0


|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
ایدههای پرطرفدار مانند «اثر موتزارت» (این ایده که گوش دادن به موسیقی کلاسیک هوش را افزایش میدهد) ، این باور را تقویت میکند که «موسیقی شما را باهوشتر میکند».
علاقه به رابطه میان استعداد موسیقیایی بر توانایی و هوش، مدتهاست که وجود دارد. اما علی رغم اینکه این باورها بسیار همهگیر شدهاند، هنوز هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که ثابت کند گوش دادن به نوع خاصی از موسیقی واقعا میتواند هوش شما را بهبود بخشد.
در سال 1974، دزموند سرجنت (Desmond Sergeant) و جیلیان تچر (Gillian Thatcher) ، پژوهشگران موسیقی، گفتند: و واژهی «ظاهرا»، در اینجا یک کلمه کلیدی است، زیرا شواهد در مورد گوش دادن به موسیقی به خودی خود درهم هستند. تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی موجب بهبود در برخی از انواع وظایف ذهنی میشود. اما این وظایف به طور خاص بهبودیهای کوتاه مدتی شامل مهارتهای «منطق فکری-زمانی» مثل پازل حل کردن هستند.
گوش دادن در مقابل نواختن
اما درست است که گوش دادن به موسیقی خوب است، اما نواختن چطور؟ تحقیقاتی که در مورد امکان یا چگونگی تاثیر نواختن موسیقی بر روی هوش متمرکز هستند، اغلب به بررسی این موضوع میپردازند که چگونه یادگیری در یک زمینه میتواند منجر به بهبود در زمینههای دیگر شود؛ ایدهای که به عنوان «اثرات انتقال» شناخته میشود.
طبق این ایده، یادگیری نواختن ویولن یا درامز میتواند به کودکان در بهتر صحبت کردن و یا بهتر انجام دادن یک پروژه علمی کمک کند و این دلیل است که بعضی از والدین فرزندان خود را تشویق میکنند تا نواختن یک ساز را یاد بگیرند، چراکه باور دارند که موسیقی به طریقی آنها را باهوشتر میکند.
در حالی که برخی مطالعات نشان دادهاند که تمرینهای موسیقی چطور میتوانند موجب توسعه مغز شوند و پیشرفت در مهارتهای حرکتی کوچک و هوش عمومی به [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] مرتبط است، اما بررسیهای اخیر نشان میدهد که شواهد واقعی در حمایت از این ایده «اثرات انتقال» در حال حاضر محدود هستند.
اما با وجود این یافتهها، هنوز شواهدی وجود دارد که نشان میدهد یادگیری موسیقی سودمند است. با توجه به این موضوع و تجربه خود من به عنوان یک موسیقیدان حرفهای (درامر) ، معلم موسیقی و نوازنده، تصمیم گرفتم تا اثرات یادگیری ابزارهای موسیقی فردی را بر جنبههای توسعه شناختی و رفتاری بررسی کنم.
همچنین نگاهی هم به تأثیر بر توسعه «اجتماعی و عاطفی» داشتم که شامل تجارب، بیان و مدیریت احساسات کودک، و همچنین توانایی ایجاد روابط مثبت و رضایتبخش با دیگران است.
همه کودکان که در این مطالعه شرکت کردند، به صورت گروهی در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] میگرفتند، اما نیمی از آنها همان سال تصمیم گرفته بودند برای اولین بار آموختن یک ساز را به صورت فردی آموزش ببینند.
نتایج نشان داد کودکانی که آموزش موسیقی به صورت انفرادی میدیدند، آگاهی بیشتری نسبت به هدف و نیروی خود در ارتباط با مهارتهای حرکتی خود داشتند و همچنین «هوش سیال» (یعنی توانایی حل مسائل جدید، استفاده از منطق در شرایط جدید و شناسایی الگوها) آنها نیز بهبود یافت.
این نشان میدهد که یادگیری ابزار موسیقی، توسعه حس فیزیکی شخص در رابطه با چگونگی استفاده از اشیاء در جهان پیرامون و همچنین توسعه نوع خاصی از هوش که در حل مسئله مورد استفاده قرار میگیرد را افزایش میدهد.
موسیقی و توسعه اجتماعی
همچنین به عنوان بخشی از تحقیقاتم، میخواستم بدانم آیا والدین و معلمان نیز در طول سال تغییری در رفاه اجتماعی و عاطفی کودکان مشاهده کردهاند یا خیر. نتایج نشان داد که والدین و معلمان متوجه شدند کودکان و نوجوانانی که یادگیری یک ساز را انتخاب کرده بودند، نسبت به کسانی که فقط آموزش موسیقی را به صورت گروهی میدیدند کمتر مضطرب بودند.
همچنین به نظر میرسید این کودکان در مقایسه با کودکانی که فقط آموزش موسیقی گروهی میگرفتند، مشکلات خود را کمتر درونی میکردند.
این موضوع در پژوهشهایی که بر روی نوازندگان بالغ انجام داده ام نیز منعکس شده است، این افراد توضیح داده بودند که مهمترین چیز در یادگیری موسیقی، ساختارهای اجتماعی بوده که بیشترین تاثیر را هم بر زندگی آنها گذاشته است؛ ساختارهایی شامل فرصتهایی برای سفر کردن، مبادلات فرهنگ در میان دوستانی که در سراسر جهان پیدا کردهاند و توانایی همیشگی آنها در ایجاد خلاقیت در زندگی خود از طریق موسیقی.
یادگیری موسیقی
بنابراین روشن است که موسیقی در مورد یادگیری کودکان، نه لزوما فقط از لحاظ هوش، بلکه همچنین از لحاظ شرایط توسعه فیزیکی و رفاه اجتماعی آنها میتواند نقش مهمی ایفا کند.
تحقیق همچنین نشان می دهد که چگونه یادگیری موسیقی می تواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند، و همچنین حمایت از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از کار در جهت اهداف مشترک.
تحقیقات همچنین نشان میدهد که یادگیری موسیقی چطور میتواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند؛ یافتهها همچنین از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از فعالیت در جهت اهداف مشترک نیز حمایت میکنند.
ارزشگذاری آموزش موسیقی، در پرورش توسعه این تواناییها، مهارتها و ذهنیتهاست. به همین دلیل است که توسعه فرهنگ خلاقیت و یادگیری موسیقی در مدارس، باید بخش مهمی از زندگی کودکان باشد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)