لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: گ?ت و گو با خولیوآلمایدا لوپز

  1. #1
    Hes_r آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    277
    تاریخ عضویت
    Jul 2005
    نوشته ها
    2,720
    میانگین پست در روز
    0.40
    تشکر از پست
    1,515
    3,659 بار تشکر شده در 1,294 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Hes_r on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 105/5
    Given: 6/0
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض گ?ت و گو با خولیوآلمایدا لوپز


    0 Not allowed! Not allowed!
    درتابستان امسال مستر کلاس نوازنده مقیم آلمان خولیو آلمیدا در تهران برگزار شد و همچنین کنسرت مشترک ایشان با استاد خوب گیتار کلاسیک آقای مصط? ی *****ی که هرچند ضع? ها و بی نظمی در مستر کلاس وجود داشت و آنچنان بایسته وشایسته از حضور ایشان است? اده نشد که بهتر است مسوولین امر توجه بیشتری به برگزاری منظم این کلاسها داشته باشند نه تنها صر? حضور اما نکته جالب عدم استقبال هنرجویان کنسرواتوار از حضور در مستر کلاسهای ایشان بود که جای تعجب داشت در هر حال مصاحبه ای با این نوازنده انجام شده است که در ماهنامه هنر موسیقی آبان ماه بچاپ رسید که حاوی نکات جالب و م? یدی میباشد.

    «خولیو آلمایدا لوپز» به سال 1961 در کایاکوئیل کشور اکوادور به دنیا آمد و گیتار را نزد«رلهی کبایاشی»در کنسرواتوری«آنتونیو»در زادگاه . وی تکنوازی برنامه های پژوهش بین المللی enechede هلند،gent بلژیک و essen آلمان به رتبه خوبی دست یا? ت. آلمایدا اواخر مردادماه به همراه مصط? ی *****ی در تالار اندیشه حوزه هنری کنسرت داد که با استقبال بسیار خوبی رو به رو شد.

    پس از برگزاری این برنامه پای صحبت وی نشستیم و نظرش را درباره کنسرتی که برگزار شد،جویا شدیم…

    به عنوان اولین پرسش،کنسرت خودتان را در تهران چطور دیدید؟

    زمانی که من قصد داشتم به ایران بیایم، اطر? یان و حتی همسرم مرا از آمدن به ایران منع می کردند؛اما هنگامی که به ایران آمدم، ذهنیتم درباره مردم و ? رهنگ این کشور تغییر کرد و ضمن اینکه کنسرت هم با استقبال خوبی مواجه شد؛به علاوه سالن قشنگ و مردم خوب. همان طور که مصط? ی *****ی پیش از این به من گ? ته بود، این سالن برای اجرای دو گیتار خیلی مناسب بود؛البته در بخش دوم که برنامه های دوئت بود،موسیقی آرامش دهنده ای نیز اجرا شد و ? کر می کنم تمام بليت ها ? روخته شده بود. حتي مسئولان سالن مجبور شدند صندلی هايی را نيز به سالن اضا? ه کنند.

    آیا باز هم در ایران کنسرت خواهید داد؟

    بله،100درصد و حتماً. در حقيقت من بايد روز پس از کنسرت ? قط استراحت می کردم؛اما امروز به خاطر استقبال خوب مردم تصميم گر? تم با خبرنگاران هم صحبت کنم.

    ارزیابی شما از هنرجویان گیتار کلاسیک ایرانی-با توجه به مدت اقامت یک ه? ته ای خود در ایران-چیست و نقاط قوت و ضع? چگونه برمی شمارید؟

    پاسخ دادن به این پرسش کمی سخت است؛چون من تنها 20دقیقه ? رصت داشتم تا با هر دانشجو تمرين کنم و بايد در همین 20دقيقه می ? هميدم که چگونه و چطور باید با او کار کنم. برخی از آنها نيز قطعات سختی را می نواختند که بايد شش ماه روی آنها کار می شد و من تلاش کردم که بيشتر روی نوت ها،تکست ها و تجزيه و تحليل آنها کار کنم. انگشت گذاری ها را طوری انجام دادم که دانشجو سريع تر و آسان تر به قطعه نزديک شود. اينها کارهايی است که يک استاد انجام مي دهد.

    اکنون چند مورد به ذهنم رسيد که در سرزمين خودم نيز، آن را پيشنهاد کرده ام. يکي از نکات مهم،ویژگی ها و برداشت ? رد نسبت به موسيقی است و اینکه موسيقي را جدی می گيرد. هنرجو بايد ديد و ? لس? ه خود را از انتخاب گيتار بداند و البته کسانی هم هستند که ? قط دوست دارند آکورد بزنند و به طور طبيعی این ویژگی ها به محيط اطرا? ،جامعه و خانواده نیز بستگی دارد.

    هنرجويان بايد موسيقي خوب گوش بدهند،سطح مطالعه خود را بالا برده و اين امکان برايشان ? راهم باشد که کنسرت های خوب را از نزديک ببينند. نه تنها در موسيقی؛بلکه در جامعه بايد هنر مطرح باشد تا پيشر? تي در اين رشته صورت بگيرد و در عین حال از استانداردهایی که بايد در هنر کاملاً رعايت شوند،نبايد غا? ل شد. استعداد بسیار زیاد هست،بسیار خوب هم هست و ? قط بايد شرايط، امکانات پرورش و بروز آنها ? راهم شود. من در کشور خودم، امکانات زيادی نداشتم؛ اما پس از ر? تن به آلمان خودم را تغذيه کردم و توانستم پيشر? ت کنم.

    موسيقي تنها ساز زدن نيست؛ بلکه مهم تصور انسان نسبت به موسيقی است و اين انديشه انسان است که سبب چگونگی درک اين جريان هنری می شود. دانشجويان بايد در خود اشتياق را به وجود بياورند و عشق به موسيقی را در خود بيابند که می تواند به بهای زندگی و گذشتن عمر آدمی تمام شود. من هميشه به دانشجويانم می گويم که عاشق سازتان باشيد. البته اين به تنهایی کا? ی نيست چون جامعه هم بايد ? اکتورهای پرورش هنرمندان خوب را دارا باشد. ما بايد در جامعه آن قدر موسيقی های گوناگون و مت? اوت داشته باشيم که بتوانيم آنها را تشخيص بدهيم يا حتی انتخاب کنيم.

    با توجه به اینکه همین دانشجوها شاگرد گیتاریست های بزرگ ایرانی هستند، ارزیابی شما از وضعیت این ساز در ایران چیست؟

    می توانم از طر? دوست عزیزم آقای *****ی قضاوت کنم؛چون گیتار کلاسیک را من از طر? ایشان در ایران شناختم و دانشجویانی که در آمریکا بودند. هنرجویان گیتار کلاسیک در ایران از نظر تکنیک و موزیک بد نبودند؛اما سازهایی که است? اده می کردند بسیار از نظر کی? یت چندان جالب نبودند.

    برخی اساتيد هنگام آموزش اين ساز در نخستين مرحله آموزش،خود ساز را به هنرجو معر? ی می کنند تا بتوانند ساز خوب را از بد تشخيص بدهند. ممکن است به خاطر درست نبودن اين آموزش ها باشد که هنرجو نمی تواند گيتار خوب را از بد تشخيص بدهد و متأس? انه به قول شما همه دارای ساز بدی باشند و برای نواختن خوب گيتار، داشتن ساز خوب تا چه اندازه اهميت دارد؟

    به نظر من ربط زیادی به هم ندارد و برای نمونه؛در کوبا کسانی بودند که بسيار خوب گيتار مي زدند؛اما گيتارهای بدی داشتند. ممکن است استاد هم به آنها گ? ته باشد؛اما هنرجويان به گ? ته استاد، خوب عمل نکرده و گيتار مناسب تهيه نکرده باشند. برای یک گيتاريست خوب بودن،نیاز به داشتن گيتار خوب نيست؛ اما بهتر است که يک گيتاريست خوب، ساز خوبی هم داشته باشد. من به عنوان استاد مهمان، حق انتخاب کردن ندارم و در وهله نخست، از دعوت کنسرواتوار تهران خوشحالم و از آنها تشکر مي کنم.

    مهم ترین رکن در گیتار نوازی انتقال حس درونی نوازنده آن است و آیا دانشجویان ایرانی در این رکن مو? ق عمل می کردند؟

    پاسخ به این پرسش بسیار مشکل است؛همان طور که پیش از این هم گ? ته ام، ما در مستر کلاس ها تنها 20دقیقه ? رصت داریم و در این 20دقیقه باید همه چیز را تجزیه و تحلیل کنیم و یکسری انگشت گذاری را به هنرجو نشان دهیم. در این 20دقیقه نمی توانم قضاوت کنم؛اما در مجموع بد عمل نکردند.

    با توجه به اینکه شما در آلمان زندگی می کنید؛اگر بخواهید هنرجویان ایرانی را به نسبت هنرجویان در آلمان ارزیابی کنید،چه سطحی را در نظر می گیرید؟

    مدرسه عالی در آنجا دارای هشت ترم است و اگر هنرجویان ایرانی بخواهند در آنجا ادامه تحصیل بدهند،باید دروس متعلق به ترم سه را برگزینند.

    وضعیت موسیقی گیتار کلاسیک در دنیا تغییر قابل ملاحظه ای کرده است و تقسیم بندی آن را می توان از سال 1800 تا اول 1900 و از سال 1950 تا 1980 و 2000 و از سال 2000 به بعد ذکر کرد. مردم مدتی به آثار«چارلز وی»گوش می دادند و مدتی به آثار«کلدیوس پی»و مدتی هم«دانس کیج»و… در حال حاضر این روند با توجه به س? رهای زیادی که به کشورهای گوناگون داشته اید،به چه صورت بوده و به طور کلی وضعیت گیتار کلاسیک در جهان چگونه است؟

    در100سال اخیر اگر موتسارت و بتهوونی هستند،در حال حاضر هم«لئو براور»،«لوچیانو ارگئو»،«ادیسون دنیس? »از کشور روسیه این آهنگسازان وجود دارند و این آهنگسازان به یک حدی رسیدند که ارتباط با آنها مایه خوشبختی ماست.

    چه پیشنهادهایی برای پیشر? ت موسیقی کلاسیک در ایران دارید؟

    من می توانم کشور ایران را با کشور خودم مقایسه کنم؛در کشور ایران مانند اکوادور نوعی ? قر ? رهنگی وجود دارد و امکان اینکه ارکستر باشد،نوازنده ها یکدیگر را ببیند،موسیقی خوب گوش کنند، ادبیات بخوانند،تئاتر ببیند، تئوری موسیقی بخوانند،به نمایشگاه بروند و.. بسیار کم است که به طور یقین ایجاد یک ? ضای مناسب بسیار مهم است. در واقع،این جامعه است که باید این ? ضا را برای نوازنده ? راهم کند.

    آیا به غیر از نوازندگی،آهنگسازی هم می کنید؟

    در کنسرتی که در حوزه هنری به صحنه ر? تم،قطعاتی را نواختم که برخی از آنها از ساخته های خودم بود.

    با توجه به قطعات انتخاب شده ? ولکلور در کنسرت خود،آیا تلاش کردید که موسیقی ? ولکلور کشور خودتان را معر? ی کنید؟

    من این قطعات را تقریباً در همه جای دنیا اجرا کرده ام و همیشه مورد استقبال مردم کشورهای گوناگون قرار گر? ته است و عاشقانه به آنها گوش داده اند؛چرا که موسیقی آمریکای جنوبی بسیار شاد است و زیبا.

    به نظر شما بهترین گیتاریست در زمینه کلاسیک چه کسی است؟

    از نظر من تقریباً بهترین وجود ندارد و بیشتر گیتاریست هایی مورد توجه من هستند که بتوانند به هنگام نوازندگی و اجرای قطعات،طوری بنوازند که احساس خود را به من انتقال دهند. دیوید راسل،اسد دوئوس،روبرتو اصول (آرژانتین) ،آلنیو دپیدریو(ایتالیا) از گیتارنوازان خوب هستند و اصولاً همه گیتارنوازانی که بتوانند احساس خود را انتقال دهند،بیشتر مورد قبول من هستند.

    اگر قرار بود به غیر از گیتار کلاسیک،ساز دیگری کار کنید چه سازی را انتخاب می کردید؟

    هم پیانو را دوست داشتم و هم ترومپت!

    چرا برای گیتار کمتر قطعه ارکسترال ساخته می شود؟

    گیتار به طور کلی ساز تنهایی است و تکروی زیاد می کند و در ضمن،صدادهی آن طوری است که به صورت سلو بهتر خود را نشان می دهد تا در ارکستر. درعین حال،گیتار سازی است که قابلیت آن را دارد تا به خوبی خود را به ارکسترهای کوچک نزدیک کند یا اجرا به صورت دوئت به همراه آواز،? لوت،گیتار و…داشته باشد.

    آیا به غیر از موسیقی کلاسیک به موسیقی های دیگری نیز گوش می دهید؟

    بله؛تانگوهای آرژانتینی را بسیار دوست دارم.

    درباره جایگاه بداهه نوازی در موسیقی کلاسیک چه نظری دارید؟

    موسیقی کلاسیک در حقیقت یک سبک است و پارامترهای دیگری برای آن در نظر گر? ته می شود و تنها “تنامون? آهنگساز بولیویایی قطعاتی برای ? لوت و گیتار ساخته است که از سه بخش تشکیل شده است. در بخش سوم تنها تونالیته و گام را به صورت مودال نوشته شده است. در این بخش که ? لوتیست و گیتاریست پس از اینکه گام را زدند یکسری بداهه نوازی را شروع می کنند.

    رابطه منطق و احساس در موسیقی به چه صورت است و نگاه شما به موسیقی منطقی است یا احساسی؟

    برخی قطعات هستند که خواه ناخواه روی شنونده تأثیر می گذارند و اصولاً هر دو مورد به هم ربط دارند و هر چه باشد اینها همه با هم تل? یق شده اند و در وهله نخست باید این دو با هم تطبیق داده شوند. در موسیقی، رابطه منطق و احساس کاملاً دو طر? ه است و این همان مشکلی بود که من با هنرجویان داشتم. آنها نوتی که نوشته شده بود را نمی زدند؛اما تکنیکشان بد نبود و ? قط اشتباه می زدند. چون ابتدا می خواستند احساس خود را بیان کنند و با توجه به اینکه یک قطعه موسیقیایی می تواند هم احساسی باشد و هم منطقی؛اما در اینجا ما درباره موسیقی آکادمیک صحبت می کنیم.

    زمانی که در حال اجرای صحنه ای هستید،ارتباط با مخاطب تا چه اندازه برایتان اهمیت دارد؟

    این وظی? ه من است که احساس خود را با سازم بیان کنم و طبیعی است که بخواهم با موسیقی احساسم را منتقل کنم وبرای همین هم در آغاز این گ? ت و گو تأکید کردم که موسیقی تنها ساز زدن نیست.

    چقدر با موسیقی ایرانی آشنایی دارید؟

    در یک ه? ته ای که ايران بودم، بيشترین موسيقی که گوش کردم موسيقی اصيل ايراني بود که از راديو هم قطعاتي را شنيدم و صدای يک خواننده را هم از تلويزيون شنيدم و برای من بسيار آرامش بخش بود که بعد متوجه شدم صدای اذان است. د? عه بعد که به ايران بيايم، قطعات ايرانی بيشتری را برای نواختن آماده می کنم. سعی می کنم تا با آقای *****ی هماهنگ کنم تا قطعات ايرانی را برای من ب? رستند و من آنجا تمرين کنم تا وقتی به ايران آمدم، آنها را برای علاقه مندان با گيتار بنوازم.

    از گیتاریست های ایرانی کدامیک را می شناسید؟

    سال هاست که آقای *****ی را می شناسم؛ايشان با کنسرواتوار تهران صحبت کردند و از من خواستند تا به ايران بيايم و در ايران من با اساتيد زيادی آشنا شدم. در شهر کلن، ايرانيان زيادی را می شناسم؛ اما از موسيقيدان ها، خير.

    منبع:ماهنامه هنر موسیقی

    قربان شما : حسام cheshm
    Yahoo ID : Hes_r
    Facebook : Hessam Rostamian

    No Pain ... No Gain
    AK8


  2. کاربران زیر از Hes_r به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •