-
-
-
Monday 10 March 2008
# ADS
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از alireza_amirsamimi تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
منم کتاب استاد علیزاده رو پیشنهاد میکنم چون تقریبا کتاب ساده ای است و در کنارش میتونی از سی دی های خوداموزی که بیرون هست استفاده کنی چون خیلی از تکنیک هارو باید حتما ببینی تا درکشون کنی،اما یه پیشنهاد دیگه هم دارم ، اگه تصمیمت در مورد این ساز جدیه و یه علاقه انی نیست وبه طور جدی میخواهی ادامه بدی حتما حداقل یه سال با یه استاد کار کن تا کمه کم اصول اولیه نواختن تارو یاد بگیری اونوقت اگه حس کردی که میتونی بدون استاد ادامه بدی ، ادامه بده!
موفق باشی
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی درد زمان
بهار مردمی ها دی شد !
زمان مهربانی طی شد !
آه از این دم سردیها ؛ خدایا !
-
کاربران زیر از tarane به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
ممنون از یادداوریتان بردیا جان !
منم این مطلبو میدونم و فقط پیشنهاد کردم چون توی کتاب های دیگر ساده تر نوشته شده و البته یکی از دلایلی که گفتم لازمه که پیش استادی حداقل یه مدت کار کنن همین مسأله بود!
(راستش منم با این کتاب شروع کردم و تجربه خوبی ازش دارم!) در ضمن من فقط پیشنهاد دادم و نظر در این باره رو به پیشکسوتان عزیز در این زمینه میسپارم!
بازم ممنون...
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی درد زمان
بهار مردمی ها دی شد !
زمان مهربانی طی شد !
آه از این دم سردیها ؛ خدایا !
-
-
-
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از alireza_amirsamimi تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
منم با علیرضا کاملا موافقم ، اگه به اسونیش فکر میکنی شروع نکنی بهتره چون زود خسته و
بی انگیزت میکنه!
موفق باشی،
ترانه
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی درد زمان
بهار مردمی ها دی شد !
زمان مهربانی طی شد !
آه از این دم سردیها ؛ خدایا !
-
2 کاربر برای این پست از tarane تشکر کرده اند:
-
Wednesday 12 March 2008
#9
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
tarane
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ممنون از یادداوریتان بردیا جان !
منم این مطلبو میدونم و [...]
قصد ناجور نداشتم! فکر کردم که چیزی هست و من نمیدونم.
فکر میکنم که «استاد» بهشدت لازمه، دست کم برای اولین ساز. شاید بشه «تکنیک» رو درآورد؛ اما «دید» اون کسی که بهش میگیم «استاد» فوقالعاده مهمه. «فوت»ه که مهمه، برا این که استعدادت رو صرف اختراع چرخ نکنی! (البته، اعتراف میکنم که خودم بارها و بارها از اختراع چیزایی مثل چرخ حظ وافر بردهم، ولی بعدش که فهمیدم چرخ قبلاً اختراع شده و کلی هم پیشرفت کرده، خوب، وا رفتهم!)
گذشته از این، هرچند که کتاب آقای علیزاده اصولاً کتاب خوبیه و فکر میکنم که اصولاً برای آموزش سازای این مدلی میشه ایدههای خوبی از شیوهٔ تدوینش گرفت و بهعلاوه تنها کتابیه که واقعاً شکل «کتاب درسی» داره و نه «جزوه» (مثل کتاب هنرستان) ، اشکالش برای آموزش تار اینه که بهنوعی، فرهنگ سهتارنوازی آدم رو زیادی تقویت میکنه، و این اشکالیه که برعکسش به کتاب هنرستان و کتاب آقای ساکت (و البته کتابای کمتر معروفی مثل کتاب آقای [دکتر اسدالله] حجازی) وارده: اونا، فرهنگ «تارنوازی» رو تقویت میکنن. این البته غیر از مسئلهٔ «ادیت خاص»ه، که میشه فرض کرد که «معلم» بلده و انجام میده.
بازهم، فکر میکنم که وجود معلمی که بتونه یادتون بده که چی از سازتون توقع کنین، واقعاً مغتنمه.
