لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: اختلاف صهبايي و سلطاني بر سر نخستين سرودملي ايران

  1. #1
    akanani آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    1985
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    نوشته ها
    1,669
    میانگین پست در روز
    0.28
    تشکر از پست
    122
    1,828 بار تشکر شده در 959 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض اختلاف صهبايي و سلطاني بر سر نخستين سرودملي ايران


    0 Not allowed! Not allowed!
    نخستين سرود ملي ايران بين منوچهر صهبايي (رهبر اركستر سمفونيك تهران) و پيمان سلطاني (رهبر اركستر ملل) اختلاف انداخته ‌است.
    نحوه استفاده از نخستين سرود ملي ايران كه بيش از يك قرن قبل توسط موسيو لومر فرانسوي ساخته شده بود، نزاع بين منوچهر صهبايي (رهبر اركستر سمفونيك تهران) و پيمان سلطاني (رهبر اركستر ملل) را سبب شد.
    به گزارش همشهري آنلاين [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] كه اواخر سال 86 به مدت شش ماه رهبري اركستر سمفونيك تهران را عهده دار شده است، [[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]] در نامه‌اي به رئيس دفتر امور موسيقي وزارت ارشاد، با اشاره به تحقيقات فراوانش بر سر پيدا كردن اين سرود و آثار مشابه نوشته است: اينجانب طي سال‌هاي بسيار با تحقيق و تفحص فراوان و با سختي و مشقت اولين سرودهاي ملي ايراني كه براي مدت‌ها اثري از آنها يافت نمي‌شد را جمع آوري نموده و قصد انتشار آنها را داشته‌ام.
    صهبايي سپس به ملاقات چهار سال قبل خود با پيمان سلطاني اشاره كرد و نوشت: چهار سال پيش شخصي به نام پيمان سلطاني اين مجموعه را بطور امانت از اينجانب گرفته و با توجه به اين كه هيچ اجازه رسمي يا غير رسمي از بنده نداشته، حتي مشورتي در خصوص تنظيم اثر و يا انتشار آن نكرده‌اند، با تنظيم‌هاي نامناسب و اجراي آنها به اصالت آثار ارزشمند لطمه بزرگي زده‌اند.
    صهبايي در ادامه نامه خود آورده است: ايشان (سلطاني) اين آثار را به نام خود ثبت كرده و خيانت در امانت نموده‌اند.
    رهبر كنوني اركستر سمفونيك تهران در پايان نامه خود به رئيس دفتر موسيقي ارشاد از وي خواست ترتيبي اتخاذ شود كه ديگر شاهد اين گونه اتقاقات كه صرفا به موسيقي ملي كشور آسيب مي‌رساند نباشيم.
    پاسخ پيمان سلطاني به نامه منوچهر صهبايي
    در برابر اين نامه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]، آهنگساز و رهبر اركستر ملل نيز در نامه‌اي به رئيس دفتر موسيقي ارشاد و ارسال نسخه‌اي از آن براي همشهري آنلاين به ايرادات وارده از سوي صهبايي پاسخ داد.
    سلطاني با اشاره به سابقه آشنايي خود با منوچهر صهبايي كه به نيمه اول دهه هفتاد باز مي‌گردد، گفت: در این مدت دیدارهای فراوان و چندین دعوت از سوی من و همچنين نشست‌های متعددی با حضور طرفین صورت گرفته است، ضمن اظهار تأسف برای لحن و بیان ایشان، متعجبم که چگونه پس از این همه سال آشنایی آقای صهبایی از عبارت «شخصی به نام پیمان سلطانی» استفاده کرده است. غالباً این عبارت «شخص» زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که فرد مورد نظر قابل شناسایی نیست و یا مدت زمان آشنایی بسیار اندک بوده و یا روابط ارباب رعیتی باشد و ... ، غیر از آن، لفظ «شخص» تنها با قصد تحقیر مورد استفاده قرار می‌گیرد. شخصاً به هیچ وجه اجازه‌ی چنین بی‌حرمتی و بی‌احترامی را به ایشان نخواهم داد.
    در ادامه اين نامه؛ سلطاني به سابقه استفاده از سرود لومر پرداخت و نوشت: حوالی سال 1383 در نشستی دو نفره، آقای صهبایی یک عدد CD برای انتشار در مجموعه انتشاراتی اخوی بنده ارائه کردند، البته پیشنهاد همکاری ابتدا توسط اخوی بنده اعلام شده بود. آقای صهبایی با اظهار علاقه به این پیشنهاد، علت این همکاری را نارضایتی‌اش از انتشارات ماهور عنوان کرد. وی معتقد بود که «این آقا (منظورشان آقای موسوی، مدیر انتشارات ماهور) بدون آن که مرا در جریان بگذارد، CD های چند هزارتایی از آثار مرا منتشر می‌کند، نه قرارداد مجدد می‌بندد و نه بابت آن‌ها پولی به من می‌دهد (البته با اطلاعی که از وضعيت نشر دارم چنين ادعایی نامعقول به نظر می‌رسد) ، به همین دلیل اعلام کردند با عدم اطمینانی که برایم ایجاد شده است، دیگر حاضر به همکاری با موسسه انتشاراتی ماهور نیستم» و اینجا بود که ایشان علاقه‌مند به همکاری با ناشر دیگری شدند.
    در طی این مدت، از سال 83 تا 85 دیدار و گفتگوهای زیادی درباره اثر ایشان انجام گرفت. کارهایی نیز از سوی اين انتشارات انجام گرفت از جمله طرح جلد، لی‌آوت بروشور، اسکن تصاویر، اصلاح و ميکس قسمتی از اثر در استودیو که هزینه‌هایی را نیز در برداشته است. لازم به ذکر است که یکی دو سال قبل از این ماجرا، اینجانب چند برگه نت از سرودهای قدیم ایرانی و کتابی تحت عنوان «سرودهای آموزشگاه‌ها»، چاپ وزارت فرهنگ در سال 1328 را در اختیار ایشان گذاشته بودم و تعدادی از آثار اجرا شده در آن CD از همان کتاب و نت‌ها است.
    رهبر اركستر ملل ايران كه اجراي وي در سومين برنامه نقد نغمه مورد بررسي همه جانبه قرار گرفته بود [[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]] با اشاره به‌ محتويات سي دي ارائه شده نوشت: «مجموعه‌ای که ایشان در آن CD ارائه کرده‌اند، آثاری از آقايان لومر، خادم میثاق، ضیاء مختاری، مین باشیان و ... است.
    ایشان به هیچ وجه وارث حقوقی و حقیقی این آثار نيستند. آثار گذشتگان متعلق به یک فرهنگ و یک ملت است و در عین حال این آثار چه به صورت نت و چه به صورت شنیداری وجود دارند و در آرشیوهای خصوصی، آرشيو راديو، آرشيو هنرستان و... یا در صفحات قديمی موجود هستند و بخش زيادی از آنها در اختيار افراد متعدد و همچنين من قرار دارد. لذا آثار فوق اکتشافات و استخراج‌های تاریخی و باستان شناسانه آقای صهبایی به حساب نمی‌آیند.
    سلطاني سپس به اين بخش از نامه صهبايي كه تنظيم آثار را نامناسب خوانده بودند اين گونه پاسخ داد: «آثار فوق، با یک پیانو توسط آقای صهبایی اجرا شده‌اند و به تصور من بیش‌تر لحنی کودکانه به خود گرفته‌اند تا این که به شخصیت و اصالت آن آثار توجهی شده باشد. عنوان این مجموعه، «اولین سرودهای ملی»، عنوانی است نادرست و نمی‌توان به تمام این آثار در CD فوق چنین عنوانی را اطلاق کرد. نام بردن از سرودهای کار، میهن، نيکنامی و مارش‌ها به عنوان سرود ملی، بسیار غریب به نظر می‌رسد. بسیاری شاهد هستند که من بيش از ده سال است، روی سرود های ملی، میهنی و وطنی ایران از مشروطه به بعد تحقیق می‌کنم و طبعا در این حوزه از نظر کارشناسانه‌تری نسبت به آقای صهبایی برخوردار هستم.
    سلطاني در ادامه به پيشينه اين آثار اشاره كرد و نوشت: «اثر لومر با اجرای خود او به صورت شنیداری موجود است و یک نسخه از آن در اختیار من قرار دارد. حتی اگر بپذیریم که آقای صهبایی کاشف این اثر بوده‌اند که چنين نيست، اجرای اثر لومر با ارکستر ملل با ایده‌هایی جدید همراه بوده است. این اثر به سبب همین ایده‌های نو و جدید مقبولیت عمومی پیدا کرد و به نام ارکستر ملل ثبت شده است. لذا اگر کسی بخواهد از این ایده سوء استفاده کند، من شاکی حقوقی آن خواهم بود. این اثر برای پیانو نوشته شده و سپس توسط لومر چند بار با ارکسترهای نظامی اجرا گردیده و اجرای ارکستر ملل نه تنها هیچ ارتباطی به لحاظ ساختار ارکسترال و فرمی با آن ندارد، بلکه اولین اجرای ارکسترال آن بوده و بر روی آن برای نخستین بار شعری گذاشته شده که توسط آقای بیژن ترقی و به پیشنهاد اینجانب سروده شده و همگانی شدن این اثر و عمومی شدن آن مدیون همين ایده بوده است و بدون شک شعر جناب آقای ترقی هم بسیار مؤثر واقع شده است.
