شاهکار جمشيد

[Leon]

شاهکار جمشيد: خوش آمدی

بهزاد بلور برای بی بی سی







[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

دروود جمشید و به لندن خوش اومدی. من خوشحال هستم که بالاخره اینجا، توی سالن „له پله”(Le Palais) دیدیمت.
من هم درود می گم و سلام عرض می کنم خدمت عزیزان. متشکرم از اینکه تونستیم همدیگر رو ببینیم من هم خیلی خوشحال شدم.
جمشید این سری کنسرت های اروپا چقدر برای تو مهم بود؟
در واقع بعد از دو تا آلبومی که به بازار دادم، این اولین کنسرت های من بود که اجرا کردم و اونها رو از اروپا شروع کردم. البته من نگران ارکستر بودم چون من با خودم به خاطر هزینه زیاد ارکستری نیاوردم و اومدم اینجا و گروه ارکستر رو تشکیل دادم. من فقط با خودم یک نوازنده کیبورد آوردم! کلاً هماهنگی چند نفر قبل از اجرای کنسرت خیلی سخت بود. اما بعد از مدتی بچه ها جا افتادند و من هم خیلی راضی بودم.



پس ما شانس آوردیم که لندن آخرین کنسرت افتاد!
درسته. ما از استکهلم تا حالا نخوابیدیم یعنی یکسره، هر شب تا چهار صبح برنامه داشتیم. آخرین شب که لندن بودیم، همه بچه ها خسته بودند اما اجرا خوب بود.
از آلبوم جدیدت برامون صحبت کن.
من یک سال خیلی زحمت کشدیم که آلبومی با این کیفیت صدا و نت بیرون بدم. آلبومی که برای همیشه بمونه. من آهنگی داشتم که پنج بار مخلوطش کردم. از اون طرف کارهای ویدئو آهنگ ها و تبلیغات و مسائل دیگه بود که من رو خیلی خسته کرد. الان یک مقداری به آرامش احتیاج دارم که بتونم انرژی لازم رو به دست بیارم تا کارهای بهتری ارائه کنم.



برای آلبوم „خوش آمدی” چند بار استودیو رفتی؟
من در این یک سال هر هفته چهار پنج روز توی استودیو بودم!
پس حالا که کنسرت هات تموم شده با خیال راحت داری بر می گردی آمریکا، درسته؟
درسته! پانزده روز که از آمریکا دور میشی همیشه به قبض هایی که میاد برات و اینکه تلفنت قطع نشده باشه فکر می کنی! اینه که بهتره زودتر برگردیم و برسیم به این کارهامون! به امید خدا برای تور عید نوروز به اروپا و دوبی بر می گردیم.
توی آلبومت اسم بیژن مرتضوی هم می بینیم. توی چه قطعه هایی بیژن ویولون زده؟
آقای بیژن مرتضوی دوست عزیزم لطف کرد و در دو تا از آهنگ های „تو” و „هم زبون” ویولون زد. من همینجا از او تشکر می کنم.
تو هم مثل اینکه برای بیژن مرتضوی یک کارهایی کردی، درسته؟
بیژن جان خودش یک جورایی کرد هست. پدرش کرد هست و مادرش اهل شمال ایران. همسرش هم کرد است. بیژن خیلی دوست داشت که از یک ملودی کردی استفاده بکنه. چندین بار با هم نشستیم و آهنگ بدون کلام „روناک” در آلبوم خودشون رو با هم درست کردیم.



درباره آهنگ „شاهکار” برامون بگو.
مردم از این آهنگ خیلی خوششون اومده بود و توی کنسرت اکثر اونها با من این آهنگ رو می خوندند. شعر این آهنگ از آقای بیژن سعیدی هست. آهنگ و تنظیم اون هم از دوست بسیار عزیز و هنرمندم آقای امیر بدخش هست. امیر دوست صمیمی منه و ایشون چند تا ساز رو به صورت حرفه ای می نوازه!
جشمید مثل اینکه خودت هم سازهای مختلف می زنی و فقط خواننده نیستی! ؟
من خودم بیشتر سازهای پوستی و پرکاشن می زنم. اما توی کارهای خودم دف هم زدم. در آهنگ „روناک” آقای بیژن مرتضوی، من دف نواختم.
سابقه دف نوازی توی خانواده شما بوده؟
من از کردستان (سنندج) میام. دف یک ساز مذهبی هست که ما باهاش بزرگ شدیم. زمانی که ماه مولود بود دف نوازی رایج بود. به خاطر اینکه با این سماع در بچگی بزرگ شدم، خواه نا خواه اون رو یاد گرفتم.



جشمید مجردی، مزدوجی یا منتظر؟
پیام هر خواننده در کلامش هست. من میگم „توی دورانی که هر کس نقابی به چهره داره ، همسری میخوام که از عشق برای من هدیه بیاره ...”
درباره زندگی خودت بگو.
من ده سال پیش موسیقی رو در داخل ایران شروع کردم و بعد از پنج سال به خارج از کشور اومدم.
توی ایران در کجا می خوندی؟
در ایران من با رادیو شروع کردم و بعد از اون در کنسرت های سنتی می خوندم.
البته توی آلبوم اولت هم یک سری کارهای سنتی بود. اما در این آلبوم دیگه نداری!
من میخوام با استاندارد این طرف کار کنم. خودم عاشق این هستم که موسیقی سنتی و عرفانی کار کنم. ولی من باید با مردم هم حرف بزنم. من می خواستم در آلبوم اولم به عنوان شناسنامه، خودم رو معرفی کنم که جمشید هستم. آلبوم دومم سبک موسیقی من رو نشون میده که دارم کدوم راه رو دنبال می کنم.


bbcpersian. com