لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 17 به 31 از 31

موضوع: ترانه های مریم حیدر زاده

  1. #17
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض رفع زحمت


    0 Not allowed! Not allowed!
    حافظ کنار عکس تو من باز نیت میکنم
    انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم
    وقت قرار ما گذشت و تو نمی دانم چرا
    دارم به این بد قولیت دیریست عادت میکنم
    چه ارتباط ساده ای بین من و تقدیر هست
    تقدیر و ویران میکند من هم مرمت می کنم
    در اشتباهی نازنین تو فکر کردی این چنین
    من دارم از چشمان زیبایت شکایت می کنم
    نه مهربان من بدان بی لطف چشم عاشقت
    هر جای دنیا که روم احساس غربت می کنم
    بر روی باغ شانه ات هر وقت اندوهی نشست
    در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم
    یک شادی کوچک اگر از روی بام دل گذشت
    هر چند اندک باشد آن را با تو قسمت میکنم
    خسته شدی از شعر من زیبا اگر بد شد ببخش
    دلتنگ و عاشق هستم اما رفع زحمت میکنم

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  2. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  3. #18
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض یک فکر دیگر


    0 Not allowed! Not allowed!
    مشب تمام خویش را از غصه پرپر میکنم
    گلدان زرد یاد را با تو معطر میکنم
    تو رفته ای و رفتنت یک اتفاق ساده نیست
    ناچار این پرواز را این بار باور میکنم
    یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من
    یه احترام رجعتت من ناز کمتر می کنم
    یک شب اگر گفتی برو دیگر ز دستت خسته ام
    آن شب برای خلوتت یک فکر دیگر میکنم
    صحن نگاهت را به روی اشتیاقم باز کن
    من هم ضریح عشق را غرق کبوتر میکنم
    شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و آرزو
    یک روز من این شعر را تا آخر از بر میکنم
    گر چه شکستی عهد را مثل غرور ترد من
    اما چنان دیوانه ام که با غمت سر میکنم
    زیبا خدا پشت و پناه چشمهای عاشقت
    با اشک و تکرار و دعا راه تو را تر میکنم

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  4. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  5. #19
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض خلوت یک شاعر


    0 Not allowed! Not allowed!
    کاش در دهکده عشق فراوانی بود
    توی بازار صداقت کمی ارزانی یود
    کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم
    مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
    کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب
    روی شفاف تزین خاطره مهمانی بود
    کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد
    قرض می داد به ما هرچه پریشانی بود
    کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم
    رنگ رفتار من و لحن تو انسانی بود
    مثل حافظ که پر از معجزه و الهامست
    کاش رنگ شب ما هم کمی عرفانی بود
    چه قدر شعر نوشتیم برای باران
    غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
    کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها
    دل پر از صحبت این شاعر کاشانی بود
    کاش دل ها پر افسانه ی نیما می شد
    و به یادش همه شب ماه چراغانی بود
    کاش اسم همه دخترکان اینجا
    نام گلهای پر از شبنم ایرانی بود
    کاش چشمان پر از پرسش مردم کمتر
    غرق این زندگی سنگی و سیمانی بود
    کاش دنیای دل ما شبی از این شبها
    غرق هر چیز که می خواهی و می دانی بود
    دل اگر رفت شبی کاش دعایی بکنیم
    راز این شعر همین مصرع پایانی بود

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  6. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  7. #20
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض فاصله


    0 Not allowed! Not allowed!
    گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
    بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست
    گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
    گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست
    پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
    تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
    گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
    جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست
    فتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
    بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  8. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  9. #21
    sara آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    8
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    888
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    115
    1,022 بار تشکر شده در 498 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ماجرای دو تا گل سرخ

    گل سرخ قصمون با شبنم رو گوه هاش
    دوباره دل داده بود به دست عاشقونه هاش
    خونه ی اون حالا تو یه گلدون سفالی بود
    جای یارش چه قدر تو این غریبی خالی بود
    یادش افتاد که یه روز یه باغبون دوبوته داشت
    یه بهار اون دو تا رو کنار هم تو باغچه کاشت
    با نوازشای خورشید طلا قد کشیدن
    قصشون شروع شد و همش به هم می خندیدن
    شبنمای اشکشون از سر شوق و ساده بود
    عکس دیوونگیشون تو قلب هم افتاده بود
    روزای غنچگیشون چه قدر قشنگ و خوش گذشت
    حیف لحظه هایی که چکید و مرد و برنگشت
    گلای قصه ی ما ، اهالی شهر ، بهار
    نبودن آشنا با بازی تلخ روزگار
    فک نمی کردن همیشه مال همن تا دم مرگ
    بمیرن ، با هم می میرن از غم باد و تگرگ
    یه روز اما یه غریبه اومد و آروم وترد
    یکی از عاشقای قصه ی ما رو چید و برد
    اون یکی قصه ی این رفتن و باور نمی کرد
    تا که بعدش چیده شد با دستای سرد یه مرد
    گلای قصه ی ما عاشقای رنگ حریر
    هر کدون یه جای دنیا بودن و هر دو اسیر
    هیچکی از عاقبت اون یکی با خبر نبود
    چی ممی شد اگه تو دنیا ، قصه ی سفر نبود
    قصه ی گلای ما حکایت عاشقیاس
    مال یاسا ، پونه ها ، اطلسیا ، رازقیاس
    که فقط تو کار دنیا ، دل سپردن بلدن
    بدون اینکه بدونن ، خیلیا خیلی بدن
    یکیشون حالا تو گلدون سفال ، خیلی عزیز
    اون یکی برده شده واسه عیادت مریض
    چه قدر به فکر هم ، اما چقد در به درن
    اونا دیگه تا ابد از حال هم ، بی خبرن
    روزگار تو دنیای ما قربونی زیاد داره
    این بلاها روسر خیلی کسا در می یاره
    بازیاش همیشه یک عالمه بازنده داره
    توی هر محکمه کلی برگ و پرونده داره
    این یه قانون شده که چه تو زمستون ، چه بهار
    نمی شه زخمی نشد از بازیای روزگار
    اگه دست روزگار گلای ما رو نمی چید
    حالا قصه با وصالشون به آخر می رسید
    ولی روزگار ما همیشه عادتش اینه
    خوبا رو کنار هم می یاره ، بعدم می چینه
    کاش دلایی که هنوزم می تپن واسه بهار
    در امون بمونن از بازیای تلخ روزگار
    مرگ من روزی فرا خواهد رسید...

  10. 3 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:


  11. #22
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض آنجا نمی ماند


    0 Not allowed! Not allowed!
    به من او گفت فردا می رود اینجا نمی ماند
    و پرسیدم دلم او گفت : نه تنها نمی ماند
    به او گفتم كه چشمان تو جادو كرده این دل را
    و گفت این چشم ها كه تا ابد زیبا نمی ماند
    به او گفتم دل دریایی ام قربانی چشمت
    ولی او گفت این دل دائما دریا نمی ماند
    به او گفتم كه كم دارم تو را رویای كمرنگم
    و پاسخ داد او در عصر ما رویا نمی ماند
    به او گفتم كه هر شب بی نگاه تو شب یلداست
    ولی گفت او كمی كه بگذرد یلدا نمی ماند
    به او گفتم قبولم كن كه رسوایت شوم او گفت
    كسی كه عشق را شرطی كند رسوا نمی ماند
    و حق با اوست عاشق شو همین و هر چه باداباد
    چرا كه در مسیر عاشقی اما نمی ماند
    خدایا خط بكش بر دفتر این زندگی اما
    به من مهلت بده تا بشنوم آنجا نمی ماند

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  12. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  13. #23
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض امتحان


    0 Not allowed! Not allowed!
    عزیزم سلام یه چیزی بیا بی وفا بشیم
    دوست دارم که ما یه جور از همدیگه جدا بشیم
    فکرشو کردم و گفتم واسه چی دیوونه شیم
    بهتره ما هم مث تموم عاقلا بشیم
    هدف من و تو از حرفهای زیبامون چیه
    کاشکی تصمیم بگیریم با یکی آشنا بشیم
    می دونی دیدم نمی شه من و تو با هم باشیم
    هر کدوم باید بریم دوباره مبتلا بشیم
    ما دو تا اسیر همدیگه شدیم یه جور بد
    کاش فراموش کنیم و از دست هم رها بشیم
    دور شدیم از حرفهای روزای آشنایی مون
    سخته اما بیا باز مث غریبه ها بشیم
    ستاره خواستم بچینیم دیگه دستم نرسید
    ما باید نزدیکتر از این ستاره ها بشیم
    یه چیزی مث یه شک من و رها نمی کنه
    بیا امشب و من و تو غرق دعا بشیم
    فکرش و کردی دیگه خدا ما رو دوست نداره
    بیا باز بنده های عزیز واسه خدا بشیم
    خواستم امتحان کنم تو رو ببینم چی می گی
    بیا به هر چی که بود تو شعر بی اعتنا بشیم

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  14. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  15. #24
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض وقتی رفت


    0 Not allowed! Not allowed!
    وقتی رفت دلبسته ی چشمای همدیگه بودیم
    یه چیزی مثل اونی که مولوی می گه بودیم
    وقتی رفت حاشیه ی درختامون طلایی بود
    ماه تو آسمون بود و قحطی روشنایی بود
    وقتی رفت هر دوی ما بد جوری دیوونه بودیم
    از اونهایی که به یاد هر کی می مونه بودیم
    وقتی رفت یه تیکه از گنبد نیلی کنده شد
    سرنوشت بازم توی مسابقه برنده شد
    وقتی رفت به روش نیاورد اشک من داره میاد
    بست چشاش و گفت به من گریه نکن خیلی زیاد
    وقتی رفت هر دومون و گذاشت توی ناباوری
    من بهش گفتم حالا اینبار نمی شه که نری ؟
    وقتی رفت یه عالمه سوالا بی جواب شدن
    ماهیا تو تنگنای بلورمون عذاب شدن
    وقتی رفت دو تا ستاره افتادن روی زمین
    من ازش پرسیدم آخرش چیه اون گفت همین
    وقتی رفت پاییز بود و خدا بود و طاق کبود
    من نبودم زیر طاق آسمون اونم نبود
    وقتی رفت غبار نشست رو رویاهای اطلسی
    دیگه هیچکسی نشد عاشق چشمای کسی
    وقتی می رفت درا به روی هر دوی ما بسته بود
    یه چیزی مثل یه دل تو این میون شکسته بود
    وقتی رفت دریا دیگه به ماهیا نگا نکرد
    ماه دیگه در نیومد ستاره ادعا نکرد
    وقتی رفت لونه ی هیچ پرنده ای چراغ نداشت
    واسه درد دل دلم هیچ کسی رو سراغ نداشت
    وقتی رفت فهمیدم این کارا همش کار دله
    خط زدم رو آرزوم گفتم نه دیگه باطله
    وقتی رفت اشکام رو ریختم تا پشیمونش کنم
    اما اون گفت نباید اینجوری حیرونش کنم
    وقتی رفت پرنده های کوچه بی دونه شدن
    عاقلا رفتنش رو دیدن و دیوونه شدن
    آخرین لحظه گذاشتم سرمو رو شونه هاش
    تا شاید یادش بره دلیلا و بهونه هاش
    اما ان تصمیم ارغوانیش رو گرفته بود
    پیش من بود ولی انگار که از اینجا رفته بود
    وقتی رفت یه قطره اشک از شهر چشماش جاری بود
    همونو ازش گرفتم آخه یادگاری بود
    وقتی رفت هیچی دیگه رفته و من بی خبرم
    نامش و نوشتم اما کجا باید ببرم
    بهتر اینه که بریزم اشکام و پشت سرش
    تا شاید نباشه واسه ی همیشه سفرش
    کاش بیاد مسافرش هر کی سفر کرده داره
    کاش بیاد و یه دل رو از دلهره در بیاره
    خداحافظ تمامی سفر کرده هامون
    کاش خدا بفرسته اونها رو دوباره برامون

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  16. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  17. #25
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض وعده ی ما لب دریا


    0 Not allowed! Not allowed!
    روی عکسا گرد و خاکه
    بیشتر دلا هلکه
    قحطی گلای پونه ست
    تقدیرا دست زمونه ست
    عهد و پیمونا شکسته
    رشته ی دلا گسسته
    تقویما رو ماه تیره
    زندونا پر اسیره
    آدما یا همه مردن
    یا که مات و دل سپردن
    عصر ما عصر فریبه
    عصر اسمای غریبه
    عصر پژمردن گلدون
    چترای سیاه تو بارون
    مرگ آواز قناری
    مرگ عکس یادگاری
    تا دلت بخواد شکایت
    غصه ها تا بینهایت
    دلای آدما تنگه
    غصه هم گاهی قشنگه
    چشما خونه ی سواله
    مهربون شدن محاله
    حک شده روی هر دیواری
    که چرا دوسم نداری
    خونه هامون پر نرده
    پشت هر پنجره پرده
    تا دلت بخواد مسافر
    تا بخوای عاشق و شاعر
    شبا سرد و بی عروسک
    دلای شکسته از شک
    زلفای خیبی پریشون
    خط زدن رو اسم مجنون
    شهری که سرش شلوغه
    وعده هاش همه دروغه
    چشمای خیره به جاده
    عشوه های نخریده
    آسمونا پر دوده
    قلب عاشقا کبوده
    گونه ی گلدونا زرده
    رفته و بر نمی گرده
    آدما بی سرگذشتن
    آهوا بدون دشتن
    دفترا بدون امضا
    ماهیان بدون دریا
    تشنه ها هلک آبن
    همه حرفا بی جوابن
    نصف زندگی نگاهه
    بقیش همه گناهه
    خدا رو انگار گذاشتن
    رو زمن و بر نداشتن
    در و دیوارا سیاهه
    آدرسامون اشتباهه
    شب و روزا پر عادت
    وقت که شد شاید عبادت
    خدا مال غصه هاته
    وقتی غم داری خداته
    روی اینه ها غباره
    شیشه ی پنجره ی تاره
    بغضا بی صدا و کاله
    همه از فکر و خیاله
    قلک خوبیا خالی
    مهربونیا خیالی
    قفسا پر پرنده
    لبای بدون خنده
    نه شنیدنی نه گوشی
    نه گلی نه گلفروشی
    مرگ جشنای تولد
    مرگ اون دلی که گم شد
    خستگی بی اعتمادی
    شک و تردید زیادی
    امتحان مکرر
    لونه های بی کبوتر
    مشقامون بدون امضا
    اسممون همیشه رسوا
    نمره های عشقمون تک
    بامامون بدون لک لک
    همه غایب تو دفتر
    مث بالای کبوتر
    خونه ها بدون باغچه
    بدون حافظ و طاقچه
    نه برای عشق میلی
    نه کسی به فکر لیلی
    دیگه پشت در بسته
    کسی بیدار ننشسته
    نه کسی نه انتظاری
    نه صدای بی قراری
    واسه عاشقی که دیره
    لااقل دلت نگیره
    کاش تو قحطی شقایق
    باز بشیم سوار قایق
    بشینیم بریم تو دریا
    من و تو تنهای تنها
    ماهیا خیلی امینن
    نمی گن اگه ببینن
    انقدر می ریم که ساحل
    از من و تو بشه غافل
    قایق و با هم می رونیم
    می ریم اونجاها می مونیم
    جایی که نه آسمونش
    نه صدای مردمونش
    نه غمش نه جنب و جوشش
    نه صدای گلفروشش
    مث اینجا ‌آهنی نیست
    خوبه اما گفتنی نیست
    پس ببین یادت بمونه
    کسی ام اینو ندونه
    زنده بودیم اگه فردا
    وعده ی ما لب دریا
    صبح پاشو بدون ساعت
    که فراموش بشه عادت
    نره از یاد تو زیبا
    وعده ی ما لب دریا


    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  18. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  19. #26
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض به خاطرتو


    0 Not allowed! Not allowed!
    آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو
    دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
    شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
    رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
    عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من
    من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو
    تو گفتی عاشقی بسه
    دنیا برام یه قفسه
    گفتی که عشق یه عادته
    دلم پر از شکایته
    گفتی می خوای بری سفر
    خیره شدن چشام به در
    من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
    من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
    به من تو گفتی دیوونه فقط به خاطر من
    حرفت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
    از خوبیات کم میکنی
    قلبم رو پر پر می کنی
    گفتی که از سنگه دلت
    از من و دل تنگه دلت
    از خوبیات کم میکنی
    قلبم رو پر پر می کنی
    گفتی که از سنگه دلت
    از من و دل تنگه دلت
    ازم گرفتی فاصله فقط به خاطر من
    دست کشیدم از هر گله فقط به خاطر تو
    گفتی که از اینجا برو فقط به خاطر من
    می رم به احترام تو فقط به خاطر تو
    مجموعه ماه تمام من
    _____________________
    بهتره یه تشکرهم ازسایت آوای آزادداشته باشیم چون فکرمی کنم بقیه دوستان هم احتمالا"ازاون سایت استفاده می کنن.

  20. 3 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  21. #27
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض عشق یعنی


    0 Not allowed! Not allowed!
    ای پناه قلبهای بی پناه ای امید آسمان های غریب
    ای به رنگ اشک های گرم شمع ای چنان لبخند میخک ها نجیب
    ای دوای درد دلهای اسیر ای نگاهت مرهم زخم بهار
    ای عبور تو غروب آرزو ای ز شبنم های رویا یادگار
    کوچه دل با تو زیبا میشود
    تو شفا بخش نگاه عاشقی
    مهربانی نازننی مثل عشق
    با تمام شاپرک ها صادق ی
    چشم هایت مثل رنگین کمان دست هایت باغ پک نسترن
    قلب اقیانوسی از شوق و نگاه با دلت پروانه شد احساس من
    قلب من یک جاده تاریک بود
    با تو قلبم کلبه پیوند شد
    اشک هایم مثل نیلوفر شکفت
    حاصلش یک آسمان لبخند شد
    مرز ما گلدانی از احساس شد
    تو گلدان پیچکی از عاطفه
    تو شدی راز شکفتن
    من شدم برگ سبز و کوچکی از عاطفه
    ای تماشای تو یک حس لطیف
    بی تو فرش ک. چه های بارانی ست
    بی تو صد نیلوفر عاشق هنوز
    در حصار عاشقی زندانی ست
    قلب من تقدیم چشمان تو شد
    عشق یعنی تا ابد آبی شدن
    عشق یعنی لحظه ای بارانی و
    لحظه ای شفاف و مهتابی شدن
    عشق یعنی لذت یک آرزو
    عشق یعنی یک بلای ماندگار
    عشق یعنی هدیه ای از آسمان
    عشق یعنی یک صفای سازگار
    عشق یعنی با وجود زندگی دور از آداب مردم زیستن
    عشق یعنی لحظه ای خندیدن و
    سال ها اشک ندامت ریختن
    عشق یعنی زنگ تکرار نگاه
    عشق یعنی لحظه ای زیبا شدن
    عشق یعنی قطره بودن سوختن
    عشق یعنی راهی دریا شدن
    هر چه هست این عشق صد ها قلب صاف
    با حضورش ‌آبی و بی کینه است
    عشق یعنی سبز بودن تا ابد
    عشق رنگ نقره اینه است
    تو گل گلدان قلب من شدی
    عشق شد یک برگ از گلدان تو
    در بهار آرزوها می دهد
    میوه های عاطفه چشمان تو
    چشمهایم باز بارانی شدند
    قلبم اما گشت دریای ز عشق
    دل گذشت از کوچه های خاطره
    ر. ح شد مضمون و معنایی ز عشق
    باید از آرامش دل ها گذشت
    شادمان چون لحظه دیدار شد
    بهترین تسکین دل این جمله است
    باید از پیوند تو سرشار شد

  22. 4 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  23. #28
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض پیغام


    0 Not allowed! Not allowed!
    اونی که گفته بود پیشم می مونه
    کسی که من دلم می خواد همونه
    اونی که تو پاییز واسم قسم خورد
    فقط با من همیشه مهربونه
    اون کسی که با ذوق و شوق به من گفت
    باید که وایساد جلوی زمونه
    اونی که گفت قسمت همش دروغه
    یه چیزیه درست مث بهونه
    اونی که ماجرای عاشقیشو
    گلدون اطلسی مونم می دونه
    اون کسی که می گفت ستاره هامون
    تو بهترین نقطه ی کهکشونه
    اون که می گفت توکل دوتامون
    به لطفای خدای آسمونه
    اون که می گفت دق می کنه اگر که
    پای کس دیگری در میونه
    اون که می گفت چاره فقط سکوته
    واسه جواب حرف عاشقونه
    نمی دونم چی شد که رفت و آخر
    پیغام فرستاد من می رم دیوونه

    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  24. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  25. #29
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض ببین خدا رو خوش میاد


    0 Not allowed! Not allowed!
    اگه بری شعرای من دیگه مخاطب ندارن
    می خوای بری نگاه بکن ببین گلا تب ندارن
    ببین خدا رو خوش می یاد دنیا رو از هم بپاشی
    خدا رو خوش میاد که تو دیگه پیش من نباشی
    ببین خدا رو خوش میاد که عشق من بی خونه شه
    دیوونته دلم می خوای بیشتر از این دیوونه شه
    ببین خدا رو خوش میاد من بمونم بدون تو
    می خوام تمومش بکنم زندگی رو به جون تو
    ببین خدا رو خوش میاد اما گناه تو چیه
    چرا توی عاشقیا یکی همش ناراضیه
    بازم باید آب بریزم پش تو چون مسافری
    ما بدون منتظره اینجا همیشه شاعری


    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  26. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  27. #30
    MonaLisa آواتار ها
    پشتیبانی فنی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    پشتیبانی فنی
    شماره عضویت
    1441
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    830
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    3,076
    1,931 بار تشکر شده در 710 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض سرنوشت من و چشمهایت


    0 Not allowed! Not allowed!
    ایکاش در چشم هایت تردید را دیده بودم
    یا از همان روز اول از عشق ترسیده بودم
    ایکاش آن شب که رفتم از آسمان گل بچینم
    جای گل رز برایت پروانگی چیده بودم
    گل را به دست تو دادم حتی نگاهم نکردی
    آن شب نمی دانی اما تا صبح لرزیده بودم
    آن شب تو با خود نگفتی که بر سرمن چه آمد
    با خود نگفتی ز دستت من باز رنجیده بودم
    انگار پی برده بودی دیوانه ات گشته ام من
    تو عاشق من نبودی و دیر فهمیده بودم
    از آن شب سرد پاییز که چشم من به تو افتاد
    گفتم ایکاش شب ها هر گر نخوابیده بودم
    از کوچه که می گذشتیم حتی نگاهم نکردی
    چشمت پی دیگری بود این را نفهمیده بودم
    آن شب من و اشک و مهتاب تا صبح با هم نشستیم
    ایکاش یک خواب بد بود چیزی من دیده بودم
    تو اهل آن دوردستی من یک اسیر زمینی
    عشق زمین و افق را ایکاش سنجیده بودم
    بی تو چه شبها که تا صبح در حسرت با تو بودن
    اندوه ویرانیت را تنها پرستیده بودم
    وقتی صدا کردی از دور با عشوه ای نادرت را
    آن لهجه نقره ای را ایکاش نشنیده بودم
    انگار تقصیر من بود حق با تو و آسمان است
    وقتی که تو می گذشتی از دور خندیده بودم
    اما به پروانه سوگند تنها گناهم همین ست
    جای تو بودم اگر من صد بار بخشیده بودم
    باید برایت دعا کرد آباد باشی و سرسبز
    ایکاش هرگز نبینی چیزی که من دیده بودم
    اندوه بی اعتنای چه یادگار عجیبی ست
    اما چه شب ها که آن را از عشق بوسیده بودم
    حالا بدان تو که رفتی در حسرت بازگشت
    یک آسمان اشک آن شب در کوچه پایشده بودم
    هر گز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز
    رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم
    حالا تو را به شقایق دیگر بیا کوچ کافیست
    جای تو بودم اگر من این بار بخشیده بودم


    Show me the way
    Take me to love
    Things only heard now I want to feel
    My soul caressed by silken breeze
    Whisper secrets to listening trees
    Show me that world
    Take me to love
    Show me the way


  28. 3 کاربر برای این پست از MonaLisa تشکر کرده اند:


  29. #31
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    حالا که رفتم و گشتم

    وقتی از تو دل بریدم
    جز خودت چیزی ندیدم
    پی هر کسی که رفتم
    آخرش به تو رسیدم
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا
    انگار آسمون نمی خواس
    ببینه ماها رو با هم
    یادته لحظه ی آخر
    زیر اون بارون نم نم
    گل سرختو گرفتی
    دادی دستم گل مریم
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوش کرد
    حتی با شبای رؤیا
    دس من نبود نه از تو
    بلکه از خودم گذشتم
    با یه خورجین پر غربت
    پی سرپناه می گشتم
    همه چیم ولی تو بودی
    جنگلم کوهم و دشتم
    عشقتو خواستم بذارم
    لای خاطرات دفتر
    اما یاد تو نمی گذاشت
    میومد دوباره از سر
    توی یک غروب جمعه
    اصل مطلبو نوشتم
    پی هیچ کس نمی گردم
    چون تویی اول و آخر
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا
    دریاها هنوز کبودن
    بعضیا هنوز حسودن
    هم واسه تو می نویسم
    هم اونایی که نبودن
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا
    اسمتو ، عشقتو رفته
    تو رگ و تو خون و ریشه
    یادته خواستی بمونم
    ناله کردم که نمی شه
    حالا عمریه اسیرم
    توی دام زرد غربت
    اما اسمشه که نیستی
    با منی همش همیشه
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا
    من که تقصیری نداشتم
    تلخه قانون جدایی
    من و تو سرش نمی شه
    می زنه چه تیشه هایی
    من که چشمام توی غربت
    هنوزم پیت می گرده
    ولی حق داری بگی که
    اینا حرفه ، بی وفایی
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا
    جرم ما چی بود عزیزم
    که ما رو قربونی کردن
    خودشون رهان و آزاد
    ماها رو زندونی کردن
    دل سنگشون نمی خواس
    عاشق همدیگه باشیم
    تو رو اونجا ، منو اینجا
    سکن بیرونی کردن
    حالا که رفتم و گشتم
    می بینم تکی تو دنیا
    نمی شه تو رو عوض کرد
    حتی با شبای رؤیا

  30. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مهندسي صدا ( چگونگي صدادهي ويولن)
    توسط *nvidia* در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: Wednesday 12 June 2013, 11:01 AM
  2. شوپن
    توسط moomak در انجمن بیوگرافی موسیقیدانان خارجی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Saturday 23 June 2007, 11:16 PM
  3. گوشه ها و مقامها
    توسط alireza_amirsamimi در انجمن سه تار
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 11 April 2007, 07:15 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •