@&** ترانه بازی **&@

[zibaaa]

گنجشکک اشی مشی لب بوم ما نشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی

کی میگیره؟ فراش باشی
کی میکشه؟ قصاب باشی
کی میپزه؟ آشپز باشی
کی میخوره؟ حکیم باشی !!!

گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما مشین

******************
دلکش

[Nassim_Agha]

گنجشکک اشی مشی

لب بوم ما مشین

بارون میآد خیس می ‌شی

برف میآد گوله می ‌شی

می ‌افتی تو حوض نقاشی!

خیس می‌شی گوله می ‌شی

می ‌افتی تو حوض نقاشی

کی می ‌گیره

فراش باشی

کی می ‌کشه

قصّاب ‌باشی

کی می‌ پزه


آشپز باشی

کی می ‌خوره

حکیم ‌باشی

***************
دلکش

[zibaaa]

وصلت در نظرم خواب و خیالی بود
عشقت قصه ای از رنج و ملالی بود
هجرت میکشدم این جه وصالی بود ؟

چه امید تو پروردم
به جفای تو خو کردم
با شمع و پروانه هم عهد و همدردم
عشقت قصه ای از رنج وملالی بود
هجرت میکشدم این جه وصالی بود ؟

بی تو که باشم آتش خاموشی
عاشق جانبازی مست قدح نوشی
بنگر بر خاکستر من
که چه اوردی بر سر من
ز نسینی چون برگ خزان
شود آشفته بستر من

عشقت قصه ای از رنج و ملالی بود
هجرت میکشدم این جه وصالی بود ؟

گفتی با ناز آیم ،باز آیم باز آیم
دمساز آیم
همچو ن جانی تو ماه تابانی چون او سر گردانی
گه پیدا گه پنهانی

****************
دلکش

[Nassim_Agha]

آمد نوبهار طی شد هجر يار
مطرب نی بزن ساقی می بيار

باز آ ای رميده بخت من

بوسی ده دل مرا مشکن

تا از آن لبان مِي گونت

مِی نوشم به جای خون خوردن

آمد نوبهار طي شد هجر يار

مطرب نی بزن ساقي مي بيار

خوش بود در پاي لاله

پرکني هر دم پياله

ناله تا به کی

خندان لب شو همچون جام می

چون بهار عشرت و طرب

باشدش خزانِ غم به پی

بر سر چمن بزن قدم

مِی بزن به بانگ چنگ و نی

آمد نوبهار طي شد هجر يار

مطرب نی بزن ساقی می بيار

اي گل در چمن بيا با من

پر کن از گل چمن دامن

سر بنهم بروی دامانت

مِی نوشم به پای گلها من

خوش بود در پای لاله

پرکني هر دم پياله

ناله تا به کی

خندان لب شو همچون جام می

از چه رو زجلوه ای بهار

ای بهار من توغافلی

روی خود زعاشقی متاب

ای صفا اگرکه عاقلي

آمد نوبهار طي شد هجر يار

مطرب نی بزن ساقی مي بيار

****************
عارف

[darya61]

مردم از دست تو ديگه بسه رورويي يا اين رو يا آون رو كوچولو
دست به دست مي كني ز دستم مي گريري مثال يه آهو كوچولو
پريشون مي كني مرا چون گيسويت از اين سو به آن سو كوچولو
خدايا دلم رو به بازي گرفته دو چشم و دو ابروت كوجولو
------------------------------------------------------------------------
محسن چاوشي

[kiana.violin]

واسه من گل نفرست دیگه دوست ندارم
نمیخوام گذشته ها رو باز به خاطربیارم

[Nassim_Agha]

چون کیانای عزیز فراموش کرده اند که نام خواننده ای را پیشنهاد کنند من برای ادامه تایپک فکر کردم بد نیست ترانه „شب مهتاب” را بنویسم زیرا که بسیاری از خوانندگان ما آن را خوانده اند!

ترانه: شب مهتاب
شعر و آهنگ: علی اکبر شیدا


امشب به بر من استُ آن مايه ی ناز

يا رب تو کليد صبحُ در چاه انداز

ای روشنی صبحُ به مشرق برگرد

ای ظلمت شب با من بيچاره بساز

امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام

حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام

خواب استُ بيدارش کنيد

مست استُ هشيارش کنيد

گوييد فلانی آمده آن يار جانی آمده

آمده حال تو احوال تو سيه خال تو سفيد موی تو ببيند برود

امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام

حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام

کِی باشد و کِی باشد و کی باشد و کی

مِی باشد و مِی باشد و مِی باشد و مِی

او گَه لب مِی بوسد و من گَه لب وی

او مستُ ز می گردد و من مستُ ز وی

امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام

حبیبم اگر خوابه ، طبیبم رو می خوام

خواب استُ بیدارش کنید

مست استُ هشیارش کنید

گویید فلانی آمده آن یار جانی آمده

آمده حال تو احوال تو سفید روی تو ، سیه موی تو ببیند برود

امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام

حبیبم اگر خوابه ، طبیبم رو می خوام

*************************
بنان

[kaka]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا بی وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی نوشدارویی نوشدارویی و
بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل سنگدل سنگدل این
زودتر میخواستی حالا چرا
عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست
من كه يك امروز مهمان توام فردا چرا

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ

فرهاد مهراد

[mahour.M]

شنبه روز بدی بود، روز بی حوصلگی
وقت خوبی که می شد، غزلی تازه بگی
ظهر یکشنبه من جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه توی خونه جغد شوم
صفحه کهنه یادداشتای من
گفت دوشنبه روز میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه، آخ اگه بارون بزنه، آخ اگه بارون بزنه
غروب سه شنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو
اما موش خورده شناسنامه من
روز چهارشنبه من،
هه! وقت خوشبختی ما
وقت گندیدن من وقت جون سختی ما
عصر پنجشنبه اومد مثه سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب گفت به من بگیر، بگیر...

جمعه، حرف تازه ای برام نداشت
هر چی بود،
خیــــــــــلی پیشتر از اینا گفته بود...


\/\/\/\/___>|<___\/\/\/\/

مختاباد

[غول غمگين]

(تو بگو ز چه رو دل من شکني
چه شود که به من نظري فکني
تو مهي به شبم، تو گلي به لبم
که تو را طلبم
بشنو ز وفا، سخن از دل ما
که تويي به خدا،
همه تاب و تبم)...

يادت مي آيد آن شبهاي رويايي
بودم غرق آن دو چشمان دريايي
ماند از آن شبها بر لبها داغ حسرت
هر شب در خوابت مي بينم که مي آيي

اگرم شده تا به قيامت
به اميد وفاي تو باشم
به خدا ندهم به دو عالم
نفسي که براي تو باشم

چه مرا به از اين بود آيا
که غبار سراي تو باشم
چه زمان ز لبت شود آيا
شنوم که سزاي تو باشم

يادت مي آيد آن شبهاي رويايي
بودم غرق آن دو چشمان دريايي
ماند از آن شبها بر لبها داغ حسرت
هر شب در خوابت مي بينم که مي آيي

شب من، شب تو، شب مهتاب
اثري ز نگاه تو دارد
تو بمان، تو بدان که وجودم
دل و ديده به راه تو دارد

دل من گله از شب هجران
به دو چشم سياه تو دارد
مگذر دگر از دل زارم
که اميد پناه تو دارد

چشمت مي خواند مرا
عاشق مي داند مرا
ترسم اين عشق نهان
در خون غلتاند مرا

چشمت مي خواند مرا
عاشق مي داند مرا...


ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ

بنان

[Nassim_Agha]

خواننده:بنان
شعر:رهی معيری
آهنگ:روح الله خالقی

تا به کی از اين دل آزاری ها

کاربيدلان بود زاری ها

خونين تر از لاله و گل دل از وفاداری شد

جز غم نديدم ثمری از اين وفاداری ها

ای شعله ی مهر و وفا آفت جان و تنی

چند ای بلای تن و جان آتش به دل ها فکنی

ای خاک پايت تاج سر من

بر خاک راهی گاهی نگاهی ای دلبر من

دور از تو ريزد چشم تر من

خونابه ی دل در ساغر من

با زآ که بی رويت بهار عمرم دی شد

شب جوانی طی شد

**************
ستار

[mahour.M]

آمدم تا عاشقانه در کنار تو بمانم تا برای تو بمیرم،
مهربان من

آمدم ای نازنینم تا به جبران گذشته سر ز پایت بر نگیرم،
هم زبان من

آمدم تا آنکه باشم تکیه گاه خستگی ها
ای گل نیلوفر من

تا سحر گاهان بپیچد عطر گرم بازوانت در حریم بستر من،
مهربان من

در دو چشم من نگاه کن، تو منو از من جدا کن، با محبت آشنا کن

ترک آن افسانه ها کن، مهربانی را صدا کن، اين تو و من را رها کن،
...نازنیــنم،
تو منو از نو بنا کن.

بر دو چشمان تو سوگند، در تمام ملک هستی

اولین عشقم تو بودی، آخرین عشقم تو هستی

سر زدی همچون ستاره، در شب تنهایی من

همچون باران بهاری، تن کشیدی روزگاری، در حریم شوره زاری

در قلب سردم زد جوانه، گل های خودروی ترانه

شیرین ترین افسانه ها، پر شد زما در خانه ها،
قصه های عاشقانه

می ماند از ما این ترانه، بر روی لب ها جاودانه

در قحطیه عشق و وفا، از عشق ما باشد نشانه،
بعد از ما در این زمانه


+*+*+*+*+*____*+*+*+*+*+

سيما بينا

[Nassim_Agha]

آهنگ:محمد علی کیانی نژاد
خواننده سیما بیتا
شعر: خانم... ؟(فراموش کرده ام)

چو مرغ شب خواندی و رفتی

دلم را لرزاندی و رفتی

تو اشک سرد زمستان را

چو باران افشاندی و رفتی


به باغ قصّه به دشت خواب

سایه ی ابری بر دل مهتاب

مثل روح آزرده مرداب

دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را

زخواندن وا ماندی و رفتی


دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی


تو اشک سرد زمستان را

چو باران افشاندی و رفتی


سیاه شب لاله افشان شد

کویر تشنه گلستان شد

تو می آیی های تو می آیی

ز باغ قصّه به دشت خواب


زه راه شیری پرمهتاب

تو می باری چون گل باران

به جان نیلوفر مرداب


دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را


زخواندن وا ماندی و رفتی


سیاه شب لاله افشان شد

کویر تشنه گلستان شد

تو می آیی های تو می آیی

ز باغ قصّه به دشت خواب


زه راه شیری پرمهتاب

تو می باری چون گل باران

به جان نیلوفر مرداب


به باغ قصّه به دشت خواب

سایه ی ابری بر دل مهتاب

مثل روح آزرده مرداب

دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را


زخواندن وا ماندی و رفتی

***********
داریوش

[zeus89]

دنیای این روزای من همقد تنپوشم شده
اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنی دنیا عجب جایی شده
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
در حسرت فردای تو تقویممو پر می کنم
هر روز این تنهایی و فردا تصور می کنم
همسنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیست
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست


سیاوش قمیشی

[mahour.M]

من از صدای گریه تو
به غربت بارون رسیـــدم
تو چشات، باغ بارون زده دیدم.

چشم تو همرنگ یه باغه
تو غربت غروب پاییز
مثل من، از یه درد کهنه لبریز.

با تو بوی کاهگل و خاک
عطر کوچه باغ نمناک
زنده میشه.

با تو بوی خاک و بارون
عطر ترمه و گلابدون
زنده میشه.

تو مثل شهر کوچیک من
هنوز برام خاطره سازی
هنوزم قبله معصوم نمازي.

تو مثل یاد بازی من
تو کوچه های پیر و خاکی
هنوزم برای من عزیز و پاکی.

-. ـ. -. ـ. -. ـ. -. ـ. -. ـ. -

الهه

[Nassim_Agha]

نه آوایی نه رویایی نه دنیایی بی تو مانده به جا

نه می‌جویی نه می‌آیی نه می‌خواهی عشق پاک مرا

نه می‌خواهی نغمه‌های مرا نوای بی همنوای مرا

نه می‌پرسی این سکوت سیه چرا بر لب‌ها نشسته

تو هم دیگر وفا با ما نداری که با غم‌ها مرا تنها گذاری

نه می‌دانی ماجرای مرا دل با درد آشنای مرا

نه می‌بینی رنج دوری تو چو خاری در پا نشسته

چو اشکی که در خیال تو ریزد ندانم چرا ز خود می‌گریزم

***************
داریوش