لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 17 به 32 از 47

موضوع: سوال: مبنای کوک در ساز کمانچه؟؟؟

  1. #17
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    علی جان با تشکر از شما و مثالی که زدی

    در مورد این حرف شما:
    اساسا چرا باید وقتی واقعا کمانچه دو سل دو سل کوک می شود به زور بگوییم ر لا ر لا ؟

    دقیقا این نکته داره اجرا میشه . یعنی ما کوک سازمون رو DO میگیریم که هیچ سنخیتی هم با کوک جهانی ویولون نداره بعد نمیدونم به چه دلیلی بهش RE میگیم.

    این حرف شما را قبول دارم و میدونم که علت نامگذاری سیم های ویلن هم همان برابری با صدای اصلیست

    اما همونطور که بردیای عزیز هم توی تاپیک کمانچه کوک تجدد گفته بود: اگه می‌گیم «سه‌تار دو سل دو دو» کوک میشه منظورمون فقط اینه که سیم اول هر فرکانسی داشت، سیم دوم یه چهارم درست بم‌تره، سیم سوم همون فرکانس رو داره و سیم چهارم فرکانس نصفش رو.

    دقیقا این گفته توی کمانچه هم صدق میکنه . کمانچه نوازها کاری ندارند که کوک چیه . سیم اول هر هر فرکانسی داشت اسمش RE هستش . و سیم دوم LA و اصلا کاری به دیاپازون و DO بودن یا LA بودنش ندارند. حالا شما بگو کوکشون دو پرده هم پایین تر از دیاپازون باشه
    علی جان اینه که مسخره س.
    حالا وقتی این گفتار (فرکانس سیم ها) توی همه ی سازهامون تار سه تار سنتور و... یکیه (غلط و درستش رو کاری ندارم) چرا کمانچه رو با تقلیدی کور کورانه و کاملا بچه گانه re بنامیم. در که مثل همه ی سازهامون کوک میشه.

    نمیدونم تونستم منظورم رو بگم یا نه؟
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  2. #18
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بله اتفاقا ویشتاسب جان از رهگذر این بحث بیشتر با حقیقت این مساله آشنا شدم و در حین نوشتن مطلب قبل اتفاقا به منظور شما هم پی بردم و الان می تونم به صورت قاطع بگویم که سخن معقول است. (این هم از مزایای مباحثه ی سازنده)
    اگر ضرورت این مساله توسط مدرسین این ساز درک شود و پذیرفته شود می تواند به عنوان مبنایی برای هماهنگی بیشتر با سایر سازهای ایرانی بشود.
    در هر حال در وضع موجود باید از چگونگی انتقال ها و همسان سازی ها در ساز ها آگاهی داشت.
    خیلی مخلصیم.
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  3. #19
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4127
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    344
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    21
    1,016 بار تشکر شده در 306 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    حالا که [به سلامتی!] باز «بساط به‌راه‌ه»، بذارین من باز هم غر بزنم!

    باز هم، می‌خوام یادآوری کنم که مبنای این اسم‌گذاری، یا «فیزیک»ه و یا «عرف». بحث فیزیکی که خوب، نیمچه استانداردی داره و معمولاً فکر می‌کنیم که تکلیفش روشن‌ه (هرچند که قرارداد 442 بودن فرکانس لا هم کم و بیش «جدید»ه. فکر می‌کنم یه مقاله‌ای همین دوروبرا تو همین زمینه دیدم، و البته [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] هم به‌نظرم واقعاً خوندنی‌ه، فقط برا این که «بدونیم» که همین هم چندانی غیر «عرف» نیست) ؛ بحث «عرف» اما بامزه‌تره.

    اول، برای صاحبش: با کمال شرمندگی، من نمی‌دونم که سیمها «ر لا ر لا» هستن! من، که با کتابای هنرستان شروع کردم (و در این لحظه، هیچ حرفی نمی‌زنیم دربارهٔ این که این کتابا خوب‌ن یا بد. مسئله عرف آموزشی‌ای‌ه که داریم باهاش بزرگ می‌شیم، و البته می‌تونیم جای دیگری بحث کنیم دربارهٔ این که ضعفا و قوتای روشای مختلف چی‌ن) اگه نگم سیم اول، [با کمال شرمندگی!] به‌ش می‌گم «می»! به‌علاوه، یادآوری می‌کنم که آقای آذرسینا هم توی «ردیف میرزاعبدالله ـ برومند»، ماهور رو روی «ر» نوشتن و کوکش رو هم «می لا ر لا»، هرچند که یادآوری کرده‌ن «در کمانچه‌نوازی هر مقامی را از پرده‌های مختلف و با کوکهای متفاوتی می‌شود اجرا کرد. در اینجا سعی شده که امکان اجرای بهتر و ساده‌تر درنظر گرفته شود. نکتهٔ دیگر این که از نظر صدادهی ساز، کوکها از حد کوک اصلی کمانچه (La=440) یک پرده پایین‌تر گرفته شده است تا برای استفادهٔ نوازندگان سازهای مضرابی نیز کارآیی داشته باشد». فکر نمی‌کنم که احتیاج به توضیح و تأویل داشته باشه؛ با این‌حال، محض تصریح، انگار ایشون داره می‌گه که یه شیوهٔ پذیرفتهٔ نت‌نویسی داریم (اون «کوک اصلی» احتمالاً یعنی همین دیگه؛ نه؟) ، و حالا من برا این‌که با بقیه هم‌صدا باشم، یه پرده پایین‌ترم. حالا پس اگه قرار شد بنده سیم اول سه‌تار [یا تار]م رو سی‌بمل کوک کنم، ایشون دو پرده می‌آن پایین؛ ولی باز به‌ش می‌گن «ر» ـــ همون‌جور که من هنوز به‌ش می‌گم «دو».

    دوم، من باز هم حرف دارم! بیاین فکر کنیم: چی تو سر ملت خورده بود که گفتن سیم اول تار «دو»ه؟ متأسفانه، من تو این بیست سال ساز زدن نتونسته‌م سند تاریخی معقولی پیدا کنم؛ اما می‌تونم یه «تاریخ جعلی» معقول ببافم. قاعدتاً، اولش آقاهه سعی کرده که ببینه این ساز شبیه چه ساز دیگری‌ه، و وقتی چیزی گیرش نیومده، دنبال یه «شاهد مثال» گشته و خوب، زود هم پیدا کرده: دیده این ملت یه «ماهور» دارن که انگار همون «گام ماژور»ه (و می‌تونین نمک داستان رو هم بیشتر کنین؛ مثلاً «ماهور کبیر» رو هم دیده و «موسقی کبیر» رو، و گفته «آها! این هم بزرگ! ») و سرش رو می‌شه دست‌باز سیم اول گرفت، و کوک خودشون هم این‌جوره که جفت دوم یه چهارم درست بم‌ترن و پنجمی همون اولی‌ه و شیشمی هم اکتاو بم‌تر. یه‌هو یه چراغ نفتی بالای سرش روشن شد [اون وقتا هنوز لامپ نبوده!]: اگه این «طبیعی‌ترین» وضع ماهوره، خوب، لابد باید مطابق «طبیعی‌ترین» گام ماژور نوشتش دیگه (اینجا رو هم می‌تونین نمک بپاشین؛ مثلاً، می‌تونسته درحال «اورکا، اورکا» گفتن، لخت از حموم بیرون بپره!). پس اولی شده «دو»، جفت دوم هم طبیعتاً «سل» (توجه کنین که مبنای انتخاب اسما مطمئناً «فرکانس» نبوده، چون هرچی از تار قدما مونده [یا اقلاً هرچی که من شنیدم. می‌تونین مجموعهٔ «گنج سوخته» رو ببینین]، اقلاً یه پرده بم‌تره و در نتیجه، اگه کسی مریض فرکانس بوده، یا باید سی‌بمل می‌گرفته و یا حتی اگه مبنا رو لای باروک می‌گرفته، اقلاً می‌باید سی حساب می‌کرده؛ نه دو). حالا می‌شه توضیح داد که مثلاً، سنتور نه‌خرک چرا باید از می تا فا[ی بعدی] رو تو پوزسیوناش داشته باشه: احتمالاً، باز هم چون شبیه چیز معروف دیگه‌ای نبوده، آقاهه سعی کرده همین حقه رو به‌کار بگیره و از ملت پرسیده «ببخشیدا، اگه بخواین همین ماهور من رو بزنین، از کجا شروع می‌کنین؟» و طرف هم به‌ش گفته «از پایین، شیشمی! » و به خوبی و خوشی خداحافظی کرده‌ن و رفته‌ن، و آقای سنتوری طفلک اصلاً نمی‌دونسته که نتیجهٔ این سؤال (که چندان هم خبیثانه به‌نظر نمی‌آد!) این‌ه که اون طرفْ شیشمی رو «دو» می‌گیره و بعد می‌شمره و پایین و بالاش رو در می‌آره و سر پوزیسیون دوم رو می‌نویسه «می».

    حالا برگردیم به کمانچه، و همون کار قبلی رو بکنیم که برسیم به «دو سل دو سل»؛ نه؟ جواب، با کمال شرمندگی، این‌ه که «نه»! چرا؟ برا این که آقاهه اول نگاه می‌کرد که ببینه این ساز «شبیه» ساز دیگری هست یا نه، و مسلماً شباهت کمانچه به ویولن خیلی بیشتره از شباهتش به تار! خوب، پس دیگه اصولاً لازم ندید که فکر تازه‌ای بکنه، و فکر کرد که «خوب بابا. این‌م یه جور ویولن ناقص‌ه دیگه. » و نتیجه گرفت که اگه کسی اون‌قدر حالش بده که با وجود ساز «کامل» ویولن باز می‌خواد بره صداهای نخراشیده دربیاره، خوب می‌ره همون قطعه‌های ویولن رو می‌زنه و خوش می‌گذرونه! به‌علاوه، اگه شیوهٔ آقای بهاری رو شاخص‌ترین شیوهٔ «اصیل» کمانچه‌نوازی بدونیم، با توجه به این‌که آقای آذرسینا از شاخص‌ترین شاگردای ایشون هستن و از مدافعان «شیوهٔ اصیل» (که بحث نمی‌کنیم که معقول‌ه یا نه!) ، ظاهراً که خود آقای بهاری هم چندان «ر لا ر لا» نبوده‌ن برا ماهورشون!

    خوب، پس بالاخره حرف حساب چی‌ه؟ ظاهراً، تا اینجا دو تا روش مشخص داریم: یکی این که فرض کنیم می‌شه رپرتوار کمانچه رو از رپرتوار ویولن [ایرانی] گرفت و شیوهٔ نت‌نویسی مألوف ویولن رو به‌کار ببریم (و البته، توضیح صفحهٔ 50 کتاب دوم هنرستان هم در این مورد جالب‌ه) ، و دیگری این که بگیم اصولاً رپرتوار موسیقی سنتی مبتنی بر «تار»[یا، به‌خاطر جناب میرزا، «سه‌تار»]ه و بریم به این سمت که سیم دوم و سوم رو سل و دو بگیریم (و البته، مبتنی بر اون توضیح صفحهٔ 50، حتی سل و ر! در ضمن، حواسمون باشه که اونجا ویولن رو اصل می‌گیریم، اینجا تار رو و به‌هرحال «کمانچه» انگار یه‌جورایی «دومی» حساب می‌آد). به‌گمانم که حالا، معلوم‌ه که این هر دو تقریباً به یه اندازه معقول‌ن (دست‌کم، هردوشون رو می‌شه توجیه کرد) و مسئله‌ای که باید به‌ش فکر کنیم، «رپرتوار موجود»ه. همین زبان فارسی رو هم با همین الفبا می‌شه نوشت و هم با خط لاتین و هم با سیریلیک (آقای وزیری مثلاً، این کار رو کرده) و هم با مثلاً «امحری» [خط سامی اتیوپی] و هم با «سریانی گرشونی» [که اولین خطی‌ه که قرآن رو باهاش نوشتن] و هم [احتمالاً] با «هانگول» [کره‌ای]. لاتینش خوب‌ه، چون شر املا رو کم می‌کنه و مصوت هم داره. سیریلیکش خوب‌ه، چون علاوه بر مصوت داشتن، تفاوتای همصداها رو هم نشون می‌ده. امحری خوب‌ه، چون حرف صامت رو با مصوت خودش یه حرف می‌گیره. سریانی خوب‌ه، چون همین حرفا رو داره و تقریباً بی‌نقطه‌ست (پس سریع‌تر نوشته می‌شه). هانگول خوب‌ه، چون هجایی‌ه و آموزشش هم ساده‌ست. پس چرا چسبیدیم به این خطی که هیچ‌کدوم از این جذابیتها رو نداره؟ جواب، کم و بیش ساده‌ست: «رپرتوار موجود»، که دلایل فرهنگی و زبان‌شناختی داریم که «باید» حفظش کنیم. اگه این رپرتوار رو برگردونیم به یه شیوهٔ نوشتنی دیگه، دیگه این دلیل هم نمی‌مونه و فقط می‌مونه عادت دو سه نسل آدم (البته، معلوم‌ه که فقط دربارهٔ کارکرد «انتقالی» خط حرف می‌زنم؛ نه مثلاً دربارهٔ هنر مبتنی بر این خط [نستعلیق رو مثلاً به‌یاد بیارین، و توجه کنین که مثلاً ترکیبهای مبتنی بر کشیده‌ها نمی‌تونه تو خطهای جدانویس وجود داشته باشه].

    می‌خوام همون داستان قبلی‌م رو تکرار کنم: تقریباً بدیهی‌ه که «می‌شه» کوک رو چیز دیگه‌ای نوشت (هرچند که الان مطمئن نیستم این کار چندان به‌دردبخور باشه) ؛ اما «باید» رپرتوار موجود کمانچه هم ترجمه شه به اون شیوه. کم کمش، باید یه متد آموزشی مبتنی بر این شیوهٔ نوشتن داشته باشیم، به‌علاوهٔ یه دورهٔ ردیف (نسخه‌های آقای دورینگ و آقای طلایی کافی نیستن، چون عملاً کمانچه رو می‌کنن یه ساز مضرابی. باید یه‌جورایی «ادیت» مناسب کمانچه درش لحاظ شه که بشه «رپرتوار موسیقی سنتی روی کمانچه» حسابش کرد).

    مخالفین؟

  4. 2 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:


  5. #20
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام
    جناب بردیا همونطور که گفتید این تغییرات لازمش اینه که تحولات زیادی صورت بگیره نه فقط اینکه سیم اول رو اسمش رو عوض کنیم و به جای ر بگیم دو.

    مسلما باید شیوه ی آموزش مناسبی رو براش نوشت و تغییرات مناسبی رو ایجاد کرد.
    نوشتن متد آموزشی، ردیف ها ،قطعات مخصوص و ... با شیوه ی جدید و از همه مهمتر پذیرفته شدن و اجرا شدن این روش جدید توسط تمام مدرسین کمانچه برای جلوگیری از دودستگی های آموزشی
    با تشکر از مطلب شما
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  6. #21
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4127
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    344
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    21
    1,016 بار تشکر شده در 306 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    فکر کنم این پست بالا یه‌جور جمع‌کردن بحث بود؛ نه؟ زیاد حرف زدم؛ ببخشید!


    ولی، اگه حوصله دارین و برا شما هم مهم‌ه، بیاین یه همتی بکنیم و اقلاً در حد «بحث طلبگی»، یه خورده جزئیات داستان رو به بحث بذاریم. اینجا، دوـسه‌تا داستان پیش اومد که به‌نظرم اهمیت تاپیک جدا درست کردن رو دارن.

    یکی مسئلهٔ «عرف کوک»ه: بالاخره، چه‌جوری با این سیمها طرف بشیم؟ اصلاً معقول‌ه که مثل [سه]تار که سیم اول یه‌جورایی «مبنا» حساب می‌آد، برا کمانچه هم سیم اول رو مبنا بگیریم، یا مثلاً بهتره که سیمهای دوم و سوم رو مبنا بگیریم؟ اگه می‌گیم این یا اون، دلیلامون چی‌ن؟ چه‌جوری نت بنویسیم که با «کمانچهٔ قدیمی» (و مصرّم که این «قدیمی» باید از «اجرا»ی قدما بیاد، نه از «روایت») جور باشه؟

    یه مسئلهٔ دیگه، شیوهٔ آموزش‌ه (در واقع، شاید بهتره بگم «عرف آموزش» یا «رپرتوار آموزشی»). من، بالشخصه، همون‌قدر که دقت اولین تمرینای کتاب اول ویولن هنرستان رو در انگشت‌گذاری‌ها تحسین می‌کنم و معتقدم که اولین تمرینا بهتره که جوری باشن که «خالی» بین انگشتا نداشته باشیم (ینی ترکیب انگشت اول‌ـ‌سوم یا سوم‌ـ‌اول یا دوم‌ـ‌چهارم و ... نباشه) ، اصرار بیخودش رو به دور نگه‌داشتن گوش ملت از پرده‌های ایرانی بد می‌دونم: شاید بهترین تمرین پوزیسیون سوم روی هر سیم، کرشمهٔ شوری باشه که شاهدش یه پرده پایین‌تر از دست‌باز همون سیم‌ه. افتضاح‌ه که «ادیت» خیلی از قطعه‌هاش مناسب وضع و حال «کمانچه‌نوازی» نیستن (چنان‌که کتابای «تار و سه‌تار»ش هم ادیت مناسب تار داره، نه سه‌تار) ، و البته جالب‌ه که سرجمع، کتاب «شیوهٔ کمانچه‌نوازی» آقای آذرسینا هم چندانی جذابیت بیشتر نداره که جای این رو بگیره. به‌نظرم، خیلی مهم‌ه که اقلاً در همون حدود «بحث طلبگی»، شیوه‌های مختلف آموزشی‌ای رو که دیده‌ایم بگیم و نقاط قوت و ضعفشون رو هم ـــ خدا رو چه دیدین؟ بلکه هم یه کتاب نوشتیم!

    مقدمهٔ داستان، اگه حوصله داشتین و خواستین شروع کنیم، زدن تاپیک مربوط‌ه و به‌علاوه، جمع و جور کردن بحثایی که تا حالا اینجا و دور و بر داشتیم، که بتونیم ادامه بدیم. راه انداختن تاپیک از شما، جمع و جور کردن از من!

  7. 5 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:


  8. #22
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام بردیای گرامی
    اصلا پست من جمع م جور کردن بحث نبود و بیشتر جنبه تایید صحبت های شما رو داشت.
    بنده و همه ی دوستانی که در بحث شرکت کردند خواهان ادامه داشتن بحث هستیم.

    در مورد موضوعاتی که گفتی من خواهش میکنم شما کاراش رو انجام بده . مثل زدن تاپیک با یه اسم مناسب چون من هر چی فکر کردم نتونستم یه اسم جامع انتخاب کنم.
    اگر هم میبینی به این بحث ربط داره چون بحثمون پیرامون کوک در کمانچه هست در ادامه ی همین تاپیک مبحث رو ادامه بدیم.
    خلاصه ریش و قیچی دست شما.
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  9. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  10. #23
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان اکثراً در مورد نحوه کوک سازشون و مبنا کوک صحبت ميکنن،اينکه نيم پرده بالا تر يا پين تر،نيم کوک اين ورتر يا اون ورتر،
    ولی جالبه بدونيم که کوک کردن يه ساز فقط با فرکانس های فيزيکی امکان پذير هست،ولی بزاريد خيلی علمی تر اين امر رو برسی کنيم،مثلاً در موسيقی کلاسيک ،خوب 2 تا گام بيشتر ندارين،ماژور ،و مينور،و مبنا کوک اين 2 گام رو پيانو ،نت لا هست در اکتاو سوم،با فرکانس 440 هرتز،و بقيه نتها نسبت به اين نت تنظيم ميشه،حالا ميخوام بدونم که موسيقی ايرانی در دستگاه های مختلف از لحاظ فيزيکی،چطوری تقسيم بندی ميشه،آيا اصلاً استاندارد مشخصی وجود داره؟اين دياپازن که شما استفاده ميکنيد با چه فرکانسی تنظيم شده،و آيا در دستگاه های مختلف توجيح علمی وجود داره،و يا بيشتر به طور گوشی استفاده ميشه!


  11. #24
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با تشکر از leon برای شرکت در بحث

    متاسفانه همونطور که دوستان هم ذکر کردند نقش دیاپازون در موسیقی ایرانی خیلی کمه. ما توی سازهامون به سیم اول حالا هر فرکانسی داشته باشه کاری نداریم میگیم do وبه سیم بعدی که چهارم درست بم تره سل .
    و همین مساله مشکلات فراوانی از جمله همین مساله کوک کمانچه رو باعث شده.
    اصلا کوک ها رو گوشی میگیرند ولی خب سیم اول در هر شرایطی اسمش Do هستش.
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  12. #25
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بله سيم اول در هر شرايطی Do هست،ولی صحبت اينجا از يه کوک دقيق و استاندارد هست،بزاريد مسئله رو باز تر کنيم.
    در مرحله اول صحبت از کوک ساز های ايرانی هست،و ديگری کوک ساز های غرب برای اجرای موسيقی سنتی.
    در ساز های ايرونی اين طور که ميدونيم،هر استادی به سليقه خودش گوشی سازش رو کوک ميکرده،و اين فکر کنم از دلايلی بوده که من هيچ وقت نخواستم ساز ايرونی ياد بگيرم،
    مسلما اين برای هنر جو های تازه کار ،کاره اسونی نيست سازشون رو خودشون گوشی کوک کنن.
    برای کوک ايرونی در ساز های غرب ی موزوع پيچيده تر هست،مثلاً پيانو،با کوک استاندارد غرب ی به دستگاه ماهور ما نزديکه،هر چند که کامل نيست،برای کوک پيانو در دستگاه های سنتی مبنا کوک استاندارد غرب ی ميباشد که فواصل نسبت به اون سنجيده ميشود،
    حالا من سؤالی که هميشه برام پيش مياد اينه که چطور در اين 100سال اخير با اين همه استادان بزرگ هنوز مقياسی برای کوک استاندارد و علمی موسيقی سنتی تعيين نشده،برای مثال کسی مثله ملک يا ديگران ،به عنوان استاد ميتونستن يه کوک استاندارد با فرکانس علمی و فيزيکی برای دستگاه های ايرونی تنظيم کنن،کلاً در همه ساز های اسيل ايرونی،و يا حتی در ساز های غرب ی مثل پيانو،کسانی مثله معروفی يا... هيچ کوک استاندارد ی برای اين ساز مشخص نکردن،و هر کدوم به سليقه خودشون سازشون در در دستگاه مختلف تنظيم ميکردن،اين کار البته يه کار تحقيقی و علمی هست،
    برای اطلاعات بيشتر به اين تاپيک هم سری ميتونيد بزنيد!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


  13. #26
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان عزیز سلام دوباره.
    یک مطلب به نظرم میرسه.
    اینکه فکر می کنم با سیستم فکری نظام یافته ای که در دنیای غرب پایه گذاری شد و در صنعت و زندگی روزمره و همه ی جنبه های اون تاثیر گذاشت بالطبع هنر ها و موسیقی هم از این رویکرد جدا نبودند.
    همه ی هنها با سیستم انالیزی و علمی تدوین شدند.
    از جمله مثلا در ساخت سازهای غربی نیز و در تکامل اونها این استاندارد سازی همواره مورد توجه بوده است و مدام حرکت در این راستا بوده.
    اما دوستان عزیز به خوبی از تاریخ ایران و سیر مردم ما در 1000 سال گذشته و باز در 500 سال گذشته و باز در 150 سال گذشته اطلاع دارند و بالطبع این سیر تاریخی و نگرش و جهان بینی ما در هر دوره ما را به این نقطه ای که الان هستیم رسانده است. پس باید با این مساله منطقی برخورد کرد و نباید ایراد گرفت (این مساله را کلی عرض کردم).
    در مورد ساز های ایرانی توجه شما را به شخصیت تکنوازانه ی موسیقی ایرانی جلب می کنم و اینکه همیشه خود فرد بوده و خودش و تازه در این 100 سال اخیر بحث تشکیل گروه های موسیقی با ساز های ایرانی به راه افتاده و اینجاست که بحث نوعی استاندارد سازی و هماهنگی پیش می اید.
    اما در مورد قضیه ی تک نوازی یک ساز که هدف و اساس شکل گیری موسیقی ما بوده مساله ی استاندارد سازی نیازی مبرم نبوده است و بر همین مبنا با توجه به ساختار هر ساز از نظر فنی و قابلیت های اجرایی مبنای مناسبی در نظر گرفته می شده است. البته شاید یکی از مواردی که باز به نوعی در جهت دهی این مساله موثر بوده است مساله ی محدوده ی صوتی خوانندگان و یافتن بهترین شرایط و کوک برای بهترین همراهی بین ساز و صدای خواننده که در موسیقی ما مرسوم بوده است.
    از این رو هر ساز با توجه به این دو عامل به این سمت حرکت می کرده که کدام مبنای کوک برای آن بهتر است که هم صدادهی ساز خوب باشد و هم در محدوده ی مطلوبی از نظر همراهی با صدای خواننده قرار گیرد.
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  14. 2 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:


  15. #27
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام
    فکر میکنم علی عزیز جواب سوال رو به خوبی دادند.

    بله موسیقی شرقی به خصوص موسیقی ما موسیقی است که بر تکنوازی بنا شده. وهمیشه فرد نوازنده بود که حرف اول رو میزد وهمونطور که علی اشاره کرده با پیدایش تفکرات گروه نوازی در بین موسیقیدانان نسل جدیدتر مساله همهانگ کردن سازها پیش امد.

    ونکته بسیار مهم تر که علی به زیبایی بهش اشاره داشت همراهی خواننده با ساز در موسیقی ایرانینه. وهمیشه این مشکل پیدا کردن کوک مناسب توسط نوازنده و خواننده وجود داشته .
    این مسایل دست به دست هم دادن تا هنوز چیزی به اسم استاندارد کردن کوک ها با فرکانس مشخص در موسیقی ایرانی به طور مشخص تعیین نشده باشه.
    ...
    البته پست من بیشتر جنبه ی تشکر از علی رو داشت. چون روی مطالبی که ایشون ذکر کردن تاکیید کردم.
    با تشکر از ایشون و همه ی دوستان
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  16. کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  17. #28
    Hes_r آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    277
    تاریخ عضویت
    Jul 2005
    نوشته ها
    2,720
    میانگین پست در روز
    0.40
    تشکر از پست
    1,515
    3,659 بار تشکر شده در 1,294 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Hes_r on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 105/5
    Given: 6/0
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سعید جان الان هم دیاپازون لایی که شما میگی رو رو 440 هرتز میگه . بعد هم میشه تنظیم کرد .

    درسته که همونطور که علی میگه برای تک نوازی سیم اول هر چی باشه میگن دو مثلا . ولی برای گروه نوازی اینه کلاسبک همه با معیار خاصی (که 99 درصد) دیاپازون هست ساز رو کوک میکنن .
    Yahoo ID : Hes_r
    Facebook : Hessam Rostamian

    No Pain ... No Gain
    AK8


  18. #29
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4127
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    344
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    21
    1,016 بار تشکر شده در 306 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط leon [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دوستان اکثراً در مورد نحوه کوک سازشون و مبنا کوک صحبت ميکنن،اينکه نيم پرده بالا تر يا پين تر،نيم کوک اين ورتر يا اون ورتر،
    ولی جالبه بدونيم که کوک کردن يه ساز فقط با فرکانس های فيزيکی امکان پذير هست،ولی بزاريد خيلی علمی تر اين امر رو برسی کنيم،مثلاً در موسيقی کلاسيک ،خوب 2 تا گام بيشتر ندارين،ماژور ،و مينور،و مبنا کوک اين 2 گام رو پيانو ،نت لا هست در اکتاو سوم،با فرکانس 440 هرتز،و بقيه نتها نسبت به اين نت تنظيم ميشه،حالا ميخوام بدونم که موسيقی ايرانی در دستگاه های مختلف از لحاظ فيزيکی،چطوری تقسيم بندی ميشه،آيا اصلاً استاندارد مشخصی وجود داره؟اين دياپازن که شما استفاده ميکنيد با چه فرکانسی تنظيم شده،و آيا در دستگاه های مختلف توجيح علمی وجود داره،و يا بيشتر به طور گوشی استفاده ميشه!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hes_r [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سعید جان الان هم دیاپازون لایی که شما میگی رو رو 440 هرتز میگه . بعد هم میشه تنظیم کرد .

    درسته که همونطور که علی میگه برای تک نوازی سیم اول هر چی باشه میگن دو مثلا . ولی برای گروه نوازی اینه کلاسبک همه با معیار خاصی (که 99 درصد) دیاپازون هست ساز رو کوک میکنن .
    ام‌م‌، فکر می‌کردم که اون پست دراز قبلی‌م کافی باشه برای این‌که حرف از علمی بودن یا نبودن یه قرارداد خاص نزنیم. مسئلهٔ 440 بودن یا نبودن فرکانس فیزیکی «لا»ی اعتباری، یه موضوعی‌ه برا خودش که به‌هرحال «آیه» نیست. توافقی‌ه که لزوماً بهترین هم نیست، و مثلاً 442 به گوش خیلی‌ها (مثلاً، آقای علیزاده تو اجرای ردیف‌شون، یا حتی من!) معقول‌تره. حالا چرا بین 309 تا 455.3 (بیشتر از 3.35 پرده!) بالاخره 440 فیکس شده، تاریخ داره و حواشی؛ اما «فیزیک» صِرف دخلی به موضوع نداره (هرچند که «زیست‌شناسی» مهم‌ه: ظاهراً، C0 کمترین فرکانس قابل شنیدن رو داره؛ اما این ایجاب چندان محکمی روی A4 نداره). به‌علاوه، «گام» هم هیچ‌جور ربطی به فرکانس ثابتی نداره: چیزی که گام رو تشکیل می‌ده، توالی خاص صداهایی‌ه که فرکانس‌هاشون نسبت‌های متوالی خاصی دارن.

    در حد سواد تار و سه‌تاری من، سیم اول رو به‌هرحال می‌گیم «دو». ممکن‌ه که فرکانسی که ازش در می‌آد، فرکانس C4 مبتنی بر A4=440 نباشه؛ اما «همیشه» C4 حساب می‌شه. دلیلش هم هیچ ربطی به «فرکانس» نداره، و قبلاً یه استدلال برای «معقول بودن» این تلقی آورده‌م. این که کوک اعتباری‌مون چه فرکانسی رو برمی‌گردونه، ربط چندانی به چیزی نداره جز صدادهی سازهامون و کاری که می‌خوایم بکنیم. دربارهٔ کوک با دیاپازون و این حرفا هم، خوب‌ه که هم یه نگاهی به پستهای قبلی بندازیم و هم یه نگاهی به «کمانچه، کوک، تجدد». خلاصه می‌کنم: شیوهٔ مألوف نت‌نویسی برای کمانچه، به‌هر دلیلی، فعلاً این‌جوره که یه پرده بالاتر از تار و سه‌تار نوشته می‌شه و در نتیجه، بین تار و کمانچه‌ای که برای همنوازی کوک شده‌ن، حداکثر یکی‌شون می‌تونه صدای A4 دیاپازون رو روی جای منسوب به A4 بده.

    حالا بحث شیرین خودمون: وقتی درمورد «کوک» حرف می‌زنیم، دوتا مسئله رو هم‌زمان پوشش می‌دیم: یکی مسئلهٔ «فرکانس مبنا»ست و دیگری «نسبت فرکانسی». اون‌چه که «گوشی» انجام می‌شه، تنظیم «نسبت»ه، نه «فرکانس مبنا» و این نسبتها در همهٔ مواردی که من می‌شناسم، مشخص‌ن ــــ مثلاً، نسبت سیم اول و دوم سه‌تار، همیشه چهارم درست یا پنجم درست‌ه (یعنی نسبت فرکانسی 3 به 4 یا 2 به 3) و این که کدومشون باشه هم بستگی به کاری داره که می‌خوایم انجام بدیم. اون‌چه که دیاپازون درش مدخلیتی داره، صرفاً «فرکانس مبنا»ست، که گذشته از این که ثابت بودنش فقط برای گروه‌نوازی معنی داره، در تک‌نوازی معمولاً بسته به کار خاصی که می‌خوایم بکنیم و برای رسیدن به بهترین وضع صدادهی ساز انتخاب می‌شه. با این حساب، وقتی می‌گی که «من نمی‌تونم سه‌تار کوک کنم»، تقریباً یعنی صدادهی مطلوب سازت رو نمی‌شناسی یا گوشِت نمی‌تونه چهارم درست و پنجم درست رو تشخیص بده!

    این که «موسيقی ايرانی در دستگاه های مختلف از لحاظ فيزيکی،چطوری تقسيم بندی ميشه»، اساساً برمی‌گرده به «تحلیل مودال موسیقی سنتی»، که البته داستانهای خودش رو داره و مطمئناً این تاپیک جاش نیست.

    از اینا گذشته، من هیچ‌جوری نمی‌فهمم که این قضایا چه‌جوری می‌تونن دلیلی باشن برای این که «من هيچ وقت نخواستم ساز ايرونی ياد بگيرم». پیانو چه‌جوری کوک می‌شه؟ غیر ازاین‌ه که متخصص می‌آری یا تیونر راه می‌ندازی؟ با «ساز ایرونی» هم همون کار رو بکن! به‌علاوه، اگه گوش مبتدی این‌قدر مشکل داره که یه فاصله چهارم تشخیص نمی‌ده و درنتیجه نمی‌تونه سازی مثل سه‌تار رو کوک کنه، ملت مبتدی چه‌جوری «گیتار» (یا، فرحاً، «ویولن»!) یاد می‌گیرن؟

    ببخشید که تند شد. اگه عذرخواهی‌ای لازم‌ه، این پیشاپیش! اما به هر حال، وقتی داریم بحث نظری می‌کنیم، هیچ‌چیز به خوبی «ذهن جمع‌وجور» نیست و یه بخشی از این «تند شدن» به‌خاطر زدن شاخ و بال بحث اصلی‌ه. اگه فکر می‌کنین که بحثی هست که مهم‌ه و به این تاپیک خاص مربوط، ادامه بدیم و اگر نه، بریم و یه‌جای دیگه در این باره حرف بزنیم ــــ به‌گمانم که معلوم‌ه که هم من به‌شدت «پایه»ام و هم داستان برای رفقای دیگه مهم‌ه. اینجا رو اما بذاریم برای کاری که براش ساخته شده.

    مجدداً، مخلصیم!
    ویرایش توسط bardyaa : Wednesday 19 March 2008 در ساعت 09:32 PM دلیل: نسبت رو تصحیح کردم و ترتیبشون رو.

  19. کاربران زیر از bardyaa به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #30
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    34191
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    1 بار تشکر شده در 1 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط AliB [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام به دوستان عزیز و ویشتاسب گرامی مدیر محترم این بخش.
    گفتم تا ویشتاسب عزیز هست سوال خودم رو مطرح کنم تا نهایت سوء استفاده را از وقت کرده باشم.
    سوال من این هست:
    مثل ساز سه تار که مثلا بنا بر ویژگیهای ساختاری و تجربه مبنای کوک سیم اول آن معروف به سیم دو معمولا بین یک تا دو پرده پایین تر از Do3 دیاپازون که به طور استاندارد سازی شده محدوده ایست که صدادهی ساز سه تار باید در آن قرار بگیرد کوک می شود و البته این مساله به ساختار هر ساز و موقعیت البته بستگی خواهد داشت آیا برای ساز کمانچه هم چنین رسمی معمول است با توجه به ساختار ساز؟
    یعنی اینکه آیا سیم های کمانچه هم نسبت به جایگاه واقعی پایین تر کوک می شوند معمولا و اگر آری تا چه حد پایینتر ؟
    مثلا استاد من سازشون رو تا دو پرده پایین کوک می کنند و من البته اوایل وقتی به این حد کوک ساز رو پایین می آوردم احساس می کردم قادر به خارج کردن صدای مطلوب نیستم(ظاهرا این کار سخت تر می نمود) ولی مدتیست که این کار را کرده ام و در حال حاضر راضی ام .
    شیوه ی معمول و قول معروف در وادی کمانچه نوازان در این باب چیست؟
    بسیار متشکرم
    سلام. مبنای کوک کمانچه در اصل ر. سل. دو. فا است. ولی بد از ورود ویولن کوک کمانچه را بر اساس ویولن یک نت بالا بردند

  21. کاربران زیر از چکامه17 به خاطر این پست تشکر کرده اند:

    r20

  22. #31
    salar gharibeh آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    23378
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    44
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    8
    66 بار تشکر شده در 31 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام . يك نظر از بنده حقير : من در مورد كمانچه آذري بگم . كوك كمانچه آذري سل دو سل دو هست. ولي ميشه اين كوك رو فا ديز سي فا ديز سي هم كوك كرد . ميشه مي لا مي لا هم كوك كرد ولي اگه با ساز ديگري هم نوازي داشته باشيم بايد هر دو ساز رو با هم كوك كنيم كه به طور معمول و 99% فا ديز سي فا ديز سي كوك ميشه . اگه ايرادي هم داشت به بزرگي خودتون ببخشيد

  23. کاربران زیر از salar gharibeh به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  24. #32
    shaoooo آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    35183
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    3
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    11 بار تشکر شده در 3 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 5/0
    میزان امتیاز
    0

    Smile یه چیز مختصر


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام به شما دوست گلم. مبنای کوک ساز در کمانچه همان مبنای کوک در ویولن است. ابتدایی ترین کوک ویولن که می لا ر سل هست و همین کوک برای کمانچه نوازان مبتدی استفاده می شود ولی یکی از خواص کمانچه کوک ان با توجه به وضعیت روحی و فهم موسیقایی فرد نوازنده دارد. مثلا کوک کمانچه در نوا ابوعطا ر لا ر لا هست ولی می توان برای زیبا و غم انگیز کردن ان کوک را در دو دیز سل دو دیز سل کوک کرد. البته نا گفته نماند که تنظیم کوک بستگی به درک موسیقایی دارد. امید وارم که تونسته باشم مفهوم و برسونم

  25. کاربران زیر از shaoooo به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مهندسي صدا ( چگونگي صدادهي ويولن)
    توسط *nvidia* در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: Wednesday 12 June 2013, 11:01 AM
  2. نقش موسيقي در رشد كودك
    توسط arian در انجمن گوناگون موسیقی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: Sunday 1 March 2009, 04:40 PM
  3. مصاحبه بااستاد بهداد بابایی
    توسط alireza_amirsamimi در انجمن کلاسیک ايراني
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: Thursday 15 February 2007, 09:16 PM
  4. مهندسي صدا(ويولن)
    توسط *nvidia* در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: Saturday 2 December 2006, 07:36 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •