0
سال 86 با تمام فراز و فرودهايي كه براي اهل موسيقي داشت، به اتمام رسيد.
اجراي برنامههاي متعدد در حوزه موسيقي در تمامي ژانرها و به روي صحنه آمدن هنرمنداني كه سالها به اجراي برنامه نپرداخته بودند، همه از جمله اتفاقاتي است كه سال خوبي را براي موسيقي ايراني رقم زد و اين اميد را در دلها زنده كرد كه اين روند ادامه داشته باشد.
سال موسيقايي ايران كمي ديرتر يعني از تابستان آغاز شد. محمدرضا لطفي بهعنوان اولين استادي كه به اجراي موسيقي در سال جديد پرداخت، اتفاقي بود كه بهدنبال خود ماجراهاي بسياري را بهدنبال داشت.
لطفي در اين برنامه قطعاتي را به شكل بداهه به اجرا در آوررد و خود به نوازندگي چند ساز پرداخت كه البته با انتقاداتي نيز در اين زمينه مواجه شد، چرا كه او با راهاندازي گروه موسيقي شيدا يكي از پايه گذاران موسيقي گروهي در ايران بود و در اين اجرا تنها با يك نوازنده به روي صحنه رفت كه همين موضوع دست مايههاي انتقادهاي فراواني شد.
استاد در اين برنامه تار، سه تار، دف و كمانچه نواخت و علاوه بر آن تفال زد، آواز هم خواند. ضمن آنكه شنيدن قيمت پايه نا متعارف بليت تصوير ناخوشايندي از همان ابتدا در ديد علاقهمندان ايجاد كرد. با همه اين تفاسير كنسرت برگزار و استقبال خوبي هم از آن شد.
انتقادها هم با واكنشي از طرف او مواجه نشد. اما انتشار آلبوم موسيقي قلندروار با آهنگسازي عماد توحيدي بدون شك مهمترين اتفاقي بود كه در حوزه نشر در تير ماه سالجاري رخ داد. اين آلبوم كه بايد آن را سومين اثر از سهگانه توحيدي بعد از كولي كوبي و ذوالجناح خواند و همچنين ژانري جديد در موسيقي مولف دانست كه به پرفروشترين آلبوم سال بدل شد و حتي از ترنج نامجو نيز سبقت گرفت.
فروش بيش از يك ميليون نسخه از اين اثر و دانلود و تكثير غيرمجاز آن اتفاقي است كه درموردكمترين اثري رخ ميدهد. اين اثر چهرهاي جديد از عليرضا افتخاري ارائه داده بود و بايد آن را نوعي تصنيف خواني براساس سازهاي كوبهاي با همكاري 3 خواننده غيرايراني دانست، همچنين در رسانههاي ايران نيز با حرف و حديثهاي بسيار همراه بود، بهخصوص آنكه از حضور شريف غزل بهره ميبرد و مورد توجه موسيقي دانان هندي نيز قرار گرفت.
اجراي برنامه از كشورهايي چون آمريكا، كانادا، مراكش، تركيه و آلمان و تقدير از خالقان اثر در كشورهايي چون تاجيكستان و تركيه از ديگر جرياناتي است كه پس از انتشار قلندروار رخ داد. بازگشت استاد مرداد ماه نيز با اتفاق خوشايند ديگري در موسيقي ايراني همراه بود. استاد آواز ايران بار ديگر به روي صحنه آمد تا جديدترين كار خود را همراه با گروه جديدش به اجرا در آورد. محمدرضا شجريان به همراه گروه «آوا» در بخش ماهور و شور، تصنيفهايي از خود، سعيد فرجپوري و رضا درخشان را اجرا كرد.
اما 6 شب اجراي شجريان و گروهش خيليها را به تالار بزرگ كشور با حضور 4 هزار تماشاگر كشاند. حضور پرويز مشكاتيان در كنسرت استاد در شب اول برپايي آن اتفاق مهمي تلقي ميشد. نكته حائز اهميت اينكه همگي اين افراد در قوت و قدرت صداي استاد شجريان متفقالقول بودند.
با اينكه پيشبيني ميشد شبهاي پاياني كنسرت شجريان با ازدحام خاصي مواجه نشود اما در 2 شب آخر برنامه، همچنان ازدحام براي شركت در كنسرت ديده ميشد و در اين ميان برخي دلالان و سودجويان هم به ارائه بليت با قيمتهاي بالا ميپرداختند. در قيمتهاي پيشنهادي دلالان مبالغ 100 و 200 هزار تومان ديده ميشد كه نيروي انتظامي مراقب هرگونه خريد و فروش بود و به ندرت كار به معامله ميرسيد.
يك نوآوري جذاب اجراي سوئيت – سمفوني رسول عشق و اميد نيز در همين ماه همزمان با مبعث حضرت رسول به اجرا درآمد. اين اثر به نويسندگي سيدمهدي شجاعي و آهنگسازي لوريس چكناواريان قرار است در قالب لوح فشرده منتشرشود.
اين سوئيت سمفوني اثر تلفيقي از موسيقي، حركات موزون، نور، افكتهاي صوتي و تصويري است كه مقاطعي از زندگاني پيامبران و امامان را شامل وفات و مبعث پيامبر اكرم، تولد حضرت مسيح، عيد غدير خم، ازدواج و شهادت حضرت علي(ع) ، قبل و بعد از واقعه كربلا به تصوير ميكشد. اهميت اين سوئيت – سمفوني آنگاه بيشتر است كه به اين نكته توجه كنيم كه اين حركت بعدها به مناسبتهاي گوناگون و حتي در ايام عزاداري و همچنين ماه رمضان كه جزو ماههاي تعطيلي موسيقي در ايران بودند، نيز ادامه يافت و بدين ترتيب باعث شد تا ايران در هيچ ماهي از سال از نوا بازنماند.
از ديگر برنامههاي آخرين ماه تابستان ميتوان به اجراي كنسرت توسط عبدالحسين مختاباد و همچنين علي لهراسبي اشاره كرد كه باعث تنوع بيشتري در چهرههاي موسيقي اجراكننده برنامه در اين ماه بود. شهرام ناظري اگر چه امسال به اجراي كنسرتي در تهران نپرداخت و جاي او در ميان اساتيد موسيقي اجراكننده برنامه خالي بود، اما دريافت نشان شواليه از كشور فرانسه او را بهعنوان يكي از مهمترين چهرههاي موسيقي سال مطرح كرد.
اين در حالي است كه جامعه هنري و فرهنگي نيز به اين مسئله واكنشهاي بسياري نشان داد و آن را افتخاري بزرگ براي فرهنگ و هنر ايران قلمداد كرد. انتظامي روي صحنه اجراي سمفوني اين فصل را با من بخوان نيز از جمله جريانات موسيقي بود كه مهر ماه سالجاري همزمان با هفته دفاع مقدس به روي صحنه رفت. در اين برنامه موسيقي دانان همراه با اهالي تئاتر به روي صحنه رفتند و 5 قطعه موسيقي از ساختههاي مجيد انتظامي بهاجرا درآمد.
از نكات جالب توجه در اين برنامه حضور مهتاب نصير پور بود كه با ديالوگهايي برگرفته از فيلمها اما با قلم محمد رحمانيان به حكايتهايي درباره داستان مربوط به قطعه اجرا شده ميپرداخت. ضمن آنكه نادر رجب پور بهعنوان طراح حركات، حسين مسافرآستانه مشاور اجرا و امير اثباتي طراح هنري اين برنامه به ايفاي نقش پرداختند.
مجيد انتظامي در اين برنامه سعي كرد با چيدمان و صحنهآرايي متفاوت تماشاگران را از همان ابتداي ورود با اثر درگير كند. «اين فصل را با من بخوان» در حالي به اجرا در آمد كه معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تاكيد كرد كه بهعلت استقبال مردم، اين برنامه بار ديگر به اجرا در خواهد آمد.
مدير اركستر سمفونيك تهران
انتخاب منوچهر صهبايي نيز يكي ديگر از اتفاقات مهم اين ماه است. همان زمان كه نادر مشايخي براي مراسم بزرگداشت خود در آلمان به سر ميبرد، بهطور ناگهاني منوچهر صهبايي بهعنوان مدير اركستر سمفونيك تهران انتخاب شد و اين در حالي است كه هيچ گاه بهطور رسمي مشايخي را از سمت خود بركنار نكردند.
او در مدت دو سال رهبري خود بر تنها اركستر منسجم كلاسيك ايران با مشكلات متفاوتي روبهرو شده و بارها اعلام كرده بود كه براي حلشان نيازمند يك برنامه ريزي طولاني مدت و همچنين اختصاص بودجه كافي است. البته هيچگاه اين اتفاق رخ نداد و سرانجام او پس از انتقادهاي فراواني كه به چند برنامه با رهبري اش صورت گرفت، از كار بركنار شد.
دعواي ارشاد و حوزه هنري
فضاي مطبوعاتي ايران اما در تمام مهر ماه سالجاري معطوف به لغو برنامه گروه موسيقي داركوب به سرپرستي همايون نصيري در تالار انديشه حوزه هنري بود. اين گروه كه از حضور محمدرضا گلزار بهعنوان نوازنده و حامد بهداد بهعنوان خواننده بهره ميگرفت، به اندازه كافي مورد توجه مخاطبان و همچنين رسانهها قرار داشت تا اينكه لغو اين برنامه در ساعات پاياني اجراي برنامه به حاشيهها بيشتردامن زد. ابتدا بيان شد كه بهعلت استقبال بيش از حد مخاطبان، برنامه كنسرت لغو شده است، اما خيلي زود دليل اصلي ماجرا بيان شد.
دعواي حوزه هنري و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه از انتشار آلبوم ترنج آغاز شده بود، اين بار با برگزاري اين كنسرت دامن گرفت، بهطوري كه مديركل دفتر موسيقي ارشاد گفت: درصورتي كه نهادها و سازمان ها بدون مجوز ارشاد اقدام به نشر موسيقي يا برگزاري كنسرتي نمايند، طبق قانون با هماهنگي نيروي انتظامي جلو فعاليت آنها گرفته ميشود.
اين دعوا البته همچنان ادامه يافت تا ماه بعد از آن برنامه گروه موسيقي آژنگ كه آن نيز از حضور مرجانه گلچين و امير حسين مدرس بهره ميگرفت، در همان شب اجراي برنامه و بار ديگر با دخالت نيروي انتظامي لغو و سرانجام به بركناري مدير موسيقي حوزه هنري منجر شود.
كريسديبرگ + آريان
آبان ماه اما با اتفاق ديگري نيز همراه بود. كريس دي برگ به ايران آمد تا همراه با اعضاي گروه موسيقي آريان به اجراي چند قطعه مشترك پرداخته و وعده برگزاري كنسرت در سال آينده را بدهند. كريس دي برگ خواننده ايرلندي در ساخت قطعهاي با نام صلح با مضمون محبت و باورهاي انساني با آريان همكاري كرد كه قرار است طي توافقي ميان شركت ترانه شرقي و كمپاني فريمن پروداكشنز در داخل و خارج از ايران عرضه شود.
آهنگي براي صلح يكي از آهنگهاي آلبوم چهارم گروه آريان خواهد بود كه در داخل ايران توسط شركت ترانه شرقي و براي ديگر فارسي زبانهاي دنيا توسط كمپاني جمي ميوزيك ركوردز توزيع خواهد شد. حال بايد منتظر بود و ديد كه آيا اين وعده تحقق پيدا خواهد كرد يا مانند كنسرت 2 سال پيش آريانيها لغو ميشود.
استاد در اصفهان
آبان ماه بود كه استاد محمدرضا شجريان بعد از 14 سال به اجراي كنسرت در اصفهان پرداخت. اين در حالي است كه چون هميشه پس از اعلام رزرو بليت هاي كنسرت استاد محمدرضا شجريان، در نخستين ساعات روزهاي اوليه، همگي بليت ها فروخته شد و اين امر در حالي بود كه با تشكيل بازار سياه، بليت ها به چندين برابر نرخ اعلامشده، ازجمله 150 هزار تومان هم بهفروش رسيد.
محمدرضا لطفي و محمد قويحلم نيز در اين ماه به انگلستان رفتند تا در تالار كويين اليزابت در شهر لندن با اجرايي بداهه، در هشتصدمين سال تولد مولانا جلالالدين محمد رومي، كنسرتي را اجرا كنند. تكخوان قصه قلندرانه دوست ميخواهد اينبار به مثنويهاي مولوي تفال زند تا قويحلم با نوازندگي تنبك و دف، همراهياش كند.
آذر ماه اما با اجراي برنامه پرويز مشكاتيان و گروه عارف همراه شد. گروهي كه مشكاتيان وعده داد كه از اين پس ثابت خواهد ماند و تنها خواننده تغيير خواهد كرد. از نكات جالب توجه اين برنامه ميتوان به حضور عباس كيارستمي اشاره كرد كه طراحي صحنه و دكور، طراحي پوستر، بروشور و بليتهاي كنسرت را انجام داد. عارف در اين برنامه منتخبي از كارهاي قديمي و جديد خود را به اجرا در آورد. قطعات اين برنامه در دستگاه شور بودند كه شامل ابوعطا، بيات ترك، افشاري، دشتي و خرده بيات بودند. در انتخاب اشعار نيز همچنان نگاه اجتماعي گروه عارف حفظ شده بود.
جشنواره موسيقي فجر
فضاي موسيقي در دي ماه به شدت تحتتأثير برگزاري جشنواره موسيقي فجر بود كه دبيري آن بار ديگر بر عهده كامبيز روشن روان بود. اتفاقي كه قرار است در سال آينده بار ديگر تكرار شود. امسال طبق برنامه هر يك از گروههاي موسيقي در دو بخش رقابتي و جنبي در سه حوزه موسيقي سنتي و تلفيقي، كلاسيك و پاپ با يكديگر رقابت كردند.
بيست و سومين جشنواره موسيقي فجر ميزبان 88 گروه موسيقي از شهرستان، تهران و همچنين بينالملل بود.
دي ماه بود كه معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام كرد گردش مالي كنسرتهاي برگزار شده سه ميليارد تومان بود. اما اين ماه با خبري خوش براي اهالي فرهنگ و هنر همراه بود و آن افزايش بودجه فرهنگ و هنر بود كه بايد در انتظار بود تا نتيجه آن را در سالهاي آتي مشاهده كرد.
در اين ماه قطعه« راپسودي» از ساختههاي احمد پژمان نيز توسط اركسترسمفونيك يوله سوئد به رهبري نيكولاس ويللن اجرا شد. يوله يكي از شهرهاي فرهنگي سوئد است كه هر ساله بهمنظور شناخت آثارفرهنگي كشورهاي مشرق زمين منتخب آثار هر يك از كشورها را توسط اركستر سمفونيك در ويژه برنامهاي با نام شرق و عرفان اجرا ميكند و اين اركسترقرار است اوايل سال 2008 ميلادي آثاري از آهنگسازان كشورهاي مختلف آسيايي و از جمله ايران را اجرا كنند.
آخرين نواها
آخرين ماه سال نيز به شدت تحتتأثير اعلام ممنوعيت موسيقي در سازمان صدا و سيما بود اتفاقي كه البته پيريايي آن را تكذيب كرد، اما شايعات، خبر از حكايتي ديگر ميدهد. در اين ماه همچنين ديگر برنامهاي كه همزمان با ايام اربعين حسيني برگزار شد، هلال كاروان بود. سعيد ذهني در اين كنسرت كه در قالب رپراتور 1 ساعته بود (75 درصد بهصورت اركسترال و كرال و 25 درصد در قالب تكبيتي و رجز خواني) واقعه عاشورا را روايت كرد.
هلال كاروان شامل 5 قطعه موسيقي به نامهاي قافله، حر، عطش، علمدار و وداع بودكه از حج ناقص سيدالشهدا تا شهادت ايشان را در قالب موسيقي توصيف ميكرد. در اين اثر از 3 خط آوازي كلاسيك، سنتي و مذهبي استفاده شد. همچنين براي خالي نبودن موسيقي ملي، از ساز كوبهاي دف بهره گرفته شد بهطوري كه گروه 6 نفره دف در اين اجرا اركستر را همراهي كردند.
در بخش آواز سنتي نيز علي مينو سپهر بهعنوان تكخوان در كنار اركستر قرار گرفت. همچنين نوع طراحي موسيقي به گونهاي بود كه كلام با موسيقي تلفيق شد بهطوري كه وقتي نغمهسرايان ميخواندند گروه كر و اركستر نيز نواخته و ميخواند.
علاقه مندي ها (Bookmarks)