-
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از s_guitar تشکر کرده اند:
-
Friday 5 January 2007
# ADS
-
Saturday 21 April 2007
#2
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
نتایج نواختن موسیقی
0
نتايج يك مطالعه جديد براي نخستين بار به شواهد محكمي دست يا? تهاست كه نشان ميدهد نواختن موسيقي به ميزان قابل توجهي سبب تقويت تواناييهاي ذهن انسان ميشود و دقت و توان شنوايي انسان را براي همه انواع صدا، از جمله صداي مكالمات، ا? زايش ميدهد.
به گزارش سايت اينترنتي لايوساينس ، نينا كراوس عصب شناس دانشگاه نورثوسترن و سرپرست اين مطالعه اعلام كرد: پرداختن به موسيقي سبب ا? زايش گستره وسيعي از تواناييهاي ذهني، از جمله توانايي خواندن متون، توانايي درك تغييرات جزيي در آهنگ صداي مخاطب و نيز توانايي شنيدن صداها در محيطهاي شلوغ ميشود. وي ا? زود: نتايج مطالعه جديد اهميت گنجاندن كلاس موسيقي در مدارس را اثبات ميكند.
در اين مطالعه كراوس و همكارانش از ۲۰داوطلب انگليسيزبان كه نيمي از آنها در سنين پايين دست كم شش سال به نواختن يك ساز پرداخته بودند، درخواست كردند به تماشاي يك ? يلم سينمايي بنشينند.
در خلال پخش شدن ? يلم، صدايي مشابه تل? ظ لغت مي miدر زبان چيني به صورت پيوسته و با شدتي مشابه شدت صداي عادي تكلم انسانها، در محيطي كه اين ا? راد قرار داشتند پخش شد.
در زبان چيني آهنگ بيان كردن لغات در معناي آنها تاثير ميگذارد و لغات مشابه اگر با آهنگهاي مت? اوت ادا شوند، معاني مت? اوتي خواهند داشت.
به طور مثال لغت مي در زبان چيني اگر با آهنگ عادي ادا شود به معناي چپ نگاه كردن است، اگر با آهنگي اوج گيرنده ادا شود به معناي گيج كردن است و اگر با آهنگي نزولي و سپس صعودي بيان شود به معناي برنج خواهد بود.
محققان ? عاليت مغز اين داوطلبان را در حين تماشاي ? يلم ثبت كردند و متوجه شدند هرچند تمامي حواس آنها متوجه تماشاي ? يلم است و صداي مي چه از لحاظ زبانشناسي و چه از لحاظ موسيقي معناي مشخصي براي آنها ندارد اما آن دسته از داوطلبان كه داراي سابقه نواختن ساز هستند به راحتي و به شكل ناخودآگاه سه نوع مختل? ادا شدن مي را درك ميكنند.
نتايج غيرمنتظره اين مطالعه نشان داد آواهاي مختل? لغت مي سبب تغييرات در ? عاليت بخش ساقه مغز ميشود كه كنترل برخي ر? تار غير ارادي بدن از جمله تن? س و ضربان قلب را بر عهده دارد.
در گذشته تصور ميشد پردازش موسيقي تنها به بخش كورتكس مغز كه ? عاليتهايي نظير استدلال، ت? كر و تكلم در آن كنترل ميشود، مربوط است اما مطالعه جديد نشان ميدهد ساقه مغز نيز در پردازش موسيقي شركت دارد.
به گ? ته كراوس ، موسيقي احتمالا سبب ا? زايش سطح ? عاليت بخش كورتكس مغز و نيز تنظيم ? عاليت بخش ساقه مغز ميشود. نتايج اين مطالعه در شماره ماه آوريل نشريه علوم عصبشناسي نيچر( (Nature Neuroscienceمنتشر مي شود.
Yahoo ID : Hes_r
Facebook : Hessam Rostamian
No Pain ... No Gain
AK8
-
2 کاربر برای این پست از Hes_r تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از fanoos به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
خلاصش كه
موسيقي= 100000000000000 تا ? ايده!
خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...
-
کاربران زیر از shbaharehs به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از moomak به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
مومک جان :
1- از شما انتظار نداشتم شما باید در مرتب کردن سایت کمکمون کنی . اگه دقت کرده باشی و قانون سایت رو بزنی به هیچ وجه نباید پست تشکر بدی و ? قط از دکمه ی تشکر است? اده کنی . مطمئن باش که دکمه ی تشکر برای خود ? رد هم خیلی ارزشمند تره چون به هر حال همیشه زیر آی دیش میمونه . امیدوارم از این به بعد رعایت کنی .
مخلصتیم
Yahoo ID : Hes_r
Facebook : Hessam Rostamian
No Pain ... No Gain
AK8
-
کاربران زیر از Hes_r به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
- تاثيرات موسيقي بر ذهن ...
آیا همه انسانها نابغهاند؟ آمارها اين طور نشان نميدهد. در حقيقت شايد بيشتر انسانها ذاتاً با استعداد نباشند. بيشتر مردم تقريباً در حد متوسط هستند. شايد تعداد خيلي كمي بالاتر يا پايينتر از اين حد باشند. به طور كلي مردم براي ياد گر? تن در تلاشاند و ميخواهند بيشتر در مورد دنياي اطرا? شان بدانند و آگاهتر شوند. برخي انسانها سريعتر و بهتر ياد ميگيرند و اين سرعت يادگيري است كه نوابغ را از نظر يادگيري از طبقه متوسط جدا ميكند. نابغهها در زمان يادگيري دچار مشكل نميشوند چون خيلي زود ياد ميگيرند ولي ديگران، به كمك احتياج دارند. روش مناسب در ا? زايش سرعت يادگيري، موسيقي است.
ا? راد با موسيقي، آموزش ميبينند و به خاطر آن مغزشان سريعتر رشد ميكند. برخي موسيقيها هنگامي كه به طرز صحيحي اجرا ميشوند ميتواند اثرهاي مثبتي بر يادگيري و طرز برخورد و نگرش ? رد داشته باشد. موسيقي وسيلهاي است قوي و وقتي به م? هوم آن توجه كنيم ميتواند تغييرات مثبت و من? ي چشمگيري در زندگيمان داشته باشد.
اولين و مهمترين آن يادگيري در كودكان است. اصول يادگيري در سن كم به كودك القا ميشود و اهميت به اين اصول ميتواند تأثيرات مهمي در آينده يادگيري كودك داشته باشد، البته وقتي موسيقي به روش سودمندي به كار برده شود، اين در بسياري جهات به كودك كمك ميكند.
روشي كه يادگيري را براي كودك آسانتر ميسازد، برگزاري كلاسهاي موسيقي در ? عاليتهاي روزمره كودك است. مطالعهاي بر روي ده كودك سه ساله انجام شد كه توانايي و سرعت چيدن قطعات پاز? ل در آنها مورد آزمايش قرار گر? ته بود.
بعد از گر? تن آزمون اوليه به پنج كودك روزانه سي دقيقه آموزش خوانندگي و به پنج كودك ديگر ه? تهاي پانزده دقيقه درس پيانو داده شد. درسها براي يك دوره، بيش از شش ماه اجرا شد و بعد از شش ماه همه بچهها پيشر? ت چشمگيري در سرعت چيدن پازل از خود نشان دادند.
محققان اين مهارت را، در كنار هم قرار دادن قطعههاي پازل يا? تند، مثل استدلال مشابهي كه مهندسان، شطرنجبازان و رياضيدانان عاليرتبه به كار ميبرند. اين مطالعه بر روي كودكاني انجام شد كه امتيازات اولية آنها پايينتر از حد متوسط بود ولي پس از آزمايش، امتياز آن تقريباً دو برابر شد.
محققان كار? قرار دادن قطعات پازل در كنار هم را استدلال انتزاعي ناميدند. با آموزش موسيقي چنين مهارتهاي انتزاعي را در انجام رياضي و يا برخي كارهاي ديگر كه ? رد بايد آنها را در ذهنش به تصوير بكشد، تمرين ميكند و به كار ميبرد.
مطالعهاي هشت ماهه توسط ? رانسيس. اچ. راشر (Frances H. Rauscher) از دانشگاه كالي? رنيا صورت گر? ت كه در آن به نوزده كودكستاني? حدوداً بين 3 تا 5 سال، ه? تگي آموزشهاي پيانو و روزانه آموزش خوانندگي داده ميشد. درحاليكه به پانزده كودكستاني ديگر هيچ آموزش موسيقي داده نشد. در نيمه و پايان اين مطالعه، آزمايشي روي آنها صورت گر? ت. تنها بعد از چهار ماه امتيازها در آزمون قرار دادن قطعات پازل براي درست كردن يك عكس در گروهي كه آموزش موسيقي ديده بودند به طور قابل توجهي پيشر? ت كرده بود، درحاليكه گروه كنترلشده پيشر? تي نداشت گرچه هر دو گروه با امتيازي مساوي شروع كرده بودند.
شايد اين نوع پيشر? ت آن طور كه مردم تصور ميكنند باعث تغيير و اصلاح نشود ولي نتيجة آن را نميتوان ناديده گر? ت. راشر(Rasher) ، اظهار ميكند كه آموزش موسيقي ميتواند باعث پيشر? ت هوشي كودك براي مدت طولاني و شايد هم به طور دائمي شود.
در آينده، با است? اده از اين مهارتها، تحقق چنين تغييرات و پيشر? تهايي در يادگيري كودك ميتواند تأثيرات مهمي بر آنها داشته باشد.
طبق پيشر? تهاي حاصلشده در اين دوره، موسيقي ميتواند خيلي م? يد باشد. وقتي موسيقي در كلاسهاي درس اجرا ميشود و ضمن آن برنامة درسي اصلي آموزش داده شود، وسيلهاي م? يد در ? هم خواهد بود. در نيويورك برنامهاي به نام آموزش از طريق برنامه هنري توسعهيا? ته يا LEAP براي مدتي اجرا شد كه در آن موسيقي در دوره تحصيلي مدرسه اجرا شد تا امتيازات تحصيلي كودكان را در همه سطوح بهبود بخشد. يكي از راههايي كه موسيقي در آن اجرا ميشود رياضيات است و آن را رياضي موسيقايي ناميدهاند.
در آن معلم ريتم (نواخت) را در حساب كردن و محاسبه و به دست آوردن سود، در اصول رياضي جاي داده. با ريتم، دانشآموزان بهتر اصول پايه رياضي مثل كسر و ضرب را ميآموزند. كريستين بارد (Christin Bard) مشاور LEAP بيان ميكند كه موسيقي به مهارتهاي ادراكي كمك ميكند و اين به دانشآموزان اعتماد به ن? س ميدهد. در كل، دانشآموزان با اعتماد به ن? س به مو? قيت دست مييابند و مهمتر از همه نگرش و طرز برخوردشان نسبت به رياضي و يادگيري به طور اساسي بهبود مييابد.
موسيقي بهعنوان برنامه تحصيلي كامل و جداگانه ميتواند تغييرات اساسي مثبتي در ? رايند يادگيري جوانان داشته باشد. مري جين كالت (Mary Jane Collete) رئيس اداره تحصيل ? رهنگي هنري بخش آموزش و پيشر? ت حر? هاي مدارس دولتي نيويورك بيان ميكند:
? كر? بسيار خوب? تحصيل موسيقي نه تنها باعث يادگيري موسيقي كه ارزش اصلي دارد ميشود بلكه به دانشآموزان ? رصت گوش دادن، عكسالعمل، ديدن، لمس كردن و حركت را ميدهد. همچنين آموزش مهارتهاي موسيقي، اجرا و تئوري، تدابير ارزشمندي را تأمين ميكند كه به يادگيري مهارتهاي تجزيه و تحليل، تركيب و ارزيابي كودكان كمك ميكند. دانشآموزان ميآموزند اطلاعات را پردازش كنند و با است? اده از تجربههاي عيني، شناختي و ادراكي و حركتي دانش را انتقال دهند.
مريجينكالت طر? دار برنامهاي است به نام يادگيري خواندن توسط هنر (LTRTA) كه هنر را رشتهاي جداگانه، در برنامه تحصيلي پايه، به جاي است? اده از آن بهعنوان كمكي براي قسمتهاي مختل? دورة تحصيلي به حساب آورده. موسيقي در حين شنيدن به شكلهاي مختل? آن، صحبت كردن در مورد آن، در تلاش بودن براي ? هميدن و ت? سير كردن آن به روشهاي مختل? و در بسياري جهات از طريق دنبال كردن و پيروي از آن ياد گر? ته ميشود. او در ادامه بيان ميكند:
اين تجربيات موسيقايي باعث ايجاد شور و هيجان در كودك ميشود و بدين وسيله باعث پيشر? ت كودك در خواندن، نوشتن، ? كر كردن و مهارتهاي ديگر ميشود. يادگيري به كمك تمام حواس، ? رايند يادگيري را توسعه ميبخشد و شيوههاي مختل? آموزشي را اصلاح ميكند.
وقتي كلاس درس، موسيقي را شامل ميشود، ميتواند تأثيرات عظيمي بر مراحل اوليه يادگيري كودك داشته باشد. موسيقي همچنين ميتواند تأثيرات قابل توجهي بر بزرگترها از نظر يادگيري داشته باشد ولي اين تأثير به اندازه تأثير موسيقي بر كودكان نيست.
بههرحال اين موضوع واضح و كاملاً قابل درك ميباشد كه كودك سريعتر ميآموزد و همچنين براي كودكان، انجام كارهاي وابسته به موسيقي مثل نواختن يك آلت موسيقي چيزي است كه شايد به آن اندازه براي بزرگترها جالب و هيجانآور نباشد. كودكان اين كار را انجام ميدهند چون براي آنها جديد و هيجانآور است درحاليكه بزرگترها براي انجام كارها بايد تحريك شوند چون كاري را كه به نظرشان ساده ميآيد انجام نميدهند. اين براي بزرگترها يك موضوع انتخابي است ولي وقتي انتخاب كردند كه موسيقي را در زندگي روزمره خود جاي دهند تأثيرات چشمگيري خواهد داشت ولي باز با تأثير آن بر كودكان قابل مقايسه نيست.
موسيقي اثر مهم ديگري نيز بر ا? راد در تمام سنين دارد و آن طرز برخورد آنهاست. اين منطقي به نظر ميرسد كه تظاهر كنيم موسيقي براي ا? رادي كه كمترين تمايل را به شغلهاي خاص و يا ? عاليتهاي ويژه دارند بيشترين كمك را ميكند، ولي موسيقي اين نظر را تغيير ميدهد. موسيقي به شنونده انگيزه و طرز برخورد مثبت ارائه ميدهد. با گوش ? رادادن به موسيقي دلپذيري در محيط و حين انجام كاري دشوار ميتوان آن را آسانتر ساخت. در مواردي ممكن است موسيقي طرز برخورد مثبت را ا? زايش ندهد ولي ? شار كار را كم و آن را آسانتر ميكند.
مطالعهاي توسط Shawn E. Mueske ? ارغالتحصيل دانشگاه Mankato State صورت گر? ت تا تأثيرات موسيقي (زمينه) را بر برخورد، موقعيت، گذر زمان در لابراتوار و بر ر? تار كاري ا? راد، تعيين كند. او از گروهي كنترلشده كه به موسيقي معرو? و دلنشيني بهعنوان موسيقي زمينه گوش ميدادند است? اده كرد و ? هميد كه ت? اوت واقعياي در ر? تار و شيوه برخورد يا موقعيت و پيشر? ت دو گروه نيست ولي ا? زايش قابل توجهي در گذر زمان در لابراتوار و مدت زمان كاركردن به وجود آمد.
موسيقي زمينه ميتواند هنگامي كه ا? راد ? كر ميكنند، ياد ميگيرند و كار ميكنند م? يد باشد ولي موسيقي بايد درست اجرا شود. به سادگي ? هميده ميشود كه موسيقي غنايي بايد آرام باشد چون اگر اين گونه نباشد ذهن را منحر? ميكند و منطقي است كه نتيجه بگيريم، اگر موسيقي م? يد است ميتوان آن را بلندتر از موسيقي غنايي كرد ولي نه زياد بلند، چون هر موسيقي كه بيش از اندازه كا? ي بلند باشد يادگيري و ت? كر را سختتر ميكند.
همانطور كه ميبينيم شنونده بر موسيقي برتري دارد چون هد? اصلي و اولية موسيقي اين است كه بر حالت ر? تاري و طرز برخورد شخص اثر بگذارد. اگر شخص به موسيقي غنايي گوش كند، درحاليكه اين موسيقي او را ناراحت ميكند، اين نوع موسيقي نميتواند به او كمك كند كه ? كر كند چون بسيار سخت است كه ذهن بتواند بر آن غلبه كند.
وقتي شخص به موسيقي زمينه گوش ميدهد مهم است كه موسيقياي كه برايش آشناست و آن را دوست دارد باشد و همچنين به او آرامش دهد و اين اصلاً خوب نيست كه شخص به موسيقياي گوش كند كه ? رض ميكند باعث آرامش ميشود و نيز برايش آشنا نيست.
امروزه استرس و اضطراب، خطري براي سلامتي است. استرس در زندگي روزمره ? راوان است و بنابراين ما هر كاري كه براي سلامتي خود انجام دهيم م? يد است. روشي مهم براي كم كردن استرس در زندگي روزمره، گوش دادن به موسيقي است. سالها پيش قطعه موسيقيهايي منحصراً به هد? تمدد اعصاب و كاهش استرس خلق شد. مطالعات نشان داده كه موسيقيهاي Relaxation يا تمدد اعصاب تنشها را كم ميكند اما گوش دادن به موسيقي انتخابي اثر بهتر و سودمندتري دارد.
مطالعة ديگري روي 205 ن? ر صورت گر? ت تا اثرات موسيقي مينور و ماژور را نشان دهد. موسيقي مينور (گام كوچك) به ? رد احساس ماليخوليايي، غم و اندوه و نااميدي و موسيقي ماژور(گامي بزرگ) بيشتر اوقات احساس خوشحالي، سرزندگي، شادابي، لذت و هوشياري را به ? رد ميدهد.
موسيقي وسيلهاي م? يد است و انكار آن دور از حقيقت ميباشد. موسيقي و ساير هنرها باعث ارزش بخشيدن به زندگي ميشود و بدون آن تنوعي نيست و حتي در ? رهنگ نيز خلل ايجاد ميشود. در آينده، شايد، روشي مطلوب براي يادگيري اين باشد كه موسيقي را در هر مدرسهاي در دورة تحصيلي جاي دهند. اگر هر مدرسهاي دانشآموزانش را پشتيباني و تشويق كند كه موسيقي را آزادانه دنبال كنند و در زندگي روزمره خود بياموزند و به كار برند، ا? راد در يادگيري و كار كردن كارآمدتر خواهند بود، و در كل دانشآموزان بهتري نيز خواهند شد.
فكر اين كهنه غزل بود كه اغازم كرد
تا ابد در به در كوچه رندانم كرد
-
کاربران زیر از ENDIRA به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
- تاثيرات موسيقي بر ذهن ...
است? اده از موسيقى از روشهاى بسيار مؤثر در ا? زايش سطح نبوغ، آگاهى و قدرت ذهنى است. موسيقى بر ت? كر و نوع يادگيرى تأثير ? راوانى دارد به طوريكه متعاقب اين تأثير تغييرات محسوسى در زندگى ا? راد ايجاد مى شود . به طور حتم آشنايى با موسيقى در سنين پايين اين تأثيرات را بيشتر مى كند و اصلى ترين بخش يادگيرى نيز در ا? راد به همان سالها بازمى گردد. اين آموزش تأثير ? راوانى در مراحل بعدى زندگى دارد .
به طور كلى آسان ترين و اساسى ترين روش آموزش كودكان در تمامى ? عاليتها، است? اده از موسيقى است. طى تحقيقاتى كه به روى ۱۰ كودك دو ساله در هنگام چيدن قطعات پازل انجام شده ميزان دقت ، سرعت و توانايى آنها در هنگام بازى مورد بررسى قرار گر? ت ، پس از آن اين تعداد به دو گروه ۵ ن? ره تقسيم شدند ، گروهى از آنها روزانه به مدت ۳۰ دقيقه آموزش همراه با موسيقى و آواز داشته و گروه ديگر ۱۵ دقيقه در ه? ته آموزش موسيقى داشتند . پس از گذشت ۶ ماه تمام بچه هاى اين گروه پيشر? ت شايانى در چيدن قطعات پازل و سرعت انجام آن داشتند .
اين تحقيق به روى مهندسين ، بازيكنان شطرنج و رياضيدانان نيز انجام گر? ت و نتايج اين امر مكانى از ميزان ا? زايش سرعت منطقى اين گروه در يادگيرى عملكرد پاسخ دهى آنان بود.
همچنين بر اساس آزمايش ديگر به روى كودكانى كه سطح نمره آنها از استاندارد ملى كمتر بود با به كار گيرى موسيقى نمراتشان تقريباً دو برابر ا? زايش داشت. همراه كردن موسيقى با مهارتهاى منطقى و عقلانى مثل رياضيات به ا? راد مى آموزد كه درتمام موارد به تقسيم بندى و دسته بندى منطقى موسيقى و ذهن توجه داشته باشند .
طى مطالعات هشت ماهه محقق دانشگاه كالي? رنيا «? رانس اچ» ۱۹ دانش آموز پيش دبستانى سه تا پنج ساله آوازهاى روزانه مى خواندند و ۱۵ دانش آموز بدون موسيقى مورد بررسى قرار گر? تند. اگر چه هنوز قطعيت تأثير موسيقى بر ذهن ا? زايش سرعت و عملكرد آن مشخص نشده ولى در مجموع از تأثير آن نيز نمى توان چشم پوشى كرد .
بر اساس گ? ته هاى يك موسيقيدان آلمانى موسيقى در درازمدت بر هوش ذاتى كودكان تأثير داشته و به كار گيرى آن به طور قطع در آينده ا? راد در هنگام رويارويى منطقى با زندگى تأثير مثبت نيز در بر خواهد داشت.
در نيويورك سيتى ، بر اساس برنامه اى به نام يادگيرى از طريق برنامه هاى هنرى توسعه يا? ته (LEAP) درصدد تثبيت تأثير آن در بالا ر? تن نمرات عمومى و كلى دانش آموزان هستند. به عنوان مثال همراهى موسيقى با رياضيات چهار عمل اصلى و شمردن تأثير ? راوانى دربرداشت. اين عمل همچنين در بالا بردن حس اعتماد و اطمينان دانش آموزان و انضباط خارجى نقش داشته كه يكى از دلايل آن تكرار بيشتر است.
در مجموع حس اعتماد به ن? س و قدرت عمل يكى از نكات ضرورى در ا? راد بوده كه با اين عمل قابل تقويت است.
«مرى جين كالت» مدير اداره تحصيلات هنرى و ? رهنگى مدارس نيويورك سيتى اظهار داشت كه : «آموزش اساسى موسيقى علاوه بر يادگيرى موسيقى در ا? زايش قدرت شنيدارى ، عمل كردن ، ديدن ، لمس كردن و حركت دانش آموزان نيز تأثير بسزايى دارد . همچنين تعليم مهارتهاى موسيقى باعث ا? زايش مهارتهاى قدرت درك تجزيه ، تحليل و ارزيابى مى شود.
دليل علاقه مندى دانش آموزان به موسيقى جذابيت و جديد بودن آن است ولى بزرگسالان ، نياز به تحريك بيشترى در اين مورد داشته و به سادگى آن را پذيرا نمى شوند، چرا كه اين امر براى آنها ? قط يك انتخاب است. با تل? يق موسيقى با زندگى روزمره، تأثير ? راوانى از آن به جا مى ماند. اين مسأله همچنين در ا? راد بى علاقه به كارهاى گروهى نيز تأثير مثبت دارد و ? رصت گوش دادن و متعاقب آن در آنها ايجاد انگيزه مى كند.
چه بسا بسيارى از ما به تجربه دريا? ته ايم كه با شنيدن موسيقى كه در گذشته برايمان خوشايند بوده، انجام برخى كارهاى سخت سهل و آسان شده و در برخى شرايط برايمان منجر به ايجاد ت? كر مثبت شده است.
اگر موسيقى را به عنوان ابزار تقويت ذهن در نظر بگيريد، نوع موسيقى در تأثيرگذارى آن نقش داشته و بهتر آن است كه از موسيقى هاى بدون كلام و مورد علاقه ا? راد است? اده شود و در صورت است? اده از موزيكهاى با كلام، ترجيحاً از موسيقى آرام كه منجر به آش? تگى ذهن نشود بايد است? اده كرد. مورد بعدى توازن منطقى ميان كلام و موسيقى متن است و بهتر است كه صداى آهنگ ها بلندتر از جملات نباشد. به طورى كه شنيدن كلام و عبارت با سختى همراه نباشد و ترجيحاً از موزيكهايى كه ا? راد راحت تر با آن ارتباط برقرار مى كنند، است? اده شود.
طى سالهاى گذشته تنوع خاصى از موسيقى ريلكسيشن مطرح شده كه متعاقب آن اين سؤال به وجود آمد كه آيا ساختن موزيكى با هد? آرامش روحى م? يد بوده و يا حتى بدون آن نيز مى توان به آرامش رسيد؟ براساس مطالعات روشن شد كه تمام روشها براى آرامش م? يد واقع شده ولى اين نوع خاص از موسيقى تأثير بيشترى دربردارد. همچنين است? اده از موسيقى بر دانش آموزان مردودى يا آن دسته از دانش آموزانى كه در خطر عدم يادگيرى هستند، مثمرثمر واقع مى گردد. دانش آموزان تحت خطر گروهى هستند ? اقد قدرت تخيل، عدم اعتمادبه ن? س و نداشتن ت? كرات و احساسات اجتماعى و خصوصى و عملكرد آنها پايين تر از استانداردهاى آموزشى است. بررسى بيشتر اين گروه نشان مى دهد كه اين گروه به يك گروه حمايتى با عملكردهاى اجتماعى و يا روشهاى يادگيرى متغاير با روشهاى تعليمى، نياز به ترغيب بيشترى دارند.
در مجموع كليه ا? راد به دو گروه تقسيم مى شوند: گروه اول قادر به يادگيرى نبوده و گروه دوم علاقه اى به يادگيرى ندارند كه بيشتر ا? راد به گروه دوم تعلق دارند كه يكى از دلايل اصلى اين امر نداشتن انگيزه و علاقه مندى از طر? مدارس است. به طور كلى اين ا? راد دچار نوعى انزجار از طر? مدارس و روشهاى قديمى آن هستند و سخت ترين بخش آموزشى ايجاد علاقه مندى و انگيزه در اين گروه تحت خطر است.
بيشتر مردم در محيط خارج از آموزشگاهها، علاقه خاصى به شنيدن موسيقى داشته و از شنيدن و يا حتى نواختن آن لذت مى برند. درمانگران نيز براى كمك به ا? راد معلول از آن است? اده مى كنند. عضويت در گروه كر، اركستر و تيمهاى موسيقى به ايجاد ارتباط با ا? راد و كار گروهى كمك كرده و باعث بالا ر? تن ميزان كارايى ا? راد مى شود.
طى مطالعات مركز نروبيلولوژى دانشگاه كالي? رنيا، ۳۶ دانشجوى دانشگاه ده دقيقه به يكى از سه موسيقى انتخابى گوش نموده كه شامل موزيك ريلكسيشن، بدون كلام و يكى از قطعات موزارت بود و پس از پايان تحقيقات مشخص شد كه ميزان نمرات ضريب هوشى بين موزيك ريلكسيشن و بدون كلام يكسان بوده ولى پس از شنيدن قطعه موزارت، نمرات ۸ الى ۹ برابر ا? زايش داشت.
پس از چندى محقق ديگرى به نام «كريستين لوتير» بيان داشت كه نتيجه گيرى براساس موسيقى كاملاً غيرمنطقى و نادرست بوده و نبوغ امرى ذاتى و غيرقابل آموزش است. او توضيح داد كه اين تحقيقات تنها حدس و گمان بوده و هيچ ثبات واقعى ندارد و براى اثبات آن نياز به تحقيق و ت? حص بيشترى داشت. ولى با وجود اين مخال? ان، بيشتر محققان اذهان داشته كه رابطه روشن و دقيقى بين موسيقى، ت? كر و تعقل ناشى از آن و ميزان ضريب هوشى وجود دارد.
اگرچه موسيقى ايجاد حا? ظه نمى كند ولى تأثير ? راوانى در بالا بردن آن دارد و مهمترين تأثير آن، تأثير مثبت و من? ى آن بر مغز است كه نمى توان از آن چشم پوشى نمود. با گوش دادن به موسيقى حالات درونى ا? راد قابل تغيير بوده كه البته ميزان تغييرپذيرى آن نسبت به شناخت و درك موسيقى ا? راد بستگى دارد. هرچه ميزان شناخت موسيقى در ا? راد بالا بوده، ميزان لذت تأثيرپذيرى ، تأثيرگذارى موسيقى نيز ا? زايش مى يابد.
با انجام تحقيقات بر روى اشخاصى كه دچار ا? سردگى بوده اند، روشن شد كه شنيدن موسيقى هاى خاص در بهبود ا? سردگى ها و ايجاد احساس خوشايندى، شادى، نشاط و روشنى مثمرثمر است.
متأس? انه در سالهاى اخير نوع خاصى از موسيقى هاى سطحى و ? اقد ارزشهاى هنرى توليد مى شود كه نه تنها تأثير مثبت بر ذهن و روان نداشته بلكه تأثيرات من? ى نيز دربردارد.
فكر اين كهنه غزل بود كه اغازم كرد
تا ابد در به در كوچه رندانم كرد
-
2 کاربر برای این پست از ENDIRA تشکر کرده اند:
-
-
7 کاربر برای این پست از panii60 تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)