لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 42

موضوع: اشعار حسین پناهی

  1. #1
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض اشعار حسین پناهی


    0 Not allowed! Not allowed!
    من خودم از سرگذشت شعری آقای پناهی چیزی نمیدونم فقط بعضی از آثارشون من و نازی.. کابوس های روسی.. خروس ها و ساعت ها و ستاره ها هم این ها هستند خودم از بعضی اشعارش خوشم میاد که براتون میذارم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد و
    اشعاری که از ایشون میذاریم :
    شناسنامه
    مرداد
    چشمان من
    گفتگوی من و نازی زیر چتر
    سکوت
    تاسه
    بقا
    پروانه ها
    وهم
    سرودی برای مادران
    از شوق به هوا
    پیست
    من میخوام برگردم به کودکی
    منظومه ها
    بارون
    شبی بارانی
    کاکل
    چشم من و انجیر
    سلام خداحافظ
    اعتراف
    چراغ
    آشنایی من و نازی
    سیاه
    سرگذشت کسی که هیچکس نبود
    به خدا ایمان داری؟
    به وقت گرینویچ
    گنجشک
    برای آناهیتا
    بیکرانه
    غریب
    شبی که من و نازی با هم مردیم
    آوار رنگ

    اولین شعر درباره ی خودشون است که نصفشم توی امضای من هست


    من حسینم ... پناهیم .

    خودمو میبینم ، خودمو میشنوم ، خودمو فکر میکنم
    تا هستم جهان ارثیه ی بابامه
    سلاماش، همه ی عشقاش، همه ی درداش، تنهاییاش ...
    وقتیم نبودم ، مال شما .

    اگه دوست داری با من ببین
    یا بذار باهات ببینم
    با من بگو
    ، یا بذار با تو بگم
    سلامامونو ، عشقامونو ، دردامونو ، تنهاییامونو ...
    ها؟
    ویرایش توسط MonaLisa : Saturday 6 October 2007 در ساعت 12:50 PM

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  2. 6 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض مرداد


    0 Not allowed! Not allowed!
    دومین شعر روی سنگ قبر ایشون هک شده چون خودشون هم توی مرداد 83 از دنیا رفتن :



    مرداد

    ما بدهكاريم
    به كساني كه صميمانه ز ما پرسيدند
    معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
    و نگفتيم
    چونكه مرداد
    گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است


    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  5. 4 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  6. #3
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    این شعر رو خودم خیلی دوست دارم خیلی مفهوم قشنگی داره :

    چشمان من


    شب در چشمان من است


    به سیاهی چشم هايم نگاه كن


    روز در چشمان من است
    به سفیدی چشم هايم نگاه كن
    شب و روز در چشمان من است
    به چشم هاي من نگاه كن
    پلك اگر فرو بندم

    جهاني در ظلمات فرو خواهد رفت.

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  7. 5 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  8. #4
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض گفتگوی من و نازی زیر چتر


    0 Not allowed! Not allowed!
    گفتگوي من و نازي زير چتر

    نازي : بيا زير چتر من كه بارون خيست نكنه
    مي گم كه خلي قشنگه كه بشر تونسته آتيشو كشف بكنه
    و قشنگتر اينه كه
    يادگرفته گوجه را
    تو تابه ها سرخ كنه و بعد بخوره
    اسي راسي ؟ يه روزي
    اگه گوجه هيچ كجا پيدانشه
    اون وقت بشر چكار كنه ؟
    من : هيچي نازي
    دانشمندا تز مي دن تا تابه ها را بخوريم
    وقتي آهنا همه تموم بشه
    اون وقت بشر
    لباسارو مي كنه و با هلهله
    از روي آتيش مي پره
    نازي : دوربين لوبيتل مهريه مو
    اگه با هم بخوريم
    هلهله هاي من وتو چطوري ثبت مي شه
    من : عشق من
    آب ها لنز مورب دارند
    آدمو واروونه ثبتش مي كنند
    عكسمون تو آب بركه تا قيامت مي مونه
    نازي : رنگي يا سياه سفيد ؟
    من : من سياه و تو سفيد
    نازي : آتيش چي ؟ تو آبا خاموش نمي شن آتيشا
    من : نمي دونم والله
    چتر رو بدش به من
    نازي : اون كسي كه چتر رو ساخت عاشق بود
    من : نه عزيز دل من ‚ آدم بود


    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  9. 2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  10. #5
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض سکوت


    0 Not allowed! Not allowed!
    سكوت
    چه مهمانا بی دردسری هستند مردگان!


    نه به دستی ظرفی را چرک میکنند


    نه به حرفی دلی را آلوده


    تنها به شمعی قانعند


    و اندکی سکوت

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  11. 2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  12. #6
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض تاسه


    0 Not allowed! Not allowed!


    در گهواره از گريه تاسه مي رود
    كودك كر و لالي كه منم
    هراسان از حقايقي كه چون باريكه اي از نور
    از سطح پهن پيشانيم مي گذرد
    خواهران و برادران
    نعمت اندوه و رنج را شكر گذار باشيد
    هميشه فاصله تان را با خوشبختي حفظ كنيد
    پنج يا شش ماه
    خوشبختي جز رضايت نيست
    به آشيانه با دست پر بر مي گردد پرستوي مادر
    گمشده در قنديل هاي ايوان خانه اي كه سالهاست
    از ياد رفته است
    خوشا به حالتان كه مي توانيد گريه كنيد بخنديد
    همين است
    براي زندگي بيهوده دنبال معناي ديگري نگرديد
    براي حفظ رضايت
    نعمت انتظار و تلاش را شكرگزار باشيد
    پرستوهاي مادر قادر به شكارش بچه هاشان نيستن

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  13. 2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  14. #7
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    من این تیکه شعرش و دوست دارم

    بچه ها شوخی شوخی به قورباغه ها سنگ میزدند
    و قورباغه ها جدی جدی میمردند

    راستش سرگذشت زندگیش و که میخووندم خیلی دلم سوخت

    خدا رحمتشون کنه
    مرد مردی بودن

  15. 2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  16. #8
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض زندگینامه حسین پناهی


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    گارفیلدجان درتاپیک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] براتون یک سری ازاشعارایشون رومی نویسه (دستش دردنکنه). فکرمی کنم بهتره یه مقدارآشنایی بازندگی این هنرمندداشته باشیم:
    حسین پناهی دژکوه در ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهرستان كهگيلويه (دهدشت-سوق) در استان کهکيلويه و بويراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصيل در بهبهان به توصيه و خواست پدر براي تحصيل به مدرسه ي آيت الله گلپايگاني رفته بود و بعد از پايان تحصيلات براي ارشاد و راهنمايي مردم به محل زندگي اش بازگشت. چند ماهي در كسوت روحانيت به مردم خدمت مي كرد. تا اينكه زني براي پرسش مساله اي كه برايش پيش آمده بود پيش حسين مي رود. از حسين مي پرسد كه فضله ي موشي داخل روغن محلي كه حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است، آيا روغن نجس است؟ حسين با وجود اينكه مي دانست روغن نجس است،ولي اينرا هم مي دانست كه حاصل چند ماه تلاش اين زن روستايي، خرج سه چهار ماه خانواده اش را بايد تامين كند، به زن گفت نه همان فضله و مقداري از اطراف آنرا در بياورد و بريزد دور،روغن ديگر مشكلي ندارد. بعد از اين اتفاق بود كه حسين علي رغم فشارهاي اطرافيان، نتوانست تحمل كند كه در كسوت روحانيت باقي بماند. اين اقدام حسين به طرد وي از خانواده نيز منجر شد. حسين به تهران آمد و در مدرسه ي هنري آناهيتا چهار سال درس خواند و دوره بازيگری و نمايشنامه نويسی را گذراند.
    پناهی بازيگری را نخست از مجموعه تلويزيونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمايش تلويزيونی با استفاده از نمايشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند.
    با پخش نمايش دو مرغابی درمه از تلويزيون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نيز در آن بازی می کرد، خوش درخشيد و با پخش نمايش های تلويزيونی ديگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
    نمايش های دو مرغابی درمه و يک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلويزيون پخش شد.
    در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد او يکی از پرکارترين و خلاق ترين نويسندگان و کارگردانان تلويزيون بود.
    به دليل فيزيک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می باريد و طنز تلخش بازيگر نقش های خاصی بود. اما حسين پناهی بيشتر شاعربود. و اين شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت. نخستين مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد،اين مجموعه ي شعر تا كنون بيش از شانزده بار تجديد چاپ شد و به شش زبان زنده ي دنيا ترجمه شده است.

    کارنامه هنری

    فيلم ها :
    گذرگاه /گال/تيرباران /هی جو/نار و نی /در مسير تندباد /ارثيه /راز کوکب/ سايه خيال/چاووش /اوينار /هنرپيشه/مهاجران /مرد ناتمام /روز واقعه/آرزوی بزرگ/بلوغ /مريم مقدس /قصه های کيش (اپيزود اول، کشتی يونانی) /بابا عزيز

    مجموعه های تلويزيونی :
    محله بهداشت/گرگها/رعنا/آشپزباشی/کوچک جنگلی/روزی روزگاری/مثل يک لبخند/ايوان مدائن/خوابگردها/هشت بهشت/امام علی/همسايه ها/دزدان مادربزرگ/آژانس دوستی/شليک نهايی/آواز مه

    کتابها:
    من و نازی/ستاره/چيزی شبيه زندگی/دو مرغابی درمه/گلدان و آفتاب/پيامبر بی کتاب/دل شير

    علاوه بر اينها دو نوار با شعر و صداي حسین پناهی نيز منتشر شده است. «سلام خداحافظ» و « ستاره».

    جوايز :

    کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهاجران)
    دوره 11 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1371

    کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (در مسیر تندباد)
    دوره 7 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1367
    کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال)
    دوره 9 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1369
    برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال)
    دوره 9 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1369
    منبع :[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


  17. 6 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  18. #9
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض بقا


    0 Not allowed! Not allowed!
    بقا

    ده دقيقه سكوت به احترام دوستان و نياكانم
    غژ و غژ گهواره هاي كهنه و جرينگ جرينگ زنگوله ها
    دوست خوب من
    وقتي مادري بميرد قسمتي از فرزندانش را با خود زير گل خواهد برد
    ما بايد مادرانمان را دوست بداريم
    وقتي اخم مي كنند و بي دليل وسايل خانه را به هم مي ريزند
    ما بايد بدويم دستشان را بگيريم
    تا مبادا كه خداي نكرده تب كرده باشند
    مابايد پدرانمان را دوست بداريم
    برايشان دمپايي مرغوب بخريم
    و وقتي ديديم به نقطه اي خيره مانده اند برايشان يك استكان چاي بريزيم
    پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
    ما بايد دوست بداريم

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  19. کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #10
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض پروانه ها


    0 Not allowed! Not allowed!


    حق با تو بود
    مي بايست مي خوابيدم
    اما چيزي خوابم را آشفته كرده است
    در دو ظاقچه رو به رويم شش دسته خوشه زرد گندم چيده ام
    با آن گيس هاي سياه و روز پريشانشان
    كاش تنها نبودم
    فكر مي كني ستاره ها از خوشه ها خوششان نمي آيد ؟
    كاش تنها نبودي
    آن وقت كه مي تواستيم به اين موضوع و موضوعات ديگر اينقدر بلند بلند
    بخنديم تا همسايه هامان از خواب بيدار شوند
    مي داني ؟
    انگار چرخ فلك سوارم
    انگار قايقي مرا مي برد
    انگار روي شيب برف ها با اسكي مي روم و
    مرا ببخش
    ولي آخر چگونه مي شود عشق را نوشت ؟
    مي شنوي ؟
    نگار صداي شيون مي آيد
    گوش كن
    مي دانم كه هيچ كس نمي تواند عشق را بنويسد
    ما به جاي آن
    مي توانم قصه هاي خوبي تعريف كنم
    گوش كن
    يكي بود يكي نبود
    ني بود كه به جاي آبياري گلهاي بنفشه
    به جاي خواندن آواز ماه خواهر من است
    به جاي علوفه دادن به ماديان ها آبستن
    به جاي پختن كلوچه شيرين
    ساده و اخمو
    در سايه بوته هاي نيشكر نشسته بود و كتاب مي خواند
    صداي شيون در اوج است
    مي شنوي
    براي بيان عشق
    به نظر شما
    كدام را بايد خواند ؟
    تاريخ يا جغرافي ؟
    مي داني ؟
    من دلم براي تاريخ مي سوزد
    براي نسل ببرهايش كه منقرض گشته اند
    براي خمره هاي عسلش كه در رف ها شكسته اند
    گوش كن
    به جاي عشق و جستجوي جوهر نيلي مي شود چيزهاي ديگير نوشت
    حق با تو بود
    مي بايست مي خوابيدم
    اما مادربزرگ ها گفته اند
    چشم ها نگهبان دل هايند
    مي داني ؟
    از افسانه هاي قديم چيزهايي در ذهنم سايه وار در گذر است
    كودك
    خرگوش
    پروانه
    و من چقدر دلم مي خواهد همه داستانهاي پروانه ها را بدانم كه بي نهايت بار درنامه ها و شعر ها
    در شعله ها سوختند
    تا سند سوختن نويسنده شان باشند
    پروانه ها
    آخ
    تصور كن
    آن ها در انديشه چيزي مبهم
    كه انعكاس لرزاني از حس ترس و اميد را
    در ذهن كوچك و رنگارنگشان مي رقصاند به گلها نزديك مي شوند
    يادم مي آيد
    روزگاري ساده لوحانه
    صحرا به صحرا
    و بهار به بهار
    دانه دانه بنفشه هاي وحشي را يك دسته مي كردم
    عشق را چگونه مي شود نوشت
    در گذر اين لحظات پرشتاب شبانه
    كه به غفلت آن سوال بي جواب گذشت
    ديگر حتي فرصت دروغ هم برايم باقي نمانده است
    وگرنه چشمانم را مي بستم و به آوازي گوش ميدادم كه در آن دلي مي خواند
    من تو را
    او را
    كسي را دوست مي دارم

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  21. کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  22. #11
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض وهم


    0 Not allowed! Not allowed!
    كهكشان ها كو زمينم ؟
    زمين كو وطنم
    وطن كو خانه ام ؟
    خانه كو مادرم ؟
    مادر كو كبوترانم ؟
    ... معناي اين همه سكوت چيست ؟
    من گم شدم در تو ؟
    يا تو گم شدي در من اي زمان ؟
    ... كاش هرگز آن روز
    از درخت انجير پائين نيامده بودم !!
    كاش !

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  23. کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  24. #12
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض سرودي براي مادران


    0 Not allowed! Not allowed!


    پشت ديوار لحظه ها هميشه كسي مي نالد
    چه كسي او؟
    زني است در دوردست هاي دور
    زني شبيه مادرم
    زني با لباس سياه
    كه بر رويشان
    شكوفه هاي سفيد كوچك نشسته است
    رفتم و وارت ديدم چل ورات
    چل وار كهنت وبردس بهارت
    پشت ديوار لحظه ها هميشه كسي مي نالد
    و اين بار زني بهياد سالهاي دور
    سالهي گمم
    سالهايي كه در كدورت گذشت
    پير و فراموش گشته اند
    مي نالد كودكي اش را
    ديروز را
    ديروز در غبار را
    او كوچك بود و شاد
    با پيراهني به رنگ گلهاي وحشي
    سبز و سرخ
    و همراه او مادرش
    زني با لباس هاي سياه كه بر رويشان شكوفه هاي سفيد كوچك نشسته
    بود
    زير همين بلوط پير
    باد زورش به پر عقاب نمي رسيد
    ياد مي آورد افسانه هاي مادرش را
    مادر
    اين همه درخت از كجا آمده اند ؟
    هر درخت اين كوهسار
    حكايتي است دخترم
    پس راست مي گفت مادرم
    زنان تاوه در جنگل مي ميرند
    در لحظه هاي كوه
    و سالهاي بعد
    دختران تاوه با لباس هاي سياه كه بر رويشان شكوفه هاي سفيد نشسته
    است آنها را در آوازهاشان مي خوانند
    هر دختري مادرش را
    رفتم و وارت ديدم چل وارت
    چل وار كهنت وبردس نهارت
    خرابي اجاق ها را ديدم در خرابي خانه ها
    و ديدم سنگ هاي دست چين تو را
    در خرابي كهنه تري
    پشت ديوار لحظه ها هميشه كسي مي نالد
    و اين بار دختري به ياد مادرش

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  25. 4 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  26. #13
    كاربر فعال شعر و ترانه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    كاربر فعال شعر و ترانه
    شماره عضویت
    1586
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    34
    نوشته ها
    1,599
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    4,402
    1,473 بار تشکر شده در 815 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مرسي گارفيلد خيلي عالي بود

    اگه شعر گم كرده ام در هياهوي شهر آن نظر سبز سبز را رو هم داري بنويس بقيش يادم نمياد دستت درد نكنه
    ویرایش توسط kaka : Thursday 4 December 2008 در ساعت 08:47 PM

  27. #14
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آخه آبجیه گلم کاشکی لااقل فکر میکردی ببینی اسمش رو یادت میاد یا نه ؟ آخه خیلی شعر دارن گلم حالا من یکم میگردم ایشاللا پیدا میشه ...

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  28. کاربران زیر از MonaLisa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  29. #15
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض از شوق به هوا


    0 Not allowed! Not allowed!

    به ساعت نگاه میکنم
    حدود سه نصف شب است
    چشم میبندم که مبادا چشمانت را
    از یاد برده باشم
    و طبق عادت کنار پنجره میروم
    سوسوی چند چراغ مهربان
    و سایه کشدار شبگردان خمیده
    و خاکستری گسترده بر حاشیه ها
    و صدای هیجان انگیز چند سگ
    و بانگ آسمانی چند خروس
    از شوق به هوا میپرم چون کودکیم
    و خوشحال که هنوز
    معمای سبز رودخانه از دور
    برایم حل نشده است
    آری از شوق به هوا میپرم
    و خوب میدانم
    سال هاست که مرده ام

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  30. 2 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  31. #16
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    این یکی خیلی باحاله ... ایول خودم حال کردم.

    پیست

    میزی برای کار
    کاری برای تخت
    تختی برای خواب
    خوابی برای جان
    جانی برای مرگ
    مرگی برای یاد
    یادی برای سنگ
    این بود زندگی...
    ویرایش توسط MonaLisa : Tuesday 4 September 2007 در ساعت 09:28 PM

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  32. 4 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •