صندلی داغ V2

[Toktam_N]

قبل از اینکه این لنگه کفشای لاکی جونم نصیب ما هم بشه زود تند سریع سوالامو بگم...

1. از چی بیشتر از همه میترسی ؟ (ارتفاع ، تاریکی ، جک و جونور ، سوسک ، ...)
2. رابطه ت با بچه ها چطوره؟حوصله شونو داری؟
3. واکنشت نسبت به این بچه هایی که فال و ... میفروشن میان آویزونت میشن که یچی بخری ازشون چیه؟
4. تا حالا شده یه آهنگی رو بشنوی بگی : به به! چی میشه اینو بزنم یه روز!! ؟ کدوم آهنگ ؟
5. تا حالا فیلم یا آهنگی یا کتابی به گریه انداختت؟کدوم؟
6. عایا زیر دوش حموم ، موقعی که سرت به کار خودت گرمه ، زیر لب ، بلند بلند ،... آواز میخونی؟؟اگه آره چه آهنگایی میخونی؟
7. برف بازی یا آب بازی تو یه روز داغ تابستون؟؟
8. پیانیست مورد علاقه؟(اعم از نوازنده ،آهنگساز)
9. چرا ببر؟؟

10. در راه چه چیزی حاضری جونتو بدی؟


اینارو داشته باش که من باز هم میام!

نه بابا لاکی تهدید می کنه اما مهربون تر از این حرفاست که لگه کفش و دمپایی و متعلقات پرتاب کنه

1- از جک و جونوور از نوع انسانیش بیشتر از همه چیز تو این دنیا می ترسم

2- با بچه ها رابطه خیلی خوبی دارم تا زمانی که بخندن خیلی ام حوصله شونو دارم ولی همین که بد اخلاقی کنن پرتابشون می کنم سمت مامان یا باباش هر کدوم که نزدیک تر باشه

3- راستش دوسشون دارم و همیشه قبل از اینکه آویزونم بشن ازشون یه چیزی می خرم دلم نمی خواد برای یه قرون پول غرورشون بشکنه

4- آره یکی آهنگ If I could tell you از یانی یکی هم آهنگ صیاد از افتخاری خودمون یه آهنگ از بتهوون که تو نوجوونی شنیدم ولی الان نمی دونم چه آهنگی بود

5- یه زمانی اگه هر سه مورد رو با هم جمع می کردی نمی تونستن منو به گریه بندازن ولی الان هر کدومشون به تنهایی و به راحتی آب خوردن می تونن اشک بنده رو در بیارن

آخرین فیلمی که اشکمو در آورد فیلم مورد علاقه ام The life of Pie بود اونجایی که وسط اقیانوس به استعصال می رسه و مادرش و پدرشو صدا می کنه
آخرین آهنگ هم آهنگ ساربان محسن نامجو بود
آخرین کتاب هم کلیدر محمود دولت آبادی یکی از آدماشو خیلی دوست داشتم وقتی اون مرد گریه کردم

6- زیر دوش حموم نه ولی بعضی وقتا که سرم مشغول کار خودمه زیر لب زمزمه می کنم که کم کم این زمزمه بلند میشه و کامل میشه دیگه در حالتی هم که دارم آهنگ می شنوم خودمم همزمان باهاش می خونم

جدیدا یه آهنگ از محسن نامجو افتاده رو زبونم همش اونو می خونم اسمش هم هست ای یار جانی بیرجندی

7- آب بازی رو بیشتر ترجیح میدم کلا آبو خیلی دوست دارم

8- من بتهون و یانی رو خیلی دوست دارم ولی توهینه به این دوتا که به عنوان صرفا پیانیست نام ببرم ازشون ولی خب راستش الان کس دیگه ای نیست که اینقد دوسش داشته باشم کلا کسی باید خیلی زیاد رو من تاثیر گذاشته باشه که بشه مورد علاقه من

9- ببر چون متولد سال ببر هستم و خیلی از ویژگی های خلقیم شبیه ببرهاست

10- فقط در راه انسانیت خودم

مادر خدمتیم

[Toktam_N]

دروووووود
دراکــــــــــــــــاریــ ــــــــــــــس

1 - تا حالا شده که زندگی به نظرت کاملا پوچ و مسخره بیاد و هیچ دلیلی واسه ادامه دادنش نداشته باشی ؟


2 - دوست داشتی تو یه دنیایِ دیگه زندگی میکردی ؟ اگه آره چه جور دنیایی ؟


3 - یه نصیحت به من ؟


4 - به آدما وابسته ای ؟ میتونی همین الان بکَنی بری اونور دنیا زندگی کنی ؟


5 - چی تو زندگی تو رو به جلو هل میده ؟ انگیزت چیه ؟


6 - کاملا بی رودربایستی نظرت راجع به من ؟!


7 - دوست داری چند سال زندگی کنی ؟!!


همینا فعلا

درووووووووووووووووووود عزیز
پوووف ینی با خودت نمی گی الان که خاکستر شدم چطوری جواب سوالاتو بدم

1- آره این حس رو خیلی زیاد تو زندگیم تجربه کردم ولی حدودای 8 ماه پیش به چنان ناامیدی ای رسیدم که فهمیدم دفعات قبلی هیچی نبودن خیلی احساس پوچی و نا امیدی می کردم که خب به لطف و کمک اوس کریم به سرعت رفع شد خود اوس کریم کمکم کرد وگرنه واقعا بریده بودم و زده بودم به سیم آخر

2- خب قطعا دوست دارم تجارب مختلفی داشته باشم اما به شرطی که همیشه تجاربم یادم بمونه ولی در موردش فکر نکردم تا حالا

3- ای وای بالاخره یه نفر از ما نصیحت خواست (ذوق زده شدم)
به نظرم تو مسیر قشنگی قدم برمی داری اما برای قشنگ بودن این مسیر به کمی پختگی نیاز داری که برای این مورد باید به خرد و دانایی برسی سعی کن دانایی رو بدست بیاری و این دانایی فقط با کنکاش درون و دوست داشتن انسانها با همه زشتیهاشون صورت می گیره سعی کن انسانها رو درک کنی و دلیل کارهاشونو بفهمی

4- به انسان ها از لحاظ احساسی وابسته نیستم اما اون چیزی که دستو پامو می بنده معرفته اگه ببینم کسی که یه زمانی به من کمک کرده حالا بهم احتیاج داره امکان نداره ازش دل بکنم می مونم و کمکش می کنم حتی اگر به ضرر خودم باشه

5- خواست خودم که شناخت خودم و رشد شخصیتمه و کمال انسانی که البته اگه مابقی عمرم هم همینطوری بگذره احتمالا بدستش نمیارم

6- خیلی ازت خوشم میاد چون تو دوره زمونه ای که هیچ امیدی به نوجوونا نیس و متاسفانه همه وقتشونو به هدر میدن تو داری برای فهم درست مسایل تلاش می کنی که این خیلی ارزشمنده (کاش می تونستم تورو به رئیسم معرفی کنم چون می دونم که اون می تونه کمک خیلی زیادی برات باشه) و خب می دونم زندگی برای این مدل آدما سخته ولی وقتی درش قدم برمیداری می بینی که چیزی غیر از این مسیر ارزش زنده بودن نداره
اما گفتم که نیاز به کمی پختگی داری که البته قطعا بدستش میاری اگه تو همین مسیر بمونی

7- راستش اصن به طولش فکر نمی کنم قطعا کیفیتش برام مهم تره اما دوست دارم بعضی لذت های زندگی رو بچشم به عنوان مثال دوست دارم ببینم که بچه هایی دارم که بهشون افتخار می کنم دوست دارم ببینم که بچه هام تو اون مسیری که همیشه واسه من رویا بوده قدم برداشته و موفق هستن اون وقت می فهمم که کیفیت زندگیم خیلی بالا بوده

پس فعلا

[Toktam_N]

به به مادر جان اخه چی بپرسم ازت چییییییییییییییییی :)

1. ادکلن یا عطر مورد علاقه
2. بدترین اتفاق زندگیت
3. چرا دوست داری دیگرانو سر کار بزاری
4. فاصله ی زمین تا کره ی ماه
5. قطره سیاره ی زحل
6.سیبیلهای گربه چندتاست
7.قطب یا استوا
8.بدترین خصوصیت من

اگه درست جواب ندی ایشالله کچل شی

به به سلام امیدی چطوری؟
چه عجب شما به صندلی جزغاله ما سر زدین هر چه می خواهد دل تنگت بپرس

1- خب من عطر یا ادکلن خاصی که مورد علاقه ام باشه ندارم هر وقت ادکلنم تموم میشه به اولین مغازه که می رسم ادکلن های همون مغازه رو تست می کنم و ازشون یکی رو انتخاب می کنم تازه باید بگم که هیچ وقت یه ادکلن رو دوبار نمی خرم همیشه یه مدل جدید می خرم فعلا ادکلنم saga ئه دیگه دیگه ماشین خریدنه و نداری و بی پولی

2- راستش اتفاقات بد زیادی برای آدم ممکنه بیوفته اما الان حالم خوبه و خداروشکر زندگیم مختل نشده پس معلومه هیچ کدوم اون اتفاقات خیلی بد نبوده راستش بدترین اتفاق برای من اینه که اون اتفاقی که می خواستم اتفاق نیوفتاد

3- کی؟ مــــــــــــــن؟ سرکار؟ دیگرانو؟
نه بابا من که دختر خیلی خوبیم ولی خب سرکار گذاشتن دیگران خیلی حال میده

4- فاصله زمین تا کره ماه به اندازه یه آسمونه

5- هوووووووووووووووووووم سیاره زحل سیاره تاثیر گذار منه و جواهر منظومه شمسیه مث من که جواهر این کره آبیم
نمی دونم قطرش چقده اما می دونم بعد مشتری بزرگترین سیاره است و قطرش 10 برابر زمینه هفت تا حلقه داره و 25 تا قمر. اسمشم مربوط به خدای کشاورزی رومیان باستانه جذابش اینه که گردش این سیاره به دور خورشید 5 سال طول می کشه اما گردشش به دور خودش 5/10 ساعت طول می کشه (این همه چیزی بود که در مورد زحل سیاره خودم می دونم اونم از خیلی سال پیش)

6-سه تا این طرف سه تا اون طرف من که همیشه اینطوری گربه ها رو نقاشی می کردم حالا واقعیتشو نمی دونم

7- قطب من قطبو خیلی بیشتر دوست دارم حالا تو قطب میشه شفق قطبی رو دید اما تو استوا چی میشه بدست آورد

8- امیدی تو که خصوصیت بد نداری شاید همین خصوصیت که برای یه دخمل خانوم مامانی آرزوی کچلی کردی حالا شاید من خواستم درست جواب ندم ینی باید کچل شم اونم من که یه دخمل گل و مامانیم

[Toktam_N]

دوستان گل و طرفداران صندلی داخ

با توجه به اینکه کمتر از 2 ساعت به اتمام زمان سوخیده شدن اینجانب مونده،هم اکنون زمان این رسیده که قربانی بعدی رو اعلام کنم

.
.
.
.

این قربانی کسی نیس جز لاکشمی خودمون

[lakshemi]

هه راااااااااام! قربانی چیه توکی؟ مهارانی، سری لاکشمی جی می خواد فقط مث خانوما بشینه رو صندلیش!!!
من حریف می طلبم!!! بیاین جلو اگه مردشین!!!

[virtuoso]

درود بر همه ی دوستانی که صندلی داغ رو دنبال می کنن
به به ببینین کی اینجاست ... لاکشمی عزیز

بدون فوت وقت بریم سراغ سوالات مقدماتی

هرچند که من و تعدادی از دوستان یه شناخت نسبی از شما داریم اما در ابتدا اگه ممکنه خودتو هرجوری دوست داری معرفی کن.

تا اینجا صندلی داغ به نظرت چطور بوده و مهمان ها رو چجوری ارزیابی می کنی؟

[Brilliant]

به به ! ببین کی رو صندلی جلوس فرموده ! لاکشمیِ کبیر !

حالم افتضاحه و تمرکز ندارم ! ولی به افتخار خاله چند تا سوال میپرسم اللحساب :)



1 - احمق تر از منم دیدی خاله ؟ :))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))


2 - چند تا از سوپر استار مورد علاقه ی خالم ؟! :)


3 - کتاب های مورد علاقه ؟!


4 - نیمکره ی شمالی یا جنوبی ؟!

کوهستان سرد و خاکستری و آبی یا جنگل حاره ای ؟!

ویلنسل یا پیانو ؟

خورشید یا ماه ؟


5 - به نظر شما چرا زندگی میکنیم ؟


6 - یه آرزو بکن خاله جون :)


7 - چند تا زبون خارجی بلدی شما ؟!


8 - یه نصیحت به گوسپندی به نام من :|


آی 3> u خیلی :-* خاله جون !

فعلا .

[lakshemi]

درود بر همه ی دوستانی که صندلی داغ رو دنبال می کنن
به به ببینین کی اینجاست ... لاکشمی عزیز

بدون فوت وقت بریم سراغ سوالات مقدماتی

هرچند که من و تعدادی از دوستان یه شناخت نسبی از شما داریم اما در ابتدا اگه ممکنه خودتو هرجوری دوست داری معرفی کن.

تا اینجا صندلی داغ به نظرت چطور بوده و مهمان ها رو چجوری ارزیابی می کنی؟

سلاممممممم محمد جان،دوست قدیمی و عزیزم.
بله به لطف توکی خانوم من برای دومین بار میام روی صندلی! دفعه ی قبل که خیلی سوت و کور بود! صندلی رو گذاشته بودن توو فریزر! هههههه
انشالله این دفعه گرم باشه!!! کلا این تاپیک،خیلی تاپیک خوبیه! مهموناش تا اینجا خیلی خوب بودن. نیلو رو اصلا نمی شناختم و شناختمش عزیز دلمو. و برعکس فکر می کردم توکتم رو می شناسم ولی بعد دیدم اصلا نمی شناسمش!!! ههههههههه واسه همینم هرچی کفش داشتیم شلیک کردم سمتش!!! هههههههه ولی درکل برای شناخت خیلی خوبه البته اگه سوالات چالشی باشه.

به نام یگانه دوست...
اسمم لاکشمی نیست، یه اسم ایرانی زیبا برای خودم دارم. ولی ترجیح دادم و می دم که در اینترنت (هم سایت های ایرانی و هم خارجی) با اسم مستعارم لاکشمی ظاهر بشم. لاکشمی اسم کودک درون منه!!! یه دختربچه ی هندی گندمیه! دختر خوب و حرف گوش کن و البته تنهاییه. مث مادرش که من باشم.
من فرزند سوم و آخر خانواده ام. دو خواهر دارم و یک مادر. پدرمم که رفتن جای حق. یک سال پیش. من از اون دسته خانوما نیستم که سعی می کنن سن واقعیشون مخفی بمونه!!! ههههههه نه من همیشه آشکارا سن دقیقمو می گم. من 3 ماه دیگه 26 سالم می شه! متولد 27 آبان سال 1367 هستم. مث تمام جوونای همسن دهه 60 ، دارای یک عالمه سوال بی جواب و یه کوله بار دلتنگی و به دنبال گوش شنوایی که نیست... هههههههه
از بچگی دوست داشتم قناد بشم (هنوزم دوست دارم) ولی به اجبار خانواده حسابداری خوندم. البته در لیسانس اقتصاد خوندم. (ناپیوسته)
هرچند رک بگم اقتصاد رشته ی جالبی هست ولی از اینم خوشم نمیاد. خلاصه سرنوشت من اینطوری رقم خورد. چند سالی جسته گریخته کار کردم در رشته ی خودم حسابداری. حسابدار بدی نیستم اگه خدا قبول کنه. ولی به خاطر بیماری شدید مادرم مجبور شدم 2-3 سال پیش کارو ول کنم. مادرم پارسال عمل شد و خداروشکر سلامتیشو به دست آورد. ولی من کارمو از دست دادم... و با این بازار آشفته ی کار هنوز شغل مناسبمو نیافتم!!!
من همیشه و از بچگی به ادبیات و شاعری علاقه ی شدیدییییییی داشتم. از 5-6 سالگی شاعری رو شروع کردم. آب حوضی هم شعر نمی ساختم، غزل می ساختم!!! اطرافیانم همه می گفتن این بزرگ شه یه چیزی می شه!!! ولی ما بزرگ شدیم و یهو دیدیم هیچی نشدیم!!! ههههههههههه خب قسمت من این بوده... من شاعری رو همچنان ادامه می دم. واقعا شاعری رو دوست دارم. دانشگاه که قبول شدم از 18 سالگی اولین رومانمو شروع کردم که 5 سالی نگارش و ویرایشش طول کشید. 3 سال پیش هم رومان دومم رو شروع کردم و 1 ماه پیش تمومش کردم. این یکی رو هم گذاشتم پیش قبلی تا اولی تنها نمونه!!! ههههههههه حالا هردو با هم خاک می خورن... ههههههههه هزینه ی چاپ اونم برای تازه کارا که پارتی هم ندارن خدا می دونه چقدر زیاده که همه رو هم خودم باید متقبل بشم... از عهده ام بر نمیاد... دخترهایی مث من در ایران وضعشون همه همینه!!! مگه اونایی که از حمایت برخوردار باشن... خوش به حالشون. ما که نیستیم!!! هههههههههه
و اما موسیقی از اول توی خانواده ی ما بود... پدرم صدای بدی نداشت. البته هندی می خوند!!! ههههه عاشق راج کاپور بود!!! فلوتکی هم می زد. فلوت عربی! البته خیلی مسلط نبود! (حالا مثلا من استاد-بزرگم) خواهر بزرگم نیز شونصد تا ساز می زد و موسیقی کلاسیک خیلی دوست داشت. البته برای پز این کارا رو می کرد! همینم شد که بعد از این همه سرکیسه کردن مامان و بابا و کلاسای جور واجور آخرم هیچی ازش در نیومد! چون فقط فکر کلاس بود! الآن من که انقد در موسیقی چورداهه ام و هیچ کلاس تئوری و هارمونی و اینام نرفتم از اون بهتر می زنم!!! ههههه در بچگی اون می زد و منم می شنیدم و در مغزم ثبت می کردم. و علاقه مند بودم که منم نوازنده بشم. تا 19-20 سالگی این رویا در سر من بود. تا اینکه یه دفعه مصمم شدم که برم دنبال موسیقی!!! من یادگیری فلوت رو مدیون یانی هستم چون با آهنگ „روی زمین مقدس” برای یادگیری فلوت تهییج شدم. پدرو ایوستاچه این آهنگو می زد. وای که خواب و خوراکو ازم گرفته بود!!! با فلوتش مغز منو تسخیر کرده بود. صدای فلوت ایوستاچه داشت منو می کشت... من فلوت ریکوردر سوپرانو و آلتو - بالابان و یه کم دودوک و ملودیکا می زنم. ولی ساز اصلیم همون ریکوردر سوپرانوی عزیزمه که اسمش شریا (شه ری یا) است!!! اسم آلتوم " اولگا - اسم بالابانم : همدم - اسم دودوکم : مونس و اسم ملودیکام : نوئل می باشد. همه شون بچه هامن و عاشق همه شونم.
بلافاصله پس از شروع فلوت عضو نت آهنگ شدم و تا همین لحظه در خدمت شما دوستانم هستم. فردا باشم یا نباشم معلوم نیست... خدا داند.
در این لحظه هم که روی صندلی داغ نشستیم تا ببینیم خدا چی می خواد.

این بود زندگینامه ی من به اختصار !!!

ممنونم محمد جان. منتظر سوالای بعدی ام. زنده باشی

[virtuoso]

چه جواب کاملی ... فکر نمی کردم جوابت اینقدر برام جالب باشه. دست شما درد نکنه :)

خدا پدرتون رو بیامرزه و انشاا... مادرتون هم همیشه شاد و سلامت باشن.

شعر ... رمان نویسی ... شیرینی پزی ... یانی ... فلوت ریکوردر ...
خیلی جالبه

چرا دنبال قناد شدن نرفتی؟ :)

و اما بریم سراغ سوالات اصلی ... دفترچه اول - سوالات یانیایی :)

1- اگه همین الان شما رو ببرن توی یه سالن مجلل و یانی و گروهش در مقابل شما باشن (بهترین گروه یانی که توی ذهنت هست رو انتخاب کن ... کدوم نوازنده ها باشن؟ یا کدوم خواننده ها؟) و یانی بخواد یکی کارهاشو اجرا کنه ترجیح میدی کدوم قطعه باشه؟ لطفا در مورد قطعه توضیح بدین.

2- من فکر می کنم شما اجرای The End of August و Nostalgia رو با نوازندگی سامول یروینیان دوست نداری (شاید هم اشتباه می کنم) اگه درسته، چرا؟ (این سوالم دیگه خیلی شخصی بود ) با اجازت من بعدش نظر خودم رو هم میگم.

3- یه مدت کوتاه یه گروهی تشکیل شد به نام Forbidden Saints، شامل تعدادی از نوازندگان گروه یانی بود که در راسشون ویکتور اسپینولا و آرمن مووسسیان بودن ... ساشا هم بود و فکر کنم توی بعضی از کارا یکی دو نفر دیگه هم بودن. کار این گروه رو دیدی؟ نظرت در موردشون چیه؟ اصولا نوازندگان گروه یانی رو بصورت مجزا هم دنبال می کنی و می پسندیشون؟

...
دفترچه دوم - سوالات غیر یانیایی :)

4- درست توی دوران دبیرستان خوب بود یا بد؟ از چه درسی متنفر بودی و از چه درسی خوشت میومد (نگی از شیمی متنفر بودی که کلاهمون میره تو هماااااااا)

5- به نظر شما نت آهنگ، الان در وضعیت خوبی قرار داره یا انتظار داری فعالیت بیشتری توش باشه؟ (در چه بخشی؟ نمونه کار- انجمن یا ...)

6- کدوم یکی از این چیزایی که میگم توی زندگیت ارزش واقعی محسوب میشن.
صداقت - زیبایی ظاهری - معنویت - سلامتی

7- یه سوال حاشیه ای

این عکسای پروفایل رو برای چی انتخاب می کنی؟ خب جوون مجرد از اینجا رد میشه ...
(شوخی کردما) ... یه سوال سیار میخوام مطرح کنم نمیدونم بر قوانین صندلی داغ منطبق هست یا خیر. هرکی ازت سوال می پرسه اولش در یه خط نظرت رو در مورد عکس پروفایلش بگو (تو پرانتز هم بگو من گفتم یه وقت شر نشه )

7- کلمات زیر چه چیزی رو به ذهن شما میارن؟
بانسوری (فلوت هندی) ... دهلی نو ... آمیتاب باچان
اجرای یانی در هند و چین ... خوزه خوزه ... سامول یروینیان
عشق ... دوستی ... نت آهنگ ... من

-----------------------------------------------------
راستی اولین کسی هستی که منو دوست قدیمی خطاب می کنه. اینو هیچوقت فراموش نمی کنم
ممنون
شاد و پیروز باشی.

[lakshemi]

به به ! ببین کی رو صندلی جلوس فرموده ! لاکشمیِ کبیر !

حالم افتضاحه و تمرکز ندارم ! ولی به افتخار خاله چند تا سوال میپرسم اللحساب :)



1 - احمق تر از منم دیدی خاله ؟ :))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))


2 - چند تا از سوپر استار مورد علاقه ی خالم ؟! :)


3 - کتاب های مورد علاقه ؟!


4 - نیمکره ی شمالی یا جنوبی ؟!

کوهستان سرد و خاکستری و آبی یا جنگل حاره ای ؟!

ویلنسل یا پیانو ؟

خورشید یا ماه ؟


5 - به نظر شما چرا زندگی میکنیم ؟


6 - یه آرزو بکن خاله جون :)


7 - چند تا زبون خارجی بلدی شما ؟!


8 - یه نصیحت به گوسپندی به نام من :|


آی 3> u خیلی :-* خاله جون !

فعلا .

سلام سپیددندان خودم... رفیق فابریک لاکی!
چرا افتضاحی؟البته بچه ی حلال زاده به خاله ش می ره...

1. اگه تو احمقی پس لابد منم چورمنگم (یه درجه بدتر از چورداهه)!!! عمرا تو احمق باشی!!! روشنه؟؟؟؟
   
   
2. سوپراستار هام زیاد نیستن ولی تکن! در هالیوود عاشق راسل کرو ، کیت بلانشت،نیکلاس کیج و شرلی مکلین هستم. اما بیش از همه با براد پیت عظمی پیوند روحی دیرینی دارم!!! و همچنین با عیال گرامیش انجی جولی مرباااااااااا... می دونی؟اولین کسی که حتی قبل از خود براد و انجی به فکر عشق و عاشقی این دوتا افتاد من بودم!!! شاید باورت نشه ولی وقتی من فکر پیوند این دوتا فرشته رو در سرم می پروروندم حدود سال 2001-2202 اینا بود. اونا اون موقع حتی یک بارم هم رو ملاقات نکرده بودن ولی من با پوسترهاشون که به دیوار اتاقم چسبونده بودم کلی رویاپردازی می کردم. می گفتم یعنی می شه؟؟؟؟ اگه بشه چی می شه!!! و واقعا هم انقدر گفتم و گفتم تا قانون جذب کار خودشو کرد!!! من عاشق این زوج هستم. واقعا دو تا مربای واقعی اند. خوشحالم که تا این لحظه یعنی در این 9 سال رابطه شون همچنان شاده و امیدوارم ماندگار و ابدی باشه.
   سوپراستار بالیوودی هم دارم. اولیش ریتیک روشن عزیز دلمه... ریتیک هنرپیشه ی هندوستانی و البته یک چهره ی جهانی فوق العاده معروفه. به خاطر زیباییش،بازی استادانه اش و رقص بی همتاش! من هلاک دو آتیشه ی ریتیکم. اگه توو فید منو دنبال کرده باشی حتما فهمیدی که او قهرمان منه یا بهتر بگم اسطوره ی من ... از پاشیده شدن زندگیش شاید من بیشتر از خودش ناراحتم... همین الآن با مامانم حرف ریتیک بود. انقدر او در دل ما جا داره. مث یه عضو خودمونی..
   پریتی زینتا هم عشق بعدیمه... مربای فینگیلی من... من دوتا بالشتک دارم که شب ها حتما باید زیر دو تا دستام باشن! یکیشون اسمش ریتیکه و دیگری اسمش پریتی... الآن 10 سالی هست که ریتیک و پریتی از من جدا نشدن!!!
   آییشواریا رای عسل هم که نیازی به تعریف نداره. هنرپیشه ی نابغه ی هندوستانی و ملکه ی زیبایی جهان. عشق مننننننن.
   
   
   
3. بی نوایان! این غیرقابل انکاره! اما بد نیست بدونی که اتفاقا امروز داشتم شاهکار الکساندر پوشکین „اوگنی اونیگین” رو برای کسی تعریف می کردم. فکر نکنم رومانی شاهکارتر از اون خونده باشم. البته پوشکین این رومان رو با الهام از زندگی واقعی خودش نوشت... 3 قهرمان این داستان خودش، همسرش و رقیبش هستن و حتی پوشکین مرگش رو هم از روی مرگ قهرمانش انتخاب کرد. من عاشق کتاب هایی هستم که بر مبنای حقیقت نوشته شده باشه نه خیال! برای همینم زیاد زندگینامه می خونم. چون زندگینامه ها در واقع رومان های واقعی هستن. رومان هایی که قهرماناش واقعا همین کارها رو کردن... همین اشتباهات رو و همین راه ها رو رفتن... زندگینامه ی اوریانا فالاچی، یانی ، اوکتاویو پاز ، موزارت، باخ ، ویوالدی، چارلز دیکنز ، تولستوی و خیلی های دیگه رو خوندم و خیلی ازشون درس زندگی گرفتم... من عاشق „درس گرفتن” هستم. برخلاف خیلی از جوونا که از نصیحت شنیدن بیزارن ولی من عاشق پند شنیدن و یاد گرفتن تجربیات دیگرانم. به همین دلیل هم دوستان بزرگتر از سنم بسیار دارم.
   
   
4. فرقی نمی کنه! بهشت آنجاست کازاری نباشد ... کسی را باکسی کاری نباشد ! هرجا دل خوش باشه بهترین جاست.
   
   کوهستان رو ترجیح می دم چون جک و جونور خطرناک نداره! توو جنگل حاره، مناسب ترین بستر برای رشد همه جور موجوده!
   
   ویولون سل! آخ که عجب چیزیه!
   
   ماه! چون می تونم بهش خیره بشم... خورشید با من بی وفاست... فقط اشک منو در میاره و عطسم می اندازه!!! هههههههه
   
   
   
5. راستش تا 2 سال قبل فکر می کردم می دونم! اما الآن نمی دونم چرا زنده ام و اصلا زندگی بهر چیست! فقط از یه چیز مطمئمم که ما باید با سیب زمینی فرق اشته باشیم. باید برای این دنیا کاری بکنیم! باید مفید باشیم. حتی اگر شده به درد یک نفر بخوریم باید کاری کنیم... یکی با علمش،یکی با هنرش، یکی با محبتش ، یکی با صداقتش ... هرکس قدر استطاعت و تواناییش... خیلی ها تا اینجاشو می دونن ... مشکل بعدشه که نمی دونن توانایی شون چیه؟ مث من!
   
   
6. فی الحال،تنها آرزوم اینه که خدا یه خونه بهم بده که مال خود خودم باشه! می خوام تنها باشم. دیگه حوصله ی هیچکسو ندارم. شب و روز به این آرزو فکر می کنم.
   
   
7. وای وای! مهم ترین مسئله برای ارتباط بین الملل،همین زبانه! راستش اولین زبونی که خیلی خوب و سلیس حرف می زنم فارسیه!!! هههههههههههه بعد از اون کمی هندوستانی... زبان انگلیسی ام هنوز دست و پا شکسته ست. اما دارم سعی می کنم انگلیسی ام رو کامل کنم. ولی آرزومه که بتونم هرچند تایی که می شه زبان یاد بگیرم... ایتالیایی،فرانسه و روسی رو خیلی دوست دارم. امروزه برد با کسانی است که زبان های بیشتری بلدند!!! امیدوارم یه روز بتونم زبان های دیگه جز انگلیسی رو هم یاد بگیرم و به کار هم ببرم.
   
   
8. به خانومی چون شما ؟ فکر نکنم منِ بی چیز ،حرفی برای یاد دادن به تو داشته باشم... اما یه پیشنهاد به ذهنم رسید:
   دوست دارم فارسی حرف بزنی یا بهتر بگم : انگلیسی رو قاطی فارسی نکنی. فقط همین. ههههههه
   
   زهرا جان، خیلی ممنونم از سوالاتت... منتظر سوالات بیشتری هستم... یه دونه ای. بوووووووووس

[Padma]

سلام بر لاکی جون عزیــــــــزم!:-*

لاکی جونم علی الحساب همینا باشه خدمتت تا من یکم فکر کنم :

1. دقیقا کی و چطور با کارهای یانی آشنا شدی؟

2. نظر و احساست رو مو به مو راجع به قطعه ی until the last moment یانی مربا بگو.

3. اگه بتونی یه سفر بری تنهایی به هرجا که دلت میخاد اونجا کجاس و بگو که تو این سفر چه چیزایی همراهت میبری؟

4. بین تمام اجراهایی که یانی تا الان داشته کدومشو بیشتر از همه دوس داری و اگه میتونستی توی یه کدومشون حضور داشته باشی اون کدوم اجراشه؟

5. علاقه ی تو به هند از کجا نشئت میگیره؟

[violonlover]

سلام!
آقا من زیاد فعال نیستم (به خاطر درسم و اینکه این یک سال نت درست حسابی نداشتم) ولی همیشه برام اسم شما جالب بوده! توی بیوگرافیی که از خودتون دادین هم ازش حرفی نزدید ! پدرتون هندین؟ این سوال بارزترین سوال توی ذهنم بود ! یه سوال دیگه! اسم منو اصلا تا حالا دیده بودید؟ یا این که مطلبی از من خونده بودید؟

[lakshemi]

چه جواب کاملی ... فکر نمی کردم جوابت اینقدر برام جالب باشه. دست شما درد نکنه :)

خدا پدرتون رو بیامرزه و انشاا... مادرتون هم همیشه شاد و سلامت باشن.

شعر ... رمان نویسی ... شیرینی پزی ... یانی ... فلوت ریکوردر ...
خیلی جالبه

چرا دنبال قناد شدن نرفتی؟ :)

و اما بریم سراغ سوالات اصلی ... دفترچه اول - سوالات یانیایی :)

1- اگه همین الان شما رو ببرن توی یه سالن مجلل و یانی و گروهش در مقابل شما باشن (بهترین گروه یانی که توی ذهنت هست رو انتخاب کن ... کدوم نوازنده ها باشن؟ یا کدوم خواننده ها؟) و یانی بخواد یکی کارهاشو اجرا کنه ترجیح میدی کدوم قطعه باشه؟ لطفا در مورد قطعه توضیح بدین.
2- من فکر می کنم شما اجرای The End of August و Nostalgia رو با نوازندگی سامول یروینیان دوست نداری (شاید هم اشتباه می کنم) اگه درسته، چرا؟ (این سوالم دیگه خیلی شخصی بود ) با اجازت من بعدش نظر خودم رو هم میگم.

3- یه مدت کوتاه یه گروهی تشکیل شد به نام Forbidden Saints، شامل تعدادی از نوازندگان گروه یانی بود که در راسشون ویکتور اسپینولا و آرمن مووسسیان بودن ... ساشا هم بود و فکر کنم توی بعضی از کارا یکی دو نفر دیگه هم بودن. کار این گروه رو دیدی؟ نظرت در موردشون چیه؟ اصولا نوازندگان گروه یانی رو بصورت مجزا هم دنبال می کنی و می پسندیشون؟

...
دفترچه دوم - سوالات غیر یانیایی :)

4- درست توی دوران دبیرستان خوب بود یا بد؟ از چه درسی متنفر بودی و از چه درسی خوشت میومد (نگی از شیمی متنفر بودی که کلاهمون میره تو هماااااااا)

5- به نظر شما نت آهنگ، الان در وضعیت خوبی قرار داره یا انتظار داری فعالیت بیشتری توش باشه؟ (در چه بخشی؟ نمونه کار- انجمن یا ...)

6- کدوم یکی از این چیزایی که میگم توی زندگیت ارزش واقعی محسوب میشن.
صداقت - زیبایی ظاهری - معنویت - سلامتی

7- یه سوال حاشیه ای

این عکسای پروفایل رو برای چی انتخاب می کنی؟ خب جوون مجرد از اینجا رد میشه ...
(شوخی کردما) ... یه سوال سیار میخوام مطرح کنم نمیدونم بر قوانین صندلی داغ منطبق هست یا خیر. هرکی ازت سوال می پرسه اولش در یه خط نظرت رو در مورد عکس پروفایلش بگو (تو پرانتز هم بگو من گفتم یه وقت شر نشه )
7- کلمات زیر چه چیزی رو به ذهن شما میارن؟
بانسوری (فلوت هندی) ... دهلی نو ... آمیتاب باچان
اجرای یانی در هند و چین ... خوزه خوزه ... سامول یروینیان
عشق ... دوستی ... نت آهنگ ... من

-----------------------------------------------------
راستی اولین کسی هستی که منو دوست قدیمی خطاب می کنه. اینو هیچوقت فراموش نمی کنم
ممنون
شاد و پیروز باشی.

خواهش می کنم... آره، جواب کلا همیشه باید تشریحی باشه! هههههههه
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه... ممنونم لطف دارید. انشالله... من که جز مادرم دیگه کسی رو ندارم...

راستش دلیل اصلیش اینه که مشوق و حامی نداشتم... برعکس،تازه مخالف هم داشتم... من باید درس شیرینی پزی(هنرستان نان و شیرینی) می خوندم و با مخالفت شدید مواجه شدم... غیر از راه درس، راه دیگری برای شیرینی پز شدن نبود! الآنم دوره های کاملش که هتل ها و مراکز معتبر برگذار می کنن خیلییییییی گرون قیمته و تازه ، دیگه وقتش هم گذشته... الآن و در سنی که من هستم وقت شروع یه راه سخت و تازه نیست...

1. وووووووووووووی! چه سوالی!!! به به! ارکستر که قطعا بزرگ و کامله! شامل گروه برنجی،بادی،زهی و کوبه ای! من دقیقا ارکستر آکاپولکو سال 2009 رو انتخاب می کنم + پدرو ایوستاچه ی عزیزم که حتما حتما باید باشه... مینگ فری من پشت کیبورد... چارلی درامر گروهه... یوئل پرکاشنیسته ... ارکستر برنجی کامله شامل هورن، فرنچ هورن ، دو تا ترومبون ، دو تا ترومپت به اضافه ی خانوم آپریل کپ عزیزم که با ابوآ اعجاز می کنه... گروه زهی هم سارا و ساشای عزیزم چلو می زنن... سامول و آن ماری کلهون سولیست های ویولونن... آرمن مووسسیان،اریکا و دو نفر دیگه هم باید ویولا بزنن.
   اقدام دیگه ام اینه که لورن جلنکوویچ و لیزا لاوی رو اخراج می کنم! ازشون متنفرم!!! خیلی سبک سر و جلف و ابله هستن! حالا باز لورن یه صدای قشنگی داره ولی لیزا اصلا فاجعه ست... دو اشتباه بزرگ یانی انتخاب این دو نفر بود. من دوست دارم یانی با خوانندگان وویسز کار کنه... همیشه و تا ابد... اونا اصلا تکن! کلوئه،ناتان،اندر،لسلی اصلا نقص ندارن. کاملا حرفه ای هستن.
   قطعه ی مورد نظر هم قطعا نیکی ناناست!!! چون 4 تایی خوندنش! عاشق نیکی نانام. گروه وویسز یه نیکی نانای تاریخی اجرا کردن. واقعا در بین همه ی اجراهای یانی بی نظیر بود. ترجیح می دم که نیکی نانا، که یه رقص و آواز جمعیه رو بشنوم. یانی هم با اونا می رقصید و تازه باهاشون کل کل هم می کرد!!! هههههههههه چه خاطراتی! واقعا اونا بهترینن... بهترین.
   شاید خلاصه ی کارهای یانی در تمام عمر هنریش همین آهنگ نیکی نانا باشه که یعنی ما یکی هستیم. یانی با تصنیف این قطعه به دنبال اتحاد و یکی شدن تمام ملت ها،مذاهب،فرهنگ ها و کل آحاد مردم جهانه. یه جورایی همون هدفی رو دنبال می کنه که حاصلش شد سه گلوله به گاندی! گاندی رو هم برای این کشتن که گفت همه با هم برابرن... برای این کشتنش که گفت بوداییان،مسیحیان،مسلمانان ،زرتشتیان، هندویان ، همه به یک خدا اشاره دارند (خدای یکتا) که همون ما یکی هستیم یانیه! ما باید با این آهنگ شاد باشیم و برقصیم که خدای به این مهربونی داریم. ما همه از اوییم و به سمت او خواهیم رفت.
   
   
2. سامول یروینیان استاد مسلم ویولونه و درش هیچ شکی هم ندارم! اما او برای من و خیلی های دیگه به عنوان یک نوازنده ی شرقی جا افتاده که آهنگ های ترکی و ایرانی می زنه و الحق هم روو دستش وجود نداره. اما پایان آگوست و نوستالژیا به سبک او نمی خورن. پایان آگوست یه آهنگ تماما کلاسیکه و باید به سبک کلاسیک نواخته بشه. سبک شرقی خرابش می کنه دیگه پایان آگوست نیست! یه چیز دیگه است! و اینو دوست ندارم. نوستالژیا هم باید کلاسیک و غربی نواخته بشه نه شرقی! نایتینگل هم حتما حتما حتما باید با فیدل که مخصوص سبک کانتریه و صداش به صدای ایرهو (رباب چینی) نزدیک تره نواخته بشه. کارن بریگز که استاد فیدله در شهرممنوعه این قطعه رو با فیدل نواخت. ویولون سامول این بار هم کوک ترکی داشت و باز هم به قطعه نمیومد یعنی اصالت آهنگ از بین رفت. مشکل از اینه نه از سامول عزیز.
   
   
3. بله چند تا کارشونو دیدم. گروه قدیسان ممنوعه! ویکتور اسپینولا،الکساندر زیروف(ساشا) ، آرمن مووسسیان ، والتر رودریگز هم پرکاشن می زنه. پدرو ایوستاچه هم چند باری نوازنده ی میهمان بوده. راستش کارشون خوبه . در گروه یانی همه فوق ستاره اند. ولی به زعم من تا در آسمون یانی نباشن درخششی ندارن! این نظر منه که هنر و فن اونا در کنار آهنگسازی و تنظیم تک یانیه که نمود داره. بنابراین ترجیح می دم اونا رو فقط با یانی ببینم.
   
   
4. من همیشه درسم خوب بود... در همه ی مقاطع تحصیلی... راستش هیچ درسی نیست که دوستش داشته باشم !!! شاید فقط انشا ... از همه ی درس ها بدم میومد. شیمی هم شاملشه! البته خداروشکر فقط فیزیک1 و شیمی 1 داشتم. چون هنرستانی بودم. اصلا کلا از درس بدم میاد... اما از همه بدتر ریاضیه... ازش بی زارم... واقعا بی زارم.
   
   
5. اگه بخوام صادق باشم نه! اوج نت آهنگ در همه ی بخش ها فکر کنم حدود 3 سال پیش بود! بعد کم کم ریزش کاربر پیدا کردیم. کاربرا کم انگیزه و بی علاقه شدن و رفتن... که البته خود کاربرا باید انجمن رو بگردونن... همه کار که دست مدیرا نیست. الآن توی همه ی بخش ها بی انگیزگی وول می زنه! متاسفانه!
   
   
6. معنویت! من برای هیچ چیز دیگری به اندازه ی ارتباط خودم و خدا ارزش قائل نیستم... من در 24 ساعت شبانه روز 28 ساعت با خدا حرف می زنم. یعنی لحظه ای هم ساکت نمی شما!!! همینطور متصل توی ذهنم یا زیر لبم دارم با خدا حرف می زنم! در همه ی موارد... فکر کنم آخرش خدا از دست من سرشو می گیره توو دستشو فریاد می زنه!!! خفه شوووووووووو! ههههههههه اما واقعا ارتباطم با خدا برام پر اهمیت ترین چیزه. وقتی کار بدی می کنم و فکر می کنم از دستم ناراحته وای ... دنیا روو سرم خرب می شه... البته صداقت هم خیلی برام مهمه ولی نه اون اندازه. غیر از این هیچ چیز دیگری برام مهم نیست.
   
   
7. هههههههههه! خب این واقعیته که زیباترین زنان جهان، زنان هندی هستن. این غیر قابل کتمانه. منم کلا آدم سنتی مآبی هستم. چیزای سنتی و خصوصا شرقی و کهن رو خیلی دوست دارم. دلیل عکس پروفایلام شاید این باشه!
   یاد یه چیز جالب افتادم !!! جان تراولتا ستاره ی هالیوود که شاید همه با فیلم تاریخی فیس آف بشناسنش، امسال میمهان یه جشنواره ی فیلم هند بود . در میان برنامه ها رقص های گروهی اجرا می شد و بازیگران زیبا می رقصیدن. و اون طوری با هیجان و با ریتم کف می زد انگار جد اندر جد هندیه! ههههههههههه یعنی کلا جو هندی گرفته بودش!!! همینطوری روی صندلیش می رقصید!!! هههههههه یه جام رفت روو صحنه و با پریانکا چوپرا رقصید. ههههههههه و در انتها در مصاحبه گفت واقعا تاحالا زنانی به این زیبایی در عمرم ندیدم! به هرجا نگاه می کنی یه فرشته ی دوست داشتنی می بینی!!! حالا وقتی جان تراولتا شیفته ی زیبایی هندی ها بشه دیگه شما برو بچه ها که جای خود دارید!!! هههههههههه
   
   پیشنهاد شمام پیشنهاد خوبیه... البته زهرا جون باید قبول کنه! هههههه
   
   
8. بانسوری (فلوت هندی) ... خدا
   دهلی نو ... ایستگاه قطار دهلی، بچه های کوچولوی چای فروش ، باربر ها
   آمیتاب باچان ... عشق من!!! شماره ی 1
   اجرای یانی در هند و چین ... عشق و احساس، تنهایی
   خوزه خوزه ... رومئو !!! واقعا صداش طعم عشق داره! عاشقشم.
   سامول یروینیان ... ببر! موفق، ممتاز، بی رقیب!
   عشق ... درد
   دوستی ... موهبت
   نت آهنگ ... پنجره ای برای هوای تازه
   من... خیلی احساساتی و صبور
   
   ----------------------------------
   خیلی ممنونم از سوالات خوبت محمد عزیز... خوبی از خودته... من اودولوی همه ی دوستانم هستم. سپاس مجدد.
   خوش رهوناااااااااااااا

[Brilliant]

پیشنهاد شمام پیشنهاد خوبیه... البته زهرا جون باید قبول کنه! ههه

اجازه ی ما هم دست شماست :)

خوشحال میشم نظرتونُ راجع به آواتار من هم بگین

[lakshemi]

اجازه ی ما هم دست شماست :)

خوشحال میشم نظرتونُ راجع به آواتار من هم بگین

یه ذهن شلوغ پلوغ و پر از سوال!!! اما در آرزوی رفتن اون بالاها! جایی که هیچکس نباشه!



با توجه به اینکه این تصویر خود شماس باید بگم به نظرم گوشه گیر و درون گرا می آیید.

بر و بچ ، آواتارهای بقیه تونم آنالیز خواهم نمود!!! هههههههههه

[virtuoso]

سامول یروینیان استاد مسلم ویولونه و درش هیچ شکی هم ندارم! اما او برای من و خیلی های دیگه به عنوان یک نوازنده ی شرقی جا افتاده که آهنگ های ترکی و ایرانی می زنه و الحق هم روو دستش وجود نداره. اما پایان آگوست و نوستالژیا به سبک او نمی خورن. پایان آگوست یه آهنگ تماما کلاسیکه و باید به سبک کلاسیک نواخته بشه. سبک شرقی خرابش می کنه دیگه پایان آگوست نیست! یه چیز دیگه است! و اینو دوست ندارم. نوستالژیا هم باید کلاسیک و غربی نواخته بشه نه شرقی! نایتینگل هم حتما حتما حتما باید با فیدل که مخصوص سبک کانتریه و صداش به صدای ایرهو (رباب چینی) نزدیک تره نواخته بشه. کارن بریگز که استاد فیدله در شهرممنوعه این قطعه رو با فیدل نواخت. ویولون سامول این بار هم کوک ترکی داشت و باز هم به قطعه نمیومد یعنی اصالت آهنگ از بین رفت. مشکل از اینه نه از سامول عزیز.

لاکشمی جان اینقدر خوب و کامل جواب میدی که آدم دوست داره بازم سوال کنه
البته فعلا سوال نمی کنم ولی با اجازه ی شما و دوستان در مورد این جوابتون نظر خودمم میگم. (ای کاش توی تاپیک یانی این بحث رو مطرح می کردین و لینک اجراها رو میدادین تا همه نظر بدن)

ساز زدن سامول بعضی وقتا خیلی لهجه داره. یه چیزی توی مایه های ارمنی و آذربایجانی و یه کمی هم ترکی. ولی یه کلاسیک کار حرفه ایه. توی رزومه اش فقط آثار کلاسیک دیده میشه.
در مورد پایان آگوست، نوستالژیا و نایتینگیل صحبت شد
پایان آگوست رو سامول کاملا کلاسیک می نوازه. هیچ ویلنیستی توی گروه یانی تکنیک های ویلن کلاسیک رو به خوبی سامول اجرا نمی کنه. و کاملا منطبق بر نت می نوازه (شما چون پیش زمینه ی صدای ویلن شرقی توی ذهنتون هست شاید اینجوری قضاوت می کنید)
نوستالژیا رو اصلا شرقی نمی زنه اما کلاسیک هم نمی زنه... کاملا از تکنیک هایی که خودش دوست داره و سبک خودش هست استفاده می کنه. زیاد به دلم ننشست ولی خب برای تنوع بد نبود ... من با اجرای سایاکا بیشتر می پسندم.
و اما نایتینگیل ... قسمت ویلن نوازی این قطعه کاملا تغییر کرده. نظر یانی این بوده که حس و حالش شرقی-غربی بشه (تلفیقی). و واقعا شاید فقط توی دنیا سامول می تونست این آرشه های اسپیکاتو و گلیساندوهای شرقی رو جوری توی این آهنگ بگنجونه که کاملا بر ملودی منطبق میشه.
البته این سلیقه ایه که شما میگین باید این قطعه بصورت فیدل نوازی، نواخته بشه ... شما در واقع با یانی اختلاف سلیقه دارین نه با سامول. چون یانی میتونست از آن ماری یا مری سیمپسون برای این قطعه استفاده کنه ولی دوست داشت کاملا تغییرش بده.

... ...
یه نکته ی دیگه: آرمن مووسسیان و اریکا و ... ویلنیست هستن نمیدونم چرا شما گفتین ویولا بزنن (اینو میتونیم توی پیام خصوصی صحبت کنیم :))

... ...
در مورد عکس پروفایل من هم نظرتون جالب بود برام.
درون گرا هستم ولی گوشه گیر نه. با اینکه چهره ام توی این عکس مشخص نیست ولی خیلی خوب متوجه شدین آدم درونگرایی هستم.

بازم ممنون.