0
تجربه نشان داده كه اهالي سياست چندان تعلق خاطري به دنياي هنر ندارند. در كشور ما اين فاصله كمي بيشتر خود را نشان ميدهد.
آن هم بهدليل باريكي مرز ميان برخي حوزههاي هنري با محرمات شرعي است. ازاينرو كمتر چهرههاي سياسي در ميان رديفهاي اول رويدادهاي هنري ديده ميشوند.
اما در 15 روز گذشته كه سوئيت سمفوني رسول عشق و اميد در تالار وحدت به نويسندگي و كارگرداني [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] اجرا شد، تقريبا هر شب ميهماناني سرشناس حضور داشتند.
رئيس جمهوري، رئيس مجلس، شهردار تهران، رئيس جمهور قبلي، رئيس شوراي شهر تهران و خيليهاي ديگر در اين 2 هفته خود را به تالار وحدت رساندند تا اين سمفوني را از نزديك بشنوند و ببينند.
حضور لوريس چكناواريان بهعنوان رهبرگروه موسيقي، از جذابيتهاي اين سمفوني بود اما آنچه موجب حضور اين چهرهها در صحنههاي رديف اول تالار وحدت شد، رهبري چكناواريان يا اجراي يك سمفوني درباره پيامبر اكرمص نبود.
منبع : همشهری آن لاین
چه اين نوع برنامهها و اينگونه رهبريها بهكرات پيش از اين هم اجرا شده است. اين حضور ناگهاني بيشتر مديون وجود سيدمهدي شجاعي بهعنوان نويسندهاي شناخته شده در حوزه ادبيات ديني بود.
اگر نام سيدمهدي شجاعي بهعنوان نويسنده و كارگردان در پاي اين اثر نبود احتمالا پاي اين همه مسئولان بلندپايه به تالار وحدت باز نميشد. اين آشتي بهانهاي داشت كه آن هم سيدمهدي شجاعي بود.
اين اتفاق ميتواند آغاز حركتي مثبت باشد. هنر ميتواند فاصله خود را با نبايدهاي ديني كم كند. آن هم با وجود افرادي چون شجاعي. آن وقت ميتوان اعتماد مسئولان را به هنر بيشتر كرد و شايد آن موقع راحتتر بتوان از تأثيرگذاري بيشتر با ابزار هنر سخن گفت. اين آشتي را به فال نيك ميگيريم.
علاقه مندي ها (Bookmarks)