لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: گفتگو با : منصور تهرانی

  1. #1
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض گفتگو با : منصور تهرانی


    0 Not allowed! Not allowed!



    با عرض سلام و درود بر شما منصور تهراني عزيز و با تشكر از اينكه وقت با ارزشتان را در اختيار ما گذاشتيد و امروز مهمان خانه خاكستري ما شديد. بسيار خوشحالم كه امروز ميزبان يكي از خاطره سازان ترانه نوين ايران زمين هستم.
    با درود به شما و همه كساني كه مطالب اين سايت را دنبال ميكنند و خسته نباشيد ميگويم به شما جواناني كه مي خواهيد در اين بي ترانگي ، ترانه را پاس بداريد .
    -پس از شنيدن آثار فاخري چون باغ بلور ،يار دبستاني و بدرقه بسياراني منتظر شنيدن آثار جديدي از شما پس از انقلاب بودند ، علت اين همه كم كاري و كار نكردن با همكاران قديميتان چيست؟
    به هر حال الان حدود بيست سالي ميشه كه من در سوئد و غربت زندگي ميكنم ، در ايران هم سالهاي اول انقلاب ماندم و چند فيلم ساختم كه بعضي از آنها توقيف شد ، دو تا از فيلم هايم به اكران در آمد كه يكي فيلم حادثه بود و ديگري فيلم بازرس ويژه كه حادثه با سانسور اكران شد. اما در زمينه ترانه سرايي يكي از علتهاي كم كاريم اين بود كه به اعتبار ترانه يار دبستاني نخواستم نامم در كنار ترانه هايي باشه كه به ميل خودم نبوده و از آنها راضي نبوده ام . مزداي عزيزم متاسفانه در اين مدت بعضي ها از ترانه هاي من سوء استفاده كرده اند حتي بدون اطلاع من ترانه هايي را كه مال من نبوده را هم با نام من منتشر كرده اند برخي هم ترانه هايم را بدون اجازه خواندند و حق مرا پرداخت نكردند. اتفاقا سايت شما دوستان سايتي است كه پس از مدتها داره حق ترانه سرايان را رعايت ميكنه و براي ترانه ايران دل ميسوزاند و من واقعا از اين حركت شما سپاسگزارم
    خواهش ميكنم ، وظيفه ما همين است و شايد تنها كاري كه از دست من و ديگر نويسندگان اين سايت جهت قدر داني از هنرمنداني كه سالها براي هنر اين مملكت خون دل خورده و در اين راه مو سفيد كرده اند همين باشد .
    خوشحالم در اين شرايطي كه ترانه نوين اينگونه مهجور مانده شما دوستان هستيد . در ادامه صحبتم بايد اشاره كنم كه يكي ديگر از دلايل كم كاريم دور بودنم از لوس آنجلس بوده و اينكه نخواسته ام كاري بنويسم كه از آن راضي نباشم به طور مثال يكي از آهنگسازان خوبمان كه قبلا با هم كار ميكرديم ترانه هايي را از من ميخواست كه مثل ترانه هاي روز باشه و من نميتوانستم چنين كاري كنم و به ايشان گفتم كه نام من را كنار اين ترانه ها نگذاريد كه خيلي هم ناراحت شدند .
    اجازه بدهيد براي اولين بار حرفي را بزنم كه سالهاست در درون خود نگه داشتمش ،متاسفانه همين ترانه يار دبستاني در عين حال كه براي من افتخار آميز بود و من ميدانم كه بسياري از ترانه سراهاي خوبمان آرزوي داشتن يك چنين ترانه اي را در بين ترانه هايشان داشتند اما دردسرهاي بسيار زيادي را براي من ايجاد كرد ، دشمني ها و نظر تنگي هايي هم اطراف اين ترانه بود و همين دشمني ها باعث دوري من از فضاي ترانه شدند. به هر حال هركسي قسمتي داشت به من هم اگر دلار نميرسه افتخار اين ترانه ميرسه.
    پيش از انقلاب زماني كه ايرج جنتي عطايي ، شهيار قنبري و اردلان سرفراز در ترانه سرايي خود را به اثبات رسانده بودند و صاحب سبك خاص خود شده بودند ،ظهور شما به عنوان ترانه سرايي جديد كه حرف خود را بدون تقليد از كسي در قالب ترانه ميزد از شما يك ترانه سراي صاحب سبك ساخت ، چگونه به اين سبك رسيديد ؟ كمي از حال و هواي آن دوران و ورودتان به اين عرصه برايمان بگوييد.
    ممنون از بابت اين سوال . من پيش از ترانه سرايي عشق به سينما داشتم ، اما يك اتفاق ساده باعث ورود من به عرصه ترانه سرايي شد. در ابتدا من با آقاي لقمان ادهمي آشنا شدم كه ايشان يك ملودي به من دادن و گفتند اگه روي اين ملودي ترانه بگي ترانه سراي واقعي هستي . من هم ترانه پولك را روي آن نوشتم و آقاي ادهمي خيلي خوششان آمد و ليلا فروهر هم آن را به عنوان اولين آهنگ كارنامه هنري اش خواند . وقتي من وارد اين عرصه شدم ديدم كه اين دوستان و اساتيد هستند و ترانه هاي بسيار زيبايي هم ميگويند و من اگه بخوام از آنها تقليد كنم راه به جايي نخواهم برد مثل بسياراني كه آمدند و تقليد كردند و خيلي زود فراموش شدند ، به همين خاطر خواستم كاري كنم كه اين دوستان در آن قلمرو نمينويسند و در حقيقت سبك خاص خودم را داشته باشم، به همين دليل ترانه هايي را گفتم كه به قول معروف در قوطي هيچ عطاري پيدا نميشد مثل داغ يك عشق قديمو و يا يه تنهايي يه خلوت... براي گوگوش ، باغ بلور و بدرقه و وقتي كه من عاشق ميشم وچند كار ديگر با ابي ، بزن تار براي هايده ،خاك (گل گندم) با صداي مرحوم مازيار(كه صدايش را بسيار دوست داشتم و اين ترانه با صداي او توقيف شد و پس از 17 سال يعني 6 ماه قبل از فوت مازيار اجازه پخش گرفت) و ... كه تمام سعيم را كردم كه اين ترانه ها هيچ ربطي به ترانه هاي موجود آن زمان نداشته باشد و حرف خودش را بزند. به همين دليل خوشبختانه خيلي زود موفق شدم . اين را هم بگويم من حدودا ده سال بعد از اساتيدي چون جنتي عطايي ، اردلا سرفراز و... كارم را شروع كردم
    اما خوب خيلي زود به آن سبكي كه بايد ميرسيديد رسيديد.
    دقيقا ، به همان دليلي كه گفتم.
    جناب تهراني ! اولين همكاري مشترك شما با ابي چه ترانه اي بود و چگونه شد كه اين همكاري شكل گرفت و با خلق آثار ارزشمندي مثل باغ بلور ، وقتي كه من عاشق ميشم (گل واژه) ،بدرقه، چشمه و شب زخمي ادامه يافت؟
    ابي عزيز خواننده بزرگ ايران ،خواننده اي كه من افتخار داشتم در آن شرايطي كه همواره آقاي ايرج جنتي عطايي در كنارشان بودند و هنوز هم كه هنوزه در كنار ابي هستند پنج ترانه را با ايشان كار كنم . اولين همكاري من با ابي در آهنگ بدرقه بود كه ترانه آن را بر روي ملودي سياوش قميشي نوشتم (تقريبا نود درصد ترانه هايي كه از من ميشنويد بر روي ملودي نوشته شده اند)
    در اين پنج اثري كه با ابي كار كرديد چطور؟ آيا همه ترانه ها بر روي ملودي نوشته شده بودند؟
    بغير از باغ بلور كه از قبل ترانه اش را نوشته بودم و حسن شماعيزاده بر رويش ملودي گذاشت باقي كارهايي كه با ابي انجام دادم ترانه بر روي ملودي نوشته شده است.
    وقتي كه من عاشق ميشم را با صداي ابي و هايده شنيده ايم كمي در مورد اين ترانه و اجراهاي ابي و هايده برايمان بگوييد.
    وقتي كه من عاشق ميشم يك كار دشتي بود كه من روي ملودي صادق نوجوكي نوشته بودم و ترديد داشتيم كه اين كار رو به ابي با آن جنس صدا بديم كه اين كار انجام شد و ابي هم واقعا زيبا خواند . مرحوم هايده هم وقتي من در سوئد بودم براي يك كنسرت به اينجا آمده بودند و به من گفتند اين ترانه را خيلي دوست دارم و اگر اجازه بدهيد اين كار را من هم اجرا كنم ، من هم اجازه دادم و ايشان در آمريكا با صادق نوجوكي هم صحبت كردند و كار اجرا شد ، البته پولي به من ندادند (البته اينجا كلا اين چيزها رسم نيست)
    يكي ديگر از كارهايي كه شخصا بسيار دوستش دارم ترانه چشمه است ، ترانه اي كه براي اولين بار از كشتي نوح گفت ،اين ترانه را در چه حال و هوايي نوشتيد ؟ كمي از بيوگرافي اين ترانه برايمان بگوييد.
    بله ، چشمه يكي از ترانه هاي مورد علاقه خودم هست و بسيار دوستش دارم اما متاسفانه اين كار كمي مهجور ماند. ملودي آن را پرويز قدرخاني ساخته بود . چشمه را با الهام از قضيه سياهكل كه در آن زمان بسياري از ترانه سرايان در موردش ترانه مينوشتند ، نوشتم . از بين پنج ترانه اي كه با ابي انجام داديم چهارتاش واقعا گرفت و معروف شد اما چشمه به علت اينكه پشت سد شوراي شعر مدتي گير كرد كمي مهجورماند.

    بدرقه ، ترانه تلخ جدايي ! در اين ترانه شما با خلق تركيب اسب بزرگ آهني يكي از زيباترين تركيبهاي ترانه هايتان را رقم زديد . چه شد كه به اين تركيب رسيديد و وسايل نقليه آهني اين روزگار را به اسبي آهني و بزرگ تشبيه كرديد؟ كمي در مورد اين ترانه برايمان بگوييد.
    بدرقه را براي دوستي گفتم كه براي ادامه تحصيل عازم خارج كشور بود و من براي بدرقه اش به ايستگاه قطار رفته بودم و اين رفتن براي من خيلي غمگنانه بود و آن اسب بزرگ آهني كه در ترانه ام نوشته ام و تمام وجود من را با خودش ميبرد همان قطاري بود كه دوستم را به تركيه و غربت ميبرد. اين ترانه را بر روي ملودي سياوش قميشي نوشتم و آندرانيك عزيز آنقدر اين آهنگ را زيبا و استثنايي تنظيم كرد كه تمام حركت قطار رو ميشه درونش احساس كرد.
    حقيقتا آندرانيك نازنين تنظيم بسيار زيبا و همگامي را در اين اثر انجام دادند.
    بله به نظر من آندرانيك يكي از بزرگترين تنظيم كننده هاي موسيقي ماست.
    -شب زخمي يكي ديگر از بهترين كارهاي كارنامه هنري شماست. كمي در مورد نوشتن اين ترانه ، مضمون آن ،ملودي و تنظيم زيباي سلي و اجراي آن توسط ابي برايمان توضيح دهيد.
    اين ترانه را براي فيلم شب زخمي ساختيم ، من يك بار با عجله فيلم را ديدم و شب زخمي را روي ملودي سلي نوشتم : من و تو با لب تشنه لب يك چشمه رسيديم... به ياد همسفري كه اهل جنوب بود و او را بسيار دوستش ميداشتم.
    جناب تهراني عزيز چرا اين همكاري را در ديار غربت با ابي ادامه نداديد؟
    اتفاقا ابي عزيز مدتي در سوئد بودن و در شهر ما زندگي ميكردند ،ايشان را ميديدم حتي يك بار هم يك ترانه عاشقانه از من خواستند كه پيشنهاد خودشان بود ،من هم ترانه اي با اين مطلع ((چند سالي بود با دل ، ما رو اصلا سر و كاري نبود ، هيچ نشوني از عشق، ديگه تو خواب و بيداري نبود)) نوشتم و قرار بود كه بخوانند اما از اينجا رفتند و ترانه به مرحله اجرا نرسيد.
    به هر حال مطمئنا يكي از آرزوهاي دوستداران ابي خلق دوباره آثاري مثل باغ بلور و بدرقه و همكاري مجدد شما و ابي ميباشد..
    انشاالله بتونيم اين كار را انجام دهيم.
    كداميك از اين ترانه هايي كه با ابي كار كرديد را بيشتر دوست داريد ؟
    وقتي كه من عاشق ميشم را بيشتر از بقيه دوست دارم ،اتفاقا بعضي ها هميشه اين سوال را از من ميكردند كه مگه تو چند بار تا حالا عاشق شدي كه ميگي وقتي كه من عاشق ميشم...
    بعضي از ترانه هاي شما مثل يار دبستاني چندين بار در داخل توسط افراد مختلف بازخواني شده اند آيا شما از اين بازخوانيها راضي هستيد و آيا با اجازه شما بوده است؟
    متاسفانه همينطورهست كه شما ميگوييد ،يار دبستاني ديگه يه استثناست كه ديگه حقيقتا از دست من خارج شده و صاحب اصلي اين ترانه دانشجويان عزيز هستند كه وقتي براي اولين بار در سال 1375 دست جمعي در پارك لاله اين ترانه را فرياد كردند براي من افتخاري بود و تا امروز هم ادامه داشته. اما گاهي اوقات هم از اين ترانه استفاده هايي شده كه مورد رضايت من نبوده و بايد يادآوري كنم كه اين ترانه را براي اولين بار فريدون فروغي بر روي اولين فيلم من يعني ترور خواندند و پس از آن آقاي فرشيد جم اين كار را اجرا كردند و خود من هم اين كار را در آلبوم ترانه سرا با تنظيم عبي يگانه اجرا كرده ام. اما اين آهنگ سه خواننده رسمي داره و سي خواننده غير رسمي . از چپ و راست وميانه و گروههاي سياسي مختلف ويدئوهاي مختلفي روي آن درست كردند. و اجازه بديد كه من از همين جا اعلام كنم كه اين كارها هيچكدام با اجازه و نظر من نبوده و اينكه گروههاي مختلفي با اين ترانه كار ميكنند همه و همه بدون اجازه من هست. و اگر هم از بنده اجازه ميخواستند مطمئنا با برخي از آنها مخالفت ميكردم.
    به نظر شما علت اينكه پس از انقلاب شاهد ظهور ترانه سراهاي جديدي كه صاحب بينش وسبك بوده و حرفي براي گفتن داشته باشند ، نبوديم چيست؟
    - اولا مميزي داخل ايران كار ترانه سرايي را در ايران خيلي سخت ميكنه و ترانه را از صافي مربوط به خودش ميگذراند و ترانه در ايران زياد حرفي براي گفتن ندارد در حالي كه سينما در اين سالها حرفهاي جديد و جهش رو به جلويي داشته و فيلمهاي اجتماعي نسبتا خوبي هم ساخته شده اما ترانه هاي كنوني بيشتر در قالب عاشقانه و عارفانه توليد ميشوند در حالي كه ترانه بايد در بطن جامعه آفريده بشه و حرف آن جامعه را بزند كه متاسفانه هم اكنون اينگونه نيست.
    شما اشاره كرديد به ترانه هاي عاشقانه داخلي با اينكه به نظر من و بسياري از كساني كه ترانه را دنبال ميكنند اين عاشقانه ها همه تكرار مكررات هستند و حقيقتا به نظر ميرسه كه پشت اين ترانه ها هيچ فكر و انديشه اي وجود ندارد.
    آنها ترانه هايي را مينويسند كه مجوز بگيرند با اينكه ترانه بايد به مسائل اجتماعي بپردازد همانطور كه ما نيز در سالهاي قبل داشتيم اساتيدي چون ايرج جنتي عطايي و شهيار قنبري را كه حرف اجتماع آن دوره را ميزدند با اينكه در آن زمان هم شوراي شعر بود و مميزي وجود داشت اما با اين همه در آن دوران ترانه هاي اجتماعي زيادي به بازار مي آمد و شنيده مي شد.
    نظرتان در مورد تقليدهاي زيادي كه در اين دوره از ترانه هاي ترانه سرايان قديمي ميشود چيست ؟ آيا با اين تقليدهاي كوركورانه موافقيد يا مخالف؟
    تقليد واقعا در ترانه سرايي كار اشتباه و نادرستي است همانطور كه در ابتدا هم گفتم من خودم وقتي وارد اين عرصه شدم كه ترانه سراهاي بزرگي مشغول به كار بودند اما تمام تلاشم را كردم كه از اين دوستان تقليد نكنم . انسان وقتي نوآوري كند موفق ميشود و اين ترانه سراها كه اينگونه تقليد ميكنند فكر نكنند كه 28 سال گذشته و كسي ترانه هاي آن زمان را به ياد ندارد. ترانه سراهاي جديد بايد حرف جديد بزنند و كار نو به بازار عرضه كنند و تا زماني كه نوآوري نكنند به هيچ جايي نخواهند رسيد .
    آيا پس از انقلاب ترانه هاي همقطاراني چون ايرج جنتي عطايي ،شهيار قنبري ، اردلان سرفراز و زويا زاكارين را دنبال كرده ايد؟ نظرتان در مورد ترانه هاي نوشته شده در غربت اين دوستان چيست؟ چه تفاوتي را بين ترانه هاي غربت اين عزيزان و ترانه هاي پيش از انقلابشان ميبينيد؟
    بله كارها را پيگيري ميكنم،تفاوت بسيار زيادي را احساس ميكنم. اتفاقا چقدر خوب شد اسم خانم زاكاريان را هم برديد چون به نظر من بايد در كنار نام اين بزرگان هميشه نام زويا را هم آورد ،ايشان به عنوان يك بانو دقيقا همسنگ ديگر بزرگان اين عرصه گام برداشته اند. اما در مورد تفاوتي كه گفتيد اولا هميشه همه ميپرسند چرا ديگه آن ترانه هاي پيش از انقلاب تكرار نميشوند ، جواب اين است كه اصلا الان آن حال و هوا ديگر وجود ندارد ديگر آن فضا وجود ندارد دوستان توي سرزمين خودشون نيستند و در غربت به سر ميبرند.
    اما با اينكه اين هنرمندان در غربت به سر ميبرند ترانه هايشان قابل لمس تر و همگام تر از ترانه هايي است كه ديگر ترانه سرايان بخصوص ترانه سرايان داخل كشور مينويسند و واقعا ترانه هايشان هنوز كه هنوزه حرفي براي گفتن داشته و محفلي براي تامل هستند.
    دقيقا همينطوره كه شما ميگوييد. متاسفانه در هشتاد ، نود درصد از ترانه هايي كه به طورمثال در لس آنجلس تهيه مي شوند بعلت عدم وجود شوراي ادبي ، هرچه دل تنگشان مي خواهد را مينويسند و به عنوان ترانه به بازار عرضه ميكنند.
    قدرت و نفوذ ترانه را در زمينه هاي مختلف اجتماعي ،سياسي ،انساني و ... تا چه حدي ميدانيد؟ به عنوان مثال نقش ترانه يار دبستاني را در اوضاع سياسي كشورمان، ايران ،چگونه ميبينيد؟
    به نظر من در بين هنرها ترانه نزديكترين ارتباط را با مردم برقرار ميكند ،اگر بگذارند ترانه صداي خودش را بدون مميزي و سانسور به گوش مردم برساند ميتواند تاثير بسيار زيادي در اجتماع داشته باشد. به طور مثال خود من دو سه ماه پس از انقلاب وقتي ديدم آنچه از انقلاب انتظار داشتم ميسر نشده و در آن حال و هوا ترانه يار دبستاني را نوشتم هرگز فكر نميكردم اين ترانه به اينجاها برسد و تا به امروز جريانش ادامه پيدا كند.
    به نظر شما ترانه هاي بد امروزي فرهنگ شنوايي مردم را تغيير نداده اند؟ و ما دچار يك بي فرهنگي شنوايي در عامه مردم نشده ايم؟
    دقيقا همينطوره ،فرهنگ شنوايي مردم بسيار پايين آمده . ترانه سرا به عنوان يك هنرمند بايد خودش را در سطحي نگه دارد كه مردم و جامعه را به خودش برساند نه اينكه بره ببينه مردم چه ميخواهند و از چه خوششان مي آيد و از اين طريق سهوپذيري و سهل انگاري و به قول دوست عزيزم منفردزاده شلختگي را در ميان مردم ترويج بدهد.





    جناب تهراني همانطور كه شما هم اشاره كرديد يكي از ترانه سراهايي كه از ديروز تا به امروز همراه ابي و در كنار او بوده ايرج جنتي عطايي مي باشد ، كسي كه در بين دوستداران صداي ابي عزيز جايگاه بسيار بالايي دارد و با ترانه هاي او زندگي ميكنند ، خواستم نظر شما را در مورد ترانه هاي ايشان بدانم.
    ايرج جنتي عطايي يكي از ترانه سراهاي خوب كشورمان است كه يكي از سه راس معروف ترانه سرايي ما هستند البته خانم زاكاريان را نبايد از اين جمع دور دانست. من ترانه هاي ايرج جنتي عطايي را دوست دارم به خصوص ترانه هاي قديمي تر ايشان را . اما در خصوص ترانه هاي اين استاد عزيزم به نكته اي بايد اشاره كنم و آن هم اين است كه به نظر من ايشان واژگان سي سال پيش خودشان را الان نبايد تكرار كنند و يك مقدار بايد به روزتر ترانه بگويند ، من كه خودم الان وارد معركه نيستم ولي آقاي جنتي عطايي خوشبختانه دارند كار ميكنند به تازگي با آقاي بيژن مرتضوي كار كردن با ابي هم كه مرتب دارند كار ميكنند ويك نكته ديگر هم اينكه از ايشان ميخواهم كه كمي از ابي فاصله بگيرند تا ديگراني مثل اردلان سرفراز ،شهيار قنبري و منصور تهراني هم اين فرصت را پيدا كرده تا بتوانند با ابي كار كنند ، اما جداي از شوخي و اين حرفها ، بنده بسيار ارج مينهم به اين استاد بزرگ ترانه سرايي ايران ايرج جنتي عطايي.
    در خصوص همكاري مستمر ابي و ايرج جنتي عطايي گفتيد ، به نظر من علت اين همكاري گسترده اين است كه صداي ابي و ترانه هاي ايرج جنتي عطايي بصورت بسيار عميقي با هم جفت و جور ميشوند. همچنين دوستداران ابي با ترانه هاي ايرج جنتي عطايي خو گرفته اند و دوست دارند كه صداي ابي را بر روي ترانه هاي ايرج بشنوند .
    بله صحبت شما درست است ترانه هاي ايرج جنتي عطايي به صداي ابي بيشتر مينشينند اما به نظر من ابي ميتواند در كنار ترانه هاي ايرج جنتي عطايي كارهاي متفاوتي هم بخواند همانطور كه پيش از انقلاب با اينكه ابي با ايرج جنتي عطايي كار ميكرد من اين شانس رو پيدا كردم كه با ابي كار كنم آن هم كارهايي كه هيچ شباهتي به كارهاي ايرج نداشتند و هر كدام به نوعي بين مردم گل كردند.
    در اين چند سالي كه كمتر به ترانه سرايي پرداختيد چه ميكرديد و هم اكنون چه ميكنيد؟
    چند سال پيش كتابي نوشتم به نام قصه هاي غريب غربت كه شامل هشت قصه كوتاه بود و امسال هم كتاب ديگري را نوشتم به نام چهره هاي ممنوع كه شرحي است از چهل هنرمندي كه پس از انقلاب سكوت اختيار كردند و الان هم روي يك رمان كار ميكنم ولي بيشتر از همه دوست دارم ترانه بنويسم كه متاسفانه تا امروز ميسر نشده و اصلا جالب نيست كه آدم ترانه سرا باشد و نتواند از هنرش استفاده كند.
    ما هم دوست داريم كارهاي جديدي از شما بشنويم و روزي شما از اين انزوا در بياييد و مثل گذشته شاهد حضور خوشرنگتان در عرصه ترانه باشيم..
    منصور تهراني نازنين حضور شما در خاكستري، به عنوان يكي از بزرگان و خاطره سازان ترانه نوين ايران زمين ، باعث افتخار بنده و ديگر دوستانم در اين سايت بود. بابت وقتي كه براي اين گفتگو گذاشتيد و تمام مهرباني هايتان از شما سپاسگزاريم . شما در قلب دوستداران ترانه نوين و بخصوص دوستداران ابي عزيز جايگاه ويژه و جاويداني داريد.. باز هم از شما سپاسگزاريم.
    من هم بسيار خوشحال شدم ،سايت بسيار خوبي داريد و اميدوارم روز به روز مخاطبانتان بيشتر شوند ،به تك تك شما خسته نباشيد ميگويم ،حتما با جديت كارتان را ادامه دهيد . خدا نگهدارتان.

    مصاحبه گر : مزدا موسی زاده


    Khakestari. com

  2. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دکتر حسین عمومی،نوازنده نی
    توسط Leon در انجمن نی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Monday 27 October 2008, 01:15 PM
  2. استاد شجریان
    توسط sara در انجمن آواز کلاسیک ایرانی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Saturday 9 June 2007, 11:38 PM
  3. گفتگو با ناصر مسعودی.خواننده
    توسط sara در انجمن آواز کلاسیک ایرانی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Friday 8 June 2007, 10:28 AM
  4. آخرین مصاحبه ی منتشر شده با ملک
    توسط Hes_r در انجمن ویولن ایرانی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 29 November 2006, 02:27 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •