0
براساس نظربسیاری از روانشناسان ، موسیقی احساسات بشررادرمسیرغیرطبیعی و غیرعادی توسعه می دهد و انسان رادریک عالم ناخودآگاهی کامل فرومی برد و قوه خیال بافی غیرطبیعی و غیرواقعی رادرانسان زیادمی کند . موسیقی سبب لذت نیست بلکه فقط قوه ی خیال راتحریک می کند ، وانسان ازآن خیالهای خودلذت می برد به خاطرآن که اگر چندنفرحتی یک نوع موسیقی گوش دهند ، لذتی که اینهاازموسیقی می برند یک جورنیست وآن تخیلاتی که درآن فرومی روند یک شکل نیست بلکه هرکس یک نوع لذتی می برد و دریک عالم خیالی سیرمی کند . لذامی گویند اکثربیماری های روانی ازهمین جا شروع می شود که انسان دریک عالم گنگ فرومی رود که خود نمی تواند تعریف نماید . (برگرفته از کتاب موسیقی ازنظردین و دانش)
واینک به نظربعضی ازدانشمندان دراین مورد توجه فرمایید:
1-ویکتورهوگو ، نویسنده مشهورفرانسوی :
علت این که ما ازموسیقی خوشمان مي آیداین است که درعالم خیالهاو رویاها فرو می رویم . (موسیقی ازنظردین و دانش ص 30)
2-آرون کوپلند :
موسیقی انسان راازعالم اصوات بیرون می برد و به یک دنیای خیالی و رویایی می راند . (موسیقی ازنظردین و دانش ص 31)
3-لئون تولستوی ، نویسنده روسی :
موسیقی محصول تحریک احساسات و هدف احوال نفسانی و عواطف انسانی است. (موسیقی ازنظردین و دانش ص31)
4-دکتر ولف آدلر ، پروفسور دانشگاه کلمبیا :
موسیقی علاوه براینکه سلسله اعصاب مارادراثرجلب دقت خارج ازطبیعی آن ، سخت خسته می کند . عمل ارتعاش صوتی که درموسیقی انجام می شود تولید تعرض خارج ازحد طبیعی درجلد می نماید که بسیار زیانمند است. (مناظره دکتروپیر ص 452)
5-دکترآلکسیس کارل ، فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی:
سازو آوازو کنسرت ها و ... نمی توانند جای فعالیتها و کارهای سودمند اجتماعی رابگیرند . رادیو نیز مانند سینما و موزیکال ، کاهلی کاملی به کسانی می بخشد که با آن سرگرمند . بدون شک الکلیسم کارگران ماراازپادر می آورد و سرو صدای رادیو سینما و موزیک و ورزش نامناسب روحیه ی فرزندان ما را فلج می کند . (تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب ص 134)
6-هگل ، فیلسوف مشهورآلمانی :
ذکر و عبادت مسلمانان درمعابد بی آلایش خود فکر می آورد . ودعای مسیحیان درکلیسا باعربده ی ناقوس و موسیقی و نقش نگار درو دیوار تشویش خاطر و انصراف ناظر. (تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب ص 134 / مناظره دکتروپیر ص 453-452 / موسیقی ازنظر دین و دانش ص 52 به نقل ازکتاب مبانی فلسفه .)
7-کانت ، فیلسوف مشهورآلمانی :
موسیقی اگرازهمه ی هنرها مطبوع تر باشد . ولی چون به بشرچیزی نمی آموزد ازتمام هنرها پست تراست. (تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب ص 135)
8-دکترآرنولدفریدمانی ، پزشک بیمارستان نیویورک و رئیس کلنیک سردرد :
اوباکمک دستگاههای الکترونی تعیین امواج مغزی و تجربیاتی که طی مراجعه هزاران بیمار به دست آورده ثابت کرده است یکی از عوامل مهم خستگی های روحی و فکری و سردردهای عصبی ، گوش دادن به موسیقی رادیو است مخصوصا برای کسانی که به موسیقی آن دقت و توجه می کنند. (موسیقی ازنظر دین و دانش ص 47)
9-دکتر ربرت ، متخصص روانشناسی کودک در انگلیس :
اطفال در رحم مادر تحت تاثیرموسیقی قرارمی گیرند و اگر مادر حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم زیاد می شود . این حالت از 6 ماهگی به بعد است. (مدرک فوق)
10-دکتر اوریزن اسوت مارون :
هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است. هنرمندان اغلب به علت سکته ی قلبی در گذشته اند . ازاین بیان معلوم می شود هیجان حاصل ازموسیقی تاچه حد خطرناک است. (موسیقی از نظر دین و دانش ص 52)
11-دانشمندان روانشناسی در مورد موسیقی می گویند :
موسیقی آثارمرموزی رادر دماغ و قوای مغز به جای می گذارد و آن اثری که ازاین حالت یعنی توجه غیر طبیعی محسوس است این است که اراده تضعیف می گردد و شنونده ی موسیقی تمام قوای خود را گویا درگوش متمرکز کرده و هیچ یک از اعضای بدن او در آن حال با اراده ی او حرکت نمی کند ، لذا گاهی دست و پای شنونده طبق ارتعاشات صوتی و نواهای موسیقی بنای حرکت کردن را می گذارد و خلاصه یک رقص خفیف بدون اراده شنونده انجام می شود . (مناظره دکتروپیر ص447)
12-موسیقی موجب اختلال در دستگاههای مختلف بدن :
موسیقی با نواهای حزن آمیز و یا آهنگهای نشاط انگیز خود گاهی آن چنان تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک راازبین می برد که اصول زندگی موجود یعنی جذب و دفع و هضم و ترشحات و ضربان قلب و فشارخون و مایعات دیگر را مختل ساخته و شخص را به امراض فراوانی نزدیک می سازد . آهنگهای شورانگیز موسیقی دراثر تحریک اعصاب نباتی گاهی آنچنان موجب اغتشاشات روانی شده که شخص را وادار به فعالیتهای بی موقع و خوشی های ناگهانی : خنده های بیجا ، پرحرفی ، عصبانیت ، گفتن سخنان مسخره آمیز می نماید . و دراثر ادامه این عمل ممکن است کم کم شخص به مرض هایی که نوعی از جنون است مبتلا گردد. (مناظره دکتروپیر ص 445)
جنون و دیوانگی
دراثرفشار شدیدی که ارتعاشات و تحریکات خارجی موسیقی روی اعصاب وارد می کند قدرت اندیشه و فکر را ازانسان می گیرد . زیرا قوه اندیشه انسان دربین ارتعاشات موسیقی زندانی می گردد و به تدریج منجر به اعتشاشات فکری و نگرانیهای روحی می شود تا جایی که موسیقی نیروی خرد را فلج می کند و آثارجنون را برای چنین افرادی پیش می آید و اکنون به نمونه هایی ازاین موارد توجه فرمایید .
1- مجله ی روشنفکر درباره یک کنسرت موسیقی می نویسد : وقتی دخترها و پسرها آهنگهای تند و رعشه انگیزشان رامترنم می سازند سالن به لرزه می افتد ، دخترها جیغ می کشند ، به سرو گوش هم مشت می کوبند ، غش می کنند ، موهای خود رامی کنند و پسرها از هوش می روند ! همه ی اینها درمورد تاثیرآهنگهای موسیقی درآنهاست. (تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب نقل از مجله روشنفکر شماره 556 ص 26)
2- در جریان کنسرت پرشرو شور گروه موزیک ولینک استونز ، مردی از شدت هیجان برهنه شد و با حالت جنون آمیز بر سرو کول انبوه خلایق به راه افتاد که توسط پلیس دستگیرشد. (تاثیرموسیقی برروان و اعصاب نقل از مجله جوانان سال چهارم .)
3- چندی پیش براون ، خواننده ی انگلیسی ضمن اجرائ برنامه ای در فستیوال موسیقی پاپ ، تمام لباسهایش راازتن بیرون آورد و دربرابر جمعیتی بیش از 15 هزار نفربرنامه اجراکرد . ابتدا پیراهنش را درآورد وچون تماشاگران به هیجان آمدند وی هنگام خواندن آواز بکلی لخت و عریان شد و به خواندن و رقصیدن پرداخت. دراین موقع افراد پلیس خودرابه صحنه رساندند و خواننده عریان را دستگیرکردند . (تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب نقل از مجله امید ایران شماره 835 ص 25)
4- درملبورن پنجاه هزار نفر بعدازگوش دادن به یک کنسرت موسیقی چنان آنها را موسیقی به هیجان آورد که ناگهان همه باهم ریختند و بدون جهت یکدیگر را زخمی و مصدوم کردند تاپلیس خود را رساند چند نفر به ضرب چاقو ازپای درآمدند و به چندین دختر تجاوز شد و تعداد زیادی مجروح شدند.
5- درایالت لیتل راک خانم 64 ساله ای به نام لیکیام به جوانی پیانو می آموخت نغمات موسیقی چنان در روح جوان ایجاد هیجان کرد که بدون دلیل ازجا برخاست و با 19 ضربه چاقو معلم موسیقی خود را ازپای درآورد .
6- دریک کنسرت موسیقی به دسته ای ازجوانان برای اولین بار هیستری (یک نوع بیماری روحی) دست داد. آنها پس از برنامه بیتلها به خیابان ها ریختند اتومبیل ها را آتش زدند ، شیشه های مغازه ها را شکستند و مغازه ها راغارت کردند و تعداد 315 نفر ازآنها ازفرط هیجان غش کردند و به بیمارستان انتقال داده شدند .
تقاضای ممنوعیت موسیقی درغرب
کسانی که عمری به دنبال ترویج موسیقی بوده اند امروزازعمل خویش پشیمان شده اند برهمین اساس برخی امریکاییها تقاضای ممنوعیت آن را نموده اند : مجله صبح دراین مورد می نویسد :
گروهی از والدین نوجوانان ، ضمن طوماری ازکنگره آمریکا خواستند تاموسیقی ((راک)) و ((رپ)) راغیرقانونی اعلام کنند زیرا باعث ازبین رفتن بچه های انها می شود .
یکی از افراد به شبکه بی بی سی گفت : پسراوتحت تاثیر یکی ازآهنگهای رپ قرار گرفته که خودکشی راتبلیغ می کند . و یک پزشک نیزگفت : گوش دادن به این آهنگها باعث تضعیف حس شنوایی می شود .
وهمین طور ریس انجمن شهرکوتابارو مرکز ایالت کلانتان مالزی رقص و آواز را ممنوع کرد . مقامات دولتی معتقدند رقص و آواز منجربه رفتارهای غیراخلاقی می شود.
نظر خواننده مشهور ایتالیایی درباره موسیقی
فرانکو باتیاتو یکی ازخوانندگان مشهورایتالیایی که موسیقی راک را رها کرده است طی اظهارنظری درمورد موسیقی راک گفت : انسان کافی است پیامهای برخی گروههای راک راگوش دهد تاشیطان پرست شود . بسیاری ازگروههای راک دچارنوعی تشنج رفتاری شده و پیامهای شیطانی رادر موسیقی خود وارد می کنند . درجهان امروز واقعیت ها با حماقت و بی کفایتی اعلام می شود و لذا جوانان راباید مطلع کرد .
اوکه به عارف موسیقی ایتالیایی مشهورشده است درحال حاضر طرفداران زیادی دارد . باتیاتو تنها خواننده غربی است که برای پاپ رهبر کلیسای کاتولیک واتیکان آواز خوانده است.
ضررهای موسیقی ازدیدگاه علامه محمد تقی جعفری (ره)
1-ایجادعدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک .
2-مرض مانی
3-مرض سیکلموتیمی
4-کوتاهی عمر
5-مرض پارانویا
6-ضعف اعصاب
7-اختلالات دماغی (اغتشاشات مغزی ، هیجانات روحی – جنون)
8-تاثیرات قلبی
9-واسطه انتحارو خودکشی
10-بیماری فشارخون
11-عامل فحشا
12-تضعیف و تضییع حس شنوایی
13-تضعیف و تضییع حس بینایی
14-هیجان
15-سلب اراده و شکست شخصیت
16-سلب غیرت
17-عامل جنایت
18-جلب توجه غیرطبیعی
19-ازدست دادن نیروی فکری
20-تضییع نیروی قضاوت
21-افسردگی و خمودگی
22-تهییج عشق
23-شکست عمرو جوانمرگی
24-زنجیربردگی
25-روش لغو
26-اتلاف وقت
(كه در قسمت بعدي اين پست تمام موارد فوق را از نظرعلمي و كارشناسي مورد بحث قرار مي ديم.)
سه سوال در مورد موسیقی ازاستاد جعفری (ره)
1- آیا موسیقی روح انسان را تصفیه نمی کند ؟
اگرموسیقی آنچنان که عاشقان دلباخته اش می گویند حقیقتا روح انسان راتصفیه می کند ، چراباشیوع موسیقی درشرق و غرب ، بیماریهای روانی و فساداخلاقی به حدی است که گفتگو درباره آن باعث شرمساری است. (مبانی فقهی و روانی موسیقی ص22)
2-آیا تایید موسیقی ازطرف غرب دلیل بر عدم ضررآن نیست ؟
امروز مانند دورانهای گذشته موسیقی یکی از آن موضوعاتی است که اکثریت قریب به اتفاق آن راتایید می کنند . اگرچیزی واقعا ضررداشت آیا می توانست این اندازه مردم رابه خود مشغول بدارد؟
صحیح است ولی فراموش نکنیم که بشر در دورانهای گذشته بردگی راهم زیربنای تمام مسایل اجتماعی و سیاسی خودقرارداده بود . به فکر هیچ کس نمی رسید که یک اصل خلاف انسانی بوده است. (مبانی فقهی و روانی موسیقی ص 22-23)
3-آیاموسیقی درمحل کار سبب کاربیشترنیست؟
آزمایش کرده اند وقتی که درکارگاهها موسیقی زده می شود کمیت و نتیجه کار کارگران بیشتر می شود . این پدیده را چگونه باتحریم موسیقی می توان توجیه کرد ؟
مسلما افزایش راندمان کار ، انرژی می خواهد . خود تموجات صوتی که نمی تواند درداخل بدن انرژی تولید کند . پس آن کارگر مجبوراست انرژی بیشتری رادرزمان کوتاهتری ازدست بدهد تاپدیده ی فوق به وقوع بپیوندد . پس ظاهرا موسیقی دراینجا نقش مثبتی داشته است ولی همانطور که گفته شد این نقش مثبت ، ظاهری است.
درواقع موسیقی دراینجا هیچ عمل مثبتی انجام نداده است بلکه جنبه منفی هم داشته است که باعث شده انرژی کارگران درزمان کوتاهتری صرف شود . بعلاوه کدامین اصل انسانی می گویدبرای افزایش دادن منافع سودگردان ، کارگران رادرخیالات و تجسمیات بی اساس غوطه ورسازیم . (مبانی فقهی و روانی موسیقی ص 30)
_________________
بگوجنس صدايت چيست كه من آشفته ي آنم
بگو اي وسعت آبي ، كه من از جنس بارانم
ممنون از جمع كردن چنين مقاله ايي / لازم ديدم نكاتي رو بر خلاف گفته هاي اين بزرگواران كه بيشتر شبيه هذيان گويي هستش بگم !
در دنيايي زندگي ميكنيم كه هر هفته و يا هر روز انسان هايي كه گاهي روزي اطرافيان ما بوده اند تحت تاثير آموزه هاي ديني مواد منفجره به خود وصل كرده اند و با منفجر كردن اون به طور متوسط روزانه ده ها انسان بيگناه و خود را در كام مرگ ميبرند / شايد براي بعضي ها شنيدن اين خبرها همراه خنده اي سرد باشه ولي نه حقيقت داره تنها و تنها مكاتب الهي هستند كه قادرند در وجود انسانها وارد شوند و چنين حركاتي رو براي آن ها امكان پذير كنند / آيا چنين مطلبي باعث نفي كل دين ميشود ؟
به طور يقين آوردن مثال هاي جزعي باعث نفي كردن هاي كلي نميشود كه اگر هم بشود مثال بالا به حقيقت نزديك تر است
موسيقي ابعاد وسيعي دارد و بر خلاف هنر هاي ديگر در بين هنر هاي هفت گانه در بالاترين مقام ايستاده است
وقتي نوازنده اي سازي مثل گيتار . ويلون و ... مي نوازد هيچ واسطه اي بين او و خداي خودش نيست در اصل نوازندگي عبادت است. نوازندگي نواختن طبيعت است / ايجاد صداهاي طبيعي كه بارها روزانه شنيده مي شود ولي در يك ريتم و ملودي خاص چيزي جز عبادت نيست
در بعضي از سخنان اين بزرگواران موسيقي در موسيقي راك و متال (كه آنها هم پر از معنا و مفهومند) خلاصه شده در صورتي كه وسعت موسيقي به حدي هست كه بحث در مورد آن روزها وقت لازم دارد
به طور خلاصه :
اصلي ترين تم هاي قابل شمارش موسيقي :
1. آرام بخش
2. فرح بخش
3. حزين
4. هيجاني
5. نيروبخش
6. شيدايي
7. خواب آور
هريك از تم ها با علايم و تاثير گذاري مشخص از يكديگر متمايز مي شوند . حالت بعضي تم ها مي تواند در بعضي جهات با حالت تم هاي ديگر مشترك باشد اما به طور عمده احساس آنها متمايز و با عناصر ويژه ي خود قابل تفكيك از هم هستند .
در قسمتي از سوال جواب ها از علامه محمد تقی جعفری ايشان موسيقي رو فقط در نوع وتم هيجاني ديده است!! و به خيال اينكه موسيقي فقط براي رقص و اتلاف انرژيست به اين سوال جواب داده !
در جواب ايشان : تم موسيقي آرام بخش :ملايم و ضرب آهنگ آن آرام است. اين تم حالت عاطفي خاصي ندارد . شور و حالي به همراه ندارد . كسي را تحريك و تهييج نميكند و متقابلآ در خود فرو نميبرد !
مهم ترين ويژگي تم هاي آرام بخش اين است كه هيچ هيجان و احساس خاصي رو القا نميكند ريتم و گردش نغمگي آرام آن در فواصل موسيقايي بزرگ به شنونده كمك مي كند تا از سرعت و فشار خيالات و هيجان ها و خستگي ها بكاهد و با آهسته كردن احساس و هيجان در گردش ها و فواصل مطبوع حالتي آرام و خوشايند و بدون هيجان و غلبه ي احساس ايجاد كند
در كتاب « جمهور » افلاطون موسيقي وسيله اي براي تحرك روحي نشاط وتزكيه ي نفس دانسته شده است
اوا وسليوس در سال 1918 براي هر نارحتي گونه از موسيقي رو تجويز ميكرد و موسيقي رو به چهار گروه تقويتي . محرك . آرام بخش و خواب آور تقسيم ميكرد / او معتقد بود براي بدست آوردن نتيجه ي مطلوب در درجه اول بايد آهنگ مناسبي انتخاب شود
در پايان ذكر نتايج جديد پزشكان خالي از لطف نيست:
بنابر تحقیقات جدید، موسیقی درمانی میتواند بعضی از علایم اسکیزوفرنی(اسکیزوفرنی یک بیماری مغزی مزمن، شدید و ناتوان کننده است) را تخفیف داده و بهبود دهد. این پژوهش که در مجله روانپزشکی British Journal of Psychiatry منتشر شده است، اولین موردی است که در آن موسیقی درمانی برای افرادی که دچار اسکیزوفرنی حاد هستند به کار گرفته شده است
در این تحقیق ، 81 بیمار مقیم در چهار بیمارستان لندن به طور تصادفی انتخاب شده اند تا از موسیقی درمانی یا درمان عادی بهره مند شوند. این افراد بین 8 تا 12 جلسه به صورت یک بار در هفته و به مدت 45 دقیقه از موسیقی درمانی بهره مند شده اند. در طی جلسات، بیماران به سازهای مختلف دسترسی داشته و از طرف درمانگران به ابراز درونیات خود با موسیقی، تشویق میشوند.
پیشرفتهای بسیار بیشتری از بیمارانی که تنها به روش معمول معالجه میشدند صورت گرفته است. از جمله موارد و علایم عمومی که تحت تاثیر موسیقی درمانی شدت خود را از دست داده بودند میتوان به اضطراب، افسردگی و علایم منفی اسکیزوفرنی مانند انزوای احساسی، اشاره نمود
این تحقیق نشان میدهد که موسیقی درمانی راهی برای کار کردن با افرادی که به شدت بدحال هستند، فراهم کرده است.
علاقه مندي ها (Bookmarks)