لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: علی جعفری

  1. #1
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض علی جعفری


    0 Not allowed! Not allowed!
    علی جعفری در سال 1323 در شهر ساوه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان برد. برای ادامه تحصیل وارد دانشکده ی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران شد که تا درجه ی فوق لیسانس پیش رفت. برای دکترای فلسفه به دانشگاه قاهره ی مصر وارد شد اما با آغاز انقلاب تحصیل را رها کرده و به ایران بازگشت. بعدها با سال ها دوری از وطن از فلسفه جدا و به ادبیات پیوست.

    ترجمه ی „زندگی سیاه” مجموعه شعری از جک دیویس شاعر استرالیایی، مجموعه ی „قصه های اعتراض” از پنج نویسنده استرالیایی و مجموعه شعر „سفر سفر” (sefre safar) و مجموعه شعر „کومه ای در انتهای جهان” و مجموعه شهر „خوان آخر” از آثار اوست.
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  2. 5 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض کومه ای در انتهای جهان ( علی جعفری )


    0 Not allowed! Not allowed!
    بی خیالش

    Take It Easy
    (ضرب المثل رایج در استرالیا)


    آخر چه گونه می شود
    آسان گرفت کار
    بی هیچ دغدغه بر طبل بی خیال
    وقتی که پتک روزگار
    بی صبر و بی قرار
    بر کدوی بی حاصل کله می زند.

    آخر چه گونه می شود
    بوسید و بر فرق گذاشت
    دستی که این چنین
    بی تشویش و ذره ای درنگ
    بر رشته ی حیات
    تبر کینه می زند.

    من جهد می کنم
    من سعی می کنم
    که مشکل آهسته تر رود
    لیک بی شک و با یقین
    خندان در آینه
    بر ریش و سبیل خویش
    خنده می زند.


    (علی جعفری)

    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  5. 4 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


  6. #3
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض کومه ای در انتهای جهان ( دریا )


    0 Not allowed! Not allowed!
    کومه ای در انتهای جهان

    دریا


    دریا که موج می زند
    صدفی
    ماهی خردی
    تخته پاره ای
    چیزی
    که شاید شایسته ی سقف کومه ای باشد
    در انتهای جهان.

    دریا که موج می زند
    دل ماهیگیر
    به تورهای خویش می پیچد
    دل دریا نشستگان
    از خون خویش می جوشد.

    دریا که موج می زند
    همیشه نمک نیست
    همیشه صدف نیست
    و نبوده همیشه گنج بادآور.

    دریا که موج می زند
    صندوق های برده (barde) می آید
    با مهر و نشان „رفیوجی”*
    با انگشن نشان „امنستی”*.

    صندوق های سرخ
    صندوق های سبز
    صندوق های زرد
    صندوق های سپید
    صندوق های سیاه
    با محموله هایی همه یک دست

    یک دست آه سرد
    یک دست اشک گرم
    یک دست به زانو در نیامدن.


    (علی جعفری)

    * رفیوجی : پناهنده
    * امنستی : سازمان عفو بین المللی سازمان ملل
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  7. 3 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


  8. #4
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام !
    خیلی ممنون به خاطر تاپیکتون بااجازه برای راحتی بازدیدکننده ها ادغامشون کردم .

  9. 3 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  10. #5
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قرنطینه


    قدت به سرو ماند ؟
    بازو به ران گاو ؟
    کمرت پشت پیل را به خاک تواند زد
    از کدام راه می رسی ؟
    از کدام چشمه می نوشی ؟
    با عینکت چه رنگی می بینی ؟
    دندان هایت ردیف و بی کرم است ؟
    آه، خدایت نگه دارد ای جوان!
    چون به چشم پناه جوی من
    نگاه کردی

    تبار اقیانوسی چشمت
    هوای باران داشت
    اگرچه دریاها
    توان شستن اشک را
    نداشته است هرگز.

    چشمت برادرانه بود و عاشق بود

    کدام ضربه
    کدام دست
    کدام شلاقی
    ما را از هم دور کرده است ؟

    وقتی که زنجیر های „بوکینگهام”
    در مزارع سبز مالاریا
    به نی زار مرده ات می برد
    کدام گرگ
    کدامین برادری
    مرا به ثمن بخس بازار برده بود ؟
    خدایت نگه دارد ای جوان
    تو
    بی هیچ اشارتی
    نه مهره ی بازو
    نه خال گردنی
    تنها به اشارت دریایی چشمت
    حل معما کردی.

    (علی جعفری)
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  11. 2 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


  12. #6
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دریغ


    نه قطره ی نوری
    کابوس لمپا را آشفته می کند
    نه هرزه پنجه ی بادی
    شعله ی لرزان شمع را
    تنها هجوم ارواح بی خودیست
    و اندام بیدار خواب پرده ی اوهام.

    شطی نیست.
    نه رودخانه ای
    نه کرم تاب زمزمه ای جویی.
    خشک رود است و سوت و کور کویر
    و داغ های نمک
    بسته بر حواشی لب
    اگر چه رهروان عاشق خطه
    بی سر و دستار
    بر لاخ های بی فریاد
    پوزار پوده می سایند
    تا شیارهای آیش را
    با پنجه های گر گرفته ی خواهش
    در شکوفه بنشانند

    دریغ
    خاک یائسه حتی
    تخم دریغ را نمی روید.


    (علی جعفری)
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  13. 2 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


  14. #7
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چهار فصل


    فروردین
    نوباوه ایست
    تاتی کنان و آب بر دهان.


    تیر
    قد کشیده جوانی
    سبلت دمیده با قامتی چمان.


    مهر
    عاقله مردی
    نیم تلخ، نیم نگران.


    اسفند
    پابه زا و مادرانه در راه است
    از پس لفاف سرد خزان.
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  15. کاربران زیر از Hmd_N به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  16. #8
    Hmd_N آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    409
    تاریخ عضویت
    Dec 2006
    سن
    40
    نوشته ها
    1,643
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    3,361
    2,817 بار تشکر شده در 1,093 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 32/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ناگزیر



    آن سان که کودک را از پستان مادر
    گزیر نیست
    آن سان که عسل کاران را از غنچه ی دهانت
    گزیر نیست
    خیال مرا از خام پختن وصالت
    گزیر نیست.

    رفتن از تاتی کردن آغاز می شود.
    سخن از یک حرف و دو حرف بر زبان.

    شعر را از نام تو گزیر نیست
    که ساده است و آسان است
    همانند آوازهای نخستین آدمی.
    (علی جعفری)
    چگونه می توانم از اوج به درآمد تو فرود بیایم
    که درآمدت بسیار بلندتر از اوج ساز من است. (رها)

  17. 2 کاربر برای این پست از Hmd_N تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •