لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 16 از 40

موضوع: تاپیک طرفداران معین

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #22
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    براي امروز ترانه محبوب خودم در آلبوم طلوع، يعني ترانه (اي عشق) را در نظر گرفته ام. اين ترانه به همراه ترانه (خوشبيني) دو ويژگي قابل توجه دارند. اول اينكه اين دو ترانه تنها ترانه هاي آلبوم طلوع هستند كه شعر و آهنگ و تنظيم آنها كار يك شخص (و آن هم شخص شخیصی چون استاد بابك رادمنش) است. و دوم اينكه اين دو ترانه هر كدام داراي دو ملودي كاملاً متفاوت هستند به طوري كه به نظر مي رسد در هر كدام از اين ترانه ها دو ترانه مجزا را با هم تلفيق كرده اند. به نظر من اين تكنيك در مورد ترانه (اي عشق) كاملاً جواب داده اما در ترانه (خوشبيني) چندان موفق نيست. البته بايد عرض كنم اين نظر شخصي من است و چون اصلاً سواد موسيقي ندارم وارد چند و چون آن نمي شوم و اين كار را به اهالي موسيقي وامي گذارم. بهتر است به سراغ ترانه (اي عشق) برويم. با هم مي خوانيم:

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    Download
    اي عشق :
    چه ويرانگر ولي شيريني اي عشق
    گهي شاد و گهي غمگيني اي عشق
    بيا كه با همه افسونگري هات
    براي درد دل تسكيني اي عشق
    بي تو من خرابم در رنج و عذابم
    اي عشق اي عشق اي عشق
    نيايش هايم از تأثير عشقه
    كه پايم بسته با زنجير عشقه
    ندارم چاره اي جز عشق و مستي
    كه اين بيچارگي تدبير عشقه
    بي تو من خرابم در رنج و عذابم
    اي عشق اي عشق اي عشق
    راستي اگه يار نبود چي مي شد
    احساسي در كار نبود چي مي شد
    تو لحظه لحظه هاي نااميدي
    عشق اگه غمخوار نبود چي مي شد
    بي تو من خرابم در رنج و عذابم
    اي عشق اي عشق اي عشق


    صحبت كردن درباره اين ترانه بي عيب و نقص واقعاً برايم دشوار است. نمي دانم جز تعريف و تمجيد چه چيز ديگري مي توان گفت. اما با اين حال سعي مي كنم برخي از دلايل موفقيت آن را نشان دهم.

    حتما مي دانيد كه قالب رايج ترانه چهارپاره است. اين ترانه نيز در همين قالب سروده شده با اين تفاوت كه شاعر بيتي را- كه از نظر وزني مستقل است- ميان هر چهارپاره تكرار كرده. (كه در متن شعر با رنگ قرمز مشخص است.) اين تك بيت را بايد پل ارتباطي بين هر دوبيت يا هر چهارپاره بناميم. ممكن است بگوييد: شعر نيازي به چنين پل ارتباطي ندارد و بدون اين تك بيت هم هر چهار پاره با چهارپاره بعدي از نظر وزني و معنايي مرتبط است. بايد بگويم: اين ارتباط فقط در دو چهار پاره اول كاملاً برقرار است اما در چهارپاره سوم وزن تغيير مي كند و اگر قرار بود خواننده بدون تكرار آن تك بيت ناگهان از چهارپاره دوم به چهارپاره سوم بيايد، چون وزن ناگهان عوض می شد، این کارخيلي غير طبيعي و ناشينانه جلوه مي كرد. اما استاد رادمنش با تمهيد اين تك بيت به كل شعر كه در واقع داراي سه وزن عروضي متفاوت است انسجامي يكپارچه بخشيده و از آنجا كه آهنگسازي و تنظيم هم كار خودشان بوده است با تسلط كامل اين كار را انجام داده اند.

    از نظر زباني اين ترانه كاملاً يكدست است و هيچ عيبي در آن ديده نمي شود. وقتي من از زبان و نحوه بیان ترانه هاي قبلي ايراد مي گرفتم ممكن بود با خود فكر كنيد شاید بنده توقع دارم خواننده برود مثلاً ترانه هاي خيام و حافظ و سعدي و ... را بخواند اما همينطور كه مي بينيد من همين ترانه هاي امروزي را بسيار دوست دارم و تحسین می کنم به شرط آنكه مثل همين ترانه (اي عشق) در عين سادگي، زيبا و بي عيب و نقص باشند.

    در اين ترانه از قافيه به درستي استفاده شده و چون در هر سه «چهارپاره» علاوه بر قافيه از رديف هم كمك گرفته شده، شنونده از اين هماهنگي قوي كلمات هم، علاوه بر موسيقي ترانه، لذت مي برد. حتي تك بيت تكراري شعر هم داراي قافيه دروني است و مصراع اول آن از نظر موسیقایی به تنهايي چون بيتي كامل است. تكرار « اي عشق » در مصراع دوم تك بيت شعر هم واقعا ايده زيبا و خوبي است كه استاد بابك رادمنش به زيبايي آن را تحقق بخشيده.
    محتوای شعر حدیث کهن اما همیشه تازه عشق است. صحبت از عشق هیچ وقت حرف تازه ای نبوده است، شاعران بی شماری در وصف آن سخن ها گفته اند، با این حال مخاطبان هیچ گاه از شنیدن اشعار عاشقانه دلزده نخواهند شد چرا که عشق درد و نیاز مشترک انسان ها و سرّ و سرود دل آن هاست، و با هیچ صاحبدلی غریبه نیست. به قول شاعر :

    یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است


    مضاف بر اینکه در این شعر استاد بابک رادمنش کیفیت عشق و حال و روز عاشق را به زیبایی و سادگی به تصویر کشیده و زمینه راز و نیاز مخاطب را با حضرت « عشق » فراهم ساخته است.
    در دو پاره ابتدایی شعر « ای عشق » و « عشقه » در جایگاه ردیف شعر قرار گرفته اند و تکرار بسیار واژه «عشق» در سرتاسر شعر را موجب شده اندکه این خود باعث التذاذ هرچه بیشتر شنونده می شود، هم از نظر موسیقایی و هم از نظر معنوی، چراکه شنیدن نام محبوب برای انسان همیشه دلنواز و تکرار آن باعث تسکین جان است. انسان صاحب دل از شنیدن نام نامی « عشق » لذت می برد آنسان که مجنون از شنیدن نام لیلی. به همین علت است که زیبایی دوپاره ابتدایی شعر- بدون در نظر گرفتن موسیقی برای مخاطب بیشتر از قطعه آخر است با وجود اینکه قطعه پایانی نیز از ردیف و قافیه برخوردار است. من فکر می کنم ردیف قرار گرفتن« ای عشق » و « عشقه» باعث لذت معنوی مخاطب است.

    اما قطعه پایانی شعر نیز زیبایی های خاص خود را دارد؛ شاید تنها راهی که بتوان از طریق آن اهمیت چیزی را درک کرد این باشد که فقدان آن چیز را مجسم نماییم تا ضرورتش را دریابیم. این همان چیزی است که شاعر به مخاطب پیشنهاد می کند شاعر از مخاطب خود می پرسد: اگر عشق و معشوق وجود نداشت چه می شد؟ انسان در لحظه های غم و نا امیدی به چه چیزی پناه می برد و چگونه مصائب روزگار را تحمل می کرد؟ به نظر من این قسمت شعر، حاوی پیام اصلی شاعر است و لازم است که مخاطب بیش از پیش در آن تأمل کند. همانطور که قبلاً گفتیم از عشق بسیار سخن رفته است اما از فقدان عشق چطور؟ از انسان بدون عشق، دنیای بدون عشق، رویای بدون عشق، روزهای بدون عشق، شب های بدون عشق. ... تنها پس از تأمل در این مقولات است که می توان عشق را که حقیقتا چیزی وصف ناشدنی است توصیف کرد؛ وظیفه ای که شاعر به تنهایی نمی تواند آن را بر دوش کشد و لاجرم بخشی از آن را بر دوش شما مخاطبان نهاده است و از شما می خواهد دنیای بدون عشق را در نظر آورید و از این رهگذر این موهبت الهی را بیشتر بشناسید و قدر آن را بیشتر بدانید.
    بيش از اين نمي دانم چه بايد بگويم. فقط باز هم يادآور مي شوم كه در اين ترانه شما با يك شعر ساده، زيبا و بي نقص روبرو هستيد كه با استادي سروده شده، در مورد خوانندگي و آهنگسازي هم هرچه بگويم كم گفته ام گرچه اصلاً در تخصص من نيست.
    در يكي دو پست قبل بيتي را كه مي پسنديدم در پايان پست مي نوشتم اگر قرار بر ادامه اين رسم باشد بايد كل ترانه را دوباره در اينجا بنويسم اما براي خالي نبودن عريضه دو بيتي را كه بيشتر زمزمه مي كنم در اينجا مي آورم. فقط اي كاش سواد موسيقي داشتم و زيبايي هايي كه در نحوه اجراي اين دو بيت وجود دارد براي شما بازگو مي كردم و يا اي كاش دست كم اهلي پيدا شود و براي ما اين زيبايي ها را عيان كند. مصراع سوم اين ترانه واقعاً دل مرا به لرزه وامي دارد. ترانه معيني يعني همين.


    چه ويرانگر ولي شيريني اي عشق


    گهي شاد و گهي غمگيني اي عشق


    بيا كه با همه افسونگري هات


    براي درد دل تسكيني اي عشق



    وبلاگ مکه عشق
    ویرایش توسط Leon : Thursday 2 October 2008 در ساعت 10:43 PM

  2. 3 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •