لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: کمانچه ، کوک ، تجدد

  1. #1
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض کمانچه ، کوک ، تجدد


    0 Not allowed! Not allowed!
    متن زیر نوشته نوازنده توانای کمانچه سعید فرج پوری است که در مقدمه کتاب تازه انتشار یافته خود با عنوان بیست قطعه برای کمانچه که به وسیله ی انتشارات موسسه ی فرهنگی هنری ماهور به بازار عرضه گشته است توضیحات جامعی در زمینه کوک ساز، آسیب شناسی کوک های فعلی، چگونگی شکل گیری کوک فعلی کمانچه و تاثیرات مخرب جریان تجدد طلب دوره قاجار بر کمانچه داده که خواندن آن برای علاقه مندان به موسیقی ایران و به خصوص ساز زیبای کمانچه می تواند مفید باشد .



    صحبت ما مربوط به کوک کمانچه است که اصولا در تکنوازی امری است سلیقه ای و بنا به حال و هوای دستگاه مورد نظر می توان کمانچه را لا، سل یا فا کوک کرد و از سیم واخوان هم استفاده کرد. اما در همنوازی با سایر سازها تصوراشتباهی به مرور زمان جا افتاده و خیلی ها فکر میکنند کمانچه سازی است انتقالی و باید نت آن را یک پرده با لاتر نوشت که این مشکل باعث سردرگمی هنرجویان کمانچه شده است و در این مورد توضیح مختصری به نظرم می آید:.

    کمانچه تا اواخر دوره قاجار سه سیم داشت که بعد ها یک سیم به آن اضافه شد و هنگام همنوازی با دیگر سازها عمدتاً سل کوک میشد. مثلاً برای اجرای ماهور دو، تار دو سل دو کوک می کرد و کمانچه هم به همین ترتیب کوک می شد. در نتیجه انگشت گذاری ما روی سیم دوم یعنی سل به ترتیب انگشت اول (لا) ، انگشت دوم (سی) و انگشت سوم (دو) نام داشت. نکته ی جالب این است که حالا هم با توجه به اینکه کمانچه چهار سیم دارد به همین شکل کلاسیک کوک می کنیم ولی آن را (ر لا ر لا) می گوییم که در اصل همان (دو سل دو سل) است.

    این مشکل از اواخر دوره ی قاجار و بعد از آمدن ویولون به ایران شروع شد. حدود یک قرن پیش کمانچه نوازان بنام آن زمان ویولون را تعلیم می دادند از جمله حسین خان اسماعیل زاده ، که با کمانچه ، به جوان هایی چون رکن الدین مختاری ، ابوالحسن صبا ، رضا محجوبی ، حسین یاحقی و ابراهیم منصوری درس ویولون می داد.

    تصور من این است که که در این دوره ، یعنی در کشاکش تمایلات و تظاهرات تجدد طلبی ، کمانچه تا چند دهه جای خود را به ناچار به ویولون سپرد. اگر جریان تجدد طلبی و اخذ و اقتباس ما ایرانیان از فرهنگ و نمدن غربی در حوزه ادبیات و سایر علوم دیگر، پی آمد های مثبتی داشته و منشا تحولی بوده متاسفانه در حوزه ی موسیقی ایرانی ، وجه غالب چنین نبود و تجدد طلبی به صورت اخذ و اقتباس بی رویه ی مبانی و الگوهای موسیقی غربی و جایگزینی آنها به زیان مبانی و الگوهای موسیقی ملی ایران انجامید.

    بینش تجدد طلب در موسیقی ایرانی چون در بستر فرهنگی خویش جریان نیافت از عهده ی پیوند و تلفیق سازگار بین سنت و دستاوردهای هنر و فرهنگ جهانی برنیامدو فرجام تلاش های طرفدارن این بینش آن طور که میخواستند به اعتلا و تکامل موسیقی ایرانی منجرنشد.
    کمانچه یکی از آسیب دیدگان افراط دراین شیوه ی اخذ و اقتباس است. این ساز که مهمترین ساز کششی گروه سازهای موسیقی ایران است و توانایی بسیاری در بیان حالات و احساسات موسیقایی ما دارد چنان مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفت که حتی بسیاری از نوازندگان بلند آوازه ی آن، به آموزش ویولون پرداختند.

    شادروان روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته اند : از آنجا که ویولون ساز کوچک تر و از لحاظ حمل و نقل راحت تر و از جهت صورت ظاهر قشنگ تر بود ، به تدریج جای کمانچه را در ایران گرفت ، به طوری که دیگر کسی کمانچه نمی کشد. طبیعی است همیشه ساز کامل جای ساز ناقص را میگیرد ، چنانکه فلوت جای نی را گرفت و ابوا به عوض سرنا نواخته می شود.
    متاسفانه با این شیوه ی نگرش کمانچه به عنوان سازی ناقص مورد بی مهری قرار میگیرد و از گروه سازهای اصلی موسیقی ایران طرد می شود.

    از طرف دیگر به استثنای چند نفر از اساتید شناخته شده و مورد احترام ، مانند باقر خان رامشگر،علیرضا خان کمانچه ، اسماعیل خان و حسین خان اسماعیل زاده ، کمانچه در دست کسانی بود که از این ساز صرفا برای اجرای موسیقی روحوضی و مطربی استفاده می کردند واین هم از دلایلی بود که جوان ها از نوازندگی کمانچه اکراه داشتند و به ویولون روی آوردند.



    و به این ترتیب دوره فترت کمانچه آغاز شد و با توجه به متداول شدن خط نت و اتودها و کتاب های مختلفی که ویولون داشت و بعدها اساتیدی چون ابوالحسن صبا و سایرین دوره های ردیف و قطعات مختلفی برای ویولون نوشتند ، این ساز مورد استقبال واقع شد و دیگر کسی کمانچه نمی زد. اگر هم کسی به این ساز روی می آورد بیشتر گوشی کار میکرد و یا از اتودها و کتاب های ویولون استفاده می کرد ودر نتیجه ، کوک معمول ویولون که (می لا ر سل) است به کوک کمانچه تبدیل شد و هنرجوی کمانچه ابتدا با این کوک شروع به کار می کرد و انگشت گذاری اش بر اساس این کوک نام گذاری می شد.



    این کوک با توجه به فواصل هارمونیک و صدادهی آن اصلاً کوک مناسبی برای موسیقی ایرانی نیست ، مخصوصاً برای شروع کار. بنابراین اگر ما امروز (دو سل دو سل) کوک می کنیم ، و به تبع ویولون ، آن را (ر لا ر لا) می گوییم اسامی انگشت گذاری نیز تغییر می کند و باید نت کمانچه را یک پرده بالاتر نوشت تا نوازنده ی کمانچه بتواند در همنوازی با دیگر سازها به سهولت آن را اجرا نماید. مثلاً در حالی که گروه مشغول نواختن شور سل است باید نت کمانچه را یک پرده بالاتر یعنی شور لا نوشت تا مشکلی برای نوازنده پیش نیاید.
    در حقیقت کوک سیم دوم ساز سل است و او هم مثل بقیه گروه شور سل می نوازد ولی به دلیل عادتی که نوازنده از شروع فراگیری داشته و همیشه سیم دوم سازش را لا تصور می کرده ، از نظر چشمی اجرای نت برایش مشکل است و آن را فقط برای سهولت در اجرای نت به دلیل عادت ، یک پرده بالاتر می نوسید.

    توضیحاتی که داده شد بیشتر برای آشنایی علاقه مندان ساز کمانچه بود که ، اگر چه در تلاطم ایام دچار پستی و بلندی هایی بوده است ، اما خوشبختانه در دو ده ی اخیر هنر مندان توانایی پیدا شدند که توانستند ارزش های والای این ساز اصیل را درک کنند و نقش کار ساز خود را چه در تکنوازی و چه در گروه نوازی نشان دهند تا این ساز بتواند به تدریج قدر و منزلت خویش را به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایران زمین بازیابد. استقبال جوانان از این ساز شاهد این مدعا و مایه امیدواری است.
    ---------------------------------------------------------------------
    پ. ن:دوستان این مقاله مطالب زیادی برای پرداختن و مناظره دارد . منتظر نظرات شما هستم تا موضوعات مطرح شده جناب فرج پوری را گسترش بدهیم.
    ویرایش توسط Kamanche : Friday 22 February 2008 در ساعت 03:11 AM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  2. 3 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ویشتاسب عزیز سلام.
    خیلی متشکر از قرار دادن ان مطلب . بسیار مفید و آموزنده بود و اینکه متوجه شدم چنین کتابی رو آقای فرج پوری منتشر کردند.
    در مورد مطالبی که ایشون ذکر کردند به نظر من سخن بیراهی نیست. در مورد اینکه به هر حال بسیاری از شئونات زندگی و از جمله هنری ما در دوره هایی دچار تحولات و بعضا آسیب هایی در اثر تجدد خواهی و تجدد طلبی شده است شکی نیست. در موسیقی ما هم تحولات زیادی اتفاق افتاده که همه ی آنها لزوما بد و آسیب زا نبوده اما مسلما ورود برخی تفکرات باعث ایجاد آسیب هایی شده است.
    در مورد ساز کمانچه می توان گفت که این ساز همانطور که جناب فرج پوری گفتند از آسیب دیدگان این تجدد خواهیست. واقعا در دوره ای به این ساز اصیل و غنی و مهم ایرانی بی مهری شد و اگر شخصی مانند مرحوم استاد کامل علی اصغر خان بهاری این رسالت را به دوش نمی گرفت واقعا ممکن بود امروز نامی از کمانچه در بین سازهای ایرانی نشنویم و این فاجعه ای بس بزرگ می بود برای موسیقی ما. آسیب شناسی ساز کمانچه را جناب فرج پوری در متنی که نقل کردید بررسی کرده اند و به مواردی که موثر بوده اشاره کرده اند. در مورد مساله ی کوک البته هیچ مناقشه ای نیست. اگر این دید مورد اقبال قرار بگیرد و به عنوان مبنای آموزش امروزی ساز کمانچه در بین همه ی مدرسین این ساز پذیرفته شود می تواند راهگشا باشد. بحث بر سر تغییر نام است دو سل دو سل و ر لا ر لا هر دو کوک های مشابهی از نظر فواصل صوتی هستند . یعنی کوک با فاصله ی پنجم . دعوا بر سر لغت است. ایشان فرمودند که انگشت گذاری ها هم تغییر می کند که این نکته را متوجه نشدم .
    دو نکته : اول اینکه نباید این امر به ایجاد دو دستگی منجر شود یا همه باید این سیستم را بپذیرند و عمل کنند و یا نباید هیچکس به آن بپردازد واقعا موسیقی ما از نداشتن وحدت رویه و شیوه ای مدون و هماهنگ در آموزش رنج می برد و اینگونه حرکت ها به این مشکلات دامن می زند. نکته ی دوم: حال که کمانچه بدین شکل جا افتاده چرا از این پتانسیل برای جهانی کردن این ساز استفاده نکنیم ؟ این مساله هماهنگی بیشتری به این ساز برای گفتگو با موسیقی سایر ملل می دهد (به نظر من) .
    متشکرم
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  5. 3 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:


  6. #3
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام علی جان

    همونطور که شما هم گفتی این مورد (تغییر اسم کوک) نباید موجب دودستگی شود . هرچند فعلا کوک غالب همان ر لا ر لا هستش و این نوشته جناب فرج پوری فقط از جانب خود ایشون مطرح شده . مسلما باید با همه ی نوازندگان مطرح بشه تا همه ی مدرسین این ساز به صورت زیربنایی و هماهنگ به این تغییر دست بزنند. همونطور که شما هم گفتی خیلی مشکل بزرگی نیست وحل میشه.
    همونطور که آقای فرج پوری هم گفتند مشکل بیشتردر مورد گروه نوازی بوده و همیشه نوازنده کمانچه این مشکل یک پرده بالاتر نوشته شدن نت هاش رو داشته .


    راستش من نظرات زیادی در مورد این دوره رکود کمانچه دارم که بدبختانه همونطور که خودت هم میدونی با یه سری تفکرات غرب زده ضرر جبران ناپذیری رو به دست خودمون به فرهنگ خودمون زدیم .
    خیلی هم دوست دارم در موردش بحث کنم فعلا منتظر هستم تا ببینم کسی تنور بحث رو داغ میکنه تا ما هم هیزمش رو زیاد کنیم یا نه ؟

    دوستان دیگه شما در مورد این دوره رکود کمانچه نظری ندارید ؟
    ویرایش توسط Kamanche : Thursday 2 October 2008 در ساعت 03:22 PM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  7. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  8. #4
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4127
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    344
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    21
    1,016 بار تشکر شده در 306 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فکر می‌کنم که یه‌سری حواشی هم هست که آقای فرج‌پوری (نه به‌عنوان «نوازنده»، که به‌عنوان «تحلیل‌گر») لابد می‌دونن، اما ندیده‌ش می‌گیرن. اینجا دوتا مسئلهٔ مختلف داریم که به‌نظرم جدا کردنشون مفیده. یکی مسئلهٔ «علل تاریخی کنار گذاشته شدن ساز مشخص [کمانچه]»ست و دیگری، مسئلهٔ «کوک ساز [ایرانی]». دلیل این اصرار به جدا شدن هم چیز عجیبی نیست: مثلاً، من همچو مشکلی رو با کوک تار هم دارم؛ درحالی‌که کسی با تار مشکلی از نوع اول نداره.

    در مورد علل کنار گذاشته شدن کمانچه، هرچند که بالشخصه از این موضوع متأسفم، الان می‌شه دید که اون «جوزدگی» اوایل چه‌جوری کار می‌کرده. برای ما، که امروز سرنای خسرو سلطانی رو (تو نوبانگ کهن، مثلاً) می‌شنویم، تصور اون حال و هوا با ابوا به این بهانه که «ابوا» به دلیل نقص سرنا جاش زده بشه هم خنده‌داره ـــ اون‌قدر که دیگه لازم نیست که تصور کنیم شوشتری‌های آقای کسایی رو که با فلوت زده شده. بدون قصد اهانت به آقای خالقی (و البته آقای وزیری و سایرین اون دوره) ، این حرفا احتمالاً یه‌خورده «بی‌هوا» زده شده. قاعدتاً، مثلاً سنتور هم نمی‌بایست می‌موند (چون مثلاً «پیانو» می‌بایست جاش رو می‌گرفت) ، لابد تمبک هم باید یه بلایی سرش می‌اومده و عود و تار هم حذف می‌شدن و مثلاً گیتار هم می‌بایست قاطی سازای سنتی می‌شد؛ ولی عملاً این اتفاق نیفتاده. پس، اون استدلال اصولاً قابل جدی گرفته شدن نیست. در حد من، دو تا عامل اساسی وجود داشته‌ن: یکی وضع «کمانچه» تو اون دوره، و دیگری وضع «کمانچه‌کش»ها تو اون دوره.

    به همون دلیل که سالها و سالها «سه‌تار» یه‌جور طفیلی «تار» به حساب می‌اومد (تو بیوگرافی آقای هرمزی مثلاً، صراحتاً یادآوری شده که ایشون وقتی پیر شدن و دیگه نمی‌تونستن تار بزنن، سه‌تار می‌زدن) و البته احتمالاً چیزی نیست جز این‌که سه‌تار اصولاً به دلیل مجلسی نبودن و کم‌حجم بون صداش عملاً برا «دلی‌دلی» استفاده می‌شده، کمانچه هم رفته زیر سایهٔ چیزی که مجلسی‌تر بوده و تحرک بیشتر هم داشته. حتی وقتی کارای آقای بهاری رو می‌شنویم، بخش جذاب کارشون «تحرک درونی» اجراست و پیچیدگی جمله‌ها؛ غیر از این، «کش اومدن» جمله‌‌ها یه‌کم آزاردهنده هم هست. این رو مقایسه کنین با کارای پرتحرک و جست‌وخیز ویلن آقای وزیری و شاگرداشون (آقای صبا و شاگرداشون مثل آقای تجویدی و آقایون بدیعی و غیرهم).

    درمورد کمانچه‌کش‌ها هم، که تعیین کنندهٔ موقعیت اجتماعی کمانچه و کمانچه‌نوازی هستن، فکر می‌کنم لازم نیست حرفی زده بشه. درحالی‌که کمانچه‌کش‌ها اهل تخت روحوضی و مطربی بودن، ویولونیست‌ها (و شاخص‌ترین چهرهٔ اون دوره‌شون، یعنی آقای وزیری) تروتمیز و تحصیل‌کرده و فرنگی‌مآب بودن. به همون دلیل که ملت دوست دارن جای «حاجی بازاری» شدن برن و «دکتر» بشن (این مثال رو زدم که کسی به «درامد» فکر نکنه و فقط وجههٔ اجتماعی مهم باشه) ، به‌نظر می‌آد که می‌شه ادعا کرد که ویولونیست بودن، بدجوری «باکلاس»تر از کمانچه‌کش بودن بوده. به‌علاوه، فراموش نکنیم که اگه حبیب سماعی (و بعدها صبا) نبود، احتمالاً همین بلا سر سنتور هم می‌اومد و اگه منصور نریمان و حسن کسایی (و البته حسن ناهید) نبودن هم امروز نه عود بود و نه نی، و اگه مهدی مفتاح هم نبود احتمالاً قانون درکار نمی‌بود، چنان‌که اگه حسین تهرانی نبود همه ننگ می‌شمردن تنبک‌نوازی رو. درنتیجه، انگار تو یه دوره‌هایی وجود آدمی که یه‌جوری بتونه رهبر «کاریزماتیک» یه داستانی بشه به شدت برا حفظ (بخونید «صیانت از») اون داستان لازم‌ه. حالا بیایید و شخصیت آرام و مهربان و منزوی آقای بهاری رو بذارید کنار شخصیت نظامی و روحیهٔ «تبلیغی» آقای وزیری. این «کاریزما» رو البته می‌شه بعدها در آدمایی که جریان «مرکز حفظ و اشاعه» رو راه انداختن دید.

    مسئلهٔ کوک اما از جنس دیگری‌ه. به‌نظر می‌آد که تو عرف موسیقی کلاسیک، وقتی اسم یه نت می‌آد، اشاره می‌شه به یه خاصهٔ فیزیکی مشخص (مثلاً «لا» یعنی اون صدایی که فرکانسش نسبت به فرکانس «لای دیاپازون» یه توانی‌ه از 2) ؛ اما تو تقریباً همهٔ انواع دیگه (و از جمله، موسیقی سنتی ما) ، یه اسم نت به هیچ چیز خاصی اشاره نمی‌کنه؛ هرچند که یه جفت اسم نت لزوماً به یه نسبت فاصله‌ای اشاره می‌کنن. اگه می‌گیم «سه‌تار دو سل دو دو»، منظورمون فقط این‌ه که سیم اول هر فرکانسی داشت، سیم دوم یه چهارم درست بم‌تره، سیم سوم همون فرکانس رو داره و سیم چهارم فرکانس نصفش رو. مسئلهٔ «انتقالی بودن»، قاعدتاً وقتی پیش می‌آد که بتونیم به دلیلی (مثل طول خاص قسمت صداده سیم) صداهای مشخصی رو برای ساز فیکس کنیم و بعد بگیم که برای سازگاری با رپرتوار سازی دیگری (مثل ردیف میرزا عبدالله به روایت آقای برومند) نت‌نویسی رو جور دیگری انجام می‌دیم؛ اما فعلاً (الحمد لله!) نه رپرتوار داریم و ویژگیهای آکوستیک مشخص، که خوب یعنی این‌که این اعتراض به شیوهٔ نوشتن‌ه و در واقع، دارن می‌گن «عجب قرارداد مزخرفی بوده اون‌چه که گذاشته شده». این، من رو یاد یه نوشته‌ای از ارشد تهماسبی می‌ندازه (فکر می‌کنم که «سه چهارمضراب»ش بود) دربارهٔ این که بهتر بود که رپرتوار تار و سه‌تار رو به‌جای نوشتن با کلید سل، با کلید دوی روی خط دوم می‌نوشتن و استدلالش هم این که دوی بم تا سل بیخ دسته، میفتن به دو خط زیر حامل (جای سل دو خط زیر حامل) تا دو خط بالای حامل (جای ر دو خط بالای حامل) و دربارهٔ سختی خوندن هم یادآوری کرده بود که پس تکلیف پیانیستا چی‌ه که دوتا کلید رو هم‌زمان می‌خونن. این حرفی‌ه برا خودش که چندان هم غیر معقول نیست (هرچند که چندان هم محکم نیست) ، و راهش هم همون‌ه که سری اولی‌ها رفتن: «تبلیغ». بداهتاً، تا رپرتوار موجود به صورت فعلی نوشته می‌شه، وضع همین می‌مونه؛ اما اگه مثلاً آقای فرج‌پوری بشینه و همین کتابای هنرستان رو برا کمانچه ادیت کنه و همون‌جور که می‌خواد بنویسه و چار نفر رو هم قانع کنه که کتاباش رو استفاده کنن، یه نسلی بار می‌آن که به این شیوه عادت می‌کنن و دیگه وضع غیر از این سختشونه.

    ببخشید که سررشته از دستم دررفت، و امیدوارم که به کسی برنخوره. حالا بیاین نقد کنیم!

  9. 4 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:


  10. #5
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با تشکر از بردیای عزیز به خاطر شرکت در بحث .
    نکاتی رو اشاره کردید که برای من تازگی داشت.
    به نظر من هم تنها دلیل قانع کننده برای طرد شدن کمانچه در اون دوره اینه که شما هم به زیبایی فرمودید:
    ویولونیست بودن، بدجوری «باکلاس»تر از کمانچه‌کش بودن بوده.
    در میان مردم که هیچ بعد ها با پایین اومدن شان کمانچه نوازها ، نوازنده ها هم بیشتر رو به سوی ویولون آوردند .
    حالا در مورد نوازنده های بزرگ ویولون نمیشه فقط اون استدلال رو داشت (
    ویولونیست بودن، بدجوری «باکلاس»تر از کمانچه‌کش بودن بوده.) اما مسلما نباید منکرش شد که بی تاثیر هم نبوده این تفکر.
    جلوتر که میایم (پهلوی) با رشد و پیدایش روزنامه ها و مجلات این عکس نوازنده های ویولونه که با یه پرستیژ خاص ،و کت و شلوار اطو کشیده و دستمال گردن و پاپییون رو صفحه ی اول مجلات خودنمایی میکنه! (این جریانات هنوز هم کما بیش در جامعه دیده میشه)

    اما درمورد پیشنهاد آقا ی فرج پوری همونطور که دوستان دیگه و بنده هم عرض کرده بودم باید حتما با هماهنگی با بقیه ی نوازنده ها انجام بشه تا اگر این اتفاق افتاد برای همه ی هنرجوها بیفته وگر نه دو دستگی ایجاد میشه که نگو و نپرس و مشکلات صدبرابر.
    خود آقای فرج پوری توی این کتابشون نوشتن که قصد داشتن اسم کوک رو دو سل دو سل بنویسند و نت ها رو بر
    اساس این کوک تنظیم کنند اما به خاطر همین ایجاد دو دستگی این کار رو نکردن و اظهار امیدواری کردند که با بقیه مدرسهای کمانچه جلساتی برگذار کنند تا به یه تصمیم مشترک برسند در این مورد.
    با تشکر مجدد از بردیای عزیز که معملومه اینکاره هستند

    --------------------
    دوستان جای بحث زیاده. ویولونیست ها هم بیان در بحث شرکت کنند چون به اونها هم مربوط میشه.
    ویرایش توسط Kamanche : Thursday 2 October 2008 در ساعت 03:29 PM دلیل: غلط تایپی
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  11. 3 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 5
    آخرين نوشته: Monday 14 May 2018, 10:57 PM
  2. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: Wednesday 12 November 2014, 11:24 PM
  3. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: Tuesday 15 May 2007, 04:30 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •