لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: تموم شد ترانه؟

  1. #1
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض تموم شد ترانه؟


    0 Not allowed! Not allowed!

    اين ترانه سراهاي پركار

    و اين آلبوم هاي يك بار مصرف

    موسيقي پاپ ما كجا مي رود؟


    اوضاع ترانه روبه راه نيست. انگار هيچ ترانه اي براي ماندگار شدن ساخته نشده است. يك حس فردي است كه بايد خيلي عمومي شود و اين اتفاق نمي افتد.
    انگار ديگر كسي حرف كس ديگر را خوب نمي فهمد يا باز بهتر است بگوييم كه كسان زيادي حرف كس ديگر را درك نمي كنند. حرف هاي مشترك خيلي كمتر شده، ظاهرا دغدغه هاي مشترك هم.
    اين از ماندگار شدن كه به يك آرزو در بين تعقيب كنندگان و دست اندركاران موسيقي و ترانه تبديل شده. ترانه ها معمولا پاپ كورني شده اند.

    پف بيخودي دارند. خيلي هم زود، تاريخ مصرفشان تمام مي شود. يك نكته اصلي اش هم به نوع آهنگ ها بر مي گردد. بعضي ها كه استاد سرقت آهنگ هاي عربي و تركي و غربي اند و به همين دليل، ترانه ها خوب روي ملودي جفت و جور نمي شوند. يعني ترانه سراها اين قدر توانايي ندارند.

    خيلي ها كه اساسا اينگونه ترانه گفتن روي ملودي آماده را چندان نمي پسندند! اما خب ترانه سراهاي بزرگ وقتي اين كار را كرده اند، ديگر نمي توان به راحتي از آن گذشت. اما بحث بر سر ملودي هاي سرقتي است؛ ملودي هايي كه براي يك ادبيات ديگر ساخته شده اند و در بستري ديگر.

    اصلا پا را فراتر مي گذاريم و ملودي هاي اوريجينال آهنگسازان داخلي در سبك هاي ترنس و هاوس را در نظر مي گيريم. باز هم موضوع كمي حاشيه دارد. اين بك ها، با جمله بندي فارسي چندان متناسب نيستند.

    شعرها در بستر ريتم و ملودي قرار نمي گيرند و بعد ترانه سرا مجبور است جاي كلمات يا خود كلمات را عوض كند. اين مي شود كه ديگر جمله ها سر راست نيستند و سخت به خاطر سپرده مي شوند.

    ضمن اينكه تندبودن ريتم باعث مي شود متن هم تندتر خوانده شود و زمزمه كردنش هم براي مخاطب سخت تر مي شود. تمام اينها همه درجهت ماندگارنشدن ترانه هاست. برخي از ترانه سراها، هم هستند كه سعي مي كنند خيلي ثقيل و با كلمات آنچناني ترانه بگويند. جمله بندي هايشان سخت است. اين دسته را هم نبايد از ياد برد.

    اما نكته ديگر اين است كه اساسا ترانه خوبي هم شنيده نمي شود؛ هركسي دوست دارد شبيه فلان ترانه سراي مشهور قديمي ترانه بگويد، تصوير بسازد و مخاطب را با اين تصاوير به متن ترانه ببرد، اما خود او هم، پس از سال ها به اينجا رسيده، غزل گفته، مضامين جديد وارد ترانه كرده و دغدغه هايش را به ترانه آورده.

    از همه مهم تر اينكه خودش بوده. خود خودش. اما بسياري از ترانه سراها سعي مي كنند شبيه آنها شوند. به همين دليل است كه تصاوير مي شود همان تصاويروتشبيهات همان ها.

    حتي بعضي ها، همان اصطلاحات ابداعي شاعران و ترانه سراهاي ديگر را به كار مي برند؛ اصطلاحاتي كه شناسنامه شاعران اصلي است و بعد هم توجيه مي آورند كه مگر كلمات را آن شاعران ساخته اند؟

    درست است كه كلمات همان ها هستند، اما نوع استفاده از آنها در مضمون مورد نظرشان و معاني جانبي آنهاست كه اين اصطلاحات را وارد شناسنامه يك ترانه سرا مي كند مثلاً، هم شب يك كلمه عمومي است و هم نيلوفر ، ولي شب نيلوفري ديگر نمي تواند تركيبي عمومي باشد. ديگر مختص شاعر است. يا اصطلاحاتي مثل دلريخته و دلكوك كه ديگر تركيباتي ابداعي اند.

    اما ترانه سرايان جديد ما چه آورده اند؟ يكي شروع مي كند به ترانه منفي گفتن و ديگران شروع مي كنند به كپي! كار به جايي مي رسد كه حال مخاطب از شنيدن چنين ترانه اي بد مي شود. سوژه ها بسيار معدود و محدودند.

    حتي بعضي ها سعي مي كنند وارد وادي هاي جديدي شوند. مثلاً ترانه هاي اجتماعي چند وقتي است كه بيشتر مورد توجه قرار گرفته اند اما خيلي سطحي و شعارگونه.

    كه مثلاً درباره موضوعاتي مثل اختلاف طبقاتي، فقر و… مدام حرف هاي هزاران بار گفته شده را تكرار مي كنند. در اين صفحه به سراغ تعدادي از ترانه سراهاي مشهور و پركار اين روزهاي موسيقي پاپ رفته ايم و دربارة اوضاع و احوال ترانه سرايي با آنها گپ زده ايم.

    بديهي است كه اين مجموعه به هيچ وجه شامل تنها فعالان عرصة ترانه نمي شود و جاي خيلي ها تويش خالي است. اميدواريم در آينده آنها هم وارد اين بحث شوند و جريان را نقد كنند. از طرفي براي پيدا كردن قضاوتي عادلانه نسبت به اوضاع بايد نظر مصرف كنندگان بازار و شنوندگان اين ترانه ها و همين طور تهيه كنندگان آلبوم هاي موسيقي را هم پرسيد.

    منتظر گزارش، از اين بخش بازار هم باشيد. شايد اين طوري بتوانيم نگاه دقيق تري به حوزة ترانه كه جزو تاثيرگذارترين محصولات فرهنگي است داشته باشيم. منتظر باشيد و فعلا نظر ترانه سراها را بخوانيد.

    محمد صالح علا

    از قديمي هاي عرصة ترانه است، هر چند ترانه سرايي تنها تخصص اش نيست. او برنامه ساز، نمايشنامه نويس، بازيگر و كارگردان هم هست. همه او را مي شناسند و نيازي به تكرار مكررات نيست.

    شما چه كسي را ترانه سراي حرفه اي مي دانيد؟
    ببينيد، من كساني را مي شناسم كه از ترانه سرايي درآمد كسب مي كنند و زندگي را مي چرخانند. خيلي هم به آنها خوش مي گذرد و درآمد زيادي هم دارند. اما بعد از اينكه آثارشان را داوري مي كني، مي بيني كه آنها ترانه نمي گويند و كارشان در حوزه زيباشناسي نيست و تأثيري هم ندارد.

    من آنها را ترانه سرا نمي دانم. به نظرم ترانه سراهايي كه موجه هستند و آثار ماندگاري دارند و در اين حوزه درجه يك هستند، كارهاي ديگري مي كنند، ترجمه مي كنند، نمايشنامه مي نويسند، فيلم مي سازند، روزنامه نگارند يا... من واقعا ترانه سرايي كه در حوزه جمال شناختي كار بكند و شغلش هم باشد و كارهاي ماندگار هم داشته باشد، نمي شناسم.

    مشكل ترانة امروز كجاست كه مردم كمتر با آن ارتباط برقرار مي كنند؟
    به نظر من مشكل بزرگ شاعران و ترانه سرايان نسل جديد، اين است كه همه شبيه هم مي گويند. يعني اگر اسمشان را از پاي اثرشان برداري معلوم نيست اين اثر از آن كيست.

    مشكل ديگر اين است كه تقليد خيلي زياد شده؛ يعني كلمات را جابه جا مي كنند و مي شود يك اثر جديد؛ يعني انگار مد شده كه نانشان را به كرة ديگران بمالند و بخورند. اين نشانگر اين مسئله است كه نوگرايي درحال حاضر در ترانه ازبين رفته است.

    پيش بيني تان درباره آينده ترانه ايران چيست؟
    اگر به دوره طلايي ترانه سرايي در ايران نگاه كنيم، دوراني است كه خوانندگان درجه يك وجود داشتند، آهنگسازان درجه يك وجود داشتند، ترانه سرايان درجه يك وجود داشتند، تنظيم كننده و نوازندگان درجه يك وجود داشتند؛ يعني همه اينها باهم موجود بود.

    ما الان فرهاد داريم؟ واروژان داريم؟ اگر هست ما مي توانيم انتظار داشته باشيم كه ترانه سراهايي مثل بزرگان ترانه مان هم رشد كنند و به وجود بيايند و اگر نيست بايد چه كار كرد؟

    من خودم ترانه هايي دارم كه دوستشان دارم. به چه آهنگساز و خواننده اي بدهم كه كار كند؟ يعني ديگر همچين جمع ها و آدم هايي نيستند. به همين خاطر، من از آينده ترانه هيچ اطلاعي ندارم و از نظرم مه آلوده است و حالت اثيري خاصي دارد.

    يعني از ترانه امروز نااميد شده ايد؟
    به جرأت مي گويم زماني بود كه ترانه تأثيرش از غزليات حافظ و شاهنامه فردوسي و اشعار سعدي بيشتر بود. متأسفانه آنهايي كه مسئوليت اين امر را عهده دار هستند، ترانه را دست كم گرفته اند.

    من قصد نق زدن ندارم، اما بايد اينجا بگويم كه امروز با ديدن وضع حاضر، خيلي احساس پرشكستگي مي كنم. من امروز يك ترانه سراي پرشكسته هستم، پرشكسته؛ يعني بالي براي پريدن ندارم.

    افشين يداللهي

    با خيلي از خوانندگان مطرح پاپ همكاري كرده و در كارهايش ترانه هاي خوبي هم ديده مي شود. آخرين همكاري او با عصار و در قطعة هويت بوده كه با واكنش هاي متفاوتي همراه شده است.

    مي گويند ترانه سراي حرفه اي، كسي است كه از ترانه گفتن پول در بياورد. شما با اين حرف موافق ايد؟
    ترانه سرا تا توانايي دريافت پول را نداشته باشد، حرفه اي محسوب نمي شود زيرا شما بايد به جايگاهي برسيد كه ديگران حاضر باشند به هر دليلي بابت ترانة شما پول بدهند. تا شما پولي از اين راه دريافت نكرده باشيد، آماتور هستيد و وارد فضاي حرفه اي نشده ايد.

    شما خودتان حاضريد به خاطر پول، ترانه اي بگوييد كه اعتقادي به آن نداريد؟
    در شرايط خاص احتمالا اينگونه ترانه را نمي گويم. البته بستگي به موقعيت دارد. الان مي گويم نه، اما ممكن است يكي از نزديكان در حال مرگ باشد و به پول اين ترانه نياز داشته باشد. پس در چنين شرايطي اين حرف ممكن است شعار باشد، اما تاكنون شرايطي پيش آمده و اين كار را نكرده ام.

    شما به چه ترانه اي مي گوييد ترانه خوب؟
    نمي توان تعريف مشخصي داشت. اما اگر ترانه به هدف خود (كه ممكن است مصرفي بودن باشد) پايبند و متعهد باشد و مسلما از چارچوب قوي و شسته رفته اي برخوردار باشد، ترانة خوبي است.

    چرا بيشتر كارهايي كه اين روزها توي موسيقي خودمان مي شنويم، ترانه هايش سطحي اند؟
    كارهايي كه مجوز گرفته و بيرون آمده اند، نشان توان ترانة ما نيست. منظورم از ترانه، كلام روي ورق است كه در اين زمينه، از گذشته خيلي قوي تر شده ايم و پيشرفت كرده ايم.

    چون اقتصاد موسيقي ما پررونق نيست، همه مي خواهند مانند بسازبفروش ها با كمترين هزينه آلبوم را تمام كنند كه به همان ميزان كارها ضعيف و سطحي هستند و همه چيز دست به دست هم مي دهد تا كارهاي سطح پايين، وارد بازار بشوند.

    شما به آيندة ترانه خوش بين ايد؟
    بله، چون موسيقي را نمي شود از زندگي مردم حذف كرد، من خوش بين هستم. الان شايد وضعيت حال حاضر مساعد نباشد. اما پرمخاطب ترين اثر ادبي، ترانه است و خيلي نمي شود مطمئن بود كه به شرايط مساعد نمي رسيم. در نـهـــايـت مــي تــوانـيم اميدوار باشيم.

    نيلوفر لاري پور

    اسمش با آلبوم مسافر بر سر زبان ها افتاد؛ يعني از همان اوايل احياي موسيقي پاپ در كشور. او سختگيرتر از خيلي از همكارانش، خيلي به كارنامه اش اهميت مي دهد.

    ترانه سراي حرفه اي بودن يعني پول گرفتن در ازاي ترانه؟
    من خودم تا پول نگيرم ترانه را تحويل نمي دهم. ترانه سرا بايد به مقامي رسيده باشد و آن قدر اسمش قيمت داشته باشد كه كسي پولش را نخورد و بتواند پولش را بگيرد. ترانه سرا بايد شغلش ترانه سرايي باشد، يعني از اين راه پول در بياورد. خود من از پول ترانه اجاره خانه مي دهم، مانتو مي خرم و رستوران مي روم.

    حرفه اي بودن در هر كاري اين است كه شما پول بگيريد. در حال حاضر، ترانه سرايي يك مافيا دارد كه شايد خود من هم جزوش باشم؛ نه اينكه بد باشد نه. يك جريان هستيم كه بايد با هم باشيم و با هم پيش برويم. فرضا ممكن است شخص جديد را هم از ميدان بيرون كنيم.

    اينكه آدم در ازاي ترانه هايش پول بگيرد، باعث نمي شود كارش به ابتذال كشيده شود؟
    ببينيد، من بعضي مواقع، 6 ماه كار نكرده ام زيرا قيمت كارهايم بالاست و علتش اين است كه با هركس كار نكرده ام و هر كلامي هم نگفته ام. خب اگر اين روند ادامه پيدا كند، باعث مي شود از كلامي استفاده كنم كه راضي نيستم. اما مي گويم اسم من را پاي آن كار نزنند زيرا به پولش نياز دارم. وقتي كار خوب خواهان ندارد، مجبور مي شوي براي امرار معاش با اسم مستعار كاركني يا به قول ديگر اگر مجبور باشم اين كار را بكنم، آقاي گزارشگري را پيدا مي كنم و مي گويم مجبور بودم چون پول اجاره خانه ام عقب افتاده بود.

    شما به چه ترانه اي مي گوييد ترانه ضعيف؟
    ترانه اي كه غلط باشد و تصوير شاعرانه نداشته باشد، به نظر من ترانه اي ضعيف است.

    چرا مردم، ترانه هاي اين روز و روزگار را زير لب زمزمه نمي كنند؟
    وقتي كار خوبي بيرون مي آيد(يعني مي گيرد و مردم استقبال مي كنند) بقيه به جاي دقت در محتوا و قدرت كار، فقط آن را كپي مي كنند. من در زمينة كلام، به خودم بالاترين نمره را مي دهم و از خودم راضي هستم، اما به غير چند كاري كه وارد بازار شده، خودم راغب نيستم كارهاي اجرا شده ام را براي بار دوم گوش بدهم.

    و پيش بيني تان دربارة آينده موسيقي تان؟
    (با خنده مي گويد) به خدا من از يك ساعت بعد خودم هم خبر ندارم، چه برسد به آيندة موسيقي. اما اگر وضعيت همين طوري كه الان هست پيش برود، فاجعه است و اين اوضاع بيشتر به ضعف ملودي و كساني برمي گردد كه منبع مالي موسيقي ما هستند.

    شاهكار بينش پژوه

    هم شاعر است، هم آهنگساز و هم خواننده؛ علاوه بر 3 آلبومي كه منتشر كرده، ترانه هاي زيادي هم براي عليرضا عصار سروده و به نوعي زوج او در اين سال ها بوده است.

    نظر شما دربارة ترانه سراي حرفه اي چيست؟
    حرفه اي در حيطه ادبيات و بسياري از هنرهاي ديگر، گاهي معناي عكس دارد؛ يعني كسي كه از طريق ترانه امرارمعاش نمي كند حرفه اي محسوب مي شود. درواقع حرفه اي بودن يك ترانه سرا در سابقه اجرايي و هنري آن آدم است.

    نظرتان درباره امرارمعاش از راه ترانه سرايي چيست؟
    به اين سؤال شما به ناگزير با احتياط بيشتري پاسخ خواهم داد زيرا بسياري از ترانه سراها از اين راه امرارمعاش مي كنند اما با احترام به كليه اين دوستان، من معتقدم كه امرارمعاش از اين طريق به ناگزير روزگاري به ابتذال خواهد كشيد.

    وضعيت ترانه امروز، به نظر شما، راضي كننده هست يا نه؟
    وضعيت امروز، من را خوشحال نمي كند زيرا موسيقي و ترانة ما، موسيقي و ترانة سانسورزده اي است. نقد و بررسي موسيقي و شعر سانسور شده نقد درستي نخواهد بود. از اين جهت كه از تمام پتانسيل هاي هنرمندانه استفاده نشده و بخش بزرگي از آنها در پستوي خانه ها پنهان است. ما در شرايطي مي توانيم به نقد بپردازيم كه داده ها، داده هاي كافي باشند، نه تنها آنچه اجازة انتشار مي گيرد.

    به آيندة ترانه خوش بين ايد؟
    من خوش بين نيستم و طي 6 ماه اخير، اميدم از نصف هم كمتر شده است. گمان مي كنم همه چيز به سياست گذاري هاي فرهنگي بستگي دارد. ما تا پيش از اين در جاي خود فرو مي رفتيم ولي امروز پسرفت مي كنيم.

    يغما گلرويي

    نام او را خيلي شنيده ايد؛ اين وري و آن وري. يغما به هر كسي كه از او ترانه بخواهد، نه نمي گويد و معمولا هم از اجراي ترانه هايش راضي نيست. او البته هواداران ويژه اي هم دارد.

    ترانه سرا بايد حتما وزن و عروض بلد باشد؟
    نه، ترانه سرايي به نظر من فرمول خاصي ندارد، اگر ترانه سرا موسيقي و وزن و عروض بداند خوب است اما خود من وزن و عروض بلد نيستم. يعني اگر بپرسند فلان ترانه را روي چه وزني گفته اي نمي دانم و نيازي هم به دانستنش نمي بينم.

    شما شغلتان ترانه سرايي است؟
    همسايه ها از من مي پرسند شغلت چيست و چرا هميشه خانه اي؟ وقتي مي گويم ترانه سرا و مترجم هستم، تحسين مي كنند و بعد مي گويند: موفق باشيد، خب شغل اصلي تان چيست؟

    فكر نمي كنيد وقتي آدم، شغلش بشود ترانه سرايي به ترانه اش لطمه بخورد؟
    راستش را بخواهيد، من اگر روزي به مشكل مالي برخورد كنم، برخلاف چيزي كه اعتقاد دارم هيچ وقت نمي نويسم. در چنين شرايطي مطمئن باشيد مسافركشي مي كنم. به نظر من وقتي ابتذال رخ مي دهد كه ترانه سرا برخلاف جهان بيني و اعتقادش عمل كند و بنويسد.

    وقتي مي گويند يك ترانه مبتذل است، يعني چه؟ يعني كلامش مبتذل است؟
    نه، خالتور در كلام اتفاق نمي افتد، در موسيقي شكل مي گيرد. ما كلام خالتور نداريم. به نظر من هيچ چيز در هنر مبتذل نيست و نمي توان به آن مبتذل گفت.

    حال و روز ترانة امروز چطور است به نظر شما؟ شما از اين اوضاع راضي هستيد؟
    من صددرصد از وضع حاضر ناراضي هستم و متأسفم. اگر ترانه را بخواهيم با كارهايي كه اجرا شده و در بازار موسيقي است بسنجيم، افتضاح است. در شرايط حاضر كارهاي خوب، به دلايل واهي و بي دليل وارد بازار نمي شوند و برعكس، كسي با كارهاي خالتور و مصرفي كاري ندارد.

    خيلي از آلبوم هايي كه از كارهاي من منتشر شده، هنوز خود من گوششان نداده ام، چون درونشان هيچ اتفاق خاصي نيفتاده است. بيشتر مي گذارم در آرشيوم تا بعد مرگم كارنامه اي از كارهايم موجود باشد، همين.

    آينده چطور؟ آينده روشن است؟
    آيندة روشني نمي بينم و به قول ديگر آينده را افتضاح مي بينم. چون به غير مسائل مديريتي و مجوزي موسيقي امروز ما كه وضعيت نابه ساماني دارد، سليقة چند نفرتهيه كننده در لاله زار، دارد كل موسيقي ما را هدايت مي كند.

    تمام هدف ها عوض شده است و اعتقادي وجود ندارد. تنها پول حرف اول و آخر را مي زند و اين تأسف بار است.

    منبع: همشهری، رضا صديق

  2. کاربران زیر از Leon به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اسطوره ای بنام Linkin Park
    توسط alireza-metal در انجمن راک و متال
    پاسخ: 194
    آخرين نوشته: Sunday 19 May 2013, 08:19 PM
  2. زندگی نامه گروه Queen
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Tuesday 8 May 2007, 10:39 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Tuesday 8 May 2007, 10:56 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •