ترانه سرایی»»»»فقط برای اعضای تاپیک

[drkarbassi]

گرچه من صاحب دلی تنگم مخلص حلقهی نت اهنگم دوستان وزن شعر بشناسید واژه ها را درست باید چید مثلا ده هجا اگر دارید مصرع بعد را نیفزایید ! تن ت تن تن ت تن ت تن تن تن وزن شعریست کافریدم من : مادر ای نازنین نهایت عشق در کتاب حیات ایت عشق واژه ای گرمتر ز مادر نیست هیچ با مهر او برابر نیست
مخلص دوستانم هر کمکی از دست حقیر بر اید که دوستان جوان ترانه ها را صحیح تر بسرایند در خدمتم

[kaka]

سلام آقای کرباسی چقدر زیبا شعر درست کردید ... درست می فرمایید ما آخرش که بچه ها شعرو تموم می کنن به ویرایشش می پردازیم ... حرف شما کاملا متین و درسته ... هر کجا هستی بدان در عشق دیدار توام : تن ت تن تن تن ت تن تن تن ت تن این وزن اولین مصراعی بود که آقای بابک سرودن برای درست تر ادامه پیدا کردنش ما هم می بایست بر همین وزن می رفتیم چون این بیت بیتا آخرش قراره یه شعر واحد شه ... ولی بخوایم موقعی که بچه ها شعر میگن سخت گیری کنیم نمی شه می ذاریم تا آخرش که تموم شد بعد شعرو اصلاح می کنیم ... خیلی خوشحال می شیم که شما کمکمون کنید ممنون و با تشکر فراوان از شما ...

[khooro]

میشه منظورتون رو واضح تر بیان کنید جناب drkarbassi
شاید اول شعر این مشکل باشد ولی در ادامه مشکلی نیست و جناب kaka اگر قرار است شعر ها را دست کاری کرده و منظم کنید دیگر از حال و هوای اصلی در می اید چون شما هیچ گاه نمی توانید خود را در فضای شعر دیگران قرار دهید من دیگر در این تایپیک شعر نمی گویم تا جواب مرا بدهید

[kaka]

با سلام به khooro ی عزیز و تشکر از شعرهای قشنگی که می گید و این که لطف می کنید در این تاپیک شرکت می کنید ... درسته ما هرگز نمی تونیم خودمون رو در فضای شعر دیگرون قرار بدیم ... شعر جوری تغییر می کنه که کمترین تفاوت رو با حالت قبلیش از نظر معنایی داشته و فقط از لحاظ وزنی شاید تغییر بکنه اونم به خاطر اینه که با بیتای دیگه جور شه و هماهنگی پیدا کنه گاهی اوقات هم قافیش جور نیس که اونو درست می کنیم آخه گاهی بعضی ازشعرایی که گفته میشه از لحاظ وزنی به بیتای دیگه نمی خوره بعضی اوقات هم حتی هیچ تغییری صورت نگرفته و اینم بگم که اگه دوس نداشته باشید اجباری در کار نیس شعرتون تغییری پیدا نمی کنه ... چون من دیدم تو شعرای قبلی مثلا یکی از بچه ها داوطلب می شد که شعر رو ویرایش کنه اینو گفتم ... به عنوان کوچیکترین عضو از شما می خوام که به فعالیت خوبتون ادامه بدید ... ممنون

[khooro]

kaka ی عزیز از توضیح شما متشکرم و با این نوع ویرایش که شما گفتین هیچ گونه مشکلی ندارم

[drkarbassi]

دوستان عزیز فقط خواستم همراهی کنم نه این که محفل دوست داشنیتون را خراب کنم خوب من سن وسالم بیشتره شاید کمی قواعد را بهتر بدونم ولی حتما دلپاکی و حس شما صد برابر بیش از منه ادامه بدید من هم باهاتون میام دوستدار شما اما البته همچنان که گفتید میتواند دست شما در سرودن شعر با افزودن هجا باز باشد به شرطی که وزن از دست نرود این شعری است که سالها پیش برای معرفی خود گفتم نمونه ای از ادامه وزن با نامساوی بودن هجا هاست :من کی ام ان خستهی تنها که دگر هیچ در اندیشه ندارد منم ان خار کویری که رود همره هر باد از ان رو که دگر هیچ کجا ریشه ندارد میکدهی عشق که پروردهی ان حافظ و شمسند وهزاران دگر دیر زمانیست خموش است چراغش عشق دگر چنگی پیری است که افتاده ز اواز و در این شهر نگیرند سراغش... که تمام شعر با تکرارتن تت تن تن یا معادل ان م فتعلاتن ادامه میابد قبول دارم که ابتدا کمی دست وپا گیراست ولی اگر چند بار شعر خود را بسنجید این ضرباهنگ در ذهنتان می نشیند و مهمتر از همه این است که اساس بدیهه نوازی اوازی بر همین اساس است برای مثال گوشه کرشمه در تمام دستگاهها ت تن ت تن تت تنتن ت تن ت تن تت تن تن است که معادل مفاعلن فعلاتن است گرچه شعر های زیبایی هم هستند که این قالب را میشکنند مثلا دیشب که بارون اومد که تاکید ها ی تلفظ اهمیت زیادی دارند در هر حال شما به شکل غریزی انچنان که از یک ایرانی باهوش انتظار داریم شعر را میشناسیذ و قادرید شاعران خوبی باشید ادامه دهید من همراهتان میام اگر دوست داشته باشید والا شما صاحب خونه اید دوستتان دارم این هم دلیلش:دوستان عزیز شاعر من قطع کردهست شعرتان زر من بر من بی ادب ببخشایید قطره ام من ولیک دریایید بارها پاکتر ز من دلتان سرزمین صفا ست منزلتان نشود دلربا سرود از وزن نبود گر صفا چه سود از وزن؟ زین پس ای دوستان به حضرت حق حر ف بیجا نمیزنم مطلق هر چه گویید من به همراهم التفاتی کنید گه گاهم

[drkarbassi]

راستی از khooro جداگانه عذر خواهی میکنم

[Babak_mix]

واقعاً متأسفم، كلاً از موضوع اصلي تاپيك خارج شديم، جناب drkarbassi شما كه مثلاً بزرگتر ما هستي ديگه چرا، برام جالب شد بدونم چند سالتون هست... ديگه اين تاپيك مثل قبل نيست، جايي شده واسه عرض اندام و كل كل، شايد شما در شعر خيلي بالاتر و بهتر از بقيه باشي، قرار نيست كه به رخ بقيه بكشي گفتن نداره ولي بايد گفت بنده هم تعدادي از اشعارم به چاپ رسيده اما قرار نيست تا رسيدم شروع كنم به ايرادگيري و از اين قبيل مسائل و بعد از اينكه اين جمع رو به هم ريختم اونوقت بيام و معذرت خواهي كنم، اول در مورد پستي كه ميخوايد بزنيد كمي فكر كنيد...

[drkarbassi]

بابک عزیز تا چیزی خراب نشود 1 قدرش دونسته نمیشود 2 جهشی صورت نمیگیرد 3 اگر انگیزهی قوی نباشد هنر قوی هم شکل نمیگیر د4 نهایتا با توجه به همهی جوانب حق با توست من تایپیک را ترک میکنم موفق باشید

[khooro]

راستی از khooro جداگانه عذر خواهی میکنم

من اصلا قصد اینو نداشتم که کسی رو ناراحت کنم و یا کسی بخواهد این تایپیک رو ترک کند
فقط امیدوارم که جناب drkarbassi این رو درک کنند که تا کسی روحیه لطیف نداشته باشد نمی تواند شعر بگوید و امیدوارم که این صحبت من و بچه ها رو „”" روی حساب این بگذارید و ناراحت نشوید و در اخر این را از شما می خواهم که این تایپیک رو ترک نکنید با تشکر

[khooro]

هر كجا هستي بدان در عشق ديدار توام
نيستي مادر كه هر دم من به قربانت روم
نيستي تا كه ببيني زندگي رنگ غم است
تا ببيني خاطرات بر هستيم آتش زده است
نیستی این دل دمادم می کند یادت هنوز
نیستی دلتنگیم می سوزدم شب تا به روز
مادرم تنهاترینم بی تو ای زیباترین
می کنم هر لحظه یادت تا که هستم نازنین
لمس دستان لطيفت آرزو شد در دلم
گرمي آغوش پاكت نيست با من مادرم
نيست تصويري درون ذهن من از تو چرا
من چگونه يادم آيد لحظه هاي بي تو را
كاش بودي مادرم، تا من فدايت ميشدم
لحظه اي ميشد كه دستم را به دستانت دهم
دست تو چون آتشی از مهر بود روی سرم
پس چراآن هرم بسان سایه ای شد در برم
مادر عشق ماندگاری در سرم
بهترین اوا هست" لالایه تو مادرم
گر بپرسند جای مادر در کجاست
گویم این نزدیکهاست بنگر بروی این سرم
مادرم خوش بو تر از هر گل تو هستی در برم
نور تو اتش بر افروخت ببین خاکسترم
از دو رنگیه زمانه طفل تو خوابش گرفت
میشود اوای لالایی بگویی مادرم؟
نیستی مادر که خاک پاک پایت را به چشمانم کشم
بعد تو هر لحظه ای من جور دوران می کشم
آرزو دارم که بازهم در برم بینم تو را
با همه دلخستگی یادت کند آرام مرا
هستی اما هیچ گاه نبوده ای به فکر خود
فکر تو همیشه این بود " که من اسوده ام؟
وز برای تو همین بس که ببینی خنده ام
گر خطایی از منه ناچیز سر زد "تو بدان شرمنده ام
گریم ان روز که نباشی مادرم
زندگی بدونه تو مرگه و این حال بدم
بین و با من حرفی از جدا شدن دیگر مزن
هستیه عالم فدایت خاک پایت" مادرم

[Mona]

واقعاً متأسفم، كلاً از موضوع اصلي تاپيك خارج شديم، جناب drkarbassi شما كه مثلاً بزرگتر ما هستي ديگه چرا، برام جالب شد بدونم چند سالتون هست... ديگه اين تاپيك مثل قبل نيست، جايي شده واسه عرض اندام و كل كل، شايد شما در شعر خيلي بالاتر و بهتر از بقيه باشي، قرار نيست كه به رخ بقيه بكشي گفتن نداره ولي بايد گفت بنده هم تعدادي از اشعارم به چاپ رسيده اما قرار نيست تا رسيدم شروع كنم به ايرادگيري و از اين قبيل مسائل و بعد از اينكه اين جمع رو به هم ريختم اونوقت بيام و معذرت خواهي كنم، اول در مورد پستي كه ميخوايد بزنيد كمي فكر كنيد...

بابک عزیز تا چیزی خراب نشود 1 قدرش دونسته نمیشود 2 جهشی صورت نمیگیرد 3 اگر انگیزهی قوی نباشد هنر قوی هم شکل نمیگیر د4 نهایتا با توجه به همهی جوانب حق با توست من تایپیک را ترک میکنم موفق باشید

سلام

معذرت مي خوام اگه بحث رو ادامه ميدم آقا بابك (درسته از اصل موضوع داريم دور ميشيم) .

فكر مي كنم سوءتفاهمي پيش اومده.

(خانم/آقاي) drkarbassi تو اين زمينه تجربيات خوبي دارند كه مي تونند در اختيار ما قرار دهند.
من اينجا ازشون خواهش مي كنم كه لطف كنند در يك تاپيك جدا اين مباحث رو در اختيار ما قرار دهند تا مباحث از هم تفكيك شده باشند (چون ما هم علاقه مند به فرمايشات ايشان هستيم) و خوشحال ميشيم در ادامه ي اين تاپيك همچنان در كنار ما باشند.


ممنون و موفق باشيد :)

[hichnafar]

سلام
منم یه دخالتی بکنم ،قرار بود اینجابا کمک هم ترانه بگیم ،مسلما„توی یک کارگروهی که هرکس نظر و سلیفه ای داره برای خودش، اختلاف هم پیش میاد وهنرگروه بودن به اینه که اختلاف ها برطرف شن ویه کار خوب ارائه شه،پس انتقادکردن مشکلی نداره واحتمالا” سو تفاهم به وحود اومده ... همه می تونیم به هم کمک کنیم هم بابک خان هم جناب خورو هم جناب کرباسی وبقیه ی دوستان
جناب کرباسی فکرنکنم کسی بابودن شما مشکلی داشته باشه،وحتما"بودن شماهم به عنوان یکی از اعضای گروه باعث خوشحالی می شه .

[khooro]

هر كجا هستي بدان در عشق ديدار توام
نيستي مادر كه هر دم من به قربانت روم
نيستي تا كه ببيني زندگي رنگ غم است
تا ببيني خاطرات بر هستيم آتش زده است
نیستی این دل دمادم می کند یادت هنوز
نیستی دلتنگیم می سوزدم شب تا به روز
مادرم تنهاترینم بی تو ای زیباترین
می کنم هر لحظه یادت تا که هستم نازنین
لمس دستان لطيفت آرزو شد در دلم
گرمي آغوش پاكت نيست با من مادرم
نيست تصويري درون ذهن من از تو چرا
من چگونه يادم آيد لحظه هاي بي تو را
كاش بودي مادرم، تا من فدايت ميشدم
لحظه اي ميشد كه دستم را به دستانت دهم
دست تو چون آتشی از مهر بود روی سرم
پس چراآن هرم بسان سایه ای شد در برم
مادر عشق ماندگاری در سرم
بهترین اوا هست" لالایه تو مادرم
گر بپرسند جای مادر در کجاست
گویم این نزدیکهاست بنگر بروی این سرم
مادرم خوش بو تر از هر گل تو هستی در برم
نور تو اتش بر افروخت ببین خاکسترم
از دو رنگیه زمانه طفل تو خوابش گرفت
میشود اوای لالایی بگویی مادرم؟
نیستی مادر که خاک پاک پایت را به چشمانم کشم
بعد تو هر لحظه ای من جور دوران می کشم
آرزو دارم که بازهم در برم بینم تو را
با همه دلخستگی یادت کند آرام مرا
هستی اما هیچ گاه نبوده ای به فکر خود
فکر تو همیشه این بود " که من اسوده ام؟
وز برای تو همین بس که ببینی خنده ام
گر خطایی از منه ناچیز سر زد "تو بدان شرمنده ام
گریم ان روز که نباشی مادرم
زندگی بدونه تو مرگه و این حال بدم
بین و با من حرفی از جدا شدن دیگر مزن
هستیه عالم فدایت خاک پایت" مادرم
خواهم ان روز که تو را نبینمت به خاطر ارم
که به من تو یاد دادی "به خدا امیدوارم
------------------------------------------------------------------------------------------
دوستان در این تایپیک حتی یک بیتم باعث رونق بخشیدن به ان میشود
پس شروع کنید با تشکر

[violin-m]

امثال من که عضو تاپیک نیستیند حق خواندن مطالب و تشکر را دارند؟؟؟؟؟؟؟

[Babak_mix]

سلام
منم یه دخالتی بکنم ،قرار بود اینجابا کمک هم ترانه بگیم ،مسلما„توی یک کارگروهی که هرکس نظر و سلیفه ای داره برای خودش، اختلاف هم پیش میاد وهنرگروه بودن به اینه که اختلاف ها برطرف شن ویه کار خوب ارائه شه،پس انتقادکردن مشکلی نداره واحتمالا” سو تفاهم به وحود اومده ... همه می تونیم به هم کمک کنیم هم بابک خان هم جناب خورو هم جناب کرباسی وبقیه ی دوستان
جناب کرباسی فکرنکنم کسی بابودن شما مشکلی داشته باشه،وحتما"بودن شماهم به عنوان یکی از اعضای گروه باعث خوشحالی می شه .

هيچ كس با بودن جناب كرباسي مشكلي نداره ولي انتقاد هم اصولي داره كه فكر نكنم جناب كرباسي رعايت كرده باشند، اتفاقاً بنده شديداًً با حضور ايشون موافقم و اگر جناب كرباسي نباشند بنده هم تاپيك رو ترك ميكنم، پس از ايشون خواهش ميكنم كه تاپيك رو ترك نكنن، بنده پست قبلي رو زدم تا از ادامه بحثي كه داشت به بي راهه كشيده ميشد جلوگيري كنم فقط همين...

سپاسگرازم و منتظره جناب كرباسي هم هستم Babak