لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: رهبرانی که نخواستند رهبر باشند

  1. #1
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.27
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض رهبرانی که نخواستند رهبر باشند


    0 Not allowed! Not allowed!
    نگاهی به آثار و آرای فرهاد مشکات: ساموئل هانتیگتون در باب تحلیل فرایند گذار به درستی می گوید که: «هر دگرگونی میانه روانه را نمی توان اصلاحات نامید و برای برخی دگرگونی های میانه روانه، عنوان «تحکیم» (constellation) بیشتر برازنده است تا اصلاحات»

    به زعم بسیاری از تحلیل گران فرهاد مشکات، به آن نسل از موزیسین های ایرانی تعلق دارند که دغدغه های پراتیک تجددگرایی ایشان بسی از ریشه شناسی و تبیین نظری مسبب های فرواقتادگی موسیقی ایران، فراتر می رفت.

    هنرمند گرامی، محمد رضا درویشی در گفتاری با موضوع بررسی هستی شناسانه (ontological) و تاریخی مسأله ارکستر در ایران، بر این نکته تاکید نموده اند که : «در سال 1351، با ورود فرهاد مشکات، ارکستر سمفونیک تهران که شاید بیش از پنجاه درصد اعضای آن ایرانی بودند تصفیه شد و بنا به قولی که فرهاد مشکات در مورد بین المللی کردن «ارکستر سمفونیک تهران » داده بود! ، شروع به استخدام نوازندگان خارجی نمود و ظرف شش سال یعنی تا سال 1357، «ارکستر سمفونیک تهران» را با این شیوه بین المللی کرد. »1

    در جای دیگری، ایشان پس از بیان مقدمه گونه ای در مورد نابسامانی ها و ناملایماتی که ارکستر پس از انقلاب در رابطه با کادر فنی با آن مواجه شد، به صراحت چنین اظهار می دارند که : «... اگر بودجه ی ساختمان جدید هنرستان (تا حد اطلاعات شفاهی نگارنده) صرف پرداخت حق الزحمه ی ارکستر فیلارمونیک برلین و آقای[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و برنامه های مشابه دیگر نمی شد؛ به شرط وجود برنامه های درست آموزشی و هدفمند بودن این برنامه ها، شاید امروز نوازندگان حرفه ای، بیشتر و ارکسترهای بهتری وجود می داشت. »2

    در این جا نیز میزبان جناب [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] کسی نبود جز فرهاد مشکات. مردی که پس از تحصیل اقتصاد و موسیقی برای یاری دادن به فرایند مدرنیزاسیون پا به وطن خود گذاشت و با انرژی و انضباط کم نظیری ارکستر سمفونیک تهران را از سطح پیشین خود بسیار فراتر برد. مشکات، آثار بسیاری را از آهنگسازان اروپایی به اجرا درآورد و در این میان گاه دیده می شد که هر از چندی، اثری از یک آهنگساز ایرانی نیز در رپرتوار ارکستر سمفونیک تهران دیده می شد.

    من خود در گفتگو های متمادی با جناب درویشی ضمن صحه نهادن بر نقدهای ایشان، سوالی را بارها در حضور ایشان مطرح می نمودم و آن ، این که بانی این فرایند مدرنیزاسیون فرمایشی چه اشخاص و یا نهادهایی بودند.

    در نگارش[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]نیز، در کنار بررسی کامل اتمسفر حاکم بر فضای آن سال های مدیریت موسیقی کشور، ضمن به دست دادن شواهدی در مورد ناکامی تمامی سیاست های مدیریت مذکور، این بحث را گشودم که اصولا چه سیاست ها و نهادهایی در شرایطی که قالب های فرهنگی جامعه با آرمان های ذهنی و چشم اندازهای پیشرفت و توسعه سر سازگاری ندارد، داعیه دار «فرهنگ سازی» (واژه ی منحوسی که از دل کمونیسم- لنینیسم جبهه شرق سر برآورد) می گردند.

    فرهاد مشکات، نه انگیزه که به قولی انگیخته تفکر توسعه مدار فرهنگی زمان خود بود. شاید تکرار جمله زیبنده هگل در این جا بی مناسبت نباشد که : «مردان بزرگ خلاق و مبدع نبوده اند، بلکه به منزله ی قابله هایی بودند بدان چه که روح زمان بدان آبستن بود». مشکات مجرم نبود؛ مظروفی بود که شرف خویش را طلبید. در زمانی که حتی مدرنیسم موسیقایی نیز در قالب بخشنامه های رسمی و اداری3 خطاب به زیر دستان دیکته می شد، تبعاً نخستین چیزی که در این میان هویدا می شود، عجله کلیه دست اندرکاران امور است.

    یکبار مشکات به من گفت که در آن سال ها، تمام ایده آل وی همانندسازی ارکستر سمفونیک تهران با ارکستر های بزرگ دنیا و ایجاد جو رقابتی میان موزیسین های ایرانی و سرافرازی موسیقی سمفونیک ایرانی در کوتاه ترین زمان ممکن بود. اما بر این سخن، باید این نکته را نیز افزود که دقیقاً در این جاست که ماکیاولیسم پنهان در نقاب تجدد، قربانی های خویش را انتخاب می نماید. پس به یک فرمان، همه چیز باید فدای بین المللی شدن و نام آوری ارکستر سمفونیک تهران شود!

    مشکات ، نه مانند «دیوید لوین» فیلسوف و تئوریسین بود و نه مانند استادش، «فرانکو فرارا» پداگوژیست و معلم. مشکات مرد عمل بود و پراتیک اندیشگانی وی نیز درست همان چیزی بود که اندیشه بانی تجدد در آن سال ها نیاز داشت. مشکات، یک رهبر ارکستر تمام عیار بود، هیچ گاه نه آهنگساز بود و نه نوازنده برجسته ای و بی تردید همین چهره مشکات نیز برای وی تا امروز مقبولیت خاص و عام را به ارمغان آورده است. وی سمبل تخصص گرایی و تعهد نسبت به مسئولیت بود.

    هر چند غافل از این واقعیت که راهبری و توسعه، امری اجتماعی است و متاسفانه در تصویر ذهنی معمول، مواردی مطرح می شد که عموماً در نظام جمعی اجتماعی تضمینی برای کارکردش وجود نداشت. تدابیر داهیانه شخصی و تصمیمات فردی، همواره در مقابل مکانیزم های پنهان جامعه محکوم به شکست بوده است. در مورد وی تنها می توان گفت : افسوس...
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  2. کاربران زیر از akanani به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دکتر حسین عمومی،نوازنده نی
    توسط Leon در انجمن نی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Monday 27 October 2008, 01:15 PM
  2. تاریخچه ویلن
    توسط sara در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Sunday 3 June 2007, 06:25 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 9 May 2007, 12:56 AM
  4. مهندسي صدا(ويولن)
    توسط *nvidia* در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: Saturday 2 December 2006, 07:36 AM
  5. آخرین مصاحبه ی منتشر شده با ملک
    توسط Hes_r در انجمن ویولن ایرانی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 29 November 2006, 02:27 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •