مصرع بعدی باشما !

[پوریا 72]

روشن از پرتوی رویت نظری نیست که نیست...

[morteza3164]

روشن از پرتوی رویت نظری نیست که نیست
بنمای رخ که در تو هنری نیست که نیست
... ...
خوش بود گر محک تجربه آمد به میان

[Nassim_Agha]

خوش بود گر محک تجربه آید به میان


تا بکوبی تو سر شیر و بری تاج کیان


**********************

فصل گرما شد و یخ زین شب ما آب نشد*





از دوستانی که پاسخ می دهند خواهش می کنم وزن را رعایت کنند

[amirkourosh]

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
کو شهیری نگرفت پند از این بیت گران

[amirkourosh]

فصل گرما شد و یخ زین شب ما آب نشد
یادگار دل ما سوخت و مثل دل بیگانه نشد

[Nassim_Agha]

فصل گرما شد و یخ زین شب ما آب نشد*

از دوستانی که پاسخ می دهند خواهش می کنم وزن را رعایت کنند

فصل گرما شد و یخ زین شب ما آب نشد
یادگار دل ما سوخت و مثل دل بیگانه نشد

ای کاش به شعر من گلابت نزدی

این گفتِ پریشانی ِ خوابت نزدی

بگذار که دیگری دهد پاسخ ما

زیرا که تو „وزن” در کتابت نزدی

[amirkourosh]

شعر گفتم که بری و حذفش بکنی؟
حاصل ذهن منو زیر لگد له بگنی ؟

دیگر ندهم ادامه این بحث کثیف

مصرع بعدش رو نگفتم تا حرف خودم رو نقض نکنم!

[asieh_mi]

فصل گرما شد و یخ زین شب ما آب نشد
شب گذشت و سحر دير مغان رام نشد
.
.
.
اين وفا را ز سر آن بي وفايي...

[morteza3164]

اين وفا را ز سر آن بي وفايي کردم
حاصل عشق چه بد بود چو جفایی کردم
... ...
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

[ASN]

به باران با ترنم عشقت نگاه کردم و

در زیر باران رفتم و

بیهوده باز گشتم و ...

[pp017]

پس دوباره میرم.
میرم تا در گیسوان باد...

[morteza3164]

آقا کسی نیست این مصرع رو ادامه بده .

[r20]

پس دوباره میرم.
میروم تا در گیسوان باد...

میروم تا در گیسوان باد ... الان چیزی یادم نمیاد!!

[Mohi_Liebert]

میروم تا در گیسوان باد
در پناه او هرچه بادا باد

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم...

[morteza3164]

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
دل به کس سپاردم و اینک ایمان به که بسپارم
... ...
شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد

[Mohi_Liebert]

شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد
هرکه خواند اشعار من گوید که کار بچه باشد!!!


چون بت رخ توست بت پرستی خوشتر...