لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 30

موضوع: ترانه های ایرج جنتی عطایی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض ترانه های ایرج جنتی عطایی


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    دوستان عزیزنت آهنگی لطفا"ترانه وشعرهای آقای جنتی عطایی رودراین تاپیک قراربدید . ممنون .

    لیست آثارموجود :
    جشن دلتنگی
    پرنده ی مهاجر
    کمکم کن ...
    پول
    باور کن
    خوابم یابیدارم
    همسفر
    سقف
    بن بست
    گل سرخ
    دلم می خوادگریه کنم
    مادربزرگ
    روستایی
    فریادزیرآب
    خورشید خانوم
    هیشکی مثل تونبود
    عشق من عاشقم باش
    خونه
    باغ برهنه
    خانه سرخ است
    ویرایش توسط hichnafar : Saturday 8 March 2008 در ساعت 07:20 PM

  2. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. #2
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ترانه جشن دلتنگی
    با صدای داریوش اقبالی
    اهنگسازی و تنظیم آندرانیک
    و ترانه ای جاودانه از ایرج جنتی عطایی




    شب آغاز هجرت تو شبِ در خود شكستنم بود
    شب بي‌رحم رفتن تو شب از پا نشستنم بود
    شب بي تو شب بي من
    شب دل‌مرده‌هاي تنها بود
    شب رفتن شب مردن
    شب دل كندن من از ما بود

    واسه جشن دلتنگي ما گل گريه سبد سبد بود
    با طلوع عشق من و تو هم زمين هم ستاره بد بود
    از هجرت تو شكنجه ديدم كوچ تو اوج رياضتم بود
    چه مؤمنانه از خود گذشتم كوچ من از من نهايتم بود

    به دادم برس، به دادم برس تو اي ناجي تبار من
    به دادم برس، به دادم برس تو اي قلب سوگوار من

    سهم من جز شكستن من تو هجوم شب زمين نيست
    با پر و بال خاكي من شوق پرواز آخرين نيست
    بي تو بايد دوباره برگشت به شب بي‌پناهي
    سنگر وحشت من از من مرهم زخم پير من كو
    واسه پيدا شدن تو آينه جاده سبز گم شدن كو
    بي تو بايد دوباره گم شد تو غبــــار تباهي

    با من نياز خاك زمين بود تو پل به فتح ستاره بستي
    اگر شكستم از تو شكستم اگر شكستي از خود شكستي

    به دادم برس، به دادم برس تو اي ناجي تبار من
    به دادم برس، به دادم برس تو اي قلب سوگوار من

    شب بي تو شب بي من
    شب دل‌مرده‌هاي تنها بود
    شب رفتن شب مردن
    شب دل كندن من از ما بود

    شب بي تو شب بي من
    شب دل‌مرده‌هاي تنها بود
    شب رفتن شب مردن
    شب دل كندن من از ما بود
    ویرایش توسط Kamanche : Thursday 22 May 2008 در ساعت 08:50 PM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  4. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  5. #3
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ترانه ی زیبای پرنده ی مهاجر
    باصدای داریوش اقبالی
    آهنگسازی صابر راستین
    و ترانه ی استاد ایرج جنتی عطایی


    اي پرنده مهاجر اي پر از شهوت رفتن
    فاصله قد يه دنياست بين دنياي تو با من
    تو رفيق شاپركها من تو فكر گله‌مونم
    تو پي عطر گل سرخ من حريص بوي نونم
    دنياي تو بي‌نهايت همه جاش مهموني نور
    دنياي من يه كف دست روي سقف سرد يك گور

    من دارم تو آدمكها مي‌ميرم تو برام از پريها قصه مي‌گي
    من توي پيله وحشت مي‌پوسم برام از خنده چرا قصه مي‌گي

    كوچه پس كوچه خاكي در و ديوار شكسته
    آدمهاي روستايي با پاهاي پينه بسته
    پيش تو يه عكس تازه است واسه آلبوم قديمي
    يا شنيدن يه قصه است از يه عاشق قديمي
    براي من زندگي اينه پر وسوسه پر غم
    يا مثل نفس كشيدن پر لذت دمادم

    اي پرنده مهاجر اي همه شوق پريدن
    خستگي يه كوله باره روي رخوت تن من
    مثل يك پلنگ زخمي پر وحشت نگاهم
    مي‌ميرم اما هنوزم دنبال يه جون پناهم
    نبايد مثل يه سايه زير پاها زنده باشيم
    مثل چتر خورشيد بايد روي برج دنيا واشيم
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  6. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  7. #4
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    گوگوش

    كمكم كن ، كمكم كن
    نذار اينجا بمونم تا بپوسم
    كمكم كن ، كمكم كن
    نذار اينجا لب مرگ رو ببوسم

    كمكم كن ، كمكم كن
    عشق نفريني بي پروايي مي خواد
    ماهي چشمه ي كهنه
    هواي تازه ي دريايي مي خواد

    دل من درياييه
    چشمه زندونه برام
    چكه چكه هاي آب
    مرثيه خونه برام

    تو رگام به جاي خون
    شعر سرخ رفتنه
    تن به موندن نمي دم
    موندنم مرگ منه

    عاشقم ، مثل مسافر عاشقم
    عاشق رسيدن به انتها
    عاشق بوي غريبانه ي كوچ
    تو سپيده ي غريب جاده ها

    من پر از وسوسه هاي رفتنم
    رفتن و رسيدن و تازه شدن
    توي يك سپيده ي طوسي سرد
    مسخيك عشق پر آوازه شدن

    كمكم كن ، كمكم كن
    نذار اين گمشده از پا در بياد
    كمكم كن ، كمكم كن
    خرمن رخوت من شعله مي خواد

    كمكم كن ، كمكم كن
    من و تو بايد به فردا برسيم
    چشمه كوچيكه برامون
    ما بايد بريم به دريا برسيم

    دل ما درياييه
    چشمه زندونمونه
    چكه چكه هاي آب
    مرثيه خونمونه

    تو رگ بودن ما
    شعر سرخ رفتنه
    كمكم كن كه ديگه
    وقت راهي شدنه

    كمكم كن...


  8. 2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  9. #5
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    پول [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    برای خواب معصومانهء عشق
    كمك كن بستری از گل بسازيم
    براي كوچ شب هنگام وحشت
    كمك كن با تن هم پل بسازيم
    كمك كن سايه بونی از ترانه
    برای خواب ابريشم بسازيم
    كمك كن با كلام عاشقانه
    برای زخم شب مرهم بسازيم
    بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
    ميون سفرهء شب تو با من
    بذار بين من و تو ، دستای ما
    پلي باشه
    پلي باشه واسه از خود گذشتن
    پلي باشه واسه از خود گذشتن

    تورو ميشناسم اي شبگرد عاشق
    تو با اسم شب من آشنایی
    از اندوه و تو و چشم تو پيداست
    كه از ايل و تبار عاشقایی
    تورو ميشناسم اي سر در گريبون
    غريبگی نكن با هق هق من
    تن شكستت و بسپار به دست
    نوازشهای دست عاشق من
    به دنبال كدوم حرف و كلامی
    سكوتت گفتنه تمام حرفاست
    تورو از تپش قلبت شناختم
    تو!
    تو قلبت قلب عاشقهاي دنياست
    بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
    ميون سفرهء شب تو با من
    بذار بين من و تو دستاي ما
    پلی باشه واسه از خود گذشتن

    تو با تن پوشي از گلبرگ و بوسه
    منو به جشن نور و آينه بردی
    چرا از سايه های شب بترسم؟
    چرا از سايه های شب بترسم؟
    تو خورشيد و به دست من سپردی
    كمك كن جاده هاي مه گرفته
    منه مسافر و از تو نگيرن
    كمك كن تا كبوترهای خسته
    رو يخ بستگي شاخه نميرن
    كمك كن از مسافرهای عاشق
    سراغ مهربوني رو بگيريم
    كمك كن تا برای هم بمونيم
    كمك كن تا برای هم بميريم
    كسي به فكر مريم هاي پرپر
    كسي به فكر كوچ كفترا نيست
    به فكر عاشقاي دربدر باش
    كه غير از ما كسي به فكر ما نيست
    بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
    ميون سفرهء شب تو با من
    بذار
    بذار بين من و تو ، دستای ما
    پلی باشه
    پلی باشه واسه از خود گذشتن
    بذار قسمت كنيم تنهاييمونو
    ميون سفرهء شب تو با من
    بذار بين من و تو ، دستای ما
    پلی باشه واسه از خود گذشتن

    برای خواب معصومانهء عشق
    كمك كن بستری از گل بسازيم
    براي كوچ شب هنگام وحشت
    كمك كن
    كمك كن
    كمك كن با تن هم پل بسازي

  10. کاربران زیر از Leon به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #6
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    باور کن [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    باور كن ، صدامو باور كن
    صدايي كه تلخ و خسته ست
    باور كن ، قلبمو باور كن
    قلبي كه كوهه اما شكسته ست
    شكسته ست
    باور كن ، دستامو باور كن
    كه ساقه ي نوازشه
    باور كن ، چشم منو باور كن
    كه يك قصيده خواهشه
    وسوسه ي عاشق شدن
    التهاب لحظه هامه
    حسرت فرياد كردنه
    اسم كسي با صدامه
    اسم تو هر اسمي كه هست
    مثل غزل چه عاشقانه ست
    پر وسوسه مثل سفر
    مثل غربت صادقانه ست
    باور كن اسممو باور كن
    من فصل بارون برگم
    مطرود باغ و گل و شبنم
    درختم درخت خشكي
    تو دست تگرگم
    باور كن هميشه باور كن
    كه من به عشق صادقم
    باور كن حرف منو باور كن
    كه من هميشه عاشقم

  12. کاربران زیر از Leon به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  13. #7
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض چکاوک


    0 Not allowed! Not allowed!
    چکاوک
    باآهنگسازی فرید زولاند
    و آواز داریوش



    کجاي اين جنگل شب پنهون مي‌شي خورشيدکم
    پشت کدوم سد سکوت پر مي‌کشي چکاوکم
    چرا به من شک مي‌کني من‌که منم براي تو
    لبريزم ازعشق تو و سرشارم ازهواي تو

    دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشمقو
    پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو

    گريه نمي‌کنم نرو
    آه نمي‌کشم، بشين
    حرف نمي‌زنم بمون
    بغض نمي‌کنم، ببين

    سفر نکن خورشيدکم ترک نکن منٌ، نرو
    نبودنت مرگ منه راهي اين سفر نشو
    نزارکه عشق من و تو اينجا به آخر برسه
    بري تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه

    گريه نمي‌کنم نرو
    آه نمي‌کشم، بشين
    حرف نمي‌زنم بمون
    بغض نمي‌کنم، ببين

    نوازشم کن و ببين عشق مي‌ريزه از صدام
    صدام کن و ببين که باز غنچه ميدن ترانه‌هام
    اگرچه من به چشم تو کمم قديميم گُمم
    آتشفشان عشقم و درياي پر تلاطمم

    گريه نمي‌کنم نرو
    آه نمي‌کشم، بشين
    حرف نمي‌زنم بمون
    بغض نمي‌کنم، ببين

    -------------------------------------------------------------------------
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  14. کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  15. #8
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض شبخون


    0 Not allowed! Not allowed!
    شبخون
    همراه با آواز داریوش اقبالی
    و موسیقی مرحوم منوچهر طاهرزاده



    ببين، ببين اين گريه يه مرده
    مردي كه گريه‌هاش ظهور درده
    ببين، ببين اين آخرين صداي
    اين بي‌صدا شبخون كوچه‌گرده
    قلب پاييزي من باغ دلواپسيه
    خوندنم ترانه نيست هق‌هق بي‌كسيه

    شب من با سفر تو شب بيداد و عذابه
    تو نباشي موندن من مثل پرواز تو خوابه
    مرگ غرورم رو ببين

    زوال غمگين شعر و شكوفه و نوره
    زوال قلبم رو ببين
    تنها تو مي‌بيني چشم شب و زمين كوره

    تو نباشي كي با اشكم فال خوب و بد بگيره
    كي من رو از سايه‌هاي اين شب ممتد بگيره
    بي‌تو با اين دربدر هق‌هق شب گريه‌هاست
    مرد غمگيـــن صدا بي تو مرد بي‌صداست

    ببين، ببين اين گريه يه مرده
    مردي كه گريه‌هاش ظهور درده
    ببين، ببين اين آخرين صداي
    اين بي‌صدا شبخون كوچه‌گرده
    قلب پاييزي من باغ دلواپسيه
    خوندنم ترانه نيست هق‌هق بي‌كسيه

    خوندنم ترانه نيست هق‌هق بي‌كسيه

    خوندنم ترانه نيست هق‌هق بي‌كسيه

    ---------------------------------------------
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  16. کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  17. #9
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    گل سرخ
    دیدی ای غمگین تر از من
    بعد از آن دیر آشنایی
    آمدی خواندی برایم
    قصه ی تلخ جدایی
    مانده ام سر در گریبان
    بی تو در شب های غمگین
    بی تو باشد همدم من
    یاد پیمان های دیرین
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد
    آتش عشق و محبت
    در خزان سینه افسرد
    کنون نشسته در نگاهم
    تصویر پر غرور چشمت
    یک دم نمی رود از یادم
    چشمه های پر نور چشمت
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد

  18. #10
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ترانه دلم میخاد گریه کنم
    با صدای داریوش اقبالی
    وآهنگ مرحوم بابک بیات


    رازقي پرپر شد باغ در چله نشست
    تو به خاك افتادي كمر عشق شكست
    ما نشستيم و تماشا كرديم

    دلم مي‌خواد گريه كنم براي قتل‌عام گـل
    براي مرگ رازقي دلم مي‌خواد گريه كنم
    براي نابودي عشق واسه زوال عاشقي

    وقتي‌كه قلبها و گـلها شكسته و پرپر شدن
    وقتي‌كه باغچه‌هاي عشق سوختن و خاكستر شدن
    من و تو از گـل كاغذي باغچه‌اي داشتيم توي خواب
    با خشتهاي مقوايي خونه مي‌ساختيم روي آب

    وقتي‌كه ما تو جشن شب ستاره بارون مي‌شديم
    وقتي‌كه پشت سنگر سايه‌ها پنهون مي‌شديم
    از نوك بال كفترها خون پريدن مي‌چكيد
    صداي بيداري عشق رو خواب شب خط مي‌كشيد

    دلم مي‌خواد گريه كنم براي قتل‌عام گـل
    براي مرگ رازقي دلم مي‌خواد گريه كنم
    براي نابودي عشق واسه زوال عاشقي

    از پشت ديوارهاي شهر انگار صداي پا مياد
    آوازخون در به در انگار يه همصدا مي‌خواد
    ابر سياه رفتنيه خورشيد دوباره در مياد
    دوباره باغچه گـل ميده از عاشقا خبر مياد

    دلم مي‌خواد گريه كنم براي قتل‌عام گل
    براي مرگ رازقي دلم مي‌خواد گريه كنم
    براي نابودي عشق واسه زوال عاشقي
    ویرایش توسط Kamanche : Tuesday 29 January 2008 در ساعت 02:44 AM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  19. کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #11
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فریاد زیر آّب
    با صدای داریوش
    و آهنگ مرحوم بابک بیات


    ضيافتهاي عاشق را
    خوشا بخشش خوشا ايثار
    خوشا پيدا شدن در عشق
    براي گم شدن در يار

    چه دريايي ميان ماست
    خوشا ديدار ما در خواب
    چه اميدي به اين ساحل
    خوشا فرياد زير آب

    خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
    خوشا مردن خوشا از عاشقي مردن

    اگر خوابم اگر بيدار
    اگر مستم اگر هشيار
    مرا ياراي بودن نيست
    تو ياري كن مرا اي يار

    تو اي خاتون خواب من
    من تن خسته را درياب
    مرا هم‌خانه كن تا صبح
    نوازش كن مرا تا خواب

    هميشه خواب تو ديدن
    دليل بودن من بود
    چراغ راه بيداري اگر بود
    از تو روشن بود

    ضيافتهاي عاشق را
    خوشا بخشش خوشا ايثار
    خوشا پيدا شدن در عشق
    براي گم شدن در یار

    نه از دور و نه از نزديك
    تو از خواب آمدي اي عشق
    خوشا خودسوزي عاشق
    مرا آتش زدي اي عشق

    خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
    خوشا مردن خوشا از عاشقي مردن
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  21. #12
    helenmortazavi آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    5764
    تاریخ عضویت
    May 2008
    نوشته ها
    100
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    1,685
    198 بار تشکر شده در 79 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Red face بیو گرافیی از ایرج جنتی عطایی


    0 Not allowed! Not allowed!
    متولد مشهدخراسان در مشهد،دزفول،تهران و لندن زیسته است. فارغ التحصیل تئا تر از دانشکده ی هنرهای دراماتیک تهرانه دکترای جامعه شناسی هنر از کالج چلسی از بنیان گذاران گروه تئاتری مزدک و از بر جسته ترین ترانه سرایان تاریخ ترانه یی ایران و از پیش گامان ترانه ی نوین.
    همچنین او با ترانه هایی چون:گل سرخ،قصه ی وفا،جنگل،خونه،بن بست،کمکم کن،سایه ،خاتون،خاکستری ،باور کن،خوابم یا بیدارم ،یاور همیشه مومن ،سقف،پل،مرا به خانه ام ببر ،خاک خسته ،ستاره های سربی ،طلوع کن ،یک قطره دریا ،رازقی پرپر شد،درخت ،سیاه پوشا و ... تاریخ معاصر را سرشار از عشق و خروش کرده است. راستی به گفته خود استاد در سال 1383:من در 19 دی ماه 1325 در مشهد خراسان به دنیا آمدم. اصلیت اجداد پدرم تبریزی و مادرم از مهاجران عشق آباد بود. پدرم چون درجه دار نیروی هوایی بود مدام از این شهر به اون شهر منتقل می شد و ما را هم به دنبال خودش یدک میکشید. من چند سالی را در مشهد و چند سالی را در دزفول گذراندم اما بخش تعیین کننده یی از دوران جوانی و کودکیم در تهران گذشت. فکر میکنم کلاس سوم دبیرستان بودم که یک سفر به مشهد داشتیم و دیپلمم را هم از دبیرستان قطب شهر دزفول گرفتم. غیر از این،چند سال باقی مانده از سالهای ایرانیم را در تهران سپری کردم. در سال 1347 با همسرم شهین ازدواج کردم و اواز 19 سالگی من را تحمل کرده. در حال حاضر هم یک پسر 32 ساله دارم به اسم مزدک و یک دختر 24 ساله به نام مریم و یک نوه ی ده ماهه از پسرم به اسم جیک.
    شهر غم
    خسته و در بدر شهر غمم،
    شبم از هر چی شبه سیاه تره!
    زندگی زندون سرد کینه هاس،
    رو دلم زخم هزار تا خنجره!

    چی میشد اون دستای کوچیک و گرم
    به سرم دست نوازش می کشید ؟
    بستر تنهایی و سرد منو
    بوسه ی گرمی به آتیش میکشید ؟


    چی میشد تو خونه ی کوچیک من
    غنچه های گل غم وا نمیشد؟
    چی میشد هیچ کسی تنهام نمی گذاشت؟
    جز خدا هیچ کسی تنها نمیشد؟


    من هنوز در بدر شهر غمم،
    شبم از هر چی شب سیاه تره!
    زندگی زندون سرد کینه هاس،
    رو دلم زخم هزار تا خنجره!

  22. 2 کاربر برای این پست از helenmortazavi تشکر کرده اند:


  23. #13
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سرگردون
    باصدای داریوش اقبالی
    و آهنگسازی آرمیک


    از عذاب جاده خسته نرسيده و رسيده
    آهي از سر رسيدن نكشيده و كشيده
    غم سرگردوني‌هامُ با تو عاشقانه گفتم
    اسمي كه اسم شبم بود با تو صادقانه گفتم
    من سرگردون ساده تو رو صادق مي‌دونستم
    اين برام شكسته اما تو رو عاشق مي‌دونستم
    تو تموم طول جاده كه افق برابرم بود
    شوق تو راه توشه من،اسم تو همسفرم بود

    من دل شيشه‌اي هرجا،هر شكستن كه شكستم
    زير كوهبار غصه هر نشستن كه نشستم
    عشق تو از خاطرم برد كه نحيفم و پياده
    تو رو فرياد زدم و باز خون شدم تو رگ جاده

    من سرگردون ساده تو رو صادق مي‌دونستم
    اين برام شكسته اما تو رو عاشق مي‌دونستم


    نيزه نم باد شرجي وسط دشت تابستون
    تازيانه‌هاي رگبار توي چله زمستون
    نتونستن، نتونستن كينه منُ بگيرن
    از من خسته خسته شوق رفتنُ بگيرن
    حالا كه رسيدم اينجا پُر قصه برا گفتن
    پر نياز تو براي آه كشيدن و شنفتن
    تو رو با خودم غريبه از غمم جدا مي‌بينم
    خودم رو پر از ترانه تو رو بي‌صدا مي‌بينم

    كي صداتُ داد به مهتاب، مهتابُ كي برد از اينجا
    اسمتُ كي داد به خورشيد، خورشيدُ كي برد تو ابرها
    با من رهيده از خود يك ترانه همصدا شو
    با من از زنجير اين شب همصدا شو و رها شو

    من سرگردون ساده تو رو صادق مي‌دونستم
    اين برام شكسته اما تو رو عاشق مي‌دونستم

    -----------------
    ویرایش توسط Kamanche : Thursday 22 May 2008 در ساعت 09:03 PM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  24. #14
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    رازقی

    برای ضیافت عشق
    اگه شب ، شب غزل نیست
    اگه نور ، اینه به اینه
    اگه گل ، بغل بغل نیست
    برای گلدون دستات
    یه سبد رازقی دارم
    بهترین قلبو تو دنیا
    برای عاشقی دارم
    از تو تا ویروونی من
    از تو ما مرز شکستن
    فاصله ، وکردن در
    فاجعه ، صدای بستن
    ترسم از بی رحمی شب نیست
    ترسم از دلتنگی فرداست
    ترسم از شب مرگی آواز
    ترسم از تدفین قمری هاست
    سهمی از رجعت انسان
    سهمی از خداشدن باش
    سهمی از معجزه ی عشق
    سهمی از معراج من باش

  25. #15
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مادربزرگ

    گیس سفید ، ابرو سفید
    مادربزرگ
    سیابخت رو سفید
    مادربزرگ
    بی صدا نا امید گوشه گیر
    قصه گوی دیگه لب بسته ی پیر
    قصه های تو هنوزم یادمه
    قصه ی ساده ی نارنج و ترنج
    قصه ی خارکن و دیو و پیرزن
    قصه ی سیمرغ و اژدها و گنج
    تو تموم قصه هات
    حرف من اومده بود
    روز لوح هر طلسم
    اسم من حک شده بود
    وقتی از دختر چین حرف می زدی
    خودمو تو رؤیا سردار می دیدم
    خودمو با دختر خاقان چین
    سوار یه اسب بالدار می دیدم
    شیشه ی عمر دیو رو ، تو رؤیاهام
    به خود شاه پریون می دادم
    آدمای شهر سنگستون اگه جون می خواستن
    بهشون جون می دادم
    رو سفید ، مادربزرگ
    مو سفید ، مادربزرگ
    قصه ها دود شدن
    حرفا نابود شدن
    دیگه نه چشمه ی آب
    نه دیگه شهر باهار
    دیگه نه تیغ طلا
    نه دیگه اسب و سوار
    این منم ، مادربزرگ
    مرد بندی طلسم
    شاعری بدون حرف
    عاشقی بدون اسم
    چیزی که مادربزرگ
    حالا باید بشکنه
    نه دیگه طلسم دیو
    شیشه ی عمر منه
    گیس سفید ، ابرو سفیر
    سیابخت رو سفید ، مادربزرگ

  26. #16
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خورشید خانوم
    با موسیقی مرحوم بابک بیات
    و آواز داریوش اقبالی



    خورشيد خانوم آفتاب كن شبٌ اسير خواب كن
    مجمر نور رو بردار يخ زمين رو آب كن

    گلهاي باغچه خوابن ماهيها پير و خسته
    قناريهاي عاشق بال صداشون بسته
    فواره‌هاي خاكي تن نمي‌دن به پرواز
    شمع و گل و پروانه جا نمي‌شن تو آواز

    خورشيد خانوم آفتاب كن شبٌ اسير خواب كن
    مجمر نور رو بردار يخ زمين رو آب كن

    مرواريهاي نور رو بپاش تو دامن آب
    ما رو ببر به جشن گندم و عشق و آفتاب
    سوار اسب نور شو زمين رو اندازه كن
    دستمال آبي بردار قلبهامون رو تازه كن

    خورشيد خانوم آفتاب كن شبٌ اسير خواب كن
    مجمر نور رو بردار يخ زمين رو آب كن

    خورشيد تن طلايي زمين برات هلاكه
    نگو طلا كه پاكه چه منتش به خاكه
    زمين كه عاشق توست حيفه تو شب بميره
    حيفه سراغت رو از ستاره‌ها بگيره

    خورشيد خانوم آفتاب كن شبٌ اسير خواب كن
    مجمر نور رو بردار يخ زمين رو آب كن

    خورشيد خانوم آفتاب كن شبٌ اسير خواب كن
    مجمر نور رو بردار يخ زمين رو آب كن
    ویرایش توسط Kamanche : Monday 4 February 2008 در ساعت 01:59 AM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زندگي نامه استاد مهندس همايون خرم
    توسط akanani در انجمن ویولن ایرانی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: Wednesday 11 January 2012, 05:10 PM
  2. تاپیک طرفداران سیاوش قمیشی
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: Tuesday 22 April 2008, 11:34 AM
  3. «با ایرج جنتی عطایی، به یاد بابک بیات»
    توسط Leon در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Friday 2 November 2007, 01:50 PM
  4. گفت و گو با فرید زلاند
    توسط Leon در انجمن آهنگسازی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 17 October 2007, 11:39 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •