چنانکه فرهنگ ها مي نويسند در قديم دف يا دايره کوچک را که چنبر آن از روي و برنجساخته مي شد خمبک يا خنبک مي گفتند و دست به هم زدن را با وزن و اصول براي اظهارمسرت وسرور نيز مجازا جمبک مي گفتند. گمان مي رود خم يا رويينه خم را که در روزگارکهن ايران از روي مي ساختند و در جنگها به کار مي بردند نيز خمبک يا تنبک هم ميگفتند. بعدها آن را با تغييراتي به صورت کوچکتري ساخته و در مجالس عيش و طرب از آناستفاده کرده اند و آن را خمک يا خمبک گفته اند زيرا خمک يا خمبک مصغر کوچک شده خمو خلب است بنابراين روئينه خم که شايد شبيه به تاس بوده کوچک کرده و تغييراتي مناسبمجلس در آن داده اند و به آن نيز خمبک و تنبک گفته اند و اين در واقع مادر تنبک ياضرب امروزي است و پس از تکامل به صورت تنبک يا دنبک،ضرب کنوني در آمده و به هميننام شهرت يافته است.
کتابهاي لغت در معني تنبک يا دنبک مي نويسند: دهل کوچکي بودهاست که دم درازي داشته و آن را زير بغل مي گرفته اند و مي نواختند. اين ساز ضربي بهتدريج رو به تکامل نهاد و در سده هاي اخير به صورت کنوني درآمد. از ميان سازهايضربه اي موسيقي ايران تنبک کامل ترين سازي است که تاکنون ساخته شده و آن را از گلپخته و چوب مي ساخته اند و اکنون نيز مي سازند.
معمولا روي ضرب پوست بره ميکشند و براي نوع گلي بزرگ آن را که در زورخانه ها به کار مي برند از پوست گوسفنداستفاده مي کنند. بهترين تنبک ها ساخت شيراز بود و اکنون نيز بيشتر زنهاي چادر نشيناطراف شيراز به ساختن آن اشتغال دارند و آن را از چوب گردو و چوب ديگري از درخت هايمخصوص فارس مي تراشند.
ساختمان تنبک استوانه مانندي است مختلف القطر به طول 40سانتيمتر در دو قسمت متساوي شامل گردن و شکم. گردن که آن را نفير مي ناميدند واکنون گلويي مي گويند به طول 20 سانتيمتر و محيط آن 30 سانتيمتر است. قطر دهنه خارجينفير که تا حدي شبيه قيف است 13 سانتيمتر، شکم طولش به اندازه طول گردن نفير و محيطدور آن 90 سانتيمتر است.
دهنه شکم ضرب که بر آن پوست مي کشند نصف طول دمبک است. در تنبک هاي خوب طول نفير و شکم و قطر دهنه مساوي است. تنبک از نظر ساخت و نقش مهميکه در موسيقي ايفا مي کند مورد توجه اروپايياني که در سده هاي اخير به ايران آمدهاند قرار گرفته است.
پيتر دولاواله ايتاليايي از مجلس بزمي در همدان چنين مينويسد:
(در اتاقيکه در آن پذيرايي مي شدم سه تن از زنان مطرب نيز با سازهايگوناگون ميزدند و مي خواندند که يکي از سازها چند رشته داشت اما مثل عود و گيتار مانبود آلات ديگري نيز مانند طبل هايي که دختران جوان ايتاليايي هنگام تابستان ميزنند داشتند اما بزرگتر و خوش آهنگتر و زيباتر که قطعا نمونه اي چند از آنها خواهيمخريد و بر ساير طرفه ها و يادگاري ها سفر خواهيم افزود.)تنبک هاي بزرگي که ازگل پخته و به وسيله کوزه گران ساخته مي شد و بر روي آن پوست گوسفند يا آهو ميکشيدند در زورخانه ها به کار مي رفت و ضرب از ارکان عمده در ورزشهاي باستاني بود. اکنون نواختن ضرب در زورخانه ها به عهده کسي است که به او مرشد مي گويند لکن در سدههاي گذشته مرشد يا کهنه سوار به کسي مي گفتند که معلم و مربي ورزشکاران بود ونوازندگي ضرب را شخص ديگري بر عهده داشت.
پس از آنکه در اواخر دوره صفويه اصولتصوف بيش از پيش در زورخانه ها رواج يافت کهنه سوارها عنوان مرشدي يافتند . ضربگرفتي را نيز به عهده گرفتند و در سکويي که به آن سردم مي گفتند مي نشستند وخوانندگي مي کردند. سازهاي ضربه اي مانند دف و تنبک که در مجالس عيش و سرور و محافلانس به کار مي رفته به نغمات و الحان نوازندگان و اشعار خوانندگان روح و جان ميبخشيده و شنوندگان را به انبساط مي آورد. از عهد ناصري به بعد نوازندگان به نامي درضرب ظهور کردند که در نواختن آن و خواندن تصنيف و اشعار ضربي شهرت به سزايي داشتند.
تنبک و ساختمان آن:
ساختمان اين ساز ضربه اي پوستي به شکل استوانه اي است که يکسوي آن را با پوست پوشانيده اند و طرف ديگرش باز است. جنس اين استوانه ممکن است ازچوب يا فلز و يا گل پخته باشد که به تجربه ثابت شده که نوع چوبي آن بهتر از دو نوعديگر است.
فرم يا شکل ظاهري اين ساز در نواحي مختلف فرق مي کند. و ساختمان تنبکنيز از حيث اندازه کاملا مشخص شده نيست و به اندازه هاي گوناگون ساخته مي شود. سازيکه اينک به عنوان تنبک يا ضرب مي شناسيم با شکل و شمايل امروزي تقريبا از دورانقاجاريه شناخته شده است. همچنين اي ساز تاکنون با 23 نام خوانده شده که عبارنتد از: دمبر-تنبک-تنبگ-تنبيک-تنتک-خمبک-دمل-دمبک-خوراژک-تمبک-تبنک-تبنگ-دمبرک-تنوک-خنبک-خمک-دمبال-دنبک-خمچک-دمبک-ضرب.
تنبک از پنچ قسمت تشکيل شده است:
1.پوست 2. دهانه ي بزرگتر 3. تنه 4. نفير ياگلويي 5. کاليبر يا دهانه اي
پوست تنبک:
پوست از حساس ترين قسمت هاي آنبه شمار ميآيد و از جنس پوست بز ميش بره آهو ماهي بز کوهي اسب است اما پوست کهنه بزيا ميش بهتر است. در صورتي که پوست تنبک در اثر گرما زيادتر از حد معمول خشک وکشيده شود حتي الامکان بايد از آب زدن به آن خود داري کرد چرا که آب زدن اگر چهممکن است به طور موقت پوست را خوش صدا کند ولي در اثر تکرار باعث خرابي و بد صدايآن مي گردد لذا براي جلوگيري از اين کار بايد هميشه تنبک را در گرما وارونه رويزمين يا موزاييک گذاشت تا پوست به تدريج رطوبت زمين را جذب کند و احتياجي به آبنداشته باشد .
دهانه ي بزرگ:
در حقيقت همان دهانه گشاد يا فراخ ساز را تشکيل ميدهد که پوست روي آن کشيده مي شود. اندازه ي قطر دهانه بزرگ يک ميزان استانداردنيست (بزرگي يا کوچکي). و از لحاظ شکل ظاهري شکل دايره است.
تنه: اين قسمت ازساز کاسه طنين يا کاسه آکوي تنبک را تشکيل مي دهد. تنه بايد از رو عاج داشته باشدولي از داخل صاف باشد(منظور از عاج شيارهاي است که روي تنه به موازات دهانه بزرکايجاد مي شود.
نفير: قسمتي از بدنه ي تنبک است که داراي قطر کمتري بسبت به تنهبوده و از آن باريکتر است که از يک طرف به تنه و از طرف ديگر به دهانه کوچک شيپورمانند ختم مي شود.
براي ساخت تنبک معمولا از چوب درخت گردو-توت-افرا و چوبيمعروف به جنگلي استفاده مي کنند و اين ساز براي همراهي کردن آلات موسيقي به کار ميرود و با دو دست نواخته ميشود
علاقه مندي ها (Bookmarks)