لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 33 به 48 از 53

موضوع: دکتر علی شریعتی

  1. #33
    tarane آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    2619
    تاریخ عضویت
    Oct 2007
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    131
    166 بار تشکر شده در 81 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست داشتن از عشق برتر است. عشق يك جوشش كور است
    و پيوندي از سر نابينائي . اما دوست داشتن پيوندي خودآگاه و از روي بصيرت روشن و زلال .
    عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هر چه از غريزه سر زند بي ارزش است
    و دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هرجا كه يك روح ارتفاع دارد
    ،دوست داشتن همگام با آن اوج مي يابد
    . عشق جوششي يك جانبه است. به معشوق نمي انديشد كه كيست ؟
    يك (خود جوشي ذاتي) است و از همين رو هميشه اشتباه مي كند
    و در انتخاب يه سختي مي لغزد
    و يا همواره يكجانبه ميماند و گاه ميان دو بيگانه نا همانند ،
    عشقي جرقه مي زند و چون در تاريكي است
    و يكديگر را نمي بينند، پس از انفجار اين صاعقه است
    كه در پرتو روشنايي آن ، چهره يكديگر را مي توان ديد و در اينجا است
    كه گاه پس از جرقه زدن عشق ،عاشق و معشوق كه در چهره هم مي نگرند ،
    احساس مي كنند
    كه هم را نمي شناسند و بيگانگي و و ناآشنايي پس از عشق - كه درد كوچكي نيست - فراوان است.
    اما دوست داشتن در روشنايي ريشه مي بندد و در زير نور سبز مي شود
    و رشد مي كند و از اين رو است
    كه همواره پس از آشنايي پديد مي آيد ،
    در حقيقت ، در آغاز ، دو روح خطوط آشنايي را در سيما و نگاه يكديگر مي خوانند ...
    دو روح ، دو نفر، كه ممكن است
    دو نفر با هم در عين روبايستي ها احساس خودماني بودن كند
    و اين حالت بقدري ظريف و فرار است
    كه بسادگي زير دست احساس و فهم ميگريزد . عشق جنون است
    و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني (فهميدن) و (انديشيدن) نيست.
    اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ،
    از سر حد عقل فراتر ميرود و فهميدن و انديشيدن را نيز از زمين ميكند
    و با خودش به قله بلند اشراق مي برد .
    عشق زيبائي هاي دلخواه را در معشوق مي آفريند و دوست داشتن زيبائي هاي دلخواه را در (دوست)
    مي بيند و مي يابد . عشق يك فريب بزرگ و قوي است
    و دوست داشتن يك صداقت راستين و صميمي ، بي انتها و مطلق .
    عشق در دريا غرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا كردن .
    عشق بينايي را مي گيرد و دوست داشتن بينايي مي دهد
    . عشق خشن است و شديد در عين حال ناپايدار و نا مطمئن و دوست داشتن لطيف است
    و نرم ودرعين حال پايدار و سرشار از اطمينان .
    عشق همواره با اشك آلوده است و دوست داشتن سراپا يقين است و شك ناپذير .
    از عشق هرچه بيشتر مي نوشيم ، سيراب تر مي شويم
    و از دوست داشتن هر چه بيشتر، تشنه تر. عشق هرچه ديرتر ميپايد كهنه تر ميشود
    و دوست داشتن نوتر. ... عشق يك اغفال بزرگ و نيرومند است
    تا انسان به زندگي مشغول گردد و به روزمرگي - كه طبيعت سخت آنرا دوست ميدارد-
    سرگرم شود، و دوست داشتن زاده وحشت از غربت است
    و خودآگاهي ترس آور آدمي در اين بيگانه بازار زشت و بيهوده . عشق لذت جستن است
    و دوست داشتن پناه جستن . عشق غذا خوردن يك حريص گرسنه است
    و دوست داشتن همزباني در سرزمين بيگانه يافتن است.
    به سکوت سرد زمان

    به خزان زرد زمان

    نه زمان را درد کسی

    نه کسی درد زمان

    بهار مردمی ها دی شد !

    زمان مهربانی طی شد !

    آه از این دم سردیها ؛ خدایا !




  2. 5 کاربر برای این پست از tarane تشکر کرده اند:


  3. #34
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    کدام چشمه

    دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد
    آدمی را همواره در پی گم شده اش ،
    ملتهبانه به هر سو می کشاند
    خدا ، آزادی ،هنر و دوست
    در بیابان طلب بر سر راهش منتظرند
    تاوی کوزه ی خالی خویش را
    از آب کدامین چشمه پرخواهد کرد ؟

  4. 4 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  5. #35
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مهربانی

    مهربانی جاده ای است
    که هرچه پیش تر روند ،خطرناک تر می گردد.
    نمی توان بازگشت...
    اما لحظه ای باید درنگ کرد
    و شاید چند گامی بر بیراهه رفت.
    مدتی است بر جاده ی هموار می رانیم ...
    حرف های نزدیک دارند فرا می رسند،
    خطرناک است !

