یک بیت بگو نمره بگیر

[akanani]

17

خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

[Hmd_N]

17.5

خاطره پیدایی گم گشته معشوقم تو را

با چه شوری گشتمت آن روز رویایی شکار

[sara]

15

کیم؟از جان خود سیری ز عمر خویش بیزاری
سیه روزی،سراسر داغ جانسوزی جگر خواری

[akanani]

17

شراب بی​غش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند

[Majed]

13

در این دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی؟
سلیمان گر شوی آخر اسیر مور میگردی

[Hmd_N]

19.87

از خدایم بهر او من طالب خوشبختیم

آنکه در هر لحظه ای آزار بسیارم نمود

[alexy_336]

15
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

[Hmd_N]

اینو که دیگه نمیشه کمتر از 20 داد !

الا یا ایها الساقی ادرکا ساوناولها

که عشق آاسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

[alexy_336]

+10
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر اید
گفنم که ماه من شو گفتا اگر بر اید

[Hmd_N]

با ارفاق 10.5 !!!

پرورده ی عشق شد سرشتم

بی عشق مباد سرنوشتم

[alexy_336]

مردود !

ما سید رندانیم با ساقی سرمستان
در میکده بنشستیم تا باد چنین بادا

[nabegheh95]

15
یکدست جام باده و یکدست زلف یار
رقصی چنین در میانه میدانم آرزوست

[Hmd_N]

19

عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد

بس غرقه ی حال وصل کاخر
هم بر سر حال حیرت آمد

[akanani]

18

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

[sara]

20

بی عشق مباش اگر چه محض سخن است
بی درد مزی اگر چه درد بدن است

[Majed]

20

بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار

روز فراق را که نهد در شمار عمر؟