شاگردای اساتید

[Nazer]

من علیزاده گوش کن قهاری هستم. (تاکید دارم که استادشُ حذف کنم) ولی موندم که بعد از این حضرات (علیزاده، لطفی، شجریان، مشکاتیان، ...) چه کسی جاشونو پر می‌کنه. حواستون باشه اینا وقتی شاگرد استاداشون بودند آدمای بزرگی بودند. این حضرات آیا شاگرد دارند که به بزرگی جوونیای خودشون باشند.

[maryama]

من به شما اطمینان میدم که ایشون شاگردهای عاشق زیاد دارن
برای نمونه شاگرد استاد حبیبی:اسناد هادی صالح نیا،و...
شاگرد های استاد لطفی:ارژنگ سیفی زاده،امیر حسین نوژن،و...
همگی اینها عاشق سازشونن،عاشق استادشونن

[alireza_amirsamimi]

من علیزاده گوش کن قهاری هستم. (تاکید دارم که استادشُ حذف کنم) ولی موندم که بعد از این حضرات (علیزاده، لطفی، شجریان، مشکاتیان، ...) چه کسی جاشونو پر می‌کنه. حواستون باشه اینا وقتی شاگرد استاداشون بودند آدمای بزرگی بودند. این حضرات آیا شاگرد دارند که به بزرگی جوونیای خودشون باشند.

اول اینکه چرا استادش رو حذف کردی نفهمیدم. دوما:قرار نیست همه استید نسل بعد شاگرد همین ها باشند. سوما:الان هم شاگردان قوی هم از این اساتید هست. ما باید چشم بصیرتمون رو باز کنیم و دست از تعصبات بی ورد برداریم. مثلا علیرضا جواهری و بهداد بابایی که شاگرد استاد مشکتیان بودند. یا مسعود شعاری ه شاگد استاد علیزاده بوده یا ارشد طهماسبی و ... . استاد شجریان هم که کلی شاگرد قوی تربیت کرده. مثل همایون شجریان و نوربخش و علیرضا قربانی و سینا سرلک... . سالار عقیلی هم که شاگرد استاد تعریف بوده. خود استاد درخشانی هم که شاگرد استاد لطفی بوده. حالا حرف حسابت چیه؟

[Kamanche]

من با این قسمت حرف ناظر عزیز موافقم : حواستون باشه اینا وقتی شاگرد استاداشون بودند آدمای بزرگی بودند.

لطفی در بیست سالگی با استاد بنان سازو اوازی داره شنیدنی.
لطفی تنها کسی ه که استاد هرمزی توی اون مصاحبه تصویری که ازشون هست به عنوان امید آینده موسیقی ایران ازش اسم می بره.
علیزاده توی جشن هنر شیراز همون برنامه ی معروف نوا با خانوم پریسا رو در حضور نورعلی خان اجرا میکنه ..
و نمونه ها زیادن از داریوش طلایی و پرویز مشکاتیان و ... که توی دهه بیست سالگی زندگیشون چه کارها که نکردن.
من هم همون سوال دوستمون رو تکرار کنم آیا وافعا کسانی که اسم بردید وقتی شاگرد استاداشون بودند آدمای بزرگی بودند. ؟

[maryama]

الان خیلیا هستن که شاگرد استاداشونن و آدمای بزرگی هستن
امیر حسین نوژن (از شیراز) و ارژنگ سیفی زاده (از تهران) شاگردای استاد لطفی هستن خود استاد لطفی به این دو نفر افتخار میکنن که با این سن و سال اینقدر عاشق سازشونن و تو کارشون موفقن

[arian]

من علیزاده گوش کن قهاری هستم. (تاکید دارم که استادشُ حذف کنم) ولی موندم که بعد از این حضرات (علیزاده، لطفی، شجریان، مشکاتیان، ...) چه کسی جاشونو پر می‌کنه. حواستون باشه اینا وقتی شاگرد استاداشون بودند آدمای بزرگی بودند. این حضرات آیا شاگرد دارند که به بزرگی جوونیای خودشون باشند.

به نظر من بله، شاگرداني امروز در اين سرزمين هستند كه شايد هيچوقت عليزاده يا مشكاتيان يا لطفي نشوند و خدا كند هم نشوند. قرار نيست ديگر كسي شجريان يا باخ يا موتزارت شود قرار است ديگران بيايند خودشون باشند . لطفي با همه وجود و تمام شاهكاراش همين است و بس . قرار نيست لطفي جا پاي علي اكبر شهنازي بگذارد و علي اكبر خان شود يا مشكاتيان فرامرز پايور يا ملك شود يا كامكار مشكاتيان شود و ... قرار است هر كس بيايد رنگ و بوي خودش را داشته باشد. اگر قرار بود همه مثل هم باشند كه فاتحه همه ما خونده شده بود. نفر اول بود ديگه چه حاجت به بعدي و بعدي ، همون نوار اولي را ميگذاشيم و همه عمر گوش ميكرديم.
من مطمئنم در موسيقي ايراني سرآمدان بزرگي در تاريخ ما بوجود خواهند آمد كه شكل و بوي موسيقي ما را بيش از پيش عطر آگين خواهند كرد . خوشبختانه جامعه حامي موسيقي ملي است ولي خب متاسفانه مديريت صحيح بر آن نيست ، اينگونه نخواهد ماند و جامعه هنري موسيقي كشور روزي از پرده سر بيرون خواهد آورد ، در اين زايش جديد شكل و فرم و محتوا موسيقي بسيار تكامل خواهد يافت و از كميت به كيفيت تغيير خواهد يافت. چيزي كه مسلم است اگر هر عنصر پويايي در طبيعت اصل تكامل و جهش و دگرگوني خود را از دست بدهد فنا شدني و ميرا خواهد بود.
امروز استاداني جوان در سايه بسيار بزرگان خود قرار دارند ولي متاسفانه به دلايل اجتماعي و فرهنگي خاص كشور فرصت ابراز هنرنمايي نمي يابند. عموم جامعه آنچه را كه مي بيند باور دارد . اين باور امروزه به چند هنرمند بزرگ داخلي و چند ده نفر كه به همشون نميشه گفت هنرمند كه در ماهواره و كنسرت ها معرفي ميشوند خلاصه شده ولي بي شك بسيارند هنرمنداني كه روزي جايگاه خود را خواهند يافت و جامعه را شگفت زده خواهند كرد.

[Mojtaba]

یکی از دوستان من تار میزنن و شاگرد استاد لطفی هستن و همیشه هم در حال اجرای کنسرت در کشورهای اروپایی هستند و اسمشون احسان غفاری هست بچه بابل هستند و در رشته موسیقی تحصیل میکنن باید بگم که در حال حاضر بهترین نوازنده تار در استان مازندران ایشون هستند بسیا بسیار زیبا ساز میزنن

[Nazer]

به نظر من بله، شاگرداني امروز در اين سرزمين هستند كه شايد هيچوقت عليزاده يا مشكاتيان يا لطفي نشوند و خدا كند هم نشوند. قرار نيست ديگر كسي شجريان يا باخ يا موتزارت شود قرار است ديگران بيايند خودشون باشند . لطفي با همه وجود و تمام شاهكاراش همين است و بس . قرار نيست لطفي جا پاي علي اكبر شهنازي بگذارد و علي اكبر خان شود يا مشكاتيان فرامرز پايور يا ملك شود يا كامكار مشكاتيان شود و ... قرار است هر كس بيايد رنگ و بوي خودش را داشته باشد. اگر قرار بود همه مثل هم باشند كه فاتحه همه ما خونده شده بود. نفر اول بود ديگه چه حاجت به بعدي و بعدي ، همون نوار اولي را ميگذاشيم و همه عمر گوش ميكرديم.
من مطمئنم در موسيقي ايراني سرآمدان بزرگي در تاريخ ما بوجود خواهند آمد كه شكل و بوي موسيقي ما را بيش از پيش عطر آگين خواهند كرد . خوشبختانه جامعه حامي موسيقي ملي است ولي خب متاسفانه مديريت صحيح بر آن نيست ، اينگونه نخواهد ماند و جامعه هنري موسيقي كشور روزي از پرده سر بيرون خواهد آورد ، در اين زايش جديد شكل و فرم و محتوا موسيقي بسيار تكامل خواهد يافت و از كميت به كيفيت تغيير خواهد يافت. چيزي كه مسلم است اگر هر عنصر پويايي در طبيعت اصل تكامل و جهش و دگرگوني خود را از دست بدهد فنا شدني و ميرا خواهد بود.
امروز استاداني جوان در سايه بسيار بزرگان خود قرار دارند ولي متاسفانه به دلايل اجتماعي و فرهنگي خاص كشور فرصت ابراز هنرنمايي نمي يابند. عموم جامعه آنچه را كه مي بيند باور دارد . اين باور امروزه به چند هنرمند بزرگ داخلي و چند ده نفر كه به همشون نميشه گفت هنرمند كه در ماهواره و كنسرت ها معرفي ميشوند خلاصه شده ولي بي شك بسيارند هنرمنداني كه روزي جايگاه خود را خواهند يافت و جامعه را شگفت زده خواهند كرد.

جانا دقت کن من نه گفتم نه میگم که چرا عین خودشونو تربیت نکردن. مگر علیزاده علی اکبر خان شده. ولی علیزاده بچگیاش کلی آدم‌‌حسابی (آدم مشهور) بوده. ولی کدوم شاگردش به بزرگی خودش تو بیست و چند سالگی شون بودن.

[Nazer]

اول اینکه چرا استادش رو حذف کردی نفهمیدم. دوما:قرار نیست همه استید نسل بعد شاگرد همین ها باشند. سوما:الان هم شاگردان قوی هم از این اساتید هست. ما باید چشم بصیرتمون رو باز کنیم و دست از تعصبات بی ورد برداریم. مثلا علیرضا جواهری و بهداد بابایی که شاگرد استاد مشکتیان بودند. یا مسعود شعاری ه شاگد استاد علیزاده بوده یا ارشد طهماسبی و ... . استاد شجریان هم که کلی شاگرد قوی تربیت کرده. مثل همایون شجریان و نوربخش و علیرضا قربانی و سینا سرلک... . سالار عقیلی هم که شاگرد استاد تعریف بوده. خود استاد درخشانی هم که شاگرد استاد لطفی بوده. حالا حرف حسابت چیه؟

اول اینکه استادش رو حذف کردم چون دلم میخواست و بعدا دربارش چونه میزنیم و گفتم تا بدونی سهوی نبوده
دوم و سوم منظور من آدمای فعاله.

[Leon]

اینکه استادش رو حذف کردم چون دلم میخواست.

حالا حرف حسابت چیه؟

لطفاً در بحث،کمی دوستانه تر با هم باشيد،چون تجربه نشون داده،که به کاربردن چنين جملا تی آخرش به دعوا و مشاجره ميرسه.!

[Nazer]

لطفاً در بحث،کمی دوستانه تر با هم باشيد،چون تجربه نشون داده،که به کاربردن چنين جملا تی آخرش به دعوا و مشاجره ميرسه.!

من پشت او جمله دوستمون لبخند رو دیدم خودم هم بالبخد اونو نوشتم و فرضم بر باجنبه بودن دوستان بود و هست. برگردیم سر اصل مطلب.

[arian]

جانا دقت کن من نه گفتم نه میگم که چرا عین خودشونو تربیت نکردن. مگر علیزاده علی اکبر خان شده. ولی علیزاده بچگیاش کلی آدم‌‌حسابی (آدم مشهور) بوده. ولی کدوم شاگردش به بزرگی خودش تو بیست و چند سالگی شون بودن.

دوست عزيز سلام و ممنون از راهنمايي به موقع ودقيق شما . اگر در پاسخ دقت لازم را نداشته ام معذرت ميخوام.
به نظر من استادان بزرگ و فابل اعتنايي در موسيقي ايران وجود دارند كه شايد زير 20 سال نيز سن داشته باشند وحتي زير 10 سال ، نگاه مديريتي جامعه ما متاسفانه به موسيقي چندان بي اعتناء است كه اين قبيل افراد زياد ديده نمي شوند و به چشم نمي آيند . كودكاني هستند كه امروزه موسيقي را بسيار خوب مي فهمند و بسيار خوب اجرا ميكنند كه اگر به همين روال كار خود را ادامه دهند و به بيراهه كشيده نشوند و پشتكار داشته باشند و از اين مملكت نروند. قطعا از بزرگان اين سرزمين خواهند شد.
متاسفانه موسيقي در كشور ما يك مسئله درجه چندم است و به همين خاطر زياد جوانها كه چه عرض كنم ، بزرگان اين قوم هم شناخته شده نيستند. حاجي قربان را تا يك سال پيش چه كسي ميشناخت ، چند نفر توي اين سايت اثري از وي را شنيده يا ديده اند. مگر آقاي عليزاده در سال چند تا كنسرت داخلي اجرا ميكند . به غير از اهل فن اگر از هر صد نفر ايراني بپرسيم كه عليزاده كيست ، چه جوابي ميشنويم. اگر آقاي ياحقي در 18 سالگي آهنگ مي سازند و بنان آن را مي خواند به خاطر حس و روح لطيف بزرگان موسيقي در جوان گرايي است. كه متاسفانه امروزه در استادان بزرگ ديدني و مثال زدني نيست.
من نظر خودم را ميگم ،خيلي هم به صراحت ميگويم : استاداني در اين سرزمين هستند بسيار بزرگ و جوان كه جامعه ما آنها را نمي بيند . جشن فرهنگ و هنر شيرازي هم نيست كه بتوانند چون گروه شيدا و عارف خود را درآن مطرح كنند. تنها جشنواره موسيقي جوان است با همه ضعف هاي خود كه دبيران آن بارها اعلام كرده اند آن قدر گروه خوب از شهرستانهاي كشور داشته ايم كه نمي تونيم همه آنها را در جشنواره شركت دهيم.

[Nazer]

دوست عزيز سلام و ممنون از راهنمايي به موقع ودقيق شما . اگر در پاسخ دقت لازم را نداشته ام معذرت ميخوام.
به نظر من استادان بزرگ و فابل اعتنايي در موسيقي ايران وجود دارند كه شايد زير 20 سال نيز سن داشته باشند وحتي زير 10 سال ، نگاه مديريتي جامعه ما متاسفانه به موسيقي چندان بي اعتناء است كه اين قبيل افراد زياد ديده نمي شوند و به چشم نمي آيند . كودكاني هستند كه امروزه موسيقي را بسيار خوب مي فهمند و بسيار خوب اجرا ميكنند كه اگر به همين روال كار خود را ادامه دهند و به بيراهه كشيده نشوند و پشتكار داشته باشند و از اين مملكت نروند. قطعا از بزرگان اين سرزمين خواهند شد.
متاسفانه موسيقي در كشور ما يك مسئله درجه چندم است و به همين خاطر زياد جوانها كه چه عرض كنم ، بزرگان اين قوم هم شناخته شده نيستند. حاجي قربان را تا يك سال پيش چه كسي ميشناخت ، چند نفر توي اين سايت اثري از وي را شنيده يا ديده اند. مگر آقاي عليزاده در سال چند تا كنسرت داخلي اجرا ميكند . به غير از اهل فن اگر از هر صد نفر ايراني بپرسيم كه عليزاده كيست ، چه جوابي ميشنويم. اگر آقاي ياحقي در 18 سالگي آهنگ مي سازند و بنان آن را مي خواند به خاطر حس و روح لطيف بزرگان موسيقي در جوان گرايي است. كه متاسفانه امروزه در استادان بزرگ ديدني و مثال زدني نيست.
من نظر خودم را ميگم ،خيلي هم به صراحت ميگويم : استاداني در اين سرزمين هستند بسيار بزرگ و جوان كه جامعه ما آنها را نمي بيند . جشن فرهنگ و هنر شيرازي هم نيست كه بتوانند چون گروه شيدا و عارف خود را درآن مطرح كنند. تنها جشنواره موسيقي جوان است با همه ضعف هاي خود كه دبيران آن بارها اعلام كرده اند آن قدر گروه خوب از شهرستانهاي كشور داشته ايم كه نمي تونيم همه آنها را در جشنواره شركت دهيم.

یک مسئله خیلی مهم اصلا قرار نیست همه به این شکل موسیقی گوش بدند یا حتی توقع داشته باشیم اکثریت به این جور موسیقی حتی محترمانه نگاه کنند. به این دلیل که برای گوش کردن این جور موسیقی حوصله و صبر نیاز هست که نیست. و حالا اگر کمتر کسی علیزاده نامی رو بشناسه نباید قصه خورد ولی مسئله اینه که من به عنوان خراب این جور موسیقی میخوام چیزهای جدید بشنوم اون بابایی هم که داره سواد موسیقی جمع میکنه احتمالا میخواد من چیز جدید بشنوم منظورم اینکه میخواد همه اونوهم استاد بدونن. ببین تقاضا هست و عرضه هم بالقوه میتونه باشه ولی رابط بین این دو نیست. این حضرات جوان موسیقی دان اگه مخوان برای خودشون کسی بشن باید آثار خودشونو عرضه کنند نه زیر بال و پر استادشون بمونن. من با این تیکه هم مخالفم < اگر به همين روال كار خود را ادامه دهند و به بيراهه كشيده نشوند و پشتكار داشته باشند و از اين مملكت نروند. قطعا از بزرگان اين سرزمين خواهند شد. > تا وقتی که امثال من و شما از موسیقیشون لذت نبریم این حضرات پیشرفت نمیکنند. تا وقتی ما اینها رو دوست نداشته باشیم استاد نمیدونیمشون. حالا یک روش بده برای شناختن این اساتید کوچک.

[arian]

جناب ناظر اتفاقا اين موضوعي است كه كم و بيش داره توي تاپيك زير پيگيري ميشه
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
،سري به آنجا هم بزن.
ولي سئوال خيلي قشنگي مطرح كردي ،من هم راجع به اون فكر ميكنم ،اگه چيزايي تونستم حتما مي نويسم

[arian]

ببین تقاضا هست و عرضه هم بالقوه میتونه باشه ولی رابط بین این دو نیست.

حالا یک روش بده برای شناختن این اساتید کوچک

جناب نياز چند بار پست شما رو خوندم ،حرفاي خيلي جالبي است.
تقاضا هست شايد خيلي زياد ، عرضه هم بالقوه ميتونه باشه ولي اين وسط يه چيزايي سر جاي خودشون نيستن ، يا نمي تونند اين هماهنگي را بوجود بيارند. يك بخشي از اين واسط ها به سرمايه گذار مربوط ميشه ، خب آنها نه عاشق چشم و ابروي هنرمند هستند نه عاشق هنردوست (البته نه همشون) ، به دنبال منافع مالي فروش اثر هستند. خب ريسك نمي كنند مسلما سراغ هنرمند هايي ميرند كه اسم و رسم بيشتر ي دارند چون به واسطه شناخت بيشتر مردم از آنها نتيجه موفقيت آميز تر هستش. جوونترها هم حتما شهامت لازم را ندارن ،يا وسع مالي مناسب رو. اكثر جوونايي كه من ميشناسم كارهاشون رو خودشون هزينه كرد ه اند. قديم تر ها اين طوري نبود جوونا ميومدن توي راديو برنامه هايي اجرا ميكردند كم كم معروف ميشدند و خريدار پيدا ميكردند. توي خارج از كشور هم خيلي از كمپاني هاي معروف براي آنكه شامل ماليات كمتري بشن و از اين راه تبليغاتي هم براي خودشون كرده باشند ميان به موسيقي و ورزش مي پردازند و حامي ميشن . توي ايران هم يه چنين روش هايي براي كار فرهنگي هست ولي خب نصفه و نيمه . ولي از همه مهمتر اينه كه در خارج از كشور موسيقي به عنوان يكي از دروس تدريس ميشه و مدرسه هم با ايجاد اركستر به تشويق آنها ميپردازه و جوايز بزرگي در ايالت ها و شهرها به آنها تعلق ميگيره و ... در كشور ما همه ي اينها هست ولي به شكل روبنايي . شايد بيشتر در حد يك شعار ،
من هم نميدونم چطور يك نوازنده ي خوب امروز ميتونه خودشو مطرح كنه. ولي بعد از سه سال توقف پارسال خانه ي موسيقي به برگزاري مجدد آزمونهاي ساز هاي مختلف اقدام كردو نفرات برگزيده اي را نيز معرفي كرد. و قرار شد تا آنها با بزرگسالان اجراي مشترك داشته باشند. كارگاههاي آموزشي تكميلي براشون برپا بشه و...
موضوعي كه متاسفانه در جامعه ي ما خيلي به چشم ميخوره اينه كه خيلي از بزرگان موسيقي ما خيلي هاي ديگه را قبول ندارند و هر روز به جنگ و جدال با هم ميپردازند واي به حال موسيقيدان جوان .
قديم ها اينطور نبود صبا نامه مينوشت براي ابراهيم منصوري ميگفت آقاي تجويدي ،خالدي ،خرم بيان راديو براي اجرا (خاطراتشون رو بخون) ايشون هم ميگفت هر كس از صبا نامه داشته باشه من بدون امتحان تاييد ميكنم ،خرم چهارده پانزده ساله هم ميره راديو سوليست ميشه. فكر مي كني امروز چنين اتفاق هايي ميفته ؟هيچكدام از استادهايي چنين شاگرد نوازيهايي مي كنن.
خلاصه پاسخ به سئوالاتت خيلي سخته ،اميدوارم دوستان ديگه محبت كنن كمي بيشتر اين بحث را باز كنن ولي نظر خودت راجع به اين موضوع چيه؟

[Leon]

البته نکته ديگهی هم که ميشه اشاره کرد ،آهنگ سازی هست ،نداشتن حس و استعداد و نوع آوری شاگردان اين اساتيد, با خود آنها و اساتيد قديمی هست،که اين هم فقط از زات آدم بلند ميشه،و تحميلی نيست،
ولی جدا از همه اينها مسايل اقتصاد ی ،فرهنگی،و کلاً شکل ديگهی از زندگی در عصر حاضر،که همه چی را به سمت مدرنيزه شدن ميباره،در اين امر بی تقصير نيست.

روزگاری در زمان بنان،يا حقی،تجويدی،خالدی،... ارزش ها به گونه ديگهی بود،و مسلما حمايت های هکومت و مسولين در ان زمان مثل راديو و تلويزيون،و اجرای برنامه گلها وبرگ سبز و... جشنواره شيراز،برنامه های فرهنگی رامسر،در آمد بهتر از هنرمندان جوان در عصر حاضر،تأثيرات و دخالت های کمتر در امور هنری ،احترام بيشتر به هنرمند،و... عوملی بودند که اين تفاوت ها را ايجاد ميکردند.