  6. کاربران زیر از hichnafar به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  7. #36
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آغاز
    دوپاره ابر آرام و خوش آهنگ
    به سراغ هم آمدند
    ناگهان برقی زد و قهقهه ی دیداری
    ودونیمه سیب سقراطی یک سیب شد
    وباریدن گرفت
    ونخستین بهار،آغاز شد .
    ویرایش توسط hichnafar : Thursday 14 August 2008 در ساعت 11:14 AM

  8. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  9. #37
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    „بازگردید!

    همچون قطره ای بر نیلوفر
    شبنمی افتاده به چنگ شب حیات
    آرام و بی نشان
    در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
    نشسته ام وچشم های خاموشم را
    به لب های کبود مشرق دوخته ام
    پرستو های بی بهار من!
    قاصدک های آواره در باد، باز گردید!
    و تو تشنه مجروح و عزیز من!
    چشم هایت را به من مدوز، ببند!
    من از دیدن آنها رنج می برم.

  10. 3 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  11. #38
    elykak آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    7306
    تاریخ عضویت
    Jul 2008
    نوشته ها
    234
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    154
    264 بار تشکر شده در 163 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    من در حالی که همه ی بودنم به یک نگریستن مطلق بدل شده است
    چشم در قلب مذاب خورشید دوخته ام
    و همچون شمع که در گریستن خویش قطره قطره میمیرد
    من در این نگریستن خویش ذوب می شوم و محو می شوم و پایان میگیرم ...
    هم غصه بخون با من تو این قفس بی مرز
    لعنت به چراغ سرخ ، لعنت به چراغ سبز...

  12. 3 کاربر برای این پست از elykak تشکر کرده اند:


  13. #39
    hichnafar آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    311
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,810
    میانگین پست در روز
    0.09
    تشکر از پست
    1,391
    2,667 بار تشکر شده در 1,085 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ما و ماه

    ماه در اوج آسمان می رود ،
    وما در گوشه ای از شب ،
    همچنان به گفت و گوی دست ها
    گوش فراداده ایم و ساکتیم
    و در چشم های هم ، یکدیگر را می خوانیم
    در چشم های هم ،یکدیگر را می بخشیم
    ومن همه ی دنیا را در چشم های او می بینم
    و او همه ی دنیارا در چشم های من می بیند
    وما در چشم های هم ساکتیم
    و در چشم های هم می شنویم
    ودرچشم های هم یکدیگر را می شناسیم،
    یکدیگر را می بینیم
    و چشم در چشم هم
    و گوش به زمزمه ی لطیف و مهربان دست ها خاموشیم
    وماه در اوج آسمان می رود

    زندان قزل قلعه ،سال 1343

  14. 2 کاربر برای این پست از hichnafar تشکر کرده اند:


  15. #40
    fatemeh.1994 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    14201
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    357
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    1,397
    806 بار تشکر شده در 280 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    حرفهایی هست برای نگفتن

    و ارزش عمیق هرکسی به اندازه ی حرفهایی ست که برای نگفتن دارد.

    و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن

    و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی

    که باید قلم را بشکنم و و دفتر را پاره کنم

    و جلدش را به صاحبش پس دهم

    و خود به کلبه ی بی در و پنجره ای بخزم

    و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت... !
    بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيست
    يا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش

  16. 4 کاربر برای این پست از fatemeh.1994 تشکر کرده اند:


  17. #41
    fatemeh.1994 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    14201
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    357
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    1,397
    806 بار تشکر شده در 280 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد ،

    آدمی را همواره در پی گمشده اش ،

    ملتهبانه به هر سو می کشاند.

    خدا ، آزادی ، هنر و دوست ،

    در بیابان طلب بر سر راهش منتظرند

    تا وی کوزه ی خالی خویش را

    از آب کدامین چشمه پر خواهد کرد ؟
    بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيست
    يا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش

  18. 3 کاربر برای این پست از fatemeh.1994 تشکر کرده اند:


  19. #42
    fatemeh.1994 آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    14201
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    357
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    1,397
    806 بار تشکر شده در 280 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    * آدم های بزرگ*

    کسانی که خود بسیارند ،

    نیازی به هم وطن ندارند ،

    کسانی که خود آزادند ،

    از زندان به ستوه نمی آیند.

    آدم های اندکند

    که به ازدحام محتاجند .
    بر بساط نكته دانان خود فروشي شرط نيست
    يا سخن دانسته گو اي مرد عاقل يا خموش

  20. 3 کاربر برای این پست از fatemeh.1994 تشکر کرده اند:


  21. #43
    كاربر فعال شعر و ترانه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    كاربر فعال شعر و ترانه
    شماره عضویت
    1586
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    33
    نوشته ها
    1,599
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    4,402
    1,473 بار تشکر شده در 815 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شنیدم سخن ها زمهرو وفا لیک
    ندیدم نشانی زمهر و وفایی
    چو کس بازبان دلم آشنا نیست
    چه بهترکه از شکوه خاموش باشم
    چو یاری مرانیست همدرد بهتر
    که ازیاد یاران فراموش باشم

  22. کاربران زیر از kaka به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #44
    كاربر فعال شعر و ترانه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    كاربر فعال شعر و ترانه
    شماره عضویت
    1586
    تاریخ عضویت
    Jun 2007
    سن
    33
    نوشته ها
    1,599
    میانگین پست در روز
    0.26
    تشکر از پست
    4,402
    1,473 بار تشکر شده در 815 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چشم در چشم


    چشم در چشم آسمان

    ايستاده بودم و دل بر کنده از کوير،

    همه تن ، چشم کردم و در چشم آسمان دوختم.

    و همه جان، نگاه کردم و در ان گوشه اسمان آويختم.

    و در اعماق اين کبود ،

    به لذت ، جان مي سپردم.

    و در ابي اين دريا

    به عشق،جان مي گرفتم

    و غرقه ي مستي و بي خويشي ،

    با آسمان ، عشق مي ورزيدم.

    و اشک امانم نمي داد

    ومي نگريستم و به نگريستن ادامه مي دادم .

    و مي شنيدم که سکوت آبي وحي ،

    اين سخن پيامبر را با دلم مي گويد و من در عمق همه ي ذرات وجودم

    آن را به نياز و حسرت، زمزه مي کنم که

    “اگر مامور نبودم که با مردم بياميزم

    و در ميان خلق زندگي کنم،

    دو چشم را به اين اسمان مي دوختم.

    و چندان به نگاه کردن ادامه مي دادم ،تا خداوند جانم را بستاند”!

    „دفترهاي سبز”

  24. 2 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:


  25. #45
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بزرگی و کمال دکتر علی شریعتی از اشعار ایشون و جملات حکیمانه وی مشخص می شود برای مثال:

    زمستان است و در سرما زنی مستانه وار

    بیرون کند سر را

    گشوید لاجرم در را

    که تا بیرون رود بوی مخدرها

    دمادم می روند بالا شراب ارغوانی را

    سپس عریان شوند در پیش یکدیگر

    و تن ها را به هم مالند و لبها را به هم

    سایند

    در اینجا کس نمی داند محارم چیست و

    محرم کیست؟

    برادر خواهر و خواهر برادر را

    همین جا در پشت کوچه ی ویران

    زنی با دخترش لرزان

    هزاران کفر و نفرین بر زمان گویند

    که شاید نیاید برف

    و ناگفته نماند حرف

    گو فردای آن روز که گویا شام تاری بود

    برد ماشین شهرداری

    هم او هم دخترش هم شیشه های خالی

    مشروب مستان را
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  26. 2 کاربر برای این پست از sarveazad تشکر کرده اند:


  27. #46
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا که میخواهی باش.

    چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یکیست! (دکتر علی شریعتی)
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  28. کاربران زیر از sarveazad به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  29. #47
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    روشنفکر کسی نیست که بلغور کننده ی حرفهای مارکس و امثال آن باشد که به درد هیچکس نخورده؛ در آفریقا و آسیا کسانی پیروز شدند که توانستند مکتبهای اروپایی را بیاموزند بعد فراموشش کنند و بعدا جامعه خودشان را بشناسند و را حل تازه ی بدهند وبر اساس نهاد فرهنگی و تاریخی و اجتماعی موجود در جامعه ی خودشان یک بنای تازه ای بیافرینند و می بینیم که موفق هم شدند. معلم شهید علی شریعتی/انسان و اسلام /رسالت روشنفکر صفحه259
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  30. 2 کاربر برای این پست از sarveazad تشکر کرده اند:


  31. #48
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    82579
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    نوشته ها
    192
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    389
    252 بار تشکر شده در 137 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 25/0
    Given: 42/1
    میزان امتیاز
    11

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خدایا،
    آتش مقدس „شک” را
    آنچنان در من بیفروز
    تا همه „یقین” هایی را که درمن نقش کرده اند، بسوزد.
    و آن گاه از پس توده ی این خاکستر،
    لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی،
    شسته از هر غبار، طلوع کند.

    خدایا،
    به هرکه دوست می داری بیاموز
    که عشق از زندگی کردن بهتر است،
    و به هرکه دوست ترمی داری، بچشان
    که دوست داشتن از عشق برتر!

    خدایا،
    به من زیستنی عطا کن،
    که در لحظه مرگ،
    بر بی ثمری لحظه ایکه برای زیستن گذشته است،
    حسرت نخورم.
    و مردنی عطا کن،
    که بر بیهودگی اش، سوگوار نباشم.
    بگذار تا آن را من، خود انتخاب کنم،
    اما آنچنان که تو دوست داری.
    „چگونه زیستن” را تو به من بیاموز،
    „چگونه مردن” را خود خواهم آموخت!

  32. کاربران زیر از Pelk_lk به خاطر این پست تشکر کرده اند:


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •