0
اشاره:
اگر بتوان صداي فرو ريختن و سركوب چيزي را شنيد، اولي صداي غرش پرطنين و آبشارمانند ناقوسهاي كليساهاي روسيه است و ديگري مصراعهاي ظريف و پرپيچ و خم، آهنگهاي طنيندار و عميق و هارمونيهاي متضاد و جدّي كه بهطور باشكوهي بهوسيله گروه كُر، در هجاهاي محكم اسلاوي قديم ـ زباني كه به وسيله كليساي ارتدوكس روسيه زنده نگه داشته شده است ـ به هم بافته شدهاند.
اين صداها در سرتاسر روسيه از موقع فروپاشي رژيم كمونيست در سال 1991 در جهت احياي دين برخاستند. همينطور يك جريان منظم شامل برنامههاي ضبطشده موسيقي نيايشي روسيه كه راهش را به سمت غرب پيش ميبرد، شنيده شد. يك جريان جديد كه همراه با آغاز دوره برنامههاي ضبطشده ـ آن هنگام كه ايمان در اتحاد شوروي در دهه 1920 در حال از بين رفتن بود ـ بهوجود آمد.
در قرون اولية كليسا، مسيحيان بهصورت يكصدا آواز ميخواندند. موسيقياي كه استفاده ميشد هرگز نوشته نميشد اما به آساني به صورت شفاهي منتقل ميگشت. همچنين اولين مسيحيان تعدادي از خصوصيات و ويژگيهاي سرودهاي مذهبي يهوديان را به كار ميبردند. هر چند تا قرن سوم بعد از ميلاد كه سيستمي از آهنگهاي كليسا به وجود آمد، ادامه نيافت.
استفاده از ساز در نيايشهاي مسيحيان توسط اولين پدران روحاني (سنت باسيل كبير و سنت جان كريسوستوم) ممنوع شد. چون احساس كردند كه تنظيم براي اركستر فكر را از ياد خدا غافل ميكند و بهسوي خود بازميگرداند.
كتاب سرودهاي مذهبي نقش اصلي را در نيايشهاي اوليه مسيحيان بازي ميكرد و در شرق خواندن سرودهاي مذهبي بهصورت بيصدا در اواخر قرن چهارم بعد از ميلاد كاملاً رسمي شده بود.
پس از پذيرفتن مسيحيت از امپراتوري روم قديم (بيزانس) نخستين كليساي روسي خيلي زود شروع به تغيير دادن آواز بيزانسي تازه آموختهشده كرد، درحاليكه همزمان آن را طبق تجربيات موسيقايي روسيه قبل از مسيحيت طراحي ميكرد.
كليساي روسيه خلق سيستم 8 نتي كليساي بيزانس را به سنت جان داماسكوس (قرن هشتم پس از ميلاد) نسبت ميداد و اگرچه روسها روش دعا خواندن بيزانس را مطابق با سيستم 8 نتي پذيرفته بودند اما نتهاي روس بهطور قابل ملاحظهاي با بيزانس فرق داشت.
در مدت مسيحي شدن روسيه، كشيشان بيزانسي با خودشان بهترين سرودخوانان بلغاري را كه از آهنگهاي بلغاري استفاده ميكردند آوردند. (آهنگهاي بيزانسي را براي هماهنگ بودن، با زبان بلغار يعني اسلاو، تنظيم ميكردند.)
روسها دلباخته اين آهنگها بودند، كه به نظر ميرسيد تنها نتهاي همگانياي هستند كه بلغارها و روسها در زبان عادي مشتركند. سرودهاي بلغاري، كه توسط روسها پذيرفته شده بودند، به سرودهاي زنامني (Znamenny) روسي شبيه هستند.
آواز زنامني نوع مخصوصي از سرود روسي است كه حركتي آهسته دارد و از مصراعهاي آهنگين و طولاني استفاده ميكند و در اصل با استفاده از يك سري علائم نوشته شده است (كلمه زنامني از كلمه روسي زناك (Znak) يا علامت گرفته شده است.) روسها صدها علامت مختلف براي نشان دادن تكنتها، نتهاي دوتايي يا بيشتر و قالبهاي موسيقايي كوتاه ابداع كردند و آنها را روي متنهاي نيايشي اجرا كردند.
با گذشت زمان، سيستم نشانهگذاري موسيقايي كه از علائم استفاده ميكرد با بيمهري از كار افتاد و سيستمي شامل نشانهگذاري موازي، كوادرانيتانوني، (Kvad ratniya nati) جانشين آن شد كه به نشانهگذاريهاي مدرن بسيار شبيه بود. اين نشانهگذاري موازي در اواخر قرن 17 از غرب به كيف(مركز اوكراين) (Kiev) آورده شد.
اما عملاً تا اواسط قرن 18 در مسكو معمول نشد. تا زماني كه سرودخوانان توانستند كاملاً به سمت نشانهگذاري موازي تغيير جهت دهند، بسياري از آوازها به هر دو صورت موازي و علائمي نوشته ميشد.
سرود خيواني (Kievan) كه اساساً يك آواز معمولي است و به سرود زنامني بسيار شبيه است، سيستم 8 نتي خود را دارد. امروزه آهنگهاي خيواني بسياري هنوز در كليساهاي روسيه استفاده ميشوند.
مدت زمان كوتاهي قبل از حضور نشانهگذاري نمادين، روشي از سرودخواني كه خيرونميا (Khironomiya) ناميده ميشد استفاده ميگرديد كه مبتني بر ساختن نشانه با دستها، انگشتها و پاهاي سرپرست گروه كر بود كه به راحتي توسط سرودخوانان فهميده ميشدند. اين روش سرودخواني عمدتاً در زمان مراسمهاي ويژه كليسا انجام ميشد.
در ابتداي قرن 16 سرود چندصدايي در روسيه معمول شد. منشأ آن به سرودهاي كليساي لاتين در لهستان برميگردد. اين نوع سرود راه را براي هماهنگي بيشتر و غربي كردن سرود نيايشي روسي كه 300 سال بعد به وجود آمد هموار كرد.
در قرن 19 گستردگي متنوعي در آهنگسازان موسيقي نيايشي بهوجود آمد. نيكولاي باخمتوف، پيتر چايكوفسكي، ميلي بالاكايروف، نيكولاي ريمسكي كورساكوف، آنتون آرنسكي و... هرچند اين آثار كاملاً از رديف آوازهاي نيايشي و تحت سرپرستي گروه كر خارج شدند.
منبع : سوره مهر
علاقه مندي ها (Bookmarks)