بسا بیشتر) جوابگو باشه. بهتره بعد از انتخاب استاد در مورد ساز باهاشون مشورت کنید.
- ویولن ساز سختی هست. درش شکی نیست. ولی کار نشد نداره. اگه علاقه داشته باشید به نظرتون سخت نمیاد. منظورم اینه که متوجه نمیشید که چه کار سختی دارید انجام میدید. و استعداد هم به نظر من اونقدری که پشتکار و علاقه مهم هست مهم نیست. یه درس رو یکی با ۱۰ بار زدن میتونه خوب بزنه. یکی با ۲۰ بار. تفاوت تو وقتیه که باید گذاشته بشه. نمیشه گفت چون من استعداد ندارم پس نمیتونم فلان کارو بکنم. همه ی کسایی که ویولن میزنن نابغه ی ویولن نیستن. اکثرا آدم هایی معمولی هستند با سطح استعداد معمولی. اگه علاقه دارید برید دنبالش که بعدا پشیمون نشید که فرصت ها تون رو از دست دادید. مشکلی هم داشتید اینجا مطرح کنید، دوستان اگه بتونند کمکتون کنند مطمئن باشید دریغ نمیکنن.
موفق باشید

[Dood:p]

عرض ادب! نمیدونم جای درستی دارم می پرسم یا نه (تاپیک راهنما رو چک کردم بازم به نتیجه نرسیدم سوالم بهتره تو کدوم تاپیک مطرح بشه)

در ابتدا لازمه بگم که من خودم احساس می کنم هنوز مفهوم گام رو درک نکردم هرچند مطالب زیادی خوندم راجع بهش و تا اواسط کتاب ل ویولن3 هم تمرین داشته م...

مشکلی که دارم اینه که استادم به تمرین های هر گام تو کتاب ل ویولن 3 که می رسه می گه با این چند خط تمرینی که اینجا هست چیزی دستگیرت نمیشه (و حتی اتد های ولفارت رو هم معتقده کافی نیست و بیشتر برای سرعت و قدرت انگشت گذاری خوبه) ؛ در عوض بهم میگه که یه قطعه رو که بفرض مثال بلد بودی از گام x بزنی حالا که درس رسیده به گام y ، خودت انتقال بده به این گام و دوباره تو گام جدید تمرینش کن... من این کار رو به سختی برای چند قطعه انجام دادم ولی حقیقتا خودم هم نمیدونم چجوری شد؛ می خواستم بپرسم این قضیه انتقال دادن از یک گام به یک گام دیگه چطوریه دقیقا؟! اگه ممکنه راجع به گام هم اگه توضیحی لازمه لطف کنید بدید

[javadh2]

سلام دوست عزیز واسه یادگرفتن هر سازی اول باید علاقه داشته باشی بعدش بری کلاس بهتره زوتر یاد میگیری البته اگی قبل از کلاس رفتن یه کتابی گیر بیاری که از اطلاعات اولیه ویولن چیزی بفهمی خیلی بهتر میشه

[virtuoso]

عرض ادب! نمیدونم جای درستی دارم می پرسم یا نه (تاپیک راهنما رو چک کردم بازم به نتیجه نرسیدم سوالم بهتره تو کدوم تاپیک مطرح بشه)

در ابتدا لازمه بگم که من خودم احساس می کنم هنوز مفهوم گام رو درک نکردم هرچند مطالب زیادی خوندم راجع بهش و تا اواسط کتاب ل ویولن3 هم تمرین داشته م...

مشکلی که دارم اینه که استادم به تمرین های هر گام تو کتاب ل ویولن 3 که می رسه می گه با این چند خط تمرینی که اینجا هست چیزی دستگیرت نمیشه (و حتی اتد های ولفارت رو هم معتقده کافی نیست و بیشتر برای سرعت و قدرت انگشت گذاری خوبه) ؛ در عوض بهم میگه که یه قطعه رو که بفرض مثال بلد بودی از گام x بزنی حالا که درس رسیده به گام y ، خودت انتقال بده به این گام و دوباره تو گام جدید تمرینش کن... من این کار رو به سختی برای چند قطعه انجام دادم ولی حقیقتا خودم هم نمیدونم چجوری شد؛ می خواستم بپرسم این قضیه انتقال دادن از یک گام به یک گام دیگه چطوریه دقیقا؟! اگه ممکنه راجع به گام هم اگه توضیحی لازمه لطف کنید بدید

سلام دوست عزیز.
همین که تاپیک راهنما رو خوندین خیلی برای من ارزشمنده، متشکرم. سوالتون رو جای خوبی مطرح کردین.
مفهوم گام رو بهتره شما اول بصورت تئوری و بعد بصورت عملی یاد بگیرین. گام به صورت خیلی ساده یعنی توالی 8 نت (مثلا از نت دو شروع کنیم و به نت دوی بعدی برسیم. فرض کنید با انگشت سوم روی سیم چهارم نت دو رو اجرا کنیم و بعد نت ها رو پشت سر هم بنوازیم تا به نت دویی برسیم که با انگشت دوم روی سیم دوم ایجاد میشه. اینجوری یک گام رو اجرا کردیم. دو ر می فا سل لا سی دو)
حالا گام ما بطور کلی میتونه دوتا حالت داشته باشه (البته گام های مختلفی داریم ولی من ساده توضیح میدم) : مینور و ماژور
اگه نیاز بود بگین تا من گام مینور و ماژور رو همین جا توضیح بدم. شما به راحتی توی کتاب های تئوری می تونین این گام ها رو پیدا کنین.
گامی که توضیح دادیم گام دو ماژور هست. (بطور خلاصه اگه بین درجات سوم و چهارم و همچنین هفتم و هشتم یک گام نیم پرده فاصله باشه و بقیه ی فواصل یک پرده ای باشن می گیم ماژور ... اگه بین درجات دوم و سوم - و پنجم و ششم نیم پرده باشه و بقیه یک پرده ای باشن میشه مینور)
گام نوازی در واقع انگشت های شما رو به جای صحیحشون توی اون گام یا تونالیته عادت میده. مثلا همین گام دو ماژور ... توی این گام همه ی نت ها معمولی (بکار) هستن. پس وقتی گام دو رو تمرین کنین انگشتاتون به جای صحیحشون توی این گام عادت می کنه و وقتی بخواین قطعه ای رو در تونالیته ی دو ماژور اجرا کنین کمتر فالش می زنین.
اتودهای ولفارت برای روان شدن نوازندگی، قدرت آرشه کشی و انگشت گذاری عالی هستن.
اون تمرینی که استاد شما میگه خوبه ولی کار اتود نوازی و گام نوازی رو نمی کنه. هر تمرینی ویژگی ها و فواید خاص خودش رو داره.
برای این تمرینی که استادتون میگه باید چندتا چیز رو بلد باشین.
(یه نکته : معمولا بعضی ها میگن بهتره بگیم مثلا فلان قطعه در تونالیته دو ماژور هست نه گام دو ماژور ... علتش اینه که ما توی یه قطعه 8 نت متوالی که اجرا نمی کنیم. در واقع بعضی از نت ها رو آهنگساز به شیوه ی خاصی می چینه که این در واقع تونالیته هست)
اول باید بدونین قطعه در چه تونالیته ای هست. مثلا دو ماژور (یا باید از استادتون بپرسین یا خودتون تشخیص بدین. برای تشخیصش نیاز هست که با مینور و ماژور آشنا باشین ... البته گام های دیگه ای هم داریم)
بعد باید بدونین ویژگی های تونالیته ای که میخواین به اون منتقل کنین چیه. مثلا میخواین از دو ماژور برین به ر ماژور. توی دو ماژور تمام نت ها بکار هستن ولی توی ر ماژور نت های دو و فا دیز هستن. پس اول سر کلید رو دو دیز و فا دیز می نویسین. بعدش تمام نت ها رو به اندازه ی یک درجه یا یک پرده بالا می برین (چون نت ر یه پرده بالا تر از دو هست) ... مثلا لا میشه سی ... سل میشه لا و ...
اینجوری قطعه انتقال پیدا می کنه.

[Nilya]

در تکمیل صحبت های آقای احمدی عزیز میخواستم یه چیزیو اضافه کنم. قبلش یه توضیحی در مورد تونیک گام بگم. تونیک همون نتی هست که گام از اون شروع میشه(درجه اول). که نامگذاری گام هم بر اساس تونیک صورت میگیره. مثلا دو ماژور از دو شروع میشه. یا سل ماژور (که سر کلید فا دیز داریم) از سل شروع میشه. تونیک خیلی نت مهمیه. حتما تا حالا دقت کردید که وقتی یه ملودی رو میشنوید اگه وسطش نگهش دارید حس میکنید هنوز تموم نشده و بعدش باید یه نت دیگه باشه. ولی بعضی وقتا اینطور نیست. مسئله بر میگرده به همین تونیک. مثلا قطعه ای که تو تنالیته دو ماژور نوشته شده قاعدتا روی نت دو تموم میشه. اگه غیر از این باشه به شنونده حس تموم نشدن قطعه دست میده. همش منتظره یه چیز دیگه در ادامه بشنوه. تونیک، نتیه که موزیک روش حل میشه. یه نگاه به قطعاتی که تا به حال زدید بکنید متوجه میشید که همشون از این قانون پیروی میکنند.
حالا شما میای قطعه ای که تو دو ماژور نوشته شده رو میبری به سل ماژور. مثلا اینجا فا رو دیز میکنید. آیا این کار کافیه؟؟ اما با تونیک میخواید چی کار کنید. اون قطعه تو تنالیته ی دو ماژور نوشته شده. و تو اون تنالیته هست که نت دو حس پایان قطعه یا پایان بیان یک حس رو منتقل میکنه. ولی وقتی برداری قطعه رو تو سل ماژور بزنی دیگه اون حس و منتقل نمیکنه. واسه همین به گوشت یکم عجیب میاد به نظر من. و فکر میکنی یه جایی داری اشتباه میکنی. واسه تغییر تنالیته ی یک قطعه کلا باید از یه نت دیگه شروع کنی و به یه نت دیگه ختم کنی. ولی فواصل رو رعایت کنی. مثلا همین دو ماژور و سل ماژور رو در نظر بگیر. فاصله ی بین دو تا سل چقدره؟ 3.5 پرده. پس یعنی شما باید همه ی نت ها ی اون قطعه رو به اندازه 3.5 پرده ببری بالا!! این میشه انتقال گام. این کار برای یک تمرین انگشت گذاری واسه گام ها (که الان شما احتمالا دارید گام های بمل دار رو میزنید) پیچیده میشه. مخصوصا اگه به فواصل تسلط نداشته باشید کل انرژیتون صرف این میشه که ببینید مثلا نت سی 3.5 پرده بره بالا چی میشه. تازه این فقط واسه گام های ماژور هست که الگوشون مثل همه. اگه بخوای از یه گام ماژور به مینور بری که دیگه بیچاره میشی. اگه همین جوری فقط علامت های سر کلید رو تغییر بدید هم موقع شنیدن قطعه ای که دارید میزنید دچار سردرگمی میشید. به نظر من سعی کنید تمرینات گام نوازی انجام بدید. تمرینات انگشت گذاری تو گام های مختلف را رو سیم های مختلف و با سرعت های مختلف انجام بدید. برای هر گامی هم بالاخره یه قطعه یا اتودی که مناسب شما باشه نوشته شده. این تمرینی که میگید واسه کسی خوبه که داره تئوری هم میخونه و به فواصل تسلط کافی داره حالا در عمل میخواد ازش استفاده کنه تا تسلطش بیشتر بشه. نه واسه کسی که میخواد انگشت گذاریش رو قوی کنه و شاید اولین باره که داره یه گام جدید رو مینوازه.

[Dood:p]

سلام دوست عزیز.
همین که تاپیک راهنما رو...
.
..
...
... اینجوری قطعه انتقال پیدا می کنه.

در تکمیل صحبت های آقای احمدی عزیز ...
.
..
... که داره یه گام جدید رو مینوازه.

سپاس فراوان از هر دو بزرگوار که وقت گذاشتید و توضیح مفصل دادید عالی بود!
من کلی چیزی یاد گرفتم و کلی هم سوال مبتدیانه ی دیگه واسم پیش اومد که همه ش رو می نویسم هر وقت هر کس حوصله داشت لطف کنه جواب بده ممنون میشم

عرض کنم که این تعریفا که مثلا گام 8 تا نته از فلان شروع میشه میره به خودش می رسه و نمیدونم ماژور مینور داره کروماتیک و هارمونیک و ملودیک و... داره بالا رونده و پایین رونده داره... الگوی فواصل دارند هر کدوم... و اینکه چجور از یک گام گام دیگه ساخته میشه و از درجه چندم شروع کنیم و... ایــــــــــــــــــنا هــــــــمـــــــه رو تو کتابها و جزوات مختلف {از جمله پرویز منصوری و مصطفی کمال پور تراب که مثلا من بشخصه نگاهی انداختم} نوشتن ولی آخه از تعریف کردن اینا چی حاصل میشه من نمی فهمم...

همونطور که خودتونم میگید اینکه میگن قطعه تو گام فلانه درست نیست و بهتره بگیم تونالیته ی فلانه! این گام ها به چه درد می خورن؟ اینکه 8 تا نت رو پشت سر هم بزنی که هیچ ملودی ای تولید نمیشه، پس فلسفه اش چیه؟! (البته تعریف ملودی خودش باز مسئله است...) نهایتا این تصور ایجاد میشه که صرفا به این خاطر تعریف شده که یه نظمی به حالت های مختلف انگشت گذاری داده بشه و هر کدوم یه اسم داشته باشن تا با اون شناخته بشن

و به همین ترتیب این سوال برام مطرحه که گام نوازی چیه؟! آیا زدن همین نت های پشت سر همه؟! خب این تمرین که بجز دقت انگشت گذاری کاری نمی کنه؟! دقت انگشت گذاری رو هم با زدن نت های غیر پشت سر هم هم که میشه بدست آورد تازه اینجوری سخت تر هم هست... منظورتون از گام نوازی چیه؟!
منظورتون از اتود نوازی چیه؟! اصلا اتود چیه؟! (چیزی جز چند خط مشقه که هدفش تمرین کردن تکنیکها و انگشت گذاری هاست؟!) اتود با تونالیته چه فرقی داره؟ (آرپژ و آکورد و... رو هم دقیقا نمیدونم)
اینکه تو این مثال خاص تمام نت ها یک پرده بالا میرن (بخاطر اینکه ر از دو یک پرده بالاتره) همیشه صادقه؟! ینی باید ببینیم نت اول گام قدیم (به تعبیری، تونیک اون گام) با نت اول گام جدید چقدر فاصله داره و بعد تمام نت های قطعه رو به اون اندازه جابجا کنیم؟ (و طبعا قطعه از یک نت جدید شروع و به یک نت جدید ختم خواهد شد) دیز و بمل هاش هم که خودبخود مطابق با گام جدید گذاشته می شن اول خط و همه چیز جفت و جور میشه... ؟
تبدیل یک قطعه تونالیته مینور به تونالیته ی ماژور و برعکس ممکنه؟! اونجا که فکر نمی کنم بشه اینطوری عمل کرد...
اینکه میگید انرژی زیادی تلف می کنه واقعا درسته خیلی اعصاب خورد می کنه تا فواصل رو رعایت بکنی، ولی خب اگه اینکارو نکنی پس چیکار کنی؟ استادم میگه اینکه فقط رو انگشت گذاری این گام کار کنی که درکی ازش پیدا نمی کنی و حسی بدست نمیاری {آخه مگه گام مستقلا حس داره؟!} و باید بتونی حس هر گام رو درک کنی که یک قطعه رو هر وقت خواستی ببری به اون گام و نتیجتا زیر یا بم تر بشه و بتونی با صدای ساز های دیگه ی گروه هماهنگ بشی... یا مثلا اینکه یادم میاد یه بار گفت وقتی یکی آواز می خونه باید بفهمی مثلا اگه میخوای یه قطعه رو همراهش بزنی تشخیص بدی که تو چه گامی بزنیش و...

[Nilya]

من دقیقا حس شما رو درک میکنم. چون خودم این حال و داشتم. کلی سوال های این مدلی از استادم میکردم که بابا اصلا چرا اینا رو این مدلی تعریف کردن؟ اصلا واسه چی از همون اول انقدر پیچیده؟ این چرا این جوریه؟ اون چرا اون جوریه؟ اینو چرا این جوری نوشتن؟ و هزار و یک سوال دیگه. اونم هی سعی میکرد که یه جوری توضیح بده که من بفهمم جریان چیه. اما من بازم میگفتم چرا؟ آخرش بهم گفت ببین تو هنوز درکشو نداری حالا من هرچی بگم تو سر در نمیاری. واقعیت هم همینه. من چه میفهمیدم مثلا هارمونی تو موسیقی یعنی چی؟
اینکه میگی تعاریف به چه درد میخورن خب تعاریف رو اول باید بفهمی که وقتی داری ازش استفاده میکنی این استفاده با فکر باشه. بدونی داری چی کار میکنی. اگه وقتی میخوای یکی میخونه یا اصلا ساز میزنه بفهمی که تو چه گامیه خب باید بدونی خصوصیت هر گام چه هست. اینکه شما میگی این تصور ایجاد میشه که واسه هر حالت انگشت گذاری یه اسم گذاشن صحیح نیست. ما گامی نداریم که مثلا در اون فقط سل دیز باشه! ولی میتونیم جوری انگشت گذاری کنیم که فقط سل، دیز باشه! بمل ها و دیز های سر کلید ترتیب دارن. وقتی سر کلید سل دیز داشته باشی حتما قبلش فا دیز و دو دیز هم داری. همه چیز از رو قاعده و نظم جلو میره.
این که چرا ۸ تا نت رو پشت هم نوشتن هم به خاطر همین نظمه. چون اول شما باید اجزای لازم رو داشته باشی و بدونی چیه بعد بیای بگی آقا این قطعه که من نوشتم تو تنالیته فلانه. این که این قطعه در تنالیته ی مثلا دو ماژوره یعنی اینکه توش از اجزای گام دو ماژور استفاده شده. توش ممکنه چند جا هم نتی رو دیز یا بمل کرده باشه اما بیس قطعه از دو ماژوره.
حالا اصلا چرا ما گام های مختلف داریم؟ واقعا همون حسیه که منتقل میشه به نظر من. مثلا به نظر من گام های مینور اکثرا ترسناکن حتی همون ۸ تا نت پشت همشم ترسناکه واسه من.
تمرینات گام هم مختلفند. این ۸ نت رو پشت هم بزنی ساده ترین تمرینه. اینجوری نیست که همش پشت سر هم اینا رو بزنید. اتفاقا بعدش تمرینا این جوریه که پشت سر هم نیستن. مثلا یه مدل تمرین میتونه این جوری باشه که برای مثال روی سیم لا توی یک گام خاص با ترتیب ها مختلف انگشت گذاری کنی. ترتیب مختلف یعنی مثلا یه دفعه ۱۲۳۴ بذاری. یه دفعه ۱۳۴۲، ۴۳۲۱، ۳۲۴۱ و ... و البته با سرعت های مختلف. تو کتاب های مربوط به گام میتونی تمرینای بیشتری هم پیدا کنی.
اتود هم تمرینیه که هدفداره. همون طور که خودتونم گفتید. بعضی از اتودها کسل کنندن ، بعضیاشون بسیار زیبان. ولی هدف اصلیشون این نیست که گوش نواز باشن.

[Nilya]

اینکه تو این مثال خاص تمام نت ها یک پرده بالا میرن (بخاطر اینکه ر از دو یک پرده بالاتره) همیشه صادقه؟! ینی باید ببینیم نت اول گام قدیم (به تعبیری، تونیک اون گام) با نت اول گام جدید چقدر فاصله داره و بعد تمام نت های قطعه رو به اون اندازه جابجا کنیم؟ (و طبعا قطعه از یک نت جدید شروع و به یک نت جدید خط خواهد شد) دیز و بمل هاش هم که خودبخود مطابق با گام جدید گذاشته می شن اول خط و همه چیز جفت و جور میشه... ؟
تبدیل یک قطعه تونالیته مینور به تونالیته ی ماژور و برعکس ممکنه؟! اونجا که فکر نمی کنم بشه اینطوری عمل کرد...

.

اگه الگوی گام ها یکی باشه. یعنی فواصل یکی باشه که در تمام گام های ماژور به این گونه هست روال کار به همین شکل. الگوی گام های ماژور (فواصل بین نت ها) هم این شکلیه: پرده، پرده، نیم پرده، پرده، پرده، پرده، نیم پرده.
همه نت ها فاصلشون یه پردست به غیر از می تا فا- و سی تا دو. که به طور ذاتی نیم پردست فاصلشون. رو کیبوردم اگه ببینی بین این نتا کلاویه ی سیاه نداریم. شما اگه از نت دو شروع کنی و این الگوی فاصله رو رعایت کنی تا برسی به دوی اکتاو بعدی ، گام دو ماژور رو ساختی. حالا اگه از سل شروع کنی وقتی به فا برسی واسه این که الگوت به هم نریزه مجبوری فا رو دیز کنی. واسه اینه که تو سل ماژور فا دیزه.
تبدیل از ماژور به مینور هم شدنش میشه. ولی دیگه این جوری نیست. یعنی یه مقداریش اینجوریه. ولی چون الگوش فرق میکنه باید بعدش که قطعه رو انتقال دادی با استفاده از علامت های عرضی فواصل رو دستی درست کنی به این انتقال گام هم در اصطلاح میگین ترنسپوز (یه چیزی تو این مایه ها) یه سرچ کن شاید اطلاعات بیشتری دستگیرت شد.
واسه پیدا کردن درک از یک گام خب چرا قطعاتی که واسه همون گام نوشته شدن رو نمیزنید؟
کاری که استاد شما میگه انجام بدید درسته. خیلی هم جالبه به نظر من. اما مناسب وضیعت الان شما نیست. باید خیلی ممارست کنی تا به اون مرحله برسی. الکی نیست که تا آدم ۴ تا گام و یاد گرفت هی بخواد گام قطعات رو اونم در حین زدن عوض کنه. البته بالاخره ایشون استاد هستند. چی بگم والا. حتما میشه دیگه. شاید ما خیلی تنبلیم

[virtuoso]

نیلیا خانم البته سوالات رو بخوبی جواب دادن و من خوشحالم که کاربرای مطلعی مثل ایشون توی بخش ویلن داریم.
در تصحیح صحبت های ایشون ، فقط من یه نکته ی رو عرض کنم که البته ارتباط مستقیم با بحث نداره:
اینجوری نیست که ما سرکلید سل دیز نداشته باشیم یا هر وقت سل دیز داشته باشیم باید فا دیز و دو دیز هم داشته باشیم.
توی گام لا مینور هارمونیک سرکلید سل دیز هست
(برای دوستانی که موسیقی ایرانی کار می کنن و بحث رو دنبال می کنن بگم که این گام خیلی شبیه به اصفهان لا هست اما توی اصفهان لا برای اینکه قطعه حس ایرانی بیشتری داشته باشه نت فا رو ربع پرده بالاتر می برن و فا سری می نوازن ... مثل قطعاتی که در انتهای کتاب استاد خالقی (جلد دوم) اومده ... مثلا همون پیش درآمد اصفهان ساخته ی استاد مرتضی نی داوود)