درمورد ساز، من هم با علیرضا و ترانه موافقم. شکی نیست که راهدست بودن ساز خاص (و حتی تناسب فیزیک بدن با ساز خاص) جنبهٔ نسبتاً مهمیه و نمیشه [بهراحتی!] ندیده گرفتش؛ اما نه تنها عامله و نه حتی مهمترین عامل. اگه واقعاً برات علیالسویهست، خوب، چون فرق اونقدر زیاده که تشخیصش دیگه ربطی به تجربه و این حرفا هم نداره، احتمالاً فقط ساز زدن برات مهمه. برو دنبال تار، یا حتی سهتار و یا شاید هم سنتور: هر کدوم که دمدستتره و ارزونتر. زودی هم یه مرغ سحری، جونیجونیای، چیزی یاد میگیری و بعدش هم میذاری کنار، دلت هم نمیسوزه. اما اگه موسیقی برات جدیه، اقلاً میتونی یهچنتا نمونه گوش کنی و ببینی کدوم رو بیشتر دوست داری.
ویرایش توسط bardyaa : Wednesday 12 March 2008 در ساعت 01:01 AM
دلیل: پستهایی که اضافه شدهن
-
4 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:
-
Wednesday 12 March 2008
#10
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
بردیا جان من متوجه منظورتون شده بودم و در واقع از حرفتون خندم گرفته بود نه چیز دیگه سعی کردم تایپیکو جوری بنویسم که شما دچار اشتباه نشید ولی خوب مثله اینکه کاملا ناموفق بودم!!
اما بازم ممنون!
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی درد زمان
بهار مردمی ها دی شد !
زمان مهربانی طی شد !
آه از این دم سردیها ؛ خدایا !
-
-
Wednesday 12 March 2008
#11
مدیر کل سایت
وضعیت
- افلاین
0
ترانه جان من متوجه نشدم از اینکه گفتین از حرفتون خندم گرفت... منظورت کدوم بحث بردیا بود؟
برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!
-
-
Wednesday 12 March 2008
#12
-
2 کاربر برای این پست از mahyar_k3 تشکر کرده اند:
-
Wednesday 12 March 2008
#13
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
mahyar_k3
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
. مطمئن باشید سراغ هر دوشون هم می رم، فقط خواستم از آسون تره شروع کنم.
مرغ سحر یاد بگیرم، ساز و بزارم کنار دیگه چیه؟
اگه یکی بود که تازه می خواست بره سراغ ساز که با این بیانات تا حالا موسیقیو بوسیده بود گذاشته بود کنار!
من با جناب مهیار موافقم
دوستان یه مقدار با ملاطفت بیشتر با قضیه برخورد کنید چون ممکنه یک نفر رو کلا از موسیقی و موسیقیدان بیزار کنه.
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 12 March 2008
#14
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
majeddotcom
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ترانه جان من متوجه نشدم از اینکه گفتین از حرفتون خندم گرفت... منظورت کدوم بحث بردیا بود؟
ماجد جان میتونی به پاسخ شماره 4 این تایپیک مراجعه کنی در ضمن من ارادت و احترام خاصی نسبت به بردیا عزیز دارم و قصدم از نوشتن این مطلب رفع سو تفاهم بود نه ایجاد سوتفاهم!
با تشکر،
ترانه
به سکوت سرد زمان
به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی درد زمان
بهار مردمی ها دی شد !
زمان مهربانی طی شد !
آه از این دم سردیها ؛ خدایا !
-
کاربران زیر از tarane به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 12 March 2008
#15
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
Kamanche
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من با جناب مهیار موافقم
دوستان یه مقدار با ملاطفت بیشتر با قضیه برخورد کنید چون ممکنه یک نفر رو کلا از موسیقی و موسیقیدان بیزار کنه.
کاملاً قبول دارم که روش خشنیه، ولی همیشه جواب داده! بیشتر از ده ساله که سر هر ترم، همچو بلایی سر کسایی که همچو سؤالی دارن (و البته اونایی که میپرسن «مثلاً چند ماه طول میکشه که یاد بگیرم؟») میآرم و همیشه نتیجهش همینه: طرفم یه جواب تند بهم میده و عزمش رو جزم میکنه که روم رو کم کنه و خوب، مگه من چی میخوام؟!
صادقانه اعتراف میکنم که شیفتهٔ بچههاییم که سر کلاس، همهٔ سعیشون رو میکنن که بهم نشون بدن که قضاوتم درموردشون غلط بوده و میتونن از من هم بهتر ساز بزنن!
-
3 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:
-
Thursday 13 March 2008
#16
-
علاقه مندي ها (Bookmarks)