لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 19

موضوع: هنگاميكه موسيقي به كمك درمان مي آيد!

  1. #1
    m_vilon آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    31
    تاریخ عضویت
    Aug 2005
    سن
    38
    نوشته ها
    148
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    371
    272 بار تشکر شده در 92 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض هنگاميكه موسيقي به كمك درمان مي آيد!


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسیقی درمانی

    بنابر تحقیقی در برزیل، گوش كردن به آثار „موتزارت” باعث می‌شود واكنش بیماران در حین انجام یك آزمایش چشم خاص، قابل اعتمادتر باشد. پایگاه اینترنتی بی‌بی‌سی روز سه‌شنبه با بیان این خبر اٿزود:این تحقیق‌كه نتیجه آن در مجله چشم‌پزشكی بریتانیا(‪ (British Journal of Ophthalmology‬ چاپ شده است، می‌گوید كه گوش كردن به موسیقی باعث شد كه بیماران گلوكومی با دقت بیشتری در این آزمایش شركت كنند.
    براساس این گزارش، محققان برزیلی از ‪ ۳۰‬بیمار كه چشم آنها به بیماری گلوكوم یا آب سیاه مبتلا بوده است خواستند تا پیش از انجام این آزمایش، ده دقیقه به سونات پیانوی موتزارت گوش كنند. در همین حال ‪ ۳۰‬بیمار دیگر در سكوت منتظر انجام این آزمایش بودند. نتیجه این آزمایش نشان داد آزمایش „توانایی خودكارچشم در تحلیل تصاویر محیطی” (‪, (Perimetry Test Automated‬در بیماران گلوكومی، معمولا روشی قابل اعتماد نیست چون به دقت بیمار در انجام این آزمایش بستگی دارد اما بر اساس این تحقیق دقت بیماران پس از شنیدن یكی از آثار موتزارت بهبود می یابد. این تحقیق می‌اٿزاید: پیش از این تاثیر مثبت گوش‌كردن به آثار موتزارت در مهارت‌هایی مانند ریاضیات، رشد مغز جنین و ٿراگیری درسی در دانشجویان مشاهده شده است.
    گروه تحقیق „سانتا كازا” در شهر سائوپولوی برزیل، در این تحقیق از بیمارانی استٿاده كرده‌اند كه قبلا آزمایش ویژه برای بیماران گلوكومی یا هر گونه بیماری مرتبط با عصب چشم را انجام نداده بودند.
    در این آزمایش، تصویر یك شكل هندسی سٿید رنگ بر روی یك زمینه سٿیدرنگ انداخته شد و از بیماران خواسته شد به محض دیدن آن دكمه‌ای را ٿشار دهند. با این كه گوش كردن به آثار موتزارت باعث می‌شود كه بیماران با توانایی بیشتری این گونه آزمایش‌ها را انجام دهند اما مدت این تاثیر كوتاه و حدود ‪ ۱۰‬دقیقه است. این گروه از محققین، كه دكتر „وانسا ماكیدو” در راس آن قرار داشته، در گزارش خود در مجله چشم پزشكی بریتانیا آورده‌اند كه تاثیر گوش‌كردن به آثار موتزارت احتمالا به تٿسیر اطلاعات كه از چشم به مغز ارسال می‌شود - از جمله اشكال و یا رنگ - كمك می‌كند. آنها همچنین می‌گویند كه شاید اضطراب ناشی از انتظار در سكوت باعث شده باشد كه گروه دیگر نتواند آزمایش چشم را خوب انجام دهد هر چند كه ده دقیقه انتظار كوتاه‌تر از آن است كه در ٿرد ایجاد چنان اضطرابی كند كه نتواند آزمایش چشم را خوب انجام دهد.


    خبرگزارى جمهورى اسلامي (ايرنا)
    ویرایش توسط Mona : Friday 1 May 2009 در ساعت 06:03 PM دلیل: تغيير در عنوان تاپيك
    بهترين چيز نگاهي است كه از حادثه عشق تَر است. (سهراب سپهري)

  2. 3 کاربر برای این پست از m_vilon تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Amir آواتار ها
    The God Father

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    The God Father
    شماره عضویت
    2
    تاریخ عضویت
    Jun 2005
    نوشته ها
    3,460
    میانگین پست در روز
    0.50
    تشکر از پست
    2,649
    11,663 بار تشکر شده در 2,477 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Amir on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 152/5
    Given: 83/3
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض موسیقی درمانی


    0 Not allowed! Not allowed!
    بنابر تحقیقات جدید، موسیقی درمانی میتواند بعضی از علایم اسکیزو? رنی(اسکیزو? رنی یک بیماری مغزی مزمن، شدید و ناتوان کننده است) را تخ? ی? داده و بهبود دهد. این پژوهش که در مجله روانپزشکی British Journal of Psychiatry منتشر شده است، اولین موردی است که در آن موسیقی درمانی برای ا? رادی که دچار اسکیزو? رنی حاد هستند به کار گر? ته شده است و توسط محققینی از کالج سلطنتی لندن و درمانگرانی از مرکز سلامت روانی North West London رهبری و اداره میشود.


    در این تحقیق کوچک، 81 بیمار مقیم در چهار بیمارستان لندن به طور تصاد? ی انتخاب شده اند تا از موسیقی درمانی یا درمان عادی بهره مند شوند. این ا? راد بین 8 تا 12 جلسه به صورت یک بار در ه? ته و به مدت 45 دقیقه از موسیقی درمانی بهره مند شده اند. در طی جلسات، بیماران به سازهای مختل? دسترسی داشته و از طر? درمانگران به ابراز درونیات خود با موسیقی، تشویق میشوند.


    محققین علایم اسکیزو? رنیک را محاسبه کرده و متوجه شدند که در میان بیمارانی که از موسیقی درمانی بهره مند شده بودند، پیشر? تهای بسیار بیشتری از بیمارانی که تنها به روش معمول معالجه میشدند صورت گر? ته است. از جمله موارد و علایم عمومی که تحت تاثیر موسیقی درمانی شدت خود را از دست داده بودند میتوان به اضطراب، ا? سردگی و علایم من? ی اسکیزو? رنی مانند انزوای احساسی، اشاره نمود.


    "این تحقیق نشان میدهد که موسیقی درمانی راهی برای کار کردن با ا? رادی که به شدت بدحال هستند، ? راهم کرده است."



    اینم یه معجزه از موسیقی

    My Direct Email : amir@noteahang.com
    .
    .
    نت آهنگ محبوب ترین سایت موسیقی در سال 91 و 92 ( آراء مردمی جشنواره وب )
    .
    .
    حالم عوض میشه !
    .
    .
    .
    http://www.noteahang.com/downloadfil...Mishe.mp3.aspx
    .

  5. 3 کاربر برای این پست از Amir تشکر کرده اند:


  6. #3
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    Lightbulb موسیقی و آلزایمر


    0 Not allowed! Not allowed!
    شايع‌ترين نوع بيماري زوال عقل در بزرگ‌سالان، بيماري آلزايمر است. از آنجا كه متوسط طول عمر افراد در سراسر جهان بيشتر شده است، موارد اين بيماري نيز بيشتر به چشم مي‌خورد و افراد مسن هر روز بيش از پيش به درمان‌هاي ويژه‌اي نياز دارند كه موسيقي‌درماني يكي از آن‌هاست.
    مطالعات بي‌شماري كه دربارة تأثير موسيقي بر آلزايمر انجام پذيرفته‌اند نشان مي‌دهد كه با موسيقي مي‌توان مهارت‌هاي زباني را كه در اين بيماران به‌شد‌ّت كاهش پيدا مي‌كنند، ارتقا داد. اشكال زباني در بيماران مبتلا به آلزايمر معمولاً در تطابق نام با چهرة فرد، نمود پيدا مي‌كند.
    در اين مطالعات، نكته جالبي به چشم مي‌خورد و آن‌هم اينكه وقتي نام و چهره افراد، در كنار هم و به صورت آواز تكرار مي‌شوند و به‌خصوص با حركات ريتميك همراه مي‌گردند، در ذهن فرد بيمار حفظ مي‌شوند، درحالي‌كه تكرار و بازخواني، چنين تأثيري را به همراه ندارد. ترانه‌هايي كه در دوره كودكي يا جواني فرد توسط او خوانده مي‌شدند، در اين مسئله تأثير بيشتري دارند.
    حركات موزون اگر با تكرار كلمات فراوان همراه نباشد، بسيار موفقيت‌آميز خواهد بود.
    در هنگام خواندن ترانه يا انجام حركات موزون، بايد حتي‌الامكان از كلمات تك‌هجايي يا نهايتاً دو سه هجايي استفاده كرد. ريتم آرام و ملايم، هنگامي كه ترانه‌اي خوانده مي‌شود و يا سازي اين حركات را همراهي مي‌كند، تأثير بيشتري دارد.
    با پيشرفت بيماري، فرد مبتلا به‌تدريج تمايل خود را براي شركت در اين‌گونه فعاليت‌ها از دست مي‌دهد. فعاليت‌هاي ريتميك اگر با ساز همراه باشند بيشتر از تقليد از يك حركت يا الگوي خاص، تأثير دارند. تكرار كلمات و نغمه‌ها، بر مهارت كلامي بيمار مي‌افزايد و روند كاهش قواي ذهني و حافظة او را ك‍ُند مي‌سازد.
    موسيقي‌درماني در بيماري آلزايمر، عمدتاً با توجه به رفتارهاي فرد برنامه‌ريزي مي‌شود.
    موسيقي‌درماني عمدتاً براي افرادي كه در آن‌ها نشانه‌هاي اوتيم (درخودماندگي) ، بيماري رواني و اختلالات رشد، ديده مي‌شوند، مناسب است. افراد مبتلا به بيماري زوال عقل، اين ظرفيت را ندارند. آن‌ها نمي‌توانند رفتار خود را براي مدتي طولاني عوض كنند. در مورد اين بيماران، درمانگر ناچار است آن‌قدر انعطاف‌ به خرج دهد كه بيمار مهار كارش را به دست او بسپارد.
    گاهي اوقات، سكوت بهترين درمان براي بيماران مبتلا به آلزايمر است، زيرا بيش از حد لزوم با انواع موسيقي، تحريك شده‌اند. مهم‌ترين اصل در درمان بيماران مبتلا به آلزايمر يا انواع ديگر بيماري زوال عقل اين است كه هرگز اين نكته را از ياد نبريم كه آن‌ها هنوز انسان هستند.
    موسيقي‌درماني حتي هنگامي كه بيمار مبتلا به آلزايمر در مقابل ساير درمان‌ها مقاومت به خرج مي‌دهد، چاره‌ساز است، زيرا موسيقي نوعي تحريك حسي است كه موجب واكنشي مبتني بر آشنايي، قابليت پيش‌بيني و احساس اطمينان خاطر مي‌شود.
    كار يك موسيقي‌درمانگر چيست؟
    موسيقي‌درمانگر پس از آنكه توانايي‌ها و نياز هريك از بيماران را ارزيابي كرد، درماني را با اهداف شخصي طراحي مي‌كند. موسيق ي‌درمانگرها، هم از راهكارهاي مبتني بر كلام استفاده مي‌كنند و هم به درمان‌هاي مبتني
    بر نواختن ساز، مي‌پردازند. هدف آن‌ها در هر دو مورد، تسهيل تغييراتي است كه به كيفيت زندگي منجر مي‌شود. آن‌ها گاهي همراه بيماران خود، قطعاتي را به‌ صورت بداهه مي‌سازند و يا گروهي را كه مشغول نواختن ساز هستند، همراهي مي‌كنند، براي نوازندگان راهنما دستورالعمل تهيه مي‌كنند، فعاليت‌هاي موسيقايي و حركات موزون را هدايت مي‌كنند و يا فرصت‌هاي مناسب براي گوش دادن به موسيقي را براي بيماران فراهم مي‌آورند. موسيقي‌درمانگرها معمولاً عضو تيم‌هاي مراقبت بهداشتي داخل مجموعه‌هاي پزشكي هستند و برنامه‌هاي ويژه‌اي را براي افرادي با نيازهاي مستمر تدارك مي‌بينند كه از ساعات فراغت آن‌ها آغاز مي‌شود و تمام برنامه‌هاي روزانه آن‌ها را تشكيل مي‌دهد.
    موسيقي‌درمانگرها خدمات و مهارت‌هاي خود را در خانه‌هاي سالمندان، مراكز مراقبت از ميان‌سالان، بيمارستان‌هاي بازپروري، اقامتگاه‌هاي افراد و بيماران خاص، بيمارستان‌ها، مراكز روزانه مراقبت از بزرگ‌سالان، مراكز درمان‌هاي رواني و ساير مكان‌هاي مربوط ارائه مي‌كنند.
    بعضي از آژانس‌هاي خدماتي نيز براي كار با بيماران و افرادي كه در خانه تحت مراقبت هستند، از موسيقي‌درمانگرها استفاده مي‌كنند. بعضي از موسيقي‌درمانگرها هم براي خود كار مي‌كنند و هروقت افراد و گروه‌هاي موسيقي‌درماني به خدمات آن‌ها نياز داشته باشند، بر اساس قرارداد با آن‌ها همكاري مي‌كنند.
    هنگامي كه موسيقي‌درمانگر با يك فرد يا گروه كار مي‌كند، ممكن است در كوتاه‌مدت واكنش مناسب از بيمار دريافت كند و يا ناچار باشد مدتي صبر كند تا نتيجه كارش را ببيند.
    موسيقي‌درماني، فرصت‌هاي زير را براي بيمار مبتلا به آلزايمر فراهم مي‌آورد:
    به او كمك مي‌كند تا حافظه‌اش را به دست آورد و از زندگي خود رضايت پيدا كند.
    تغييرات مثبتي در روحيه و عواطف و احساسات او پديد مي‌آيد.
    احساس كنترل بر زندگي از طريق تجربه‌هاي موفقيت‌آميز.
    آگاهي از خود و از محيط كه در پي افزايش توجه به موسيقي پيش مي‌آيد.
    كاهش نگراني و اضطراب در سالمندان و مراقبان آن‌ها.
    استفاده از شيوه‌اي غيردارويي براي كاهش درد و ناراحتي.
    ايجاد انگيزش در فرد، زماني كه هيچ شيوه ديگري تأثير ندارد.
    فعاليت‌هاي ريتميك و مستمر در حركات موزون يا فصاحت بيان در جهت بازسازي هماهنگي‌هاي جسمي.
    آشنايي و صميميت عاطفي به هنگامي كه همسر و خانواده در تجربه‌هاي موسيقايي خلا‌ّق در كنار بيمار به فعاليت مي‌پردازند.
    تعامل اجتماعي با مراقبان و خانواده‌ها.
    موسيقي‌درماني چگونه مي‌تواند به خانواده‌ها كمك كند؟
    تعيين چهارچوبي منطقي براي كسب تجربه و لذت به‌ عنوان زوج يا خانواده.
    صرف وقت معنادار در كنار يكديگر به شيوه‌اي مثبت و خلا‌ّقانه.
    استراحت و آرامش براي تمام اعضاي خانواده.
    انگيزش براي تقويت پيوندهاي خانوادگي.
    احساس اتحاد و آشنايي براي اعضاي خانواده از طريق تعامل كلامي يا غيركلامي.
    ايجاد محيطي امن و آرام براي مراقبان بيماران.
    فايده موسيقي‌درماني در مورد يك بيمار مبتلا به آلزايمر چيست؟
    زن مردي كه مبتلا به آلزايمر شديد بود، مي‌گفت: «هنگامي كه يك موسيقي‌درمان از من خواست كه براي شوهرم آواز بخوانم، ابتدا بسيار حيرت كردم. شوهر من سال‌ها بود كه از بيماري آلزايمر رنج مي‌برد و وقتي برايش آواز خواندم، جوري كه انگار مرا شناخت، نگاهم كرد. در آخرين روز زندگي‌اش هم وقتي ترانه‌اي قديمي و خاطره‌انگيز را برايش خواندم، چشم‌هايش را باز كرد و به من لبخند زد.
    من ساليان سال بود كه چنين گنجينه‌اي را در اختيار داشتم و نمي‌دانستم چگونه مي‌توانم از موسيقي براي ايجاد ارتباط با شوهرم استفاده كنم. لبخندي كه او در آخرين لحظه حيات به من زد، چيزي است كه تا آخر عمرم فراموش نخواهم كرد. حس مي‌كنم مي‌توانستم بارها اين لبخند را ببينم و خود را محروم كردم. اين، موسيقي‌درماني بود كه چنين خاطره زيبايي را به من داد. »
    دكتر اوليور ساكس در مقابل كميسيون پزشكي مجلس سنا كه درباره وضعيت جسمي و رواني سالمندان تشكيل جلسه داده بود، گفت: «براي هميشه با موسيقي، جوان بمانيد و همراه موسيقي، سالمندي را دلپذير و كارآمد سازيد. »
    تأثير موسيقي بر بيماري‌هاي جسمي و رواني، حيرت‌انگيز است. بارها ديده شده است كسي كه در اثر بيماري پاركينسون نمي‌تواند راه برود، با شنيدن يك موسيقي ملايم ريتميك، قادر است حركات موزون انجام دهد و بسيار بيماراني بوده‌اند كه نمي‌توانستند حرف بزنند، ولي با شنيدن يك ترانه قديمي و لالايي دوران كودكي خود، آواز خوانده‌اند. به اعتقاد دكتر اوليور ساكس، وجود و حضور موسيقي‌‌درمانگرها و گسترش اين رشته تحصيلي، در جهاني كه بيماري‌هايي چون آلزايمر، پاركينسون، روان‌پريشي و انواع امراض جسمي و رواني شايع هستند از ضرورت‌هاي اساسي است.
    آيا تحقيقات نشان مي‌دهند كه موسيقي در درمان آلزايمر، مؤثر است؟
    در تحقيقاتي كه توسط نشريات پزشكي، مراكز تحقيقاتي و مراكز پرورش موسيقي‌درمانگرها انجام پذيرفته‌اند، اين نكات به‌وضوح به چشم مي‌خورند:
    موسيقي‌درماني به‌طور مشخص از ميزان افسردگي سالمندان مي‌كاهد.
    از موسيقي مي‌توان در جهت تقويت مهارت‌هاي حسي، عاطفي و اجتماعي و نيز بهبود مهارت‌هاي زباني و كاهش مشكلات رفتاري بهره گرفت.
    موسيقي قادر است توانايي‌هاي فطري و ذاتي را در بيماران مبتلا به آلزايمر، تقويت و بازيابي كند.
    موسيقي موجب كاهش رفتارهاي پرخاشگرانه در افراد مبتلا به آلزايمر و بيماري‌هاي تحت عنوان زوال عقل مي‌شود.
    افرادي كه در مراحل آخر بيماري‌هاي زوال عقل، از جمله آلزايمر، بوده‌اند، با موسيقي ارتباط برقرار كرده و وضعيت جسمي و رواني‌شان به شكل آشكاري بهبود يافته است.
    منبع:
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  7. 6 کاربر برای این پست از Majed تشکر کرده اند:


  8. #4
    gheisar آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    1740
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    37
    نوشته ها
    177
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    9
    122 بار تشکر شده در 58 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض موسیقی درمانی


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي و درمان

    از ابتداي تاريخ، بشر از موسيقي براي شفاي بيماران استفاده مي كرده است. براي مثال؛ ريتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمي داشته است.

    ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. (منتهي تصريح مي كند كه گرچه پر كردن اوقات فراغت، امري لازم است، ليكن بايد با نوعي از موسيقي مفيد و تعالي بخش پر شود).
    فارابي موسيقي را با سه خاصيت مطرح مي ساخت: احساس انگيز، نشاط انگيز، خيال انگيز و يا تحت شرايطي هر سه خصوصيت را دارا مي باشد.

    نغمه هاي موسيقي بر حسب تركيب فواصل و ريتم داراي ارتعاشات خاصي هستند كه با تحريك ارتعاشات سلول هاي عصبي احساس و انگيزه اي را تقويت، تضعيف و يا منتقل مي سازند. اگرچه فوايد درمان با موسيقي از دوران هاي قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اينكه در قرن اخير به عنوان يك رشته تخصصي شناخته شود خوب معرفي نشده است.

    امروزه از تأثير و فوايد موسيقي در مراحل مختلف رشد و زندگي انسان (از دوره جنيني تا سالمندي) گياهان و جانوران سخن به ميان مي آيد، و از تغييرات آن بر روي سيستم هاي حسي حركتي، هيجاني-عاطفي، ترشح غدد، هوشياري و آگاهي و شناخت فرد بحث مي شود.
    به گفته پژوهشگران مركز پزشكي نيويورك، شنيدن موسيقي هاي كلاسيك و حتي موسيقي جاز موجب كاهش اضطراب و افزايش تحمل درد بيماران مي شود. (تنسي ويليامز)



    مقدمه اي بر موسيقي درماني

    شايد تا كنون مطالبي در روزنامه ها، مجلات، محل كارتان يا در بين مردم درباره „موسيقي درماني” خوانده يا شنيده باشيد. موسيقي درماني يك رشته جديدي است و فقط به مدت پنجاه سال است كه به عنوان يك تخصص كلاسيك و حرفه اي توسعه پيدا كرده است.
    بر طبق تعريفي كه „ انجمن ملي موسيقي درماني” (NAMT) ارائه داده است، موسيقي درماني عبارتست از „ كاربرد موسيقي تأمين، حفظ و بهبود سلامت جسماني و رواني در واقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است، بطوريكه موسيقي درمانگر مستقيما” در يك محيط درماني، تغييرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند...)

    به طور خلاصه در موسيقي درماني با استفاده از موسيقي، كه يك رسانه هنري خلاق است، به افرادي داراي مشكلات گوناگون، به منظور دستيابي به بهداشت رواني و جسمي آنان كمك مي شود.
    موسيقي درماني در درمان افرادي كه ناتواني هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تأخير يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و... داشته اند، به طور موفقيت آميزي جواب داده است.

    موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي كند. فنون مختلفي براي پيشبرد اين اهداف استفاده مي شود. براي مثال، آواز خواندن مي تواند به افراد مبتلا به بيماري آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدتشان را به كار اندازند، نواختن آلات موسيقي با همسالان يا درمانگر مي تواند مهارت هاي ميان فردي را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقي و رقصيدن به همراه موسيقي بيان مي كنند.

    البته موسيقي درماني فقط در خدمت افرادي كه داراي انواع مختلف ناتواني ها هستند به كار برده نمي شود، بلكه در شرايط مختلف پزشكي نيز سودمند است. از جمله كاهش فشار رواني يا درد، زايمان، توانبخشي بيماران سكته اي و مبتلايان به بيماري پايانه(بيماري هايي كه علاج ناپذيرو مرگبار هستند، مثل ايدز). مساله عمده كه در اينجا براي درمانگر مطرح است كاهش درد و تحمل آن در شيوه درمان است و يا كمك به بيمار براي دستيابي به كاركردهاي بهينه.

    موسيقي درماني رشد فزاينده اي در كشورهاي مختلف جهان و در عرض سال هاي اخير داشته است و كارهاي درماني متعددي توسط موسيقي درمانگران صورت پذيرفته است و اين امر تأكيد گرديده كه اساسا" موسيقي در درمان اشخاص مبتلا به وضعيت هاي مختلف پزشكي كارآئي بسياري دارد

    منبع: ایمیل خودم
    . . .

  9. 3 کاربر برای این پست از gheisar تشکر کرده اند:


  10. #5
    gheisar آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    1740
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    37
    نوشته ها
    177
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    9
    122 بار تشکر شده در 58 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض موسیقی درمانی چیست؟


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي درماني به معني به كار گرفتن موسيقي براي به دست آوردن شفا و سلامت جسمي و روحي است.

    طبق مطالعات مستدل و شواهد علمي يك موسيقي درمان تعليم ديده و داراي مدرك علمي معتبر مي‌تواند از روش موسيقي درماني براي نيل به اين اهداف استفاده كند.

    جلسات موسيقي درماني مي‌تواند شامل گوش دادن به موسيقي، ساختن آن و يا هر دوي آنها باشد. تا كنون تحقيقات گسترده‌اي صورت گرفته كه مشخص شود موسيقي چطور مي‌تواند موجب شفاي روحي يا جسمي افراد شود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه اين امر از دو طريق امكان‌پذير است:

    1. ريتم و تن‌هاي موسيقي مي‌تواند شما را به هيجان آورده و يا به شما آرامش دهد. موسيقي درماني مي‌تواند به كاهش ضربان قلب و فشارخون شما كمك كرده و نيز موجب افزايش توانايي شما در تفكر، يادگيري، استدلال كردن و به خاطر آوردن شود.

    2. همچنين ساختن موسيقي و آهنگ روش سالمي براي ابراز و بيان خود است.

    - موسيقي درماني براي چه منظوري به كار گرفته مي‌شود؟
    شما مي‌توانيد از روش موسيقي درماني براي كمك به سلامت روحي و جسمي خودتان استفاده كنيد. اين روش به افراد كمك مي‌كند كه خودشان را ابراز كنند، خاطرات تازه‌اي پيدا كنند و بدن و ذهنشان را از طريق ريتم، نظم و قابليت پيش‌بيني آرام كنند.

    اين روش همچنين مي‌تواند عارضه فراموشي را از راه بهبود ارتباط گيري شما با ديگران، كمك به مغز در توليد ماده آرامش دهنده ملاتونين، بهبود نحوه صحبت كردن، بهبود حافظه بلندمدت و ميان مدت درمان كرده و ترميم كند.

    به علاوه بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه موسيقي درماني به نوزادان تازه متولد شده كمك مي‌كند كه در برابر درد مقاومت كنند و همچنين گريه كودكان به كمك موسيقي كمتر مي‌شود.
    موسيقي درماني همچنين درد ناشي از درمان بيماري سرطان را كاهش مي‌دهد.

    - آيا روش موسيقي درماني يك روش ايمن و بي‌خطر است؟
    بله موسيقي درماني به عنوان روشي ايمن و بي‌خطر درنظر گرفته مي‌شود. با اين حال محققان توصيه مي‌كنند كه براي استفاده از هر نوع روش درماني جايگزين و يا تصميم براي استفاده از تركيبي از اين شيوه‌ها حتما با پزشك معالج خود مشورت كنيد.

    منبع: خبرگزاری ایسنا
    . . .

  11. کاربران زیر از gheisar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  12. #6
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.35
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض نقش موسيقي در سلامت جسم و روان


    0 Not allowed! Not allowed!
    ديپك چوپرا / مترجم: حميدرضا بلوچ / حسن هندي‌زاده


    بر اساس يافته‌هاي پژوهشگران برزيلي، گوش كردن به آثار «موتزارت» باعث مي‌شود كه واكنش بيماران در حين انجام يك‌ آزمايش خاص چشم‌پزشكي، قابل اعتمادتر باشد.
    محققان برزيلي، از سي بيمار كه چشم آن‌ها به بيماري گلوكوم يا آب سياه مبتلا بوده است، خواستند تا پيش از انجام اين آزمايش، 10 دقيقه به سونات پيانوي موتزارت گوش كنند. در همين حال سي بيمار ديگر در سكوت، منتظر انجام اين آزمايش بودند. اين تحقيق، كه نتيجه آن در مجله چشم‌پزشكي بريتانيا چاپ شده است، حاكي است كه گوش كردن به اين موسيقي، باعث شد كه بيماران گلوكومي با دقت بيشتري در اين آزمايش شركت كنند. آزمايش «توانايي خودكار چشم در تحليل تصاوير محيطي»، معمولاً در بيماران گلوكومي، روشي قابل اعتماد نيست، چون نتايج آن به دقت بيمار در انجام اين آزمايش بستگي دارد، اما بر اساس نتايج اين تحقيق، دقت بيماران پس از شنيدن يكي از آثار موتزارت، بهبود مي‌يابد.
    بسياري از اين اخبار را روزانه از سراسر جهان مي‌شنويم كه موسيقي چه آثار مثبتي بر روح و روان انسان، نباتات، حيوانات و... دارد. موسيقي و موسيقي‌دانان در دنياي امروز رهرواني مناسب براي بهداشت رواني جامعه‌اند.

    درمان با موسيقي گانداروا ـ نواهايي براي ايجاد تعادل در طبيعت

    در چند سال اخير، آيورودا نخستين روش درماني پيشرفته بر اساس موسيقي را ارائه كرده است. بيماران در كلينيك‌هاي ما، هر روز به مدت كوتاهي به نواي موسيقي گانداروا ودا ـ شاخه‌اي از ادبيات گستردة ودايي كه به «دانش الحان موسيقي» معروف است ـ گوش فرا مي‌دهند. موسيقي گانداروا قرن‌ها پيش در هند باستان پا گرفت و امروزه هنوز قواعد آن، پايه و اساسي براي راگاهاي زيبا و طولاني است كه نوازندگان هندي آن‌ها را مي‌نوازند.
    گانداروا ودا حاوي چندين تكنيك بسيار پيچيده است كه براي تغيير فيزيولوژي بدن به كار مي‌رود. موسيقي چيزي فراتر از نوايي «آرامش‌بخش» يا «مهي‍ّج» است. راستي چرا به آن گوش مي‌دهيم؟ البته به خاطر لذت، اما همه لذت‌ها به گونه‌اي بدن را تغيير مي‌دهند. معمولاً بعد از گوش كردن موسيقي باخ يا موتزارت، فشار خون خود را اندازه‌ نمي‌گيريم كه ببينيم چقدر بر ما تأثير گذاشته است ولي اگر بخواهيم فشار خون خود را پايين بياوريم آواي موسيقي كلاسيك ملايم و آهسته، داروي بسيار مؤثري است.
    موسيقي به عنوان دارو
    اين حقيقت كه موسيقي مي‌تواند نوعي شيوة درمان باشد نخستين بار در دهلي نو در كنفرانسي كه راجع به موارد استفاده كلينيك موسيقي گانداروا براي پزشكان تشكيل شده بود به ذهنم خطور كرد. در طي كنفرانس، يك خانم پزشك آيورودايي پشت تريبون رفت و اعلام كرد به جاي صحبت راجع به موسيقي گانداروا، ترجيح مي‌دهد نحوة عملكرد آن را به حض‍ّار نشان دهد.
    بر اين اساس از ما خواست كه براي چند دقيقه به آوايي كه به ويژه متعادل‌كنندة واتا بود گوش كنيم. زماني كه با آوايي تپنده و غريب شروع به خواندن ترانه‌اي دل‌فريب كرد چشمان خود را بستيم. سپس درخواست كرد هر كس نبض شخص كنارش را بگيرد. وقتي چنين كرديم متوجه شديم كه كاهش چشمگيري در ضربان نبض همه به وجود آمده است. بعد اقدام به خواندن آوازي كه ريتم تندتري داشت كرد. مجدداً براي چند دقيقه به آن گوش سپرديم و متعاقب آن نبض يكديگر را گرفتيم. ميزان نبض هر يك از ما بيشتر از حد نرمال، كه هفتاد تا هشتاد بار در دقيقه است، بود. در حقيقت، نواي موسيقي بدن ما را ماهرانه به سويي كه آن دكتر خواسته بود رهنمون ساخته بود. اين تكنيك اساسي، به همراه ده‌ها تكنيك متنوع ديگر كه منطبق با بخش‌هاي مختلف بدن هستند، دانش پزشكي گانداروا ودا را تشكيل مي‌دهند. زيربناي دانش موسيقي‌درماني، اين فرضيه است كه اصوات موزون همان ارتعاشاتي هستند كه دوشاها را به حال تعادل در مي‌آورند.
    دوشاها علاوه بر مزه‌ها، رنگ‌ها و بوها با برخي آهنگ‌هاي معين متعادل مي‌شوند و با برخي ديگر آشفته گشته و از حالت تعادل خارج مي‌گردند. نواختنِ تند يا كندِ موسيقي، تنظيم و كوك ابزار موسيقي به طريق بم يا زير و نحوة تنظيم الگوهاي موزون موسيقي، همگي تكنيك‌هايي براي تغيير واكنش شنونده هستند. متون گانداروا حاوي راگاهايي هستند كه براي اوقات مختلف صبح و ظهر و شب مناسب مي‌باشند. براي مثال، هنگامي كه واتا بر اثر مشغلة كار در ساعت چهار بعد از ظهر به اوج مي‌رسد موسيقي مي‌تواند فشار كار را كاهش داده و ما را به وضع آرام‌تري سوق دهد.
    نقل شده است كه اگر آهنگ‌هاي گانداروا به طور صحيح نواخته شد تأثيرات كيهاني بر جاي مي‌گذارد. بدن انسان به تغييراتي كه بازتاب ريتم‌هاي متغير طبيعت هستند واكنش نشان مي‌دهد. تن‌ها نبض شما نيست كه به هنگام شب آرام مي‌گيرد بلكه همه گياهان و جانوران نيز در انطباق با چرخه‌هاي شبانة خود واكنش نشان مي‌دهند. موسيقي گانداروا همه‌ آن ارتعاشات اساسي را كه از طريق طبيعت در هر لحظه به تپش در مي‌آيند در بر مي‌گيرند.
    كاربرد موسيقي گانداروا
    گانداروادرماني، بخش لاينفكي از برنامة درماني بيماران بستري در كلينيك ما مي‌باشد. براي استفاده خانگي از آن مي‌توان نوار كاست‌ها يا ديسك‌هاي فشردة موسيقي گانداروا را از طريق پست سفارش داد و در تمام مدت روز، هر سه ساعت به يكي از آن‌ها گوش داد. هر بخش سه ساعته را «ساندهيا» مي‌نامند و در هر يك از اين ساندهياها بايد به آهنگ خاصي گوش فرا داد. ساندهياها مثل نقاط قطب‌نما به يكديگر وصل مي‌شوند:
    چهار ساندهياي اصلي كه در تصوير به صورت طلوع آفتاب، ظهر، غروب و نيمه‌شب نشان داده شده‌اند نقاط عمده تغيير در چرخة روزانه هستند و تغيير و تحولاتي را كه در اين مقاطع زماني در ريتم‌هاي طبيعت رخ مي‌دهند منعكس مي‌كنند. چهار نقطة ديگرِ تغيير ريتم وجود دارد كه عبارت‌اند از: نيمة بامداد، شب و قبل از سحر. بدين ترتيب مقاطع سه ساعته از اين قرارند:
    اين مقاطع زماني تقريبي هستند و بايد به تناسب فصول سال تغيير يابند. قاعده كلي آن است كه هنگام طلوع آفتاب، آغاز نخستين ساندهيا مي‌باشد.
    درست مثل تغيير فصول سال كه دوشاهاي شما را در مقابل عدم تعادل آسيب‌پذير مي‌كند (و موجب سرماخوردگي‌هاي بهاره و حساسيت‌هاي اواخر تابستان مي‌شود) بدن شما نيز به مقاطع تغيير ريتم روزانه حساس است. همه عملكردهاي بدن در ساعات معيني از روز داراي اوج و در مواقع ديگر داراي افول هستند. موسيقي گانداروا همه اين فراز و فرودها را به جريان مستمر واحدي در انجام فعاليت تبديل كرده و نوسانات و ناهمواري‌ها را حذف مي‌نمايد. اگر سعي داريد بخوابيد اما نمي‌توانيد، به خاطر آن است كه ذهنتان هنوز درگير كارهاي نيمه‌تمام روز است. در اينجا از فقدان يك تغيير حالت آرام رنج مي‌بريد و گانداروا مي‌تواند آن را براي شما فراهم آورد.
    ده دقيقه گوش فرا سپردن به موسيقي گانداروا در مواقع زير مي‌تواند بسيار مفيد باشد:
     به عنوان بيداركننده‌اي آرام در هنگام صبح.
     بعد از صرف غذا، براي آرام كردن عمل هضم.
     به عنوان وسيله‌اي براي به خواب رفتن، درست قبل از خواب.
     در دوران نقاهت پس از بيماري.
    در مواقع گوش كردن به موسيقي بهتر است آرام بنشينيد و چشم‌هايتان را ببنديد. بگذاريد توجهتان به آرامي معطوف آهنگ شود. اگر حواستان پرت شد آن را دوباره به آرامي به روي موسيقي تمركز دهيد. وقتي كه آمادة بيدار شدن از خواب هستيد ضبط صوت را خاموش كنيد و يكي دو دقيقه در سكوت بنشينيد.
    اگر سعي داريد وزن خود را كم كنيد قبل از هر وعده غذا پنج دقيقه به موسيقي گانداروا گوش كنيد. اين كار باعث هشياري‌تان مي‌شود و به شما كمك مي‌كند تا بفهميد واقعاً چقدر گرسنه هستيد. اين موسيقي همچنين مي‌تواند در موقعي كه بر اثر اختلال واتا دچار نگراني و اضطراب هستيد مفيد واقع شود. تمركز آرام و ملايم بر موسيقي موجب آرامش و تسكين اين دوشا مي‌گردد.
    بر پاية اعتقادي سنتي گفته مي‌شود كه پخش موسيقي گانداروا، هنگامي كه حتي در اتاق حضور نداريد سودمند است. اثر متعادل‌كنندة راگاها بدون حضور شخص نيز وجود دارد ولي تأثيرش بدان حدي نيست كه شخص حضور داشته و به آن گوش مي‌دهد. اگرچه اين تأثير از ديدگاه غرب غير قابل توضيح است ولي هر كس كه در خانه‌اي قدم گذاشته باشد به طريقي مي‌فهمد كه در آنجا مردمي شاد زيسته‌اند يا غمگين. گانداروا با ظرافتي خاص، فضا را با ارتعاشات شاد انباشته مي‌سازد. براي امتحان مي‌توانيد اين موسيقي را براي چند روز متوالي بي‌وقفه در خانه خود پخش كنيد و هنگامي كه به خانه برگشتيد خود تأثير آرامش ‌بخش و هماهنگ‌كننده آن را دريابيد.
    از آنجا كه راگاها بر پايه موسيقي غرب استوار نگشته‌‌اند نوع سازها و اصوات آن‌ها براي گوش ما نا‌آشنا و غريب جلوه مي‌كنند. بعضي از افراد اين آهنگ‌ها را زيبا مي‌يابند و برخي ديگر به تدريج به آن‌ها خو مي‌گيرند. ولي اثر اين موسيقي را بايد از جنبة تأثير آن بر بدن مورد قضاوت قرار دارد. اگر با شنيدن آن احساس شادابي، سبكي و هشياري مي‌كنيد پس موسيقي كار خود را كرده است.
    چگونه گانداروا درماني را ياد بگيريم
    براي استفاده از موسيقي گانداروا به عنوان نوعي شيوة درمان خانگي كافي‌ است نوارها و ديسك‌هاي فشرده آن را توسط پست به آدرسي كه در انتهاي كتاب آمده است سفارش داده و آن‌ها را به وسيله دستگاه پخش صوت گوش كنيد. همچنين خود مي‌توانيد ياد بگيريد نوازندة گانداروا شويد. اين موسيقي در مدارس گانداروا ـ ودا كه در آمريكا، اروپا و هندوستان تأسيس شده‌اند توسط اساتيد مشهور موسيقي كلاسيك هند آموزش داده مي‌شوند. هنرآموزان، در هر سطحي از مهارت كه باشند ـ حتي مبتدي ـ مورد پذيرش قرار مي‌گيرند. علاوه بر سيتار و تابلا كه زهي و كوبه‌اي هستند مي‌توان فلوت هندي و نوعي سه‌تار به نام «وينا» را نيز در اين مدارس ياد گرفت. اين دو ساز بسيار قديمي اگر با صداي انسان همراه شود ناب‌ترين ابزار نواختن آهنگ‌هاي گانداروا محسوب مي‌گردند.

  13. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  14. #7
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.35
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي: ابزاري كهن براي سنجش كاركرد مغز
    در ايران روزگار ساسانيان، چون يك پادشاه درگذشت، از او پسري دو ساله به جاي ماند، موبدان در گزينش او به پادشاهي به ترديد ماندند كه آيا اين كودك از درستي تن و سلامت روان برخوردار است يا خير؟ و به تدبير بزرگمهر، نوزازندگان بر كنار گاهواره او نواختند و كودك با تكان دادن دست و پاي خويش ابراز شادماني كرد و بدين‌سان، به پادشاهي برگزيده شد (جوامع الحكايات؛ به نقل از كاسب، 1380). به سال 1983، كاوارد گاردنر، در كتاب با نفوذ خود، «چارچوب‌هاي ذهن»، به مفهوم‌سازي جديدي از عوامل ويژه هوشي پرداخت، كه شامل هفت توانايي زير است: هوش زباني، هوش موسيقي، هوش منطقي – رياضي، هوش فضايي، هوش بدني جنبشي، هوش ميان فردي، هوش درون فردي، بدين‌سان، يك ورزشكار يا نوازنده برجسته پيانو، با وجود آن كه در مدرسه (يا آزمون هوش) عملكرد ضعيفي دارد، هوشمند شناخته مي‌شود (مارنات، 1379). از سوي ديگر، در يك آزمون نوروسايكولوژيك با عنوان، مجموعه آزمون نوروسايكولوژيك هالستد ريتان، كه شامل هشت آزمون سنجش عملكردهاي مغزي است، بخشي با عنوان آزمون ريتم سي شور وجود دارد كه براساس آزمون توانايي موسيقي سي شور (جارويس و بارث، 1994) ساخته شده است. در اين آزمون توانايي تشخيص گذاشتن بين يك جفت صداي ريتميك و غير كلامي بررسي مي‌گردد (مارنات، 2000). نمرات كامل ممكن است نشان‌دهنده موارد زير باشد:
    - كاهش احتمال آسيب پيشروند (ريتان، 1959؛ ريتان و ولف سلون، 1994).
    - عبوري كامل پس از آسيب (ريتان، 1959؛ ريتان و ولف سلون، 1993).
    - و عملكرد ناقص ممكن است نشان دهنده: تباهي كلي بافت مغزي (گلدن، 1978).
    - آسيب گيجگاهي چپ، چنانچه نشانه‌هاي آفازيك هم مشاهده شود (ريتانو و لف سلون، 1993).
    - كاهش توجه و نقص شنوايي (مارنات، 2000) باشد.
    بخش‌هاي گوناگون مغز در تجزيه و تحليل موسيقي مشاركت دارند. نيمكره چپ مغز با شنيدن موسيقي به تجزيه و تحليل اصوات موسيقي مي‌پردازد و نميكره راست، هماهنگي و گشتالت صدا و عواطف را ادراك مي‌كند (گيثر و برادشو، 1977؛ به نقل از زاده محمدي، 1381).
    به بيان ديگر، نيمكره راست مغز در دريافت كلي پيام‌هاي موسيقي، تركيب فضايي روابط و درك و مدت فضايي موسيقي مؤثر است (اسپرينگر و روچ، 1985). زاتور (1984؛ به نقل از زاده محمدي، 1381) نيز نيمكره راست را در خواندن بدون كلام درك الگوهاي كلي بلندي صدا ساختار هارموني صداها و جنبه‌هاي غيركلامي آن مؤثر مي‌داند. به عبارت ديگر، اگر فردي راست دست، اشعار يك سرود را به آرامي و بدون ريتم و آهنگ بخواند، نيمكره چپ خود را به كار انداخته است چنانچه همين فرد بدون خواندن شعر تنها ريتم يا آهنگ آن را زمزمه كند، نيمكره راست مغز را فعال كرده است. در صورتي كه او شعر را همراه با آهنگ و ملودي بخواند – در شرايط همزمان از كلام و موسيقي – هر دو نيمكره مغزي او فعال شده است (هيلگارد و هيلگارد، 1375). ضايعه در لوب گيجگاهي غالب، موسيقي پريشي ناميده مي‌شود كه شامل ناتواني در ناميدن نشانه‌هاي موسيقي ويا خواند و نوشتن موسيقي است و ضايعه در لوب گيجگاهي غير غالب شامل عدم توانايي در تشخيص ملودي‌ها و ساير كيفيات غير لغوي موسيقي است (هارميون، 1994). بدين‌سان، به ارتباط تنگاتنگ موسيقي با عملكردهاي مغزي پي مي‌بريم و مي‌توان از آن در جهت سنجش، پرورش و تقويت توانش‌هاي مغزي، استفاده نماييم.
    منابع
    1- زاده محمدي، علي (1381). «كاركردهاي موسيقي درماني در روانپزشكي، پزشكي و روانشناسي» تهران؛ انتشارات اسرار دانش.
    2- كمپ بل، ران (1380). «اعجاز موسيقي» ترجمه منيژه بهزاد، با مقدمه كاسبي، تهران؛ نشر محمد.
    3- مارنات، گري گراث (1379). «راهنماي سنجش رواني» ج اول، ترجمه حسن پاشا شريفي و محمدرضا نيكخو، تهران: انتشارات رشد.
    4- هيلگارد، ارنست و هيلگارد، ژوزنين (1375). «كاربرد هيپنوتيزم در تسكين درد» ترجمه رضا جماليان؛ چاپ آشنا.
    5- هارميون (1994). «بيماري‌هاي اعصاب» ترجمه فرهاد اسلامي، تهران: انتشارات حيان.
    6- Reitan, R. M. (1959). „The comparative effects of brain damage on the Halstead impairment index and the Wechsler-Bellevue scale” Journal of Clinical Psychology, 15, 281-285.
    7- Rietan, R. M., Wolfson, D. (1993). „The Halstead-Reitan Neuropsychological test battery: Theory and clinical Interpretation (2nd. ed)”, Tueson Neuropsychology Press.
    8- Golden, C. J. (19878). „Diagnosis and Rehabilitation in Neuropsychology”, Spring field: Thomas.
    9- Groth-, G. (2000). „Neuropsychological Assessment Clinical Practice”. John Wiley & Sons, inc.
    10- Jarvis, P. E., Barth, J. F. (1994). The Helstead-Reitan Neuropsychological battery: Aguide to interpretation and clinical applications. Odessa, FL: Psychological Assessment Resources.
    تهيه كننده خبر: متين نصري

  15. 2 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  16. #8
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خیلی جالب بود آریان جان...

    ولی من به یه نتیجه دیگه هم رسیدم..

    من در موقع انجام دادن کارهام حتما موسیقی گوش میدم... تو 1 ساعت اول خیلی از تمرکزم رو میگیره.. چون همش ذهنم درگیر آهنگ میشه تا یه وقت یه جاییش از دستم در نره.. اما بعد از 1 ساعت چنان تمرکزی رئوی موضوع میکنم که شده 7 ساعت اون کار رو انجام دادم و فکر کردم 2 ساعت هم نشده
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  17. 2 کاربر برای این پست از Majed تشکر کرده اند:


  18. #9
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.35
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فكر ميكنم موسيقي چون داراي ريتم است مانند حركت يكنواخت پاندول ساعت توي 1 ساعت اول آرام آرام تمامي مغز را در دست خودش ميگيره و محتويات روزمره ومتفرقه را از مغز تهي ميكنه ،و پس از آن افكار پراكنده همه از انديشه هاي ما بيرون رفته و اگر كاري را شروع كنيم ذهن تخليه شده ي ما ،از پتانسيل بالايي جهت نمركز روي مطلب جديد برخورداره.

  19. کاربران زیر از arian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #10
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.27
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض تاثیر موسیقی بر روی قلب


    0 Not allowed! Not allowed!
    یادگیری و نواختن ساز میتواند میتواند تاثیرات مثبتی را بر روی قلب داشته باشد؛ محققان ایتالیایی و انگلیسی در یک سری از ازمایشات دست به مقایسه میان افراد موزیسین و غیر موزیسن تاثیر موسیقی در سبکهای مختلف همچون آثار کلاسیک مانند قطعات بتهوون و یا حتی موسیقی تکنو نمودند.

    در طی این تحقیق محققان متوجه شدند سرعت و ریتم قطعه بسیار تاثیر برانگیزتر از سبک قطعه میباشد.

    این آزمایش بر روی بیست و چهار نفر انجام شد و جالب این بود که در میان این عده تاثیر سرعت قطعات بر اشخاصی که موسیقی کار می کرده اند بیش از دیگران بود چرا که این عده یاد گرفته بودند تا همراه با قطعه و در بین جملات مختلف تنفس نمایند که یکی از عادتهای معمول در میان نوازندگان میباشد.

    این دانشمندان که اعضای آن از دانشگاه های پاویا و آکسفورد به این 24 نفر زن و مرد قبل و در هنگام پخش قطعات شیوه و سیکل تنفسی را یاد داند؛ نصف این افراد نوازندگانی بودند که اکثر بمدت هفت سال و یا بیش از آن سازهایی همچون ویلون - پیانو - فلوت - کلارینت و غیره مینواختند و بقیه کسانی بودند که هیچ سابقه آموزش موسیقی و نوازندگی نداشته بودند.

    هر کدام از این افراد به مدت کوتاهی(دو دقیقه) و بر حسب اتفاق به نوعی از موسیقی گوش میداد و در ادامه چهار دقیقه موسیقی یکسان برای تمامی افراد پخش میشد و دو دقیقه هم استراحت مابین هر یک از این مراحل برای شرکت کنندگان وجود داشت.

    از جمله موسیقی هایی که در این آزمایش برای شرکت کنندگان انخاب شده بود میتوان به سمفونی شماره 9 بتهوون - چهار فصل ویوالدی - قطعه ای از آنتون وبرن و گروه Red Hot Chili Peppers و همچنین قطعاتی از موسیقی تکنو و رپ نیز وجود داشت که هر یک از این قطعات از سرعت مشخصی برخوردار بود مثلا انتخاب قسمت سریع از چهار فصل ویوالدی و همچنین قطعاتی که از ریتمهای مختلف و ترکیبی شامل شده بود باعث بالا رفتن تنفس میشدند و این ارتباطی به سبک موسیقی نداشت بلکه چه در قطعات سریع کلاسیک و چه تکنو این تاثیر مشابه بود.

    قطعات آرام و تفکر برانگیز بر خلاف قطعات سریع موجب پایین آمدن ضربان قلب می شد و آرامش را میشد بوضوح در هنگام استراحت میان قطعات (دو دقیقه) در شنونده مشاهده نمود.

    اما تاثیر این آزمایشات بر روی افرادی که نوازنده بودند بسیار بیشتر از افراد عامی بود. محققان متوجه شدند که تاثیر ریتم و سرعت آرام و همچنین سکوت و توقف پس از آن میتواند در جلوگیری از حملات و دردهای قلبی بسیار مفید باشد.

    دکتر Luciano Bernadi و پرفسور Peter Sleight در این مورد بیان میدارند که:
    انتخاب موسیقی مناسب با سرعت های متناوب (سریع - کند) و سپس توقف و استراحت میتواند در ادامه آرامش را برای شخص بوجود آورد. دکتر Charmaine Griffithsسخنگوی بنیاد قلب انگلیس(BHF) در این باره میگوید:
    این تحقیق کوچک در این زمینه موجب شد تا دانشمندان این مرکز متوجه بشوند که چقدر حالات و احساسات مثبت و خوشایند میتواند در تندرستی یک فرد تاثیر داشته باشد. محققان این مرکر اخیرا توانستند نشان دهند که احساسات و رفتار یک انسان چقدر در سلامتی وی تاثیر دارد.

    انسانها به شیوه های مختلفی آرامش کسب می نمایند میتواند برای برخی گوش دادن به موسیقی باشد در حالیکه برای عده ای دیگر میتواند این آرامش خواندن کتاب و یا حتی قدم زدن باشد. عده ای با موسیقی موزارت آرامش بدست می آورند و عده ای دیگر با موسیقی مدونا و محتمل میباشد که هر شخصی با سبکی خاص از موسیقی کسب آرامش نماید.

    همچنین از دیگر یافته های این محققان این بود که موسیقی میتواند استرس ها و تنشهای بدن را از بین ببرد و باعث شود تا فعالیتهای ورزشی افراد نیز بالاتر رود و حتی از سوی دیگر بر رفتارهای حیوانات از جمله گیاهان و حیوانات تاثیر مثبت بگذارد که این تاثیر بر انسان کاملا مشخص شده است.
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  21. 3 کاربر برای این پست از akanani تشکر کرده اند:


  22. #11
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.27
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض موسیقی بهبودی از سکته مغزی را تسریع می‌کند


    0 Not allowed! Not allowed!
    یک دوز روزانه ملودی‌های پاپ، موسیقی کلاسیک یا جاز مورد علاقه یک فرد می‌تواند بهبودی او را از ناتوانی‌های ناشی از سکته مغزی تسریع بخشد.
    به گزارش خبرگزاری فرانسه بر اساس این بررسی که در فنلاند انجام شد هنگامی بیماران دچار [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]برای چند ساعت در روز به موسیقی گوش کردند، حافظه کلامی و فراخنای توجه آنها به طور قابل‌توجهی نسبت به بیمارانی که یا تحریک موسیقیایی دریافت نکرده بودند یا تنها به خواندن داستان با صدای بلند گوش داده بودند، بهبود پیدا کرد.
    همچنین افرادی که به در معرض موسیقی قرار گرفته بودند، نسبت به دو گروه دیگر افسردگی کمتری را تجربه کردند.
    دکتر تپو سارکامو، متخصص علوم اعصاب در دانشگاه هلسینکی و سرپرست این تحقیق گفت سه ماه پس از سکته مغزی، حافظه کلامی در گوش‌دهندگان به موسیقی 60 درصد، در گوش‌دهندگان به کتاب‌ صوتی 18 درصد و در افرادی که به چیزی گوش نمی‌دادند 29 درصد تشدید شده بود.
    بر اساس نتایج این بررسی که در نشریه Brain منتشر شده است، این تفاوت‌های بین این گروه‌ها پس از شش ماه نیز وجود داشت.
    یافته سارکامو و همکارانش تاییدکننده مجموعه فزاینده‌ای از پژوهش‌هاست که منافع موسیقی و موسیقی‌درمانی را برای بیماری‌هایی از جمله اوتیسم، اسکیزوفرنی و زوال عقل (دمانس) نشان داده‌اند.
    اما برای اولین بار است که اثرات مثبت موسیقی در مورد مبتلایان به آسیب‌های مغزی مانند سکته مغزی نشان داده می‌شود.
    سارکامو دراین باره گفت: „گوش‌دادن روزانه به موسیقی در مراحل اولیه بهبودی از سکته مغزی شیوه‌ ارزشمندی برای افزودن به درمان این بیماران است، به خصوص اگر سایر اشکال فعال بازتوانی هنوز در دسترس نباشد.”
    در این تحقیق شصت بیمار که دچار سکته مغزی در شریان‌های راست یا چپ مغز شده بودند، به سه گروه تقسیم شده بودند: گروهی روزانه دست کم دو ساعت به موسیقی‌هایی که خودشان انتخاب کرده بودند و ترانه ٱنها را می‌فهمیدند گوش می‌دادند، گروهی به کتاب‌های صوتی گوش می‌‌کردند و گروهی به چیزی گوش نمی‌دادند. این افراد سپس مورد آزمون‌های روانشناختی و شناختی قرار گرفته بودند.
    سارکامو سه سازو کار احتمالی برای این تاثیر ملودی و ترانه بر مغز را برمی‌شمارد.
    یکی تشدید تحریک بخشی از مغز که در احساسات لذت و پاداش دخیل است و با آزادی دوپامین – یک هورمون و یک ناقل عصبی- تحریک می‌شود. پژوهش‌های قبلی نشان داده‌‌اند که افزایش دوپامین هوشیاری، سرعت پردازش اطلاعات، میزان توجه و حافظه را در انسان‌های سالم تشدید می‌کند.
    موسیقی هچنین ممکن است به طور مستقیم مناطق آسیب‌دیده مغز و نیز سازوکارهای کلی‌تر مربوط به „انعطاف‌پذیری مغزی” (brain plasticity) - توانایی مغز برای ترمیم و تجدید شبکه‌های عصبی‌‌اش پس از آسیب - را تحریک کند.
    البته سارکامو گوشزد می‌ کند پیش از این که موسیقی به طور نظام‌مند در درمان‌های توانبخشی بیماران سکته مغزی تلفیق شود، این نتایج باید در کارآزمایی‌های بالینی بزرگتر تکرار شود. او می‌افزاید که گوش‌دادن به موسیقی ممکن است برای همه بیماران سکته مغزی موثر نباشد.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  23. #12
    Khashayar آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    3230
    تاریخ عضویت
    May 2006
    نوشته ها
    1,434
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,349
    8,853 بار تشکر شده در 1,494 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    رویکردهای گوناگون موسیقی درمانی
    مهم ترین عناصر تشکیل دهنده موسیقی عبارتند از : ریتم (ضرباهنگ) و ملودی (آهنگ) ، که آهنگساز از طریق آن ها ایده ها و احساسات خود را منتقل می کند . در انتخاب موسیقی مناسب برای هر فرد و هر جمعیت ، می توان به عناصر ساختاری موسیقی توجه کرد . در یک برخورد تحلیلی می توان به اثرات روان شناختی ِ ریتم ها ، ملودی ها ، فرم و ارکستراسیون (انتخاب سازها) موسیقی پرداخت. در برخی موسیقی های عوامانه و بازاری ممکن است تاثیرات برخی عناصر ، متضاد برخی دیگر باشد . مثلا یک ریتم تند و انرژی زا با یک ملودی و آواز محزون همراه شده و از همین رو می تواند شنونده را دچار احساس سردرگمی و کلافگی نماید . در بررسی ترکیبی و کل نگرانه ی ِ موسیقی به ایده ها و احساسات حاصل از آن توجه می شود ، به این تاثیر „تم” گفته می شود .

    شیوه های موسیقی درمانی

    به طور کلی موسیقی درمانی به دو صورت فعال و غیر فعال انجام می گیرد . موسیقی درمانی ِ غیرفعال از طریق شنیدن موسیقی های تجویز شده ، بر اساس ویژگی های روانی یا جسمانی اعمال می شود ، در حالی که در موسیقی درمانی ِ فعال ، فرد در تولید موسیقی ، نواختن ساز ، هم سرایی یا آواگری نقش دارد و حرکات موزون یا تصویرسازی روانی ِ هدایت شده حین موسیقی اجرا می کند .
    علاوه بر دو شیوه فوق ، از موسیقی درمانی در ایجاد ارتباط موثر بین درمان گر و مراجع ، به عنوان عامل تسهیل گر یا ساختاری در رویکرد های مختلف روان درمانی و نیز بازخورد زیستی ، استفاده می شود .

    ملاک های تجویز موسیقی
    برای تجویز موسیقی نمی توان ملاک هایی دقیق و کمّی قایل شد یا با یک سری دستورالعمل ها و پرسش های محدود به طور قاطع ، موسیقی اختصاصی یک فرد ، یک بیماری یا یک سیستم حیاتی را تعیین نمود ، زیرا مانند دیگر درمان های بالینی ، نیاز به مهارت بالینی در شناخت تفاوت های فردی ، مسایل فرد و البته ارائه ی ِ برنامه ی ِ موسیقایی ِ مناسب توسط موسیقی درمان گر دارد .
    در تجویز موسیقی به طور سنتی ، شناخت طبع فرد یا چاکرایی (کانون انرژی) که از نظم خارج شده و حتی طالع فرد در نظر گرفته می شود ولی در روش های جدید بیشتر از شرح حال بالینی ، شناخت رگه های شخصیتی فرد و مشکلات جسمی و روانی اش استفاده می شود . برخی موسیقی ها تداعی گر تجربیات و هیجانات خاصی برای فرد می باشند یا با برخی زمینه های فرهنگی ارتباطی عمیق دارند ولی صرف نظر از این شرطی شدگی ها ، موسیقی زبانی بسیار انتزاعی ، جهانی و غیر شرطی برای ارتباط بالینی است ، چرا که روش هایی که با زبان سر و کار دارد – هر کلمه ای ، هر جمله ای و هر متنی – تداعی ها و تاویل های خاص خود را در زبان ، فرهنگ و فرد دارد .

    تم درمانی چیست
    نخستین بار افلاطون ، فیلسوف یونانی در کتاب „جمهوری” به طبقه بندی تم ها پرداخت. وی مقام ِ میکسولیدین را حزین ، مقام دورین و فریژین را محرک و مقام لیدین را نشاط آور ، تعریف نمود . سپس در سال 1918 اواسلیوس ، تم ها را به چهار گروه تقویتی tonic ، محرک simulative ، آرام بخش sedative ، و خواب آور narcotic ، طبقه بندی نمود . در ایران نیز برای نخستین بار ، آزاده محمدی در سال 1381 بر اساس حالت های روان شناختی و تاثیرات عاطفی ، تم های موسیقی را به هفت گروه زیر تقسیم نمود :
    آرام بخش ، فرح بخش ، حزین ، هیجانی (هیستریکال) ، نیروبخش ، شیدایی ، و خواب آور (سبک ساز) .
    با یک بازنگری بر طبقه بندی های ذکر شده ، با در نظر داشتن اصول روان شناختی و بررسی ساختاری انواع موسیقی ، طبقه بندی زیر به عنوان تم های درمانی ِ بنیادین ، پیشنهاد می شود :
    1- تم های آرام ساز Relaxation themes
    2- تم های خُلق ساز Mood making themes
    3- تم های جسمانی ساز somatiazation themes

    بنابراین تعریف تم درمانی در واقع تجویز موسیقی بر اساس تم و تاثیر احساسی و شناختی ِ موسیقی است. در زیر به ویژگی های موسیقایی و روان شناختی هر یک از تم های بنیادین و موارد عمومی تجویز آنها اشاره می شود .

    تم های آرام ساز
    تم های آرام ساز دارای ریتم و ملودی ساده و یکنواخت بوده و حداقل القای خلق را دارا می باشند . تحریک کننده و مهیج نیستند . به عبارت دیگر ، از لحاظ هیجانی و عاطفی تقریبا خنثی است. تاثیرات روانی حرکتی در آنها اندک بوده و بیشتر در سطح شناخت اثر می گذارند .
    در موسیقی جهان آثار بسیاری به ویژه در موسیقی های الکترونیک مانند بسیاری از آثار کیتارو ، ونجلیس و قطعات ارکسترهای پاپ مانند جاز ملایم ، دارای تم آرام بخش هستند . بسیاری از تک نوازی ها نیز تاثیر آرام بخش دارند . برخی از آثار کلاسیک غربی به ویژه سبک های باروک نیز مناسب می باشند .
    موسیقی دستگاهی ایران ، به دلیل القاء خلق چندان مناسب این کاربرد نیست ، اما از این میان برخی از قطعات ماهور تم آرام بخش دارند . موسیقی های آرام ساز برای مطالعه ، رانندگی ، و محل کار می تواند مفید باشد . یکی از تقسیمات فرعی ِ تم های آرام ساز ، تم های خلسه ساز Trance-Making Themes است. از آنجا که خلسه در واقع نوعی آرامش پیشرونده و ناب تر است ، این تم ها نیز آرامشی عمیق تر و ناب تر را ایجاد می کنند . تم های آرام ساز ، با محدود کردن میدان توجه ، تاثیر بر امواج مغزی و کاهش ضربان قلب و تنفس ، حالتی از سبکی و خلسه به همراه آرامش عمیق را ایجاد می کند . به همین دلیل مناسب رانندگی و مطالعه نمی باشد و از آن می توان برای کاهش اضطراب ، بی خوابی و ایجاد حالت هیپنوتیزم ، آرام سازی و تمرینات مراقبه استفاده کرد . موسیقی های سماعی (دف همراه ساز) که ریتمی یکنواخت و یا چرخشی دارند ، برای ایجاد خلسه مناسبند .

    تم های خُلق ساز

    این تم ها دارای ریتم و ملودی غنی و متنوع هستند به طوری که منجر به القای خلق هایی همچون غم blue یا سرخوشی Elation می گردند. بسیاری از قطعات موسیقی اصیل ایرانی دارای چنین ویژگی هستند . با شنیدن این تم ها ، یک حالت خلقی ، بسته به نوع و شرایط روان شناختی شنونده ، ایجاد می گردد . موسیقی اغلب ِ فیلم ها نیز دارای ویژگی های خلق ساز می باشند . قطعات موسیقی اصیل ایرانی ، با آن که دارای ویژگی های تم های خلق ساز هستند ، اما گاه به دلیل تنظیم های خاص ، همچون تنظیم های الکترونیک ، برای شنونده ایرانی خاصیت آراتم ساز دارند – مثل پاییز در نیزار (جمشید عندلیبی – نی و پیانو و موسیقی الکترونیک) – تم های خلق ساز دارای طیف وسیعی از آرام ساز تا جسمانی ساز هستند . کرانه آرام ساز آنها دارای حالتی خلسه ساز و کرانه جسمانی ساز آنها ، تم های نمایشی را به وجود می آورند .

    تم های جسمانی ساز

    این تم ها دارای ریتم و ملودی های بسیار متنوع و اغلب دینامیک قوی و تمپوی تند بوده ، به طوری که شنونده را به انجام حرکات بدنی وا می دارد ، تاثیرات روانی حرکتی و اتونومیک آن ها بالا است. این تم ها در سطح بدن عمل می کنند . در استفاده از این تم ها باید به عامل زمان و شرایط روان شناختی شنونده توجه گردد . به طوری که یک تم جسمانی ساز به هنگام خواب ممکن است علاوه بر بی خوابی منجر به سر دردهای تنشی گردد .
    یکی از تقسیمات فرعی این تم ، تم های نیرو ساز Force – Making Themes می باشد که در آن ها ، عامل ریتم و دینامیک اهمیت ویژه ای دارد و اغلب برای فعّالیت های ورزشی مناسب است. از دیگر تقسیمات فرعی تم های جسمانی ساز ، تم های نمایشی Hysteroid Themes می باشد که در واقع یک تم ترکیبی است ، زیرا دارای عناصری از تم خلق ساز می باشد . انواع موسیقی های شش هشتم ایرانی ، راک و ... دارای چنین حالاتی هستند . یکی از کاربردهای تم های جسمانی ساز ، در صورت استفاده مناسب ، تخلیه هیجانات است.

    جایگاه علمی و عملی موسیقی درمانی

    در طبقه بندی های سازمان بهداشت جهانی WHO و انستیتو سلامت ملی آمریکا NIH از درمان های مکمل و جایگزین CAM ، موسیقی درمانی به عنوان یکی از روش های هماهنگ سازی ذهن – بدن قرار گرفته است. ویژگی های این گروه از روش های درمانی ، کل نگری ، درمان فرد – محور (و نه بیماری محور) ، تاکید بر شیوه زندگی ، ارتباط و یگانگی با طبیعت و توجه به ابعاد معنایی سلامت است.
    در پژوهش های علمی بسیاری اثر بخشی موسیقی در درمان اختلالات شناختی – رفتاری مانند اضطراب ، افسردگی ، بیش فعالی ، اوتیسم ، ناتوانی یادگیری ، اختلالات گفتاری ، روان پریشی و عقب ماندگی ذهنی و نیز مشکلات جسمانی مانند سر دردهای میگرنی و تنشی ، درد مزمن ، ناراحتی های تنفسی ، بیماری های عروق کرونر قلب ، فشار خون بالا ، تهوع ناشی از شیمی درمانی و همچنین در تسهیل زایمان و القاء بی حسی و بیهوشی ، به اثبات رسیده است.
    ...
    انسانها یا ...
    من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است...
    فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگو مگو می کنند.


    وبلاگ شخصی خشایار (من)

    کمپین مبارزه با دانلود غیر قانونی آثار هنری


  24. 4 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:


  25. #13
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي دارويي شفابخش و دلپذير

    موسيقي روي غده هيپوفيز تاثير مي گذارد



    موسيقي زباني بين المللي است و روي تمامي ابعاد وجود انسان تاثير مي گذارد. ابزاري براي ارتباط با ديگران است. دارويي شفابخش و در عين حال دلپذير است. علوم مدرن و دانش پزشكي دوباره به قدرت شفابخشي موسيقي پي برده اند. موسيقي درماني به معناي به كارگيري موسيقي در حرفه درماني به منظور رفع نيازهاي اشخاص در زمينه هاي سلامتي فيزيكي و ذهني، شادابي و همچنين كاربرد آن در آموزش تخصصي است و سير تكاملي خود را طي مي كند. اين شيوه در دنياي غرب به عنوان يك روش درماني تاييد شده و حتي كاربرد آن در معالجات پزشكي سنتي نيز ديده مي شود. مي گويند موسيقي روي غده هيپوفيز تاثير مي گذارد كه ترشحات آن سيستم عصبي و در نتيجه گردش خون را تحت تاثير قرار مي دهد. براي شفابخشي از طريق موسيقي لازم است سلول هاي بدن را با آن به ارتعاش در آوريم. به اين ترتيب حالات هوشياري تا حدود زيادي در افراد دستخوش تغيير مي گردند. اگر موسيقي به شيوه اي صحيح به كار گرفته شود، افراد مي توانند استراحت كرده و دوباره طراوت و انرژي خود را بدست آورند. حتي در طول زمان كار، موسيقي ملايم در بهبود جريان كار بسيار موثر است.

    بر گرفته شده از روزنامه آسيا
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  26. 3 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  27. #14
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    9194
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    40
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    139
    136 بار تشکر شده در 38 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ابن سینا و موسیقی

    ابن سینا سه کتاب موسیقی دو عدد به زبان عربی و یکی به زبان فارسی دارد
    حسین ابن سینا ابن عبدالله معروف به ابن سینا دانشمند، فیلسوف و پزشک بزرگ قرن چهار و پنجم هجری قمری از بزرگان و علمای موسیقیدان زمان خود بوده است. او مباحث اصلی موسیقی را با نهایت دقت تشریح نموده و در این مباحث پیرو فارابی میباشد، عقاید او را تشریح میکند و در بسیاری موارد دارای ابداعات و ابتکار است.
    ابن سینا در تالیفات موسیقی خود در مباحث گوناگون وارد شده و آنها را مختصر، مفید و با دلا یل منطقی بیان کرده که نتنها به اصول فیزیکی و ریاضی تکیه میکند بلکه دامنه بحث را به فلسفه و علم النفس نیز میکشاند.
    تالیفات موسیقی ابن سینا : ابن سینا سه کتاب موسیقی دو عدد به زبان عربی و یکی به زبان فارسی دارد که از همه مبسوط تر و مهم تر بیست هزار کلمه از فصل دوازدهم از بخش ریاضی کتاب الشفا و بعدی سه هزار کلمه در کتاب النجات است که خلاصه ای از همان کتاب شفا است و سومی به فارسی در کتاب دانش نامه که خلاصه ای از کتاب النجات است. از کتاب دانشنامه دو نسخه خطی در موزه بریتانیا است و از „شفا” هفده نسخه خطی به این قرار موجود است: یکی در کتابخانه سپهسالار، دو نسخه در کتابخانه مجلس، یک نسخه در کتابخانه حاج سید نصر الله تقوی، دو نسخه در کتابخانه مشکوه، یکی در کتابخانه استان رضوی، دو نسخه در کتابخانه بودلیان اکسفورد، یک نسخه در مکتب هندی لندن، یک نسخه دیگر در جامعه لید در هند، یک نسخه در کتابخانه جون رایلندز در منچستر، دو نسخه در کتابخانه مصری در قاهره، یک نسخه در کتابخانه جمعیه الملکیه السیویه در لندن و بالاخره یکی هم در کتابخانه اوبسالا در سوئد.
    موسیقی شفای ابن سینا : این کتاب شامل شش بخش به قرار زیر است :
    بخش اول ، 5 فصل به این ترتیب : 1 - مقدمه درباره روش تحقیق و تعریف صدا، 2 - تعریف موسیقی و علل ایجاد صوت و زیر و بمی وعلل آن، 3 - شناسایی ابعاد موسیقی ، 4 - ابعاد ملایم مرتبه اول، 5 - ابعاد ملایم مرتبه دوم
    بخش دوم ، 2 فصل به این ترتیب : 1 - جمع و تفریق اعداد، 2 - مضاعف و نصف کردن ابعاد
    بخش سوم ، 3 فصل به این ترتیب : 1 - راجع به اجناس، 2 - شماره اجناس، 3 - اجناس قوی
    بخش چهارم ، 2 فصل به این ترتیب : 1 - جمع یا دستگاه، 2 - ایجاد اهنگ از نت های موسیقی
    بخش پنجم ، 5 فصل به این ترتیب : 1 - نت های موسیقی، 2 - علم اوزان، 3 - وزن خوانی، 4 - اوزان چهار تایی و پنج تایی و شش تایی و اوزان معمولی، 5 - شعر و اوزان شعری
    بخش ششم ، 2 فصل به این ترتیب : 1 - ترکیب یا تالیف آهنگ، 2 - اسباب های موسیقی

  28. 2 کاربر برای این پست از هما تشکر کرده اند:


  29. #15
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    9194
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    40
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    139
    136 بار تشکر شده در 38 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    موسيقي درماني و تاثير آن در درمان بيماريها
    ________________________________________
    در دنياي پرشتاب امروز، دنيايي كه بدخوابي، استرس و سبك زندگي شتاب زده امري عادي محسوب مي‌شود، „موسيقي درماني” و به عبارتي ديگر به‌كارگيري موسيقي براي بهبود موقعيت‌هاي مختلف، رويكردي بسيار جالب مي‌تواند باشد.

    موسيقي درماني يكي از جلوه‌هاي كاربردي موسيقي در زندگي عموم است و آشنايي با اين رشته مي‌تواند استنباط و انتظار عموم از موسيقي را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوي كاربرد گسترده آن متوجه كند.

    ارتقاي درك علمي از موسيقي و ترميم فرهنگ شنيدن موسيقي باعث مي‌شود درك موسيقي از گردونه محدود احساس فراتر رود و بر فضاي گسترده و فكورانه آن افزوده شود به گونه‌اي كه فرد موسيقي را عميقا بفهمد و به خوبي در اختيار گيرد.

    موسيقي درماني در درمان افرادي كه دچار ناتواني‌هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تاخير يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و ديگر مشكلات بوده‌اند، نتيجه موفقيت‌آميزي داشته است.

    موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي‌كند و براي پيشبرد اين اهداف از شيوه‌هاي گوناگوني استفاده مي‌شود براي مثال، آواز خواندن مي‌تواند به افراد مبتلا به بيماري آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدت خود را به كار اندازند.

    نواختن آلات موسيقي با همسالان يا فرد يا افراد درمانگر، مي‌تواند مهارت‌هاي ميان فردي و يا قدرت برقراري ارتباط با ديگران را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت‌بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقي و حركات موزون و هماهنگ با موسيقي بيان مي‌كنند.

    موسيقي مي‌تواند استرس را كاهش دهد. به عنوان مثال، براي مقابله با هراس از صحبت در مقابل ديگران و ترس از روبرو شدن با شخصيت‌هاي با نفوذ مي‌توان از واكنش‌هايي كه با موسيقي راك تهييج شده است استفاده كرد.

    طبيعي است كه سليقه شخصي روي عكس‌العمل شنونده نسبت به موسيقي، اثر دارد از اين رو بايد براي استفاده بهينه از موسيقي درماني جهت كاهش تنش و استرس، سليقه شخصي افراد در نظر گرفته شود.

    هرچند استفاده از موسيقي آرامبخش يا محرك مي‌تواند در موارد مختلف مفيد باشد، اما در عين حال موسيقي داراي ظرايفي است كه عكس‌العمل‌هاي پيش بيني نشده‌اي را در بعضي افراد بيدار مي‌كند.

    به عنوان مثال موسيقي ريتميك آرام كه در موارد عادي نوعي موسيقي آرامبخش محسوب مي‌شود مي‌تواند براي در بعضي شنونده‌ها احساسي غريب و يا ترس آور ايجاد كند.

    دكتر „علي زاده‌محمدي” رئيس انجمن موسيقي درماني ايران در تعريف موسيقي درماني مي‌گويد، „موسيقي درماني، استفاده تجويز شده و سازمان يافته از موسيقي يا فعاليت‌هاي آن براي تغيير حالات ناسازگار زير نظر موسيقي درمانگر براي كمك به مراجعين در رسيدن به اهداف درماني است.”
    اين متخصص موسيقي درماني مي‌گويد موسيقي درماني وسيله سرگرمي و بازي نيست بلكه عامل اصلاح‌كننده تجويز شده‌اي است كه به بهبود سازگاري رفتار و حالات كمك مي‌كند.

    در پنجاه سال گذشته تحقيقات بسيار زيادي انجام شده است كه نشان مي‌دهد موسيقي روي بسياري از بيماري‌ها از جمله ناراحتي‌هاي تنفسي، بيماري‌هاي قلبي، دردهاي كليوي، بيماري‌هاي كودكان، ناراحتي‌هاي قبل و بعد از جراحي، دردهاي زايمان ، كما، سوختگي و عوارض سرطان اثر دارد.

    بيشتر مادران هنگام بارداري نگران وضعيت خود هستند اين نگراني‌ها اگر چه بيشتر در اثر خيال و تصورهاي شخصي است اما از تنش و نگراني آن نمي‌توان چشم‌پوشي كرد و خواه‌ناخواه مادر را دچار ناآرامي مي‌كند.

    پزشكان براي تقويت آرامش مادران همواره روشهاي غيردارويي را توصيه مي‌كنند روش‌هايي كه كمك مي‌كند تا از تشويش و نگراني مادر كاسته شود كه تمرين‌هاي „تن آرامي” ‪ Relaxation‬از جمله مهمترين اين روشها است.

    دكتر زاده‌محمدي در اين خصوص مي‌گويد استفاده از موسيقي آرام‌بخش همراه با تمرين‌هاي تن‌آرامي توام با تصور هدايت شده، روش رايجي براي تقويت آرامش مادران است.

    خواندن ترانه‌ها و انجام بعضي از تمرين‌ها موجب مي‌شود كه مادر آرامش پيدا كرده و خاطره مثبتي از اتاق عمل دريافت كند.

    به گفته كارشناسان، موسيقي در درمان برخي از بيماريهاي رواني، افسردگي، ميگرن، سردردهاي عصبي واضطراب موثر است.

    اوج انتقال احساسات و تاثيرات در موسيقي نهفته است و يك موسيقي واقعي و خوب مي‌تواند بر لايه‌هاي وجودي فرد اثر بگذارد و به زندگي انسان معنا و جهت ببخشد.

    برخي آزمايش‌ها نشان داده است افرادي كه بعد از عمل جراحي برايشان موسيقي پخش مي‌شود، تحمل درد بيشتري دارند و براي تسكين درد خود كمتر تقاضاي مسكن مي‌كنند.

    دكتر „غفار ملك خسروي” روانشناس و دبير انجمن موسيقي درماني نيز در گفت‌وگو با خبرنگار علمي ايرنا با اشاره به اين كه اضطراب و افسردگي پايه و اساس بسياري از بيماري‌هاي جسمي و رواني هستند، گفت بر اساس تحقيقات مختلفي كه تا به حال صورت گرفته، با استفاده از موسيقي درماني و تمرين تن‌آرامي استرس و افسردگي كاهش مي‌يابد و در پي آن از شدت بيماري‌هاي جسمي و رواني فرد هم كاسته مي‌شود.

    وي مي‌گويد در مورد بيماري‌هايي همچون ميگرن كه ارتباط مستقيمي با ميزان اضطراب و استرس وارده به افراد دارد، با كمك موسيقي مي‌توان در جهت كاهش استرس و در نتيجه كاهش شدت دردهاي ميگرني گام برداشت.

    زماني كه انسان درد دارد آستانه تحمل او پايين مي‌آيد و به عبارتي حساس‌تر مي‌شود در اينجا موسيقي و تمرين تن آرامي مي‌تواند منجر به ايجاد آرامش در فرد شود.

    به گفته اين متخصص موسيقي درماني تاكيد بر اين نكته مهم است كه موسيقي به تنهايي كار درماني نمي‌كند بلكه به عنوان يك روش حمايتي، در بالا بردن كيفيت سلامت رواني و جسمي افراد كمك مي‌كند.

    به كار بردن موسيقي در بيمارستانها، رستورانها، پاركها و ... در ايجاد آرامش و احساس خوشايند در افراد موثر است.

    انواع موسيقي براي كمك به حل مشكلات مختلف، موسيقي‌ها يا سازهاي مختلفي وجود دارد كه درمانگر آن را بر اساس شناخت مشكل در بيمار با هدف كم كردن يك مشكل خاص، انتخاب مي‌كند.

    دكتر ملك‌خسروي مي‌گويد به عنوان مثال اگر فردي مضطرب است اين فرد در درجه اول به آرامش نياز دارد و براي او از يك موسيقي آرام‌بخش كه ريتم كمتري دارد و فواصل گامها هم در آن كم است استفاده مي‌شود.

    موسيقي به دليل جذاب بودن مي‌تواند در وجود همه كس و در سطوح و واكنش‌هاي مختلف بدني و رواني به راحتي و با احساس خوشايندي نفوذ كند.

    وقتي برنامه‌هاي موسيقي درماني مي‌تواند بر بيماراني كه در حالت بيهوشي كامل به سر مي‌برند اثر بگذارد، طبيعي است كه تاثير آن بر بيماري‌هاي ساده بيشتر است.

    از نظر پزشكي يك بيمار وقتي در بيهوشي كامل به سر مي‌برد و علايم حياتي او به كمترين حد مي‌رسد در بدترين شرايط قرار دارد (اغماء) در چنين حالتي موسيقي درماني توانسته است در حد هر چند اندك، ارتباط و حيات رواني و جسماني را به بيمار بازگرداند.

    علت تاثير موسيقي درماني روي بعضي از علايم بيماري‌هاي مزمن و حاد پزشكي، جذاب بودن ذاتي و نيروي محرك و قوي آن است.

    در سالهاي اخير در آمريكا از موسيقي به عنوان داروي پيشگيري و تقويت كننده سلامت و شخصيت استفاده مي‌شود و به نظر مي‌رسد كه موسيقي باعث تجديد حيات مي‌شود بعد از آمريكا پيشرفت سريع موسيقي درماني در انگلستان بوده است.

    براي موسيقي تعريف‌هاي مختلفي ارايه شده است. خوارزمي دانشمند ايراني سده چهارم هجري ، موسيقي را „پيوند آهنگها مي‌داند” و مي‌گويد موسيقي يا صداهايي موسيقايي، صداهاي „خوشايندي” هستند كه انسان از شنيدن آنها احساس لذت مي‌كند.

    او „صداي خوشايند” را صوت‌هايي مي‌داند كه از نظمي خاص پيروي مي‌كنند و بين آنها نسبت‌هاي معيني وجود دارد.

    عامل، ماده و عنصر اصلي موسيقي، „صوت” است يعني يك عامل ارتعاشي منظم كه شدت، طنين و فركانس اين ارتعاشات در قسمت‌هاي عصبي مغز اثر مي‌گذارد.

    بخش‌هاي مختلف مغز در تجزيه و تحليل موسيقي مشاركت دارند. نيمكره چپ مغز با شنيدن موسيقي به تجزيه و تحليل اصوات مي‌پردازد و نيمكره راست هماهنگي و كل صدا و عواطف آن را درك مي‌كند.

    در گوش داخلي، قسمت حلزوني گوش قرار دارد كه با عصب‌هايي به نام „پرزهاي عصبي” پوشيده شده است. بخش‌هاي خاصي از اين پرزها با فركانس‌هاي خاصي از صدا مرتعش مي‌شوند بنابراين زماني كه ارتعاشات امواج صدا و يا موسيقي به حلزون مي‌رسد اين پرزها مرتعش مي‌شوند.

    بطور معمول ‪ ۴‬هزار عدد از اين پرزها هنگام دريافت صدا مرتعش مي‌شوند و به سلول‌هاي عصبي در مغز پيام مي‌فرستند. اين ارتعاشهاي آهنگين كه موسيقي ناميده مي‌شوند به بخش چپ مغز هدايت مي‌شوند.

    مرحله پردازش موسيقي در مغز مرحله پيچيده‌اي است: ما ظرف مدتي حدود دو ثانيه، همزمان موسيقي را مي‌شنويم، دسته‌بندي مي‌كنيم، تشخيص مي‌دهيم و در برابر آن واكنش نشان مي‌دهيم. در واقع در يك قطعه موسيقي فقط به بخش هايي از آن جذب مي‌شويم و بقيه آهنگ را پيش‌بيني مي‌كنيم در نتيجه از يك آهنگ مثلا سه دقيقه‌اي فقط بخش كوچكي را جذب مي‌كنيم ولي احساس مي‌كنيم كه تمام قطعه آن را شنيده‌ايم
    انتخاب موسيقي براي موقعيت‌هاي گوناگون
    انتخاب موسيقي براي زمان‌هاي مختلف يك كار علمي و هنري محسوب مي‌شود براي انتخاب نوع موسيقي بايد به سرعت ضرب آهنگ توجه كرد. آهنگ‌هاي آرام و آهسته ايجاد آرامش مي‌كنند و آهنگ‌هاي تند باعث افزايش انرژي مي‌شوند.

    دكتر „رضا رستمي” روانشناس و عضو هيات علمي دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران در اين زمينه در گفت و گو با خبرنگار علمي ايرنا مي‌گويد راههاي گوناگوني براي طبقه‌بندي موقعيت‌هاي مختلف ذهن وجود دارد يكي از اين راهها تشخيص سرعت فعاليت الكتريكي مغز است كه معيار سنجش آن ارتعاشات مغز در هر ثانيه است در اين مورد معمول‌ترين تشخيص علمي، موقعيت‌هاي بتا، آلفا، تتا و دلتاي مغز است.

    موقعيت بتا: اين موقعيت مغز زماني است كه مغز فعال است و در وضعيت هوشياري عادي به سر مي‌برد. امواج مغز در اين موقعيت بين ‪ ۱۳‬تا ‪ ۲۵‬بار در ثانيه مرتعش مي‌شوند براي ايجاد اين موقعيت از مغز مي‌توان از آهنگ‌هاي تند و رقص گونه استفاده كرد.

    موقعيت آلفا: اين موقعيت از مغز زماني است كه مغز در حالت آرام به سر مي‌برد مي‌توان توسط موسيقي اين موقعيت را در طول روز ايجاد كرد در اين موقعيت معمولا چشم‌ها بسته هستند و روياهاي روز به وجود مي‌آيند امواج مغز در اين موقعيت ‪ ۸‬تا‪ ۱۲‬بار در هر ثانيه مرتعش مي‌شوند اين موقعيت از مغز را مي‌توان توسط آهنگ‌هاي خيلي ملايم و آرام ايجاد كرد.

    موقعيت تتا: موقعيت تتا كه بطور عمده در منطقه گيجگاهي و آهيانه مغز ايجاد مي‌شود موقعيت خلاقيت مغز است امواج مغز در اين وضعيت ‪ ۴‬تا‪ ۷‬بار در ثانيه مرتعش مي‌شوند.

    هوشياري مغز در اين وضعيت بين خواب و بيداري است آهنگ‌هايي كه بتوانند اين موقعيت مغزي را حفظ كنند معمولا خيلي آرام هستند و معمولا با سرعت خيلي پايين اجرا مي‌شوند.

    موقعيت دلتا: اين موقعيت از مغز كه تعداد ارتعاشات امواج مغز بين يك تا سه بار در ثانيه است موقعيت خواب عميق مغز است در اين موقعيت، تنفس عميق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دماي بدن به حداقل خود مي‌رسد آگاهي و هوشياري در اين وضعيت در پايين‌ترين ميزان است كه موسيقي اثر چنداني بر روي مغز نمي‌گذارد.


    * موسيقي درماني مغز
    موسيقي درماني مغز در موارد مختلفي همچون آشفتگي، اضطراب، افسردگي، سردردهاي تنش آور و ميگرن، درد مزمن، اختلال يادگيري، بيش فعالي، سوء مصرف مواد و ... به كار گرفته مي‌شود.

    دكتر رستمي مي‌گويد موسيقي درماني مغز درمان با ارزشي است كه مي‌تواند كيفيت پاسخ به ديگر درمانها از جمله روان درماني و طب سوزني را افزايش دهد اين روش از مزايايي برخوردار است از جمله اينكه به شيوه تهاجمي و يا شيميايي نيست، وابستگي ايجاد نمي‌كند و اثرات جانبي ندارد و با توجه به مطالعات انجام شده ميزان بهبودي تا ‪ ۸۵‬درصد گزارش شده است.

    وي گفت در روش موسيقي درماني مغز فرد در حالت آرام قرار مي‌گيرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزي به مدت پنج دقيقه ثبت مي‌شود.

    اطلاعات ثبت شده به آزمايشگاه فرستاده مي‌شود و در آنجا فايل‌هاي نوار مغزي با فايل‌هاي موسيقي تطبيق داده مي‌شود سپس بعد از تنظيم، از آن براي درمان استفاده مي‌كنند.

    موسيقي جزء عالي‌ترين تمايلات انساني است كه عالي‌ترين نگرش نظري و عملي به تفكرات متعالي انساني دارد و تاثيرگذاري عام آن سرور و شادي و يا حزن و اندوه حاصل از آن است.

    دكتر „هما سادات‌افسري” موسيقي درمانگر و عضو انجمن علمي موسيقي درماني ايران مي‌گويد در موسيقي درماني اين تاثير عام موسيقي مورد نظر نيست بلكه موسيقي درماني، موسيقي تجويز شده و سازماندهي شده‌اي براي رسيدن اهداف درماني مورد نظر است.

    وي در گفت و گو با خبرنگار علمي ايرنا افزود در موسيقي درماني موسيقي بصورت مشخص و دقيق همراه با ميزان و مدت زمان مشخص براي بيمار به كار گرفته مي‌شود.

    سيستم ليمبيك مغز (مركز عواطف) مسئول ادراكات هيجاني و عاطفي انسان است كه موسيقي در اين قسمت تاثير مي‌گذارد.

    وي مي‌گويد يكي از نقاط قوت موسيقي ارتباط غيركلامي آن است كه اين نوع ارتباط بيشترين تاثير را دارد به عنوان مثال در اسكيزوفرني‌ها و كودكان در خودفرورفته كه به روشهاي معمولي كلامي پاسخ نمي‌دهند بيشترين تاثير را دارد و منجر به پاسخ دهي بيشتر در آنها مي‌شود.

    متخصصان در رشته موسيقي درماني معتقدند موسيقي در كاهش دردهاي گوناگون دندانپزشكي، استرس و نگراني‌هاي ناشي از بيماري ها، توانبخشي بعد از جراحي و تصادفات، افزايش حافظه، يادگيري، دقت و ادراكات حسي و ايجاد آرامش رواني كاركنان در گروههاي صنعتي و توليدي موثر است.

    هنر در طول تاريخ وسيله‌اي براي سازگاري، انعطاف، خلاقيت، دوستي، مهر و آرامش مردم بوده است در ميان هنرها موسيقي به دليل داشتن انرژي، تحرك و جاذبه ذاتي بسيار نافذ بوده و به طرز فوق‌العاده‌اي بشر را به خود مشغول كرده است.

    ايران به عنوان يكي از تمدن‌هاي كهن علاقه و قابليت فرهنگي خود را در استفاده از موسيقي در زمينه‌هاي مختلف به خوبي نشان داده و از آن در زمينه‌هاي درماني، روحي و عرفاني استفاده كرده است.

    استفاده از موسيقي در درمان بيماري‌هاي مختلف در ايران كهن همواره مورد توجه قرار گرفته است اما با تغييراتي كه در قرون بعد در فرهنگ ايراني ايجاد شد، استفاده از موسيقي درماني نيز كاهش يافت و عرصه براي پيشرفت‌هاي عملي اين رشته نيز تنگ شد.

    موسيقي آرام‌بخش در ايران باستان با ظهور دين زرتشت آغاز شد كتاب اوستا و اشعار آهنگين گات‌ها الهام بخش موسيقي‌دانها براي تصنيف آوازها و ملودي‌ها و همچنين تشكيل مراسم و آيين‌هاي موسيقايي بوده است.

    موسيقي در ايران باستان در خدمت تلقينات ديني و اشارات مذهبي بوده است كه نوع اعتلا يافته آن امروز در تمرين‌هاي تن آرامي ديده مي‌شود.

    بعد از حضور اسلام در ايران عمده فعاليت‌هاي موسيقايي، نوشتاري و نظري شد و بيشتر مطالب نظري رنگ و بويي از برداشت‌هاي يونانيان داشت كه با تغييراتي به جامعه ايراني منتقل شده بودند.

    در اين دوره به دليل ممنوعيت‌هاي موجود، اين فعاليتها رشد چنداني نكرد و سير تحولي هم در اين زمينه به چشم نمي‌خورد.

    موسيقي درماني علمي در ايران

    ********************************
    موسيقي درماني در ايران هر چند حدود بيست سال سابقه دارد، اما به مفهوم علمي آن، در كشور نو پا به شمار مي‌رود.

    در موسيقي درماني مي‌توان از قابليت‌هاي گوناگون موسيقي اصيل و پاپ ايراني، ترانه‌هاي زيبا و سازهاي مختلف استفاده كرد و قطعات و آثار زيبايي براي تقويت بهداشت رواني و سرزندگي روحيه اجتماعي تصنيف و تنظيم كرد.

    بدون شك موسيقي ايراني سرشار از گفته‌ها و مطالبي است كه مي‌تواند آرام بخش و مرهمي بر دلهاي عموم باشد اما تنظيم چنين آثاري نيازمند درك شرايط شنوايي مردم و كاربردهاي مناسب موسيقي درماني است.

    به همين صورت سازهاي ايراني قابليت تنوع و گستردگي در زمينه موسيقي درماني را دارند.

    دكتر „علي زاده‌محمدي” رئيس انجمن موسيقي درماني ايران مي‌گويد سازهايي كه در موسيقي درماني به كار مي‌آيند از نظر شكل، اندازه، صدادهي و جنس متنوع است اين سازها معمولا از لحاظ شنيدن و حركت دادن، خوش صدا و خوش دست بوده و افراد به راحتي مي‌توانند آن را به كار گيرند و بنوازند.

    وي مي‌گويد در موسيقي درماني از انواع سازهاي كلاسيك، ملي و محلي و حتي سازها و ابزارهاي صوتي دست ساز بر حسب نياز استفاده مي‌شود هدف اصلي درمان بيماري است و قصد آموزش موسيقي و يا نوازندگي وجود ندارد.

    هر چه ساز ساده، زيبا و جذاب تر باشد درمانجو ارتباط بهتري با آن برقرار مي‌كند و درمان موثرتر واقع مي‌شود در ساخت سازهاي درماني همواره بايد به سادگي، ارتباط و تماس بدني راحت با آن، صدادهي و تا حد امكان صداي استاندارد دقت شود.

    به گفته وي سازهاي موسيقي درماني دو دسته‌اند: سازهاي ملودي و سازهاي ضربي.

    دكتر زاده‌محمدي مي‌گويد معمولا موسيقي‌دانان هر كشوري بر اساس سازهاي ملي و محلي خود سازهاي مختلفي مي‌سازند. در ايران نيز سازهاي كلاسيك و محلي گوناگوني وجود دارد كه مي‌توان با تغييراتي، از آنها براي جلسه‌هاي موسيقي درماني استفاده كرد.

    از ميان درمان‌هاي حمايتي روش هنردرماني در بسياري از كلينيك‌هاي دنيا رواج پيدا كرده است. اين روش با استفاده ابزارهاي پيشرفته، شرايط مناسبي را براي تقويت و حمايت از درمان‌هاي پزشكي فراهم مي‌كند.

    موسيقي درماني علمي تقريبا دو دهه را در ايران پشت سر مي‌گذارد اما اين علم در جهان در اواسط قرن بيستم به دنبال جنگ‌هاي اول و دوم جهاني و بروز اختلالات رواني در افراد ضرورت و الزام درمان توام با موسيقي مورد توجه قرار گرفت.

    رشته موسيقي درماني در مقطع ليسانس و فوق ليسانس به عنوان يك رشته آكادميك و دانشگاهي براي اولين بار در دانشگاه ميشيگان مطرح شد.

    گفته مي‌شود موسيقي و رياضي امري ذاتي است و انسان براي پرداخت به آنها لازم است از تركيب ژني خاصي بهره‌مند باشد.

    در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت. اين همبستگي در „آپولو” ، يكي از خدايان يوناني كاملا مشهود است زيرا او خداي موسيقي و درعين‌حال خداي طب بود.

    يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه عدم هارموني يا هماهنگي در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي‌تواند با برگرداندن هماهنگي و نظم به بدن، سلامتي را براي بيمار به ارمغان آورد.

    پژوهش‌هاي انجام شده نيز نشان مي‌دهد غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محرك‌هاي صوتي را به وسيله سيستم‌هاي عصبي دريافت مي‌كند و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ مي‌دهد.

    روشهاي موسيقي درماني به علت ايجاد ارتباط، تخليه احساس‌ها، افزايش بصيرت و خودآگاهي نسبت به خود و محيط تاثير بسيار بارزي دارد.

    امروزه موسيقي از حالت سنتي به رويكردهاي علمي تر و كلاسيك تغيير جهت داده است و از آن در تعليم و تربيت، توانبخشي، رشد، بهداشت، استراحت، تمرين‌هاي روحي و تمركز استفاده مي‌شود.

    اگر بپذيريم كه موسيقي درماني رشته‌اي علمي و دانشگاهي است، اين كار بايد با تجربه‌هاي دانشگاهي و كاربردهاي علمي و عملي در مراكز و بيمارستانها همراه باشد و از فعاليت‌هايي كه صرفا جنبه توصيفي، ذهني و غير واقعي دارد تفكيك شود.

  30. 2 کاربر برای این پست از هما تشکر کرده اند:


  31. #16
    Amirrelax آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    4848
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    نوشته ها
    713
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    4,511
    2,236 بار تشکر شده در 706 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض تأثیر موسیقی درکاهش درد


    0 Not allowed! Not allowed!
    گوش کردن به موسیقی می تواند به طور چشمگیری تاثیر مثبت بر نگرش ما در مورد درد جسمانی داشته باشد.
    آن دسته از بیماران که طی این آزمایش به موسیقی گوش داده بودند به محققان گفتند که میزان دردشان بالغ بر ۲۱ درصد و افسردگی آنها که ناشی از درد دائمی بوده تا ۲۵ درصد کاهش داشته است. این تحقیق که نتیجه آن در مجله علمی پرستاری پیشرفته منتشر شده است همچنین نشان می دهد که موسیقی به بیماران کمک می کند کمتر احساس ناتوانی و معلولیت جسمانی کنند.
    بیمارانی که در این تحقیق مشارکت داشته اند از بین مراجعین به کلینیک های امراض مفصلی انتخاب شده بودند. آنها به طور میانگین حدود هفت سال به بیماری هایی مانند استئو آرتریت (التهاب مفاصل) ، جا به جایی مهره های ستون فقرات و آرتریت روماتوئید مبتلا بوده اند. بیشتر آنها حداقل در یک ناحیه از بدن خود به طور مستمر از این گونه دردها رنج می برده اند. داوطلبین مشارکت در این تحقیق به دو گروه تفکیک شدند.

    یک گروه برای یک هفته هر روز به مدت یک ساعت به موسیقی گوش داد؛ اما گروه باقیمانده به موسیقی گوش نکرد. در میان گروهی که موسیقی گوش دادند نیمی اجازه داشتند که نوع موسیقی را خودشان انتخاب کنند؛ بقیه باید از فهرست موسیقی آرام بخشی که برای آنها در نظر گرفته شده بود، انتخاب می کردند.
    نتایج آماری به دست آمده از دو گروهی که روزانه به موسیقی گوش کرده اند، نشان داده است که موسیقی تاثیر چشمگیری در کاهش درد، افسردگی، علائم معلولیت و همچنین افزایش حس توانایی در میان آنها داشته است.

    نوع موسیقی که این دو گروه گوش داده اند تفاوت چندانی در میزان تاثیر مثبتی که این آزمایش بر کاهش درد داوطلبین داشته، ایجاد نکرده است. دردهای بی خطر همچنان یکی از مشکلات اساسی بیماران مفصلی و استخوانی است که مصرف داروها اثر کمی در تخفیف آن داشته است. پس هر تدبیری که بتواند به کاهش درد کمک کند مورد استقبال بیماران قرار می گیرد.
    تحقیقات قبلی در این زمینه که نتیجه آن در همین مجله علمی منتشر شده بود نشان داد که گوش کردن به موسیقی ملایم به مدت ۴۵ دقیقه در شب، کیفیت خواب را بهبود می بخشد
    منم دیگه باید برم, یه جایه خیلی دور...

    خداحافظ همگی...

  32. 2 کاربر برای این پست از Amirrelax تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •