لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از 33 به 45 از 45

موضوع: كمانچه و ويولن

  1. #33
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ويشتاسب خان سلام
    خیر مورد هجوم قرار ندادند اما توجه فراوان به یک ساز (که از قضا فرنگیه) با توجه به وضع جامعه ی ایران در اون برهه ی خاص از زمان میتونه نه تنها به یک ساز بلکه به یک جز از فرهنگ یک کشور هم میتونه ضربه بزنه ویا دچار تغییرش کنه (چنان که کمابیش این تغییر دچار موسیقی و نگرش مردم نسبت به موسیق شد)
    سازهاي زياد فرنگي وارد ايران شدند مثل گيتار ، چرا هيچ كس گيتار را باعث زوال تار نميدونه . به نظر من هم باز هم تمايل و ياعدم تمايل به يك ساز را نبايد گردن ساز ديگري انداخت.

    باید قبول کرد که جریانات بدی در اوایل انقلاب برای ویولون نوازان ایجاد شد و هم باید قبول کرد که خیلی از ویلون نوازهای عزیز هم در بوجود اومدن این جو بعد از انقلاب کمک شایانی کردند.
    بنده چند پست قبل هم سوالی از شما پرسیدم که فکر نمکیند که در بوجود اومدن اون جو ویولون نوازها بی تقصیر نبودند. ؟

    منظور اين است كه چند نفر نوازنده ويولن بر فرض موسيقي فاقد ارزش اجرا كردند ؟ آيا به نظر شما نوازنده هاي سازهاي ديگه اين كار را نكردند يا نمي كنند ؟ به نظر من اين دليل خوبي نميتونه باشه.
    چرا تمایل داشتند اما در گرو ههای دیگر و نه به شیوه ی آرکستر بزرگ . گروه نوازی های باقر خان به همراه درویش خان و اواز و ضرب عبدالله دوامی از این گونه اند.
    بستگی داره که ما گروه را چی بدونیم. به نظر بنده همین تلاش های کوچیک این اساتید خودش میتونست پایه گذار شیوه ی گروه نوازی در موسیق ایران باشه و مسلما بی تاثیر نبوده اما در نطفه کشته شد.
    اما این گفته ی شما که آقاي بهاري به خواهش خالقي از همين مكتب وزيري به كمانچه ميپردازد . برای من خیل سوال بر انگیز بود.

    خوب كمانچه نوازي گروهي كه نبود .
    ميفرماييد در نطفه كشته شد . چه كسي آنها را در نطفه كشت ؟ جناب ويشتاسب خان شما خيلي دنبال يك نفر ميگرديد كه تمام كاسه كوزه ها را سر اون بشكنيد!
    مگر آقاي بهاري به خواهش آقاي خالقي به كمانچه نپرداخت ؟

    نه باید بگم که به این شکل چیزی نشنیدم . اما بارها این نکته رو از همه اساتید ویولون نواز شنیدم که - جریانات مکتب برومند باعث زوال ویولون نوازی در ایران شد- که بی شباهت به این جمله ی شما نیست.
    جناب ويشتاسب خان ، اين بحث خيلي مهمي است ، البته احتمالا اشتباه تايپي است كه ميفرماييد از همه ي استادان ويولن شنيده ايد . اما از دو نفر از استادان ويولن (شاگردان استاد صبا) نمونه بياوريد . بنده هم قول ميدهم كه حرفهاي دلم را بگم . در غير اين صورت براحتي دم به تله نميدهم .

  2. 2 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  3. #34
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام بر شما جناب آرین
    اول معذرت میخام که دیر شد من هر هفته سه شنبه ها رو برای کلاس کمانچه به تهران میرم و غیبت چند روزه به این دلیل بود.

    = = = = = = = =

    اما صحبت های شما

    سازهاي زياد فرنگي وارد ايران شدند مثل گيتار ، چرا هيچ كس گيتار را باعث زوال تار نميدونه . به نظر من هم باز هم تمايل و ياعدم تمايل به يك ساز را نبايد گردن ساز ديگري انداخت.


    بله گیتار و هزار نوع ساز غربی دیگه هم وارد ایران شد ولی هیچ وقت باهاشون باهاش سه گاه و شور وچهارگاه و نزدند. و همیشه مثلا گیتار توی بستر خاص خودش حرکت کرده. پس نباید انتظار داشت که با ساز خاصی ضربه بزنه . اما ویلون قضیه ش فرق میکنه . ویولون مورد استفاده ی مستقیم در موسیقی دستگاهی ایران قرار گرفت پس باید قبول کرد که تاثیراتی در اون موسیق هم گذاشته.
    اصلا با ورود هر سازی از فرهنگی خاص به یک فرهنگ جدید ، اثرات مختلف فرهنگی هنری رو وارد موسیق مبدا میکنه. (مثبت و منفی)
    مثال هاش هم در جهان زیاد هستند.

    منظور اين است كه چند نفر نوازنده ويولن بر فرض موسيقي فاقد ارزش اجرا كردند ؟ آيا به نظر شما نوازنده هاي سازهاي ديگه اين كار را نكردند يا نمي كنند ؟ به نظر من اين دليل خوبي نميتونه باشه.

    چرا . قبول دارم نوازنده های دیگه این کار رو کردند و این فقط شامل ویولون نیست. وبنده هم نگفتم این تنها دلیل افت ویولون بود عرض کردم که موثر بود در این قضیه.

    خوب كمانچه نوازي گروهي كه نبود .

    ميفرماييد در نطفه كشته شد . چه كسي آنها را در نطفه كشت ؟ جناب ويشتاسب خان شما خيلي دنبال يك نفر ميگرديد كه تمام كاسه كوزه ها را سر اون بشكنيد!


    نه هیچ وقت گروهی نبود اما میتونست اگر بهش مجالی داده بشه بعدها تبدیل به کمانچه نوازی گروهی هم بشه. اتفاقا جناب آرین عزیز من اصلا دنبال این نیستم که کاسه کوزه رو سر کسی بشکنم. من دارم به کل اون جریانات پیش اومده نقد وارد میکنم. نه با استاد وزیری کار دارم نه با استاد خالقی.
    حرف من اینه که خیلی متعصبانه با این قضایا برخورد شد . همه چیز در مثلا گروه نوازی به شکل جدیدش محدود شد وبا کمک جریانات اجتماعی خاص حاکم بر اون دوره به سرعت رشد کرد و مجالی برای تجربه های جدید تر توسط موسیقی دان های ایرانی داده نشد.
    جریانات جدید موسیق ما در اون دوره خیل چیزها رو مورد غضب قرار داد. وگر نه تلاش های خوبی داشت صورت میگرفت و مثلا در گروه نوازی های انجمن اخوت که چند تا تصویر هم ازش توی کتاب استاد خالقی هست. شاید اگر ادامه پیدا میکرد تحولات خوبی در این زمینه خاص شکل میگرفت. منظورم از در نطفه کشته شدفقط و فقط همین بود.
    حرف من اینه که در اون دوره تلاش ها و اتفاقات خوبی افتاد اما همراهش ضرباتی هم کورکورانه به موسیق ایرانی وارد شد. وکمانچه هم در کنارش و باور اینکهاین اتفاقات در سرنوشت موسیق ایران و به خصوص کمانچه بی تاثیر بوده خیلی خیلی سخته.

    جناب ويشتاسب خان ، اين بحث خيلي مهمي است ، البته احتمالا اشتباه تايپي است كه ميفرماييد از همه ي استادان ويولن شنيده ايد . اما از دو نفر از استادان ويولن (شاگردان استاد صبا) نمونه بياوريد

    در مورد جریانات مکتب برومند هم بله به قول شما این موضوع بسیار بزرگیه. اما باور کنید من نمی خوام با این بحث مجادله ای بین من وشما پیش بیاد
    اما به یه نقل قول از خود شما بسنده میکنم که در تاپیک آخرین آواز که از دلایل اصلی بوجود اومدن این تاپیک بود نوشتید.
    سلام دوستان البته ويولن پس از انقلاب بصورت گزينشي از موسيقي ايران كنار گذاشته شد و متاسفانه در اين امر بسياري از هنرمندان موسيقي كشور نيز دخيل بودند. به قول ملك ، بديعي همان موقع بود كه مرد. متاسفانه نوعي طرز فكر حاكم از شاگردان آقاي برومند كه هنرمندان جوان دهه ي شصت را تشكيل ميدادند و بيشتر تحت اتوريته ي فكري برومند قرار داشتند امكان حذف بسياري از بزرگان اين سرزمين و سازهاي مرسومي مثل ويولن را فراهم آوردند


    = = = = = = = =
    ممنون وسپاس

    ویرایش توسط Kamanche : Wednesday 3 September 2008 در ساعت 05:31 PM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  4. 3 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  5. #35
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ويشتاسب عزيز و گل سلام
    من خيلي خوشحال شدم گفتم كه شما شايد از ادامه بحث منصرف شده ايد ولي زهي خيال باطل . مثل يك شير همچنان در صحنه حضور داريد.

    اصلا با ورود هر سازی از فرهنگی خاص به یک فرهنگ جدید ، اثرات مختلف فرهنگی هنری رو وارد موسیق مبدا میکنه. (مثبت و منفی)

    دقيقا همين طور است كه ميفرماييد ولي باز هم دليلي نميشه چون تازه وارد آمد همه جا خالي كنند . هر كس به جاي خودش هست. چرا كمانچه نوازها به كارشون كمتر ادامه دادند .
    يك بار ديگر هم سئوال ميكنم آيا گيتار الكتريك كه امد جاي گيتار كلاسيك را تنگ كرد؟ تونست آن ساز را ريشه كنه ؟
    ولي آمدن ويولن فكر ميكنم در اولين پست اشاره كردم موسيقي جهان را به سمت و سوي ديگري كشيد . اين حقيقت است. همين ساز به كشورهاي ديگر رفت. در همه جا هم مورد استفاده قرار گرفت. سازي جهاني شد . چنانچه قومي يا ملت موسيقي خود را بوسيد و گذاشت كنار . اشتباه از جانب همان مردم بوده است نه ساز ويولن يا نوازنده هاي آن . همه ي ما ميدونيم بسياري از ملل هنوز موسيقي خود را حفظ كرده اند .
    حرف من اینه که خیلی متعصبانه با این قضایا برخورد شد . همه چیز در مثلا گروه نوازی به شکل جدیدش محدود شد وبا کمک جریانات اجتماعی خاص حاکم بر اون دوره به سرعت رشد کرد و مجالی برای تجربه های جدید تر توسط موسیقی دان های ایرانی داده نشد.

    همين مشكل را نوازندگان ويولن و مكتب وزيري پس از انقلاب داشتند و هنوز هم دارند . كه دقيقا از آن طرف افتاديم . ولي شاگردان مكتب وزيري همواره فقط كار خودشان را انجام دادند و گروه حاكم همانطوري كه ميدونيد موسيقي ايراني را اصلا قبول نداشتند و نوازندگي موسيقي ايراني با ساز ويولن را نيز كفر ميدانستند . ولي شاگردان جديد پس از انقلاب به همراهي با دستورات وزارت ارشاد پرداختند . شما ميدانيد اعضاي شوراي موسيقي ارشاد چه كساني بودند ؟
    جریانات جدید موسیق ما در اون دوره خیل چیزها رو مورد غضب قرار داد. وگر نه تلاش های خوبی داشت صورت میگرفت و مثلا در گروه نوازی های انجمن اخوت که چند تا تصویر هم ازش توی کتاب استاد خالقی هست. شاید اگر ادامه پیدا میکرد تحولات خوبی در این زمینه خاص شکل میگرفت. منظورم از در نطفه کشته شدفقط و فقط همین بود.
    حرف من اینه که در اون دوره تلاش ها و اتفاقات خوبی افتاد اما همراهش ضرباتی هم کورکورانه به موسیق ایرانی وارد شد. وکمانچه هم در کنارش و باور اینکهاین اتفاقات در سرنوشت موسیق ایران و به خصوص کمانچه بی تاثیر بوده خیلی خیلی سخته

    ضربات كوركورانه را حرف صحيحي ميدانيم چون ما ايرانيها عادت داريم خيلي سريع كوركورانه مطالب را مورد پذيرش قرار بديم . و از همين گذر نيز موسيقي ايران لطمات شديدي خورده است ولي شاگردان مكتب وزيري بسيار آگاهانه در اين راه قدم برميداشتند و مطمئنا آنچه از موسيقي ايران بر جاي مانده است حاصل دسترنج همينان ميباشد . انجمن اخوت نيز در گروه نوازي خود از ويولن استفاده ميكردند . ابراهيم خان منصوري نوازنده ي ويولن همين گروه است.

    در مورد جریانات مکتب برومند هم بله به قول شما این موضوع بسیار بزرگیه. اما باور کنید من نمی خوام با این بحث مجادله ای بین من وشما پیش بیاد
    اما به یه نقل قول از خود شما بسنده میکنم که در تاپیک آخرین آواز که از دلایل اصلی بوجود اومدن این تاپیک بود نوشتید

    جناب ويشتاسب خان شايد لحن صحبت من كمي خشك بوده است. معذرت ميخوام . قصد هيچكدام از ما مجادله نيست. ولي هرگاه لازم ديديد ميتونم گفته هاي ايشان و شاگردانشان را هرگاه لازم دانستيد برايتان ذكر كنم .

  6. 4 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  7. #36
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام مجدد خدمت شما
    جناب آرین عزیز
    عرض کنم که به نظر بنده مثال شما در مورد گیتارکلاسیک و الکتریک رو نمیشه با کمانچه و یولون مقایسه کرد همچنان که در پست قبلی گیتار رو با تار. دوتا سازی که شما ذکر کردید هیچ وقت مثل وارد عرصه های اجرایی هم نشدند . یعنی گیتار کلاسیک و شیوه ی نوازندگیش جداست و وکلاسیک و شیوه ی نوازندگیش و بعضی وقت ها شیوه ی استفاده ش هم جدا. هیچ وقت کاری به کار هم نداشتند . بدون شک از همدیگه چیزی وام گرفتند ولی همواره دو ساز متفاوت با دوشخصیت متفاوت بودند.
    اما کمانچه ویولون قضیه شون متفاوته . ویولون با ورودش به ایران شخصیت جداگانه ای پیدا کرد و به نظر بنده حتی کمی ازشخصیت کمانچه که سازی ایرانی بود وام گرفت. دیگه فقط باهاش ر ماژور و سی مینور نواخته نمیشد. چهارمضراب و تصنیف ورنگ جای سمفونی های غربی رو گرفته بود. و خلاصه ی کلام یه سازی شده بود برای نواختن موسیقی ایرانی.

    اونقدر در سراغاز ورود ویولون به ایران اینها به هم گره خوردند که برای بعضی ها تشخیصشون سخته. اولین مدرس های ویولون کمانچه نوازها بودند اونم به شیوه خاص خودشون. نصف بیشتر کمانچه نوازها با ورود ویولون ، کمانچه رو زمین گذاشتند و ویولون دست گرفتند و بعدها در ویولون نوازی شدند شهره شهر...
    این همه مطلب که عرض کردم خواستم این رو بگم که ویولون و کمانچه اونقدر بهم گره خورده هستند که مقایسه شون با هر ساز دیگه ای به جرات میگم یه مقدار بی انصافیه.
    اما شما هم همون حرف چند پست پیش تر منو زدید که یه مقدار هم جنجالی شد : نگاه تنفر امیز و نکبت بار مردم.
    خاطرتون هست.
    شما هم الان همین حرف منو زدید اما یه مقدار مهربان تر:
    چنانچه قومي يا ملت موسيقي خود را بوسيد و گذاشت كنار . اشتباه از جانب همان مردم بوده است نه ساز ويولن يا نوازنده هاي آن
    اما با همه ی این قضایا به نظر بنده کمانچه هم میتونست اگر با یک سری تعصب گرایی های بعضی موسیقدانها و افکار موهوم مردم جامعه اش مواجه نشه اینجوری بساطش برچیده نشه . لااقل یکی دو نوازنده دیگه رو به اضافه ی استاد بهاری تقدیم نسل بعدی میکرد.
    چنانکه بودند اساتید بزرگی از شاگردان مستقیم باقرخان و حسین خان اسماعیل زاده که (الان متاسفانه اسمشون در خاطرم نیست) و ابا داشتند از بیان این که کمانچه نواز هستند و در خفا بدرود حیات گفتند و این به نظرم فاجعه ست. فاجعه ای که جبرانش محاله...
    و متاسفانه این انفاقات در این قضیه و دروه ی خاص واقعا برای کسانی که کمانچه می کشند ناراحت کننده س.
    - - -
    مخلصیم
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  8. 4 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  9. #37
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ويشتاسب خان همه ي ما دوستاني را ميشناسيم كه نسبت به ساز خود يا استاد خود تعصب دارند . اين تعصبات در حد و اندازه هايي خاص خوب و در حد واندازه هايي نامناسب و نابجا است. اگر كسي به ساز و يا روش خاص خود اعتقاد داشت يا به قولي تعصب داشت و اين راه را سالها نيز ادامه داد هيچگونه مشكلي براي ديگران نخواهد داشت. (مانندجناب بهاري ويولن را بوسيد و گذاشت كنار و هميشه به نواختن كمانچه پرداخت. يا آقاي گنجه اي هم ويولن ميزنند و هم كمانچه).
    اما زماني متعصب به يك ساز و استاد يا روش چماق برميدارد و بر سر ديگراني كه از روش وي اطاعت نميكند ميزند . اين تعصب خطرناك و پسرفتگرايانه است. چنانچه در تاپيك هاي روايتگر اصيل كمانچه ، و بحث هاي تمبك آقاي رجبي و... مي بينيم .
    بدون شك ابداع هر سازي چه مستقيم و چه غير مستقيم عرصه را بر سازهاي ديگر تنگ خواهد كرد و فقط سازي موفق تر خواهد بود كه بتواند در سير تكاملي با نيازهاي روز به پيش رود و جوابگوي خواسته هاي عصر خود باشد . تاريخ تكامل ساز كمانچه نيز فكر كنم در پست هاي اوليه ذكر شد .
    عرض بنده اين است كه اگر كوتاهي در كمانچه صورت پذيرفته است اين نه به دليل مكتبي است كه ساير نوازندگان به آن اعتقاد داشتند و به آن راه ميرفتند بلكه دقيقا از جانب كمانچه نوازان آن عصر ناشي شده است. چگونه است كه آقاي بهاري ماندند و اين همه خدمات گرانقدر به جامعه ي موسيقي عرضه كردند ولي شاگردان ديگر نكردند . چرا استاد صبا اين همه شاگرد در تمبك ، ويولن ، سنتور و ساخت ساز به جامعه عرضه كردند اما شاگردان ويولن ايشان حتي از پروراندن يك شاگرد مشابه خود عاجز ماندند . پس تمام موسيقيدانان داراي پتانسيل هاي يكسان نيستند . به نظر من چنانچه استادان كمانچه قدرت لازم را داشتند ميتوانستند جلوي عرض اندام ويولن را بگيرند . كاري كه امروز به خوبي در حال انجام آن هستند . فقط اگر چار بحران هويت نشوند ، غرور به فرودست نكشاندشان . پويايي و قابليت رشد و تكامل خود را از دست ندهند. تشكر

  10. کاربران زیر از arian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #38
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان عزيز ، مقاله ي زير در باره ي طرد ويولن ايراني از هنرستان موسيقي ازماهنامه هنر موسيقي سال 1379 با قلم دوست عزيز آرش سالمي انتخاب شده است. ايشان مدرس تار و سه تار ميباشند و هيچگاه ادعايي بر نوازندگي ويولن نداشته اند . لذا مطلب را به نقل از ايشان ذكر ميكنم.
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ویرایش توسط arian : Thursday 4 September 2008 در ساعت 01:43 PM

  12. 2 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  13. #39
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام به جناب آرین عزیز
    اول تشکر میکنم بابت زحمتی که برای مقاله کشیدید.
    = = = = = = =
    نقل قول از شما :
    عرض بنده اين است كه اگر كوتاهي در كمانچه صورت پذيرفته است اين نه به دليل مكتبي است كه ساير نوازندگان به آن اعتقاد داشتند و به آن راه ميرفتند بلكه دقيقا از جانب كمانچه نوازان آن عصر ناشي شده است. چگونه است كه آقاي بهاري ماندند و اين همه خدمات گرانقدر به جامعه ي موسيقي عرضه كردند ولي شاگردان ديگر نكردند .

    --------
    بنده هیچ وقت یک طرفه به قضیه نگاه نکرده و نمی کنم با صحبت شما موافقم . اما برای من هم سواله که چه شرایطی در اون دروه به وجود اومده بود که کسی تمایلی نداشت به طرف کمانچه بره و هر کس هم می زد ول کرد طرف ویولون رفت. کمبود اراده کمانچه نوازها یا هر چیز دیگه ای که اسمش رو بزاریم سهیم بوده اما تنها دلیل به نظرم اصلا نبوده. (لااقل برای بنده که اینطوره)
    روی آوردن به ویولون حتی برای استاد بهاری هم پیش اومده. و این حرف گزافیه که بگیم استاد بهاری یکه و تنها از ورود ویولون به ایران تا 57 فقط و فقط کمانچه کشید. بنده مصاحبه ای با ایشون خوندم در کتابی یادمان استاد برومند بود به اسم - نورعلی برومند زنده کننده ی موسیقی ایرانی - که در اون یادمه استاد بهاری می فرمایند (نقل به مضمون. متاسفانه الان کتاب دم دستم نیست) که اواخر دهه ی 50 ملاقلاتی با برمند داشتم و ایشان اصرار زیادی داشتند که شما که در کمانچه نوازی مهارت دارید چرا در رادیو به اجرای کمانچه نمی پردازید؟ و حیفه و ...
    و اصرار زیادی داشتند برای اجرای این ساز. (امیدوارم کتاب رو پیدا کنم چون استاد بهاری حرف های جالبی زدند)
    جناب آرین عزیز حتی در اون شرایط هم استاد بهاری گویا تا دهه ی 50 بیشتر حول ویولون بودند تا کمانچه. وایشون هم همرنگ جماعت شده بودند. در واقع میشه گفت به صورت جدی ایشون از سال 50 به بعد که ترک ویولون کردند و این همزمان بود با توجه بیشتر به کمانچه در مرکز حفظ واشاعه و دانشکده ی موسیقی و پیدا شدن سر وکله ی چند تا جوان علاقه مند برای یادگیری.
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  14. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  15. #40
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ويشتاسب خان سلام .
    در فرهنگ خوب خودمون عادت داريم تا زماني كه كسي زنده است تحويلش نگيريم مگر اينكه صاحب پست و مال و جاه باشه . وقتي كه به رحمت ايزدي رفت. بشينيم و براش حرفها بزنيم و گاهگاهي كمي تحريف تاريخ كنيم و عكسي باهاش بگذاريم و...
    اما در مورد جناب استاد بهاري ايشون تنها نوازنده كمانچه نبودند . چون ايجاد حساسيت نشه كه فلاني ميخواد همه ي كمانچه را به نفع ديگران ثبت و ضبط كنه . بنده از نام بردن ديگران در بحث ها خودداري كردم . ميتونيد به كاست رديف موسيقي منتشر شده توسط كانون پرورش فكري مراجعه نماييد تا اجراي رديف توسط كمانچه را نيز ببينيد . جناب ويشتاسب خان متاسفانه تعدادي از دوستان به گونه اي موارد را مطرح ميكنند كه گويا رديفي كه ايشان ميدانند اصل است و مابقي غلط ، يا قبل از ايشان كسي از رديف اطلاع داشته است و يا اينكه كسي ساز هاي اصيل ايراني را نميزده است و... و اينان اولين كساني بوده اند كه ناگهان از پشت همه ي خباثت ها يك دفعه پا به عرصه ي ظهور گذاشته اند و موسيقي را از وضع اسف بار خود نجات داده اند .

    و اما در مورد جناب بهاري :
    ... علی اصغر بهاری از سال ۱۳۳۲، از سوی „جواد معروفی” که برنامه های موسيقی راديو را زير نظر داشت به همکاری با اين سازمان دعوت شد.


    بهاری که می ديد روز به روز بر شمار نوازندگان ويولن افزوده می شود و حدود سی چهل سال می شود که کمانچه متروک افتاده است، انديشيد که بهتر است به جای ويولن، به تيمار کمانچه سنتی بپردازد. معروفی نيز اين انديشه را پسنديد و نوای زيبای کمانچه بهاری، برای نخستين بار از راديو پخش شد.


    از آن پس بهاری نيز چون هنرمندان برجسته ديگر، ابولحسن صبا و مرتضی محجوبی و حسن کسايی و احمد عبادی و رضا ورزنده، از تکنوازان ثابت قدم راديو به شمار آمد.


    بهاری خود در مورد نخستين برنامه تکنوازی خود در راديو و بازتاب آن گفته است:


    „همان روز اول که من کمانچه زدم، ناگهان برنامه شهرت فوق العاده ای پيدا کرد. حتی خود من تصور آن را نمی کردم که اين ساز فراموش شده، آنقدر طالب داشته باشد. از همه جا به سراغ من آمدند. موسيقی دان هايی هم که قبلاً مرا نمی شناختند، با من آشنا شدند و مرا به ادامه کار با کمانچه تشويق کردند... .”


    کمانچه، در همه جا


    چندی بعد، „روح الله خالقی” رئيس هنرستان عالی موسيقی، از علی اصغر بهاری خواست که کلاسی برای کمانچه را در هنرستان اداره کند و از آن گذشته با ارکستر سازهای ملی به همکاری بپردازد.


    برخی از شاگردان پيشرفته ويولن، به توصيه خالقی، در کلاس کمانچه بهاری به شاگردی نشستند و بعدها خود به نواختن کمانچه در ارکسترها پرداختند.


    رفته رفته شهرت بهاری فراگيرتر شد و بيشتر مراکز آموزشی موسيقی برای کمانچه او نيز کلاسی بنياد کردند از جمله می توان از مرکز حفظ و اشاعه موسيقی وابسته به سازمان راديو تلويزيون ايران و بخش موسيقی دانشکده هنرهای زيبا، در دانشگاه تهران ياد کرد.


    در مرکز حفظ و اشاعه بهاری، علاوه بر تدريس، رديف کمانچه را نيز به تمامی نواخته و به ضبط درآورده است.


    علی اصغر بهاری در سال های پيش از انقلاب، به دعوت مراجع فرهنگی بين المللی سفرهای متعددی به کشورهای آسيايی و اروپايی داشته است. او در اين سفرها علاوه بر شرکت در کنسرت های موسيقی ملی، نواخته های خود را به بنگاه های ضبط صفحه سپرده است. برخی از صفحات موسيقی سنتی ايران که از سوی يونسکو، انتشار يافته، نواخته های کمانچه بهاری را نيز در خود دارد. ...
    منبع : راديو بي بي سي .

  16. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  17. #41
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خوب خوشبختانه جناب بهاري از سوي همه ي موسيقيدانها مورد استقبال قرار گرفت. همه تشويشقش كردند .
    اما گوش كنيد به حرفهاي آقاي شجريان در مورد وضعيت ويولن در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه ucla

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

  18. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  19. #42
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام خدمت جناب آرین
    تشکر از شما بابت مصاحبه ی آقای شجریان

    ---------------
    من هم عرض کردم در نوشتم که در واقع میشه گفت به صورت جدی ایشون از سال 50 به بعد که ترک ویولون کردند ونمیشه منکر اجراهای ایشون در رادیو و تلویزیون شد. اما همه ی اینها در حالی بوده که اجراهای ویولون رو هم داشتند. (که بنده اجراهای فراوانی از ایشون در این سالها دارم حتی تا سالهای نزدیک انقلاب . نمونه ای از سازو آواز ایشون با اقای ناظری دارم که ایشون ویولون زدند مربوط به سال 55) و در کنارش یه سری برنامه ها در تلویزیون یا رادیو. اجراهای ده تا بیست دقیقه ای که کمانچه کشی میکردند.
    اما کار بزرگ رو استاد بهاری از اواخر دهه 40 انجام میدند که اجراهاشون روی کمانچه متمرکز میشه با دانشکده ی موسیقی و مرکز حفظ و اشاعه برای پرورش شاگردا همکاری میکنن. وثمره ش امروز بر همه مشخصه.
    - - - - - - - -
    صحبت های بخش اول شما جناب آرین من رو خیلی سردر گم کرد. و منظورتون رو متوجه نشدم.
    --------------
    درمورد ویولون و تحریم مجوز از سوی شورای موسیقی و شعر ارشاد.
    توی صحبتهای آقای شجریان گفته شد که اون مسئول منکر این کار شده وگفته با اقای بدیعی مشکلی نداریم (بعد مصاحبه قطع شد و بقیه رو نشنیدیم)
    اما نمی دونم اگر هم این اتفاقات افتاده مربوط به چه دوره ایه. سالهای اول انقلاب یا شامل سالهای اخیر هم میشه.
    چون اجراهای زیادی از اساتید ویولون در بازار موجوده . خوشبختانه من دوستی دارم که کارشون فروش آلبوم های موسیقیه. من توی مغازه ی ایشون فراوون دیدم اثار ویولون نوازهای محترم رو. چه در سالهای گذشته چه در سالهای اخیر که انتشار این گونه اثار خیلی بیشتر شده.

    اما برای من قابل هضم نیست فقط و فقط با ندادن یه مجوز رکود رو به جان یک ساز موسیقی بندازند اونم سازی که اون همه مورد اقبال موسیقدان ها و مردم ایران قرار گرفته.
    از بحث درو میشیم ولی موسیق ایرانی با ورود اسلام با اون همه محدودیت مواجه شد یا دروه صفویه که اوج خفقان برای موسیقیدانها بود. اما موسیقی در بستر های مختلف مثل تعزیه زنده ماند و جلو آمد...
    ویرایش توسط Kamanche : Saturday 6 September 2008 در ساعت 12:42 PM
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  20. 2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  21. #43
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت اول فرمايشات شما:
    جناب ويشتاسب خان . نظر شخصي شمابه هرحال قابل احترام است و بنده نميتونم نظري بدهم . ولي چيزي را هميشه مد نظر داشته باشيد ايجاد يك فرهنگ مستلزم زمان ميباشد . شما بايد درخت را بكاريد و سال ها آب و كود به اون بدهيد تا به نتيجه مطلوب برسيد . ايشون تا پايشان را در مركز گذاشتند شكوفايي از در و ديوار نريخت. بلكه شايد درست تر باشد كه بگيم از مرحله كمي به كيفي تبديل شد به باروري رسيد . بله مدارس شايد در زمان مشروطه كيفيتي بالاتر از مدرسه ي دارالفنون در زمان امير كبير داشتند اما اگر امير كبير دارالفنون را تاسيس نميكرد ما در عصر مشروطه شايد تازه ميخواستيم كه دارالفنون را تاسيس كنيم . اگر مشروطه در زمان قاجار اتفاق نمي افتاد بدون شك ملي شدن صنعت نفت در سال 32 اتفاق نمي افتاد . سعي كنيد كه زنجيره تاريخ را هميشه در نظر داشته باشيد .

    بخش دوم : زياد مهم نيست. بگذريد .

    بخش سوم :
    بار ديگر خوب گوش كنيد . ايشون ميفرمايند كه در وزارت ارشاد ويولن را اجازه ي انتشار نميدادند ولي در دو سال ، دوسال و نيم قبل با يكي از مسئولين شورا كه خودش يه موزيسيني است و سنتور ميزد بهش گفتم كه اينكه شما نسبت به ويولن بي مهر هستيد كار درستي نيست...
    بنده در عرائض قبلي عرض كرده بودم حذف دستوري و اينجا خواستم فقط منبع را جهت پايان دادن به گفتگو مطرح كرده باشم.
    مابقي حرفاي ايشون هم به اين مسئله حذف ويولن ارتباط نداشت. لذا حذف شد.

    جناب ويشتاسب خان . به نظر شما وقتي وزارت ارشاد به ويولن اجازه انتشار نميده ،اين باعث ركود يك ساز نميشه ؟آقاي ياحقي يا آقاي ملك يا آقاي بديعي ميرفتند توي مجالس سرور و شادماني ميزدند تا ويولن از ركود خارج بشه؟ پس به نظر شما چه چيزي باعث ركود يك ساز يا رونق اون ميشه . اگر به تار و سه تار هم مجوز انتشارندهند همين را خواهيد گفت ؟

  22. کاربران زیر از arian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #44
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام و تشکر که همچنان همراهی میکنید.
    جناب آرین عزیز من کجا گفتم که وقتی استاد پاشون رو به مرکز گذاشتند شکوفایی از در ودیوار ریخت اصلا من اسمی از شکوفایی و پیشرفت نبردم. . مگر من منکر تلاش های استاد بهاری قبل از سالهای مرکز حفظ و اشاعه شدم . عرض من این بود کار استاد بهاری در پرورش نسل جوان که فقط کمانچه هم نمی نواختند پر ارزش تر است. چه اگر ایشان نبود شاید اساتید فعلی را نداشتیم.
    اما از استاد بهاری بگذریم

    منظورم از متوجه نشدن صحبت هاتون این قسمت بود : متاسفانه تعدادي از دوستان به گونه اي موارد را مطرح ميكنند كه گويا رديفي كه ايشان ميدانند اصل است و مابقي غلط ، يا قبل از ايشان كسي از رديف اطلاع داشته است و يا اينكه كسي ساز هاي اصيل ايراني را نميزده است و... و اينان اولين كساني بوده اند كه ناگهان از پشت همه ي خباثت ها يك دفعه پا به عرصه ي ظهور گذاشته اند و موسيقي را از وضع اسف بار خود نجات داده اند .
    متوجه این تعدادی از دوستان و اینان و ... نشدم!
    بنده فکر میکنم شما نوشته های من رو یه مقدار با عصبانیت می خونید.

    به نظر شما وقتي وزارت ارشاد به ويولن اجازه انتشار نميده ،اين باعث ركود يك ساز نميشه ؟آقاي ياحقي يا آقاي ملك يا آقاي بديعي ميرفتند توي مجالس سرور و شادماني ميزدند تا ويولن از ركود خارج بشه؟ پس به نظر شما چه چيزي باعث ركود يك ساز يا رونق اون ميشه . اگر به تار و سه تار هم مجوز انتشارندهند همين را خواهيد گفت ؟

    اما در مورد مجوز یه مقدار صحبت کنم که بحثمون رو هم عوض کنه.
    اول. اینکه بی تعصب به مجوز ندادن به هر سازی مخالفم. چه ویولون باشه چه سه تار چه کمانچه.
    دوم. بنده یقینا عرض میکنم که اگر از همین فردا مجوز هر گونه فعالیت برای مثلا سه تار داده نشه . هیچ نگرانی نیست. چون این ساز اینقدر در خاک موسیقی ایرانی ریشه داده که کندنش محاله ! ...


    ویرایش توسط Kamanche : Sunday 7 September 2008 در ساعت 02:22 PM دلیل: تکرار شدن پست
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  24. 3 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:


  25. #45
    Kamanche آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2838
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    37
    نوشته ها
    952
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    2,444
    3,041 بار تشکر شده در 833 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    55

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام
    در سالهای اولیه ی ورود ویولون به ایران ، نوازنگان کمانچه از جمله حسین خان اسماعیل زاده ، عهده دار تدریس این ساز شدند . نمونه های ضبط شده از نوازندگان این ساز در سالهای مذکور ، چه از لحاظ صدادهی ساز و چه از لحاظ شیوه ی نوازندگی شباهت بدون انکاری به صدای کمانچه و شیوه های رایج نوازندگی این ساز در همان سالها دارد. حتی به نظر بنده تا حدودی این شباهت ها را در ساز استاد ابوالحسن صبا هم می توان دید .
    برای شنیدن یک نمونه از این اجراها ، اجرایی از ویولون حسین خان هنگ آفرین را آماده کردم که در زیر میتوانید بشنوید.

    تصنیف افشاری
    ویولون حسین خان هنگ آفرین
    آواز : رضا قلی خان نوروزی
    سال ضبط : 1287 خورشیدی در لندن

    حجم :1.39MB


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
    کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !

  26. کاربران زیر از Kamanche به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 51
    آخرين نوشته: Monday 9 September 2013, 09:30 AM
  2. پاسخ: 46
    آخرين نوشته: Wednesday 9 March 2011, 07:52 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •