0
خوب شما 2 مقوله رو عنوان ميکنيد،يکی دادن آزادی به هنرمند،که به خاطره مسائل فرهنگی و دينی! ،امکان پذير نيست،ولی به همينش هم بايد قانع باشيم که از هيچی بهتره!
دوم،فرهنگ برخورد با اين موسيقی ها،ببينيد،فيلتر شخصی يک امر کاملاً بديهی هست،و به طوره ناخواسته شما چيزی رو که دوست نداريد،گوش نميکنيد. ولی اين به اين معنی نيست که موسيقی بی ارزش منتشر نميشه،و اون هم به دلايلی که بالا گفتم،امروزه از آب خوردن راحت تره!
ولی ضربه بزرگ رو در اينجا،سياست های دولتی در برخورد با هنر ،و موسيقی هست،و نبودن يک سيستم قوی،چرا بايد مسلن نوازنده های ارکستر سمفونيک تهران،اون قدر کم دست مزد بگيرن،ولی يکی مثل... ،برای يک آهنگ 1000000 تومن،پول در خواست کنه!
و اين نه تنها در ايران،بلکه در لس انجلس هم همينه،من ميگم که تجارت با هنر واقعی فرق ميکنه! اينها تاجران هنرمندن،اگه فقط زدن چند تا اکورد و ملودی روی گيتار و کيبورد،هنره،پس نوازنده های خيابونی،که من هر روز در شهر های آلمان ميبينم،خدان!!!مشکل فقط شادمهر عقيلی ها نيستن،بلکه برخورد با هنر ،از سال ها پيش تا الان هست.
علاقه مندي ها (Bookmarks)