لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: كيتارو (Kitarō)

  1. #1
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض كيتارو (Kitarō)


    0 Not allowed! Not allowed!
    Kitarō



    همه شما مطمئنا اين هنرمند بزرگ را كم وبيش مي شناسيد. Masanori Takahashi ، اين اهنگساز صاحب سبك معروف،در 4 فوريه 1954 در تويوهاشي در ژاپن به دنيا امد. كيتارو نام يك شخصيت كارتونيست. اين نام توسط دوستان Masanori Takahashi به وي داده شد.

    كيتارو نواختن گيتار را تحت تاثير موسيقي Otis Redding R&B آموخت. آنطور كه خودش گفته هيچگونه اموزشي در زمينه موسيقي نداشته و تنها به خود آموخته كه به گوشها و احساساتش اعتماد كند. نكته جالب در مورد اهنگهاي ساخته كيتارو آن است كه او آنها را ساخته نيرويي فراتر از خود مي داند. او مي گويد كه موسيقي از آسمانها و جهان ديگر به ذهن و جسم او وارد شده و از انگشتانش به اين دنيا تراوش مي كند و به آهنگ تبديل مي شود. او بر اين باور است كه اين آهنگها از آن او نيست و او آنها را به وجود نياورده. كيتارو مي گويد كه او اصلا تمرين نمي كند و اين فقط انگشتان او هستند كه حركت مي كنند.

    در سالهاي اول دهه 70 كيتارو به طور كامل به كيبورد روي آورد و به عضويت گروه Far East Family Band نيز درآمد و با اين گروه به نقاط مختلف جهان سفر كرد. در اروپا با Klaus Schulze آهنگساز و متخصص سينتي سايزر آلماني و عضو سابق گروه Tangerine Dream آشنا شد. Schulze تهيه دو آلبوم گروه را به عهده گرفت و در زمينه سينتي سايزر هم نكاتي را به كيتارو آموخت. در سال 1976 كيتارو گروه را ترك گفت و به ژاپن برگشت.

    كيتارو تكنوازي را از سال 1977 در ژاپن آغاز كرد و دو آلبوم اول او ، Ten Kai و From the Full Moon Story ، خيلي زود طرفداران خاص خود را پيدا كرد. گرچه توليد صدا با استفاده همزمان از 40 ابزار متفاوت موسيقي و هماهنگ كردن آنها با استفاده از سينتي سايزر براي اولين بار توسط او در يكي از كنسرتهايش در توكيو انجام گرفت دليل اصلي شهرت او همچنان همان موسيقي متن مشهور برنامه جاده ابريشم از توليدات NHK مي باشد.

    در سال 1987 او با آهنگسازان متعددي چون Micky Hart و Jon Anderson همكاري داشته است. در همان سال هم او دوبار كانديد دريافت جايزه Grammy شد. مهمترين موفقيت او در زمينه موسيقي را مي توان اختصاص گرفتن جايزه Grammy سال 2001 به آلبوم Thinking of You او دانست. كيتارو با گيتاريست مشهور Marty Friedman نيز همكاري داشته است كه اين همكاري اثري شگرف بر شكلگيري آلبوم Mandala كيتارو گذاشت. از ديگر فعاليتهاي مهم كيتارو مي توان به توليد موسيقي متن فيلم Heaven and Earth با كارگرداني Oliver Stone اشاره كرد.


    Quote:
    Discography

    1978 - Ten Kai/Astral Voyage/Astral Voyager/Astral Trip
    1978 - In Person Digital
    1979 - Full Moon Story/Daichi
    1979 - Oasis
    1980 - Silk Road (a. k. a. The Soghdian Merchants on VHS)
    1980 - Silk Road II
    1980 - In Person Digital
    1980 - Silk Road Suite
    1981 - Silk Road III: Tunhuang
    1981 - Best of Kitaro vol 1
    1981 - World of Kitaro
    1981 - Ki
    1982 - Millennia/Queen Millennia
    1983 - Silk Road IV: Tenjiku/India
    1984 - Silver Cloud/Cloud
    1984 - Live in Asia/Asia Super Tour Live/Asia
    1986 - Toward the West
    1986 - Tenku
    1987 - Light of the Spirit
    1988 - Ten Years/Best of Ten Years
    1990 - Kojiki
    1991 - Live in America
    1992 - Dream/Lady of Dreams
    1993 - Heaven and Earth
    1994 - Mandala
    1995 - An Enchanted Evening - Live
    1996 - Peace On Earth
    1997 - Cirque Ingenieux
    1998 - Gaia-Onbashira
    1999 - Best of Kitaro vol 2
    1999 - Thinking of You
    2000 - The Soong Sisters
    2001 - Ancient
    2002 - An Ancient Journey
    2002 - Daylight, Moonlight in Yakushiji - Live
    2003 - Best of Silk Road
    2003 - Sacred Journey of Ku-Kai
    2004 - Shikoku 88 Places
    2005 - Sacred Journey of Ku-Kai Volume 2
    2006 - Spiritual Garden
    -------------------------------------------------------------------------
    برای دانلود راست کليک کنيد.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ویرایش توسط Leon : Wednesday 1 October 2008 در ساعت 10:13 PM

  2. 4 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Kitaro Is The Best
    دهقانان کوهپایه*های «فوجی یاما» اکنون 25 سال است که در آگوست هر سال در آن شبی که ماه کامل است، از شامگاه تا سپیده*دم را با صدای «تایکو» (طبل بزرگ ژاپنی) به صبح می*رسانند. طبق سنتی ژاپنی، تایکونوازی نوعی ادای نذر است.


    تایکونوازی ماه آگوست در معبد بودایی «ایکه گامی هونموجی» نیز، ادای نذر مردی است به نام «Masanori Takahashi» که در تمام جهان با نام Kitaro شناخته می*شود. او برای شکرگزاری از مادر زمین، سالی یک شب طی مراسمی که ژاپنی*ها آن را فستیوال ماه کامل می*نامند تا صبح بر تایکو می*کوبد. آن قدر می*کوبد و می*کوبد که اغلب ازدستانش خون جاری می*شود؛ اما صدای طبل هرگزتا طلوع آفتاب قطع نمی*شود.





    «کیتارو» که امسال 55 ساله می*شود، فرزند زوجی کشاورز است. خود می*گوید: «من فرزند مزارع برنجم. طبیعت همواره با من حرف می*زند. گاهی اوقات صدایم می*زند: «کیتارو! این گوشه را نگاه کن. » و من گلی را در کوهپایه می*بینم. و دوباره به من می*گوید: «حالا وقتش است که از این منظره عکس بگیری. » هر آهنگ من، عکسی از یک چشم*انداز است. »

    او از کودکی متوجه می*شود که با دهقانان اطراف خود متفاوت است و همیشه در سرش صدای موسیقی می*شنود. پس گیتاری می*خرد و بدون معلم و با روش سعی و خطا، گیتارنوازی می*آموزد. به گفته خودش او که هرگز معلم نداشته، آموخته است که تنها به گوش*ها و احساسات خود اعتماد کند.

    باورش دشوار است؛ ولی یکی از بزرگ*ترین آهنگ*سازان جهان «سواد موسیقی» (به مفهوم کلاسیکش) ندارد. او می*گوید: «من هرگز تحصیل نکرده*ام. من نمی*توانم نت*های موسیقی را بخوانم یا بنویسم. اما انگشتانم حرکت می*کنند و من متعجب می*شوم که این موسیقی از کجاست؟ من آهنگ*هایم را می*نویسم؛ ولی در واقع آن*ها متعلق به من نیستند. »
    همین آوای درونی او را بر آن می*دارد تا پس از پایان دبیرستان، قید شغلی را که پدر و مادر برایش در شرکتی محلی دست و پا کرده بودند، بزند و راهی سفر به شهرهای بزرگ ژاپن شود؛ شاید بتواند در آن جا موسیقی را به حرفه خود بدل کند.
    اطاعت نکردن از پدر باعث می*شود که حمایت خانواده را از دست بدهد. برای پدر سنتی ژاپنی، این تصمیم چیزی نیست جز رها کردن «شغلی آبرومند» و به دنبال «مطربی» رفتن. پدر تقریباً از خانه بیرونش می*اندازد.


    کیتارو برای نخستین بار طعم آوارگی و سفر را می*چشد. اما این آخرین بار نخواهد بود. هر چند که سفرهای بعدی*اش خودخواسته و «زیارت*گونه»اند. کیتاروی جوان در ابتدا مجبور می*شود در رستوران*های توکیو و یوکوهاما گارسونی کند. اما کم*کم به دلیل تجربه*اش در نواختن چند ساز مختلف می*تواند در کلوپ*های شبانه به عنوان نوازنده استخدام شود.
    خودش اعتقاد دارد دو تصادف باعث موفقیتش شد. وقتی گروه کوچک دبیرستانیشان قصد برگزاری چند کنسرت را داشته است، ابتدا طبال و بعد نوازنده گیتار باس گروه به فاصله کمی از هم تصادف کرده و مجروح می*شوند. به این دلیل او به عنوان رهبر گروه، مجبور می*شود به سرعت نواختن هر دو ساز را یاد بگیرد تا در کنسرت*هایشان وقفه*ای ایجاد نشود.
    همین تبحر در نواختن چند ساز است که دست آخر در کلوپ*های توکیو به دادش می*رسد. همان استدلال کهن شرقی که هیچ تصادفی بی*دلیل نیست.

    پس از مدتی کیبوردنوازی در کلوپ*های شبانه با ساز جادویی «سینتی سایزر» آشنا می*شود و این نقطه عطفی برای او و حتی موسیقی جهان است. او متوجه می*شود که این ساز نوظهور، قابلیت بازتولید اصوات طبیعی را دارد. کیتارو گمشده*اش را یافته است. این اولین قدم برای آفریدن نوعی از آهنگ*هایی است که از آواهای طبیعی سرشارند.

    امروزه او جزو بنیان*گزاران این نوع از موسیقی به شمار می*آید. آواهای طبیعی هنوز هم جزء جدانشدنی آهنگ*های اوست. نزدیکی به طبیعت بخشی ازفرهنگ ژاپن است. فرهنگی که کیتارو بر از دست رفتنش حسرت می*خورد: «مردم ژاپن دیگر علاقه*ای به این فرهنگ کهن ندارند. آنان رابطه جادویی خود را با طبیعت از دست داده*اند و به همین جهت اکثریتشان افسرده شده*اند. »

    پس از مدتی کار با سینتی سایزر به گروه «خانواده خاور دور» می*پیوندد وبا آنان در سراسر اروپا کنسرت می*دهد. از آن جا که قرار است اوهمچون زائران شرقی از هر سفر پربارتر بازگردد، در تورهای اروپایی*اش زیر و بم کاربا سینتی سایزر را می*آموزد.


    بالاخره در 1976 حس می*کند که آماده ساختن نخستین آلبوم خود است. «سیاحت غرب» را به پایان رسانده و برای کشف و شهود، «زیارت شرقی»اش را آغاز می*کند.

    کیتارو یک سال تمام را در چین، هند، تایلند و لائوس سفر می*کند. وقتی به ژاپن باز می*گردد، کاملاً آماده است. گوش*هایش پر است ازآوای رود گنگ، یانگ تسه و جنگل*های جنوب شرق آسیا و چشمانش، رنگین ازخاطره معابد، درختان و شهرهای ممنوعه. در سال 1977 دو آلبوم نخستش «داستان ماه تمام» و Ten Kai را منتشر می*کند.

    پس ازموفقیت آلبوم*ها واجرای چند کنسرت، تلویزیون NHK برای ساخت موسیقی سریال مستندی که دردست تهیه دارد، به سراغ او می*آید. نام سریال «جاده ابریشم» است. کیتارو سفر دیگری را آغاز می*کند. به بعضی ازکشورهای مسیر جاده سر می*کشد و آن چه را که می*بیند، در موسیقی*اش «نشان می*دهد. »

    نمایش سریال و انتشار آلبوم آن، موجی از شهرت و محبوبیت بین*المللی را به همراه دارد. بسیاری از بزرگان موسیقی با او برنامه مشترک اجرامی*کنند و جوایز گوناگونی به سویش سرازیر می*شود. مهم*ترین افتخارات او تا کنون، دو بار بردن جایزه گرمی (Grammy) و یک بار جایزه Golden Globe وساخت موسیقی فیلم «بهشت و زمین» برای الیوراستون است.

    کیتارو اما، بی*اعتنا به شهرت و محبوبیتش، همچنان تواضع ژاپنی خود را حفظ کرده است: «من تنها یک پیام*رسانم. محرک اصلی من طبیعت است... در واقع این موسیقی از جایی بیرون ذهن من می*آید: از بهشت. وارد بدنم می*شود و از درون انگشتانم هنگام نواختن بیرون می*زند. گاهی اوقات خودم هم متعجب می*شوم که این آوا از کجاست. »
    کیتارو موفقیت*های تجاری هم داشته است. از نزدیک به 30 آلبومی که تا کنون منتشر کرده است، بسیاری از آن*ها جزو پرفروش*ترین*ها بوده*اند. برای مثال از آلبوم «روشنایی یک روح» تا کنون تنها در آمریکا دو میلیون نسخه به فروش رسیده است.


    خودش دلیل موفقیت*هایش را تنها و تنها نزدیکی به طبیعت می*داند. او اکثرآثارش را در استودیوی شخصی*اش درکوهپایه*های آلپ ژاپن ساخته ،نواخته وضبط کرده است: «بدون زندگی درکوهستان نمی*توانم آهنگ بسازم ... برای من بعضی آواها شبیه ابرند و بعضی شبیه آب. »

    شاعرانه حرف زدنش شاید به دلیل حضور همیشگی در طبیعت باشد. به هر حال شاعرانگی در تمام جنبه*های آثار اوموج می*زند. مثلاً وقتی آلبوم موفق «آسمان بهشتی» را به پایان رساند، به دنبال آوایی می*گشت تا سمبل نام آلبوم باشد. عاقبت با انتخابش نشان داد که به راستی شاعراست: این آلبوم با صدای خنده فرزند نوزادش آغاز می*شود. این صدای «آسمان بهشتی» است.

    کیتاروهنوز همان کودک ایستاده در برنج*زار است که به صدای وزش نسیم گوش می*داد. موسیقی او تلاش برای درک رازهای طبیعت است. بوداییان می*گویند رودخانه هر لحظه نو می*شود. هر چند برای گوش*های زنگاربسته ما، صدای رود همیشه تکراری است.

    کیتارو با پخش آواهای طبیعی درطول آهنگ*هایش، ما را به دقت در این تکرار ظاهری و کشف مجدد طبیعت فرا می*خواند: «امروزه مردم فقط به چیزهای قابل رؤیت عقیده دارند. ولی من هنوز باورم را به آن چه دیده نمی*شود، ازدست نداده*ام. »

    او می*خواهد این باربه خاطر طبیعت، دوباره دست به سفری نو بزند. سفری طولانی و پنج*ماهه ازسانفرانسیسکو تا واشنگتن. در این راهپیمایی بزرگ، نوازندگان و خوانندگان سرخپوست او را همراهی خواهند کرد.

    آنان در طول مسیر برای صلح، عدالت و توجه دادن مردم به وضعیت محیط زیست می*نوازند ومی*خوانند: «در زیر باران و برف و از روی کوه*ها و میان تندبادها و قلب گرما و سرما راه می*رویم وهیچ چیز نمی*تواند ما را از ادامه مأموریتمان باز دارد که به همگان بیاموزیم همه چیز در زندگی مقدس است. آخرین قدم*های این سفر را در حالی روی زمین خواهیم گذارد که کودکان، پیران ومردمانی از سراسر نژادها در کنارمان راه می*روند. »


    او باور دارد که موسیقی وسیله اتحاد نژادهاست. اندکی قبل از یازدهم سپتامبر در یکی از سفرهای پرشمارش به کنار مرز چین وافغانستان که منطقه*ای کویری است، می*رود تا به رایگان برای افغان*های کنار مرز بنوازد. او گفت که می*داند مردم این جا به شدت فقیرند؛ اما آن*ها هنوز زنده*اند و حق لذت بردن از زندگی را دارند. شاید که موسیقی قلب*هایشان را تسلی دهد.

    اما بزرگ*ترین سفر او پس از یازدهم سپتامبر آغاز می*شود. وقتی که یکی ازدوستانش را دریکی از آن برج*های دوقلو از دست می*دهد. «پس از تماشای آن وحشی*گری، فکر کردم تنها جان*های پریشان دست به چنین خشونتی می*زنند. آن*ها تنها با خشونت می*توانند وجودشان را به رخ بکشند. »

    ازخود می*پرسد که او چه می*تواند بکند و برای یافتن پاسخ چند ساعتی غرق «مدیتیشن» می*شود. درخلسه عمیق چیزی درگوشش زنگ می*زند:صدای ناقوس*های معابد Shingon.

    1100 سال پیش، راهبی بودایی به نام Ku-Kai در جزیره شیکوکوی ژاپن، 88 معبد بنا نهاد که به نام معابد شینگون مشهورند. از آن زمان تا کنون روزانه هزاران هزار زائر از تپه*ها بالا می*روند تا ناقوس*های این معابد را به صدا در آورند. هر کس برای زیارتش دلیلی دارد. هرکس از چیزی رنج می*کشد؛ اما در نهایت همه یک هدف دارند: کسب آرامش.
    آنان که ازتپه*ها باز می*گردند معتقدند که پس از شنیدن صدای ناقوس به آرامش رسیده*اند. بسیاری از آنان در مصاحبه*هایشان گفته*اند پس ازشنیدن صدای زنگ، تازه فهمیده*اند که زندگیشان تا کنون سراسر اشتباه بوده و اکنون می*خواهند که تغییرش دهند. اکثر زائرانی که صدای ناقوس*ها را شنیده*اند، یک جمله را تکرار می*کنند: خودم را پیدا کردم.

    حالا کیتارو، این آهنگ*سازهمیشه زائر، می*خواهد تمام جهان را در صدای ناقوس*ها سهیم کند. او هم معتقد است که در صدای آن*ها چیزی است که آدمی را آرام می*کند و امید دارد که آرامش درونی حاصل از گوش دادن به این آوا، قدمی درراه صلح جهانی باشد.

    او از چهار سال پیش تا کنون، وسائل صدابرداری*اش را به زحمت از تپه*ها بالا کشیده و صدای ناقوس*ها را ضبط کرده و با این صداها آلبومی آفریده است به نام سفرمقدس Ku-Kai. در معرفی این آلبوم نوشته شده است: این آلبوم من برای کسانی است که رنج می*کشند و کسی را صدا می*زنند.

    کسانی که کیتارو را از نزدیک دیده*اند، می*گویند که خود او انگار آرامشی را که درآهنگ*هایش به دیگران وعده می*دهد، یافته است. زمانی خبرنگاری از او پرسید: «من همیشه شما را آرام دیده*ام . این آرامش ناشی از چیست؟ آیا تأثیر موسیقی است؟» کیتارو پاسخی به غایت بودایی به او داد: «می*دانید،آرامش من از آن جا سرچشمه می*گیرد که خودم را با آن گدایی که در خیابان*های کلکته گدایی می*کند، برابر می*دانم. »

    کسی نمی*داند که آیا او پس از سفرآرامش*بخش Ku-iaK مجال سفرهای دیگری را نیز خواهد داشت؟ آیا این که وقتی هنوز محصلی دبیرستانی و در آغاز راه بود، نام اولین گروه موسیقی زندگی*اش را «مرغ دریایی» نهاد، تصادفی است؟ از همان جنس تصادفاتی که «یونگ» آن*ها را «تصادفات بامعنی» نام نهاده است؟ یا این که از آغاز می*دانست که سرنوشتش توام با سفر است؟

    و مهم*ترین سؤال این که سفرهای این مرغ دریایی مهاجر، کجا به پایان خواهد رسید؟ شاید در بهشت. همان جایی که خود بارها گقته است «از آن جا آوایی می*شنود. »

    tapesh

  5. 3 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  6. #3
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بررسی موسيقی کیتارو

    New age یا قرن جدید ... ملودیهای بسیار زیبا با تنظیمی کاملا متٿاوت برای سازهای شرق وغرب... قدرت بیان تٿکر در موسیقی یا به عبارتی دیگر بیان ٿرنگ کشور به جهانیان... روحانیت شرق و نٿوذ آن در موسیقی موزیسینی به نام کیتارو...

    زمانی که برای اولین بار موسیقی وی را گوش نمودم احساس کردم کاملا قرن جدیدی در موسیقی او خلق شده است.

    استٿاده از سازهای کوبه ای که بیشتر در مراسم مذهبی آنها استٿاده می شد و همچنین انواع ٿلوتها koto ،سینتی سایزری که با آن جاده ابریشم را خلق نموده، ویلن برقی پنج سیم، گیتار برقی، درام و... در این سبک جای خودش را پیدا نموده است.

    MASONORI TAKHASHI که به بعدها برای خود نام مستعار KITARO را برگزید، در 4ٿوریه 1953 در شهر TOYOHASHI کشور ژاپن چشم باز کرد. از ابتدا با موسیقی الٿت گرٿت و علاقه اش را با ساز گیتار پیگیری نمود.
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    در دهه 70 میلادی سٿری به اروپا انجام داد و با تعدادی از بزرگان موسیقی آن دیار دیدارهایی انجام داد و در ادامه این سٿر، در راه بازگشت از اروپا، به سیاحت کشورهای آسیایی پرداخت.

    کم کم ساز تخصصی خود را به پیانو و سینتی سایزر تغییر داد و بصورت پراکنده به تصنیٿ موسیقی پرداخت (جالب است که بدانید کیتارو در جایی به تحصیل آهنگسازی نپرداخته است) که یکی از آنها را به نام TENKAL (بهشت) به کمپانی NHK ژاپن ٿروخت.

    این قطعه باعث شد تا چندی بعد همین کمپانی برای ساخت موسیقی مجموعه مستند جاده ابریشم با کیتارو قرارداد ببندد؛ موسیقی این مجموعه یک اثر اتمسٿریک و آرام بخش و سرشار از ملودیهای آرام است. موٿقیت این مجموعه و باالطبع موسیقی آن موجب شهرت ملی و جهانی کیتارو شد.

    کیتارو به امریکا کوچ کرد و در همین سال آلبوم TENKU از کیتارو به بازار عرضه کرد و از سال 1987 با اثری بنام THE LIGHT OF SPIRIT تحولی بزرگ در آثارش رقم زده شد.

    پس از آن در سال 1990 به آلبومی پرداخت به عنوان KOJIKI که به داستان پیدایش سرزمین آٿتاب بر اساس اٿسانه های اساطیری ژاپن اختصاص داشت و پس از آن در سال 1991 کنسرتی در امریکا اجرا کرد که بر اساس آلبوم KOJIKI ساخته شده بود.

    در سال 1992 اثری بسیار زیبا و بیاد ماندنی به نام DREAM به همراه ارکستر بزرگ و یک تک خوان با صدای جادویی بنام John Andersonخلق کرد.

    سال 1993ٿعالیتش را با نوشتن موسیقی متن ٿیلم HEAVEN & EARTH (بهشت و زمین) ادامه داد. سال 1994 آلبوم MANDALA ضبط و عرضه گردید که همچنان پیشرٿت رو به جلو کیتارو را به دوستانش گوشتزد میکرد. اثری متناوب و سرشار از ملودیهای زیبا و شرقی و آثاری دیگر که بدان اشاره خواهیم کرد.
    حامی کیوان

  7. 2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  8. #4
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اگر بخواهیم موسیقی کیتارو را مورد بررسی قرار دهیم، میتوانیم از روند حرکت ملودی در قطعه و تاثیر آن بر مخاطب آنالیز را آغاز کنیم... تکرار جمله ها در این سبک بسیار پدیدار میباشد و این نوع روند تکرار که در ملودی وجود دارد، نوع موسیقی او را منحصر به ٿرد میکند.

    از نظر ٿرم شاید این تکرارها خسته کننده باشد اما زیبایی ملودی که به راحتی در ذهن مخاطب نقش میبندد و نوع تنظیم برای آن ترکیب بندی از سازها این مورد را به ٿراموشی میسپارد.

    ارتباط ذهن کیتارو با عرٿان درونش و استٿاده آن در موسیقی خود بسیار نمایان است و میتوان آنرا در ملودیش جستجو کرد، چراکه عرٿان و مذهب وی در خلق آثارش تاثیر گذار است.

    کوکورو یکی از همین دسته موسیقی ها میباشد که آیین مذهبی وی درونش یاٿت میشود.

    استٿاده از ٿلوت ژاپنی و سازهای کوبه ای متعلق به سرزمینش این مسئله را پررنگتر مینماید و در کل نوع روند تنظیم در قطعات و استٿاده از سینتی سایزرهای خاص در کنار سازهایی مثل ویلن، هارپ، ٿلوتهای محلی و... رنگ و بویی جدید به آن نوع موسیقی بخشیده است.



    زندگی کردن کیتارو در طبیعت موسیقی وی را تحت تاثیر قرار داده است و با گوش کردن به موسیقیهایش می توان طبیعت را در جایی از آن جمله ها پیدا نمود و ذهن خود را در آن رها کرد؛ بارها و بارها به این مسئله اندیشیده ام که چقدر زیبا توانسته است موسیقی خود را به جهانیان عرضه کند.



    در حقیقت، او ملودی هایی که در دل سرزمینش نهٿته است را بیرون کشیده و با رنگ آمیزی ذهن خود آنرا در دٿتر نقاشی ذهنی حک کرده است. زمانی که آثاره وی را گوش میکنید، این نکته را خواهید یاٿت که چقدر موسیقی وی پر از ملودی است! ملودیهایی که اگر هم با دهان آنرا اجرا نماییم پی به اسرار آن میبریم.



    به گٿته خود او زمانی که ملودی را خلق مینماید، تنظیم آن هم درونش شنیده میشود و آن را در استدیو شخصی خود ضبط می کند. شاید خیلی ها با گوش کردن موسیقی وی این احساس را داشته باشند که آیا این نوع موسیقی احتیاج خود را به ٿلسٿه عمیق و عرٿان میداند یا خیر... می توان در جواب گٿت که نوع موسیقی (new age) این مسئله را بیان می نماید که تٿکر و شناخت دنیای ناشناخته است که ایجاد تٿاوت می کند.



    البته نمی توان گٿت که در دیگر موسیقیها تٿکری وجود ندارد، اما اینکه بتوان این نوع تٿکر را واسطه ای برای پیوند شرق وغرب دانست و آنرا یک امر مهم پنداشت، برای آزاد کردن چهارچوبهای ذهنی یک اهنگساز، بسیار جای بحث دارد.


    در موسیقی کیتارو میتوان آن مهم را یاٿت که توانسه است با در نظرنگرٿتن تکنیک آهنگسازی کلاسیک، تکنیکی را به وجود بیاورد که در آن پر از زیباییها و حرٿهایی که دیگر واژگان قادر به گٿتن آنها نمی باشد بوجود آورده و آنرا در دل مردم جای داده است.
    حامی کیوان

  9. 2 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •