ترانه سرایی»»»»فقط برای اعضای تاپیک

[Babak_mix]

دوستان خيلي سخت تصميم ميگيرن...

براي اينكه كارشونو راحتر كنم، بنده خودم با جسارت تمام ميرم سراغ بعدي.

با موضوع جديدي شروع مي كنم، چون روز پدر نزديك هست، با اجازه با موضوع پدر شروع ميكنم...

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر

[Guitaro]

دوستان خيلي سخت تصميم ميگيرن...

براي اينكه كارشونو راحتر كنم، بنده خودم با جسارت تمام ميرم سراغ بعدي.

با موضوع جديدي شروع مي كنم، چون روز پدر نزديك هست، با اجازه با موضوع پدر شروع ميكنم...

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر

lol! ^_^ حاجی شما نمیخوای انقلاب کنی احیانا ؟! موفق میشیا !
ایده ی خوبیه ... امیدوارم بچه ها خوب ادامش بدن

[hichnafar]

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر

[hichnafar]

کسی تصمیم نداره ادامه بده ؟
اگر بااین دوبیتی که من گفتم مشکلی دارید بگید حذف شه
کل انرژیتون فقط به اندازه ی 9 صفحه بود ؟؟

[Babak_mix]

اتفاقاً خيلي زيبا و به جا بود، سارا خانم الان هم يه دو بيتي ديگه سرودم اگه اجازه بديد خودم ادامه بدم...

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر

[kaka]

از کم سعادتی ماس سارا جون شعرمون نمیومد خیلی شعر زیبایی گفتین آقا بابک موضوعشم خیلی عالی بود دستون درد نکنه
حالا ببینین من چه زیبا خرابش کردم...


قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
...
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر

[Babak_mix]

كاكا جان عالي سرودي دست گلت درد نكنه اميدوارم ما رو تنها نذاري و اين شعرو كه تا حالا خوب پيش رفته به پايان برسونيم...
دوستان ديگه هم كم لطفي نكنن و به كمك ما بيان، مطمئنم كه اين اشعار با كمك همه دوستان عضو تاپيك جاودانه خواهد شد.
به سارا جان گفتم كه اين شعرو براي ساخت يك كليپ در مورد پدر و مادرم مي خوام، دو بيت اول رو سرودم ولي ديگه چيزي به يادم نيومد، گفتم در اين تاپيك قرار بدم حتماً دوستان كمكم مي كنن، و خوشحالم كه اين اشعار با كمك شما عزيزانم همچنان داره رو به تكميل شدن ميره...

قربون همتون Babak

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر
روز و شب بر من گذشت و آرزو در دل شكفت
شوق ديدار پدر عشقي الهيست اي پدر
در كنار سنگ قبرت مي نشينم با دلي
كز وجودت سالها اين دل خدايست اي پدر

[Babak_mix]

چرا اينقدر بي انرژي، انتظار بيشتر از اينها از دوستان شاعرم داشتم !!!
به همين زودي خسته شديد ؟؟؟؟!!

دوستان گلم اگر ادامه نميديد خودم دست به كار بشم...

چهار بيت ديگه سرودم اگه اجازه بديد به اين اشعار اضافه كنم !! ؟؟!


در انتظار اشعارتونم Babak

[hichnafar]

بفرمایید
من چیزی به ذهنم نرسید که ادامه بدم
دوستان دیگه کم لطفی نکنید !

[Guitaro]

به نظر من که این شعر تموم شده ... یعنی اگه من بودم همینجا تمومش می کردم ...


دیگه خود دانید !

[حریر]

سلام من تازه عضو شدم می خواستم ببینم اینجا مسابقه ترانه سرایی هست یا نه ممنون می شم یکی جواب بده

[hichnafar]

سلام
خوش اومدید
اینجا گروه ترانه سراییه
شما می تونید در گرو ه عضو شید و با همکاریه بقیه ی اعضا ترانه / شعر بگید (برای عضو شدن به من یا فانوس پی ام بدید)
___________
لطفا" پیام خصوصی تون رو هم فعال کنید
(پست اول هر تاپیک رو هم بخونید مطمئنا" کمکتون می کنه)

[Babak_mix]

با اجازه دوستان چهار بيت ديگه هم من اضافه ميكنم...

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر
روز و شب بر من گذشت و آرزو در دل شكفت
شوق ديدار پدر عشقي الهيست اي پدر
در كنار سنگ قبرت مي نشينم با دلي
كز وجودت سالها اين دل خدايست اي پدر
يك نصيحت از پدر صدبار هم گويي كم است
با نگاهت غرق الفاظ قصارت كن پدر
با وجودي كه نشد تا در كنارم بينمت
از خدا من را بخواه بازم، جسارت كن پدر
من نخواهم كودكي، در كودكي مادر برفت
نزد مهرت عاشقانه پاك گشتم اي پدر
با تمام قدرتي كه در وجودم كاشتي
در غم پرواز تو، من خاك گشتم اي پدر

دوستان ما رو تنها نذاريد... Babak

[kaka]

من دوباره جسارت کردم دو تا بیت گفتم ...

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر
روز و شب بر من گذشت و آرزو در دل شكفت
شوق ديدار پدر عشقي الهيست اي پدر
در كنار سنگ قبرت مي نشينم با دلي
كز وجودت سالها اين دل خدايست اي پدر
يك نصيحت از پدر صدبار هم گوي كم است
با نگاهت غرق الفاظ قصارت كن پدر
با وجودي كه نشد تا در كنارم بينمت
از خدا من را بخواه بازم، جسارت كن پدر
من نخواهم كودكي، در كودكي مادر برفت
نزد مهرت عاشقانه پاك گشتم اي پدر
با تمام قدرتي كه در وجودم كاشتي
در غم پرواز تو، من خاك گشتم اي پدر
چشم هایم بی تو خستست ای پدر
بال پروازم ششکستست ای پدر
تو دعا کن از برای کودکی
کز هوای دیدنت نگسست پدر ...

[Babak_mix]

دوتا بيت ديگه هم من اضافه مي كنم (با اجازه دوستان) :

قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر
روز و شب بر من گذشت و آرزو در دل شكفت
شوق ديدار پدر عشقي الهيست اي پدر
در كنار سنگ قبرت مي نشينم با دلي
كز وجودت سالها اين دل خدايست اي پدر
يك نصيحت از پدر صدبار هم گوي كم است
با نگاهت غرق الفاظ قصارت كن پدر
با وجودي كه نشد تا در كنارم بينمت
از خدا من را بخواه بازم، جسارت كن پدر
من نخواهم كودكي، در كودكي مادر برفت
نزد مهرت عاشقانه پاك گشتم اي پدر
با تمام قدرتي كه در وجودم كاشتي
در غم پرواز تو، من خاك گشتم اي پدر
چشم هایم بی تو خستست ای پدر
بال پروازم ششکستست ای پدر
تو دعا کن از برای کودکی
کز هوای دیدنت نگسست پدر
باور ندارم رفته اي، ياور ندارم اي پدر
در خاطرم پژمرده اي، باور ندارم اي پدر
چشم و چراغم برده اي، نور اميد من بگو
آخر نگفتي من چرا، مادر ندارم اي پدر

فكر كنم دوستان خسته شدند، اگر موافق باشيد اين شعر رو همينجا به پايان برسونيم (البته با نظر اكثريت دوستان)

مخلص همه شما Babak

[fanoos]

سلام
خیلی ببخشید منم جسارتا دو بیت اضافه کردم


قبله گاه جانمي همچون سجودم اي پدر
كاش مي شد لحظه اي هم با تو بودم اي پدر
آرزو كردم كه آيا مي شود روزي شود
زنده بر دنيا تو باشي من نبودم اي پدر
گرچه شاید نباشی در کنارم بازهم
مهر تو در عالم رویا زیاداست ای پدر
دست تو حتی اگر من را توان دید نیست
چون پناهی در دلم آرامشی است ای پدر
روح تو در عالم فاني نماند لحظه اي
عشق پاكت در دلم غوغا به پا كرد اي پدر
ياد ايام خوشي بودم كه با هم داشتيم
اين دل خسته به يادت گريه ها كرد اي پدر
لحظه ای را با تو بودن آرزویی بر من است
این دل زارم بدون تو همی موید پدر (موید = زاری کند, 'گریه کند)
گاه.. از این زندگی گریان و نالان می شوم
عکس خندان تو با من درد ودل گوید پدر
روز و شب بر من گذشت و آرزو در دل شكفت
شوق ديدار پدر عشقي الهيست اي پدر
در كنار سنگ قبرت مي نشينم با دلي
كز وجودت سالها اين دل خدايست اي پدر
يك نصيحت از پدر صدبار هم گوي كم است
با نگاهت غرق الفاظ قصارت كن پدر
با وجودي كه نشد تا در كنارم بينمت
از خدا من را بخواه بازم، جسارت كن پدر
من نخواهم كودكي، در كودكي مادر برفت
نزد مهرت عاشقانه پاك گشتم اي پدر
با تمام قدرتي كه در وجودم كاشتي
در غم پرواز تو، من خاك گشتم اي پدر
چشم هایم بی تو خستست ای پدر
بال پروازم ششکستست ای پدر
تو دعا کن از برای کودکی
کز هوای دیدنت نگسست پدر
باور ندارم رفته اي، ياور ندارم اي پدر
در خاطرم پژمرده اي، باور ندارم اي پدر
چشم و چراغم برده اي، نور اميد من بگو
آخر نگفتي من چرا، مادر ندارم اي پدر
اکنون که چون پروانه ها سوی خدا رو کرده ای
فانوس قلبم را پدر بی نور و کم سو کرده ای
قلب شکسته هدیه ای باشد برایت ای پدر
امیدوارم زودتر پروانه شم سویت پدر