    وي در نوشته خود به تماش تلفني صهبايي با وي اشاره كرده وآورده است:« آقای صهبایی در تماسی تلفنی با من مدعی بودند که: «شعر مزخرف آقایی به نام بیژن ترقی به اصالت این اثر لطمه زده است. » متاسفانه يا ایشان آقای بیژن ترقی را نمی شناختند و یا با همان روش ارباب منشانه هميشگی يشان وانمود می کردند که ایشان را نمی‌شناسند. در عين حال کارشناسی اصالت آثار کذشتگان در حيطه ی اختيار ايشان نيست، چرا که چنين مواردی کاملا شخصی است، همانطور که من نيز چنين نظری در مورد اجرای ايشان دارم.
    سلطاني سپس به چگونگي استفاده از آثار گذشتگان از سوي اهالي موسيقي پرداخته و نوشته است: اگر بپذیریم که آثار گذشتگان می‌بایست دراختیار یک فرد قرار گيرد و هم او مدعی و میراث خوار آن باشد، بنابراین وزارت ارشاد باید یک دادگاه ویژه برای متهمانی بی‌شمار برگزار کند که در آن (از تأسیس رادیو - حدود نيم قرن قبل - به بعد) عده‌ای سوءاستفاده‌گر از آثار گذشتگان را محاکمه کند. متهمانی چون آقای شجریان برای استفاده از تصنیف مرغ سحر ساخته آقای‌نی داوود و آقای نادر گلچین به عنوان شاکی از آقای شجریان، چرا که ایشان قبل از آقای [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به اجرای آن اثر پرداخته‌اند، یا شکایت از آقای پایور برای استفاده از آثار عارف قزوینی و شیدا و دخل و تصرف ایشان در این آثار، چرا که قبل از آقای پایور، آقای روح اله خالقی و آقای جواد معروفی آن‌ها را تنظیم کرده‌ بودند، پس ایشان نیز باید شاکی آقای پایور باشند، هم از بابت سوء استفاده از آثار گذشتگان (عارف و شیدا) هم به سبب دخل و تصرف ایشان، چرا که به اصالت آثار لطمه خورده است!
    به بیش از هزار نمونه از این دست می‌توان اشاره کرد. از یک رهبر ارکستر بعید است که چنین نظر غیر حرفه‌ای را عنوان کند. رهبران ارکستر در زمان و مکان‌های مختلف و بسته به احساس لحظه، درلحن، سرعت، دینامیک و ... آثار آهنگ سازان دخالت می‌کنند. برای همین است که هنوز اجرای آثار بزرگانی چون بتهوون، برامس، دبوسی و... در کنسرت‌ها و CDها خواهان و طرفداران بی‌شماری دارد. یکی از اجرای فورت وانگلر لذت می‌برد، یکی از اجرای کلمپرر، یکی صدای ارکستر باواريا را دوست دارد و یکی ارکستر برلین و CBS را.
    اگر اینجانب از CD امانتی آقای صهبایی و محتویات آن عیناً و به نام خود سوء استفاده کرده بودم، در این صورت می‌بایست پاسخگو باشم. اما صرفاً به دلیل این که اجرای یک اثر را شنیده‌ام، که قبلاً نیز خود اجرای اصل آن را توسط خود لومر در اختیار داشتم و شنيدم، متهم شوم، منطقی به نظر نمی‌رسد. پس می‌بایست من هم آقای صهبایی را متهم کنم که چرا از نت‌هایی استفاده کردهاند که اینجانب یا اشخاص دیگر در اختیارشان گذاشته اند.
    سلطاني سپس به دعوت از صهبايي براي ديدن اجراي تمريني اين اثر در تالار ميراث فرهنگي اشاره كرد و افزود:ایشان در دو سال گذشته در محافل بسیاری با حضور اهالی موسیقی، به تخریب شخصیت من پرداخته اند که من تا کنون با سکوت به ایشان پاسخ داده ام. پیش از نخستین اجرای ارکستر ملل در تالار وحدت، هنگام تمرین در تالار میراث فرهنگی، از آقای صهبایی برای دیدن یک جلسه تمرین دعوت کردم. در آن جلسه در حضور خودشان اثر لومر،«نخستین سرود ملی» را اجرا کرديم و پس از تمرین نظر ایشان را پرسیدم. قابل ذکر است که هیچ نوع انتقاد یا اعتراضی در مورد اجرای این اثر نداشتند، البته محق به اعتراض هم نبودند. اعتراض ایشان زمانی انجام گرفت که چهار ماه از کنسرت می‌گذشت و ایشان در ایران نبودند.
    زمانی که این اثر مقبولیت عمومی پیدا کرد و در اينترنت - سايت‌‌ها و وبلاگ‌ها- مورد استقبال ويژه از سوی مردم قرار گرفت و البته همانطور که گفتم بخش مهمی از آن مقبوليت فقط و فقط به دلیل به کارگیری ایده‌های نو در این اثر بود. (لازم به ذکر است در جلسه مذکور، آقایان روشن روان و محمدرضا شجریان و خبرنگاران زيادی هم حضور داشتند. فیلم این جلسه موجود است.)
    رهبر اركستر ملل در نامه خود نوشته است: ما اثر ژان باتیست لومر، موسیقیدان فرانسوی اعزامی به ایران در دوره قاجار، را پس از صد سال با ایده‌ای نو و جدید با ارکستر ملل ارائه و اجرا کرديم و اگر قرار باشد در این مورد پاسخی بدهيم، تنها به آقای لومر خواهد بود نه آقای منوچهر صهبایی و نه هیچ کس دیگری. در مورد اجرای ساير آثار نيز (که در CD ایشان از آهنگ سازان قدیم ایران موجود است) توسط بنده و دیگران واضح است که ایشان، حقوقاً و اخلاقاً نمی‌توانند ادعایی داشته باشند. آيا آقای صهبایی برای اجرای آثار موسيقيدانانی چون بيزه، برامس، موتسارت و... از اين آهنگسازان و رهبران متقدم خود اجازه گرفته‌اند؟! و آيا برای اجرای آثار آهنگسازان ايرانی در همين CD مورد نظر از آهنگسازان و يا خانواده آنها اجازه‌ای گرفته‌اند؟!
    وي اجراي اثر لومر توسط ارکستر ملل را حرکت نوینی دانست با اشاره به اين كه اجرای نخستین سرود ملی ایران توسط ارکستر ملل بازگشت مالی نداشته و ارکستر ملل از اجرای این اثر نفع مادی نبرده است نوشت اين حركت را باید به فال نیک گرفت. مردم بارها و بارها تشکر خود را از اجرای این اثر و همچنین سمفونی نفت علینقی وزیری، دو اثر فراموش شده، به ارکستر ملل ابراز کرده اند. همین جا سپاس خود را از همه این عزیزان اعلام می‌کنم كه این اثر با علاقه و عشق به فرهنگ و تاریخ ایران اجرا گردیده است.
    وي برخورد منوچهر صهبايی در اعتراض به استفاده از اين اثر را چنين توصيف كرده است: انتقاد آقاي صهبايي مانند اين است که کسی در گذر از يک دشت درختی را ببيند و خود را با اين تصور که اولين بيننده است صاحب آن بداند (ثابت کردن اين که اولين بيننده کيست، خود حکايتی است چه برسد به احساس تملک). آقايی در ديدارش از آن درخت عکسی می‌گيرد با زاويه‌ای خاص، سرعت، ديافراگم و حساسيتی خاص، ديگری آن را نقاشی می‌کند، شخص ديگری از آن ويديو آرت می‌سازد، فردی با آن اينستاليشن درست می‌کند و يک نفر در کنار آن پرفورمانس اجرا می‌کند و ... . حال آقای صهبايی مدعی‌اند چون در گذر از آن دشت از آن درخت عکسی تهيه کرده‌اند فرد ديگری حق نقاشی کردن و ... را از آن درخت نخواهد داشت، که البته اين هم از عجايب روزگار است. بنده از نگاتيو آقای صهبايی استفاده نکرده‌ام به ايشان هم اجازه نمی‌دهم در مورد اثری که اکنون متعلق به ارکستر ملل و حافظه‌ی شنيداری يک ملت است دست درازی کنند.
    سلطاني درادامه به وجود نت نوشته برخي از آثار موسيقيدان‌هاي نامدار ايران اشاره كرد و نوشت:به اطلاع کلیه آهنگ سازان، علاقه مندان، دست اندرکاران، مسؤولان و متولیان موسیقی می‌رسانم که تعدادی نت از آثار آهنگسازان مختلف ايران از جمله آقایان غلامرضا و غلامحسین مین باشیان، ضیا مختاری، پرویز محمود، محمد علی خادم میثاق، حسن رادمرد، روبیک گریگوریان، لومر و ... در اختیار اینجانب است. علاقه مندانی که مايل به اجرای مجدد این آثار هستند (حفظ اصالت و ارزش اين آثار موضوعی است شخصی و در حيطه اختيار خود افراد) ، با کمال میل هر يک از این آثار را که به صورت نت یا شنیداری در اختیار دارم تقديم شان خواهم کرد، قطعا از این طریق خواهيم توانست در یک حرکت جمعی، به حفظ ارزش‌های گذشته دست یابیم . همه ی ما علاقه‌مند به فرهنگ‌مان هستيم و چه خوب است تا با مصادره نکردن تاریخ و حبس نکردن آن در بایگانی‌های شخصی به شناسايی فرهنگ‌مان بپرداخته و با بخل وخست تاریخ خود را به گورستان نسپاریم.
    کتاب هارمونی آقای [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] سال‌هاست که در انحصار يک استثمارگر موسيقی است و به اين اميد آن را بايگانی کرده که يا آن را به قيمت گزاف بفروشد و يا به نام خودش آن را به چاپ برساند که البته با شناختی که از اين آقا دارم، مورد دوم بيشتر شبيه یک شوخی است. در نظر بگيريد اگر اين کتاب سال‌ها پيش به چاپ می‌رسيد، قطعا پرسش‌های بی‌شماری را پاسخ می‌‌داد و جلوی جنجال‌های فراوانی را می‌گرفت و از کينه و دشمنی‌های زيادی نيز جلوگيری می‌کرد. وظیفه‌ی ما حفظ آثار گذشتگان است و ما حق شخصی کردن هیچ بخشی از تاریخ را نخواهيم داشت. بياييد در راه رسيدن به اين هدف بکوشيم.
    سلطاني درپايان نامه خود به رئيس امور موسيقي وزارت ارشاد نوشته است: جناب آقای احمدی در طول اين مدت در برابر تمامی حرف و حديث‌های ايشان در محافل عمومی سکوت کرده‌ام و حالا نيز از جنابعالی استدعا دارم هر گونه که صلاح می‌دانيد لطف کرده و به ايشان بفرمایید که رفتار نامناسب خود در اين مورد خاص را کنار گذارده و به اين رويه پايان دهند. من اميدوارم که اين موضوع با خير و صلح به پايان برسد. لذا از امروز به بعد در صورتی که آقای صهبایی به اين رويه ادامه دهند و با کذب به تخريب نام و شخصيت من بپردازند با تاسف و به ناچار از طريق قانونی پيگيری خواهم کرد.
    گزارش همشهري آنلاين حاكيست، نخستين سرود ملي ايران دو سال قبل در تالار وحدت با اركستر ملل به رهبري پيمان سلطاني و خوانندگي سالار عقيلي اجراشد.
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

  2. 8 کاربر برای این پست از akanani تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Majed آواتار ها
    مدیر کل سایت

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مدیر کل سایت
    شماره عضویت
    771
    تاریخ عضویت
    Jan 2005
    نوشته ها
    1,605
    میانگین پست در روز
    0.23
    تشکر از پست
    3,831
    5,080 بار تشکر شده در 1,121 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Majed on Linkedin
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 309/2
    Given: 138/1
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    واقعا شرم آوره ...

    دو نفر موسیقیدان که هر کدوم واسه خودشون کسی هستن بیان با این ادبات زشت همدیگه رو بکوبن...

    بابا هر کدوم خلاف کرده مث بچه آدم برین قانونی بگیرینش .. خشتکشو پاپیونش کنین.. این کارا دیگه چیه؟
    برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!

  5. 3 کاربر برای این پست از Majed تشکر کرده اند:


  6. #3
    faramarzlotfy آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    40590
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    282
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    360
    369 بار تشکر شده در 186 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add faramarzlotfy on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 58/1
    Given: 4/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مشکل بزرگی که در دوره ما گریبانگیر موسیقی است به نظر من همین اختلافات بین بزرگان موسیقی است. امیدوارم که این اختلافات کنار گذاشته شوند و هدف فقط وفقط پیشرفت موسیقی ملی باشد...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •