لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: تعریف ترانه

  1. #1
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض تعریف ترانه


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نام خدا
    ترانه کلمه ای است که به گوش اکثرماآشناست ،گاهی نیزپیش می آیدکه ترانه باشعراشتباه گرفته می شوددرصورتی که این دومفهوم باهم مرتبط اندامایکی نیستند.
    بااینکه ازشروع به کارگیری ترانه مدت زیادی می گذرداماتعریف وچهارچوب کاملا"مشخص ودقیقی ازآن ارائه نشده است،وهرصاحب نظروترانه سرایی آن رابه نحوی تعبیرمی کند،اماتعریف رایج وکلی که ازترانه وجوددارد دربرگیرنده ی این است که :
    گونه ای ازشعراست که باموسیقی همراه می شود.
    البته این تعریف کاملا"دقیق نیست وترانه برای سبک های مختلف فاکتورهای متفاوتی دارد.
    تعاریف ترانه سرایان وشاعران :
    ملک الشعرای بهار:لفظ ترانه ازلحاظ آهنگ ،هرقطعه کوچکی که دارای لحنی ازالحان موسیقی باشد ،می توان آن راترانه نامیدوحتی تصنیف های امروزراهم بدین قاعده می توان ترانه نام نهاد...
    افشین یداللهی : اگر دنبال تعریف کاربردی از ترانه بگردیم مي‌شود گفت ترانه کلامی است که با موسیقی و شعر بتواند زیباتر و تاثیرگذارتر باشد.
    رسول یونان: ترانه یک قالب شعری است که در همسایگی ادبیات شفاهی قرار دارد
    ترانه فقط شعریاموسیقی تنهانیست بلکه ازسه عنصر شعر،ملودی وریتم تشکیل شده است که درحوضه هنرهای آوائی یاصوتی قرارمی گیرد. این عناصردرکناریکدیگرترانه ای راتشکیل می دهندولی می توان هرکدام ازآن هارابه طورمستقل موردتجزیه وتحلیل قرارداد،که البته بحث مااین نیست.
    برخی تصورمی کنندکه ترانه نوع ضعیفی ازشعراست ،این نظریه درست نیست زیراترانه هم می تواندمفاهیم ومضامینی راکه یک شعردربرمی گیردبه همراه داشته باشدودارای موضعات عمیق یاسطحی باشد(بستگی به سلیقه ی ترانه سرادارد).
    ترانه سرامی تواندازملودی وموسیقی نیزدرکناراثرخودکمک بگیردوآن راتأثیرگذاروزیباترنماید،ه م چنین ترانه می تواندمخاطب بیشتری رابه خودجذب کند،درترانه مفاهیم عمیق وپیچیده به طرزساده تری بیان می شوندتابدین ترتیب مخاطب بهتربااثرارتباط برقرارکند.
    ترانه قالب یاگونه ای از شعراست امامیزان پذیرش موسیقی ترانه ازشعربیشتراست گرچه هستنداشعاری حتی درقالب سپیدکه برروی آنهاموسیقی گذاشته شده وخوب ازکاردرآمده انداماساختن ملودی برای بسیاری ازاشعارآسان نیست بااین حال ترانه تنهاشعری نیست که ظرفیت پذیرش موسیقی بالایی داشته باشد.
    افشین یداللهی درمصاحبه ای گفته است:
    چیزی که به آن ابتدا به ساکن ترانه نام می‌دهیم آن است که با شنیدن آن هر موزیسینی احساس کند که این نوع شعر ظرفیت پذیرش موسیقی را دارد.
    برخی منابع:
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ______________________
    دوستان محترم این اولین قسمت ازمقالات بحث ترانه هست لطفا"نظراتتون روبگیدواگرایرادی داره ویامطلبی دراین مورد(فقط تعریف ترانه) داریدبفرماییدکه به این مقاله اضافه بشه .
    ممنون.
    ویرایش توسط hichnafar : Thursday 20 September 2007 در ساعت 09:02 PM

  2. 4 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.28
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض ترانه چیست ؟


    0 Not allowed! Not allowed!
    پس از گذشت بیش از صد سال از تولد ترانه ی معاصر هنوز تعریف مشخصی برای ترانه وجود ندارد و تمامی تعاریف موجود در حد یک نظریه ی شخصی است. شاید یکی از دلایل آن جدی نبودن ترانه به عنوان یک شاخه ی مستقل و تاثیر گذار در نزد صاحبان ادبیات ادبیات پارسی و دلیل دیگر آن گستردگی دامنه ی ترانه طی سالیان بعد از پیدایش بوده باشد .
    کلی ترین تعریفی که از ترانه در سالهای اخیر دیده شده همان تعریف قدیمی ای است : هر شعری (از مثنوی و غزل تا سپیدذ و نیمایی) که قابلیت موسیقیایی داشته باشند را می توان ترانه دانست.
    امروزه کوچکترین تردیدی وجود ندارد که مقفی نبودن یا فاقد وزن عروضی بودن شعر چه به ضرورت ملودی و چه غیر از آن دلیل بر ترانه نبودن آن شعر نیست . اما اینکه اشععار نیمایی یا سپید را هم می توان با توجه به همین تعریف ترانه دانست ، مبحث دیگریبست که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
    بزرگترین اشتباهی که در مورد ترانه در سالهای اخیر اتفاق افتاده است این بودکه اکثر ما به دنبال یک تعریف مشترک و واحد برای آنچه که مثلا در موسیقی سنتی به آن ترانه گفته می شود ، با آنچه که در سبک موسیقیایی دیگری همانند راک ترانه نامیده م یشود هستیم . یعنی ما برای تمامی سبکهای موسیقی یک نوع شعر را ترانه تعریف کرده ایم . هر گاه ترانه ای گفته شد که قابلیت اجرا در تمامی سبکهای موسیقی را داشت ، آنگاه می پذیریم که تعریف مشترکی برای ترانه بین تمام مخاطبان و آهنگسازان و عوامل مختلف سبکهای موسیقی وجود دارد .
    با نگاهی اجمالی به تاریخ ترانه معاصر ، از دوره ی بزگانی چون شیدا و عارف تا به امروز در می یابیم که در هر دوره به سبک ، قالب و زبان خاصی ترانه اطلاق می شده است.
    هر چه که به جلوتر می رویم تغییرات جدیدی را در ساختار ترانه مشاهده م یکنیم که با وجود اینکه سبکها ی قبلی را از حوزه ی ترانه خارج نمی کند ، اما آنها را کم رنگ تر از قبل می کند .
    در ابتدای دوره ی معاصر اکثر ترانه های ما تغزل به سبک عراقی بوده و به تبعیت از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده شده است. به واسطه ی اینکه تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود ، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی به وجود نیامد .
    در سالهای آغازیت دهه ی پنجاه ، با شروع موج نوی ترانه یا همان ترانه ی نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران ، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان محاوره ی مردم کوچه و بازار نزدیک شد
    4 . تلاش پیشروان این جریان پدید آوردن دیدگاهی نو به زبان محاوره و بسط ظرفیتهای این زبان بوده است. و ترانه از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت تعریف ترانه عوض شد . از آن تاریخ تا امروز تغییر بنیادین به مثابه ی آنچه در دهه ی 50 اتفاق افتاد ، در ترانه رخ نداده است. ولی شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ، در آن بوده ایم .
    با توجه به توضیحات فوق و برای فرار نکردن از پاسح به عنوان مورد بحث (ترانه چیست ؟) ترانه را در کلیت موسیقی پاپ مورد ارزیابی قرار می دهیم :
    ترانه در نگاه کلی شعریست که با ذهنیت موسیقیایی ، برای تلفیق با موسیقی و مناسب با سبک موسیقی مورد نظر سروده می شود که بدیهی است می تواند موزون و مقفی هم نباشد .
    اما ترانه در موسیقی پاپ که بیشتر مورد بحث ماست ، باید چند شاخصه ی دیگر را هم در خود داشته باشد که به آنها اشاره می شود :
    اگر بپذیریم که موسیقی پاپ ، به معنای موسیقی مردمی است و عامه ی مردم را هدف قرار گرفته ، باید قبول کنیم که ترانه در موسیقی پاپ شعری است که قابلیت بر قراری ارتباط با عامه ی مردم را داشته باشد و به واقع ا ززبان قابل فهمی باری اکثر اقشار جامعه بر خوردار باشد . که با توجه به این توضیح و تعریف ترانه از نگاه کلی می توان به این نتیجه رسید که شعر سپید یا نیمایی به دو دلیل ، یکی پیچیدگی اغلب آنها و دیگری نداشتن ذهنیت موسیقیایی سراینده ، خوراک مناسبی برای ترانه ی پاپ نیستند .
    در ترانه ی مورد نظر برای موسیقی پاپ همواره باید مرز بین شعر و ترانه را در نظر گرفت ، یعنی برای مثال در قدرت شعر مولانا از هر لحاظ شکی نیست ، اما همین شعر اگر قرار باشد به عنوان ترانه ای برای موسیقی پاپ ، تاکید می کنم موسیقی پاپ که قرار است با عامه ی مردم ارتباط بر قرار کند در نظر گرفته شود ، آنگاه مشاهده می شود که این شعر ، ترانه ی مناسبی برای این نوع موسیقی نیست. چون از زبان گرفته تا مضمون تفاوت زیادی با زبان و مضامین امروز عامه ی مردم دارد . همین مسئله ی شعر یا ترانه بودن در مورد عموم آثار سپید و نیمایی هم صدق می کند .
    به هر حال ترانه محدوده ایست بسیار وسیع که هر روز هم با توجه به تغییرات فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و به فراخور آنها تغییر نیازها و زبان مردم وسیعتر می شود . هیچ بعید نیست ، شعری را که ما امروز با قطعیت ترانه می نامیم در دهه یا دهی آینده ، نوع منسوخی از ترانه باشد و تعریفی جدیدی برای ترانه مرسوم گردد .

    منبع : سایت ترانه
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  5. 4 کاربر برای این پست از akanani تشکر کرده اند:


  6. #3
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    جناب akanani ازمطلب خوبتون خیلی ممنونم
    به دلیل اینکه تعریف ترانه وترانه چیست باهم مرتبط بودن ادغامشون کردم.
    ادغام-سارا

  7. #4
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.28
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط nice_girl [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام
    جناب akanani ازمطلب خوبتون خیلی ممنونم
    به دلیل اینکه تعریف ترانه وترانه چیست باهم مرتبط بودن ادغامشون کردم.
    ادغام-سارا


    من هم از شما متشکرم . شما صاحب اختیار ید
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •